برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی خیانت در دربار

نوشته‌ها
7
پسندها
1
امتیازها
0
خب تو پست قبلی دقت نکرده بودم که شاه ۲ شب متوالی نمیتونه تو کاخ باشه. از گاد اجازه گرفتم که تصحیح کنم این رو.

شب قبلی شاه قطعا در کاخ بوده (چون شوالیه راستین کشته شده) پس شب گذشته نمیتونسته دوباره در کاخ باشه. این یعنی دیشب با من پیش شاهزاده بوده. و این یعنی صبح هم با من به جنوب رفته.

یکی شهربان جنوب رو مسلح کنه. و شهربان جنوب هم شوالیه زرین رو بکشه. همونطور که گفتم اعدامش نکنیم که بزنه شهربان جنوب رو قبل اعدامش بکشه.

من هم قطعا توسط شهربان خائن کشته میشم.

احتمال ۹۹٪ یا شایدم ۱۰۰٪ شهربان شمال خائنه. چون رئیس خائنین هم به شهربان دستور قتل داده هم به شوالیه! و از اونجایی که شوالیه خائن (زرین) رفته بوده مرکز، اگه فرض کنیم شهربان مرکز خائنه که خب همون بدل ۲ بار کشته میشه! پس اینجوری نبوده و شهربان شمال میشه خائن!!!!!!

یه تفنگ به من بدید دخل شهربان شمال رو بیارم قبل از اینکه اون من رو بکشه.
 
دربار
نوشته‌ها
12
پسندها
4
امتیازها
0
دبیر عزیز قیافه ام نشان نمیدهد اما بسیار خرسندم که شخص مدبری چون شما در شورا حضور دارد، درست میفرمایید قصد بنده ماست مالی بود، اما از ابتدا قصد داشتم خود را به جای رییس جا بزنم تا بتوانم از خیانت احتمالی بستگان آگاه شوم. بنابراین چنین تصمیمی گرفتم، در مورد پرسش هم حق با شماست بنده فکر کنم امشب میتوانم یک شوالیه را بپرسم و با توجه به اینکه دو شوالیه باقی مانده است جای شکی نمیماند، اما در مورد اینکه آیا حقیقت را میگویم یا خیر؟ فکر میکنم اگر واقعا رییس هم میبودم باز هم حقیقت را میگفتم بنابراین نمیتوان کامل اطمینان حاصل کرد از بیگناهی بنده اما در هر صورت اگر شوالیه ای که بنده به گناهکاری صد در صدش برسم اعدام نشود در نهایت خودم باید تفنگ بدهم به یکی از شهربانان تا او را نفله کند، سوال اینجاست که به کدام شهربان تفنگ دهم؟ ضمنا خزانه دار باید دیشب پرسش انجام میداد اما خبری از وی نیست، نظرتان در مورد این غیبت چیست؟
اول، اجازه بدهید قبول نکنم جناب سپه‌سالار، چرا که اگر قصد شما چنین بود که می‌گویید و می‌خواستید با نقش بازی کردن، بستگان خیانتکار را گمراه کنید، چنین زود تسلیم نمی‌شدید. گمان می‌کنم این را بعدا، زمانی که دیدید هوا پس است، از خودتان ساخته‌اید. کسی که نقشه‌ای چنین هوشمندانه و مدبرانه داشته باشد، تحت فشاری چنین کوچک آن را فاش نمی‌سازد.
ثانی، بنده گمان می‌کنم شما به وفاداری من علم دارید، زیرا پس از همان ظنی که در ابتدای بازی به من وارد کردید، به کل عقب کشیده و خود را در موضع توضیح‌دهنده قرار دادید. در حالی که اگر وفادار بودید و وفاداری من برایتان مبرهن نبود، بیش از این تلاش می‌کردید مرا به چالش بکشید، علی‌الخصوص از آن‌جا که بنده عمدا در صحبت‌هایم به شما نقاط ضعف و تناقضاتی تعبیه نمودم* تا ببینم واکنش شما به آن‌ها چیست اما شما از قرار معلوم ذهن پرسش‌گر و کاونده‌ای ندارید و این برای بنده نشانه‌ی گناهکاریست.
ثالث، از آن‌جا که معلوم است رئیس در دو روز گذشته به بستگان نامه فرستاده و این یعنی فعالانه بازی می‌کند. از سوی دیگر خبری از خزانه‌دار و مشاور اعظم در بازی نیست، بنابراین ذهن بنده به این سمت متمایل می‌شود که شما رئیس باشید.
با این تفاسیر منتظر نتیجه‌ی پرسشتان هستم.
اها اگر شازده درست گفته باشه كه دليلي برا دروغش نميبينم (نياز نبود دروغ بگه كه اگه فرصتشو داشت ميتونيت همون ديشب خيانت كنه شاهو بكشه)
علیاحضرت گرانقدر، همین که شما پس از شاهزاده نامه دریافت کردید دلیل کافیست بر اینکه شاهزاده پیشنهاد رئیس‌الخائنین را رد نموده، زیرا اگر جناب شاهزاده قبول می‌کردند دیگر آن مفلوک نیازی نداشت برای شما نامه‌ای بنویسد. حال باید دید پس از این چه می‌شود و کسی خبر از نامه گرفتن می‌دهد یا خیر. اگر کسی خبر از نامه گرفتن بدهد، شما نیز برای بنده از احتمال خیانتکاری به‌صورت کامل کنار گذاشته می‌شوید و وفاداریتان برای بنده ثابت خواهد شد.

ابایی ندارم از اعدام شدن، که بعدش بلافاصله بی‌گناهیم اثبات خواهد شد
جناب شوالیه زرین،
 
دربار
نوشته‌ها
9
پسندها
10
امتیازها
0
وزیر، نیت دشمنانم بر من آشکار شده و وقاحت در آنها به نهایت خودش رسیده، همین دیشب، همزمان دو بدلم رو به هوای مرگ من کشتن، لعنتی ها، مگر من با شما چه کردم و چطور شاهی بودم که اینطور کمر به قتل من بستید ؟ واقعا وزیر می بینی ؟ اگر درایتم نبود الان من هم به تو پیوسته بودم. البته از این جهت که دشمنم دست و پا دار است و خوب نقشه میریزد و خوب حرف میزند و خوب عمل می کند خوشحالم. حداقل بعد از من زمام امور به دست کسانی میوفتد که هوش مملکت داری و سیاست دارند. می خواستم در جلسه امروز دخالت کنم. اما من به اندازه کافی از دنیا و مافیها خسته ام وزیر، بزار هر غلطی می کنند بکنند.

دیشب این ملکه بیشرف دوباره مارو در کاخ نگه داشت، چقدر حرف زد. یادش بخیر وزیر، تعریف می کردی که در زمان هارون الرشید، وقتی خلیفه به وزیر محبوبش یحیی برمکی از زنانش شکایت کرد، یحیی چیزی گفت که هارون از صحت و صراحتش به خنده افتاد، گفت: "معروف است که اگر زنان به وقت افطار بخسبند، زبانشان به وقت سحر به خواب رود"، حقیقتا این زنی که برای ما لقمه گرفتی نیز همین است. لامصب زن شاه است، بعد تو سر ما میزند که ژنرال ما برای زنش چه خریده و او را چه سفری برده و اینها. زن، این ها همه عیال من هستند و من به اینها روزی میرسانم، تو اینها رو به سر من میزنی ؟ واقعا که خری. کاش برایم خزانه دار را می گرفتی کاش.

البته از این نظر که می تواند جای برادرِ لال مارا پر کند خوب است. یعنی من در این سه شب هر شبی که نزد برادرم رفته بودم، بیشرف سر جمع 5 کلمه با من حرف نزد. هرچه می گفتم خب شاه زاده چه خبر ؟ کانه بقره 4 ساله شیرده فقط نگاهم می کرد. باز این ملکه یه چهارکلمه بدرد بخور از بین حرف هایش پیدا میشد، ضمن اینکه انصافا لوندی هایش هم خوب بود. و اما امان از این پسره خیره سر احمق. شنیدم اینقدر شوالیه سیاه رو فرستادم جنوب، اونم مثل خودش شیره ای کرده. برای همین امشب هم شوالیه سیاه رو میفرستم پیشش، تا با هم هر غلطی می خوان در نبود ما بکنند.

میدونی چی دلم رو میشکونه وزیر ؟ من در این دربار به شدت احساس تنهایی می کنم. یعنی پادشاهی و قدرت دارم - البته پدرسوخته ها، مشروطه اش رو به من دادند - ، اینطور که کاراکتر برایم انتخاب کردند، جمال دارم، زن زیبا دارم، ثروت زیاد دارم، حتی معشوقه، کراش طور زیبا دارم. اما یار ندارم. یعنی بین همه اعضای خانواده، شورا، شوالیه ها، - راستی وزیر، شاه ایرانی در سال 2023 چرا باید شوالیه داشته باشه ؟ اینا نباید اسم ایرانی میداشتن ؟ - بگذریم بین همه اینها هیچ کس رو نمی بینم که بتونم بهش تکیه کنم. اما همه اونهایی که حس می کنم می توانم به آنها تکیه کنم، عملا لال اند.

واقعا حسرت، کاش می تونستم به هیبت رعیت در بیام، به سمت قلمرو شمالی برم، در اطراف تفلیس و ایروان کافه ای احداث کنم و از شور و غوغای این بازی تاج و تخت بیرون بیام. البته شاید هم اینکارو کردم وزیر، شایدم اینکارو کردم.

راستی برات داستان این دو بدل ننه مرده رو تعریف کردم ؟ یکیشون روستایی زاده ای بود که یک روز از داد حاکم جنوب به کاخ ما پناه آورده بود، دربان جنوب راش نمیداد تو قصر، من اتفاقی از همون در داشتم بیرون می رفتم و دیدم و صحنه رو دیدم. پیاده شدم و به داخل ماشین آوردمش و در راه صحبت هاشو شنیدم. فهمیدم که حاکم جنوب چه بلایی سرش آورده و میدونی به من چی میگفت ؟ میگفت شاهنشاه، من تورو دوست دارم، می دونم که یک شاه ممکنه نتونه به همه اوضاع مسلط باشه، تو خودت خوبی اطرافیانت بدن. - ننه مرده نمی دونست که خب اطرافیانم رو خودم انتخاب کردم. در نتیجه خودمم مثل اونام- من بعد از شنیدن این جملات و اطمینان از شاه دوستیش، اونو در آغوش کشیدم و بهش قول دادم و ظلم حاکم جنوب رو از سرش بر دارم و در ازاش خواستم که پیشم در قصر بمونه و بعد اونو بدل خودم کردم. عجب جراح قابلیه این دکتر خسروفر، لامصب کپی برابر اصل منو ساخت ازش. مرد ساده دلی بود، خدایش رحمت کند. البته امیدوارم در آن دو شبی که پیش ملکه ما بود، لاشی بازی در نیورده باشه. وگرنه که حقشه که مرده.

می خواستم برات داستان دومی رو هم تعریف کنم. اما دبیر دربار اومد و گفت جلسه شوراست، برم ببینم این بیشرفا چطور با وقاحت می خوان حقایق رو کلا وارونه جلوه بدن. ای بر دل سیاهشون لعنت که پدر سوخته ها عجب کثافت هایی شدن در این دربار.

شاید امروز دوباره برای صحبت پیشت برگشتم و شایدم طلوع فردا. اینها فکر کردند که می تونند منو بکشن، اما کور خوندن. تهش ببینم عرصه تنگ شده قدرت رو میدم و میرم.
 
دربار
نوشته‌ها
12
پسندها
4
امتیازها
0
دبیر عزیز قیافه ام نشان نمیدهد اما بسیار خرسندم که شخص مدبری چون شما در شورا حضور دارد، درست میفرمایید قصد بنده ماست مالی بود، اما از ابتدا قصد داشتم خود را به جای رییس جا بزنم تا بتوانم از خیانت احتمالی بستگان آگاه شوم. بنابراین چنین تصمیمی گرفتم، در مورد پرسش هم حق با شماست بنده فکر کنم امشب میتوانم یک شوالیه را بپرسم و با توجه به اینکه دو شوالیه باقی مانده است جای شکی نمیماند، اما در مورد اینکه آیا حقیقت را میگویم یا خیر؟ فکر میکنم اگر واقعا رییس هم میبودم باز هم حقیقت را میگفتم بنابراین نمیتوان کامل اطمینان حاصل کرد از بیگناهی بنده اما در هر صورت اگر شوالیه ای که بنده به گناهکاری صد در صدش برسم اعدام نشود در نهایت خودم باید تفنگ بدهم به یکی از شهربانان تا او را نفله کند، سوال اینجاست که به کدام شهربان تفنگ دهم؟ ضمنا خزانه دار باید دیشب پرسش انجام میداد اما خبری از وی نیست، نظرتان در مورد این غیبت چیست؟
اول، اجازه بدهید قبول نکنم جناب سپه‌سالار، چرا که اگر قصد شما چنین بود که می‌گویید و می‌خواستید با نقش بازی کردن، بستگان خیانتکار را گمراه کنید، چنین زود تسلیم نمی‌شدید. گمان می‌کنم این را بعدا، زمانی که دیدید هوا پس است، از خودتان ساخته‌اید. کسی که نقشه‌ای چنین هوشمندانه و مدبرانه داشته باشد، تحت فشاری چنین کوچک آن را فاش نمی‌سازد.
ثانی، بنده گمان می‌کنم شما به وفاداری من علم دارید، زیرا پس از همان ظنی که در ابتدای بازی به من وارد کردید، به کل عقب کشیده و خود را در موضع توضیح‌دهنده قرار دادید. در حالی که اگر وفادار بودید و وفاداری من برایتان مبرهن نبود، بیش از این تلاش می‌کردید مرا به چالش بکشید، علی‌الخصوص از آن‌جا که بنده عمدا در صحبت‌هایم به شما نقاط ضعف و تناقضاتی تعبیه نمودم تا ببینم واکنش شما به آن‌ها چیست اما شما از قرار معلوم ذهن پرسش‌گر و کاونده‌ای ندارید و این برای بنده نشانه‌ی گناهکاریست.
ثالث، از آن‌جا که معلوم است رئیس در دو روز گذشته به بستگان نامه فرستاده و این یعنی فعالانه بازی می‌کند. از سوی دیگر خبری از خزانه‌دار و مشاور اعظم در بازی نیست، بنابراین ذهن بنده به این سمت متمایل می‌شود که شما رئیس باشید.
با این تفاسیر منتظر نتیجه‌ی پرسشتان هستم.
اها اگر شازده درست گفته باشه كه دليلي برا دروغش نميبينم (نياز نبود دروغ بگه كه اگه فرصتشو داشت ميتونيت همون ديشب خيانت كنه شاهو بكشه)
علیاحضرت گرانقدر، همین که شما پس از شاهزاده نامه دریافت کردید دلیل کافیست بر اینکه شاهزاده پیشنهاد رئیس‌الخائنین را رد نموده، زیرا اگر جناب شاهزاده قبول می‌کردند دیگر آن مفلوک نیازی نداشت برای شما نامه‌ای بنویسد. حال باید دید پس از این چه می‌شود و کسی خبر از نامه گرفتن می‌دهد یا خیر. اگر کسی خبر از نامه گرفتن بدهد، شما نیز برای بنده از احتمال خیانتکاری به‌صورت کامل کنار گذاشته می‌شوید و وفاداریتان برای بنده ثابت خواهد شد.

ابایی ندارم از اعدام شدن، که بعدش بلافاصله بی‌گناهیم اثبات خواهد شد
جناب شوالیه زرین، در این بازی پس از اعدام خیانت‌کاری یا وفاداری فرد اعدامی اعلام نخواهد شد. ضمنا شما دیروز خبری از اینکه شب را در کجا سپری کردید ندادید. این پنهانکاری قابل قبول نیست. دلایل شوالیه سیاه برای گناهکاری و قاتل بودن شما به نظر صحیح و سناریوی ذکرشده به نظر محتمل می‌آید. اگر دفاعی دارید به این موارد حتما اشاره نمایید.


یکی شهربان جنوب رو مسلح کنه. و شهربان جنوب هم شوالیه زرین رو بکشه. همونطور که گفتم اعدامش نکنیم که بزنه شهربان جنوب رو قبل اعدامش بکشه.
دقیقا به کدام دلیل شهربان جنوب برای شما سفید شده است؟ متوجه نشدم.

--------------

پیرامون اتفاقات دیشب، کشته شدن دو بدل شاه حقیقتا اتفاق ناگواری بود و شخصا برای بنده باعث شد انگیزه‌ام برای پیدا کردن گنه‌کاران بازی دوچندان شود. اطلاعی ندارم که عالیجناب تا چه اندازه قادرند به ما اطلاعات نازل کنند، اما هر اطلاعاتی از جانب ایشان می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد برای حل معمای شب گذشته.
حالاتی که بدل‌ها ممکن است کشته شده باشند:
الف) حضور بدل و شوالیه در کاخ و حمله‌ی شوالیه خائن (محتمل، زیرا شاه به‌گفته‌ی خودشان شب پیش از آن را در کاخ گذرانده بودند و دو شب پیاپی کاخ‌نشینی ممکن نمی‌باشد)
ب) حضور بدل و شوالیه در خانه‌ی برادر یا فرزند شاه و حمله‌ی شوالیه‌ خائن (اگر چنین باشد، برادر شاه یا شاهزاده از آن مطلع خواهند شد، و هر دو تا این لحظه قطعا وفادارند بنابراین پنهان‌کاری نخواهند کرد)
ج) حضور بدل نزد یکی از شهربانان و مسمومیت وی از سوی شهربان خائن (این حالت پیچیده‌تر است زیرا اطلاعاتی درز نمی‌کند. صرفا می‌دانیم همان بدلی که نزد شهربان بوده، نمی‌تواند به دست شوالیه کشته شده باشد.)
د) خیانت ملکه و سم دادن به بدلی که شب را در کاخ گذرانده است (فقط ملکه ممکن است زیرا شاهزاده و برادر شاه نمی‌توانسته‌اند خائن باشند.)

دو حالت از این ۴ حالت رخ داده‌اند. حالت الف و ب که همزمان نمی‌توانند رخ بدهند. حالت الف و د نیز همزمان ممکن نیستند زیرا در آن صورت فقط یک بدل می‌مرد. از سوی دیگر بنده حین راز و نیاز طولانی و پیچیده با خداوندگار متعال متوجه شدم که بدل‌هایی که ظهر نزد یک شوالیه هستند، شب عوض نمی‌شوند. بنابراین نگاهی به اتفاقات روز و شب گذشته بیندازیم:

روز:
شهربان شمال: ملاقات شاه/بدل بدون شوالیه
شهربان مرکز: ملاقات شاه/بدل با شوالیه زرین
شهربان جنوب: ملاقات شاه/بدل با شوالیه سیاه

شب:
شوالیه زرین: کاخ/ملکه یا خانه‌ی برادر شاه معلوم نیست
شوالیه سیاه: خانه‌ی شاهزاده

از آن‌جایی بنده به وفاداری شاهزاده در روز قبل و امروز ایمان دارم، اگر ایشان بگوید قتلی در خانه‌شان رخ نداده (چنین که شوالیه سیاه ادعا می‌کند) پس شوالیه سیاه قتلی انجام نداده و از قاتل بودن مبرا می‌شود. ممکن است حالات ج و د رخ داده باشند و اصلا شوالیه‌ای پشت قتل‌ها نباشد بنابراین از خائن بودن مبرا نمی‌شود، اما احتمالش گمانم کمتر است.
از سوی دیگر اگر بگوییم شوالیه زرین خائن و قاتل است، پس شهربان مرکز از قاتل بودن مبرا می‌شود. از خائن بودن مبرا نمی‌شود زیرا ممکن است حالت ب و د همزمان رخ داده باشد اما گمانم احتمالش کمتر است.

اما برسیم به نقش خودمان. امروز بنده پرسش دارم و دو راه روبه‌رویم است:
۱) شهربان مرکز را بپرسم، که به گمانم بیگناه است تا از بیگناهی‌اش مطمئن شوم. در این صورت اگر امروز خبری از نامه‌ی رئیس بیاید، ملکه نیز از خیانت مبرا می‌شود (پس حالت د رخ نداده) و با قطعیت می‌توانیم بگوییم شوالیه زرین خائن است.
۲) شهربان شمال یا جنوب را بپرسم تا از گناهکاری یکی‌شان مطمئن شوم. در این صورت اگر امروز خبری از نامه‌ی رئیس بیاید و شاهزاده نیز بگوید در حضورش قتلی رخ نداده، می‌توانم اسلحه را به شوالیه سیاه بدهم تا شهربانی که گناهکار است را به هلاکت برساند.

انتخاب بنده گزینه‌ی دوم است، زیرا در هر صورت شهربان مرکز با احتمال خوبی قاتل و خائن نیست و با پرسیدن یکی از بین شهربان شمال و جنوب می‌توانم با تقریب خوبی به گناهکاری یک شهربان پی ببرم، و بدین‌ترتیب می‌توان برای اسلحه برنامه‌ی بهتری داشت.
میان شهربان شمال یا جنوب، ترجیح می‌دهم شهربان جنوب را بپرسم زیرا وی دیرتر به بازی اضافه شد و احتمال گناهکار بودنش برای بنده بیشتر است.
قطعا این برنامه بی‌نقص نیست و احتمالات ناگوار از جمله خائن بودن شوالیه سیاه یا وفادار بودن هر دو شهربان شمال و جنوب در آن وجود دارد اما این‌ها کمترین احتمالات را دارند و می‌توان بر اساس آن بازی نمود.


با این توضیحات، منتظر صحبت‌های شاهزاده، ژنرال، شوالیه زرین و احیانا برادر شاه می‌مانم. ضمنا گمان می‌کنم جناب شوالیه سیاه نوبتش به اتمام رسیده و نمی‌تواند سوال بنده را پاسخ گوید، بنابراین اگر کسی توضیحی در این باره دارد بیان کند که به تصمیم بهتر اینجانب کمک خواهد کرد.
 
دربار
نوشته‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
0
درود،

طی بازجویی های بنده از شوالیه زرین این بدبخت فلک زده اعتراف کرد که خائن به دربار است(پرسیدمش). هم میتوان امروز وی را اعدام نمود هم میتوان صبر کرد تا دبیر محترم، شهربان بیگناه معرفی کند و به شهربان تفنگ دهیم تا وی را بکشد. انتخاب با شوراست.

اول، اجازه بدهید قبول نکنم جناب سپه‌سالار، چرا که اگر قصد شما چنین بود که می‌گویید و می‌خواستید با نقش بازی کردن، بستگان خیانتکار را گمراه کنید، چنین زود تسلیم نمی‌شدید. گمان می‌کنم این را بعدا، زمانی که دیدید هوا پس است، از خودتان ساخته‌اید. کسی که نقشه‌ای چنین هوشمندانه و مدبرانه داشته باشد، تحت فشاری چنین کوچک آن را فاش نمی‌سازد.
ثانی، بنده گمان می‌کنم شما به وفاداری من علم دارید، زیرا پس از همان ظنی که در ابتدای بازی به من وارد کردید، به کل عقب کشیده و خود را در موضع توضیح‌دهنده قرار دادید. در حالی که اگر وفادار بودید و وفاداری من برایتان مبرهن نبود، بیش از این تلاش می‌کردید مرا به چالش بکشید، علی‌الخصوص از آن‌جا که بنده عمدا در صحبت‌هایم به شما نقاط ضعف و تناقضاتی تعبیه نمودم* تا ببینم واکنش شما به آن‌ها چیست اما شما از قرار معلوم ذهن پرسش‌گر و کاونده‌ای ندارید و این برای بنده نشانه‌ی گناهکاریست.
ثالث، از آن‌جا که معلوم است رئیس در دو روز گذشته به بستگان نامه فرستاده و این یعنی فعالانه بازی می‌کند. از سوی دیگر خبری از خزانه‌دار و مشاور اعظم در بازی نیست، بنابراین ذهن بنده به این سمت متمایل می‌شود که شما رئیس باشید.
با این تفاسیر منتظر نتیجه‌ی پرسشتان هستم.

علیاحضرت گرانقدر، همین که شما پس از شاهزاده نامه دریافت کردید دلیل کافیست بر اینکه شاهزاده پیشنهاد رئیس‌الخائنین را رد نموده، زیرا اگر جناب شاهزاده قبول می‌کردند دیگر آن مفلوک نیازی نداشت برای شما نامه‌ای بنویسد. حال باید دید پس از این چه می‌شود و کسی خبر از نامه گرفتن می‌دهد یا خیر. اگر کسی خبر از نامه گرفتن بدهد، شما نیز برای بنده از احتمال خیانتکاری به‌صورت کامل کنار گذاشته می‌شوید و وفاداریتان برای بنده ثابت خواهد شد.


جناب شوالیه زرین،

تناقضات تعبیه نمودی ؟ =)))))))) این انقد خوب بود که مجبورم کرکترمو بشکنم:ROFLMAO: اگر بیگناهی اسکل نشو (فری ام*) رییس یکی از اون دوتا غایباست.امیدوارم وقتی برگشتم شهربان بیگناه معرفی کرده باشی.
 
آخرین ویرایش:
دربار
نوشته‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
0
ثالث، از آن‌جا که معلوم است رئیس در دو روز گذشته به بستگان نامه فرستاده و این یعنی فعالانه بازی می‌کند. از سوی دیگر خبری از خزانه‌دار و مشاور اعظم در بازی نیست، بنابراین ذهن بنده به این سمت متمایل می‌شود که شما رئیس باشید.
با این تفاسیر منتظر نتیجه‌ی پرسشتان هستم.

دبیر عزیز فعالانه بازی کردن در شب و خفا با فعالیت روز تفاوت دارد، چون در شب مجوز صادر کرده است دلیل نمیشود بگوییم در روز هم فعال بوده. بنده نظرم روی یکی از آن دو بزدل است. در مورد تناقضات تعبیه شده ات هم باید بگویم بنده در میان کلامتان زیاد چرت میزنم بنابراین ببخشید اگر تناقضاتتان را ندیدم. در مورد اینکه چرا استراتژی خویش را مبنی بر بیرون کشاندن بستگان خائن لو دادم یکی اینکه اگر تا فردا هم به به مالیدن ماست ادامه میدادم شما بی خیال آن نمیشدید و اینکه به نظرم استراتژی در هر صورت شکست میخورد چون به نظر از دو بستگانی که حضور دارند هیچکدام قصد خیانت ندارند یا اگر دارند در قید و بند نخ دادن نیستند. یک برادر مانده که طبق اخباری که شنیده ام از شدت عیاشی و هوسرانی جان به جان آفرین تسلیم نموده است.

اگر تناقضاتی که تعبیه نموده اید شامل گذر زمان نمیشوند و انقضا ندارند میتوانم برای ثابت کردن برگردم و یادداشت هایم را مرور نمایم.
 
نوشته‌ها
7
پسندها
1
امتیازها
0
بنده به مانند گذشته پیش شهربان ۱۰۰۰۰۰۰۰٪ وفادار جنوب رفتم (دبیر جان دقت کن. جنوب قطعا سیفه. اگه جنوب رو بپرسی بهت شک میکنم. حتما شمال رو بپرس.)
شب هم رفتم پیش شاهزاده.

گاد مهربون به دلیل کم‌ بودن افراد اکتیو اجازه داد کمی بیشتر توضیح بدم.

درسته که شوالیه زرین زرنگی کرد و نگفت که شب کجا رفته. اما ملکه گفت شاه/بدلش تنها اومدن کاخ! این یعنی شوالیه زرین رفته پیش داداش شاه.

ببین شاه قطعا دیروز رو با من بوده واسه همین شهربان جنوب سفید میشه.
شاه قطعا کاخ نرفته. پس دیروز پیش شهربان شمال و ملکه نبوده.
قطعا پیش شهربان مرکز و برادر شاه هم نبوده، چون اگه پیش شوالیه زرین بود که خودش کشته میشد و نه بدلش!
پس تنها حالت این میمونه که همراه من به جنوب رفته و‌ شب هم پیش شاهزاده. در نتیجه از اونجایی که ۲ بدل کشته شدن شهربان جنوب راستینه.

احتمال اینکه ملکه خیانت کرده باشه و دقیقا در شبی که همه میدونیم شاه به کاخ نمیره از تنها فرصت مسمومیتش استفاده کرده نزدیک به صفره! رئیسشون انقدر نوب نیست که همچین دستوری بده.

طبق پرسش ژنرال من واستون ۱۰۰٪ راستین شدم.
طبق استدلال هام شهربان جنوب هم راستینه.

از اونجایی که ۲ بدل کشته شده و احتمال خیانت ملکه واقعااااااا کمه پس شهربان مرکز هم ۹۹.۹۹۹۹٪ راستینه.

من امشب توسط شهربان شمال کشته میشم.
واستون شوالیه خائن و شهربان خائن رو بدون شهادت بستگان شاه و بدون پرسش های شورا پیدا کردم.
ببینم میتونید رئیس خائنین رو پیدا کنید یا نه.

جانم فدای شاهم ❤️
 
دربار
نوشته‌ها
11
پسندها
3
امتیازها
0
دبير جان من كه گفتم پستم رو هم لايك كردي ديشب كه شاه يا بدل بدون شواليه اومده پيشم ، نميدونستم كه شاه دو شب پياپي نميتونه پيش من بمونه

پس طبق گفته ها زرين پيش داداش شاه بوده سياه هم پيش شازده

طبق پرسش ژنرال اگر راست بگه پس زرين خاعنمونه

همين الان پست شواليه سياهو ديدم تحليلشو دوس داشتم باهاش موافقم تنها حالتي كه ميك سنس ميكنه همينه چون من كه ميدونم خيانت نكردم ديشب

البته يه چيزي رو متوجه نميشم . اگر شاه ديشب نميتونسته پيش من باشه چون پريشب بوده پس يعني بدلش پيشم بوده . چطور بدلش مرده؟

از طرفيم شاه الان گفت ديشب پيش ملكه بودم اخه! فك كنم داريم اشتباه ميكنيم و شاه ميتونه دو شب بمونه پيش ملكه! حرف شاه نقض ميشه اونوقت كه ديشب پيشم بوده ، از يه طرفم شاه گفت اين بدله دو شب پيش من بوده ، يني از سه شب فقط يه شب پيش من اومده خود شاه كه همون ديشبه ، نميدونم .

اگر بدل ديشب پيش من بوده بدون شواليه پس بايد ظهرش هم بدون شواليه بوده باشه ديگه چون الان فهميدم ظهر و شب ثابتن . پس پيش شهربان شمال بوده و من كه خودم ميدونم خيانت نكردم اينجوري مشخص ميشه شهربان شمال خاعنه ، با تحليل شواليه سياهم درست درمياد و اصلا پرسيدنم نياز نيست حتي!

ازونورم اون يكي بدل با زرين رفتن پيش داداش

زرينم خاعن اونوره طبق مدارك متعدد

شازده خيانت نكرده منم ك نكردم ممكنه داداش هم خيانت بكنه يا نكنه مشخص نيست قطعي ولي فك كنم رييس بايد شانسشو امتحان كنه و يه نامه ام به اون بفرسته ديگه درسته؟ نميدونم ميتونه نگه داره يا عاقلانس نگه داره يا ن، به هر حال شواليه زرين و شهربان شمال خاعن هاي ما هستن اعدام ميكنيم يا مسلح مهم نيست اجماع كنيم.

اها خزانه دار و مشاور هم حرفي نزدن با داداش شاه ، نميدونم ب حساب چي بزاريم!

ضمنا الان هم كاتب خبر اورد كه شواليه زرين خاعن شام اومده پيش من حالمو بپرسه فك كرده خرم قصد جون شوورمو كرده ديشب الان اومده دامن مالي من؟ كاش ميتونستم همونجا خفش كنم حيف قوانين و رسم مهمان نوازي اجازه نميده و اين كار ها در قاموس رويال فميلي نيست .

تا درودي ديگر بدرود
 
نوشته‌ها
5
پسندها
1
امتیازها
0
عجب وضعیتی!
من مدام می‌گم چاره‌ای بیندیشید و شما به حرف خائنان گوش می‌دید. از کجا معلوم ژنرال خائن نیست؟ چطور در یک روز دو بدل کشته می‌شن و شما تنها انگشت اتهام رو به سوی یک شوالیه وفادار می‌گیرید؟ من نزد برادر شاه بودم؟ پس بیاریدش، ازش بپرسید چی شده، ازش بپرسید چه خبره توی این مملکت. خیلی حرف عجیب و غیرمنطقی‌ای دارم می‌زنم؟ عجالتاً یه پرسشی هم از اون خانم ملکه بکنی با اون همه حرف ضد و نقیض. هی هرشب با اطمینان بیاد بگه شاه واقعی پیش من بوده و بعدش این‌طوری. نه آق، این‌طوری نمی‌شه.
این شمشیر من تا دسته تو زره شوالیه سیاه که داره از مهارت‌های مخ‌زنیش علیه مملکت استفاده می‌کنه و مخ دربار رو می‌زنه.
من این زره رو الکی زرین نکردم. ما خودمون رو گل پلکوندیم تا این زره طلایی شده ملت! من اگر سخنوری بلد بودم که شوالیه نمی‌شدم! من جوانمرد و صادق و شجاعم، از سیاست و دوز و کلک سر در نمی‌آرم. وظیفه‌م رو انجام می‌دم و از شاه و میهن دفاع می‌کنم.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
یک توضیحی در رابطه با فرآیند نامه‌ها برای بستگان بدم.
اگر رئیس به کسی نامه بدهد و او خیانت را بپذیرد، منطقی این هست که رئیس به بستگان دیگر نیز نامه دهد. چون آن‌ها و بقیه متوجه نشوند که چه کسی خائن هست.
فرآیند نامه بدین شکل هست که رئیس نامه می‌ده، اگر فرد قبول کرد، رئیس تایید نهایی را باید بده برای خائن شدن فرد. ولی اگر فرد قبول نکنه، یه‌طرفه تایید نمی‌شه.
بستگان هم نمی‌تونن خودسر به رئیس نامه بدن. صرفا حق جواب دارن.

کلا هم بازی جوری چیده شده که (تا جایی که بنده اطلاع دارم) هیچ بازیکنی با استدلال نمی‌تواند صد درصد سفید شود.
شاه اطلاعات اضافه‌تر داره که نمی‌گه و صرفا بعضی افراد برای بعضی از اعضای دربار (از طریق پرسش) سفید یا سیاه می‌شوند. فقط هم برای خود شخص. برای بازی نه. چون فرد ممکنه رئیس باشه و ادعای نادرست بکنه.
 
نوشته‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
0
اعلی حضرت شام اومدن پیشم
 
دربار
نوشته‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
0
عجب وضعیتی!
من مدام می‌گم چاره‌ای بیندیشید و شما به حرف خائنان گوش می‌دید. از کجا معلوم ژنرال خائن نیست؟ چطور در یک روز دو بدل کشته می‌شن و شما تنها انگشت اتهام رو به سوی یک شوالیه وفادار می‌گیرید؟ من نزد برادر شاه بودم؟ پس بیاریدش، ازش بپرسید چی شده، ازش بپرسید چه خبره توی این مملکت. خیلی حرف عجیب و غیرمنطقی‌ای دارم می‌زنم؟ عجالتاً یه پرسشی هم از اون خانم ملکه بکنی با اون همه حرف ضد و نقیض. هی هرشب با اطمینان بیاد بگه شاه واقعی پیش من بوده و بعدش این‌طوری. نه آق، این‌طوری نمی‌شه.
این شمشیر من تا دسته تو زره شوالیه سیاه که داره از مهارت‌های مخ‌زنیش علیه مملکت استفاده می‌کنه و مخ دربار رو می‌زنه.
من این زره رو الکی زرین نکردم. ما خودمون رو گل پلکوندیم تا این زره طلایی شده ملت! من اگر سخنوری بلد بودم که شوالیه نمی‌شدم! من جوانمرد و صادق و شجاعم، از سیاست و دوز و کلک سر در نمی‌آرم. وظیفه‌م رو انجام می‌دم و از شاه و میهن دفاع می‌کنم.
بچه های آشپزخانه فیلمت را گرفته اند در دوغ شاه پی پی کرده ای.

من باب توضیحات گاد برای مثال اگر بنده بدانم شوالیه سیاه بی گناه است و به بازی بگویم و بازی باور کند و از آن ور دبیر بیاید بگوید شهربان جنوب بی گناه است و هرکدام از ما این دو را مسلح نماییم و بیایند بگویند که مسلح شده اند اینگونه من و دبیر از رئیس بودن مبری نمیشویم؟ چون رئیس که نمیتواند تفنگ دهد به کسی.
 
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها]: ملکه

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
بچه های آشپزخانه فیلمت را گرفته اند در دوغ شاه پی پی کرده ای.

من باب توضیحات گاد برای مثال اگر بنده بدانم شوالیه سیاه بی گناه است و به بازی بگویم و بازی باور کند و از آن ور دبیر بیاید بگوید شهربان جنوب بی گناه است و هرکدام از ما این دو را مسلح نماییم و بیایند بگویند که مسلح شده اند اینگونه من و دبیر از رئیس بودن مبری نمیشویم؟ چون رئیس که نمیتواند تفنگ دهد به کسی.

با شلیک در حالتی صد درصد هست که هیچ‌کس ادعایی در مقابل این حرف‌ها نیاورد. شخص هم نمی‌داند که چه کسی او را مسلح کرده است.
 
دربار
نوشته‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
0
آقا دیشب که شوالیه تاریک تنهایی اومد و اینجا گفت بدلای پاپا گور به گور شدن و پاپا خودش خودشم خسته بود نیومد. حالا نمیدونم چرا این شوالیشو تنهایی فرستاده. شایدم این خودش سرخود پاشده اومده اینجا خدارو چه دیدی. اصلایه جورایی شک کردم نکنه مردک به من علاقه پیدا کرده هی میخواد بیاد خودشو بچسبونه به من. از شما چه پنهون منم ازش داره خوشم میاد. خلاصه که هیچی. از دور به نظر میاد شرایط کاخ مرکزی بد نیست منم فعلا اینجا جام خوبه تا ببینیم چی میشه دیگه.

از پست استراتژی استفاده میکنم که بگم "اینجا گفت بدلای پاپا گور به گور شدن و پاپا خودش خودشم خسته بود نیومد" صرفا جهت داستانی داره. دیشب خبر نبود سمت من و فعلا دلیلی برای اعتماد نکردن به شوالیه سیاه از طرف من نیست.
 
آخرین ویرایش:

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
فاز روز چهارم تمومه. اعدامی نداریم.
هدف اگه دارین بدین سریع. نتایجُ تا دقایقی دیگه اعلام می‌کنم.
 
نوشته‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
0
سلام.

بنده از دبیر محترم دربار سوال دارم.

الف) حضور بدل و شوالیه در کاخ و حمله‌ی شوالیه خائن (محتمل، زیرا شاه به‌گفته‌ی خودشان شب پیش از آن را در کاخ گذرانده بودند و دو شب پیاپی کاخ‌نشینی ممکن نمی‌باشد)

از کجا متوجه شدید که شب قبل پادشاه در کاخ گذرانده‌اند؟ من از پست پادشاه چنین چیزی رو نفهمیدم. پادشاه تمام مکان‌ها رو گفته که بوده (که منطقیه) و کاملا ممکن است زمانی که شوالیه‌ی سفید مورد سوء قصد قرار گرفته بدل پادشاه در کاخ بوده باشد.

ب) حضور بدل و شوالیه در خانه‌ی برادر یا فرزند شاه و حمله‌ی شوالیه‌ خائن (اگر چنین باشد، برادر شاه یا شاهزاده از آن مطلع خواهند شد، و هر دو تا این لحظه قطعا وفادارند بنابراین پنهان‌کاری نخواهند کرد)
این‌که هر دوی این افراد قطعا وفادارند رو هم نفهمیدم چرا.

----

همچنان گزینه‌ی اول رئیس خائنین برای بنده ژنرال هستند. ولی فکر نمی‌کنم که راجع به شوالیه‌ی خائن دروغ گفته باشه. درواقع باید راستش رو هم بگه اتفاقا در این برهه از بازی. هدفش حذف شوالیه‌ها بوده و با اعلام شوالیه‌ی خائن، به شهربان خائن شوالیه‌ی وفادار رو معرفی کرده تا کشته بشه.
ضمن این‌که به نظر با این امکان مسلح کردن شهربان توسط مشاور یا دبیر دربار رو هم می‌گیره.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
دیشب متاسفانه شوالیه سیاه کشته شد.
شاه همچنان در سلامت کامل به‌سر می‌برد.

باتوجه به شرایط بازی و اعضای فعال در رای‌گیری، اون قانون که اگه اعدامی صورت نگیره، رئیس یک نفر را می‌کشه در این فاز اجرا نخواهد شد. فاز بعد مجددا تصمیم می‌گیرم.

مجموعا هر نفری ۲ پست داره از این بعد در هر فاز. دیگه تنظیم کنید چیزی جا نمونه.
 
دربار
نوشته‌ها
11
پسندها
3
امتیازها
0
خیلی ضایع شد ديگه

ببينين شاه وفته پيش شهربان شمال! يني چي ؟ چون ديروز اقدام ب قتل كرده اين شمالي پست سرهم نميتونسته اقدام كنه و تنها جايي كه عاقلانه بود بره همينحا بود . اينم يه مهر ديگه بر خاعن بودن شهربان شمال!

ضمنا شواليه سياه هم با حدس همين شمالي كشته شده مشخصا!

اين نكته هم هست ضمنا ، هر شهربان يا شواليه خاعن حداكثر دو بار اقدام ب قتل داره ، شواليه زرين كه تحليل كرديم خاعنه ، يكبار از خونه بستگان و احتمالا داداش شاه حمله كرده به كاخ و شواليه سپيد ك محافظ شاه بوده اونطوري كشته شده اوميه تا اينحا همه قبول دارن؟ اين يه حمله

ديشبم كه بدل شاه باز كشته شده پس يه حملشم اونجا انجام داده ، طبق اين تحليل دندوناش كشيده شده و زهري نداره الان! از طرفي اگر شواليه در معرض اعدام باشه اسم سهربان وفادارو به رييس ميده قبل اعدام كه بكشتش! يعني حداقل الان نبايد اينو اعدام كنيم و اولويت با شهربان شماله! چون يه اقدام ب قتل داره كه فردا ظهر ميتونه انجام بده ( كه اينم قابل جلوگيريه ها! شاه نره پيشش!) ولي بنظرم بهتره اول شهربان شمال اعدام شه بعد شواليه زرين .

اها يه سوال . جناب دبير با تحليل هاي شواليه سياه و من چطور قانع نشدي كه شواليه سياهو مسلحش كني؟؟؟ واضح نبود زرين خاعنه؟ درست امشب وقتش بود كه مسلح شه سواليه سياه تا شهربان خاعنو بكشه!! در عجبم چرا مساحش نكردي؟؟ خزانه دار در بازي نيست تو كه هستي و در جرياني ! خيلي مشكوك بود اين حركت منتظر توضيحت هستم هر چي فك ميكنم دليلي پيدا نميكنم!

و همينطور ژنرال! تو هم ميتونستي طبق تحليلايي كه انحام شد يكي از شهرباناي جنوب يا مركزو مسلح كني تا زرينو بكشن تو چرا نكردي؟ اينهمه فس فس برا چيه؟؟ مشاور اعظمم ك گور ب گور شده

نكنه فيلممون كردين و وفادار نيستين كه ندادين؟ منتظر جواب منطقيتونم

استراتژي پس اين بايد باشه : شاه فردا ظهر نره پيش شهربان شمال

راي ب اعدام برا شهربان شمال

شب رو هم بايد بين ملكه و شازده خودش انتخاب كنه ، داداش شاه فعلا برا من خاكستريه چون نيست اطلاعي بده . به من باشه كه ميگم حتما بياد پيش من و ميتونه هم بياد چون امشبنيومده بود . پيش من جات امنه پادشاه، دو شب باقي مونده رو بيا پيش من ميدوني كه كي پست اين يوزره و ميدونيم احتمالا كه خصلتش چيه و در اين دوراني كه قرار داره و بزور وارد بازي شده دوس نداره گناهكار باشه و علاقش كلا به بيگناهيه تا گناهكار. خود داني ميتونيم بدون درد و خونريزي بازيو تموم كنيم . يا علي

من راي ب اعداممو ميدم ميخام اگه وفادارين اجماع كنين رو شهربان شمال



رای به اعدام: شهربان شمال

منتظر توضيحات دبير و ژنرال برا مسلح نكردن اعضاي وفادار هستم .
 
دربار
نوشته‌ها
11
پسندها
3
امتیازها
0
اعلی حضرت شام اومدن پیشم

شام؟ شام اخه؟ شهربان بي عفت شوور كش رَب و رُبتو قاطي كردي حالا كه به چوبه دار نزديك شدي 😏

حيف ند استارك نبود كه اعليحضرت بخاطر مساعل ناموسي بركنارش كرد و تورو كرد محافظ شمال كه اينحوري رمزي وار بيفتي ب جون خودش و رعيت ، اف بر تو تف بر تو

همين امروز بيا برو تو كوچه 😒
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
درود. من چون می‌دونستم صبح خونه نیستم، دیشب نتایجُ فرستادم. شوالیه سیاه می‌خواسته شب پست بذاره و مرده، اینه که گفتم وصیتی چیزی داری بکن.

وصیت نامه شوالیه سیاه برای شاه عزیز:

هدف اصلی من فقط پیروزی در این بازی نیست، هدف من پیروزی با حفظ جون شاه هست.

خیلی واسم مهمه که شاهمون نمیره.

شاه عزیز، اطلاعات خودت رو به اطلاعاتی که بهت میدم اضافه کن و بهترین تصمیم رو بگیر.

خب از واضحات شروع کنیم: شوالیه سفید راستین بود که توسط حمله شوالیه زرین کشته شد. من هم همونطور که پیشبینی میکردیم با حدس درست شهربان خائن مردم. پس تنها شوالیه زنده در بازی شوالیه خائن هست. فکر میکنم بعد از مرگ من‌ حتی ۱ هزارم درصد هم شکی باقی نمونده باشه.

طبق استدلال هام که در پست های قبلی نوشتم *با فرض خیانت نکردن بستگان‌شاه* شهربان شمال خائنه.

ولی شما در روز بعد به دیدار شهربان شمال رفتید. (متوجه هستم که شهربان نمیتونه در ۲ روز متولی اقدام به قتل کنه، اما بازم نمیفهمم چرا شاه باید پیش یه خائن بره!) این باعث‌ شد که به همه حالت های ممکن فکر کنم. شاید شاه چیزی میدونه که ما نمیدونیم.

الان میخوام شب و روزی رو آنالیز کنم که ۲ بدل شاه کشته شدن.

بدل شاه بدون شوالیه به شمال رفت. بدل شاه بدون شوالیه پیش ملکه رفت. (واسه این میگم بدل چون شاه نمیتونه ۲ شب متوالی در کاخ باشه) (و میدونیم که شب قبلی در کاخ بوده چون شوالیه سفید در کاخ کشته شد)

شاه/بدل با شوالیه زرین (خائن) به مرکز رفت. شاه/بدل با شوالیه زرین به دیدار برادر شاه رفتن.

شاه/بدل با شوالیه سیاه به جنوب رفت. شاه/بدل با شوالیه سیاه به دیدار شاهزاده رفتن.

حالت اول - شاه به همراه شوالیه زرین (خائن) بود و بدلش با شوالیه سیاه بود:

اگه این حالت اتفاق افتاده، شهربان مرکز ۱۰۰٪ راستینه. و مرگ ۲ بدل شاه به ۲ صورت میتونه اتفاق بیوفته.

الف) توسط شهربان شمال و خیانت شاهزاده.
ب) توسط شهربان جنوب و خیانت ملکه.

نکته مهم این حالت اینکه شوالیه خائن هنوز از دومین اقدامش واسه قتل استفاده نکرده!

پس شاه عزیز اگه در اون روز/شبی که ۲ بدل کشته شدن به همراه شوالیه زرین به مرکز و سپس به دیدار برادرت رفتی. این یعنی شهربان مرکز راستینه و یکی از بستگانت بجز داداشت خیانت کردن!

احتمال این حالت رو خیلی کم میدونم. ولی خب خود شاه که دقیقا میدونه کجا رفته.

حالت دوم - شاه به همراه شوالیه سیاه به جنوب و سپس به دیدار شاهزاده رفته. و بدلش با شوالیه زرین بوده.

اگه این حالت اتفاق افتاده شهربان جنوب ۱۰۰٪ راستینه و دو بدل شاه با یکی از این ۳ حالت کشته شدن.

الف) توسط شهربان شمال و حمله شوالیه زرین
ب) توسط شهربان شمال و خیانت برادر شاه
ج) توسط شهربان مرکز و خیانت ملکه

پس شاه عزیز، اگه در اون روز/شبی که ۲ بدل کشته شدن به همراه من به جنوب و پیش شاهزاده رفتی. این یعنی شهربان جنوب ۱۰۰٪ راستینه. و شاهزاده خیانت نکرده.

من خودم احتمال بالا میدم که حالت دوم اتفاق افتاده و شاه همراه با من به جنوب و سپس پیش شاهزاده رفته.

اما اگر حدس من درست باشه پس چرا شاه روز بعد (روزی که هیچ بدلی نداشت و شهربان، شوالیه و بستگان میدونستن شاه اصلی کیه) به دیدار شهربان شمال و برادر شاه رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(دوباره میگم متوجه هستم که شهربان شمال نمیتونسته ۲ روز متوالی مسموم کنه اما بازم دلیل تصمیم شاه رو نفهمیدم.)

شاه عزیز تو که خودت میدونی چیکار کردی! پس لطفا درست انتخاب کن.

اگه حالت اول بوده که شهربان مرکز و برادر شاه واست ۱۰۰٪ راستین میشن.
اگه حالت دوم بوده که شهربان جنوب و شاهزاده واست ۱۰۰٪ راستین میشن.

اما شاه تصمیم گرفت پیش شهربان شمال (حتی اگه خائن باشه اون روز نمیتونسته بکشه) و برادار شاه بره!

قبل از تصمیم روز بعد شاه فکر میکردم به احتمال ۹۹٪ حالت دوم اتفاق افتاده. اما تصمیمات شاه باعث‌ شد الان واسه حالت اول، بجای ۱٪ حدود ۲۰٪ شانس قائل باشم.

همچنان به نظرم ۸۰٪ حالت اول اتفاق افتاده و‌ شاه آنالیز درستی از اتفاقات نداشته که شهربان شمال و برادرش رو واسه روز بعد انتخاب کرده.

الان فقط ملکه به صورت ۱۰۰٪ شهربان خائن رو میشناسه. چون اگه به حالت های الف و ب در حالت اول و به حالت های الف، ب، ج در حالت دوم دقت کنید متوجه میشید که اگه ملکه خیانت نکرده پس ۱۰۰٪ شهربان شمال خائنه.

و اینکه اگر کسی رو اعدام نکنیم، رئیس خائنین یک نفر رو میکشه؟؟؟؟
خب اینکه خیلی بده! میزنه شهربان های وفادار رو میکشه که شاه مجبور شه بره پیش شهربان خائن.

من خودم دیروز قبل مرگم به شهربان شمال رای مرگ دادم.
به نظر میاد تنها راه این باشه که با اطمینان ۸۰ درصدی به شهربان شمال رای مرگ بدید. چون در غیر این صورت رئیس خائنین میزنه یه شهربان وفادار رو میکشه.

لطفااااااااااااا به شهربان جنوب یه اسلحه بدید!!!!!! من نمیدونم اینا تو شورا چه غلطی دارن میکنن. حتی اگه شهربان جنوب خائن باشه، اسلحه داشتنش هیچ ضرری نداره! چون فقط شوالیه خائن تو بازی مونده.

پس هیچ ضرری نداره! سودش هم اینکه میتونه شوالیه خائن رو بکشه و حق رای رو ازش بگیره!!!

اگه ذره ای درایت داشتید به من زودتر اسلحه میدادید که خودم شهربان شمال رو بکشم! انقدر لفتش دادید که اون منو کشت. خون من گردن بی کفایتی شوراست. ولی مهم نیست. جانم فدای شاه ایران زمین ❤️
 
آخرین ویرایش:
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین