خب طبق داستان فاز اول من با محمد موافقم
تو داستان پویا باید به دیدن دو نفر بره این دو احتمالن نشونه ی دوتا گروه گناهکاریه حالا ممکنه هرچی باشن
نمیشه زیاد از داستان نتیجه ای گرفت
اگه بچه ها فعال تر باشن خیلی بهتر میشه ، لطفا فعال باشید![]()
خب طبق داستان فاز اول من با محمد موافقم
تو داستان پویا باید به دیدن دو نفر بره این دو احتمالن نشونه ی دوتا گروه گناهکاریه حالا ممکنه هرچی باشن
نمیشه زیاد از داستان نتیجه ای گرفت
اگه بچه ها فعال تر باشن خیلی بهتر میشه ، لطفا فعال باشید![]()
Fuck everybody who doubt me
اگه بر اساس تئوری محمد جلو بریم یه چیزی هم من به ذهنم رسید
تو داستان شب دوم متین دم و دستک و عوامل داره ولی سید تنهاستشاید بشه گفت حتما یه مافیا داریم و یه نقش از بین قاتل یا جادوگر؟!
یعنی این جادوگری که الان تغییر کرده و نقش فرعی شده، توی بالانس به اندازهی جادوگر سابق فرقه قدرت نداره. دلیلشم مشخصه خب دیگه، نه یاری داره نه تا چند فاز اول جذبی داره و صرفا شاید بتونه یک جذب و یک یا دو قتل انجام بده که خب خود قتل هم از جذب ضعیف تر محسوب میشه. در حالی که جادوگر سابق ممکن بود یک یار نقش دار داشته باشه و جذب هاش هم بیشتر بود.
چه برداشت های بیخودی کردین از داستان های دری وری روز اول. سید تنهاست و متین دارودسته داره و..... زارت.
- - - Updated - - -
چطوری سه تا فاز رد کردیم؟ من دوشنبه شب اومدم تو سایت تاپیکی در کار نبود
- - - Updated - - -
تو تعریف نقش جادوگر نوشته میتونه با بنده کردن بازیکنا بازی و ببره و بعد هم میتونه شروع کنه به جذب. چرا میخوای جادوگر و ضعیف نشون بدی؟
- - - Updated - - -
خطاب به آرش بود پاراگراف بالا نقل قول نیومد
سلام عليكم
بار اخر گفته بودم ديگه تو تاپيك مافيا پست نميدم ولي خب نميشه رو حرف پويا حرف زد
با اينكه سه چار روز اومدم مرخصي و وقت نميكنم راستيتش ولي خب سعي ميكنم هر چند كم ولي باشم ...نقشا انگار تغييرات داشتن وقت نكردم بخونم متاسفانه سرم يكم شلوغه بد موقعي افتاد
گفتم يه سلامي بكنم و اينكه پيشاپيش معذرت بخاطر فعاليت كم احتماليم چون نه وقتش هست نه شرايط ذهنيم طوريه كه مثل قبل تمركز كنم هر جا كه احساس كنم لطمه ميزنه نبودنم به بازي از پويا خواهش ميكنم كه از بازي برم بيرون (البته بطور محترمانهنه گادكشي به سبك اريا
)
يا علي
سلام.
من راستش حداقل الان فکر نمیکنم چیز خاصی از شمارهی تعداد نامهها در بیاد. شاید با جلو رفتن داستان بشه روش استدلال کرد ولی الان نه زیاد.
در مورد بالانس، توی ۱۵ نفر، برای یک بالانس نرمال، به نظرم ۴ مافیا نرمالـه، ۳ خیلی کمه و ۵ زیاده. جادوگر هم به خاطر وقتی که پویا روی طراحیش گذاشته حس میکنم حضور داره در بازی. یک قاتل هم محتمله. با توجه به اینکه از فاز چهارم رای اجباریـه، و بازی زود حالت سرعتی به خودش میگیره، چون ظاهرا قراره تا جمعه تموم بشه، و این سرعت ممکنه نرخ اعدامهای اشتباه رو بالا ببره، برای همین یک قاتل محتملتره تا دو قاتل. غیرنرمال میتونه مثلا ۵ تا مافیا باشه، بدون تروریست مثلا، و از اونطرف یک قاتل و یک جادوگر یا دو قاتل. که خب بیشتر مشخص میشه شبهای دیگه.
درمورد دیشب هم اینکه گاد گفته بعضیها هدف ندادند، و گاد فقط در مورد اهداف گناهکاران اعلام وضعیت میکنه، نظر من رو بیشتر میبره سمت کسانی که هنوز حضور ندارن و یا گفتن که وقت ندارن.![]()
از این نظر درسته ولی خب فعلا چون پویا هنوز به چیز خاصی درباره امیر تو داستان اشاره نکرده نمیشه به همچین نتیجه ای رسیدکلا هم فکر نمیکنم داستان فعلا نکته مهمی داشته باشه.
- - - Updated - - -
این نکته ای که امین گفت رو باید بهش توجه داشته باشیم، گاد گفته بازی تا جمعه تموم میشه، اگه اینجوری باشه این خلوتی فاز های اول و شروع نشدن بحث کاملا به نفع گناهکاراس چون هم در معرض اتهام و بحث قرار نمیگیرن هم احتمال اعدام اشتباه در فاز های سرعتی پیش رو رو افزایش میده . همین دلایل به طور دیفالت باعث میشه توجه بیشتری به افراد تو سایه داشته باشم تو این دور.با توجه به اینکه از فاز چهارم رای اجباریـه، و بازی زود حالت سرعتی به خودش میگیره، چون ظاهرا قراره تا جمعه تموم بشه، و این سرعت ممکنه نرخ اعدامهای اشتباه رو بالا ببره
داستان فاز سوم
پویا که از حرکت متین تعجب کرده بود، با عصبانیت به سمت دفتر امیر حرکت کرد. البته حرفهای متین باعث شده بود حواسشُ بیشتر جمع کنه. دفتر امیر هم در یکی از ساختمونای معروف شهر بود ولی در طبقه اولش. علت؟ امیر از آسانسور میترسید و اعتمادی به کسی نداشت. پویا به ساختمان که رسید در خودبهخود باز شد. به طبقه اول رفت و با استقبال امیر مواجه شد:
امیر: به به. رفیق دیرین ما چطوره؟ چند دقیقه زود اومدیا. داده بودم گوسپند قربونی کنند.
پویا: من چه رفاقت دیرینی با تو دارم بیشرف؟ گوسفند بدبخت چه گناهی کرده؟
امیر: گناهش اینه که گوسفنده.اگه قانع نشدی توضیح بدم برات.
پویا: خفه شو. اون تهدیدا چی بود بیشرف؟ حرفی داری مث آدم بزن.
امیر: تهدید؟ من ازت دعوت کردم بیای بعد مدتها ببینمت. نامه رو ولی آرش نوشته. آرش جان؟ (آرش را که در اتاق کناری مشغول است، صدا میکند.) شما چی نوشتی تو نامه برای پویاخان؟
آرش: همونایی که خودت گفتی دیگه. سلام پویا.
امیر: بیادب! میبینی پویاخان چجوری صدات کرد؟ انگار همسنشی.
پویا: بله دارم میبینم. کور نیستم. کر هم نیستم.
آرش: من برم بچهم رو گازه.
پویا: ها؟
امیر: برو. به این بازیهای آنلاین اعتیاد داره آرش. جوونای امروزن دیگه. خامن. ولی کارشُ درست انجام میده. بارها ما رو از مرگ نجات داده. ردیابمه.مث شما کارش دقیق و منظمه. گویا بچه محلتونم هست. خلاصه که منُ یادِ...
پویا: بسه زبون نریز. چی میخوای؟
امیر: گفتم بعد مدتها یه گپی بزنیم، یه اختلاطی...
پویا: امیر. امیر. بسه. خودتی. چی میخوای؟ اعصاب ندارم. برو سر اصل مطلب.
امیر: سه نفر برای کشتنت پول خوبی گرفتن. اینم اصل مطلب.
پویا: کدوم بیشرفی به اینا پول داده؟ اسم اون عوضیا رو بگو بینم. تو از کجا فهمیدی اصلا؟
امیر: کدوم بیشرف؟ کی بیشتر از همه تو این شهر پول داره؟
پویا: خود بیشرفت.
امیر:پولای ما برای متین و دار و دستهش پول خرده.
پویا: با من بازی نکن.
امیر: بازی چیه آقا. اصلا از من نشنیده بگیر. هیچی نشده.
پویا: مگه مسخره توام من؟ اون از تهدیدت اینم از این. چه مرگتونه؟ دست از سر بازنشستهم هم برنمیدارین؟
امیر: پویا جان من دوستتم. بعدم، تهدید نمیکردم جوابمم نمیدادی. میدادی؟
پویا: معلومه که نه. سه نفر کیه؟ تو از کجا میدونی؟
امیر: کی بیشتر از همه به خونت تشنهس؟
پویا: چه میدونم. خودت.
امیر: عه.بیا و خوبی کن.
پویا: بگو جونت درآد خب.
امیر: مهدی، امین و سحر.
پویا: چی؟سحرُ حدس میزدم. هیچ موقع دل خوشی ازم نداشت. یک دو بارم خواست برام پاپوش بدوزه. خیلی عجیبه ولی که بعد این همه سال دوباره یادش افتاده. این هیچی حالا، مهدی که با خودم کار میکرد. دری وری نگو.
امیر: دیگه زندگیه و هزار نقش. این مهدی رو خودت باید بری سمتش. من هیچ خوشم ازش نمیاد. دریدهس.ولی در مورد اون دو تا میتونم اطلاعات بدم بهت.
پویا: امین کیه؟ امین خلاف؟ کی به اون کار میده؟
امیر: نه بابا. اون معتاد شده.اتفاقا بار آخری که دیدمش حالتُ میپرسید.
داشت تو پارک همین پشت تلوتلو میخورد شعر زمزمه میکرد. معلوم نیس چی زده بود.
پویا: عجب. این کیه پس؟
امیر: آدم خطرناکیه. با ما هم کار میکرد. همیشه هم کارشُ درست انجام میده، ولی زیاد پول میگیره. من سعی میکنم خیلی سمتش نرم به لحاظ هزینه و مسائل اقتصادی. ولی مسئله که مهم باشه، آدم مجبور میشه.
پویا: کیه این؟ یه مشخصاتی ازش بده بینم.
امیر: اسمش امینه.این تنها چیزیه که ازش میدونیم. البته شایدم نباشه.
پویا: مگه میشه؟ عکسی، سابقهای، چیزی.
امیر: هیچی. هربار با یه ایمیل باهاش ارتباط میگیریم. پولم ازین مجازیا میگیره فقط. سابقهش البته دستم هست. از 30 قتلی که بهش گفتن، 29 تا رو انجام داده.
پویا: اون یکی چی بوده که انجام نشده؟
امیر: شمایی.
پویا: یا خدا.
فاز روز سوم تمومه. اعدامی نداریم. هرکی هدف داره تا نیم ساعت دیگه تلگرام بگه.
همه تو پست اول فاز بعدشون میگن که با کدوم گزینه مخالفت دارن و اگه اجرایی بشه، نمیتونن:
1: پنجشنبه 2 فاز. فاز اول تا 10 شب. فاز دوم تا 1 بامداد./جمعه 4 فاز. فاز اول تا 10 شب. فاز دوم تا 12 شب (3 ساعت هست به دلیل تغییر ساعتها). فازهای بعد بلافاصله پشت سرش.
2: پنجشنبه و جمعه 2 فاز مثل بالا. بقیه بازی روزی 1 فاز مثل همیشه. شنبه و یکشنبه.
با توجه به اینکه اعدام از فاز بعدی اجباریه، در مجموع 6 فاز دیگه حداکثر تمومه بازی.
خب این فاز هم اهداف یا دری وری بودن یا نداشتیم. با داستان الکی گیجتون نمیکنم.می تونیم بریم فاز چهارم.
فاز روز 4
بازیکنان حاضر در بازی: 15 نفر
رضا (Vecchia Signora)آرش (Arash)عرفان (Erf_Ju)محمد (Donnie Darko)رابین (Rabin)امیر (Amir)امین خلفی (Cavani)محمدرضا (SmRs)
امین (Amin)
مهدی (IDEMAHDI)پژمان (Pezhman)
سحر (SahaR)
فری (FM90)
مهران (Mehran)
صدرا (SadRa)
تعداد رای لازم برای اعدام: 3 رای
نحوه اعدام: اجباری
زمان اتمام فاز: پنجشنبه ساعت 22
قوانین کامل خوانده شود.
صحبت خارج بازی به کل ممنوعه. هرکی دید گزارش بده که برخورد بشه. خودم بفهمم درجا گادکشه.
فاز 4 رو شروع بفرمایید.
توجه به اعدام اجباری، رای اجباری، گادکش شدن در صورت ندادن 5 پست مفید در فاز 3 و 4 داشته باشید.
در مورد ادامه بازی هم که تو پست قبل گفتم، اظهار نظر کنید.
سلام علیکم.
یکم دست به کیبورد شدن سخت شده برامیه چند ماهی هست پشت کامپیوتر خونه نشستم و چیزای غیر کاری کمتر نوشتم
ولی خب تهش ذات بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد است
تهش "سید"م
البته یکمم این اسم سید برام غریبه شده اخیرا
هی متن رو که می خوندم با شک نگاه می کردم به سید
بعد کم کم جا افتاد برام
و اینکه مرسی از پویا بابت راه انداختن این دور، که به نظر دور آخرم هستبهانه ایه که دور هم باشیم.
و اما بعد، خب در حالت عادی هم دو سه روز اول هیچ وقت کسی پست درست حسابی نمیداد، الان که اصلا توقع نمیره، و خب تو پست ها فقط یه پست درست حسابی بوده، اونم طبق انتظار پست امین بود، نکاتش منطقی بود، ولی یه "اما" توش داشت.
این از اون پست هایی هست که در مورد منطقش نمیشه شک کرد، ولی در مورد نیتش چرادرمورد دیشب هم اینکه گاد گفته بعضیها هدف ندادند، و گاد فقط در مورد اهداف گناهکاران اعلام وضعیت میکنه، نظر من رو بیشتر میبره سمت کسانی که هنوز حضور ندارن و یا گفتن که وقت ندارن.![]()
فعلا نکته دیگه ای نیست، جز اینکه من جز فردا که یه بازه ی تقریبی بین 7:30 شب تا 11:30 شب نیستم رو هستم، و امیدوارم بازی تو همون زمان به نتیجه برسه یا لااقل تاثیر مثبتی تو اون زمان بتونم داشته باشم با توجه به اینکه 6 فاز هست مجموعا، چون تو ایام کاری تقریبا معجزست بتونم باشم.
امیدوارم بازی خوبی باشه، که البته حتما اینطوره چون پویا گاده![]()
من با اون دو تا گزینه هر دو رو میتونم اوکی کنم ولی دومی بهتره
درباره بازی و داستان و مسایل دیگه ایشالا صبح پست میدم
اون که داستان فاز روز هست و قاعدتاً اهمیتی نباید داشته باشه و بیش ترش شوخیه. شاید اگر اعدامی بشه اونوقت اتفاقی بر اساس داستان توش بیفته.
اتفاقاً خیلی قدرت داره. خود پویا هم داره میگه مهم ترین گناهکار بازیه. خودش تکی باشه خیلی راحت میتونه تا فازهای آخر دووم بیاره. چشم رو هم گذاشتیم چهار فاز گذشت
. نمیدونم چرا دوست داری کمرنگ جلوش بدی
این یا علی یعنی چی دقیقا؟ یعنی کلاً رفتی که نباشی؟ پس چرا شرکت کردی؟ اگر بی گناهی که به درد نمیخوری حتی این فاز راحت رای به اعدامت میدم، اگر گناهکاری که هم که چه بهتر، با اعدامت احتمالاً گرهی از بازی باز میشه
- - - Updated - - -
درود امین عزیز.
اینایی که قراره هدف به گاد بدن همون طول روز هم میدن خیال خودشون رو راحت می کنن تا اون نیم ساعت فاز شب بخوان هدف بدن. هدف این خط آخر رو درک نکردم
- - - Updated - - -
پویای عزیز.من با این که هر فاز توی یک روز باشه موافقم. گزینه اول اگر زنده بمونم به دو فاز یا بیش ترش نمیرسم.