موضوع: صندلی داغ: آرش (Arash)
-
Sunday 02/05/21 10:37 #1
صندلی داغ: آرش (Arash)
با درود. آرش پیوندی دومین مهمان صندلی داغ هست. امانش ندید و کاری کنید از این تصمیم پشیمون بشه.
5 کاربر مقابل از God عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Sunday 02/05/21 10:53 #2
سلام آرش جان. چطوری؟
سریع بریم سر اصل مطلب.
1. آرشُ تو 3 تا 5 خط توصیف کن. یعنی فرض کن یک فیلم قراره ازت ساخته بشه. مهمترین ویژگیهای شخصیت خودتُ برای کارگردان ردیف کن پسرم.
2. آرش الان تو زندگی چه چیز (چیزهایی) کم داره؟
3. فرض کن صبح داری یه رویای دلچسب و آرامشبخش میبینی. یهو از خواب میپری و ناراحت میشی که اون رویا تموم شده. اون رویا رو تصور و تعریف کن.
4. بهت میگن که 5 دقیقه حداکثر وقت داری فکر کنی و یک ایده چند خطی داستانی بدی که تبدیل به فیلمش کنیم. پول خوبی هم میدن بهت.ایده رو بنویس. 5 دقیقه بیشتر هم فکر نکن.
5. فرض کن یه نفر از یه سیاره دیگه اومده و میخوای بهش بگی که جهان ما به این دلایل ارزش زیستن داره. چیا میگی بهش؟
همینا کافیه فعلا. آها اون سوال مافیایی هم که پرسیدی ازم جواب بده لطفا.ویژگیهای مربوطه تا 8 تا هم شد عیبی نداره. تو افراد مختاری ولی. محدودت نمیکنم منم.
:استیکر روباه پشت پیشخوان:6 کاربر مقابل از Pouya عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Sunday 02/05/21 18:48 #3
سلام.
1: ده راک بندِ محبوبت و بگو؟ (تمام زیر ژانرها)
2: 10 آهنگِ راکِ محبوبت؟
3: ده بندِ متالٍِ محبوبت؟ (تمام زیر ژانرها)
4: ده آهنگِ متال محبوبت؟
5: بندی که از دیسبند شدنش نارحت شدی؟
6: مفهوم و معنا توی یک آهنگ برات مهمتره یا ریتم و ملودی؟;The discoveries you will make, on your journey as a mafia player, are yours alone'
'.A treasure that no one can take away from you5 کاربر مقابل از Fm90 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Monday 03/05/21 09:16 #4نوشته اصلی توسط Pouya نمایش پست اصلی
سلام سلام. همگی سلامبهتریم
بریم
1. آرشُ تو 3 تا 5 خط توصیف کن. یعنی فرض کن یک فیلم قراره ازت ساخته بشه. مهمترین ویژگیهای شخصیت خودتُ برای کارگردان ردیف کن پسرم.لاغر و کوچولو و شیرین
اهل موسیقی و شعر و داستانهای فانتزی و علمی-تخیلی. بهندرت دیده شده که توی این دنیا سیر کنه
همه میگن باهوشه، از بچگی گفتن، وقتی که ۵ سالش بوده و چیزهای بدردنخوری رو یاد گرفته که توی ۷ سالگی باید یاد میگرفته
بنابراین همیشه انتظارات ازش بالاست، حتی انتظارات خودش. خیلی کارا میخواد بکنه و به همهچیز حداقل یکبار دست زده و ول کرده
میلی ذاتی داره به انجام دادن کارها به روشی که بقیه انجام نمیدن. مدتها با حس تفاوت و طردشدگی دستوپنجه نرم کرده اما حالا وقتی پیش بقیهست دلش نمیخواد چیزی جز امواج حس خوب بهشون بفرسته. انقدر که فکر میکنه، عمل نمیکنه
اسم فیلم: The Terrestrial Alien
2. آرش الان تو زندگی چه چیز (چیزهایی) کم داره؟رو باهاش به اشتراک بذارم و حس میکردم که بهترین سالهای جوونیم رو دارم تنهایی (از جنبهی پارتنر داشتن/نداشتن) میگذرونم و حس بدی بود ولی خب الان دیگه اینو کم ندارم، حالا ببینیم چقدر میتونه این قضیه رو پر کنه
جز اون شاید تمرکز و آرامش برای انجام کارایی که دوست دارم. حس میکنم کارایی که دوست ندارم اما مجبورم خیلی زیادن. شاید هم خیلی لوس باشم در این مورد البته
اما در یک دید کلیتر و شاید پراهمیتتر، انگیزه چیزیه که کم دارم. (مثلا همین الان انگیزهام برای ادامهی پاسخ به این سوال ته کشید) صحبت مفصلیه در کل.
3. فرض کن صبح داری یه رویای دلچسب و آرامشبخش میبینی. یهو از خواب میپری و ناراحت میشی که اون رویا تموم شده. اون رویا رو تصور و تعریف کن.واقعا کم پیش میاد یه خواب آدمیزادی ببینم، همهشون فانتزی و سوررئال و ...
مثلا یه بار خواب دیدم با خونوادهام لکلک شدیم داریم مهاجرت میکنیم روسیه
)
اما دلچسب و آرامشبخش. خیلی چیزا میتونه باشه. هم میتونه یه تصویر کاملا خالی از تنش، توی یه محیط آروم از اعماق دریا بگیر تا بین ستارهها باشه. ممکنه هم تنش و هیجان مثبت باشه، یه دنیایی که ذهنم ساخته برای موفق شدن من. این پیش اومده ولی کمتر. در کل خواب آرامشبخش کم میبینم یا اگه ببینم یادم نمیمونه. اما زیاد پیش میاد که خواب هیجان انگیزی ببینم که وقتی بیدار شم از تموم شدن بدموقعش ناراحت باشم. خصوصا خوابهایی که توی دنیاهایی رخ میدن به مراتب زیباتر و هیجانانگیزتر و جادوییتر از دنیای خودمون. یا مثلا خوابی باشه که توش احساس مهم بودن داشته باشم، احساس اینکه میتونم جهان رو نجات بدم مثلا. اینا آرامشبخش نیستن ولی خب از دنیای بیداری بهترندر کل اون خواب دنیاهای جادویی که میگم انقدر زیاد میبینم که دیگه یادم نمیمونه زیاد
4. بهت میگن که 5 دقیقه حداکثر وقت داری فکر کنی و یک ایده چند خطی داستانی بدی که تبدیل به فیلمش کنیم. پول خوبی هم میدن بهت.ایده رو بنویس. 5 دقیقه بیشتر هم فکر نکن.
) به شکل یه گنجشک درمیاد. مرد دنیا رو میگرده و از اعماق متون قدیمی و جادوهای فراموششده، راز تبدیل رو کشف میکنه و میتونه خودش رو به جسم یه گنجشک منتقل کنه. بارها اینکار رو میکنه و در کالبد یه گنجشک دنبال معشوقش میره تا بلکه پیداش کنه، میون اون همه گنجشک جورواجور دنبال یک گنجشک میگرده با یه جیکجیکی که امید داره به گوشش آشنا بیاد ولی هربار شکست میخوره. در نهایت میفهمه اون گنجشکی که هربار به جسمش منتقل میشده همون معشوقش بوده.(مناسب فیلم نشد خیلی. انیمیشن شاید. ببخشید دیگه
پولمو بدین.)
5. فرض کن یه نفر از یه سیاره دیگه اومده و میخوای بهش بگی که جهان ما به این دلایل ارزش زیستن داره. چیا میگی بهش؟منظرههای طبیعی یا آثار ساخت دست انسان که فکر نکنم نظرش رو جلب کنه، پس براش از انسانها میگم، از عاطفهشون، از تلاششون برای «بهتر» شدن. از خاکستری بودنشون. از رنگی بودنشون. از اینکه با ذهنشون چه چیزهایی تونستن بسازن، به چه مرزهایی در قلمرو ذهن تونستن برسن. نمیدونم اونی که از سیاره دیگه اومده تا چقدر شبیه انسانه ولی به نظرم برگ برندهی انسان مقابل هر فضاییای میتونه این باشه. انسانها زیبان
همینا کافیه فعلا. آها اون سوال مافیایی هم که پرسیدی ازم جواب بده لطفا.ویژگیهای مربوطه تا 8 تا هم شد عیبی نداره. تو افراد مختاری ولی. محدودت نمیکنم منم.
استدلال استراتژی مدیریت هوش تاثیرگذاری حدس امیر 9 9.5 10 9 10 8 چاوش 10 8.5 8.5 10 9 9 مهدی 8 10 10 8.5 9.5 8.5 امین 10 9 9 10 9 8 آرش 9 9.5 8 9.5 9 7.5 عرفان 8 10 8.5 9 8 9.5 رضا 8 8.5 9.5 8.5 9 7.5 محمد 9.5 9 8 9 8.5 10 محمدامین 9.5 8 9 9.5 8.5 8 خلفی 8.5 8.5 7.5 8 9 8.5 فری 8.5 7.5 7.5 8.5 8.5 8 عماد 8 9 8.5 8 7 9.5 پویا 9.5 10 9 10 9.5 8.5
کم و کسریای بود ببخشیدتعریفم برای اون ۶ تا فاکتور تقریبا هموناییه که خودت گفتی. مدیریت توش سیاست هم هست، هوش توش دقت هم هست. تلاش هم توی تاثیرگذاری مهمه.
سایر بازیکنها هم بازیشونو اونقدر ندیدم که بخوام نمرهی اینجوری بدم، شرمنده(چاوش رو هم کم دیدم ولی خیلی ریز شدم توش
)
:استیکر روباه پشت پیشخوان:هــــه!
ویرایش توسط Arash : Monday 03/05/21 در ساعت 11:56
[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]9 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Monday 03/05/21 09:54 #5نوشته اصلی توسط Fm90 نمایش پست اصلی
1: ده راک بندِ محبوبت و بگو؟ (تمام زیر ژانرها)
Cage The Elephant
The Strokes
Foster The People
Arctic Monkeys
Muse
Porcupine Tree
Linkin Park
The Fray
Puscifer
Placebo
با تشکر از Kasabian، Milky Chance، Minus1, Pixies، Paramore، و سایر دوستان و آشنایان.
2: 10 آهنگِ راکِ محبوبت؟
Blackbird - Alter Bridge
Where Is My Mind - Pixies
The Arsonist - Puscifer
Cigarette Daydreams - Cage The Elephant
Do I Wanna Know - Arctic Monkeys
Hysteria - Muse
Muscle Museum - Muse
Anesthetize - Porcupine Tree
Normal - Porcupine Tree
Shesmovedon - Porcupine Tree
فکر کنم همینها. این لیست هم به ترتیب نیست (جز اولی که اولیهدومین محبوبم شاید Normal باشه)
اه Lazarus هم هست از درخت جوجهتیغی
3: ده بندِ متالٍِ محبوبت؟ (تمام زیر ژانرها)
4: ده آهنگِ متال محبوبت؟
10,000days
Right In Two
Schism
Pneuma
Lateralus
Parabola
Forty Six & 2
Sober
اینا از TOOL
از Opeth هموناییه که شما برام فرستاده بودین قبلا تو گروه
Windowpane - Burden - River - The Drapery Falls
از Empyrium:
Lover's Grief - Ensemble of Silence - Dying Brokenhearted بازم هست یادم نمیاد اسماشونو.
5: بندی که از دیسبند شدنش نارحت شدی؟Linkin Park خب غم انگیز بود. Daft Punk هم حیف شد جا داشتن گمونم.
6: مفهوم و معنا توی یک آهنگ برات مهمتره یا ریتم و ملودی؟. از اون ور ولی کم پیش میاد با شعر یه آهنگی خیلی حال کنم ولی موسیقیش مزخرف باشه. موردی یادم نمیاد.
در کل ووکالز برام مهمه، اینسترومنتال (بدون کلام) هم دوست ندارم زیاد.
مرسیبازم بیا فری
زیاد بیا
[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]8 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Monday 03/05/21 12:36 #6
سلام مجدد
درخت جوجه تیغی چیه؟ درخت ِ خارخاسک
در زمینه متال باید آموزش ببینی فایده نداره اینجوری
آهنگی بوده که باهاش گریه کرده باشی؟ اگر چنتا هست اونی که بیشتر و بنویس.
آهنگی که انگار حرف دل تو رو زده باشه بنویس؟
نمیدونم تو هم اینجوری ای یا نه؟ ولی من هر آهنگی رو تو یه مقطع زیاد گوش بدم، چند سال بعد وقتی اون آهنگ و دوباره گوش میدم یاد اون مقطع از زندگی می افتم، البته نه هر آهنگی و نه هر مقطعی! به نظرت دلیل این پدیده چیه؟
موسیقی چه تاثیری روی ذهن ما میزاره که میتونه مثل یه ماشین زمان عمل کنه برای ذهن؟
تا حالا شده آهنگی و گوش کنی و یاد شخص خاصی بیوفتی؟ کی بوده؟ چه آهنگی بوده؟
سلیقه موسیقیایی من و میشناسی تقریبا دیگه درسته؟ از کجاهاش خوشت نمیاد؟ شده مثلا من یه آهنگی بزارم یا بهت معرفی کنم بعد بگی اینا چیه فری گوش میده؟ من عمرا از این چیزا گوش کنم؟
سوال دیگه ای من باب موسیقی به ذهنم نمیرسه در این مقطع، اگر بحث خاصی در زمینه موسیقی دوست داری انجام بدی مطرح کن اینجا.
سری بعد درباره سریال حرف میزنیم، بعد میریم رمان فانتزی و ادبیات کلا;The discoveries you will make, on your journey as a mafia player, are yours alone'
'.A treasure that no one can take away from you5 کاربر مقابل از Fm90 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Monday 03/05/21 12:41 #7
سلام.
1. پای ثابت تمام سؤالهای من: جبر یا اختیار؟
2. به جهانهای موازی اعتقاد داری؟ کاملاً جدی میپرسم این رو.مطالعه دربارهشون داشتی؟ یا فکر کردی اصلاً تا حالا؟ بهنظرت هیجانانگیز نیست که نسخههای متعددی از تو وجود داشته باشن که مسیرهای مختلفی رو در زندگی طی کنن؟
3. بهعنوان کسی که تو این سبکها واردی و تجربه داری، یه چندتا نویسنده تو مایههای نیل گیمن بگو. من آنچنان کتابخون نیستم و اکثر کتابهایی که خوندم حول چند نویسندهی خاص میگرده مثل همین نیل گیمن؛ دیگه کافکا و کوبو آبه و سارتر. چندتا خودت معرفی کن.
4. داستان کوتاه زیر رو تا هرچهقدر که دلت خواست ادامه بده و تمومش کن.
آلفرد بعد از یک روز کاری بهغایت خستهکننده و زجرآور دیگر، با زحمت فراوان از پشت میز بلند شد و بهعنوان آخرین نفر، اداره را ترک کرد. با خودش فکر میکرد که این وضعیت تا کی ادامه دارد؟
قرار نیست هیچوقت هیچکار بزرگی تو زندگیم انجام بدم؟ واقعاً سرنوشت من این هست که هر روز هفته ساعت هشت بیام اداره و ساعت هشت برگردم خونه؟
کمرش تیر میکشید و حس میکرد که هیچ نیرویی در بدنش باقی نمانده. هرطوری بود، هیکل زهوار دررفته و رو به زوالش را به مجتمع رساند و کشانکشان خود را به درون بالابر پرتاب کرد. تا مسیر رسیدن به طبقهی پنجم، صدای قژقژ طنابهای بالابر و ساییدگی بدنهی آن به سنگهای اطراف، مغزش را تا آستانهی فروپاشی پیش برد. راهروی رنگ و رو رفته و تهوعآور طبقهی پنجم را تا پایان طی کرد و به اتاق شمارهی سیوهفت رسید. بعد از جستوجوی چند دقیقهای در کیف چرمی قدیمی و پوسیدهاش، کلید را پیدا و با دستان لرزانش، وارد قفل کرد و چرخاند. نور کورکنندهی سفیدی از پشت در، مجبورش کرد که چند قدم عقب برود و با آستین پیراهن قهوهای رنگش، چند بار چشمهایش را بفشارد و اشکهایش را پاک کند.
آلفرد سرجایش خشک شده بود و با دهانی باز و چشمانی به رنگ خون، سعی میکرد بفهمد چه اتفاقی درحال رخدادن است. مرد قدبلند سفیدپوشی از پشت در وارد شد و با صدایی رسا و هشداردهنده، شروع به صحبت کرد:
اینجا دیگه مال ماست. میتونی بیای داخل، اما باید از این به بعد با قوانین ما زندگی کنی و دیگه راه خروجی نداری. میتونی برگردی بری دنبال پلیس و مدیر ساختمون و اینطور مزخرفات تا زنگ بزنن به تیمارستان و بیان ببرنت. انتخاب با خودته. در تا پنج دقیقهی دیگه باز میمونه و بعد برای همیشه بسته میشه...4 کاربر مقابل از RezaZ عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Monday 03/05/21 21:07 #8
با سلام
توانایی به خصوص یا کار به خصوصی هست که الان بتونی انجامش بدی ولی مثلا تا ۲-۳ سال قبل نمی تونستی؟
بدترین ویژگی یا صفتی که یک انسان می تونه داشته باشه از نظرت چیه؟ اگر تونستی با توضیح.
سرگرمی خاصی هست که توش خیلی ادعا داشته باشی و از نظر خودت همرو حریف باشی ؟ ( مثال: مثلا همین بازی مین، مثلا ۴ برگ، مثلا یک بازی پلی استیشن یا حالا هرچی دیگه)
بین این چیزایی که میگم یک گزینه رو انتخاب کن. دلیل هم نمی خواد. ولی اگر گفتی، تشکر می کنم.
هوش | تجربه (هر کدوم رو خیلی زیاد تصور کن)
علم | قدرت
ثروت | محبوبیت
موسیقی | کتاب
کامپیوتر | گوشی موبایل
جنگل | دریا
از انتقادی که خودت طالبش نبوده باشی خوشت میاد؟ مثلا نشستی، یکی بیاد همینطوری شروع کنه بی مقدمه خاصی، ازت انتقاد کنه. از خودت (به عنوان وجدانت) یک انتقاد سازنده بکن.
آرش رو تو ۳ کلمه توصیف کن.5 کاربر مقابل از The Sundance Kid عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Tuesday 04/05/21 18:46 #9
سلامی دوباره.
میبینم که نیومدی و آسفالت شده. یه لایه هم ما بریزیم.این سری هم ساده هست البته.
1. یک بالانس بچین با نقشهای من و منُ توش بیگناه بذار. بین 15 تا 20 نفر هرکی میخوای بذار توش، ولی حتما خودت باشی (همه نقشها رو لازم نیست بذاری، ولی فرقه و قاتل و جلاد توش باشه. نقشهای خودتُ نگفتم، چون شاید نخوای لو بره تفکرت برای دور خودت. ولی اگه اعتقادی به این چیزا نداری، دوباره میپرسم.)
2. سوال بالا، منُ گناهکار تیمی بذار. بقیه رو بچین. میتونی خیلیا رم تغییر ندی البته. نظر خودته. لازم نیس حتما متفاوت باشه.
3. منُ فرعی بذار. هر نقشی که دوست داری و دوباره بچین. ولی این شبیه اولی نباشه بهتره.
4. 3 تا از بهترین خاطراتت از مافیا رو بگو.
5. 10 نفر از بازیکنا رو نام ببر. بگو که چقدر دوست داری باهاشون بحث کنی در بازی و کلا تقابل دونفره ت با اینا رو چطور میبینی.
همینا بسه فعلا. چون هر روز میام از این به بعد.3 کاربر مقابل از Pouya عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Tuesday 04/05/21 21:00 #10
سری دوم سوالات فری
نوشته اصلی توسط Fm90 نمایش پست اصلی
درخت جوجه تیغی چیه؟ درخت ِ خارخاسک
در زمینه متال باید آموزش ببینی فایده نداره اینجوری
آهنگی بوده که باهاش گریه کرده باشی؟ اگر چنتا هست اونی که بیشتر و بنویس.). دیگه My Favourite Faded Fantasy از Damien Rice. این هم با شرایطی که یه مدت داشتم خیلی میخوند و پارهام میکرد
جز اینها (شاید باز هم باشه الان یادم نمیاد) با خیلی آهنگها گریه کردم ولی صرفا حال خودم بد بوده و آهنگ غمگین. اینجوری نبوده که به خاطر ارتباط خاص با اون آهنگ خاص گریه کنم.
آهنگی که انگار حرف دل تو رو زده باشه بنویس؟حالا نه لزوما شعرش، خود فضای موسیقیش و حتی نوع خلاقیتی که به خرج داده.
ولی بذار فکر کنم یکی رو بگم. احتمالا از هوزیر باشهArsonist's Lullaby مثلا. یه آهنگ ایمو طور بود توی گلچینن آریا، Welcome to My Life - Simple Plan. اون هم یه مدتی خیلی حرف دل من بود
نمیدونم تو هم اینجوری ای یا نه؟ ولی من هر آهنگی رو تو یه مقطع زیاد گوش بدم، چند سال بعد وقتی اون آهنگ و دوباره گوش میدم یاد اون مقطع از زندگی می افتم، البته نه هر آهنگی و نه هر مقطعی! به نظرت دلیل این پدیده چیه؟یه آهنگ هم میتونه تو رو یاد یه حس و حال خاص، یه مقطع خاصی از زندگیت بندازه ذهنت اون رو با آهنگه لینک کرده.
موسیقی چه تاثیری روی ذهن ما میزاره که میتونه مثل یه ماشین زمان عمل کنه برای ذهن؟پرتت میکنه به سالهای دور
تا حالا شده آهنگی و گوش کنی و یاد شخص خاصی بیوفتی؟ کی بوده؟ چه آهنگی بوده؟یادش بخیر چقدر خوش میگذشت
حتی مثلا بعضی از آهنگهای گلچین رو این ور اون ور هم میشنوم یاد شماها میافتم، مثلا Instant Crush.
My Happy Ending - Avril Lavigne یاد دخترعمهام میافتم چون بچه بودیم با هم میخوندیم، همینطور When You're Gone، Innocence و ... از آرتیست مذکور.
اما اینا حالا صرفا به خاطر خاطراته. حالت دیگهاش اینه که خود اون آهنگ، حسش یا شعرش تو رو یاد کسی بندازه. این هم باید جالب باشه. هرچند در این موارد هم باز آهنگه رو به طرف معرفی کردم و حسه با خاطرهه عجین شده بازولی آره، شده، خصوصا سر لیریکس. که مثلا بگم اههه این تیکه چقدر فلانیه
مثلا یه آهنگی بود میگفت why u gotta be so rude که یارو از دختره خواستگاری میکرد بعد بابای دختره نمیذاشت، بعد یارو میگفت I'm gonna marry her anyway. قشنگ یاد یکی از فامیلامون میافتادم همچین داستانی داشت
سلیقه موسیقیایی من و میشناسی تقریبا دیگه درسته؟ از کجاهاش خوشت نمیاد؟ شده مثلا من یه آهنگی بزارم یا بهت معرفی کنم بعد بگی اینا چیه فری گوش میده؟ من عمرا از این چیزا گوش کنم؟جز اینا چیزی زیاد به چشمم نیومده که اختلاف نظر اساسی داشته باشیم
سوال دیگه ای من باب موسیقی به ذهنم نمیرسه در این مقطع، اگر بحث خاصی در زمینه موسیقی دوست داری انجام بدی مطرح کن اینجا.
سری بعد درباره سریال حرف میزنیم، بعد میریم رمان فانتزی و ادبیات کلامنتظرتم
این سری هم ببخشید دیر شد خونه نبودم
[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]8 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Tuesday 04/05/21 21:38 #11
سری اول سوالات رضا
نوشته اصلی توسط RezaZ نمایش پست اصلی
1. پای ثابت تمام سؤالهای من: جبر یا اختیار؟حقته با سه کلمه جوابتو بدم: اخ تی آر. ولی جدا از شوخی، سوال سختیه. قبلا خیلی اینجوری بودم که خب جبره قضیه و باهاش هم اوکی بودم، یعنی گمونم رفتار انسان تابع محیط بود صرفا. الان هم به نظرم هست، منتهی تعمق در قضایایی که اتفاقا به سوال بعدت هم مربوطه، باعث شد بفهمم که به این سادگی هم نیست. در کل من دانش فلسفیام بیشتر خودیافتهست و شاید توی یه سری قضایا ویرجین کامل باشم بعد تو یه سری قضایا به طور اتفاقی به جوابی رسیده باشم که نمیدونم کانت بهش رسیده
و اگه بخوایم درست حسابی صحبت کنیم نیازه که بیس تفکراتمون رو با هم آشنا کنیم ولی پایهام سر فرصت
2. به جهانهای موازی اعتقاد داری؟ کاملاً جدی میپرسم این رو.مطالعه دربارهشون داشتی؟ یا فکر کردی اصلاً تا حالا؟ بهنظرت هیجانانگیز نیست که نسخههای متعددی از تو وجود داشته باشن که مسیرهای مختلفی رو در زندگی طی کنن؟
موضوع اعتقادی هم که نیست البته علمیه کاملا
دیدم بهش اینجوریه که هر لحظه داره بینهایت جهان موازی رخ میده که توی هرکدوم فقط یه پدیدهی کوچیک نسبت به بغلیش تفاوت داره. بنابراین در هرلحظه طیف کاملی از تمام احتمالات رو داریم و به قول گاد بزرگ متین همهچیز ممکن
و حالا این طیف هی شاخه شاخه میشه و از هر کدوم از اجزاش طیفهای جدیدی میزنه بیرون. منتهی اینجا با تعریف «من» به مشکل بر میخوریم به نظرم. به عقیدهی من، «من» الان کسیه که توی این جهان موازی خودمون نشسته داره با تو صحبت میکنه. اون کسی که در یک جهان موازی اسمش آرش پیوندیه و سه تا توپ طلا برده، با اینکه خیلی به داستانش علاقه دارم، اما «من» نیست
3. بهعنوان کسی که تو این سبکها واردی و تجربه داری، یه چندتا نویسنده تو مایههای نیل گیمن بگو. من آنچنان کتابخون نیستم و اکثر کتابهایی که خوندم حول چند نویسندهی خاص میگرده مثل همین نیل گیمن؛ دیگه کافکا و کوبو آبه و سارتر. چندتا خودت معرفی کن.) نیست
شایدم بهتره بگم اینقدر جریان اصلی نیست، نمیدونم. گیمن هم توی سبک خودش نویسندهی خیلی خیلی خاص و منحصر به فردیه و کسی شبیهش نیست. منتهی فکر کنم از این نظر از بین فانتزی/علمیتخیلینویسها اورسلا لو گوین یا تری پرچت نظرت رو جلب کنه. کتابهاشون نقطهی لذتبخشی بین ژانری و جریان اصلیان خصوصا لو گوین. پرچت هم قلم طنزش فوقالعاده شیرینه. من عموما کتاب ژانری (=فانتزی، علمیتخیلی، وحشت، جنایی تریلر) میخونم و توی این زمینهها مسلطترم برای معرفی کردن، مخصوصا فانتزی
4. داستان کوتاه زیر رو تا هرچهقدر که دلت خواست ادامه بده و تمومش کن.
آلفرد بعد از یک روز کاری بهغایت خستهکننده و زجرآور دیگر، با زحمت فراوان از پشت میز بلند شد و بهعنوان آخرین نفر، اداره را ترک کرد. با خودش فکر میکرد که این وضعیت تا کی ادامه دارد؟
قرار نیست هیچوقت هیچکار بزرگی تو زندگیم انجام بدم؟ واقعاً سرنوشت من این هست که هر روز هفته ساعت هشت بیام اداره و ساعت هشت برگردم خونه؟
کمرش تیر میکشید و حس میکرد که هیچ نیرویی در بدنش باقی نمانده. هرطوری بود، هیکل زهوار دررفته و رو به زوالش را به مجتمع رساند و کشانکشان خود را به درون بالابر پرتاب کرد. تا مسیر رسیدن به طبقهی پنجم، صدای قژقژ طنابهای بالابر و ساییدگی بدنهی آن به سنگهای اطراف، مغزش را تا آستانهی فروپاشی پیش برد. راهروی رنگ و رو رفته و تهوعآور طبقهی پنجم را تا پایان طی کرد و به اتاق شمارهی سیوهفت رسید. بعد از جستوجوی چند دقیقهای در کیف چرمی قدیمی و پوسیدهاش، کلید را پیدا و با دستان لرزانش، وارد قفل کرد و چرخاند. نور کورکنندهی سفیدی از پشت در، مجبورش کرد که چند قدم عقب برود و با آستین پیراهن قهوهای رنگش، چند بار چشمهایش را بفشارد و اشکهایش را پاک کند.
آلفرد سرجایش خشک شده بود و با دهانی باز و چشمانی به رنگ خون، سعی میکرد بفهمد چه اتفاقی درحال رخدادن است. مرد قدبلند سفیدپوشی از پشت در وارد شد و با صدایی رسا و هشداردهنده، شروع به صحبت کرد:
اینجا دیگه مال ماست. میتونی بیای داخل، اما باید از این به بعد با قوانین ما زندگی کنی و دیگه راه خروجی نداری. میتونی برگردی بری دنبال پلیس و مدیر ساختمون و اینطور مزخرفات تا زنگ بزنن به تیمارستان و بیان ببرنت. انتخاب با خودته. در تا پنج دقیقهی دیگه باز میمونه و بعد برای همیشه بسته میشه...
لعنت بهتاز این سوال خیلی خوشم اومد
بعدا بهم بگو متنه از کجاست
ولی از اونجایی که نمیخوام سرسری و سرهمبندی جواب بدم و کاملش کنم، فرصت بده بهش فکر کنم و روش کار کنم. تا آخر صندلیام کاملش رو میذارم
ممنون رضا، لذت بردیم بازم بیا.[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]6 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Tuesday 04/05/21 22:11 #12
سری اول سوالات مهدی
نوشته اصلی توسط mahdi نمایش پست اصلی
توانایی به خصوص یا کار به خصوصی هست که الان بتونی انجامش بدی ولی مثلا تا ۲-۳ سال قبل نمی تونستی؟تو این دو سه سال خب از خوابگاه به خونه نقل مکان کردم و کلا زندگیم خیلی تغییر کرده از همه لحاظ، و به تبعش چیزای زیادی هم یاد گرفتم، به علاقه یا به ناچار
آشپزی یکیشه، پاستاهای خوبی درست میکنم تعریف از خود نباشه
در زمینهی کار و اینها وارد کار ترجمه شدم و کتاب ترجمه میکنم، قبلا اصلا فکرشم نمیکردم
دیگه اینکه خصوصا در ماههای اخیر بیشتر سعی کردم برای خودم روتینسازی بکنم و بتونم کارهای روزمرهای رو که لازمه، حداقل برای سلامت خودم، انجام بدم. قبلا خیلی ول بودم از این لحاظ
بازم هست قطعا حالا اگه زمینهی خاصی مدنظرت بود بپرس باز بیشتر بگم
بدترین ویژگی یا صفتی که یک انسان می تونه داشته باشه از نظرت چیه؟ اگر تونستی با توضیح.ولی چندتا چیز خیلی رو مخم میرن. یکی کینهجوییه. شاید مهمترینش. اصلا نمیتونم بفهمم بعضیها چرا انقدر دلشون کوچیکه و رحم یا قدرت بخشش و گذشت ندارن. کلا کسایی که مخل آرامش درونی افراد بشن رو مخم میرن، در حدی که حالم بد میشه و باید ازشون فاصله بگیرم قشنگ
به قولی امواج انرژی منفی رو از سمتشون حس میکنم. آدمایی که زود و بیچونوچرا قضاوت میکنن نیز در همین دسته قرار میگیرن.
دیگری حماقته، بیشتر به معنای اینکه بدونی که نمیدونی و نخوای که بدونی. این به نظرم یکی از پستترین خصیصههاییه که یه انسان میتونه داشته باشه. قبول دارم که لازم نیست همه فیلسوف یا دانشمند باشن اما اینکه یه نفر در حد مسائل بیسیک و روزمرهی خودش هم «فکر» نکنه واقعا برام غیرقابلدرکه.
سرگرمی خاصی هست که توش خیلی ادعا داشته باشی و از نظر خودت همرو حریف باشی ؟ ( مثال: مثلا همین بازی مین، مثلا ۴ برگ، مثلا یک بازی پلی استیشن یا حالا هرچی دیگه)
بازیهای ویدیویی و پلیاستیشن که نه عموما. بازیهای ذهنی یا کارتی اینها باز ممکنه. اون هم باز به جمع مخاطبم بستگی داره. کسی باشه که نشناسمش دقیق و حس کنم که ممکنه بازیش خوب باشه، ادعا نمیکنم.
و نه چیزی نیست که از نظر خودم توش همه رو حریف باشم (و نخوام بیانش کنم مثلا)
بین این چیزایی که میگم یک گزینه رو انتخاب کن. دلیل هم نمی خواد. ولی اگر گفتی، تشکر می کنم.
هوش | تجربه (هر کدوم رو خیلی زیاد تصور کن)
علم | قدرتخودم شخصا علاقهای به قدرت ندارم (نه که بدم بیاد، منظورم اینه که obsession خاصی ندارم.) منتهی برای علم چرا.
ثروت | محبوبیتاگه طریقهی بدست آوردن و نگهداشتنشون رو در نظر نگیرم، محبوبیت چیز بهتر و لذتبخشتریه.
موسیقی | کتاب
کامپیوتر | گوشی موبایل
جنگل | دریا
از انتقادی که خودت طالبش نبوده باشی خوشت میاد؟ مثلا نشستی، یکی بیاد همینطوری شروع کنه بی مقدمه خاصی، ازت انتقاد کنه. از خودت (به عنوان وجدانت) یک انتقاد سازنده بکن.
هممم. وجدانم که زیاد زر میزنهولی انتقاد سازنده؛ نمیدونی چیمیخوای و برای خودت نمیجنگی، به خودت باور نداری.
آرش رو تو ۳ کلمه توصیف کن.
(عاقل منظورم کسیه که فکر میکنه کلا، درست و غلطش مدنظرم نیست)
مرسی مهدی که اومدی. بازم بیا[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]6 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Tuesday 04/05/21 22:58 #13
سری دوم سوالات پویا
نوشته اصلی توسط Pouya نمایش پست اصلی
درود بر تو ای دوست.
1. یک بالانس بچین با نقشهای من و منُ توش بیگناه بذار. بین 15 تا 20 نفر هرکی میخوای بذار توش، ولی حتما خودت باشی (همه نقشها رو لازم نیست بذاری، ولی فرقه و قاتل و جلاد توش باشه. نقشهای خودتُ نگفتم، چون شاید نخوای لو بره تفکرت برای دور خودت. ولی اگه اعتقادی به این چیزا نداری، دوباره میپرسم.)
مافیا: آرش پدرخوانده- عرفان خیاط - امیر تروریست
- محمدامین شازده
فرقه: ال امین جادوگر - مهسا جنگیر
بیگناهان: پویا رویینتن - مهدی سامورایی - محمد شیخ - چاوش کاراگاه - عماد پلیس - فری فدایی - صدرا دکتر - خلفی غارتگر
فرعی: امیر شیطان یا یه فرعی گنده دیگه- محمدرضا قاتل - رضا جلاد
(در مورد نقشهای خودم مشکلی ندارم، با نقشهای دور تفنگ میتونم جواب بدم ولی خب ۱۰-۱۲ تا نقش بیشتر نداره اون)
2. سوال بالا، منُ گناهکار تیمی بذار. بقیه رو بچین. میتونی خیلیا رم تغییر ندی البته. نظر خودته. لازم نیس حتما متفاوت باشه.- محمد خیاط - محمدامین شازده - خلفی تروریست - فری یاکوزا
فرقه: آرش جادوگر - محمدرضا عشقم جنگیر
بیگناهان: امیر سامورایی - رضا رویینتن - مهسا دکتر - ال امین کاراگاه - صدرا پلیس - عماد غارتگر - صدرا نگهبان - رابین بیگناه بینقش
فرعی: مهدی شیطان/وکیل اینا. - چاوش قاتل - عرفان جلاد
3. منُ فرعی بذار. هر نقشی که دوست داری و دوباره بچین. ولی این شبیه اولی نباشه بهتره.(قشنگ تیم محکوم به شکست چیدم که
)
فرقه: مهدی جادوگر - مهسا جنگیر
بیگناهان: عرفان سامورایی - محمدامین رویینتن - محمدرضا کاراگاه - فری فدایی - محمدامین پلیس - رضا غارتگر - ال امین دکتر
فرعی: پویا دیکتاتور - محمد قاتل - آرش جلاد
4. 3 تا از بهترین خاطراتت از مافیا رو بگو.برادران لنیستر
دور رفسنجانی تو فروم قبل که بیشتر بازی رو از بیرون نگاه کردم و خیلی خندیدیم حینش و بعدش
اون روز سرنوشت ساز توی همون دور پلیسم که به قضیهی مهدی شک کردم و یه پستی دادم که اون موقع در مقیاس خودم خیلی خیلی قوی و مقتدر حساب میشد و خلاصه خیلی حال کردم با خودم
5. 10 نفر از بازیکنا رو نام ببر. بگو که چقدر دوست داری باهاشون بحث کنی در بازی و کلا تقابل دونفره ت با اینا رو چطور میبینی.
مهدی: ۵ از ۱۰ - وقتی باهات خوب باشه خوبه وقتی بخواد اعدامت کنه بحث کردن باهاش وحشتناکترین چیز دنیا میشه
رضا: ۶ از ۱۰ - جدیدا تو بازیهای اخیر زیاد باهاش بحث نکردم ولی قدیما یادمه بحثهای طولانی داشتیم که اون قانع نمیشدحس میکنم الان بیشتر حرف همو بفهمیم و بهتر بتونیم بحث کنیم.
چاوش: ۸ از ۱۰ - بسیار لذت بخشه و کلا دیدش به بازی رو دوست دارم همیشه، جز اینکه انقدر حس میکنی طرف باهوشه بهم حس ناامنی دست میده
ال امین: ۷ از ۱۰ وقتی بدونم کسی از من چیزی رو بهتر میدونه زیاد حال بحث ندارم باهاشمعمولا بحثهامون زیاد طول نکشیده زود به یه نتیجهگیری منطقی رسیدیم تا جایی که یادم میاد
عرفان: ۴ از ۱۰ - واقعا نمیدونم چرا جدیدا اینجوری شدیم من و عرفانبه طرز عجیبی روی چیزهای متفاوتی دست میذاریم موقع بحث کردن و انگار جفتمون داریم با خودمون بحث میکنیم
اصلا حال نمیده باید یه فکری بکنیم
پویا: در حد نمرهدهی باهاش بازی نکردم ولی همون حرفی که درمورد ال امین زدم صادق بوده توی دور هاوس ۲
خلفی: ۷ امین هم خوب حرف همو میفهمیم فقط مدل نوشتارش همیشه رو مخمه
محمدامین: ۵ ممل هم منطقش با منطقم نمیخونه خصوصا در زمینه مافیا(ممل اگه اینو میخونی: te>>>>ti ������) واقعا گاهی سر بیسیکهایی با هم بحث میکنیم که پشمام میریزه
محمد: ۸ بحث کردن با کسی که میدونی به اندازهی تو به جزییات دقت میکنه و unbiased هست به قول خودشهمیشه لذت بخشه.
همینا بسه فعلا. چون هر روز میام از این به بعد.
[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]7 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Tuesday 04/05/21 23:12 #14
سلام خوبی؟
ما هم با اجازه یه سری بپرسیم
نظرت در مورد شهر رشت ؟
چیشد که تصمیم گرفتی تو این شهر درس بخونی؟
جاهای دیدنی که رفتی تو این شهر رو بگو؟
کدوم جاها رو شنیدی ولی هنوز نرفتی ؟
نظرت در مورد مردم این شهر چیه ؟
چیشد که یوونتوسی شدی؟ بازیکن مورد علاقت کیه؟
یه تیم منتخب تاریخ بچین
تیم منتخب تاریخ یووه از نگاه تو؟
بهترین بازیکن تاریخ به نظرت کیه ؟
امباپه یا هالند ؟ مسی یا رونالدو ؟
علت ناکامیهای یوونتوس در این چند سال اخیر در لیگ قهرمانان چی بوده؟
نظرت در مورد سریال مانی هیست و شخص برلین چیه ؟
زندگی قبل از کرونا و در حین کرونا چه تفاوتهایی با هم دارند؟
اگر شرایط اوکی شه کامل و دیگه کرونایی نباشه، دوست دارین اولین سفری که بری کجا باشه؟
اولین باری که مافیا با این اکیپ بازی کردی کجا بود و نقشت چی بود ؟
صدرا چرا انقدر مدال دوست داره ؟
همین دیگه، موفق باشی3 کاربر مقابل از برلین عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Wednesday 05/05/21 12:20 #15
سلام من سوالای قبلو نخوندم پس شاید تکراری باشه.
۱.کِی میخوای بری خارج؟
۲.چه کشوری برا مهاجرت ترجیح میدی؟
۳.قبول داری باگ خلقته که تو شهروند خاورمیانه شدی و باید شهروند یه کشور لیبرال-دمکرات میشدی؟
۴.چقدر سیاست رو پیگیری میکنی؟
۵.در مجموع خودتو آدم موفقی میدونی و از نظرت تا این سن، به اهدافت رسیدی یا نه؟
۶.یادمه قبلا خیلی پیگیر بازی های یووه بودی و مثلا بازیش توی سری آ رو هم خیلی با شور و شوق پیگیری میکردی، هنوز اونطوری هستی؟
۷.الان در چه حد فوتبالو پیگیری میکنی؟
۸.یه نظریه هست که جهان پس از کرونا دیگه مثل جهان پیش از کرونا نخواهد بود. نظرت در موردش چیه؟
۹.به خدا اعتقاد داری؟
۱۰.به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟
۱۱.کلا از زندگیت راضی هستی؟
۱۲.شخصیتت توی دنیای واقعی و مجازی خیلی فرق داره؟
۱۳.انسان شجاعی هستی؟
۱۴.غیر فوتبال، ورزش دیگه ای رو پیگیری میکنی یا بهش علاقه داری؟
۱۵.المپیک رو پیگیری خواهی کرد؟
۱۶.اصلا چی شد طرفدار یووه شدی؟ اکثر هم سن های تو رئالی یا بارسایی شدن.
۱۷.در حدی که منو میشناسی، نظرتو در مورد من بگو.
۱۸.میگن انسان ها موقع عصبانیت نظر واقعیشونو میگن. از نظرت درسته یا نه؟
۱۹.چرا مردم تو اینستا انقدر زر میزنن؟
۲۰.اگه کسی مستقیما بهت توهین کنه، ازش کینه میگیری و به انتقام فکر میکنی؟
۲۱.تا حالا دعوا در حد کتک کاری کردی؟
۲۲.از نظرت تا نیمه قرن ۲۱ از سلاح هسته ای استفاده میشه؟ تا آخر قرن ۲۱ چی؟
۲۳.بهترین خاطره زندگیت؟
۲۴.کدوم یک از دو مورد زیر؟
الف.چیزی که چند بار براش تلاش کردی و شکست خوردی ولی هنوز ذهنتو مشغول کرده، ارزش داره هنوز براش تلاش کنی.
ب.وقتی چند بار توی یه کار شکست خوردی، دیگه وقتت رو براش تلف نکن.
۲۵.از قهرمان نشدن یوونتوس توی سری آ امسال ناراحت شدی یا از نظرت تنوع هم لازم بود؟
۲۶.چقدر از مجموعه هری پاتر اطلاعات داری؟
چقدر زیاد شد(اما جواباش ساده است)
4 کاربر مقابل از Ramtin عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Wednesday 05/05/21 20:35 #16
سری اولین سوالات یاسین
نوشته اصلی توسط برلین نمایش پست اصلیخوشحال شدم اومدی
نظرت در مورد شهر رشت ؟زندگی توش خوش میگذره خصوصا اگه اهل خوردن و گشتن باشی
از اون شهرهاست که میتونی ۷ صبح پاشی پیاده بری کل شهر رو بگردی. نایتلایفش هم دلپذیر و سرزندهست. کلا به نظرم برای هر تیپ آدمی جایی در رشت پیدا میشه
مهمترین ایرادش شلوغی و ترافیک بیش از حده. تابستونها هم غیرقابلتحمله
چیشد که تصمیم گرفتی تو این شهر درس بخونی؟ پزشکی و دندونپزشکی که قبول نشدم، داروسازی هم رشت رو بعد از تهران و کرج و مازندران و شهرهای بزرگ دیگه زده بودم که هیچکدوم رو قبول نشدم بنابراین دست قسمت ما رو فرستاد رشت
جاهای دیدنی که رفتی تو این شهر رو بگو؟چندتا بنای تاریخی اینا داره فکر کنم ولی نرفتم
کدوم جاها رو شنیدی ولی هنوز نرفتی ؟
نظرت در مورد مردم این شهر چیه ؟ولی خب دوستان رشتی صمیمی زیادی پیدا کردم
اکثرا آدمهای cool ای هستن و یه سری تفکرات سنتی که مردم بقیهی شهرها ممکنه داشته باشن رو ندارن. جزو لذتپرستترین مردمان ایران هم هستن به نظرم
چیشد که یوونتوسی شدی؟ بازیکن مورد علاقت کیه؟
دلپیرلو و بوفون و بعد از اون ندود و ترزگه و کامورانزی که محبوب قلب همه یوونتوسیا هستن. جز اینا توی ۱۰ سال اخیر کلودیو مارکیزیو رو از همه بیشتر دوست داشتم و فنش بودم.
یه تیم منتخب تاریخ بچین
بوفون - راموس کاناوارو نستا مالدینی - پیرلو ژاوی زیدان اینیستا - مسی رونالدو
تیم منتخب تاریخ یووه از نگاه تو؟
بهترین بازیکن تاریخ به نظرت کیه ؟هوش و تکنیک مسی بالاتره ولی درمجموع رونالدو قویتره.
امباپه یا هالند ؟ مسی یا رونالدو ؟
علت ناکامیهای یوونتوس در این چند سال اخیر در لیگ قهرمانان چی بوده؟
نظرت در مورد سریال مانی هیست و شخص برلین چیه ؟مطمئن نیستم خوشم بیاد، ولی باید امتحان کنم. برلین هم قیافهی جذابی داره دوستش دارم
زندگی قبل از کرونا و در حین کرونا چه تفاوتهایی با هم دارند؟در مجموع فشار پایهی زندگی کمتر شده به نظرم. آدمها کمتر کار به کار هم دارن.
اگر شرایط اوکی شه کامل و دیگه کرونایی نباشه، دوست دارین اولین سفری که بری کجا باشه؟دوست دارم با دوستانم برم جنوب، قشم و هرمز اینا
اولین باری که مافیا با این اکیپ بازی کردی کجا بود و نقشت چی بود ؟
با بچههای فوتی هم اولین بار یه دور بازی کردم پویا گاد بود، امیر گادفادر بود چاوش جادوگراون بازی از فاز دوم سوم به عنوان جایگزین اومدم و یکی دو فاز بعدش هم مافیا من رو زد مردم. کربلایی بودم فکر کنم.
اما شروع سایت مافیاییا (ورژن مرحوم) بود که من رو با اکثر بچهها همبازی کرد. دور اول هاوس بود و امیر گاد بود، نقش من گادفادر بود و خلفی و عرفان و کیوان همتیمیهام بودن. اون بازی رو بد باختیم
صدرا چرا انقدر مدال دوست داره ؟البته به خودش هم گفتم اگه میخواد بازیش بیشتر دیده باشه باید بیشتر و فعالانهتر بازی کنه
همین دیگه، موفق باشی[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]7 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Wednesday 05/05/21 21:31 #17
سری اول سوالات رامتین
نوشته اصلی توسط Ramtin نمایش پست اصلی
۱.کِی میخوای بری خارج؟
۲.چه کشوری برا مهاجرت ترجیح میدی؟
۳.قبول داری باگ خلقته که تو شهروند خاورمیانه شدی و باید شهروند یه کشور لیبرال-دمکرات میشدی؟دید جبر گونهای به این قضیه ندارم زیاد. من همینم که توی ایران به دنیا اومدم
گاهی اوقات جبرهایی که زندگی توی ایران رو برام سخت میکنه اعصابم رو خورد میکنه و واقعا از درون تهیم میکنه. منتهی فقط من نیستم، کلا خاورمیانه باگ خلقته
۴.چقدر سیاست رو پیگیری میکنی؟
۵.در مجموع خودتو آدم موفقی میدونی و از نظرت تا این سن، به اهدافت رسیدی یا نه؟
۶.یادمه قبلا خیلی پیگیر بازی های یووه بودی و مثلا بازیش توی سری آ رو هم خیلی با شور و شوق پیگیری میکردی، هنوز اونطوری هستی؟شوق و ذوقه رو هنوز دارم ولی. به فصل آینده امیدوارم
۷.الان در چه حد فوتبالو پیگیری میکنی؟
۸.یه نظریه هست که جهان پس از کرونا دیگه مثل جهان پیش از کرونا نخواهد بود. نظرت در موردش چیه؟
۹.به خدا اعتقاد داری؟یه مدت در نوجوانی و اینا شک کردم و آگنوستیک بودم به قولی اما خب دیگه برام حل شد
۱۰.به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟اما به «زندگی» پس از مرگ خیر.
۱۱.کلا از زندگیت راضی هستی؟
۱۲.شخصیتت توی دنیای واقعی و مجازی خیلی فرق داره؟
۱۳.انسان شجاعی هستی؟
توی این زمینه که «مهم نیست یه کاری رو چقدر خوب انجام بدی، مهم اینه که انجامش بدی» دوست دارم شجاعتر باشم. کلا زیاد ترس از شکست دارم.
از تاریکی یا تنهایی نصفهشب تو خیابون و اینا هم نمیترسم عموما.
۱۴.غیر فوتبال، ورزش دیگه ای رو پیگیری میکنی یا بهش علاقه داری؟
۱۵.المپیک رو پیگیری خواهی کرد؟جز ایران برام نیست که کی مدال بگیره و اینها، شاید صرفا برای تماشای زیبایی رقابت نگاه کنم.
۱۶.اصلا چی شد طرفدار یووه شدی؟ اکثر هم سن های تو رئالی یا بارسایی شدن.کلا هم به همون برمیگرده که از بچگی دنبال چیزهایی که بقیه دنبالش بودن نبودم. بیشتر شاید چون احساس تفاوت و طردشدگی میکردم، با چیزهایی که بقیه درموردش حرف میزدن یا طرفدارش بودن نمیتونستم ارتباط برقرار کنم؛ به خاطر همین نه فقط تیم فوتبال، بلکه گیمهایی که بازی میکردم، آهنگهایی که گوش میدادم و و و با بقیه فرق داشت.
۱۷.در حدی که منو میشناسی، نظرتو در مورد من بگو.گوشهگیر و ساکتی ولی در عین حال حواست به خیلی چیزها هست.
۱۸.میگن انسان ها موقع عصبانیت نظر واقعیشونو میگن. از نظرت درسته یا نه؟
۱۹.چرا مردم تو اینستا انقدر زر میزنن؟
۲۰.اگه کسی مستقیما بهت توهین کنه، ازش کینه میگیری و به انتقام فکر میکنی؟بعد که بهش فکر میکنم خندهام میگیره
۲۱.تا حالا دعوا در حد کتک کاری کردی؟
۲۲.از نظرت تا نیمه قرن ۲۱ از سلاح هسته ای استفاده میشه؟ تا آخر قرن ۲۱ چی؟
۲۳.بهترین خاطره زندگیت؟نمیدونم واقعا. شاید اولین باری که عشق رو تجربه کردم.
۲۴.کدوم یک از دو مورد زیر؟
الف.چیزی که چند بار براش تلاش کردی و شکست خوردی ولی هنوز ذهنتو مشغول کرده، ارزش داره هنوز براش تلاش کنی.
ب.وقتی چند بار توی یه کار شکست خوردی، دیگه وقتت رو براش تلف نکن.
۲۵.از قهرمان نشدن یوونتوس توی سری آ امسال ناراحت شدی یا از نظرت تنوع هم لازم بود؟قطعا ناراحت شدم. ۱۰ قهرمانی پیاپی رکورد ابرتاریخی میشد. خصوصا اینکه اینتر و خصوصا اینکه کنته قهرمان شد ناراحتی و سوزش رو چندبرابر کرد
۲۶.چقدر از مجموعه هری پاتر اطلاعات داری؟این هم مشابه همون قضیهایه که گفتم، چیزایی که بقیه دنبالش بودن و چیزایی که من دنبالش بودم
ممنون رامتینبازم بیا فقط کمتر بپرس
[the venom in what you said inoculated, bless this immunity]4 کاربر مقابل از Arsonist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Thursday 06/05/21 00:09 #18
قصد نداشتم این مدل سوالا رو بپرسم، ولی چون سری قبل تاخیر داشتی تنبیه میشی. : )
خودت رو درونگرا میدونی یا برونگرا؟ ویژگی هایی که بخاطرشون خودت رو یکی از این دو میدونی بر شمار!
درونگراها رو میپسندی برای معاشرت یا برونگراها رو؟
بخاطر چه چیزی توی زندگیت شکرگزاری؟(لازم به ذکره شکرگذاری از انتیتی خاصی مد نظر نیست، میتونه یک حس رضایت عمیق تلقی بشه)
بهترین دوست تو چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟ بهترین دوستت این ویژگی ها رو داره؟
به طور معمول در طول روز چند بار به این نتیجه میرسی که تو خیلی چیزها رو نمیدونی ؟
چرا ما از قضاوت شدن می ترسیم؟ به نظرت تو توی روابط اجتماعیت چند درصد سعی میکنی طبق نرم ها رفتار کنی تا مورد قضاوت قرار نگیری؟
چند درصد خودت را منطبق با استانداردهای یک آدم نرمال توی جامعه ما میدونی؟
توی بیوی اینستات نوشتی (full time dreamer) یعنی دِی دریمرم هستی! این "رویاپردازی در روز" باعث شده تاوان بدی؟
بطور معمول در روز چند بار زون اوت میکنی؟
رویاهای شبت با روزت چه فرقی دارن؟ رویای آگاه با ناخوداگاه فرق داره،
باور داری که رویاهای ناخوداگاهت برگرفته از رویاهای خوداگاهته؟
از یک تول فنِ اوید انتظار میره کارل یونگ رو بشناسه. تئوری سایه ی کارل یونگ رو خوندی؟ بنظرت درسته؟ سعی کردی با سایه ات کنار بیای؟ سایه ات از چی تشکیل شده؟
به نظرت اینی که الان هستی یا چیزی که فکر میکنی هستی، حاصل تفکر آزاد خودت بوده یا بهت از محیط اجتماعی اطراف تحمیل
شده بدون اینکه بدونی؟
به نظرت زاد و ولد هدف والاییه برای آدم؟
این کار خوبه چیه که داری سعی میکنی انجامش بدی؟ : ))
حقیقت تلخ و بیشتر دوست داری یا رویای شیرین رو؟ به نظرت یک آدم رویا پرداز در مواجهه با مشکلات زندگی واقعی اولین راهی که به ذهنش میرسه در رفتن نیست؟
چی باعث میشه توی یک جمع احساس کنی غریبه ای با این که خیلی وقته میشناختین همدیگه رو؟
Entitlement چیه؟ چرا آدما فکر میکنن حقشون این بوده که تو یه جای خوب با بهترین شرایط دنیا بیان؟ چرا کسی و که با ثروت و رفاه اقتصادی به دنیا اومدن رو از خودشون خوشحال تر میدونن؟
مهم ترین سوالی که از خودت پرسیدی چی بوده؟ جواب چی بوده؟
اگر تاخیر کنی سوالام وخیم تر میشه خود دانی : ));The discoveries you will make, on your journey as a mafia player, are yours alone'
'.A treasure that no one can take away from you3 کاربر مقابل از Fm90 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Thursday 06/05/21 00:41 #19
سلام دوباره.
چنتا سینمایی سریع بپرسم.
1. 5 تا 10 فیلم محبوبتُ بگو. تعداد با خودت. ترتیبم مهم نیست.
2. بهترین انیمیشن هایی که دیدی بگو. تعداد هرچی دوست داری. اینجا ترتیب مهمه.
3. چند تا شخصیت سینمایی یا تلویزیونی بگو که باهاشون همذات پنداری زیادی کردی. و اگه دوست داشتی توضیح بده چرا.
4. فرض کن میخوایم بازی تاج و تختُ خیلی خلاصه تو همین جمع تئاترگونه اجرا کنیم. نقش بچه ها رو بده ببینم. نقش منُ اشتباه بدی خفه ت می کنم.
5. بهترین سریالایی که دیدی بگو. یک خط هم حداقل توضیح بده که چرا خوبن.
همینا فعلا. بعد از همینا برای خفتگیری استفاده میشه بعدا.3 کاربر مقابل از Pouya عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .
-
Thursday 06/05/21 04:58 #20
سلام چطوری. همون روز اول اومدم سوال کنم، ذهنم آشفته شد، موند تا الان. استدیوت رو یکم عقبم، بعید می دونم اصل سوال تکراری باشه، اما اگر محتوا تکراری داشت پیشاپیش عذر می خوام
بزار اون سوال اساسی پویا رو ازت بپرسم، آیا رسیدن به چیزی که دوستش داری، پایان دوست داشتنشه (وصال مدفن عشقه) ؟ این رو می تونی تو رابطه با پارتنر ببینی، می تونی تو رسیدن به یه جایگاه یا شی ئی که براش تلاش کردی ببینی و تحلیلش کنی کلی یا جزئی.
مهمترین شخصیت زندگیت که باهاش در ارتباطی ولی اعضای درجه اول خانوادت نیست رو تارگت کن. بگو چه چیزی در این آدم باعث شد که تبدیل شه به مهمترین آدم زندگیت.
به روانشناسی و فلسفه علاقه داری میدونم، شاید اگزیستانسیالیسم هم به گوشت خورده باشه که راحت می کنه کارو. ولی احیانا اگر نخورده، محتوی اش اینه که میگه تمام روان نژندی ها و اختلالات شخصیتی انسان، ترس درونی و ناخودآگاه انسان از مرگ و فنا، آزادی ( به مفهوم مطلق یعنی عدم وابستگی به هیچ ساختاری و انتخاب محض )، تنهایی و پوچی هست. با شناختی که از آرش داری، بگو به نظرت بین این چهارتا، کدوم ترس ممکنه در خودآگاه یا ناخودآگاهت وجود داشته باشه و چی شده که فهمیدی ازشون می ترسی. و بگو برای مقابله با ترست چه راهکاری رو انتخاب کردی.
مهمترین حسرت زندگی آرش تا این لحظه چیه ؟
یه سوال به ظاهر ساده اما کمی پیچیده. ما چی هستیم ؟ بزار توضیحش بدم. مثلا فرض کن یکی میگه من دوست دارم دیگران من رو برای خودم دوست داشته باشن، این خودم چیه فقط شخصیتمون ؟ یا چیزای دیگه ای که بهش انتصاب پیدا می کنیم مثل پول و ظاهر و شرایط و ... هم ما هستیم ؟
فعلا اینا، بازم میام2 کاربر مقابل از Amir عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .