برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی خیانت در دربار

دربار
نوشته‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
0
حقیقتا طومار پاپا انقد طولانی بود که سالها طول میکشه بخوام بخونم.

استدلال داغون من برا اینکه ملکه خائنه و نباید دعوت شه اینه که اگر عمو جان خائن باشه و بدون صحبت کردن از فرنگ و اونور دنیا حکمتو براندازه همون بهتر که این ملکو باد و طوفان بیاد ببره زیر خاک. از نظر بنده وفاداران دیشب همواره پیروز شدند و دیگه خیلی مهم نیست. البته فکر کنم پاپا هم خودش اینو میدونه و صرفا میخواد ببینه چی میگن بقیه و بهشون بخنده پشت سرشون (از این کارا زیاد میکنه). ولی من امشب با دختر ملک بقلی قرار دارم دیگه میرم آماده شم. بلکه بتونم درد از دست دادن سیاهکو کم کنم.
 
دربار
نوشته‌ها
5
پسندها
1
امتیازها
0
درود بر شاهن شاه.

احسنت بر این همه تدبیر شما. سوالات به خوبی طراحی شدند. فقط امیدوارم که همه پاسخگوی این سوالات باشند. مخصوصا بستگان شاه.

اگر اجازه میدهید من بعد از اظهارات بستگان شاه، تمام و کمال به سوال هایتان پاسخ خواهم داد. مهمترین سوال شما مربوط به این است که کدام ۲ نفر از بستگان وفادارند و چرا. لذا برای جواب دادن هرچه بهتر به این سوالات به شنیدن گفته های بستگان نیازمندم. زیرا حتی من که استعلام شاهزاده را شب x ام گرفتم در حال حاضر از وضعیت وی خبر ندارم. (از عمد زمان استعلامم رو نگفتم چون از بستگان شاه پرسش هایی دارم)

الان که ساعت حدود ۹ صبح شنبه به وقت ایران هست، نزدیک ۸ پاراگراف آنالیز نوشتم و رئیس خائنین رو با دلایل محکم اعلام کردم. همچنین با دلایلی قوی وفادار بودن ۲ عضو دیگر شورا رو توضیح دادم.
نوشته هام رو سیو کردم، اما الان پستشون نمیکنم که روی جواب های بستگان شاه تاثیر نذاره. بدون اینکه خودم استدلالی ارائه بدم میخوام از بستگان شاه پرسش کنم.

۱. با دلیل و استدلال عضو های وفادار شورا و رئیس خائنین رو اعلام کنید. میتونید واسه هرکدوم درصد بگید. مثلا میتونید بگید ژنرال ۱۰۰٪ وفاداره. مشاور اعظم ۸۰٪ وفاداره. و غیره.

۲. دقیقا اعلام کنید که چند نامه دریافت کردید و در چه شب/شب هایی. (متوجه هستم که شاهزاده و ملکه در مورد ۲ نامه اول اطلاع رسانی کردن، اما میخوام دوباره بگن. مخصوصا در مورد نامه سوم. آیا نامه سوم رو دریافت کردید و ردش کردید یا دریافت نکردید؟)

۳. به نظرتون اون فامیل خائن شاه، از قابلیت مسموم کردن شاه استفاده کرده؟ یا فرصت استفاده رو نداشته (دیر خائن شده و یا بعد از خائن شدنش شاه پیشش نرفته؟)

امیدوارم برادر شاه بالاخره سکوتش رو بشکنه. و به سوالات من و شاه گران قدر پاسخ بده.

سوال ۴ ام از بستگان شاه:

آیا فکر میکنید از بستگان شاه کسی خیانت کرده یا همه وفادارند؟
 
دربار
نوشته‌ها
12
پسندها
4
امتیازها
0
با سلام خدمت حضار محترم در جلسه‌ی پیشامهمانی.
بنده می‌دانستم که عالیجناب امیرالامرا شاه گرانقدر ممکن است اطلاعاتی را عمدا بر ما نازل نکند تا خائنین بیش از حد کیفور نشوند؛ اما به ذهن محدود و محاسباتی بنده که عمری درگیر دفتر و دیوان اداری بوده، نرسید که شاه که پس از خداوند قادرمطلق است، عمدا اطلاعات کذب ولو هوشمندانه نزد دربار منتشر کند تا خائنین گمراه شوند. حقیقتا تبارک‌الله بر چنین درایتی، گرچه نزدیک بود به گمراهی ما منجر شود. بدین‌ترتیب با توضیح عالیجناب احتمالا مبنی بر اینکه در شب دوم در کاخ حضور نداشته‌اند، جدول اطلاعات را به‌روز می‌نمایم.
نقشروز اولشب اولروز دومشب دومروز سومشب سومروز چهارم شب چهارم
شوالیه سپیدمرکزملکهمرکزبدل و ملکهشاه تنها پیش ش شمالشاه تنها پیش ملکهشاه تنها پیش ش شمالشاه تنها پیش برادر شاه
شوالیه سیاهجنوبشاهزادهجنوبشاهزادهجنوبشاهزادهجنوبتنها پیش شاهزاده
شوالیه زرینشمالبرادر شاهشمالبرادرشاهمرکزبرادرشاهمرکزتنها پیش ملکه
بدین ترتیب ملکه قتلی انجام نداده است و دو بدل یکی به‌دست شوالیه زرین/شهربان مرکز/برادرشاه و دیگری به دست شوالیه سیاه/شهربان جنوب/شاهزاده کشته شده است. حال می‌دانیم یکی از قتل‌ها به دست یک شوالیه بوده است و از آن‌جایی که شوالیه سیاه به نظر می‌رسد با حدس شهربان خائن کشته شده باشد، بنابراین وی وفادار بوده و قاتل شوالیه زرین است.

از آن‌جایی که شاهزاده روز دوم ادعا نمود که از سوی رئیس‌الخائنین نامه‌ی دعوت به خیانت دریافت کرده است، بنابراین می‌توانسته در شب سوم خیانت‌کار باشد و سم داده باشد.
برادرشاه صحبتی نکرده اما اگر ادعای شاهزاده و ملکه مبنی بر دریافت نامه به ترتیب در شب دوم و و سوم درست باشد، تنها حالتی که در آن ممکن است برادرشاه شب سوم خائن و سامم (مسموم‌کننده) باشد، این است که شب اول نامه دریافت کرده باشد، که با توجه به سکوت وی علی‌رغم دو عضو دیگر خانواده‌ی شاه تا آن روز، احتمالش را بسیار کم می‌بینم.
از سوی دیگر ملکه قطعا در شب سوم سم نداده است، اما این دلیل بر عدم خیانت وی نمی‌شود، زیرا ممکن است نه شاهزاده و نه برادرشاه در قتل بدل‌ها دست نداشته باشند.

بنابراین بنده دو احتمال را پررنگ می‌بینم:
اول، یک بدل به دست شاهزاده و دیگری به دست شوالیه زرین کشته شده باشد (در این صورت شاهزاده خائن و بانو خزانه‌دار دروغگو و رئیس‌الخائنین است)
دوم، یک بدل به دست شهربان جنوب و دیگری به دست شوالیه زرین کشته شده باشد. (در این حالت هر کسی از بستگان می‌تواند خائن باشد)

اگر بانو خزانه‌دار رئیس‌الخائنین نباشد، به گمان بنده ژنرال رئیس‌الخائنین است زیرا وی با پرسش شوالیه زرین از پیش لو رفته، و دادن اسلحه به شهربان جنوب احتمالا خائن و قاتل، هیچ اطلاعات مفیدی وارد بازی نکرده است.

بدین‌ترتیب برای بنده ۵۰ درصد احتمال دارد که شاهزاده خائن و خزانه‌دار رئیس باشد، و ۵۰ درصد شاهزاده وفادار و ژنرال رئیس باشد. بنابراین اجالتاً جسارتاً خسارتاً زبانم‌لالاً اگر قرار بود بنده‌ی حقیر بستگان دعوتی در مهمانی را انتخاب کنم، شاهزاده‌ی عزیز را انتخاب نمی‌نمودم.

باور دارم به اینکه اعلی‌حضرت امیرالامرا پادشاه با هوش و درایت بی‌پایانشان که از حد و حصر درک ما رعیت‌ها فراتر است، بهترین انتخاب را خواهند کرد و بر خائنین پوچ‌نیرنگ چیره خواهند شد.

النصر من الله و فتح قریب.
 
دربار
نوشته‌ها
12
پسندها
4
امتیازها
0
ابتدا به اشتباه گمان کردم این‌ها فقط مختص به بستگان هستند.
- در صورتی که این اتفاق افتاده باشد، دو عضو خاندان سلطنتی که باید به مهمانی دعوت شوند، کیستند ؟ و چرا ؟
2- احتمال رخ دادن این احتمال از نظر شما چقدر است ؟ از صفر تا صد و چرا ؟
3- آیا جز این احتمالات، احتمال منطقی دیگری برای روز سوم دارید ؟ اگر دارید بیان کنید.
4- نظر خود را در باره تمامی افراد دربار زنده از صفر تا صد بیان کنید، صفر وفادار مطلق، صد خائن مطلق
سوال اول و ثانی را که پاسخ گفتم و اگر پادشاه امر بفرمایند دوباره به جزء توضیح خواهم داد.
سوال ثالث: گمان نمی‌کنم. صرفا به نظرم رسید که شاید ژنرال به شهربان خائن زودتر اسلحه داده بوده و شهربان خائن شوالیه سیاه را نه با حدس که با اسلحه کشته است. در این صورت شوالیه سیاه ممکن است حتی خائن بوده باشد (که به اشتباه کشته شده باشد) و تمام مفروضاتمان به هم خواهد ریخت. اما دلیلی نیز برای این کار نمی‌بینم و احتمالش برای بنده نزدیک به صفر می‌باشد.
سوال رابع: در احتمالات بیان کردم که رئیس بین خزانه‌دار و خائن برای بنده ۵۰-۵۰ است. اما در حقیقت حس بنده به رئیس بودن خزانه‌دار متمایل است و شاید بین این دو ۶۰ به ۴۰ باشد. مشاور اعظم را گمان نمی‌کنم رئیس باشد و به گمان بنده وی راست گفته و شهربان خائن شهربان جنوب است، چرا که وی اگر رئیس بود و قصد داشت با ادعای پرسش در بازی تاثیر بگذارد، حتما ادعای پرسش بستگان را می‌کرد. اما اگر بخواهم احتمال منطقی رئیس بودن وی را در نظر بگیرم، در آن صورت رئیس‌الخائنین ۶۰ درصد خزانه‌دار، ۳۵ درصد ژنرال و ۵ درصد مشاور اعظم است.
 
دربار
نوشته‌ها
11
پسندها
3
امتیازها
0
با عرض پوزش سوالها خيلي پيچيده شدن و من مختصر مفيد جواب ميدم و همه چي رو ميسپرم به خود پادشاه

ببينين من كه ميدونم خيانت نكردم ، تموم گزاره ها و اطلاعات رو هم بي كم و كاست وارد بازي كردم و خود شاهم ميدونه همه چيو طبق رفت و امداش به خونه من ميگم.

من فرض يك رو درست ميدونم ولي واقعا اونقدر پيچيدست كه نميتونم با اين اطلاعات ناقصم تحليل كنم كه اين ادعاها و پرسشهاي افراد واقعا راست برده يا نه ، در اين حد نميكشم ببخشيد

ولي يه حدسايي برا خودم دارم همينطور حسي ، شاهزاده خوب گفت ازونجايي كه داداش شاه تو بازي نبوده احتمال خيانتش برا من كمه ، براي من بردن بدون حضور فيزيكي در بازي اندازه پشكل شتر نر هم نمي ارزه ، من خودمم كه خيانت نمردم پس بهينه ترين انتخاب اگر من باشم ملكه و برادرو ميبرم مهموني ، حالا شاه با اطلاعات خودش بايد تصميم بگيره.

ممكنه واقعا كسي از بستگان خيانت نكرده باشه و شواهد و ظواهر امر كه در يكي از احتمال ها هم بود تاييد ميكرد كه شواليه زرين و يكي از شهربانا قتل انحام دادن و بستگان وفادارن همشون ، ولي از يه طرف هم شازده يه مقدار ٦ ميزنه و ممكنه برا مزه دار كردن بازي خاعن بوده باشه حالا شايد نتونسته اقدام كنه ، نميدونم

من طبق فرض ها شواليه زرين و شهربان جنوب رو خاعن ميدونم ، مشاور اعظم حرفش صادقانه اومد برام كه مركز رو سفيد كرده بنظرم رييس نيس

اگه بخام در مورد رييس احتمال بدم همينطور حسي

ژنرال : ٥٠. دبير : ٢٥ خزانه دار :٢٥

حقيقتا اگر من با اين اطلاعات الان خودم ميخاستم بستگان انتخاب كنم سخت بود برام چون داداش شاه صحبتي نكرده اطلاعات بدع ولي قطعا شاه برايند خوبي داره از اطلاعات و ميتونه تصميم بگيره

ايشالا يه انتخابش من باشم كه بنظرم هستم شاه با درايتي بنظر ميرسه ، البته بشرطيكه ال امين نباشه پشتش كه ناخوداگاه با من زاويه داره و مشكل عدم اعتماد به من در تك تك فريم هاي بازي هاي سالهاي اخيرمون جاري بوده :\

(عرفانم برا كسايي كه احيانا از ي هام نفهميدن )

شمارو بخير مارو بسلامت اميدوارم شب دعوت بشم چون كلي پول خياط سلطنتي دادم كه برام لباس شب بدوزه يه لباسم برا افتر دادم بدوزه تازه لباس خواب هم دادم بدوزه برام براي افتر افتر پارتي

تا درودي ديگر بدرود
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
روند بازی امروز اگه قوانینُ نخوندید به این صورت هست:
شاه که به جمع‌بندی رسیدند، تاپیک بسته می‌شه. احتمالا اواخر شب هست. شاه یک پست ارسال می‌کنه؛ میهمانی برگزار می‌شه و نتیجه‌اش اعلام می‌شه سریع. اگه موفقیت‌آمیز بود که هیچی. شاه و درباریان وفادار برنده می‌شن. اگه نبود، فقط آرا رو برای گاد در تلگرام ارسال می‌کنید سریع و نتیجه رو هم همین امشب اعلام می‌کنم. در هر صورت بازی امشب تمومه.
محدودیت پست هم برمی‌دارم. هر بحثی دارید بکنید. صرفا رگباری و کوتاه‌کوتاه پست ندید. مرسی.
 
دربار
نوشته‌ها
12
پسندها
4
امتیازها
0
بنده حواسمان نبود که مشاور اعظم نمی‌توانسته بستگان را بپرسد. بنابراین نمی‌توانم به سادگی او را از رئیس بودن مبرا کنم. اطلاعات خاصی جز این درباره‌ی او وجود ندارد بنابراین ۱۵ درصد به رئیس بودن او احتمال می‌دهم. ۵۰ درصد به رئیس بودن خزانه‌دار و ۳۵ درصد به رئیس بودن ژنرال.
 
دربار
نوشته‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
0
مصلحت است که مشارکتی چند نماییم که فارغ از بخت پسین شاه، در پایان معرکه سخن از فراخت مشاور اعظم به میان نیاید. مورخان نیز بدانند که ما سازندگی را ارج مینهیم ولی سازنده نیستیم. پس لب ها در وصف ما فرو بندند و بگذارند نامی نیک در بر نوادگان داشته باشیم و نه ناسزا.

پادشاها تو خود واقفی که ما خائن نیستیم. سیگارمان در کنار نخجیر زبان بسته را به یاد آر. خاطرت هست که برای آن صید حیله کردیم و برایمان رباط پاره کردی و بنده و خسرو میرزا بالای پلکان منتظر صعود شما بودیم. در راه برگشت نیز بنده و خسرو میرزا نظاره گر هبوط بی بدیلت از پلکان بودیم که گویی سوار بر جن گشته بودی. از این گذشته، به یاد آر که همایونی، ما، و خسرو میرزا از دیرباز به لعبه التجسس میپرداختیم و حقیر، الجاسوس درخوری نبودم. یادمان هست که در یک فقره خسرو میرزا را بسیار برافروختیم و وی طبق عادت معهود از کمربند مارا بلند کرده و به دنبال برکه گشت. برکه را نیافت و لاجرم ما را به داخل رودخانه انداخت. ما چون کمتر در جریان حواشی دربار بودیم و هنوز متوجه نشدیم چطور این شوالیه ها و شهربانان و شورا با شما رفت و آمد میکنند، فراتر از اندازه خود را درگیر نمیکنیم که دگربار واقعه ی خسرومیرزا برایمان رخ ندهد. طومار درباریان را تا حدودی خواندیم، و به ذکر نظراتی چند اکتفا میکنیم که شاید سوالات شما را نیز در بر گیرد:


1. قطعیتی که ما در این بازی داریم، وفاداری خودمان و شهربان مرکز است. خودمان را که میدانیم، شهربان مرکز را هم از طریق verification code.

2. خاطرمان هست که در گذشته دور ما در دربار دست به پدرسوختگی هم میزدیم. آن زمان مهدی میرزا مشاور اعظم بود که هر بار در شورا پاورپوینتی ارائه میکرد و خط و خطوطی بر دیوار میکشید که دلمان را می آزرد. اعتقاد داشت در آن برهه دربار نیاز به حکمرانی رومی دارد با سه شوالیه مدافع، پنج عضو شورا و دو شوالیه مهاجم. هر چه باشد ما در آن دوران پدرسوخته بودیم و به مذاقمان خوش نمی آمد. این قصه ها را سرودیم که بگوییم دبیر دربارت ما را به یاد مهدی میرزا در آن دوران می اندازد. همت بسیار میگمارد و بر خلاف ما پاورپوینت و جداولی چند در هم آمیخته. از نظر ما وفادار مینماید. امید است که چنین باشد. رئیس را در شورا بین خزانه دار و ژنرال میبینیم که تشخیصش برایمان دشوار می نماید. اعلیحضرت آمار و احتمال نیز از ما نخواه که هنوز هم گاهاً کابوس ریاضی مکتب را میبینیم.

3. در مورد بستگانت هر چه گویم سخن مفت رانده ام. بیشرف را لابلای خطوط نیافتم. تنها ملکه ات را میشناسیم که میدانیم سابقاً وقتی خیانت میکرد، طومارهایش نیز پر حرارت میگشت. حرارتی از طومارهای وی تا بدینجا نگرفتیم که این نشانه خوبی در مورد اوست. نظر در خوری در مورد بستگانت ندارم. ملکه حس بهتری به ما داده است ولی اطمینانی به هیچ یک ندارم.
 
دربار
نوشته‌ها
5
پسندها
1
امتیازها
0
تحلیلم در مورد رئیس خائنین که ساعت ۹ صبح شنبه به وقت ایران نوشته بودم:

در پست قبلیم اعتقاد داشتم که ژنرال رئیس خائنین است. اما بعد از اعلام گاد مبنی بر تیر خوردن شوالیه زرین، برای من واضح شد که ژنرال وفادار است. زیرا فقط او ادعای مسلح کردن شهربان را کرد و دقیقا شب بعد شوالیه خائن کشته شد.

همچنان سر حرفم مبنی بر وفادار بودن دبیر دربار هستم. با استدلال های اشتباه شوایه سیاه و خود دبیر دربار (به دلیل پیش فرض اشتباه، والا از نظر منطق درست بود) و موافقت ملکه با این استدلال ها، در شرف اجماع برای شوالیه شمال بودیم. و دبیر دربار قبل از توضیحات بنده مبنی بر پیش فرض اشتباه، شهربان شمال رو وفادار اعلام کرد و با همان استدلال اشتباه، ملکه رو خائن نامید و ترسی از استعلام خزانه دار نداشت. پس ایشان هم وفادار هستند.

و اما میرسیم به رئیس خائنین مشاور اعظم. جناب مشاور اعظم شما رزومه خوبی نداری. شما با اینکه میتونستی شهربانی رو مسلح کنی ولی نکردی. چون خائنی و نمیتونستی.

دقیقا در زمانی که گاد پستش مبنی بر سرعت دادن به بازی را داد شما حضور داشتید و لایک هم کردید. (قطعا گاد بدون موافقت شاه و رئیس خائنین همچین تصمیمی نمیگیره) و شما که خیلی کم فعال بودی، دقیقا در اون زمان مثل شاه حضور داشتی.

نکته بعدی، بدیهی است که وقتی در شرف مهمانی هستیم، مشاور اعظم از بستگان شاه پرسش کند، اما دقیقا بعد از اینکه گاد تصمیم گرفت این قابلیت را برای مشاور اعظم ببندد، مشاور اعظم استعلام شهربان مرکز رو گرفت. (اینجا گاد خواست عدالت رو برقرار کنه و به رئیس این اجازه رو بده که طبق دستور خدا نمیتوانسته در مورد بستگان شاه اطلاعاتی به بازی ارائه کنه)
چون اگر خودش داوطلبانه میومد استعلام شهربان رو میگرفت، بهش اعتراض میکردیم که چرا استعلام بستگان رو نگرفتی! و اینجوری برای همه واضح میشد که مشاور اعظم خائنه. (سودش واسه ما این بود که به وفادار بودن من ایمان میوردید و حرفم در مورد شاهزاده رو بی درنگ قبول میکردید.)

حالا اگه در مورد بستگان سوال میکرد و راستش رو میگفت، که خب بهمون کمک میکرد! و واضحا هدفش این نیست.
اگر هم دروغ میگفت، از این میترسید که ما به خائن بودنش پی ببریم و از اطلاعاتش استفاده عکس کنیم. که خب این هم براش بد میشد.
پس بهترین راه واسش این بود که گاد این قابلیت رو ازش بگیره.

همه اینارو گفتم که ثابت کنم خودم وفادارم. اما این قضیه هیچ کمکی بهمون نمیکنه 😂 چون من که نمیدونم بعد از استعلام شاهزاده خیانت کرده یا نه 😂



———————————————-

تحلیل هایی که الان میخوام اضافه کنم:

دبیر دربار همین گیج بودنت که با تاخیر تازه متوجه میشی شهربان جنوب خائن بوده، و نمیدونی رئیس خائنین نمیتونه به شهربان اسلحه بده (مرگ شوالیه زرین توسط شهربان) یک دلیل دیگه واسه وفاداریته. ژنرال ادعا اسلحه دادن کرده، فرداش شوالیه زرین با تیر کشته شد! این یعنی وفاداره دیگه. دقت کن. داشتی سلطنت رو یه تنه شوهر میدادی با تحلیل هات. اون از اتهام به شهربان شمال! اون از اتهام به ملکه! الانم که متوجه وفادار بودن ژنرال نیستی.

خب مشاور اعظم الان چی گفت دقیقا؟ طرف خودش داره داد میزنه که رئیس خائنین هست. جناب میشه بگی تا اینجا چه کمکی به سلطنت کردی؟

ملکه چرا به سوالم جواب ندادی؟؟؟؟ نامه سوم رو گرفتی و رد کردی یا فقط یه نامه دریافت کردی؟؟؟؟

شاهزاده تو هم به این سوال جواب بده.
 
دربار
نوشته‌ها
12
پسندها
4
امتیازها
0
سرکار خانم خزانه‌دار، چرا فکر می‌کنید خداوندگار حکمتش را براساس مراد ما بندگان می‌چیند؟ اینکه پرسش بستگان را برای مشاور اعظم منع کرده حتما حکمتی فراتر از درک ما دارد و خداوندگار به خواست خود مشاور اعظم چنین چیزی اعلام نمی‌کند! این کفر است! نارواست! شرم بر شما باد.

با تحلیل مایع‌وار‌تان بنده را ببشتر به این اطمینان رساندید که خودتان رئیس الخائنین هستید. دو حالت دارد؛ یا ملکه را جذب کرده‌اید و با ورودتان به بازی و اشاره کردن به نکته‌ی دروغ گفتن پادشاه (که شاید حتی از اتفاقات شب اطلاعاتی دارید که چنین نکته‌ای به ذهنتان رسید) تلاش کردید اتهامی که بنده به ملکه وارد کرده بودم را رفع کنید؛ یا شاهزاده را جذب کرده‌اید و با پرسشتان تلاش می‌کنید او را بیگناه جلوه دهید.
ضمنا در آن حالت بعیدی که بنده درباره‌ی ژنرال گفتم، شهربان خائن شوالیه زرین (در آن صورت بیگناه) را با حدس کشته نه با اسلحه. یعنی عقلمان به این چیزها می‌رسد. حال مهم نیست دیگر.
 
دربار
نوشته‌ها
11
پسندها
3
امتیازها
0
زن مومنه خب اگر گرفته بودم ميگفتم ديگه اين چه سوال بيخوديه تو پست قبل گفتم تمام اطلاعاتي كه داشتمو وارد بازي كردم ، از من بكش بيرون من نيستم
 
دربار
نوشته‌ها
5
پسندها
1
امتیازها
0
همین که شما هنوز فکر میکنی ۱ هزارم درصد امکان داره شوالیه زرین خائن نباشه. یعنی گیجی 😂 گیجی مثل تو قطعا وفاداره. رئیس خائنین روش نمیشه تا این حد خودش رو به گیج بودن بزنه.

واسه همین ۳۵٪ به ژنرال احتمال خائن بودن دادی؟ از کی تاحالا ۳۵٪ «بعیده»؟؟؟

۳۵ درصد؟؟؟؟؟؟ 😂

من اگه خائن بودم اصراری به وفاداری تو و ژنرال نداشتم. از سوتی های بی شمارت بهت انگ خائن بودن میزدم، یا از سوتی های وحشتناکت استفاده میکردم و ژنرال رو خائن میدونستم.

نه واقعا ۳۵٪؟؟؟ 😂😂😂😂😂😂

همین که اگر فرض کنیم من خائن هستم، همچنان نمیدونی هدفم سفید کردن ملکه ست یا شاهزاده، خودش گویای همه چیزه.

به نظرم‌ استراحت کن.

ملکه واسه چی ناراحت میشی وقتی میخوام همه چیز شفاف گفته شه؟ به کی ضرر میرسه اگه همه شفاف حرف میزنیم.

الان شما، شاهزاده و برادر شاه باید به اعضای سلطنت جواب پس بدید.

سوال بعدی.

واسه چی شانس خائن بودن مشاور اعظم رو صفر مطلق میدونی؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش:
دربار
نوشته‌ها
11
پسندها
3
امتیازها
0
غير شفاف گفتم مگه همه چي شفافه

ميدوني چون مشاور اعظم رييس خاعنينه و من ميشناسمش ب اون خاطر صفر گرفتمش!

الان من چي بگم انتظار چه جوابي داري ازين سوال؟ يه ديقه فك كن بعد بنويس خدايي

نوشتم تو پستم كه ، تحليلش با شما من حسي ميگم فلانه بيساره من اگه خاعنم باشم مگه ميتونم بفهمم رييسو؟ اي بابا
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
تا ۳۰-۴۰ دقیقه دیگه حدودا که شاه پست بده، هر حرفی دارید بزنید.
بعد از پست شاه هیچ‌کسی حق پست دادن نداره.

تاپیک هم نمی‌بندم. کسی پست بده، بار اول پاک می‌شه بار دوم گادکش.:دی
 
دربار
نوشته‌ها
9
پسندها
10
امتیازها
0
به نام خدایی که حیات و ممات همه در ید قدرت اوست


سالها پیش، وزیری داشتم به نام نستوه السطلنه، پایه حکومتم بود، آرامش قلبم بود. نابغه ای بود برای خودش، عمر و عاص زمان بود. یادم هست در ابتدای حکمرانی ام، خشک سالی پایتخت رو فرا گرفت. من و نستوه السلطنه آن زمان هر دو تازه کار بودیم و نمی دانستیم باید پیش بینی غلات کنیم برای رعیت مادر مرده. قحطی آمد و جان رعیت به لب آمد، به وزیر گفتم، وزیر، برو از فرنگ کمی غلات وارد کن، گفت پول نداریم، گفتم استقراض کن، گفت به صلاح ملک و ملت نیست، گفتم مردم میمیرند، گفت شاها مهم نیست، انسان ها در شماره تاریخ می آیند و می روند، اما آنچه در تاریخ از شما می ماند تصمیمات بزرگی است که میگیرید، نه قضاوت رعیت بر اساس حال فعلی اشان.

گفتم اصلا انسانیت و مردم دوستی به کنار، خب چه کنیم، اگر رعیت به ستوه آید، خانمان را میسوزد، گفت که قبله عالم، نوروز نزدیک است به حرم علی بن موسی الرضا برو، عالم شهر رو خبر کن و مردم رو به نماز باران فرا بخوان، که اگر چنین کنی، پیروز آسمانها و زمینی، گفتم وزیر چه میگویی، چطور میشود که باران نیاید و باز هم ما پیروز باشیم، گفت شاه جوان، با نماز باران و دعا، همه چیز را گردن خدای مردم و امامشان بینداز، اگر باران آمد که رحمتی است که به واسطه نظر خدا به شاه، ارزانی شده و اگر نیامد، هم حکمت خدا بوده و مردم بر آن صبر می کنند.

حال ای درباریان، در این لحظه که دربار ما در این مقطع تاریخی به سر می برد، در احوال شما بس اندیشه کردم. حقیقتا می دانستم که شما، چیزی بیشتر از آنچه خود می دانستم به من نمی دهید. اصولا برای همین است که به دموکراسی اعتقادی ندارم، با این حال امروز را ترتیب دادم تا بگویید و بر سر هم بکوبید و بحث کنید، تا بلکم چیزی از آن استخراج شود گرچه احتمال آن را بس کم میدادم. صرفا فضا را گذاشتم تا حجت را بر همگان تمام کند، بلکم تاریخ فردا نگوید که شاه خود رای اگر گذاشته بود بحث رخ دهد اتفاق دیگری افتاده بود.

من در تمامی دوره فتنه، ظهر ها در شمال بودم، در واقع روز اول صرفا بخاطر مزاج خودم شمال را انتخاب کردم و روز دوم نیز از قصد به تکرار اهداف دست زدم، اما از روز سوم که شوالیه مرد، تصمیم گرفتم که با توجه به اینکه احتمال خیانت شوالیه ها از 1 به 3 به 1 به 2 کاهش پیدا کرد، تنها به شمال بروم و البته بعد از وقایع روز و شب شوم سوم و کشتار جمعی رخ داده شده، بر من قطعی گشت که شمال امن ترین بخش از قلمرو من است.

شب اول و دوم را به طور اتفاقی و برای سیو کردن امکانات کاخ، در خانه برادر لالم گذراندم، و در شب سوم، بعد از اینکه شوالیه سپید مرد و حس خطر کردم. تنها به پیش ملکه ام رفتم.

در نتیجه در مفروضاتی که در جلسه قبل مطرح کردم، فرض منطقی یک صحیح بود، در واقع شهربان شمال قطعا بیگناه بود، شهربان مرکز، ملکه و برادرم نمی توانستند در کشتار شب و روز سوم تاثیری داشته باشند و قتل دوم یا توسط شاهزاده خریداری شده صورت گرفته است و یا توسط شهربان جنوب و شکی در این مطلب نیست.

من تمامی دیروز و امروز را در احوال شما تفکر کردم. بحث های شما را برعکس آنچه وعده کرده بودم خواندم و احساسی هم نسبت به هر یک از شما پیدا کردم. اما اهالی دربار، بدانید و آگاه باشید که ما دو احتمال جدی داریم.

1- شاهزاده قتل کرده باشد، که در نتیجه آن قطعا خزانه دار زیبا روی رئیس است. و نکته این است.
2- شاهزاده قتل نکرده باشد، که در نتیجه آن شهربان جنوب قتل کرده است.

همین، تمام دیتای قطعی ککه از وقایع داریم همین است و لاغیر، در واقع اگر خزانه دار خائن باشد، شاهزاده هم به احتمال 99 درصد خائن است و اگر نباشد، هیچ دیتایی از خیانت هیچ یک از اعضای خاندان سلطنتی نداریم و همه چیز صفر است.


اما اطلاعات جانبی که من میدانم و شما نمیدانید.

من هیچ گاه به جنوب و همچنین نزد شاهزاده ام نرفتم. در واقع من به ترتیب: در خانه برادرم، در خانه برادرم، نزد ملکه و در کاخ، در خانه برادرم، نزد ملکه و در کاخ، در خانه برادرم گذراندم. یعنی بعد از شب سه که من بی بدل شدم. دوبار نزد برادرم و یک بار نزد ملکه بودم و این فرصت بود که اگر آنها مرتکب قتل نشده اند مرا ترور کنند.

در ظاهر این اطلاعات نشان می دهد که احتمال ملکه و برادر کمتر از شاهزاده است. اما من هر آینه خود را جای رئیس می گذارم. از نظر من رئیس آدم کاردانی است که به هر دلیلی تیرهایش به سنگ خورده. اگر من رئیس بودم، به هیچ عنوان بعد از آن قتل عام ناموفق در صورتی که سهمیه باقی مانده ام قتل خاندان سلطنتی بود، اونها رو فدای کشتن شاه نمی کردم. چرا ؟ چون بودن شاه فعلی و انتخاب 2 سالم از 3 نفر که احتمال صحیح (33) به خطای آن (67) است، و بازی را گنگ نگه میدارد را بسیار گوارا تر و بهتر میدانم تا اینکه یکی را تا حدی برای سایرین شو وحتی وارد ریسک وصیت شاه شوم.

از طرفی، با توجه به اینکه دو نقش امکان استعلام وضعیت خیانت اعضای خاندان سلطنتی را داشتند ( ولو یکی از آنها خائن باشد )، من اگر رئیس بودم، با توجه به اینکه تایم قبول کردن نهایی عضو سلطنتی برای من نا محدود بود، نامه هایم را به صورت عادی ارسال می کردم، اپلای اعضای خاندان را می گرفتم، اما خودم اپلای نمی کردم تا استعلام ها حتی المقدور همگی انجام شود و بعد در آخرین فرصت ممکن او را جذب می کردم و این برایم گواراتر از قتل شاه و ورود زود هنگام به پروسه جانشینی بود. ضمن اینکه این امکان را داشتم که شرایط بازی را رصد کنم و در صورتی که دو یا سه عضو اعلام آمادگی کرده بودند، انتخاب آزادانه ای را داشته باشم.

با توجه به دو مورد بالا و در نتیجه در دیدگاه من اینکه برادر و ملکه فرصت کشتن مرا داشتند و نکشتند، احتمال گناهکاری آنها را کاهش نداده و احتمال گناهکاری شاهزاده را بالا نمی برد.


از طرفی، اینکه برادر شاه لال است، دو وجه دارد:

1- واقعا لال است، پس احتمال خیانت او کمتر است
2- واقعا لال است/ نیست، در نتیجه اتفاقا رئیس روی جذب یک عضو لال سرمایه گذاری می کند و از او می خواهد این را ادامه دهد که هیچ چیز از او در بازی نباشد و شاه و سایرین هم به همین فکر کنند.

با توجه به اینکه هر دو گزینه بالا برایم محتمل است، در نتیجه من اگر بخواهم که خودم انتخابی کنم، ترجیح میدهم گزینه دوم رو ببینم و حاضر نباشم که یک لال اقدام به قتل من کند.


با اطلاعاتی که گفتم و فکر می کنم تمام گزاره هایی است که ما از بازی داریم، یک گره مهم داریم و آن هم وفاداری و عدم وفاداری خزانه دار است، من بسیار در این مورد اندیشه کردم.

خزانه دار باهوش است، چون آن زمان که همه غرق در بخش گمراه کننده پست من بودند و فکر این بودند که من به جنوب رفته ام. او گره بازی را باز و اطلاعات را به بازی اضافه کرد که این هم دو وجه دارد:

1- واقعا باهوش بوده و کشف و شهود کرده
2- واقعا باهوش بوده، اما اطلاعاتش بیشتر از بقیه بوده و با اطلاعات مهندسی معکوس کرده. و نتایج مهندسی معکوس را جهت اعتماد یابی گفته.

راستش، این معما واقعا جواب منطقی ندارد. جواب حسی دارد. شاه هم حسی کرده که در نتیجه نهایی دخیلش می کند. ضمنا شاه سعی کرده با گزینه حذفی نیز به بیگناهی و گناهکار بودن سایر اعضای شورا فکر کند، از نظرش با توجه به چیز هایی که خوانده احتمال پاک بودن دبیر شورا بیشتر از سایرین است، در مورد ژنرال موارد متضادی وجود دارد، و مشاور اصفهانی نیز دو طرفه به شاه حس می دهد گرچه حس مثبتش بیشتر است. در نتیجه از این نظر هم به نتیجه ای نرسید. ضمنا دلایلی که علیه هم یا له خودتون استفاده کردید هم تقریبا بدرد عمه رعیت می خورد.

در نتیجه تمامی این موارد، ما طرف هستیم با شاهزاده ای که شائبه قتل دارد، اما کم احتمال است، و شیرین عقل نیز هست، برادر لالی که هیچ چیز از او نداریم و ملکه ی هوسرانی که هنوز نمی داند شاهش کیست.

فلذا شاهنشاه شما با توجه به سنس شخصی و در حالی که مطمئن است که فکتی وجود ندارد که گزینه ای قطعی به بازی سرازیر کند و از این نظر خیالش آسوده است، با در نظر گرفتن اینکه در صورتی که اشتباه کند، شما یک شانس دیگر برای ایستادن جلوی خیانت دارید، از بین پسر مشنگ و برادر لالش، که هر دو گزینه های بیشتر محتمل شاه هستند، و بر اساس اقبال و کواکب حکم به حضور ملکه بزرگ و برادر شاه در مهمانی می کند.


اگر پادشاه ماندم که در مورد زنده ماندن یا مردن شاهزاده خائن تصمیم میگیرم. و اگر دیگر شاه نبودم، شمایید و رای هایتان و آرزوی موفقیت من برای شاه آینده این سرزمین.


و این بود پاسخ به تاریخ، شاهنشاه ایران زمین. بدرود.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
خب. طبق فرمان شاه، شاهزاده به میهمانی دعوت نشد. شاهزاده وفادار بود. متاسفانه شاه در میهمانی مسموم شد و به قتل رسید. جنازه شاهزاده هم در خانه‌اش پیدا شد. بدون این‌که پیامی این‌جا ارسال کنید و سوالی از گاد بپرسید، فقط یک اسم از بین ملکه و برادر شاه را در تلگرام به پویا بفرستید. همین. نتیجه به‌زودی اعلام می‌شود.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
آرا:

دبیر دربار (رئیس): به برادر شاه
خزانه‌دار به برادر شاه
مشاور اعظم به ملکه
ژنرال آنلاین نبود.
هر سه شهربان به برادر شاه.:))

در حالت عادی منتظر ژنرال می‌بودیم که تشریف بیارن و رای بدن، ولی الآن دیگه اکثریت مشخص هست و 3 به 1 با 3 به 2 فرقی نداره.

خائنین برنده شدن. هرچند بعدا مشخص شد که شاه بدل سومی داشته که میهمانی شرکتش داده. بعدش برگشت و همه رو اعم از خائن و وفادار گردن زد.:دی

شاه عزیزمون امیر بود.
ملکه عرفان، شاهزاده آریا، برادر شاه چاوش:دی
مشاور اعظم محمدحسین، خزانه دار اشکان (دو روز اول سحر بود، رفت سفر و جایگزین شد)، ژنرال فری. دبیر دربار هم آرش.
شهربان شمال امین خلفی، مرکز محمدامین و جنوب که خائن بود، امین.
شوالیه سیاه اشکان، سپید هادی و زرین که خائن بود هم سورن.

تبریک به خائنین و سپاس از شاه گرامی.

تشریف بیارید در گروه. فحش هم آزاده.:))
 
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین