امین جان من هیچوقت مهسا رو بازپرسی نکردم.
با دلیل اشتباه، منو درست حدس زدید.
واسه همین هم هست که بعد از اینکه اعلام شد بازپرس هستم، کسی اینو دلیل مافیا بودن مهسا ندونست. چون حتی از دید بقیه هم بازپرس بودن اشکان دلیل بر گردن گرفتن مهسا نبود.
امین جان من هیچوقت مهسا رو بازپرسی نکردم.
با دلیل اشتباه، منو درست حدس زدید.
واسه همین هم هست که بعد از اینکه اعلام شد بازپرس هستم، کسی اینو دلیل مافیا بودن مهسا ندونست. چون حتی از دید بقیه هم بازپرس بودن اشکان دلیل بر گردن گرفتن مهسا نبود.
با عرض ادب و درود اصلا مهم نیست که چیکار کردین شما، مهم اینه چه دیتایی وارد بازی کردین. دیتایی که وارد بازی شده این بوده که با نقش بازپرس استعلام مهسا و عرفان رو گرفتی و عرفان با نقش شهروندی از بازی بیرون رفته. شهروند هم براساس دیتای بازی باید بازی کنه. حالا اینکه چرا داشتی با اون نقش کسایی که استعلامشون رو نگرفته بودی رو گردن میگرفتی و علاوه بر شو کردن نقش اصلی خودت داشتی شهروند رو میدادی بیرون بحث دیگه ایه که باید با تیم شهروندی در موردش بحث کنی ولی ما براساس چیزی که میبینیم بازی میکنیم حتی اگه اشتباه باشه و به چیزی که نمیبینیم آگاه نیستیم.
اول از همه بگم که همتون چقدر قشنگ بازی میکنید. نگارش و بیان کردن حرف هاتون زیباست. از همه جالب تر تحلیل هاتون فوقالعاده ست.
شاید یه روز بتونم مثل شما خوب بازی کنم، ولی فکر نکنم هیچوقت بتونم انقدر خوب و جامع تحلیل کنم.
تو این پست میخوام خط فکری تصمیماتم رو با توجه به اطلاعاتم توضیح بدم.
خب وارد یه بازی جدید شدیم که روی قوانینش خیلی تسلط نداریم.
حدس میزنم که کمترین سابقه مافیا بازی کردن بینتون رو من داشته باشم.
و خب به دلیل تازه وارد بودنم شناختم از شخصیت افراد کمتر از بقیه ست.
مهمونی ای رو فرض کنید که افراد با زبانی که روش تسلط ندارید صحبت میکنن، و شما تو اون جمع فقط یک نفر رو خوب میشناسید که اتفاقا اون فرد تسلط بسیار بالایی در اون زبان داره. طبیعیه که ساعت های اولیه مهمونی کنار اون شخصیت آشنا باشید.
در فاز صفر بازی، همه حداقل یک پست در مورد بالانس بازی گذاشتن. اطلاعاتمون در مورد مافیا و دیگر نقش ها در حداقل ترین حالت ممکن هست.
از پست پویا اطمینان بالایی داشتم که مافیا نیست. ولی حتی اگر مافیا هم بود، نکات رو خوب آنالیز میکرد و در خدمت شهر بود. از اونجایی که در فاز صفر اطلاعات کمی تو بازی هست، شناخت شخصیت مهمترین فاکتور اون فاز میشه. در این فاز من باید به خودم اعتماد کنم یا پویا؟ خیلی واسم واضحه که پویا انتخاب درسته. مخصوصا اینکه ادعا کرده بود روی نقش ها و قوانین بازی مسلطه. انتقادی که من همیشه از تازه وارد ها میکنم اینکه به کسایی که تجربه بیشتری دارن اعتماد نمیکنن. به نظر خیلی مهمه که بدونیم تو چه چیز هایی خوب هستیم و تو چه چیز هایی بد. بعد از شناسایی نقاط ضعف، کافیه از کسی که در اون نقاط خوبه کمک بخوای. به همین راحتی. تو چیز هایی هم که نقطه قوتت هست اعتماد به نفس کامل داشته باش و جهان رو مجبور کن که پیرو تو باشن.
فاز یک شروع میشه…
ترسا گزینه اصلی هست. در اون زمان من به رضا مشکوک بودم. پویا گفت اشکان رای ت رو از رضا بردار، یا به ترسا رای بده یا رای پرت. همین کافی بود که رای ام بشه ترسا.
۵-۶ تا رای میاره و به دفاعیه میره. فقط ۳ نفر بهش رای میدن!
اولین اتفاق بازی که نفهمیدم چرا شهر به ترسا رای نداد!
وقتی این شرایط صورت میگیره، یعنی ترسا پوش مافیایی نشده! و واضحه که در فاز بعدی رای میاره!
خب اینکه ما در فاز یک شهروند رو اعدام کنیم، خیلی بهتر از اینکه در فاز دوم اینکارو کنیم!
از اون طرف مافیا هم ترجیح میده ترسا اعدام نشه و همچنان در فاز بعدی گزینه اعدامی باقی بمونه!
به نظرم شهر هایی که در فاز یک به ترسا رای ندادن اشتباه کردن، بجز محمدحسین که فاز دوم هم بهش رای نداد. این قابله درکه. ولی رای ندادن در فاز یک، ولی رای دادن در فاز دوم رو نمیفهمم.
این تحلیل واسم کافی بود که پویا و هادی واسم سفید شن. و به امین کیپی شک کنم! تنها کسی که رای اول رو داد ولی رای دوم رو نداد! این قضیه رو بلافاصله مطرح کردم، ولی از طرف کسایی که سفید داشتمشون حمایت نشدم.
فاز دوم شروع میشه…
ترسا با ۱۰-۱۱ تا رای اعدام میشه. نقشش هم گفته میشه، ولی من میتینگ هستم و نمیدونم تو بازی چی شده. فقط میدونم محمدحسین ازش دفاع میکرد. آرش ۱۰۰ تا مسیج داد که اقا بیا بگو کیا رو میخوای بپرسی، و من محمدحسین و رضا رو انتخاب کردم. آرش: همدست.
حالا تازه رفتم تو سایت و دیدم ترسا شهر بوده.
دوباره به آرش مسیج دادم که اگه اول سایت رو چک میکردم محمدحسین و رضا رو انتخاب نمیکردم.
ولی بد هم شد. جفتشون واسم سفید شدن. حالا با احتمال بسیار بالا ۴ تا سفید دارم. پویا، هادی، محمدحسین و رضا.
از اون قضیه که میتینگ بودم و آرش همینطوری مسیج داد که بیا نقش شبت رو انجام بده استفاده کردم، و داستان خیالی که من تیر خوردم ولی دکتر رو درست تشخیص دادم به ذهنم رسید. اینطوری در صورت پرسش اینکه خب حالا دکتر کیه، میتونستم غیر مستقیم محمدحسین یا رضا رو سفید کنم. که کارگردان وارد عمل شد…
امیر گفت: صبر کن ببینم، من که دیشب اجازه شلیک به مافیا رو ندادم. دیگه از این نقشه ها نکشیا.
پیش خودم گفتم ای بابا، این قضیه احتمالا ادامه پیدا نکنه. ولی خب چیزی رو هم از دست ندادم.
بیشتر که فکر کردم فهمیدم امیر ناخواسته منو واسه همتون سفید کرد! اگه نیم درصد مافیا بیاد همچین اشتباهی کنه و به دروغ بگه من تیر خوردم، آیا کارگردان درجا میاد ادعاش رو رد میکنه؟
خلاصه آخرش خوب شد که سفید شدم.
یاسین تو تحلیلش گفت شک روی اشکان زیاد بود. و ممکن بود اعدام بشه.
در هیچ لحظه ای از بازی حتی خطر اعدام شدن رو هم حس نکردم، مطمئن بودم در دفاعیه فکت هایی رو میارم که حتی مافیا هم روش نشه بهم رای بده.
خب ۴ نفر که واسم سفید شدن، پس مافیا کیه؟
بیشترین شک رو به مهسا داشتم.
پیش خودم گفتم قبل از اینکه بخوابم مهسا رو گردن بگیرم. ببینم واکنش خودش و بقیه چیه.
ولی خب باز هم توسط کسایی که سفید داشتمشون حمایت نشدم. واکنش خود مهسا هم عالی بود! به نظرم بهترین رفتار ممکن رو در مورد این قضیه داشت.
از مهسا عقب نشینی کردم و رای ام رو به عرفان تغییر دادم. (اتفاقی که باعث شد مافیا فکر کنه بازپرسم و مهسا-عرفان رو پرسیدم. واقعا همچین فکری کردید؟ انقدر تابلو؟) ۲ تا منفی رو اشتباهی ضرب کردن و مثبت شد!
گذشت تا اینکه محمدامین اون اشتباه رو کرد! برداشتن نقش جایزه بگیر رو نمیگم! دلایلش واسه اینکار رو میگم!
یه جا اشتباهی فکر کرد هادی ادعای جایزه بگیر بودن کرده، و بلافاصله ادعاش رو پس گرفت. بعد که فهمید هادی این ادعا رو نکرده ادامه داد!
اولش کل دفاعش این بود که خواست جایزه بگیر واقعی بیاد بالا، میگفت این اتفاق به نفع شهره.
اما وقتی ازش پرسیدم پس چرا به هادی شک کردی که جایزه بگیره؟ یه قسمت از قانون رو اورد که درست یادم نیست ولی انگار کار وکیل به مشکل میخورد اگه جایزه بگیر (هادی از نظر اونا) به دفاعیه میرفت.
خودش انگیزه مافیا واسه بالا اومدن جایزه بگیر رو توضیح داد! Huge mistake
محمدامین که ۱۰۰ مافیا شد. امین هم با دفاعی که از محمدامین میکرد شده بود مافیای ۹۹ درصدی.
پست گذاشتم و از شهر خواستم که بین محمدامین و امین، محمدامین رو اولویت بذارن.
به محمدامین رای یک دادم و در اولویت اول گذاشتمش.
هادی با لباس و وکیل اعدام شد.
شب میشه… میدونستم که روز بعد محمدامین رو قطعا اعدام میکنیم. امین هم که ۹۹٪ مافیاست که خب لباس میگیره. میمونه اون سومی!
امین کیپی!
به همراه یاسین بازپرسیش کردم و در اومد که ۲ ساید مختلف هستن و بووووووووووم!
با حدس «درست» (اشتباه تر از این نمیشد) مردم!
در تحلیل هم که امین کیپی توضیح داد که اگه میدونستن کشته های حدسی، بدون لباس اعلام میشن، من رو به «درست» حدس نمیزدن چون به «اشتباه» مافیا بودن مهسا تابلو میشد!
هرچی میکشم از دست آرشه 😭😭😭 کافی بود از اول بگه کشته های حدسی بدون لباسن 😭
سلام و درود من واقعا شرمنده شدم از بابت تحليل ، وقت ازادم واقعا كمه اصلا نميتونم بشينم پاي سيستم ، ٢٠ روزه حتي سريالم نديدم 😔
خسته نباشيد ميگم ب عارش بخاطر برگزاري اين دور سنگين ، واقعا وقتي ب گادي فك ميكنم تن و بدنم ميلرزه ، خيلي سخته ، فك نكنم بتونم گاد شم ب شخصه ، خصوصا با اين تنوع نقشاي جذاب و برهم كنششون ، عليرغم هر چيزي ك تو بازي بود من واقعا تشكر ميكنم و دمت گرم ميگم بهش
من يه دور خوب بعد گاد كش شدن تو دور ٩ ب عارش بدهكار بودم كه عذاب وجدان داشتم ، با اينكه تقريبا از پارسال زده شده بودم از بازي و حوصله و اعصابم نميكشيد خودمو مقيد كردم كه به بازي خوب بايد بكنم براش ، بيكار هم شده بردم و وقتم زياد بود خلاصه تصميم گرفتيم با عارش كه برا اينكه انگيزم زياد بشه نقش بيگناهي وردارم ، البته اطمينان نداشتم ب خودم ك حوصلم بمشه برا همبن تضمين گذاشتم ك اگه ريدم ب نقش بيگناهيش چيكار ميكنيم كه گف يه كاراموز دارم ميدم ب اون نگران نباش
خلاصه بازي شروع شد و تفنگدار شدم ، دوسش داشتم چون فاز شب خوبي داشت و تو روزم اعتماد ب نفس خوبي ميداد ، اقا من پست شروع رو دادم ، بهترين پست شروع بيگناهي و گناهماري اين ٨-٩ سال بازيم بود ! هر چي خوداگاه و ناخوداگاه بيگناهي ك داشتم رو روانه اون پستم كردم ، وقتي خوندمش قبل فرستادن حظ كردم گفتم خودشه ، بيگناهي ميباره ، هر كي ايراد بگيره و گير بهم بده سر اين پست برام گناهكاره ، اكثرا گفتن حس خوب ميده عرفان بعدش ، جز ممل ازونجا حسم منفي شد بهش ك درست درومد .
از شانس خوب با بدم روز دوم فاز صفر من رفتم سر كار و تو تاپيكم گفتم از ٩ صب تا ١١ شب درگير بودم روزاي اولم بود اصلا نميشد گوشي دست بگيرم ، خلاصه اعصابم خورد شد و تف و لعنت فرستادم ك شانس من و عارشه هر سري ي كار پيش مياد ، اول خواستم انصراف بدم ، ماشالا همه هم يكسره تو تاپيك سينه خيز ميرفتن و ٢٠٠ صفه جلو رفت تو فاز يك و دو ، خلاصه اونطور ك ميخاستم نتونستم تو متن باشم ولي ميخوندم كه عارش گفت تا جمعه برسون خودتو بعدش دو روزه ميشه راحت تره و من اجابت كردم و اين شد ك كمي كمتر ولي سعي كردم برسونم خودمو ب بحثا چون برام مهم برد هم نقشم بيگناهي خفن برد هم بخاطر عارش تموم تلاشمو كردم ك با گوشي در جريان بمونم ، بازي سخت شد با اعدام ترسا ، كه خب اشتباه كل شهر بود بنظرم ولي خوش گذشت در كنارتون ، اول بازي پويا رو ك از پست اولش بيگناهم ديدم ، با ادعاش ٩٩ پارتيزان بود برام اون هيچ ، ممدحسين هم از پست اولش حسم مثلت بود بهش ، بهد اون پست توضيحش ك چرا اونطور برد هم بالاي ٩٠ سفيدم شد و اعلامم كردم ، دوس داشتم تيممو پيدا كنم تا بازي راحتتر بشه برامون . مهسا رو دو ب شك بودم از پست اولش ك تموم حالات نقشارو نوشت ، اگه عرفان قبل ها بردم با اون پست ميپريدم بهش ، ولي از يه دوره اي ب بعد تصميم گرفتم روند و رفتارمو با مهسا عوض كنم و ديگه اون تريگرهام فعال نشن چون يبار بد تشخيصش دادم اون قديما ، ازون ب بعد محتاط ترم بهش ، گفتم بيتم بگم سفيدمه كه واكنششو بگيرم ، البته ممدحسينم همين بود ميخاستم ببينم چيه رفتارش در قبالم ولي مهسا كمتر از ممد حسين بود ، ميخاستم از هردوشون در ادامه بازي ببينم ك كجا از خط بيگناهي ذهنم هارج ميشن ك اونجا برم سروقتشون . ممدحسين نشد ، مهسا رو هم عمرم قد نداد و تا اونجا ك بودم خوب و سفيد و البته بدون اضافه كاري قبلنش بازي كرد.
تبريك ميگم ب برنده ها . ياسين عالي بازي كرد بعد از اعلام نقشش ، رامتين رو بيگناه نداشتم گير زياد داد بهم و حسمو نميگرفت كه مثل ممل بهش منفي شدم ولي مافيا نداشتمش ، حدسم فرعي بود ك درست بود ، تو بازي ولي نميتونستم بگم بايد فسارو روش حفظ ميكردم ك مافياس چون داشت فشار مياورد بهم منم وقت نداشتم ٢٤ اي تو تاپيك باشم . خوب بازي كرد و برد تبريك بهش.
پويا ك گفتم كاملا شهر دستش بود و برام مهم برد كه اون منو بفهمه و حسمو درك كنه كه خداروشكر بستم جواب داد . چون زعيم شهر شده بود نظرش مهم بود براي اعدام كردن يا نكردن برا همين خطابم رو اون قرار دادم كه امين كي پي ناراحت شد ، جنسشم گناهكاري بود فهميدم خلاصه پويا گرفتم پالس مثبتمو و شب نامردا از رو تحركات شبم فهميدن تفنگدارم و حدسم زدن . البته اگه نميزدن كامل وايتكس شدم بعد اون پستم و دردسر ساز ميشد براشون . البته با حدس زدنم گزينه ها محدود شد و شو سدن يحورايي خودشون . بگذريم
تحربه خوبي بود ايشالا دور بعد عارش ازينم منظم تر ميشه و حال ميكنيم . مرسي از همه اگه كسيو از قلم انداختم ب الزايمريم ببخشين الان عحله اي سر پا تو مغازه قبل از اينكه ناهار بخورم دارم مينويسم . ايشالا بشه در خدمت باشيم ❤️
شاد و پيروز باشين ولي واقعا اعصاب قديمو ندارم من نميدونم بتونم بازي كنم يا نه ، بايد بعد از نقش شرلوك تصميم بگيرم
یه تحلیل طولانی. اسمتو روش نوشتم. می خوام بیام پستش کنم بیای تو سرنوشتم.
______________________________________________________________________________
سلام به همگی. بابت دیر شدن تحلیل از آرش، پویا و همه عذر می خوام.
اول بازی خودم رو کامل توضیح بدم:
آرش که بهم پیام داد، گفتش که یه نقش برات نوشتم نیای ناراحت می شم. گفتم اسمش چیه؟ گفت شارلاتان. قشنگ دیدی که آرش بهم داره خیلی عالی و البته دقیقه
رفتم اولین چیزی که دیدم و چشمم رو گرفت این بود که ادعا آزاده. این رو خوندم خیلی خوشحال شدم. چون مافیای حضوری ای که من خیلی بازی می کردم حدود 4-5 سال پیش، ادعای آزاد بود و هرج و مرج خالص. 5 نفر ادعای کارآگاهی می کردن مثلا چیزی که اون موقع به ذهنم نرسید، تفاوت بسیار زیاد این نوع بازی و این افراد با مافیای حضوری اونجا بود. و خب نقش هایی که خیلی فرق می کرد. و تعداد افراد داخل بازی. و در نهایت میزان از خودگذشتگی بچه های اینجا و خودخواهی بچه های اونجا. مثلا اینجا اگه پویا به دلیل ادعاش حتی می رفت بیرون، بازی باز براش لذت بخش بود. چون کارش رو درست انجام داده. اما اونجا مردم حاضر بودن ببازه تیمشون ولی با تروریست بیرون نرن همچنین، ادعا توی بازی حضوری به شدت آسون تر از اینجاست. فقط کافیه سناریو تو ذهنت داشته باشی که اگر اون شخص بودی چه کسایی رو سیو می کردی یا می پرسیدی. و چند تا سر نخ تو طول بازیت بذاری. و در نهایت، بچه ها به ادعا در اونجا عادت داشتن. کم نبودن مثبت هایی که با ادعا حتی کل بازی رو خراب کردن، و همچنین مثبت هایی که با ادعای غلط باعث برد شهروندا شدن. اینجا اینطور نبود. این راجع به ادعا.
نقش شارلاتان رو خوندم خیلی خوشم اومد و خیلی خوشحال شدم که آرش این نقش رو بهم داده و کلا من رو تو ذهنش داشته این رو نوشته اولین چیزی که با حضور نقش مفتش به ذهنم رسید، ایده ای بود که بچه ها رو باهاش کچل کردم. از اونجایی که به دلیل ادعای ازاد تصمیم گرفته بودم کله شق بازی کنم و پر ادعا، اومدم پیشاپیش از بچه ها معذرت خواهی کردم و اینکه گفتم ایدم اینه نقش زیاد بازی کنم، و در نهایت با لباس یکی دیگه اعدام شم. ما هم از نقش مفتش استفاده نکنیم و یهو آخرش زمانی که کسی انتظار نداره با حدس درست مفتش ببریم. بچه ها هی مخالفت می کردن من هی میومدم می گفتم نههه من باید اعدام شم. خلاصه بازم ببخشید بچه ها. در نهایت البته من رو منصرف کردن ولی در نهایت نقش بلند کردم و اعدام شدم ناخواسته بود ولی و نمی خواستم اون نقشم رو پیاده کنم.
اتفاقات درون تیم رو امین کی پی توضیح داد. من هم اگه چیزی جا مونده باشه تو تحلیل تیم مافیا و نفرات توضیح می دم. فعلا مسیر بازیم رو می گم.
نقشم رو به عنوان تفنگدار انتخاب کردم و بازی رو شروع کردم. هر موقع پست می دادم تا فازی که اعدام شم کاملا به این باور بودم که بیگناهم. یعنی توی این بازی بیشترین باور به بیگناهیم رو در زمان گناهکاریم داشتم.
فاز صفر:
من به دلیل تحلیل فاز قبل و اینکه به اشتباه فکر می کردم همه فاز ها 2 روزه ان، به پست دادن نرسیدم. فقط یادمه که پست پویا رو خوندم. و عصبی شدم. پست پست خیلی خوبی بود و تو ذهن من یا شد پارتیزان یا جادوگری که فوق العاده داره بازی می کنه. در هر دو صورت مشخص کردن موضع در برابر این پویا الزامی شد. چون با همون پست مشخص بود یکی از مثبت ترین ها می شه. در نتیجه تصمیم گرفتم کل بازیم رو بر پایه این قرار بدم که برای پویا سفید شم.
فاز یک:
در فاز یک پویا در کنار پای سفتی که پیدا کرده بود. به من هم رای داد. همچنین تو پست شروع فازش من رو یکی از شک هاش گذاشته بود و کار من رو سخت تر کرد. اونجا من یه تصمیم مهم داشتم. وقتی بیام توی بازی موضعم رو چجوری مشخص کنم؟ بی طرف باشم بگم گیجم؟ اینطوری کم کم توی سایه میرفتم و مشخص می شدم. طرف پویا بازی کنم؟ این مسیر مسیر راحت تری بود. پویا به خوبی سفید بود و در صورت اعدام ترسا ممکن بود اعتبارش خراب تر هم بشه. اما 1- پویا کور نیست و قطعا بعد از اعدام ترسا بین کسایی که پشتش بودن دنبال گناهکار می گشت. از طرف دیگه، از اونجایی که هم ترسا هم محمدحسین برای من مثبت بودن، و در فاز یک ترسا که به پویا خیلی شک داشت بخاطر بحثشون و محمدحسین هم ابراز منفی بودن کرده بود به پویا. دوست داشتم برای اون ها هم سفید بمونم و همچنین تعداد مخالفین پویا رو کم نکنم تا دو دستگی توی بازی بیشتر باشه. 3- علیه پویا بازی کنم. در واقع سمت ترسا. این مسیر دو سر برد بود. چون با بازی درست می دونستم پویا به کسی که مخالفش بازی کنه وقتی انقدر جای پاش محکمه، کردیت بیشتری می ده و برای مثبت تر می شه. از طرف دیگه برای ترسا و محمدحسین مثبت می شدم. از طرف دیگه تعداد مخالفین پویا رو بیشتر می کردم و دوگانگی بیشتری رخ می داد. پویا هم هر چقدر کم، جای پاش شل تر می شد. همین مسیر رو پیش گرفتم. در نتیجه در پست سوال هاش خودش رو جزء مشکوک هام خطاب دادم و همچنین سعی کردم تا جایی که می تونم به پویا ایراد وارد کنم. در جواب به سوالاتش هم. با توجه به اینکه نقش تفنگدار رو تو ذهنم برداشته بودم، از عمد راجع به بند تفنگدارش صحبت کردم
در این صورت تفنگدار نقشش یکم الکی نمی شه؟ من چیزی که برای تفنگدار تو ذهنمه اینه که خودش خیلی مثبت نشه تا در معرض تیر قرار نگیره، همچنین همین اول ها که احتمال تیر خوردنش هم کمتره محافظت هاش رو کنه از افرادی که فکر می کنه مثبته، تا بعد برای تیر مستقیمش شانس داشته باشه. این صورتی که تو می گی که خوب زمانی که میاد از یکی محافظت کنه احتمال تیر خوردن خودش بالاس. فکر می کنم اول محافظت کنه بعد هوایی و بعد تیر مستقیم اون آخرا بزنه که احتمال خوردن تیرش هم بیشتره بهترین حالت باشه.
کار آموز رو باهات موافقم.
در فاز 1 به دفاع به قول هادی وقیحانه از ترسا پرداختم
در نهایت در پایان فاز 1، من جایگاهی که توی بازی داشتم رو خیلی دوست داشتم. مسیرم رو درست انتخاب کرده بودم و همونطوری که می خواستم هم شک پویا به من کمتر شد و هم برای ترسا و فکر کنم محمدحسین سفید شده بودم. زندگی خوب بود تا فاز بعد شروع شد و دوست خوبم گند زد به همه فکر هام
فاز دو:
پست ادعای نقش پویا. من رو در وضعیت ناممکنی قرار داد. از یه طرف قدرتش به شدت از فاز قبل بیشتر شد، از طرف دیگه منی که مخالفش داشتم بازی می کردم باید جوری به سمتش حرکت می کردم که تا جای ممکن به چشم نیاد. نمی تونستم مخالفش بازی کنم چون مشخصا پارتیزان بود یا پارتیزان می شد بالاخره . همچنان یه احتمال ریزی وجود داشت که جادوگر باشه البته بازی خیلی باحالی می شد اگه جادوگر بود خدایی یکم که بازی جلوتر رفت دیدم شروع شد افرادی که پویا رو دارن صد سفید می کنن و در نتیجه تیم مثبت ها راحت تر هم رو میشناسن. نقشه ای که چیدم چند تا چیز بود. 1- تا جایی که می تونم تلاش کنم به ادعای پویا شک ایجاد شه. 2- افرادی که گفتن پویا سفیده کارشون زیر سوال بره و بهشون ایراد وارد شه تا تیم نشن با پویا و پویا یا بقیه تا حدی بهشون شک کنن. 3- تغییر مسیر بدم به سمت پویا جوری که تا جای ممکن دیر اینکار انجام شه و تا جای ممکن برای ترسا مثبت بمونم تا اگر یه درصد اعدام نشد (که با توجه به برگشت های عجیب ترسا از منفی به مثبت تو بازی های قبلی واقعا بعید نبود.) سمت من بمونه. در نتیجه تصمیم گرفتم این مسیر رو توی این فاز پیش ببرم که با یک حرکت به هر سه کاری که می خواستم برسم و نقش بیگناهی رو بازی کردم که نمی خواسته پویا حدس زده بشه، در نتیجه این کار ها رو کرده:
در وهله اول ادعای پویا رو زیر سوال ببرم. پویا امان نداد و خر من رو گرفت که جرعت داری بگو پارتیزانی من که سریع گفتم نه. اما یاد حرفی که امیر تو یه تحلیل فکر کنم راجع به امین زده بود افتادم. داستانی تعریف کرده بود راجع به وکیلی که 3 بار یه حرفی که می دونه نباید رو میزنه و مورد اعتراض قرار می گیره و قاضی از هیئت منصفه می خواد حرف های وکیل رو نادیده بگیرن. اما وکیل به موکلش می گه هیئت منصفه غیر ممکنه چیزی که شنیده رو فراموش کنه. اما دلیل دوم نقشم. با ادعام بهتر شد. رضا و رامتین اومدن گفتن قطعی مشخص کن که تو هستی یا نه. در کنار اون عرفان و فکر کنم اشکان هم گفته بودن که سفیدترین فردشون پویاست. پست 286 رو دادم:
رضا، رامتین و عرفان. بین شما سه تا 1 یا دو گناهکار، حتی سه تا شاید، هست. هر سه تون نمی تونید بیگناه باشید و این رویکرد رو در برابر پویا بگیرید. اگر این شخص پارتیزانه واقعا، شما دوست دارید مفتش حدسش بزنه؟ یا رضا و رامتین، اگر پارتیزان نباشه پویا، شما دوست دارید مفتش من رو مثلا حدس بزنه که انقدر اصرار دارید؟ پویا یه برنامه ای داره می خواد پیاده کنه، از طرف دیگه هم باورش اینه که مفتش حدس بزنه حق شهر ترسوئه. این رو من ازش می پذیرم و الا این که خودش هم انقدر اصرار داشت من حتما بگم پارتیزان نیستم از نظر من کار درستی نیست. اما شما قبول کردید که اگر شهر ترسوئه باید تنبیه شه و هیچ تلاشی نمی خواد برای حدس زده نشدن پویا در صورتی که واقعا پارتیزان باشه کنید؟ این رویکرد در برابر پویا رویکرد بیگناه نیست. بینتون اگه بیگناهی وجود داره. حواسش به بقیه تون باشه. من در حال حاضر به هر سه شک دارم.
با خودم حساب می کنم، آخه پویا نقشش علم هم نداره که بخواید بگید چون پویا پارتیزانه به ترسا می خوایم رای بدیم که تکلیفتون نیاز باشه مشخص شه پویا واقعا پارتیزانه یا نه. تو این بازی مشخص شدن تکلیف پویا تنها و تنها سودی که داره برای مافیا، جایزه بگیر و جادوگر هست.
این هم بخش دوم نقشه. حالا مونده بود بخش سوم. وقتی مطمئن شدم با احتمال بالا ترسا اعدامه. پست 336 رو دادم:
پویا
وقتی ادعا کردی من حدس زدم به احتمال بالا پارتیزانی. نظرت اینه که شهر ترسو به قول خودت باید پارتیزانش رو از دست بده. از لحاظ گیم تئوری آره. اون در صورتیه که پارتیزان و مفتش جفت در یه سطح از بازی باشن و هیچکدوم از اونیکی قوی تر نباشه. اگر تو پارتیزان باشی چچون علاوه بر مهمترین نقش، مهمترین شخص بازی هم هستی، من نمی خواستم تو حدس زده شی. حتی اگه خودت نظرت این باشه. برای همین با خودم گفتم اگه ترسا مافیا و مخصوصا مفتش باشه و تیمش ببینه در وضعیت افتضاحی قرار داره و مثلا ترسا تنها داره می ره دفاعیه، قطعا از مفتش استفاده می کنن. پس من نیام این رو قطعی نکنم. هم بگم تو می تونی نباشی (که البته هنوز می تونی نباشی) و یه جوری بگم که شاید خود من باشم حتی، و هم اینکه به ترسا امید بدم که می تونه تنها کسی نباشه که می ره دفاعیه و امید داشته باشن تا نیاز به حدس نداشته باشن. قصدم هم این بود لحظات آخر به ترسا رای بدم. اگر رای اولیه نمی شد رای خروج. برای همین هم از عرفان، رضا و رامتین عصبی شدم که در صورت بیگناهی پارتیزانی تو رو قطعی گرفتن. با این کار هم ترسا اگر مافیا باشه مطمئن می شه تویی، همچنین شانسی نمی بینه برای موندن تو بازی و قطعا تو رو حدس می زنن که اگه خودش مفتش باشه افتضاحه.
فکر می کردم ترسا بره تو دفاعیه دیگه نمی شه از مفتش استفاده کرد. اما الان از آرش پرسیدم گفت تو دفاعیه هم می تونن استفاده کنن. در نتیجه راهی نمی بینم. اومدم باز هم روی پارتیزان نبودن تو مانوور بدم که دیدم خنگ نیستن که مافیا الان اگه کسی رو بخوان حدس بزنن تو رو حدس می زنن دیگه. رضا و رامتین
شما اگر بیگناه بودید باید استقبال می کردید از اون پست من. نه اینکه کنجکاو باشید پارتیزان کیه. عرفان
تو هم اومدی زرت گفتی پویا سفیدترین فرد بازیمه برام خیلی عجیب بود.
راجع به ترسا هم، دلیل از نظر من در حد خودش بود. پایه ای ترین دلیل ها که یکی بهش اتهام وارد می شد بودن. اون ها به خودی خود کافی نبودن برای منفی بودن ترسا. ولی آخر فاز قبل هم گفتم لحنش باعث شد برام خاکستری شه. قبلا هم از ترسا دیدم زمانی که مورد اتهام قرار می گیره به عبارتی ناراحت یا عصبی مصنوعی می شه. البته اینجا یکی دو جاش مصنوعی نبود. ولی بیشتر جاها از نظر من بود.
نمی شد ادعای پویا رو کاری کرد دیگه. و مجبور بودم به عنوان سفیدترین فرد شهر قبولش کنم. اگه ادعا نمی کرد همون بازی فاز یکم رو ادامه می دادم چون به شدت بهتر بود برای مافیا اون بازی. ولی پویا با اون ادعاش کار ما رو خراب کرد. بخاطر این کار هم کردیت بالایی می گیره. تو تحلیل خودش بیشتر می گم.
فاز 3:
من بعد اعدام ترسا، در تاپیک آماده بودم که واکنش یهویی بدم. خیلی فکر کردم که چی می تونم بگم. هر چی می خواستم بگم فیک می نشست برای خودم. در نتیجه صبر کردم. وقتی دیدم پویا گفته حاضره حدس بزنه، هم موقعیت برای واکنش یهویی رو دیدم، هم مطمئن بودم پویا می خواد تست کنه ببینه کی سریع جواب می ده. در نتیجه منی که هدفم این بود برای پویا سفید شم بهترین حالت بود برام. بهش واکنش دادم و از نتیجش هم راضی ام
در این فاز پویا باز سوالاتی رو مطرح کرد که من باز تلاش کردم مسیری رو برم که کمترین اطلاعات به بازی وارد شه و در عین حال به نظر برسه نگران شهر هستم که دارم اینکار رو می کنم. کلا پویا موقعیت سخت پشت موقعیت سخت ایجاد می کرد تو بازی برای من.
داشتم پست ها رو می خوندم پست 386 امیر رو خوندم پاره شدم. پیشنهاد می کنم یه بار دیگه برید بخوندی اون رو
حالا یه چیز غمگین بگم؟ بازی به اینجاهاش که رسیده بود من خیلی از خودم راضی بودم. با خودم گفتم بهترین بازی عمرم رو دارم انجام می دم. به بیشتر خواسته هام رسیده بودم و مخصوصا اینکه برای پویا مثبت شده بودم و جستجوگر.
اما ایکاش لال می شدم و این رو نمی گفتم. میرسیم به اون ادعای نقش کوفتی:
زمانی که امین گفت جایزه بگیر بیاد ادعای نقش کنه. دو تا چیز به ذهن من رسید:
1- جایزه بگیر قطعا ادعای نقش می کنه.
2- بعد از ادعای نقش جایزه بگیر، امین بخاطر این ایده خیلی سفید می شه.
من که نمی دونستم جایزه بگیر یاسینه و می خواد "جوانمردانه" بازی کنه. در نتیجه برای مدیریت بحران، که حداقل 2 نفر سفید نشن، با خودم گفتم من ادعای نقش می کنم، و اعتبار "بیرون آوردن" جایزه بگیر رو من می گیرم. از بچه ها هم نپرسیدم. ادعا کردم بعد رفتم تو گروه بهشون گفتم ادعا کردم. ببخشید بازم بچه ها. از نظر خودم مسیر درستی پیش گرفتم برای ادعای نقش. ادعا کردم، سر نخ گذاشتم که مشخص شه ادعام راست نیست بعد از اینکه بگم راست نبوده. ولی واکنشم بعد از ادعای یاسین افتضاح بود که چند دلیل داشت. یکی اینکه از اینکه یاسین جایزه بگیر از آب در اومد پنیک زدم گفتم این ول کن نیست که حالا تا من رو دار نزنه راحت نمی شه دو اینکه من از رای های یهویی تروماتیزه شدم دیگه. اون از بازی قبل و همچنین بازی ساموراییم که مهدی اعدامم کرد دروغ نگفتم شاید واقعا چرت بود اون حرف ولی گوشیم رو برداشتم قبل اینکه برم سرویس بهداشتی دیدم ئه همه دارن بهم رای می دن و یاسین جایزه بگیره. پنیک زدم نمی دونم چرا فکر کردم تو 10 دقیقه آخر فازیم. برای همین واکنشم به شدت بد بود که التماس می کردم بهم رای ندینمن نباید دفاعیه برم و اینا. در حالی که اگه با آرامش کاری که کردم رو توضیح می دادم فکرمی کنم خیلی بهتر بود.
شطرنجبازمون اشکان که راجع به این بخش می گه اینکه سود مشخص شدن جایزه بگیر رو مشخص کردم huge mistake بود، اولا که تسلط نداشتن به بازی چیزی نیست که به عنوان بیگناه بهش افتخار کنی و بگی کسی که تسلط داره گناهکاره. دوم اینکه حرفت هم منطقی نیست اصلا، مافیایی که اصلا در معرض اعدام که هیچی، حتی کوچیکترین شکی بهش نیست چرا باید اصلا به استفاده از بند وکیل روی هادی فکر کنه؟ حرفت تنها در صورتی منطقی بود که امین با من یار باشه. که اونم از اونجایی که امین گفت جایزه بگیر باید بیاد بالا قبل اینکه خودش در مظن اتهام بره بخاطر بحثش با رضا (که ironically حق با امین بود تو اون بحث از نظر من)نمی تونست به عنوان مافیا به دلیل استفاده از بند وکیل اینکار رو کرده باشه. کلا غلط در غلط.
پویا هم اونجا می گفت باید هر چی هستی با اینکارت بری بیرون و اینا. اصلا قبول ندارم. بازی ادعا آزاده. اگر ادعا کردن یه مثبت می تونه انقددد سود به شهر برسونه، ادعا کردنش نباید باعث این واکنش بشه. من به عنوان مثبت 100 بار دیگه در صورتی که موقعیتش رو ببینم اینکار رو می کنم. بازی ادعای آزاد برای من همینه. در صورتی که همه نظرشون اینه که نه نباید اینکارارو کنم. ادعای آزاد بازی نمی کنم.
در دفاعیم هم، برای بار آخر تلاش کردم برای پویا مثبت شم و از عمد در دفاعیم گفتم گناهکاره پویا. چون تو ذهنم بود پویا فکر می کنه محمدامین گناهکار این حرف رو نمی زنه. که از نتیجه اون هم راضی ام ^-^
آرش ببخشید وقتی گفتم اول بازی که قراره کله شق بازی کنم فکر می کردم بچچه ها با بازی ای که توش ادعا آزاده اوکی تر باشن. اگه اشتباه من بود و بالانس رو خراب کردم ازت عذر می خوام.
در نهایت خیلی از بچه ها خواستم که بذارن من اعدام شم چون با توجه به وضعیتشون توی بازی و بیگناه اعلام شدن من (لباس هادی رو پوشیده بودم) می شد از بند وکیل در جای بهتری استفاده کرد. لطف کردن و نذاشتن من بمیرم.
این شب که به قول امین کی پی آتیش زدیم (امین و مهسا زدن در واقع. من در حدس ها افتضاحم) به چادر دشمن، داستان داره راجع بهش تو تحلیل مافیا صحبت می کنم.
فاز 4:
من هیچ امیدی نداشتم این فاز و ممکن بود واقعا نیام. بازی هم نکردم واقعا این فاز. یه جا اومدم امین رو منفی جلوه بدم جواب منطقی داد گفتم وا بده
همین دیگه. این بود بازی من. ببخشید خیلی طولانی بود. دلیلش اینه که از نظر خودم تا فاز 3 تا قبل اون ادعای کوفتی، از نظرم بهترین بازی عمرم بود. حیف بود کار هام رو توضیح ندم. اگه خوندید دمتون گرم. راجع به اتفاقات راجع به نقش های مافیا بیشتر توضیح می دم. در تحلیل گروه مافیا. فقط اینجا بعد توضیح بازیم. ازشون یه بار دیگه معذرت خواهی می کنم. مهسا و امین کی پی، جفتتون فوق العاده بازی کردید و من به شدت به شدت ناراحتم و خودم رو مسئول باختتون می بینم. بازی ای که حقتون توش برد بود. معذرت می خوام.
این پست کامل تر می شه. هم فردا هم پسفردا امتحان دارم. فردا اگه نرسیدم به تحلیل همه، پویا رو تک تحلیل می کنم که بیشتر از این وقتش رو نگیرم. پسفردا بقیه. شب همگی بخیر.
__________________________________________________________________________________________
خب، می ریم برای ادامش: تیم مافیا:
ما در تیم خیلی خیلی کم نقشه ریختیم. مثلا منی که همین بالا این چیزا تو ذهنم بود و بر اساسشون بازی کردم، هیچ چیزی در رابطه با این ها به بچه ها نگفتم. دلیلش هم البته از نظرم، این بود که خوب مخفی شده بودیم. سه تامون مستقل از هم داشتیم خیلی خوب بازی می کردیم و دلیلی برای نقشه ریختن نداشتیم. اگر پویا ادعای نقش نمی کرد، شاید حتی نیاز به نقشه تا یکی دو فاز آخر پیدا هم نمی کردیم. تو این بازی ما ضربه چیزی رو خوردیم که انتظارش رو نداشتیم. من به شخصه نداشتم. کدوم مافیایی ممکنه با خودش فکر کنه تو بازیای که پارتیزانش قاضی شهر رو اعدام می کنه، بدون دخالت مافیا، بیگناهان قراره به دلیل سفید شدن جمعی بازی رو ببرن؟
راجع به حدس های مفتش صحبت کنم:
شبی که امین و مهسا بچه ها رو پشت هم حدس زدن، شب بسیار به یاد موندنی ای شد و ناراحتی عظیم من رو به خاطر گندی که به تیمم زدم کم کرد. راجع به اینکه امین رو حدس نزدیم چرا و ادامه ندادیم امین کی پی توضیح داد. زمان حدس هامون هم تموم می شد دیگه انقد آرش منتظرمون موند. انتظار نداشت پشت هم درست در بیاد.
اما راجع به خود حدس نقش ها، درسته که بیگناها از قدرت مفتش جا خوردن. و من هم به شخصه قبول دارم که دلایل حدس بازیکن ها باید بر اساس روز بود. حدس اشکان درست بود مثلا. ولی رضا و عرفان حرفی از نقششون توی طول روز نزده بودن. اشکان اما راجع به نقشش صحبت کرده بود. این که اون کاری که توی تاپیک گفته رو نکرده دیگه مهم نیست اصلا من دکتر باشم بیام بگم من فلانی رو سیو کردم، حدس زده بشم بگه نه من فلانی رو سیو نکرده بودم اشتباه حدس زدین منطقیه؟ اما حدس های اون شبمون، به جرعت می گم همونقدری که به نفعمون بود، به ضررمون هم بود. کسایی حذف شدن که می تونستن اعدام های بعدی باشن. اعدام هایی که اعتبار کسایی که سفید شدن رو خدشه دار می کرد، زمان شب بهمون می داد تا تیر بزنیم. یا مثلا محمدحسین رو بیشتر فکر کنیم و شوفر بودنش رو در بیاریم. از طرفی، کسایی موندن که سفید شده بودن. همچنین فرصت نشد رامتین زیر سوال بره. یکی از راحت ترین کار ها برای مافیا و اعتبار گرفتن اعدام فرعیه دیگه. بازی خوب مهسا و امین کی پی دقیقا همونطور که پویا می گه حیف شد اینجا. و بازی یهو رسید آخرش. کی ضرر می کنه؟ بازیکنی که وسط نبود. و باعث شد یهو امین کی پی و مهسا به چشم بیان. در نتیجه اون حدس ها، خیلی هم به نفع مافیا نبود اگه فکرش رو کنید.
اعضای مافیا:
امین کی پی: امین بازی خوب و خیلی هوشمندانه از خودش نشون داد. یه بحث اصلی باهاش داشتم توی گروه. که بهش بیشتر فکر کردم و خواستم اینجا مطرحش کنم شما هم ببینید. وسطای بازی بود که اومدم به امین گفتم تو گروه که امین. خیلی منفعلی و بحث های کمی داری می کنی یا بحث هایی که به چشم نمیاد. بحثت با یاسین هم تو رو خدا ول کن الکی داری بحث می کنی یهو میاد روت رگ می ذاره ها. بذار بره سمت اونیکی امین امین گوش نداد و بازی خودش رو کرد. بعد بازی که داشتیم صحبت می کردیم. به این نقطه دوباره رسیدیم. گفت اونجای بازی نباید شهر رو به دستت بگیری و باید تو هم گیج باشی بذاری یه بیگناه شهر رو به دست بگیره یه اشتباه دیگه کنه. و تو فاز بعد بیای بازی کنی.
اینجا یه چیزی رو هم توی پرانتز بگم. این فاز بعدی که گفت، فازی بود که من اعدام شدم و بازی یهو به آخرش رسید. یعنی اگه می بینید امین یکم تو سایه بوده، برنامه قشنگش این بوده که از اون فاز بیاد بیشتر وسط. منتها بخاطر من خراب شد این قضیه.
حالا در ادامه، من به این قضیه فکر کردم. از طرفی حرف خودم رو منطقی می دیدم که امین کی پی اگه گوشه زیاد بازی کنه شاید اونجا مشکلی پیش نیاد ولی آخرش قطعا گیر میوفته. از طرفی امین هم بازیکن خیلی با تجربه ایه. دیروز تو راه دانشگاه یاد بازی 2 خودم افتادم تو سایت قبلی. اولین بازیم باهاتون. اونجا پویا بهم گادفادر داد و من کاملا توی سایه بازی کردم (البته تا حدی ناخواسته بود) و پویا به من نمره کامل رو داد و گفت این بازیکن باید به دلیل نقشش و شناختی که ازش داریم همینطوری بازی می کرد. امین هم همین بود. امین به عنوان کسی که دو سه بار باهامون بازی کرده. باید همینطوری بازی می کرد. و من اشتباه می کردم. دلیلی هم که اشتباه می کردم این بود که فراتر از کسی دیدمش که چندبار بازی کرده باهامون و پتانسیل و آیندش رو توی بازی دیدم. خلاصه که، در آینده اینطوری بازی کنی گیر میوفتی امین، ولی الان، عالی بود. عالی. تحلیل های شب امین هم حرف نداشت واقعا.
انتقادی که بهش وارد می کنم پست بالانسشه که طول می کشه واقعا من خودمم خیلی اوقات اشتباه می کنم. اگه بدم پست رو البته 😅 جدا از اون. این رو بهش بگم که فعلا بازی براش رو درجه سختی متوسطه. با این نوع بازی هایی که از خودش ارائه داد بازی خیلی سختی براش میره رو درجه سختی سخت. حواسش باشه مهسا:
بازی مهسا عالی بود از نظر من. بهترین گناهکار یا یکی از بهترین گناهکار ها بود به همراه امین. وقتی یکی به نقطه ای برسه که بیاد از یارش مشخصا دفاع کنه و باز هم کسی زیر سوالش نبره یعنی فوق العاده بازی کرده. به خوبی با افراد بحث کرد و اگر دست بالا رو جایی تو بحث نداشت، دست پایین رو هم نداشت و صرفا باعث شد اتفاقا فردی که داره باهاش بحث مش کنه حس بیگناهی ازش بگیره. نزدیک ترین بازی گناهکاریش به بیگناهیش بود و من به شدت به شدت راضی بودم ازش. حتی دارم فکر می کنم بخوام انتقادی کنم هم به ذهنم نمیاد. شاید بخوام برای آینده بگم که بهتره بحث هاش رو بتونه کشنده کنه. یعنی بحثی که در نهایت یکی رو اعدام بشه کرد باهاش. اینم دارم به زور می گم چون هنوز شاید نیاز این مسئله رو حس نکرده اصلا رای ورودش به پویا و موضعی که نسبت به پویا گرفت هم بسیار هوشمندانه بود. کلا مرسی مهسا مرسی. عالی بودی
__________________________________________________ فرعی ها: یاسین:
جایزه بگیر عزیزم. بسیار خوب و در حد نقش بازی کرد. یعنی نیاز نبود اصلا بیاد وسط بخواد کسی رو پاره کنه. خودش رو اذیت نکرد و موند اون گوشه. تا سر وقت بیاد من رو پاره کنه و بره. اونم من خودم دلیل دادم دستش بیاد پارم کنه بخدا فکر کنم اگه چیزی نمی گفتم من هم، همون گوشه می موند همونجاحدس هاش رو می زد و به صورت روان می برد خودش هم اشاره کرد که نمی خواد تو بازی وارد شه و اگه ببینه شرایط حساس شده، یه روز میاد می گه کلا بر اساس یاسین جلو بریم که خب بازی به این نقطه نرسید. واکنش به اعلام نقش من درست بود چون مافیا بودم. اما این از نظر من اتفاقی بوده. و واکنش درست تر این بود که فرصت بده ببینه قصد من چی بود. جز این انتقادی ندارم. در حد نقشش البته. مثلا یاسین اگه مثبت بود انتقاد می کردم که چرا انقد با دو امین مدارا کردی؟ میومدی گردن می گرفتیشون ولی فکر می کنم دلیلش همین فرعی بودنت بود و اگه بیگناه بودی همین کار رو می کردی. رامتین: جادوگر عزیز. از نظر من رامتین نه که بد بازی کرده باشه. اما بسیار هم شانس آورد. بازیش رو متوسط رامتینی می بینم. یعنی به عنوان رامتین بودنش متوسط بازی کرد. اگه بخوام با یه بازیکن معمولی مقایسه کنم خوب بازی کرد. اما به عنوان خودش، معمولی. خیلی خوب حس خوبی می ده به دیگران و آدم حس می کنه قطعا یکی باید بیگناه باشه که برگرده تو تاپیک بهت بگه "برو گمشو بابا" دیگه این بازی انتقاد هایی که بهش دارم، یک همین آسه رفتن آسه اومدنشه. اصلا خودش رو درگیر نکرد تا زمانی که من بیام خودم رو بندازم وسط. اگه شانس نمیاورد و یهو 4 نفر با هم اعدام نمی شدن، از نظر من سر این گیر میوفتاد. دوم در بحثش با دیگران، از نظر من بیشتر حس خوب داد تا حرف هاش منطقی باشه. که این هم بالاخره گیر مینداختش. و این رو هم بگم. به عنوان جادوگری که باید هم من رو و هم پویا رو اعدام می کرد. خیلی منفعل بود و برنامه ای نداشت. یعنی مثلا وقتی پویا ادعای پارتیزانی می کنه. یه برنامه تو ذهنش از نظر من باید می بود که خودش هم یکم پارتیزان بازی کنه. تا در صورتی که مفتش پویا رو حدس نزد (که کاملا هم محتمل بود. ما صرفا چون ناراحت شدیم پویا گفت این مافیا لیاقت برد نداره با وجود بازی خوبمون حدسش زدیم که بیگناهان هم نبرن ) یه حرکت بتونه بزنه برای اعدام پویا.
راجع به پستی که دادم و اون دور کلا دیگه صحبت نکردی هم، من اون پستم جدی بود. فرای نقش بود و فکر نکن چون منفی بودم اون حرف رو زدم که ناراحت بشی. در هر حال اگه ناراحت شدی عذر می خوام. انقد نیاز نیست دیسلایک بدی به پست های من
__________________________________________ بیگناهان: پویا:
خب خب خب. یه سری چیز ها رو بالا گفتم. که چرا بازیم رو کلا بر اساس پویا چیده بودم. شاید براتون سوال شده باشه که چقدر از پویا صحبت و تعریف کرد در پستی که راجع به خودش باید توضیح می داد. دلیلش اینه. از نظر من پویا اگر تو بازی نبود بیگناهان و جادوگر به طور قطع این بازی رو باخته بودن. جایزه بگیر شاید می برد. پست ورودی که داد عالی بود و بهتر از اون نمی شد ورود کرد از نظر من. تو بازی گفتم که پویا نباید اول از همه پست بالانس می داد تا بقیه راحت نباشن. کاملا دروغ بود این حرف. اون موقع که این پست رو داشتم می دادم صرفا می خواستم به پویا ایراد وارد کنم. دلیلش هم توضیح دادم. حالا چرا اشتباهه؟ چون پویا تحلیل بالانس نکرد تو اون پست اصلا داشتم خدا خدا می کردم خودش نگه این حرف رو. پویا هیچ حرفی از نقش ها نزد و فقط از تعداد صحبت کرد که کار راحتی بود واقعا. صحبت راجع به نقش هاست که گناهکارا رو گیر میندازه. مثل همون حرفی که امین کی پی زد. یا اگه اشتباه نکنم عرفان هم یه اشتباه کرده بود. یادم نمیاد.
راجع به ترسا اشتباه کرد. با وجود اینکه قطعا اگه تشخیص درستی داشت بهتر بود یا اگه می تونست بعدش متوجع بشه ترسا بیگناه بوده بهتر بود، تو این تشخیص اشتباه بهش زیاد خرده نمی گیرم. معمولا ما همینطوری گناهکار تشخیص میدیم. سوتی در پست اول هر چقدر هم کوچیک، و در ادامه نوع برخورد طرف با گیری که وارد کردیم. غیر اینه؟ برخورد ترسا درسته الزاما برخورد گناهکارانه نبود. ولی می خورد باشه و می رفت سمت این. که به ترسا هم خورده نمی گیرم سرش البته. بودم جاش تو دور 6. ادعای نقشش هم بهترین کاری بود که می تونست بکنه توی بازی و کار رو 3 مرحله برای مافیا سخت کرد. برای جادوگر راحت کرد البته که از بالانس یکم خارج شد بازی اونجا از نظر من. یعنی پویا ادعای نقش کرد گفت شهری که اجماع نمی کنه حقشه کارش نسبت به جادوگر سخت شه. ولی ما مافیا ها چه گناهی کرده بودیم؟ بعد از اعدام ترسا هم. به شدت درست عمل کرد. اصلا نذاشت ذره ای از اعتبار و آتوریته اش کم شه. و یه چیزایی به چشم شما نیومد. به چشم من اومد چون گناهکار بودم و من بودم که دست و بالم بخاطر پویا بسته شده بود. اعدام ترسا، برای محمدامین گناهکار بهترین حالت ممکن بود. پویا اگه نبود یکی دو نفر رو خدایی همونطوری اعدام می کردم ولی اصلا نمی ذاشت برم سمت افرادی که باید. مثلا چی به چشم شما نیومد؟ دفاعش از عرفان. عرفان از نظر من اصلا خوب بازی نکرد زمانی که بود توی بازی. و من می رفتم قطعا برای اعدامش. اما پویا که گفت عرفان گناهکار نیست و بهش رای ندید. می دونستم نمی شه کاری کرد سرش. حتی هادی. جدا از اون، نقش یک پارتیزان و نقش لیدر بیگناهان رو به طور عالی بازی کرد. بهش فکر کنید. اگه پویا بازی رو در 3 فاز پیاپی متمرکز نمی کرد. تک تکتون می خواستید سمت کیا برید، کدوماتون داشتید سمت مافیا می رفتید؟ هیچکدوم اونطوری که من یادمه. تنها انتقادی که بهش دارم برخوردش نسبت به امینه. امین در بحثش با رضا دست بالا رو داشت و صرفا داشت قربانی یا بایاس می شد یا جو بازی و درسته که سریع اعلام نقش کرد و اینکارش به شدت برای شهر بد بود. ولی تهش حدس زده می شد دیگه. چرا باید این تو ذهنت بیاد که با این کارش در هر شرایطی باید اعدام شه؟ این الان به ذهنم رسید و الا پی وی می پرسیدم.
دلیلی که می گم پویا نبود قطعا بازی رو بیگناهان می باختن، تشخیصش نبود. متمرکز نگه داشتن شهر بود در کنار تسلط به خودش تا بیگناهان رو تشخیص بده. زمانی که مافیا انقدر خوب پنهان شده و انقدر خوب داره پیش میره. هر شهری، خود به خود می ره تو هرج و مرج کامل. که تا حدی هم اینجا رفته بود. اما در نهایت پویا نمی ذاشت که رای ها پراکنده باشه. حتی اگه اون رای ها اشتباه باشن. حتی اگه نفر دومی که اعدام می شد من نبودم (اگه عین آدم بازی می کردم) و امین بود. علی رقم بازی عالی محمدحسین، از نظرم پویا بهترین و تاثیرگذار ترین بازیکن بازی در باخت مافیا بود و در واقع عدم شکست خوردن بیگناهان در مقابل مافیا بود.
راجع به تشخیص هاش هم، از نظر من به نمای کلی اگه نگاه کنیم. تشخیص های درستی بودن. درسته راجع به ترسا اشتباه داشت. و راجع به من تا حدی و امین. اما تشخیص مثبت بودن هادی در اون شرایط آسون نبود. تشخیص عرفان با وجود بازیش آسون نبود. تشخیص اشکان هم همینطور. من جاش بودم مثلا اشکان رو اعدام می کردم در نهایت یه کار هوشمندانه دیگه ای که به ذهنم اومد و نمی دونم به چشم شما اومد یا نه. در فاز اعدام من بود. که به طور هوشمندانه بازی رو از اینکه بین من و امین تصمیم بگیره و به جایی نرسه، باعث شد بین من و امین کی پی تصمیم بگیره تا به گناهکاری امین کی پی در جا برسه. از فاز 3 هم دنبال امین کی پی بود منم هی تو گروه می گفتم امین پویا می خواد اعدامت کنه بخدا فیلم داره بازی می کنه سمتت نمیاد
سوالات زنده هم خلاقیت قشنگی داشت و طراحی سوال ها هم خوب بود. ایکاش که بیشتر می تونست راجع به این سوالا توضیح بده تو بازی و ازشون استفاده بشه. همچنین، بیشتر الان راجع به هر کدومشون و اینکه چطور این سوال ها به ذهنش رسیده توضیح بده یاد بگیریم.
در نهایت در کنار همه این ها، می گه که آیا می تونه با این سطح از بازیکنا رقابت کنه یا نه. در حالی که در بازی ای که با اطمینان می گم یکی از بهترین بازی های مافیایی ای بود که از خودم و یار هام دیدم (من به استثنای ادعام البته)، دلیل باخت مافیا و به هرج و مرج کشیده نشدن بازی، در کنار بازی خیلی خوب محمدحسین، بازی عالی تو بود. در نتیجه، نه. پیر نشدی. جوونتر هم شدی تازه
محمدحسین:
محمدحسین دیگه نخواد بازی کنه من قلبم می شکنه واقعا. یکی از بهترین بازیکن ها با درست ترین و دقیق ترین راه های تشخیص افراد و نگاه کردن به بازی مافیا هستش. کلی چیز ها هم ازش یاد گرفتم خود من. مخصوصا در زمان بیگناهیش. یعنی یه سری چیزا هست که تو زمان بیگناهیش محمدحسین به کار می بره و اون ها رو باید درس بده. جستجوگر حقیقت من. نرو.
در این بازی ایده ای که محمدحسین پیاده کرد خیلی خوب بود. و جالبش اینجاست که. همون موقع برید پست های من رو بخوندی که چقدر راجع به جادوگر حرف زدم و نگرانش بودم. یعنی حرفی که محمدحسین زد و ایدش درست بود، صرفا اگه دیدش بازتر بود و فقط افرادی که رفتن سمتش رو نمی دید. راحت همونجا من رو می تونست گیر بندازه. در ادامه، باید اعتراف کنم، اگه بیگناه بودم واقعا جرئت این رو پیدا نمی کردم که خلاف شهر به ترسا رای ندم تا اگه یه درصد گناهکار از آب در اومد من زیر سوال نرم. درسته که روز اول باید اجماع می شد. و روز دوم هم همینطور. و رای ندادن در کل اشتباه بود. اما رای ندادنش به من اطمینانی که از تشخیص درستش داشت رو نشون می ده. و این توانایی بالایی می خواد که اون پسر کوچولوی زرنگ دقیقا همین رو داشت
به خوبی محمدحسین طوری بازی کرد که نشه روش خط انداخت. حتی خودش هم به کارگردان گفت من انقد خوب خودم رو سفید کردم که خودم برگام ریخته. کاملا هم درست گفت. همکاری محمدحسین با پویا در "سفید کردن" اعضای شهر به جای دنبال مافیا گشتن خیلی خوب بود و کار ما رو سخت کرد. و در نهایت هم باعث و بانی اصلی باختن ما همین مسیر بود. محمدحسین هم، در بیگناهیش، یه قابلیتی داره که من واقعا باید ازش یاد بگیرم. که همین سفید کردن خودشه. هیچ بازی ای ندیدم بیگناه باشه و روش شک باشه جز اون بازی ای که سر من اشتباه کرد که اون هم شهر اشتباه بدی کرد از نظر من. با وجود همون، اون بازی کلش سفید بود محمدحسین تا همون نقطه. یه بار هم مثلا به اشتباه آخرش یکی رو تو اولویت نذاشت طرف گادفادر از آب در اومد سریع اومد یه پست داد دوباره برای همه سفید شد من فکر می کنم این اهمیتی که به بازی می ده زمانی که مثبته، کاملا توی بازیش مشخصه و همین باعث سفید شدنش می شه. اهمیت دادنش باعث می شه همه بحث ها رو دنبال کنه، دوگانه بسازه، ایده پیاده کنه، بحث های بی مورد نکنه (این چیزیه که به چشم نمیاد ولی تاثیرگذاره) و در نهایت حسی که می ده هم درست باشه. با وجود تمام بازی های خوبی که محمدحسین داشته، این بازی فکر می کنم یکی از بهترین هاش بوده باشه.
ازش خواستم ورای نقشش من رو در اولویت نذاره. اون یه تست بود محمدحسین جان. ما که وکیل می زدیم در نهایت می خواستم ببینم چیکار می کنی. قلبم رو شکوندی ولی ولی جدی، اون جمله تیر آخرم بود چون می دونستم خیلی پسر با وجدانی هستی و همیشه هم سر من اشتباه می کنی، گفتم شاید یه درصد این جمله باعث بشه عذاب وجدان بگیری و من رو اولویت نذاری. که رای ها بیشتر پخش شه حداقل.
راجع به تشخیص هاش، تشخیصش نسبت به ترسا عالی بود. اما بعدش نتونست ما رو پیدا کنه و به افرادی شک داشت که اشتباه بودن. اما تو این بازی من نسبت به این همونطور که راجع به پویا هم گفتم خرده نمی گیرم ازش، صرفا تشخیص ترساش امتیاز داره تو ذهن من
هادی:
هادی عزیز مثل همیشه بازی کرد و با حسش جلو رفت قوی هم جلو رفت. اما، بعد از اعدام اشتباهش خیلی خیلی خوب خودش رو سفید نگه داشت. واکنش خیلی درستی داد و از کلمات درستی استفاده کرد. برای بیگناهی که نفر اول اعدام یه شخص بوده حتی من می گم راحت تره بیگناه نگه داشتن خودش تا نفر دوم. چون نفر دوم می تونه دنبال سوء استفاده و موج سواری بوده باشه و در کل احتمال اینکه مافیا تو نفر اول باشه کمتره تا نفر دوم. و هادی به خوبی از پس این بر اومد. قبل از اون هم به خوبی پویا رو تشخیص داد و خیلی خوب باهاش یار شد. مسیر رو درست پیش رفت و جزء معدود افرادی بود که همون فاز 1 اجماع کرد. ار زضا خیلی خوب و به موقع عقب کشید. عرفان هم همینطور. در کل بازی خوب و درستی داشت. شاید تشخیص هاش به خوبی همیشه نبوده باشن. اما با وجود تشخیص های غیر درست بازی خوب و دقیقی از خودش ارائه داد که کلا هم توش برای دو نفر زیر سوال رفت. که فکر کنم من و محمدحسین بودیم که از لفظ اینکه سر ترسا تاس انداختی استفاده کردیم براش. اتفاقا این بازی حتی می گم که یکی از ویژگی های خوبش این بود که بازیش فراتر از تشخیص های خوبش به چشم اومد. اگه بخوام انتقادی کنم، اینه که هادی یه ویژگی خیلی خوب داره که من دور پیش بهش اشاره کردم تو تحلیلم. که اینجا ندیدم. اینکه نیاز بود یا نه رو نمی دونم. فکر می کنم اگه انجام می دادی بهتر بود. اون هم اینه که راه های خیلی زیبایی پیدا می کنی که خودت رو مثبت کنی. یعنی می گی به این دلایل مثلا هادی مثبته. من خیلی اینکارت رو دوس دارم و فکر می کنم تاثیر زیادی توی ذهن افراد داشته باشه.
ها راستی. من اونجا که گفتم اشتباه دومت. منظورم خودم بودم واقعا و عرفان نبود واقعا
امین:
امین رو من خیلی دوس دارم. و فکر می کنم حرف هم رو می فهمیم. در این بازی کاملا برای من مشخص و قابل درک بود که امین، اون امین همیشگی نیست. حالا یا حوصله نداره، یا وقت. اوایل البته فکر می کردم شاید فرعیه و اهمیت نمی ده. با وجود این، بحثی نبود که امین با کسی داشته باشه و منطقی تر از فرد مقابل نباشه. تو تحلیلش هم گفت من ازش خلاق ترم. شاید آرش ازت خلاق تر باشه. من قطعا نیستم. همین ایده ی ادعای نقش جایزه بگیر عالی بود. و شاید بگم یکی از عوامل اصلی باخت من به دلیل ادعای نقشم این بود که فکر می کردم الان دو نفر سفید می شن. جالب اینه که این ایده اصلا به ذهن من نرسید و فکر نمی کنم به فکر کس دیگه ای جز خود یاسین رسیده باشه و این خیلی خوب و قشنگ بود. در صورتی که اشکان حدس زده نمی شد، دلیل اینکهاشکان امین کی پی رو پرسید و سر گناهکار بودن امین کی پی مطمئن بود، تو بودی به خاطر ایده ای که دادی. در فاز آخر هم که عالی بودی. منطقی که خودت رو باهاش دکتر کردی فوق العاده بود و من نمی تونستم حرفی بزنم روش. تصمیم گرفتم صرفا به شعور خودم توهین نکنم و بگم راست می گی عالی بود. ها این هم یادم نره که. هوشت رو نشون داد که تا گاد گفت هر 6 نقش هست تو فهمیدی اگه شارلاتان و گادفادر یه شخص بشن این محیا می شه. نمی دونم بقیه چند نفر به این رسیدن، اما من باید خودم رو پاره می کردم تا برسم انتقاد بخوام بکنم، ادعای نقشت بود. که می دونی خودت. من فقط یه چیزی اضافه کنم. من بودم و اگر می خواستم ادعای نقش کنم ادعای نقش واقعی نمی کردم و اینکه امین معمولا موثر تره در بحث هاش و اعدام ها، که با توجه که حوصله قبل رو نداشتی، بعد از اعدام ترسا قابل درکه.
در نهایت، همتیمی محبوبم. تو هم نرو. اگه فکر می کنی رفتن الزامیه. زود برگرد. تازه داشتیم یاد می گرفتیم مرد.
عرفان:
عرفان نبود توی بازی تا بخوام خیلی تحلیلش کنم. زمانی که بود اما، شانس آورد پویا ازش دفاع کرد و احتمال اعدامش زیاد بود از نظر من. در بحثش با ترسا، چیزی که به ذهنش رسید زمانی که پست ترسا رو خوند، نشون می ده که چقد خارج از چهارچوب فکر می کنه. اما جواب ترسا وقتی بهش خوب بود، باید بیخیال می شد. پست بالانسش و اهداف شبش خوب بود. اما جز اون از نظر احتمالا بخاطر وقت نداشتنش، نشد که بازی اصلیش رو ارائه بده.
رضا:
باید اقرار کنم که بازی رضا به چشم من نیومد. یعنی احتمالا ذهن من گنجایشش رو نداره به قول پویا ولی در طول بازی من فکر نمی کردم رضا قابل اعدام نباشه، و به دلیل اشتباهاتی که تو بحث هاش داشت، تارگت آینده می دیدمش. به بحث هاش که فکر می کنم. در بحثش با ترسا حق رو به ترسا می دادم. در بحثش با هادی حق رو بهش می دادم البته اما سوء تفاهم بوده اون بحث بیشتر تا یه بحث واقعی در بحثش با امین حق رو به امین می دادم. در بحثش با مهسا درست بالا رو نداشت. اگه بخوام به اینکه مهسا سفید موند و کسی برای اعدامش نرفت مثلا از یکی خرده بگیرم از تو خرده می گیرم. چون بیشترین کسی که نزدیک شد تو بودی و خوب هم نزدیک شده بودی. دلایلت هم خوب بود. تا فاز 3 هم پویا رو اصلا بیگناه نداشتی حتی. اما برای یه سری چیزا کردیت می گیره. یکی اینکه با وجود اینکه سمتش رفتن افراد که سیاهش کنن. نتونستن. مهسا تلاش کرد نشد. رامتین تلاش کرد نشد. من تلاش کردم نشد. این گناهکارا. هادی تلاش کرد نشد. امین تلاش کرد نشد. اشکان تلاش کرد نشد. اینم بیگناها یعنی تقریبا نصف افراد حاضر در بازی به رضا یا شک داشتن یا می خواستن اعدامش کنن. و رضا از اینا سر بلند بیرون اومد. فکر می کنم یکی از دلایل اصلیش این باشه که در بازیش اصلا مرض حس نمی شد. مگر شاید سر بحثش با ترسا. ولی بعد از اون بحث هاش کوچیکترین مرضی حس نمی شد. تیر مستقیمش به مهسا هم عالی بود. همچنین برای رای ندادن به من و رای دادن به امین کردیت می گیره. دمت گرم.
پس احتمالا همونه، ذهن من گنجایش نداره. منتظر تحلیل پویا راجع به رضا هستم.
ترسا:
ترسا رو من جدیدا بیشتر شناختم. تا قبلش خیلی کم می شناختم. الان که یکم بیشتر شناختمش حس می کنم بهتر می تونم بازیش رو درک کنم. حالا تا دفعه بعدی کی گولم بزنه خدا می دونه اما من احتمال بالایی این بازی به بیگناه بودنش می دادم و چیز هایی که راجع به عصبی شدن مصنوعیش گفتم کاملا دروغ بود. اتفاقا زمانی که گفت عصبانیتش از اینه که یه چیز رو می گه بعد 4 نفر دوباره می پرسن، که نشون می ده حرفش رو نمی خونن، خیلی حس بیگناهی گرفتم و ناراحت هم شدم. نمی دونم دور چند بود ولی من این حس رو زیاد داشتم. بیشتر البته دلیل من بد نوشتنمه. برای ترسا فکر نمی کنم این بوده باشه. بیشتر این بود که اجماع وقتی می شه دیگه هر کی می خواد یه چی بگه که بعدا بتونه بهش اشاره کنه که آقا من دلیل داشتما. اگه بخوام انتقادی کنم اینه که بیشتر مسلط باش به اعصابت نذار خورد شه زود. مثلا حرفی که امین کی پی راجع به پویا زد رو در نظر بگیر. آره گیری که پویا داد گیر "الکی" ای به تو بود مثلا. اما این اصلا مهم نیست. هیچ گیری اینجا مهم نیست. و واکنش تو به اون گیره که مهمه. در کنار اون، من خیلی فکر کردم که من جای ترسا بودم چیکار می کردم. و چیزی که به ذهنم اومد فقط و فقط این بود که بیام تمام وقتم رو بذارم و فقط با سران شهر صحبت کنم. از اونجایی که بقیه همون حرف ها رو معمولا تکرار می کنن، هر بار به یکی بخوای جواب بدی پیر می شی. یه پست جامع برای یکی دو نفر، زیر اون پست بقیه رو تگ کنی مثلا. و مهمتر از اون البته لحن و اینا که برمی گرده به این که عصبی شدی. حالا از اونجایی که من جات بودم و من هم سر بلند بیرون نیومدم، شاید فرد خوبی برای پیشنهاد سازنده در این رابطه نباشم البته
اشکان:
تحلیل اشکان برای من تحلیل سختیه. اگه بخوام اصلا چیزی که تو ذهنش می گذره و دلایل کار هاش رو در نظر نگیرم و صرفا تحلیل خودم رو انجام بدم، بازیش هیچ امتیازی نمی گیره، مگر هدف شبی که امین کی پی بود هدف شب دیگش خوب نبود از نظر من. باید بین افرادی که با هم بحث جدی داشتن یا یکی نزدیک اعدام بود پرسش می کرد از نظر من. ها و موقعیت شناسی ای که سر کارگردان داشت که گفت سفیدش کرده. درست نبود چون یکی از افرادی که امیر تو اون 4 نفر نوشته بود اصلا مافیا بود ولی نوعی که گفت و اینا حس بیگناهی می داد بهش. راجع به یکی دو تا چیزی که تو ذهن من اشتباه بود و گفته بود صحبت کردم. فعلا نمی خوام راجع بهش تحلیل خاصی کنم، اطلاعاتم ناکافیه چون. اما به نظر می رسه نقطه ضعفش پویاس. با وجود این که پویا دور پیش مفیستو بود و اشکان تا ته بازی فکر می کرد هلنه، این بازی دوباره اطمینان تام به پویا کرد. کی ضربه بخوره از این خدا می دونه. ولی دوس دارم من ضربه بخوره تا بتونم بازی کردنش رو ببینم حداقل یکم. بیا شطرنج بازی کنیم پارم کن بازی کردنت رو ببینم اصلا
ابر نقش:
امیر:
کارگردان عزیزم. از نظرم کارگردان قدرت خیلی زیادی بود که باید به دست کسی داده می شد که جنبش رو داشته باشه. و امیر واقعا داشت. نه تنها تو کلام. بلکه تو عمل. وقتی 3 نفر از گناهکارا رفتن بیرون و بازی یهو به اون صورت حیاتی شد، باز زیر قولش نزد و اصلا سمت یار فروشی هم نرفت. یه سری کارای زیبا تو طول بازی کرد که خیلی هوشمندانه بود. رای هایی که به افراد می داد، این که تو متنش خیلی جاها مهسا رو به عنوان بیگناه گذاشته بود. اینکه بعضی جا ها صادق بود و مثلا به اشکان می گفت تو چقد راحت گول می خوری و بعضی جاها صادق نبود مثل جایی که به اشکان گفت آفرین مچم رو گرفتی اشتباهی تو رو مثبت کردم مثلا این جواب آخر رو نمی داد مثبت شدن اشکان 95 می شد که خلاف بالانس بود. یا مثلا این ایده قشنگ که فاز شب رو از مافیا گرفت عملا ولی در فاز روز باهاشون بازی کرد تا بالانس اینطوری رعایت بشه. در طول روز هم باهامون جوری بازی نکرد اصلا که در بیایم. کاملا مثل کمک های غیبی بود. اونجا که تو تفسیر شعرت گفتی محمدامین خاک تو سرت خیلی ناراحت شدم فقط در کل خیلی خیلی از بازیش لذت بردم. با وجود این که از نقشش خوشم نمیومد. نوع تعاملش با بازیکنا هم عالی بود. جالب اینه ولی که ما مافیا ها سمتش نمی رفتیم اصلا و ازش می ترسیدیم. اگه دقت کنید خیلی ها باهاش مکالمه داشتن ولی ما حرف نمی زدیم بازی عالی ای از خودش ارائه داد. نقدی هم ندارم. دمت گرم.
رهگذران: صدرا: انقد ری اکت بی خود به پستای من نزن بی ادب. بیا تو بازی همو جر بدیم اینکارا چیه؟ امین خلفی: جالبه. من تازه کشف کردم تو چقد تشخیصت خوبه! تو سه بازی اخیر. ایول. حیف نیست بخاطر اینکه حوصله نداری سر بحث کردن وقت بذاری از این تشخیص استفاده درست نشه؟
گاد:
آرش عزیز ممنونم از نقش شارلاتان و ببخشید که هدرش دادم. بازی ادعا آزاد به تنهایی، و بازی ای که این نقش هایی که تو نوشتی رو داره اونم به تنهایی، مستقل از هم، هندلشون فوق سخته. چه برسه به اینکه جفت رو باهم بخوای هندل کنی. و واقعا خسته نباشی که از پسش بر اومدی. خیلی هم عالی بود همه چی. کلی هم ما تو شب اذیتت کردیم و دیر تصمیم می گرفتیم و مرسی که باهامون راه اومدی. طراحی بازی هم بسیار عالی. آره یه سری باگ هست که بازی کردن برای همینه دیگه. می شه الان همینو refine کرد و یه بازی خوشگل تر از توش در آورد. دمت گرف بابت همه زحماتی که کشیدی. عشق منی
درودی دوباره. پست تحلیل بازی دوستان هست که به مرور تکمیل میشه.
قبل از شروع بگم اگه منتظر این پست بودید و زمان ارسالش براتون شامل تاخیر هست، بخش زیادیش مقصر من نیستم. اطلاعاتی که در این تاپیک موجود هست، هنوز برای تحلیل مدنظرم از نفرات کافی نیست. گادها هم که دیگه رسم شده در یک بخش تحلیل میکنن و کار ما سخت شده و یه سری چیزا رو باید حدس بزنیم عملا.
اصول در تاپیک تحلیل بهنظرم اینه که در روزهای ابتدایی بعد بازی، هرکسی بیاد در مورد بازی خودش (و احیانا تیمش) توضیح بده و نکاتی که بقیه ازش نمیدونن یا فرضها و اطلاعات و استدلالهایی که داشته و دوست داره به اشتراک بذاره رو بگه. حالا در 5 خط یا 50 خط، به صلاحدید خودش. گاد عزیز هم بیاد کلیات بازی و نکاتی که برای همه واضح نبوده رو بگه. اینا که تموم شد، همه اطلاعات لازمُ دارن. بعدش هرکی خواست در موقع بقیه هم نظر میده؛ هرکی هم نخواست، نمیده. تهش هم گاد گرامی تحلیل نفراتُ انجام میده.
بنابراین این پست من جاش اینجا نیست اصلا. باید بره جلوتر، بعد از اینکه همه در مورد خودشون نوشتن، بنده هم بنویسم. تعارف که نداریم، انتظاری که از تحلیل نفرات از پویا دارید، به طور متوسط از گاد هم بیشتر بوده در ادوار گذشته. اینه که خیلی مسخره و حتی احمقانه هست که من بیام کسی که هنوز خودشُ شرح نداده رو تحلیل کنم، خصوصا اگه مافیا باشه. شخص خاصی هم منظورم نیست. کلی گفتم. البته در این دور، به شخص خاص میرسید از جمله قبلی.
به هر صورت، فقط چون حجم پست زیاد هست، از فرعیهای عزیز شروع میکنم و میرم جلو. تا ببینیم چی میشه.
میدونید احتمالا، ولی باز تاکید میکنم: من وقتی گاد نیستم، هیچگونه سخاوتی در تحلیل ندارم. و کاملا سختگیرانه هست نظراتم. خصوصا به بخش خودم که برسه، متوجه خواهید شد. تواضع و تعارف اینام حتما ندارم. با این دید بخونید پس دوستان عزیزم.
یاسین (جایزهبگیر):
جایزهبگیر از نظر من راحتترین نقش در بازی بود؛ چون میتونست همون اول ادعا کنه (من قبل اینکه امین بگه، اصلا ذهنم نرفته بود سمتش) و سفید صد درصدی بشه و کار خودش هم پیش ببره. کلا هم نقشهای فرعی که یا برد تک ندارن یا اگرم دارن، احتمالش کمه، فشار زیادی ندارن و سادهتر هستن. سادهترینشون هم جوکری هست که خودم بازی کردم.
ولی دوست خوبم یاسین، کلا کار خودشُ در بازی انجام داد و بهنظرم اگر بازی به سمت ادعای جایزهبگیری نمیرفت و دوست عوضی و پفیوزم نقششُ بلند نمیکرد، خودش ادعا نمیکرد؛ دوست نداره به این شکل بازی بکنه. من اگه بودم، قطعا ادعا میکردم. حالا زمان و نوعش، بسته به بازی داشت. دیدم هم اینه که وقتی چیزی به نفعم هست و ایرادی هم نداره (به نظر خودم)، انجام میدم. وگرنه بازیهایی که ادعای نقش درش ممنوعه، من نزدیک نقشم هم نمیشم و چه بیگناه چه گناهکار نقش منُ حدس هم نزدن تا جایی که یادمه و ته بازی تعجب کردن که عه پویا فلان نقش بوده. ولی وقتی بازه، به نفعم باشه انجام میدم. یاسین خب از من بااصولتره.
با این توضیحات، نمره خام جایزهبگیر برام از 9 هست و اگه فرد در ابتدای بازی ادعا کنه، ممکنه از 8 بشه اصلا. یاسین در بهترین زمان ممکن و به بهترین شکل ممکن با اجرای عالی و دقیق، ادعا کرد و کار به جایی رسیده بود که اگه اونجا ادعا نمیکرد، نمرهاش کم میشد اصلا. سر همین، با فرض 9 میریم جلو.
یاسین در ابتدای بازی خیلی موثر نبود که البته باتوجه به نقشش، انتظار هم نباید میداشتیم. در فاز اعدام ترسا هم حدس میزنم چرا نخواسته بیشتر پست بده و حق داره کاملا. جو بازی خوب نبود اونجا. ولی چیزی که در ابتدای بازی یاسین داشت، کیفیت نسبت به کمیت پستهاش بود. و اینکه کاملا مستقل بازی میکرد و اتهامهای مافیا بودنی که بهش میخورد هم درست جواب میداد.
از نظر من که اصلا مافیا نبود و حتی در پست ابتدای فاز 3 که گفتم هیچ نظری در مورد هیچ کسی ندارم فعلا، بعدش نوشته بودم که یاسین برام سفیده فقط. منتهی حس کردم بیگناهای گیربدهی همیشه در صحنه، ممکنه خوششون نیاد و سوال کنن (که از نظر خودم سوال بیخودی بود کاملا) و دیدم سری که درد نمیکنه رو دستمال نبندم بهتره و بعدا گفتم. با فاصله یک روز.
این تاثیرُ ولی نمره منفی لحاظ نمیکنم به دو دلیل. یک اینکه بقیه بیگناها هم یا تاثیر نداشتن یا تاثیر بدی داشتن (از جمله خودم) و دو هم اینکه وقتی میگم نمره چنین نقشی از 9 هست، اینا رو در نظر گرفتم توش.
برسیم به مچگیری محمدامین. اونجا اجرای یاسین واقعا عالی بود. اول اومد پرسید. بعد فقط رای داد. خیلی دقیق و قاطع. من نیم نمره به این حرکت زیبا میدم.
در فاز بعدیش هم عالی بود بازی و استدلال یاسین. اینکه من چرا همون اول قانع نشدم، چون بازی برام حالت دیگری هم داشت. وگرنه استدلال بسیار خوبی آورد یاسین و عملا مسیر برگشت شهر به بازیُ یاسین تعیین کرد. در ادامه هم که بهترین رایهای ممکنُ داد. رامتین هم مطمئن بودم بعد بازی که در بازی تشخیصش داده یاسین. یعنی از یه جایی به بعد، خطایی نداشت عملا. نقش امینُ هم خیلی خوب وکیل حدس زد و به بهترین شکل ممکن برنده شد. اوج بازیش هم همون فاز بود که با اینکه قبلش اسم امینُ داده بود، برگشت و کاری که درست بود انجام داد.
یه نکته کلی هم بگم. یاسین به درستی، معروفه به حدسهای دقیق و تیز. مدال الکی به نامش نزدیم که. منتهی به اشتباه و از دید تعدادی از دوستان، فقط معروفه به حدس و بقیه وجوه بازیش کمتر دیده میشه خیلی وقتها. یاسین در دور 13 بهترین استدلالها رو داشت از نظرم. در دور 14 هم جاهایی که لازم بود، استدلالهای خوبی آورد. این دور هم هرچی استدلال میشد در راستای نقشش، آورد بهنظرم.
ضمن اینکه در مافیا، فقط استدلال درست آوردن کافی نیست. شما باید بتونید با اون استدلال، بقیه رو هم قانع کنید که یاسین بسیار قوی هست در این زمینه. اونجا که پرسید "همشهری جایزهبگیر تویی؟" من فهمیدم محمدامین (هر نقشی که داشته باشه) پاره شد؛ منتهی زمانش برام مشخص نبود.
اینه که اگه به بازی یاسین (خصوصا در ادوار اخیر) انتقاد دارید، به بازی خودتون در همین دور رجوع کنید. ببینید چند استدلال درست و موثر داشتید که به نتیجه رسیده و کلا چه کار کردید برای تیمتون. آفرین. با خودت بودم عزیزم. شوخی.
نمره هم چون هیچ اشتباهی از دید من و باتوجه به نقشش نداشت (یا اگرم در لحظه داشته، بعدا جبران شده)، میشه 9 بعلاوه اون نیم نمره که گفتم. مثل دور قبلی آرش، بهترین بازیکن بازی در این دور هم یاسین بود؛ و به نظرم با فاصله. زنده باد. (9.5)
نمره هم ارزشی نداره. صرفا نمایانگر دید من به بازی هست.
فری (جادوگر ابتدای بازی):
فری خب زیاد در بازی نبود. تحلیلم ننوشت. چیز خاصی هم نگفت تا جایی که یادمه. فقط اینکه حس کردم با بازی خودش حال کرده. این خیلی خوبه. به همین دلیل بهش 5 میدم. اگه کمه، علتش اینه که بهنظرم اعدام بود در فازهای ابتدایی (حالا با دلیل درست یا غلط). مهمترین انتقادم اینه که جادوگر نقشی هست که باید تا ته بره برای برد؛ برا همین بهتره که اونم یه نقش بیگناهی بلند کنه رو همون بره جلو. فری خیلی انتحاری شروع کرد. منم این نوع بازی رو خیلی دوست دارم؛ ولی استثنائا و جسارتا اینجا بهنظرم اجرا خوب نبود. نمره و نظر هم تا جایی که فری بوده و دیدم، هست. شاید اگه بعدش هم بود میشد 7 یا 8 یا بیشتر. کسی چه میدونه.
ارادت فراوان به هلن عزیزم.
رامتین (جادوگر جایگزین):
رامتین کارش خیلی سخت بود. چون وقتی وارد بازی شد که اتهام علیه فری بالا بود. بهترین بخش بازیش هم نوع برخوردش با این اتهامها بود. که خودش اصلا اومد پیگیری کرد. احسنت.
رامتین این دور یه فرقی با بقیه ادوارش داشت از دید من. معمولا به صورت منطقی سفید میشه اول و بعد حسی. اینجا اول حسی بود و بعد منطقی. سفید شدن هم منظورم مافیا/تیم نبودن هست. رامتین تقریبا مشخص بود که تک هست. و افرادی هم که بهش گیر میدادن (که شاید بعضی از گیرها درست هم بود)، مواجه میشدن با حس و البته جو بازی و کاری نمیتونستن بکنن.
اهداف شبش تقریبا خوب بود بهنظرم و دیدش به بازی (اینکه کیا تا آخر میرن) و استراتژیش، کاملا درست بود بهنظرم.
اینکه جای فری اومد، به نفعش هم شد البته. معمولا وقتی بازیکن جایگزین میشه، شک بهش خیلی کمتر میشه در بازی. ولی خودش هم به درستی روش بازی کرد.
در روز انتهایی بازی (و قبلش نیز) خیلی خوب نقش شهروند یا حداقل فرد تک در بازیُ اجرا کرد و آرای درستی هم داد.
یه بدشانسی در بازی آورد که جایزهبگیر سفید شد و برتری نفرات در انتهای بازیُ نداشت جادوگر. یه شانس هم آورد که هم بیگناها یهو کم شدن و هم مافیا سریع شناسایی شدن و کار به انتخاب جادوگر (که قاعدتا بخش مهمی از طراحی بازی توسط گاد بود) نرسید کلا. تنها کسی رو که جادو نمیتونست بکنه اون آخر، من بودم که خودم رفتم.
در مجموع با توجه به توضیحاتی که دادم، میزان تاثیرش در بازی، اتفاقاتی که افتاد، اهداف شبش و البته برنده شدنش، بهش 8.5 میدم. تا 9 هم جا داره البته؛ باتوجه به اینکه بازیُ از منفی شروع کرد و نه از صفر. و کارش خیلی سخت بود. تلاشش هم زیاد بود. خسته نباشید میگم بهش.
یه توضیح کلی هم بدم چون خودش هم مروری داشت به دوران بازیش:
وقتی من وارد مافیا شدم، رامتین چندین دور بازی کرده و از بهترینها بود. برای من تقریبا همیشه در بالاترین سطح بازیکنها بوده و این مسئله رو در نقشهایی که بهش دادم هم میشه دید.
مثلا در یکی از ادوار آخر فوتیکلاب، رامتین یکی از دو بیگناه ضد ضربه بود. یا در دور ششم که خیلی دور مهمی هست، قرار بود رامتین پدرخوانده باشه اصلا که متاسفانه نشد.
اون اوایل (وقتی 2 یا 3 دور بازی کرده بودم) و با متین و سید بحث میکردیم که بهترین بازیکنها کیا هستن، من همیشه رامتینُ 1 میذاشتم. چون اول اینکه قابل تشخیص نبود و برا من که مافیا رو پنهانکاری میبینم در اصل، مهمترین ویژگی بود. دوم اینکه تا ته بازی میرفت و سخت بود اتهام زدن بهش، با اینکه بازیکن سایه با تعریف من نبوده هیچ وقت. و سوم هم اینکه ثبات عجیبی داشت و یه زمانی اصلا دور بد یا متوسط نداشت. حداقلش این بود که خوب بود.
در بازیهای متاخرتر و خصوصا این سایت، مثل خود من کمی حوصلهاش کمتر شد ولی کلیت بازیشُ بهنظرم حفظ کرد و همونطور که دیدید در ادوار آخری که برگزار شده هم به طور جدی رقابت کرد و تا انتها رفت سوای نتیجه. این خیلی کار سختی هست. بازیهای مافیای ما، هر دور و هر سال سطحش بالاتر میره و کار سختتر میشه برای همه. برای قدیمیها سختتر از بقیه. چون یه سیستم درستیُ بازی میکردن، بعد با همون میآن جلو و میبینن اون بازدهی قبلُ نداره (خودم اینجوری بودم). و باید یه تغییراتی بدن برای باقی موندن در بالاترین سطح. تغییر هم دو وجه داره. تو یه چیزیُ باید خراب کنی. یه چیزی بسازی جاش. وقتی چیزی خراب میشه، بخشهای خوبی هم داره که از بین میره. اون ساختنه پس اینجا خیلی مهم میشه که ویژگیهای مثبت و موثر فردُ همچنان حفظ کنه. رامتین با اینکه بهنظرم زیاد تغییر نکرد در این سالها، ولی خودشُ وفق داد با پیشرفت بازی و نقشها و بقیه مسائل و ثباتش مثالزدنی هست همچنان.
اینم برای اولین بار میگم. من در طول بازیم با همه بازی کردم و اکثرا شامل حالات مختلفی هم شده (من بیگناه باشم، طرف گناهکار یا برعکس یا جفت در یک جهت) و سمت همه رفتم در بازیها برای گیر اساسی دادن؛ تقریبا در همه اون حالات.
سمت رامتین ولی کلا نرفتم. در ابتدای بازی، رامتین جوری بازی میکنه که من حداقل سمتش نمیرم. اگه گناهکار باشه معمولا نمیشه سریع بهش رسید و بقیه رو هم قانع کرد؛ اگه بیگناه باشه هم هزینهای که برات ایجاد میشه بسیار سنگین هست. در انتهای بازی خب شرایط فرق داره و هرکی میبینی گناهکاره میری سمتش. اونم باز من زیاد یادم نمیآد. حالا یا یکیمون خصوصا من، سریع مردیم یا بازی به اون سمت نرفته. مثلا یه دور دو یادمه که از نظر خودم خیلی ملایم بود بازیم و کلا سمت کسی رفتن محسوب نمیشه.
تنها دوری که ابتدای بازی سمتش رفتم، مفیستوفلس بود که خب خیالم راحت بود.
مجموعا خوشحالم از اینکه باهاش بازی کردم و چندین دوره در گادیم بازی کرد و یه دور خوب هم برگزار کرد که بازی کردیم. مافیای طولانیُ اصرار نمیکنم به هیچکس؛ ولی سرعتیها رو هر موقع دوست داشتی بیا.
یه پیام بازرگانی بریم این وسط، چون جمله بالا رو دوست دارم حذف نکنم.
دقت کرده باشید در ادوار من، فاز صفر یا شروع بازی، نفری یک پست هست؛ علتش اینه که اطلاعات از افراد به میزان تقریبا یکسانی باشه و گرگها و گربهها و یکی از دوستان، سوءاستفاده و مفتخوری نکنن. بعید نیس از دور بعدی یه قانون بذارم که محمدامین باید تو ساعت اول هر فاز پست مفید بده، وگرنه گادکشه.
حالا جدا از شوخی، یکی از دلایلی که علاقه دارم بیشتر بریم سمت مافیای سرعتی (علاوه بر مسئله زمان و عدم فرسایش و راحتی و اینا)، همین توازنی هست که اونجا وجود داره. یعنی دیگه عضو سایه نداریم و هرکسی بخواد هم میتونه به میزانی که مدنظرش هست وسط بازی و موثرتر باشه.
پیام فرستاده شد.
=========================================== بریم سراغ بیگناهان؛ یه توضیح کلی هست که تهش میفرستم. این دور تحلیل کلا چپکی شد. قاعدتا از مافیا باید شروع بشه، با بیگناها ادامه پیدا کنه و به فرعی هم ختم بشه؛ چون روند بازی هم همینه. و هر تیمی، اول توضیحات کلیش بیاد و بعد فردی. کلا همهاشُ مجبور شدم برعکس بنویسم. سگ تو روحت دوست عزیز.
اشکان:
اشکان بهنظرم در حال تطبیق پیدا کردن هست با مافیای ما. مدلش هم جوریه (اگه شناختم درست باشه) که تسلط نسبی روی نقشها رو دوست نداره. باید تسلطش کامل باشه که بتونه بازی خودشُ بکنه. در بازیهای کارآگاهی و دربار که استدلال نقشش بیشتر و مهمتر از مافیاست، خیلی زود خودشُ نشون داد؛ ولی مافیا خیلی پیچیدهتر و سختتره و نیاز به تجربه بازی بیشتری داره. منم ادوار اول خودمُ که به یاد میآرم، سخت خو گرفتم با این جو بازی، با اینکه اون موقع بازیای ما خیلی سادهتر بود و حضوری هم بازی کرده بودم. الآن برای کسی که وارد جمع بشه و تجربه مافیای پیچیده رو نداشته باشه، کار سخته برای تسلط کامل. یه بخش هم شناخت روی افراد هست که اینم به مرور شکل خواهد گرفت. به نظرم 2-3 دور سرعتی بازی کنیم، بعدش کامل راه میافته اشکان.
یه نکاتی در مورد بازیش میگم، بعد یک یا چند توصیه.
بازیش مختصر و مفید بود. این خوبه. بحث بیخود نداشت تقریبا. دقیق سوال میپرسید. نکات خوبیُ مطرح میکرد. درواقع سنگ بنای بازیش خوب بود و رو همین بیاد جلو عالیه. یه جاهایی مثل اونجا که گفت تیر خوردم و اینا، اضافه بود بهنظرم. کلا یه کلید کلی بدم که 90 درصد برقراره. چیزی میگید و کسی توجه نمیکنه، اضافه هست؛ مگه قصد تاثیر در ناخودآگاه بازی یا فرد خاصی داشته باشید. منم خیلی وقتا اضافه داره بازیم. فقط به خودتون نگیرید یعنی.
در رابطه با اشاره به نقشش، من باتوجه به شناختی که از اشکان دارم، میدونم نمیخواسته که اینجوری بهنظر برسه. منتهی وقتی تو میآی به عنوان بیگناه چنین حرفی میزنی، عملا داری حدس مفت و بیضرر میدی به مفتش و این حتی اگه بازپرس نباشی هم بده. چون تو رو با استناد به متن، بازپرس حدس میزنه. درست باشه حذف میشی، غلط باشه هم میفهمه بازپرس نیستی و هزینهای نمیده. تنها در حالتی خوبه که پارتیزان باشی مثلا که هزینه بده طرف.
درواقع وقتی اشکان میگه از روش غلط به جواب درست رسیدن، من میفهمم که چی میگه؛ منتهی امکانی هست که خودش در اختیارشون قرار داده.
آراش خوب بود بهنظرم. استدلالش در اواخر فاز برای محمدامین هم عالی بود. منم خوندم همون موقع؛ منتهی چون بازی شلوغ بود و یه پیشفرض غلطی هم داشتم، به عمق مدنظرش نرسیدم. بعدا ظهر روز بعدش که خودم فکر کردم و نوشتم، برام مشخص شد که اون حرکت، گناهکارانه هست؛ حتی اگه سهوی بوده باشه.
توصیهام اینه که بیشتر سوال بپرسه و نظراتشُ کمتر عوض بکنه در ابتدای بازی. در انتهای بازی، خوبه این. در ابتدا ولی، ثمرهاش کمتوجهی هست معمولا. و باعث میشه که حذف آدم، کمهزینه باشه.
نمره هم، اهداف شبش خوب بود بهنظرم. تا حدی خودشُ سفید کرده بود و اگه یه سری اضافات نبود، نزدیک اعدام هم نمیبود. تاثیرش در بازی متوسط بود و زیاد نبود؛ البته حق داره چون دور اول با نقشهای پیچیده بود. مجموعا در شب 2 از 2 و در روز 6 از 8 بهش میدم؛ ولی 1.5 نمره بابت حذف با حدس و نیم نمره بابت اون پستی که گفت تیر خوردم (چون اعتبار فرد در بازیُ پایین میآره)، مجبوریم کسر بکنیم. 6 از 10.
توضیح هم اینکه با اشکان در تلگرام صحبت کردم و برای همین مفصلتر از خودش، نوشتم باش.
هادی:
تکنواز عزیزم، هادی.
اول اینکه من سبک بازیشُ دوست دارم. مفید هم هست برای بازی؛ چون یه چیزی ازش درمیآد کاری که میکنه.
دوم اینکه این دور هم عملکردش خوب بود و دفاع میکنم ازش؛ مسلما در حد دور قبلی نبود، ولی خوب بود. همین که با رای خروج وکیل رفته بیرون، یعنی به طریق دیگری قابل حذف نبوده. پس بازیش درست بوده. به همین سادگی. نه اینکه هرکاری کرده درست بوده. نه. در مسیر درستی پیش رفته و وقتی اتهام بهش خورده، خودشُ خوب حفظ کرده.
فریُ خوب تشخیص داد. آفرین. در مورد ترسا اشتباه کرد که نمره منفی داره؛ ولی خیلیا اشتباه کردن و اونا که اشتباه نکردن هم لزوما متهم مافیایی نداشتن. پس زیاد خرده نمیگیرم.
بازیش در فازی که رفت بیرون خیلی محکم و درست بود؛ چه منطقی و چه حسی. اشتباهشُ قبول کرد و کاملا در جهت شهر (اینی که میگم مدل بازی هست و به تشخیص ربط نداره) بازی کرد.
اینکه میخواست حتما فاز یک اعدامی داشته باشیم هم درست بود و نمره مثبت داره. از همه بیگناهایی که رای ندادن، اونجا نمره کسر خواهد شد.
نقشش هم خوب بازی کرد به نظرم. تشخیصهاش اگه غلط بوده، بخش زیادیش مربوط به فضای بازی هست.
نقش شبش زیاد نبود؛ با همون روز نمره میدم. مجموعا اجرای هادی برام 8 از 10 بود در این بازی. چون بازیش رو تشخیص هست، مجبورم کمی بیشتر نمره کم کنم. 1 نمره کسر تشخیص اشتباه.
نیم نمره هم مخصوصا به خاطر اون نوع درصد دادنش کم میکنم. لامصب تو املاک داری، چه وضعشه. از صد آوردی 40 یهو؟ نیم نمره به دلیل سریع فری اضافه میشه و نیم نمره چون مظلومانه رفت بیرون. مجموعا 7.5 از 10.
بازی قبلیش برام 9 از 10 بود که گفتم بهترین بازیشم هست.
ترسا:
وقتی مافیا مخفی میشه، شهر یه نفرُ قربانی میکنه و اون قربانی متاسفانه ترسا بود.
نمره دادن بهش هم سخته واقعا. فعلا 6 میدم.
تکمیل میگردد.
رضا:
رضا اصلا حقش حذف نبود و از نظر من بهترین بیگناه بود تا اون لحظه ولی متاسفانه بازیش تکمیل نشد.
بهش 8 از 9 میدم. اگه تو بازی میموند حتما حداقل 9 میگرفت ازم.
تکمیل میشود.
عرفان:
عرفان بهنظرم شروع خیلی خوبی داشت. اینکه تشخیصهای اشتباهی داد، طبیعی هست؛ البته نمرهاشُ ازش کم میکنم.
وقتش هم زیاد نبود و اینم باید در نظر بگیریم. کلا من مشکل اصلیم باهاش جوابهایی بود که به سوالاتم داد و تو توضیحش هم تصحیح نکرد. گفت که اگه هادی میرفت دفاعیه، مافیا بهش رای خروج میداد؛ یعنی میدونه هادی مافیا نیست. در توضیح بعدش هم گفت هادی 40 گناهکار! هست. بعد بازی به خودش گفتم و گفت تمرکز نداشتم و اشتباه کردم. میپذیرم و به جای 3 نمره (چون اعدام داشت اون جوابها)، 1.5 نمره کم میکنم.
اون مدل سفیدشدنُ من حقیقتا نمیپسندم؛ سوای اینکه پیکانش هم سمت من بود و دقیقا دست گذاشت رو چیزی که بدم میآد: حسی باید تشخیصش بدم.
اول اینکه شاید اشتباه کنم خب. و دوم اینکه اینجوری من اصلا نباید استدلال کنم. میآم میگم اینا سفیدن اونا سیاهن از پست اول. به ترتیب شک بزنید بره. تو آرا هم تصحیحش میکنم هر فاز. سبک خوب و راحتی هم هست البته.
اهداف شبش هم درست بوده باتوجه به بازیش. و نمره تشخیص اشتباه مهسا، در روز باید کم بشه نه در شب. اینکه مافیا تیر خورده هم شانسی بوده و اعتباری نمیدم شخصا.
تو روز خب عرفان این نیست و چون وقت نداشت به این شکل شد. ولی به نسبت وقتش، منهای اون موردی که گفتم، راضی بودم. شب 2 از 2 میدم و روز 6.5 از 8. یه 1.5 کسری داشت؛ یه نیم هم برای تشخیصها در نظر میگیرم. نیم نمره هم چون حذفش منصفانه نبود، اضافه میکنم. البته اگه تو بازی میموند، بالای 8 میرفت قطعا. الآن ولی میشود 7 از 10.
امین:
امین این دور واقعا عجیب بود و من تازه در تحلیلش درکش کردم. حالا توضیح میدم به مرور.
برای من شخصا اونجا که گفت از لاندی حس فیک گرفته! (بیادب) گناهکار شد کاملا؛ منتهی خارج بازی بود برام. استدلال هم اینه که امین باید میفهمید من اگه بخوام حس فیک بدم هم از لاندی که یکی از شخصیتهای بسیار محبوبم هست، سوءاستفاده نمیکنم. متقابلا اگه تو آدریُ بذاری، منم نمیگم فیکه. منتهی در بازیم هیچ دخالتی ندادم، چون مربوط به خارج بازی بود استدلالم و کلا سفید داشتمش تا ادعاش. اگرم اعلام شک کردم، به سمت جادوگریش بودم و نه مافیا. امین ِ گناهکار تیمی، این نبود برام (تا قبل ادعا). البته، امین بیگناه هم خیلی شبیه این نبود که بعدا فهمیدم به حوصله و انگیزه نداشتنش ربط داشته. اون چیزی که در مورد لاندی گفتم، با اون جملهاش در روز آخر که گفت مث که لاندی علاوه بر فیلم، اینجا هم میخواد ببازه، شسته شد. البته باز مثبت نگرفتم و براساس بازی رای دادم تهش؛ که در ادامه میگم. فقط اینکه، لاندی در سریال هم نباخت. کشف ترینیتی در فصل چهار هم از نظرم بزرگترین کشف یک قاتل در کل تاریخ سینما و تلویزیون و ... هست. بله دکستر جان.
نقش امین در سفیدسازی و اعلام ادعای جایزهبگیر، ... .چون منُ تحلیل نکرد، تا همینجا بسشه.
حالا ناراحت نشو. فردا تکمیلش میکنم، به دلیل تحلیل دقیقت در دور قبل.
ادامه:
امین طبق سبک بازیش، در رابطه با ترسا مقصر نیست. در اینجا، شبیه منـه. یه سری فرض و استدلالهای منطقی داره؛ بر همون اساس میرسه به گناهکاری طرف. امیر بعد از بازی یه چیزی در مورد بازی من گفت. با ادای دین به خود امیر، همونُ با کمی تغییر در مورد خود امین میگم. این سبک به همراه همه ویژگیهای عالی و برجستهای که امین داره و نیاز به شمردن نیست، امینُ تبدیل کرده به بازیکنی خاص که همیشه در صدر (نه لزوما همیشه اول، ولی خیلی اوقات اول) که ثبات بسیار زیادی هم داشته و دوری که براش متوسط هست، برا خیلیا ممکنه خوب محسوب بشه. این سبک، یه خطای 20-25 درصدی هم داره البته. که نتیجهاش شده بیگناههایی که این ادوار اعدام کرده. یه شباهت دیگه از شباهتهای متعددی که من و امین داریم هم اینجا هست باز. امین وقتی با یه بیگناه درگیر میشه، خونـشُ نمیاندازه گردنش و بگه بعد من فلان کارُ بکنید. راسا اقدام میکنه برای اعدامش و خب اینجا برخلاف من، معمولا موفق هست.
خلاصه اینکه در سیستم بازیش پذیرفته که چنین خطاهایی هم رخ خواهد داد. خیلی از بازیهایی که رخ داده هم، بعدا جبرانش کرده.
سر همین، برای ابتدای بازی (تا فاز دو) نهایتا نیم نمره ازش کم میکنم که از بقیه هم کم شده.
فاز سوم ولی بسیار بد بود امین. شاید بدترین فازش بود تو اینایی که یادمه. یه روز که نبود هیچی؛ روز بعدش هم بحثهایی که داشت حقیقتا به درد نخورد. و بدتر از همه ادعاش بود. اونجا باید به من اعتماد میکرد وقتی گفتم ادعا نکن و نمیذارم رای بیاری. ضمن اینکه امین هم هادیُ مافیا نداشت و نباید خیلی نگران میبود بهنظرم.
بدترین کارش هم اونجا بود که گفت این محمدامین بدبخت بیگناهه. اونجا بازی تبدیل به سیرک شد بهنظرم. من حقیقتا انتظار نداشتم امین با اون لحن بیاد اون جمله و چیزایی که بعدش گفتُ بگه. پیش خودم فکر کردم اینا مافیا هستن و از چیزی ناراحتن، اومدن دلقکبازی درآوردن. از اشکان هم پوزش میخوام که در اون دسته قرارش دادم و گفتم میتونه یارشون باشه. اونجا داشت درست بازی میکرد اشکان.
خلاصه که هرجور فکر میکنم خیلی افتضاح بود اون حرکت امین و ادامهاش و هیچ توجیهی نداره. مهمتر از همه اینکه مسئولانه نبود.
اینکه گفت جایزه بگیر بیاد ادعا کنه، 1 نمره مثبت داره حداقل و میذارمش در فازهای ابتدایی که قاطی اون حرکاتش نشه.
با همه اینا، من به محمدامین رای دادم اون فاز؛ چون منطقیتر بود از نظرم. ولی وقتی دفاع ننوشت و دفاع محمدامین از من بیگناهی بود (که در بخش خودش توضیح میدم)، رایمُ عوض کردم در اولویتها. هرچند نظرم این بود که فرق نداشت و هادی میرفت بیرون.
فاز آخر ولی امین خیلی خوب بود و رو اون گندی که زده بود واقعا عالی بازی کرد و به بهترین شکلی که میشد، جمعش کرد. اونجا شد امین. درود بر روح آریاییت.
نمره هم نمایششُ با تاکید بر فاز آخر، 6.5 از 8 میگیرم و شب هم نمره کامل میدم. 3 نمره برای اون فاز کذایی سوم کسر میکنم ازش. نیم نمره هم از قبل. یک نمره برای جایزهبگیر و یک و نیم نمره هم برای انتهای بازی اضافه میکنم. 7.5 از 10. خدا بده برکت.
محمدحسین:
این بهنظرم بهترین بازی محمدحسین بود. شروعشُ در ایده خیلی دوست داشتم، ولی در اجرا نه. که بالاتر هم توضیح دادم در پست قبلی.
در ادامه خیلی درست بازی کرد و درستترین بازی ممکن بود در واقع (سوای تشخیصهاش). و کاملا مثل دور دهم و بهنظرم حتی بهتر از دور دهم، خودشُ سفید کرد و شهرُ هم تا حد زیادی جمع کرد و نقش مهمی در سفیدشدن تعدادی از بازیکنها و کلا روند بازی داشت. آرای درستتری هم داد نسبت به اکثریت بازی. کلا رای دادنهاش خوبه. آفرین.
محمدحسین پسر بسیارباشخصیتی هست و یکی از افتخاراتم در فضای مجازی اینه که زود پیداش کردم. الآن بیش از 12 سال هست که میشناسم و واقعا بدی ندیدم ازش؛ جز اینکه تنبلی میکنه فیلم نمیبینه. شور و شوقی که برای مافیا داره و جدی بودنش براش، خیلی زیاده. که این هم خوبه هم بد و خودش هم توضیحات کافیُ داد.
اصول خیلی خوبی داره برای بازی و احترام میذارم به اصولش ((مادامی که نقض نشه البته.) که در سایت نقض نشده تا الآن و به نظرمم نمیشه کلا). یه چیزایی براش مهمتر از خود بازی هست و کاملا کلاسیک هست از این نظر.
نوع نگاهش به فوتبالُ تا حدی به مافیا آورده و موفق هم بوده به نظرم.
نسبت به مافیای سرعتی هم چیزی نگفته مستقیم، ولی میدوم که گارد بیخودی داره که حل خواهد شد بهزودی.
نمره هم نمیدم. فکر کردی فقط خودت بلدی خارج از بازی تحلیل کنی؟
شوخی کردم؛ وقت ناهاره. بقیهاش باشه فردا.
ادامه:
محمدحسین در بازی شکی علیهش نبود و خیلی مثبت داره این. موثر هم بود کاملا. در رابطه با پارتیزان هم خوب و به اندازه نقش بازی کرد. ته بازی هم تصمیم درستی گرفت.
برای ابتدای بازی، ترسا رو تشخیص داد، بله. ولی به اونایی که گیر داد، اونا هم بیگناه بودن. رویکردش هم خوب نبود بهنظرم در اعدام. بنابراین یک نمره کسر میکنم ازش، چون تهش برگردوند و بیشتر نباید کسر بشه. در ادامه واقعا ایرادی نمیبینم و به مرور اشتباهاتشُ اصلاح کرد و نقش مهمی هم در سفید شدن بیگناها و بیرون رفتن مافیا داشت.
به نمایشش در روز 7.5 از 8 میدم و شب هم کامل. یک نمره که کسری داشته؛ نیم نمره هم برای اینکه تا آخر در بازی بود اضافه میکنم و حقش برد بود کاملا. در واقع تنها بیگناهی بود که حقش برد بود از دید من، شاید در کنار یک نفر دیگه. مجموعا شد 9 از 10.
به اون دور ده برگردم و مقایسه کنم، اینجا بازیش بهتر بوده؛ چون اون دور بازی برای بیگناها سخت نبود و این دور خیلی سخت بود.
کاملترین بازیش هم بود و باید راضی باشه دیگه.
پویا:
اطلاعات کافی نیست.
نمره رو 7.5 بدم احتمالا. برای قیاس گفتم که فکر نکنید بالا میدم.
ویرایش نمره: بابت مجموعهای از تشخیصهای اشتباه، 1 نمره کم میکنم. بابت پیشنهاد ندادن برای نجات هادی، 2 نمره کم میکنم. بابت آگاه نبودن به قوانین بازی هم 2 نمره کم میکنم.
1 نمره بابت دنده عقب گرفتن و تصمیم صحیح در رابطه با عرفان و امین برمیگرده. 1.5 نمره برای نقشم در حذف مافیاها. 7.5 شد. بسه.
مافیا هم بعد از پست دوست عوضی و شیادم (این بخش کپیرایتش مال یکی از دوستان هست که اسم نمیبرم.) مینویسم.
تعدادی از دوستان هم به طور افتخاری تحلیل میکنم در پایان، قبل از تحلیلم از گاد گوگولی و بااصول این دور.
تحلیل مافیا باشه بعد. علت ظاهریش اینه که ما رو تحلیل نکردن. علت واقعیش هم اینه که بهتره بعدا بنویسم. علت حقیقیش هم نمیگم.
تیم مافیا:
قبل از یه سری توضیحات لازم بگم که یکی از بهترین تیمهای مافیا بودن از دید من و نقش مهمی در سختی بازی در روز داشتن. شب که مشخص هست.
اگه در بازی چیزی گفتم و ناخواسته ارزش کارشون کم جلوه داده شده، پوزش. شاید اگه به عقب برگردیم، یه چیزاییُ نگم. ولی اونا مال خود بازی هست و قصد هم داشتم واقعا از گفتنش. و در بازی هم تموم میشه. نظر حقیقی من در مورد تیمها و افراد، همیشه در تحلیل گفته شده. الآن هم همینه. خیلی هم رک هست. برای مثال در مورد محمدحسین عزیز (که با فاصله بهترین بیگناه بازی بود)، دیدید که جایی که از نظرم اعتبار بیخودی ممکنه گرفته باشه، انتقاد کردم؛ جایی هم که باید اعتبار میدادم بهش (و بعضی مواردش اشاره نشده بود)، دادم. هدف از نمره هم گفتم دیگه؛ اینه که دید من به بازی و نمایش افراد چی بوده و چه مسائلی برام مهمتر هست. همین.
در رابطه با مفتش هم لازمه یه تاکیدهایی بکنم مجددا. گاد گرامی فرمودند که زیادی قوی بوده. خیر عزیزم. زیادی غلط بود. ارجاع هم به آینده میدم، نه گذشته. چیزی که زیادی قوی هستُ یا تغییر خیلی کمی میدن یا بقیه رو هم متناسب باهاش عوض میکنن. وقتی قراره اساسا تغییر بکنه، میشه اونی که گفتم. حالا ببین اگه بخوای مجددا گاد بشی، کدومُ انجام میدی.
با صحبتهای امین کیپی عزیز هم که از دید مافیا اومده بود خیلی خوب توضیح داده بود، موافقم. و چه خوب که اینا گفته شد. من یه سری مواردُ به این جزئیات نمیدونستم. محمدامین هم یه همچین دلیلی آورد در گفتوگوی شخصی که مثلا اگه مفتش باگ داشته، به پارتیزانی تو در. مختصرا جواب اینا رو بدم و بحثُ ببندم از سمت خودم.
اول اینکه من حاضرم در چنین دوری، نه تیر بزنم نه لباس و اون کارهایی که امین گفت نکردن (به هر دلیلی) رو هم انجام ندم، ولی فقط رضا رو اون مدلی حذف کنم. همین. با تیر که بیرون نمیرفته اگه اون شب میزدن و مافیا هم قاعدتا کسی رو دو بار نمیزنه با اون سهمیه. اینه که رضا از نظر من از بازی بیرون نمیرفت اصلا و در حقش ناخواسته ظلم. بقیهاش هم هیچی. بماند که من حاضرم چنین امکاناتی داشته باشم به عنوان مافیا و خود گاد در ابتدای بازی بیاد پارتیزانُ معرفی بکنه.
دوم (این در جواب دوست خوبم هست)، اگه من پارتیزان بودم، تو ام شارلاتان بودی عزیزم. بله. من مثل تو نیستم برای بردن بحث، خودمُ بیارم پایین. گادها حتما یه چیزی میدونن که اینقدر دوست دارن و تاکید دارن من و تو رو در سمت مخالف هم بذارن. منظورمم همه گادها هست. نتیجه رو هم الآن دیدن در حالات مختلف در 3 دور اخیر. اونوریش هم امتحان کنید ولی؛ چیزی نمیشه. نگران نباشید. :استیکر روباه:
خب. مافیا در این بازی خیلی خوب از ابزارش جهت هرجومرج استفاده کرد و نمره بالایی میگیره از این نظر. خیلی خوب هم در ابتدای بازی مخفی شدن و اینم نمره بالایی داره. در ادوار اخیر هم به این شکل یادم نمیآد. آفرین. اما چرا شکست خوردن؟ منظورم در روز هست. با شب ممکن بود درجا ببرن و گفتم حقشون هم هست و تبریک هم گفتم.
از نظر من دلیلش واضحه. اجازه دادن دست بالا در روز به بیگناها برسه. و استراتژی برد نداشتن.
دست بالا در روز یعنی چی؟ اجازه بدی بیگناها بازیُ در دست بگیرن کامل (ولو اینکه مسیر غلطیُ برن) و سفید بشن؛ وقتی حداقل 4 نفر از توی گناهکار سفیدتر هستن، ته بازی انگار از الآن نوشته شده. اگه ایرادها شخصی نباشه، تیمی حتما هست. دو مثال: جایزهبگیرُ محمدامین باعث شد سفید مطلق بشه. یعنی فرض بگیرید ادعاش جوری بود که یاسین میپذیرفت و شهر هم میپذیرفت که گناهکارانه نیست. یه سفید صد به بازی اضافه میشد در اون حالت هم. و خود محمدامین هم سفید نمیشد مثل یاسین که. مثل بقیه سفیدای نسبی میشد.
امین کیپی دو جا در ذهنم هست که محمدحسینُ با وایتکس سفید کرد. نیازی نبود بهنظرم. ضمن اینکه شخصا با این کارش، کار داشتم. منتهی بازی یهو از دقیقه 30 رفت 80. و خیلی چیزا رو مجبور شدم حذف کنم باتوجه به شرایط.
مهسا، کسیُ شخصا سفید نکرد به شکل بالا. منتهی بخشی از تیمی بود که اجازه داد این سفیدسازی صورت بگیره توسط بیگناها و خود مافیا. یه جاهاییش هم شاید مشخص نبوده. نمیدونم. باید از دید مافیا هم نگاه بشه که قبل از ادعای امین و محمدامین، چقدر فکر میکردن که بازی تعداد زیادی سفید داره.
استراتژی برد یعنی چی؟ خلاصه بگم. یعنی تا ته بازی، برنامه داشته باشی. مافیا به نظرم اینجوری بود (تیمی) که در لحظه چه کاری بهتره و به قولی، چو فردا شود فکر فردا کنیم. این یعنی سپردن کار به اتفاقات.
بازم لازمه تاکید بکنم که شخصا هیچ ادعایی ندارم که اگه من مافیا بودم، در روز همه اینایی که گفتم رو درست انجام میدادم. نه اصلا. تو همین سایت دو بار مافیا بودیم باختیم و بردهایی هم که داریم در گناهکاری تیمی، مربوط به قبل هست. اتفاقا من اگه مافیا بودم، تیممون اینقدر خوب مخفی نمیتونست بشه و به موقعیت برد نمیرسیدیم در ابتدا یا میانه بازی. این تیم مافیا ولی رسیدن که اعتبار داره.
صرفا حالا که بازی تموم شده، دارم عواملُ از دید خودم میگم که شاید به درد مافیاهای ادوار بعدی بخوره. همین.
در رابطه با اتفاقات، محمدامین هر چیزی جز جادوگر اعلام میشد، من میگفتم مافیاست و بازی هم 99 درصد میپذیرفت. هم برای کاری که خودش کرد هم برای اعتمادی که بقیه بیگناها به من داشتن و بازی جوری چیده شده بود (شاید نامردی بود این بخشش. نمیدونم) که هیچ سودی در مخالفت با من نبود، خصوصا از اونجا به بعد. در اولویتها، فقط سه نفر به امین کیپی اولویت یک داده بودن. محمدامین، امین و من. من که معلوم بود چیم؛ اگه محمدامین قرار بود بیگناه جلوه داده بشه و امین مافیا، یعنی مافیا اومده فقط یک رای به امین کیپی داده اونم با عضو سوختهاش. اینجا مهسا میشه مافیای قطعی در صورت بیگناهی کیپی و محمدحسین و رامتین هم میشن مافیا و جادوگر. تنها کسی که میتونست چنین چیزی بگه امین کیپی بود. چون مهسا ضد خودش حرف نمیزنه. در نتیجه باید بدون ترتیب اعدام میشدن در این حالت هم.
در بازی هم که استدلالم به حد کافی واضح بود دیگه.
مهسا هم در نهایت قربانی سفیدتر بودن بقیه شد. و توضیح دادم در قبل کامل.
این نظرات کلی بود. در مورد دوستان عزیزم کمی هم انفرادی صحبت بکنم.
مهسا:
تنها ایرادی که مهسا داشت، جوابش به سوالات زنده من بود. تا یادم نرفته بگم که امین خیلی خوب توجه کرد به اون سوالات کلا. الآن دیدم اشاره نکردم بهش. تو نمره لحاظ شده ولی.
گفت فکر میکرده ترسا فاز یک هم اعدام بشه. فکر میکرده فاز دو زیاد رای بیاره. اگه فرعی بود، بهش رای میداد. اگه مافیا بود نه ولی! اینا تناقض نداره البته. ولی جای گیر اساسی داره که چرا اگه فرعی بودی رای میدادی و مافیا بودی نه؟ و چرا در این حالت فکر میکنی که مافیا رای داده؟
منتهی وقتی عرفان به اون شدت اشتباه میکنه در پاسخ سریع و من بیخیالش میشم با جوابی که حسی داد؛ دیگه اعتبار سوالام مثل قبل نیست و نمیتونم 30-40 درصد اون گیرُ به یه نفر دیگه بدم.
به جز این، اشتباهی از مهسا ندیدم. موضعش در مقابل منم خیلی خوب بود و نقش هم درست بازی کرد. شاید باید یک متهم خیلی جدی داشت در فاز 3. شاید هم اشتباه میکنم و همین درست بود.
امین:
امین واقعا تیز هست. خیلی. میدونستم از بحث در گروهها و بحثهای شخصی البته. منتهی دیدنش در مافیا هم لذتبخش هست.
خیلی خوب فهمید که کمکم قصد دارم بیام سمتش و حتی پیامی که بهش گفتم نگران نباش من اونجوری رای نمیدم یا چنین چیزی رو، لایک کرد. که جالب بود. لایک نمیزد بهتر بود. کلا یه حالت "میخوای بیای منُ بگیری" داشت که بهنظرم بیگناهانه نبود. و اونجا شکم زیاد شد بهش در واقع.
پست بالانسش هم من قانع نشدم حقیقتا. منتهی جای ادامه نداشت در اون لحظه. خیلیا مشابه یا اشتباه بدتری (سهوی) داشتن. و من بازیم اصلا جوری نیست که در اون زمان بیام به کسی که کاملا منطقی بازی کرده و پاسخ داده گیر بدم. کلا اگه دقت کرده باشید، کسانی که مثل امین منطقی بازی میکنن و کمتر حسی هستن، منم ابتدای بازی باهاشون میرم جلو. مفید میدونم این افراد رو برای بازی؛ حتی اگه شک داشته باشم بهشون. فقط وقتی میرم سمتشون که اطمینان بالایی به گناهکاریشون داشته باشم؛ که خب در این بازی تا اواخر فاز چهارم نداشتم.
یه جا گفت هرکی حرفش منطقی باشه، سمت اون هستم. کاش همه اینجوری بازی کنن واقعا.
انتقاد خاصی هم ندارم، یه جاهایی معلوم بود وقت نداره. صرفا اگه در ادامه اون پستش که ویژگیهای مثبت شمرده بود (و کمی هم منفی البته) برای افراد، بازی میکرد، بهتر بود بهنظرم.
ویرایش:
یه بحث کوتاهی با امین داشتیم، لازمه که دو نکته رو اضافه کنم اینجا. یه سری حرفها یا حرکات ممکنه اصلا گناهکاری نباشه و من نوعی به اشتباه به طور حسی یا استنباطی به فرد شک کنم با اونها. راه تشخیصش هم راحته. هر حرکتی که عینا در بیگناهی هم ممکنه انجام بدید، گناهکارانه (به معنی درصد قابل توجهش) نیست و مشکل از گیرنده (پویا) بوده که دیدید این دور هم چندین اشتباه این مدلی داشتم.
مورد بعد هم اینکه کلا کسی که جدید وارد جمع ما میشه، حتی اگه تسلط خوبی روی مافیا و استدلال هم داشته باشه، مثل خود امین، تا با جو بازی و مدل بازی بازیکنا کاملتر آشنا بشه و ما هم با مدل بازیش دقیق آشنا بشیم، یه زمانی میبره. و همین مسئله در ابتدا میتونه سوءتفاهمهایی در گناهکاریها یا حتی بیگناهیها داشته باشه.
برای نمره هم مافیا شبُ کامل میگیره 3 از 3. البته، انتقادهایی به شبشون دارم، ولی به حد کافی و بیش از کافی ضرر زدن به ما. و نمره کسر نمیکنم.
در روز 1.5 نمره بابت اون تو مورد بالایی که گفتم، مجبورم کم کنم.
به مهسا همون 8.5 رو میدم و عالی بود واقعا. تمیزترین و دقیقترین گناهکاریش بود شاید.
از امین جا داره نیم نمره کسر کنم بابت پست بالانس، ولی تاثیرش در تیمش زیاد بوده و نیم نمره هم اونجا باید بگیره. به امین هم 8.5 میدم.
در واقع بهنظرم از 5 بازیکن برتر بازی، 2 نفرشون مافیا بودن.
این دور، باعث شد من به قبل یه گریزی بزنم و بهنظرم لازمه یه مسائلی گفته بشه و اگه گفته شده، تاکید بشه روش. این بخش، بیشترش خارج از بازی هست. بنابراین از گاد عزیز شروع میکنم.
آرش:
در رابطه با گادی آرش یه توضیحاتی دادم. یه توضیحاتی هم بعد از تحلیلش میدم. صرفا دوست دارم یه نکته رو تاکید بکنم. قدر این شور و اشتیاقی که در بازی ساختن داریُ بیشتر بدون. و سعی کن تا جوون هستی، هم ازش نهایت استفاده رو ببری هم اینکه یه فکر اساسیتر هم بکن در وقتهای خالیت که حالا یا کانال یوتیوب بزنی یا هر چیزی این مدلی برای تبلیغ و معرفی و بازی به شکل فیزیکی بسازی اصلا؛ حالا با کمک سرمایهگذارها یا افرادی که در این زمینه فعال هستن. چیزی از افرادی که بازی ساختن کم نداری. جدیتر فکر کن بهش. منم کمکت میکنم.
با این بازی، من خود آرشُ بیش از پیش درک کردم. حالا بیشتر به خودش گفتم، اینجا اشاراتی میکنم. اینکه بعضا به دلیل نوع بازی و انرژی زیادی که میذاره، از یه سری اتفاقات اذیت میشه رو کامل درک کردم. اینکه چرا میگه یوزر فیک یا از پیشفرضها فراری هست. غرهایی که وقتایی که گاد بودم زده (که زیاد نبوده البته) رو هم درک و تلافی کردم این دور.
و مهمتر اینکه خودمُ گذاشتم جاش مثلا در دور 6 یا حتی 8 و دیدم چقدر شرایط سخت بوده در اون ادوار. یا دور دوازدهی که سختیش مدل دیگری بود و خودمم گاد نبودم. اون دور البته داداشمون گاد بود فرق نداره. انگار خودم بودم.
انگیزه و انرژیت مهمترین چیزی هست که داری. دنبال و حفظشون کن. هرچیزی هم کم بود بیا پیش روباه.:"
امیر:
خیلی نمیخوام در رابطه با عملکرد امیر در این دور حرف بزنم. به اختصار فقط بگم که واقعا بینقص بود در نقشی که داشت و بدون مرض (اگه به نظرتون مرض داشته، من یه دور کارگردان میشم که متوجه بشید نداشته.)، به بهترین شکلی که میتونست در جهت نقشش به هر دو گروه کمک کرد و واقعا تعادلُ تا جایی که میشد برقرار کرد. تاثیرش هم در بازی بسیار زیاد بود؛ زیادتر از اونی که فکر کنید. اگه بگم چیا بوده، هم از ارزش بازیش کم کردم هم یه چیزایی از قلم خواهد افتاد. خیلی هم لذت برده و نوش جونش. من (و احتمالا همه) هم لذت بردن از پستهاش. بازی بدون امیر، مافیا نیست جدی. و خیلی چیزا کم داره. خوشحالم که انگیزه داره برای چنین نقشهایی و نهایت احترامُ قائلم به زمانی که میذاره.
به گذشته که برمیگردم میبینم چقدر کارش در دور اول سخت بوده و چقدر بیرحمانه چیده شده بازی. از نظر بازی میگم ها. نه نتیجه. نتیجه مقصر خودشونن. الآن خیلی بیشتر درکش میکنم. بیگناه دیگه نشده؛ ولی بهترین بیگناه از دوری که میشدُ تو کلانترش اجرا کرد به نظرم.
یه اعتبار دیگه هم به گناهکاریش دادم بعد از این دو دور. کارهایی که امیر در گناهکاری میکنه، خصوصا در دسته "پس از واقعه"، واقعا فقط خودش میتونه بکنه. خیلی سخته در بازیهای ما. خصوصا که امیر در گناهکاری تیمی واقعا حد و مرز داره و مثل من نیست. یارفروشی نمیکنه اصلا و با این حال گیرانداختنش خیلی سخته، حتی اگه موضعت محکم باشه. و تاثیرش به عنوان گناهکار در بازیهای ما، بیشترین هست بهنظرم. اون سمت طیف هم محمد چاوش قرار داره که تاثیرش به عنوان بیگناه، بیشترین هست.
و الآن تقریبا مطمئن هستم که در گادی خودم حداقل، امیر در دور 6، بهترین گناهکار بوده از نظر بازی و تاثیر. شاید در همه ادوار هم چنین باشه. اگه نباشه هم بقیه نمایشهای عالی، در کنارش هستن و نه بالاتر.
البته، بازیهای خیلی خوب دیگری هم داشته مثل گادفادر فوتی یا دور دوازدهش یا دور کوتاه آرش که علیرغم اینکه میدونستن گناهکاره علنا، بازم خیلی سخت حذفش کردن در انتها که ناگزیر بود یا حذفش هم نکردن. خدا قوت مرد.
محمد چاوش:
چاوش برام همیشه برجسته بوده و توقعم همیشه ازش سقف هست. تا حالا هم نشده از انتظارم فراتر باشه، چون امکان عملی نداره از سقف رد شدن. یه مدتی بود که یکی دو دور خوب بدهکار بود به من، که در ادوار 5 و 6 و خصوصا 11 به طور کامل بدهیها رو صاف کرد و دمش گرم. تعریف تکراری هم نمیخوام بکنم از اون بازیهاش؛ ولی یه چیز جدید میگم.
الآن که برمیگردم عقب بهنظرم دور 11 سختترین و پیچیدهترین دور مافیا بوده و شاید بهترین. چند دور دیگه هم نزدیکش هست البته. و چاوش در اون بازی بسیار سخت که تحت بیرحمانهترین فشارها هم بود، از اول تا آخر به شدت بااصول و درست بازی کرد و چنین نمونهای من یادم نمیآد شخصا. در واقع به عنوان یک بیگناه ناآگاه و کاملا تحت فشار، بهترین دیدُ داشت. و خیلی خوشحالم که اون بازی عالی، در گادی من رقم خورده. الآن سختیشُ بهتر درک و لمس میکنم؛ وگرنه از دور هم معلوم بود چه دور تکاندهندهای بوده.
مهدی حامدی:
من بعد این بازی، بلافاصله از مهدی عذرخواهی کردم بابت دور یازده و طولانی شدنش. مهدی هم یدونه از اون بیااااااا هاش گفت و صد تا لایک به پیام عذرخواهیم فرستاد و گفت مدتها منتظر این حرف بوده. شوخی.
من بعد از این دور، بیشترین همذاتپنداریُ با مهدی دور یازده داشتم. کسی که اشتباه کرده، ولی موضعش محکمه و فشار روش در نهایت خودش هست؛ اونم تو اون زمان طولانی چند هفتهای. بنده خدا مثل من هم نبود تو اون دور که پشت دستش بازی کنن و رای بدن و حداقل خیالش از این نظر راحت باشه. اون دور، کاملا سختتر از این دور بود برای بیگناه.
دور سیزده هم خب مدل دیگری بود؛ ولی فشاری که روش بود و تصمیمی که گرفتُ الآن کاملا درک میکنم. همچنین ناراحتیش از دور دوازده را.
و در اونور قضیه، بازی بولدوزریش در دور ششم هنوز برام تازه و ترسناک هست. یه سری بازیها هست باید زمان بگذره تا ارزششون درک بشه. اون بازی مهدی بهنظرم مستلزم زمان نبود. همون موقع معلوم بود که یکی از بهترین نمایشهای تاریخ مافیاست. و نکته جالب و عجیبش هم ترکیب با امیر هست. از رو و از پشت؛ گناهکار و بیگناه. بدبختا چه ظلمی شد بهشون اون دور.
الآن هم بهنظرم محکمترین بازیکن در روز مهدی هست.
مهدی پالیزوان:
لعنت بهت. هر بار بیگناه میشم، بعدش یاد دوری که رویینتن بودم در فوتی، میافتم و میگم دور فعلی که بازی کردیم، نسبت به اون راحت بوده برام.
بوده ادوار دیگهای مثل دور اول سایت قبلی که امین و خود مهدی پالیزوان گناهکار بودن و کار برامون سخت بود علیرغم اینکه بی اعدام اشتباه، بردیم. الآن این جمله مسخره بهنظر میرسه؛ ولی باید در شرایط قرار بگیرید. فرقش یه تار مو بود شاید. بودن در ادوار مختلف گناهکارهایی که باهاشون به عنوان بیگناه روبرو شدم و کارمُ سخت کردن. همه هم بودن تقریبا. حالا بعضیا اوایل بازیشون بوده بعضیا اواسط یا اواخر. ولی سختترین و پرفشارترین، الآن دیگه برام واضحه که همون دور بوده که رویینتن بودم و مهدی پالیزوان جادوگر بود. دور یک سایت قبلی، بعد از این قرار میگیره برام، چون جو بازی تمیز بود.
امین: فقط یه جمله. چرا من فکر میکردم کارهایی که امین در بیگناهیش انجام میده، راحته؟
دوستان دیگری هم هستن و هرکی خواست درخواست شخصی بفرسته که به این لیست اضافه بشه.
تحلیل بیشتر از تیم مافیا و تکمیل بازی خودم و باقیمانده تکمیل گاد و افرادی که هنوز نفرستادن هم هرموقع همه بفرستن.
در پایان باز هم از آرش عزیز تشکر میکنم بابت برگزاری و شور و اشتیاقی که به خرج داد و موجب شد چنین دور هیجانانگیزی تجربه بشه. کارت درسته پسر. ادامه بده.
امیدوارم دور خوبی بوده باشه و لذت برده باشید. من با وجود تمام سختیهاش برای خودم، لذت بردم از بازی تکتکتون و امیدوارم این حس متقابل بوده باشه. دور سختی برای برگزار کردن بود، چون هم نقشها جدید و امتحان نشده بودن و هم اولین تجربهی گادی من به این شکل (این نقشها، و این میزان جدیت ) محسوب میشد. شاید باید در جایگاه من باشید که بدونید برگزار کردن بازی در چنین سطحی از جدیت و حساسیت با وجود تجربهی ناچیز من در گادی چقدر سخته. منتهی شما، تکتکتون، به خوبی این موضوع رو درک کردین و باهام راه اومدین و از عیبها چشمپوشی کردین و این برام خیلی خیلی ارزشمنده. از همهتون تشکر میکنم.
فکر میکنم بر کسی پوشیده نیست که من چقدر عاشق بازی کردن و از اون مهمتر بازی ساختنم. از بچگی یکی از تفریحاتم همین «بازی ساختن» بود و برای یک بازیساز، چه لذتی بیشتر از اینکه بقیه بازیش رو بازی کنن، درش غرق بشن و بخوان اون بازی رو ببرن. از این حیث واقعا این دور برام ارضاکننده بود، حتی با وجود اینکه بازیای که ساختم بینقص و پرفکت از آب درنیومد. منتهی امیدوارم همینقدر هم به شما لذت داده باشه چون لذت یک بازیساز در لذت بردن بازیکنهاشه. بله، شاید هرکسی از اینکه یه بستری بسازه و افراد رو به جون هم بندازه لذت ببره اما لذت من به عنوان یک بازیساز در این نیست. لذت من در اینه که بازیکنهای بازیم در بازی غرق بشن، سرگرم بشن و لذت ببرن و امیدوارم این موضوع در این دور ممکن شده باشه.
حقیقتش چند وقتی بود که به تنم خارش افتاده بود که گاد بشم. ابتدا نقشهای دیگهای برای گادیم در نظر داشتم (مافیای جادوگری ۲ ) که به نوعی ادامهی سناریوی دور ۹ بود. منتهی دور ۹ از نظر حجم مشارکت و فعالیت بازیکنان برام تجربهی خوبی نبود و به درست یا غلط، تا حدی این رو به آشنا نبودن و شاید جذاب نبودن بالانسش ربط میدم. همین باعث شد که بخوام سناریوی متفاوتی ایجاد کنم که در عین جدید و متفاوت بودن، حس آشنایی و تشابه به مافیای شناختهشده هم داشته باشه. این شد که با استفاده از برخی نقشهایی که برای ایدهی مافیای محفل نوشته بودم سناریوی جدیدی ساختم و با نقشهای جذابی مثل تفنگدار، شارلاتان، پارتیزان و ... نتیجهاش شد چیزی که میبینید.
ایدهی جدا کردن پدرخوانده و تیر رو از مدتها پیش داشتم و اگه اشتباه نکنم پویا هم توی دور ۸ به نحوی اجراش کرده بود. نقشهای دور ۸ پویا طوری بود که از فرد جدا بودن و با مرگ افراد، نقشها حذف نمیشدن. این باعث به وجود اومدن ایدهی قابلیت جدید پدرخوانده شد، که میتونه نقشهای حذف شده رو نگه داره و به اعضای دیگه بده. در مقابل تیر به آدمکش داده شد و ایدهی گروگانگیری آدمکش هم توی مافیای تفنگ دور ۳ و ۴، برای نقش چاقوکش وجود داشت که به نظرم ایدهی جذابیه و پتانسیل قشنگی برای بازی داره. ایدهی مفتش از این میومد که تشخیص ادعای نقش و اطلاق نقش و ... به عهدهی گاد نباشه و مکانیسمی براش توی خود بازی وجود داشته باشه، تا هم عادلانهتر بشه و هم زحمت گاد کم شه وکیل ترکیبی از خیاط، لکتر و سناتور بود، شارلاتان نقش فوقالعاده جذابی بود که اصلا به خاطر همین نقش ایدهی مافیای محفل رو برداشتم و عوضش کردم، ایدهاش هم درواقع از نقش بازیگر اومد با اینکه عملا دیگه هیچ ربطی به اون نداره هکر هم نقش تکمیلی مافیا بود که خب توی مافیای محفل نقش پررنگتری داشت اما اینجا هم میتونست به عنوان نقش جدید و جذاب اضافه شه، پس اضافهاش کردم.
برای بیگناهان خب قطعا باید یه نقش قلدرانهای به جای روئینتن و سامورایی وجود میداشت و از طرفی برای اینکه نقش مفتش در بازی به خوبی بشینه باید یه عدم قطعیت و ترسی بهش اضافه میشد، این شد که نقش پارتیزان به وجود اومد. قاضی نقش مقابل وکیل بود و تقریبا معادل شهردار. پلیس که پای ثابت مافیاست و برای اینکه بتونه با ادعای نقش و با مفتش بازی کنه، بهش قابلیت مخفی شدن هم دادم تا مفتش نتونه حدسش بزنه. پزشک اورژانس ایدهی جذاب دیگهای از همون مافیای محفل بود تا به جای اینکه پزشک دیگران رو انتخاب کنه تا نجات بده، دیگران پزشک رو انتخاب کنن تا نجات پیدا کنن. تفنگدار برای من نقش فوقالعاده جذابی بود که اول با یک تیر هم میکشت منتهی بعد دیدم عملا هم خیلی زیادی قویه و هم میتونه بیگناه بشناسه، چون من از نقش حرفهای، که اگه بیگناه بزنه از بازی خارج بشه، خوشم نمیاد. به خاطر همین با الهام از نقش شکارچی که پویا قبلا داشت، نقشش رو طوری کردم که با یک تیر کسی کشته نشه، و برای اینکه تفنگدار کسی رو بکشه باید هم مستقیم و هم غیرمستقیم بهش تیر بزنه. بازپرس هم باز از مافیای محفل اومد که به نظرم پتانسیل پرسش قدرتمندی داره و برای من از پلیس هم جذابتره. شوفر از اون ایدههای محض خودم بود به نظرم شوفر هم نقش جذابیه که پتانسیل بالایی داره و میتونه حتی نتیجهی بازی در شب رو تغییر بده. جاننثار به عنوان یکی از نقشهای احتمالی پویا به بازی اضافه شد که خب تعداد در حدی نبود که بذارمش. کارآموز هم که مشابهش توی دور ۳ و ۴ (نقش شاگرد) وجود داشت و مکانیسمش کمی تغییر کرد، به نظرم بیگناه بینقش معنیای نداره حقیقتا و از طرفی همونطور که نقشهای مافیا با مرگشون حذف نمیشد، نقشهای بیگناهان هم با مرگشون باید به نحوی در بازی میموند. این شد که نقش کارآموز اضافه شد.
نقش جادوگر هم که علاقهام بهش زبانزده و در واقع ایدهاش، ایدهی همون هوکری هست که پیشنهادش رو توی دور ۲ به امیر داده بودم و امیر اون نقش رو بهم داد. جایزهبگیر هم ابتدا برای این اضافه شد که یکی از نقشهای احتمالی پویا باشه و مشخص نباشه که پویا حتما پارتیزانه بعد دیدیم پارتیزان عملا باگ داره و آخرای بازی ادعا کنه خیلی به نفعشه، این شد که یه بند حدس پارتیزان هم به جایزهبگیر اضافه کردیم و نتیجه شد چیزی که میبینید. کارگردان تنها نقشی بود که از مافیای جادوگری ۲ اومد، نقش ایزد که هدفش ایجاد تعادل بین جبههی خیر و شر بود وقتی فهمیدم که امیر این نقش رو خونده و ازش خوشش اومده، گفتم چه چیزی بهتر از اینکه امیر هم توی بازی باشه، و این نقش رو اضافه کردم. اسمش رو هم تغییر دادم به کارگردان که هم به ستینگ بخوره و هم امیر بیشتر باهاش حال کنه
اما نتیجه هیچوقت کاملاً اون چیزی نیست که انتظارش رو داری. بند وکیل و نقش قاضی عملا از چیزی که فکر میکردم بیشتر روی بازی تاثیر میذاشتن و حداقلش این بود که بعد از اعدام قاضی، اون بند وکیل قابل استفاده نباشه. مفتش خب به عقیدهی بسیاری از افراد زیادی قوی بود. هدف من این بود که مفتش فقط محدود به ادعای نقش نباشه و بشه باهاش بازی هم کرد، منتهی شاید مفتشی که نوشته شد مناسب این نوع بازی جدی با وقت زیاد و مشارکت بالا نبود؛ حقیقتاً خودم هم فکر نمیکردم اینقدر بازیکنان وقت بذارن و مشارکت بالا باشه، وگرنه فکر اینجاش رو میکردم. در مقابل تفنگدار باید نقشش بهخصوص تیر غیرمستقیمش محدودتر و عادلانهتر میشد و خب دیدیم که مافیا از این موضوع ضربه خورد، هرچند اتفاقی که برای مافیا افتاد چیزی نبود که قبل بازی بهش فکر نکرده باشم، اما اینکه غیرمنصفانه و تا حدی ضدفان هست رو بعد اون اتفاق متوجه شدم و میپذیرم. پلیس رو ابتدای بازی متوجه شدم که عملا با اون حجم از لباس و دوز کلک مافیا عملا سر کار هست، حذفش کردم و به جاش به رضا که پلیس بود، تفنگدار دادم. بازپرس هم شاید باید قابلیت بیشتری برای محافظت از خودش میداشت. شوفر اما مطابق انتظارم از آب دراومد (هر چند به کار شهروندان نیومد عملا) و کارآموز هم خوب بود میمونه جایزهبگیر که اصلا به ادعای نقشش فکر نکرده بودم و حواسم نبود که میتونه سفید بشه. این اشتباه رو کاملاً میپذیرم و از یاسین هم ممنونم که نمیخواست ادعا کنه ابتدای بازی. جادوگر هم مطابق انتظارم بود.
یه توضیحی هم بدم. در زاویهی دید من به بازی مافیا، فاز شب مال مافیاست و فاز روز مال شهروندان یعنی غیر از این رو اصلا نمیپسندم، که مثلا شهروندان با پلیس تیردار عملاً فاز شب رو از مافیا میگیرن. حالا شاید بگید پس چرا تفنگدار گذاشتی خودت منتهی در ذهن من احتمال اینکه تفنگدار تیر غیرمستقیم بزنه خیلی کم بود و فکر نمیکردم به راحتی در بازی اتفاق بیفته، که تا حدی اشتباه میکردم. در مقابل برای روز بیگناهان نقشی مثل پارتیزان رو داشتن. حذف بند وکیل در صورت اعدام قاضی هم چیزی بود که باید در همین راستا (که فاز روز مال شهر باشه) انجام میشد. به نظرم قشنگی بازی مافیا اینه که توی فاز شبش مافیا دست بالا رو داشته باشه و شهروندان مقابله کنن، نه برعکس. تیر غیرمستقیم تفنگدار هم بیشتر مقابلهای بود در ذهنم تا تهاجمی. در مقابل شاید کمی بیش از حد به مافیا قابلیت لباس دادم و که باعث میشد فاز روز رو از شهروندان بگیرن، اما خب به هر دلیلی استفاده نکردن و در مقابلش از جایزهبگیر هم باگ دراومد که خیلی به نفع شهر در فاز روز بود. من این تفکر رو میپذیرم که توی بازیای که هر کس هر روز ساعتها وقت میذاره برای بحث و اعدام در فاز روز، نباید نتیجهاش با فاز شب مشخص بشه. اما برای من فاز شب هم بخشی از بازیه و به نظرم یک مافیایی که توی فاز روز متوسط رو به بالا بوده و توی فاز شب عالی، کاملا مستحق برد هست. حالا به مافیای این دور در بخش خودشون بیشتر خواهم پرداخت.
میمونه نقش کارگردان. کاملاً قبول دارم که نقش بیشازحد قدرتمندی هست و میتونه بازی رو خراب کنه. اما من این نقش رو دست آدم درستی سپرده بودم و میدونستم کاملاً جنبهی داشتن چنین موقعیتی در بازی رو داره. به نظرم هر کسی نمیتونه این نقش رو مثل امیر منصفانه و «درست» بازی کنه، وگرنه «خوب» بازی کردن باهاش مثل آبخوردنه. البته امیر این نقش رو نه تنها خوب که عالی بازی کرد و در بخش خودش بهش حسابی خواهم پرداخت. منتهی درک میکنم که صرف وجود نقش کارگردان با اون توضیح و اون قابلیتها در بازی، شاید تا حدی از لذت بازیکنان کم کرده باشه. من این نقش رو با این دید به امیر دادم که میدونستم بازی رو خراب نخواهد کرد و تاثیر بیش از حدی در بازی نخواهد گذاشت، منتهی از دید یه بازیکن، وقتی میبینه چنین نقشی توی بازی هست که کاملاً بهش تسلط و احاطه داره و در یک آن «میتونه» باعث بشه اعدامش کنه، جذابیت بازی برای بازیکن کم بشه، ولو اینکه این اتفاق نیفته. در مجموع این دلایل در کنار کارگردانی درخشان امیر، باعث میشه که نقش کارگردان رو همینجا بازنشسته کنم و دیگه حداقل در ادوار من چنین نقشی نخواهیم داشت
و در نهایت در این بخش یه تشکر ویژه از پویا میکنم که کلی وقت گذاشت و با من نقشها رو باگگیری کرد و طوری بازی رو در ذهنش چید و ایرادهاش رو پیدا کرد که شاید هیچکس دیگهای نتونه. این که خودت یک دنیای جدید و نقشهای جدیدی بنویسی یک بحثه، اینکه ستینگ و نقشهایی که یک نفر دیگه نوشته رو بررسی کنی و باگهاش رو پیدا کنی و ایدههای جدید بدی یک بحث دیگه که دومی بسیار سختتر از اولیه، حداقل برای من. وقتی پویا هست آدم دلش از گادی قرصه و میدونه که با کمک پویا دور بسیار خوبی خواهد شد، و حقیقتش اینه که با وجود باگها و معایب زیادی که این دور داشت، شاید شما ۲۰ درصدش رو دیدید نسبت به چیزی که من ابتدا نوشته بودم؛ چون بخش زیادیش با کمک و راهنمایی پویا حل شد و ازش ممنونم.
این بخش اول تحلیلم در رابطه با بازی هست و قطعا چیزهایی که در آینده به ذهنم برسه بهش اضافه میشه.
بخش دوم هم مربوط به تحلیل تیمها و بازیکنان هست که سعی میکنم مفصلتر باشه.
هر کم و کاستی در بخش اول و پیشاپیش در بخش دوم بود، به بزرگی خودتون ببخشید؛ حقیقتا تحلیل نوشتن برام راحت نیست به خاطر نداشتن حضور ذهن کافی. اگر موردی هست که فکر میکنید باید بهش میپرداختم در این بخش و نپرداختم، حتما بگید چون یادم رفته قطعا
و باز هم از همهتون تشکر میکنم که در این دور شرکت کردید و پابهپای من اومدید تا این دنیای جدید مافیایی رو کشف کنیم
درود مجدد.
بعد از پست دوست خوبوخوشتیپم، علاقهمند هستم که صحبتهایی داشته باشم. پست قبلی هم زیادی شلوغ شده؛ جدید بنویسم بهتره.
یک. خیلی از خودم انتقاد کردم در تحلیل؛ یه ذره هم تعریف کنم. (حق نشر این جمله مال مهدی حامدی هست، منتهی دوست گستاخم از الفاظ دیگری استفاده کرده که نمیپسندم.)
من یه ادعایی تو مافیا داشتم که در چند دور اخیر به خودم اثبات شد حداقل. محمدامین یه اشارهای کرد و در ادوار قبلی یا بحثهای حضوری هم برخی از دوستان اشاره کرده بودن. ادعام اینه که وقتی در بازی باشم و گناهکار تیمی نباشم، اعضای اون تیم تو بازی شلنگتخته نمیاندازن. شلنگتخته یعنی چی؟ یعنی راحت مغلطه کنن جهت اعدام بیگناه یا بیپروا بیان سمت یه نفر تحت فشارش بذارن (با علم به بیگناه یا حداقل گناهکار تیمی نبودن طرف) یا زیرآبی برن و با رایها بازی کنن یا موذیانه بخوان یه نفر بیارن وسط اعدام کنن و موارد دیگر. نمونههاش هم زیاده. به ادواری که من گاد بودم نگاه کنید و ادواری که بازی کردم؛ خصوصا اونا که تیم نبودم. یا به ادواری که در بازی بودم، قبل و بعد از بیرون رفتنم نگاه کنید.
حالا علت این کار (شلنگتخته ننداختن) میتونه این باشه که از نظرشون غیرمنطقی هست وقتی من تو بازیم یا اینکه میترسن خفت بشن یا براشون گرون تموم بشه یا احترام میذارن یا هرچی. و البته توصیهام اینه که چنین تفکری نداشته باشید. راحت بازی خودتونُ بکنید. شاید یک دور تاوان بدید بابتش، ولی در درازمدت به نفعتون هست.
در واقع یکی از دلایلی که من پارتیزان بازی کردم این دور این بود که مدال دوست عزیزم چاوشُ بگیرم. کاملا هم موفق بودم در این زمینه. گناهکارا کامل خودشونُ جمع کردن. باتوجه به وضعیت شهر، شاید نیاز هم نبود جور دیگری بازی کنن. ولی ادعام اینه که نیاز بود هم، نمیکردن.
یه یاد مجددی هم بکنم در انتهای این بخش از مهدی پالیزوان که تا الآن تنها کسی بوده که به درستی شلنگتخته انداخته در برابرم.
دو. من بزرگترین خطای تشخیصیم در این بازی، محمدامین بود؛ که اعتبارش هم کامل به خودش برمیگرده. تماما براساس من بازیشُ چیده و اینقدر فرو کرده بود در نقش که علاوه بر نکاتی که خودآگاهانه کاشته بود، یه جاهایی ناخودآگاهانه هم به صورت بیگناهی یه چیزایی میزد بیرون. درواقع نقش تنفگداری که تصور هم نه، قبول کرده بود خودشه، پاره شد کامل در حین بازی. جور دیگری هم نمیشد بنویسم اینجا رو. حق مطلب ادا نمیشد. و اینجا باید به من حق بدید که اشتباه کنم. نمرهاشُ کم کنید ها. ولی حق بدید. در این سالها هم هیچکسی چنین کاری نکرده بود و اینم اعتبار ویژهای داره از دید من. حیف که تکمیل نشد کارش و البته کائنات را شکر که گرفتیمش. وگرنه خدا رو بنده نبود دیگه.
کلا اگه در اواسط فاز سوم کسی به من میگفت که محمدامین مافیاست (به عنوان علم منظورمه. نه نظر بازیکنان در بازی)؛ من میگفتم که داره یکی از چند بازی برتر تاریخ مافیای ما رو از ابتدا تا الآن انجام میده، چون بازیشُ چیده بود رو خودم. و البته بقیه مسلما چنین نظری نداشتن، چون از دید خودشون میدیدن. نهایتا میگفتن عالی بوده.
بنابراین یه تفاوت مهم داره نگاهمون به این بازی محمدامین و با توضیح هم نمیشه کامل به وضعیت و تفکری که من در بازی داشتم، برسید. گاد هم نهایتا به هشتاد درصدش برسه. چون برای بیشترش باید در جسم و ذهن و روح من باشید.
یه توضیحاتی در تکمیل این پست میدم بعدا. فعلا میخوام دیر تحلیلش کنم به تلافی تاخیرهاش.
سه. من هر انتقادی در این بازی بپذیرم، هیچ انتقادی در مورد رفتارم با امین نمیپذیرم. منطعفترین رفتاری بود که کلا در بازیهام داشتم. علت انتقادها هم بهنظرم اینه که یک: صبر ندارید اصلا. دو: بازی هم صبر نداشت یهو از اواسط نیمه اول، پرید رفت اواسط نیمه دوم.
من در ابتدای فاز سوم گفتم که یه کاری میخوام بکنم. وسطش قضاوت نکنید. هرموقع گفتم تمام، بعد هرکاری خواستید بکنید. بخشیش مربوط به عرفان بود این کارم و بخشیش مربوط به امین(ز). توضیح هم خیلی نمیدم. چون نصفه مونده، میخوام در ادوار طولانی بعدی اگه بودم استفاده کنم.
اینکه یه نفر وسط فاز یه اشتباهی در تشخیص دادن فرد دیگری بکنه و تهش جبرانش کنه، هیچجوره نمره منفی نداره از دید من. فاز چهارم منظورمه. فاز قبلش هم که به محمدامین رای دادم اصلا. تو دفاعیه، اون شارلاتان رو حس من کار کرد و امین هم ننوشت و از طرفی مطمئن بودم هادی با رای خروج وکیل میره بیرون. در واقع اگه اشتباه اولویت دادم و حق نمیدید بهم هم، هیچ تاثیری در بازی نداشته.
کلا هم اگه بازی عادی پیش میرفت و یهو ترور نمیشدیم، قصدم این نبود که امینُ در روز بفرستم بیرون سریع. میخواستم فشار بندازم رو دوشش که اگه بیگناهه تلاش بیشتری بکنه. اینم نخواستم بگم، ولی مجبور شدم حقیقتا. ایدهام این بود که بگم امین مادامی که مافیا شناسایی کنه و رای بده بهش با شهر و مافیا بره بیرون، رای ندید بهش. اشتباه اگه کرد، رای بدید بهش. از خود این، حتی اگه اشتباه میکرد هم یه چیزایی درمیومد. ساده هست. فکر کنید میرسید بهش.
چهار. برخی دوستان از جمله دوست خوبوخوشتیپ و شارلاتانم دوست دارن قواعد و اصول بازیُ عوض کنن و بگن ما زرنگیم. انتقاد اصلی من به مفتش به این برمیگرده که مافیا نتونه بیش از یک شهروندُ (مگه خودشُ لو داده باشه طرف) در شب حذف کنه. چون بیگناه (اگه مافیا رو اونجوری که من فهمیده باشم، فهمیده باشه) هر فاز میآد حساب میکنه که چقدر تلفات ممکنه بدیم، بر اون اساس میره جلو. وقتی چنین اصل مهمی (که شاید مهمترین اصل بازی برای شهر باشه)، از بازی گرفته بشه، بازی از مافیا تبدیل میشه به یه چیز دیگه. زمان، یکی از عناصر بسیار مهم و البته شناختهنشده در مافیا هست. شناختهنشده برای اینه که از تحلیلهاتون فهمیدم که اکثرا نقش زمان در مافیا را به درستی نشناختید. میاید بدون توجه به این، بازی میکنید. هرچی شد شد. این بخش ممکنه خیلی تند به نظر برسه. درسته اگه تند بوده. توضیح تکمیلی هم نداریم به صورت عمومی و خصوصی.
پنج. امین کیپی یه جا گفت پویا یکی از مشاغلش گیر الکی دادنه. خیلی حال کردم اونجا. یه جا هم گفت تاپیک در اصل صندلی داغ با حضور پویاست که کاملا درست گفت. بسیار لذت میبرم از این حرفها و مکالمه ها. یاد بگیرید و راحت بازی کنید. اگه جایی گفتم، بیادبی انجام شده، کلا یه چیز دیگه هست. اشتباه نکنید. اینم دوست داشتم که گفته بشه. تمایلی که همیشه در مافیا و در زندگی داشتم اینه که بیادبها رو حذف کنم، ولی کسانی که راحتتر باهام صحبت میکنن رو حفظ کنم. از رموز موفقیت مهدی حامدی هم همینه. اخیرا هرچی از دهنش در میآد میگه بهم. تهش میگه تقصیر خودته که گفتی دوست گستاخت هستم و گفتی راحت باش. وگرنه خیلی هم مودب بودم تا قبل این.
شش. تحلیل دقیق و رک، سخته. فقط محمدامین تحلیل کرد این دور با معیارهای من. اونم نصفه. اینه که گادُ اذیت نکنید. هرموقع دلش بخواد تحلیل میکنه.
هفت. هفت نداریم. خسته شدم. به یاد دیوید بکام گفتم تا هفت رفته باشیم.
پ.ن.1: Mamalgr">Mamalgr
بند شماره پنجُ اگه متوجه نشدی، منظورم اینه: دوست جدید پیدا کردم. و میتونی بری. حسابداری هم لازم نیس بری. این ماه قراره یکی دو هفته برم پیش مهدی معامله یاد بگیرم ازش، سر راه یه سر میآم رشت باهات تسویه میکنم خودم.
پ.ن.2: همین که اینقدر تحلیل نوشتم و هنوز تموم نشده، یعنی دور خیلی مهمی بوده. به افتخاراتت اضافه کن. آرش
پست من تکمیل شد. اونجا نخواستم بنویسم خواستم اینجا بنویسم که پویا، خیلی ها خواستن یا جایگزین من شن یا من رو جایگزین کنن. برای من چیز جدیدی نیست. برای من زمانی جدید می شه که کسی بتونه جای من رو بگیره.
درود بعد از مدتها. ضمن پوزش بابت تاخیر، مدالها رو اهدا میکنم.
مدالهای برندگان:
مدال ۱۰ امتیازی فرعی برنده به یاسین بابت بازی در نقش جایزهبگیر.
مدال ۱۰ امتیازی فرعی برنده به رامتین بابت بازی در نقش جادوگر.
مدال ۱۵ امتیازی فرعی برنده به امیر بابت کارگردانی دقیق و هوشمندانه بازی.
جایزهها:
جایزهی رضا یا مدال سرسختی به هادی با ۱۰ امتیاز بابت فرار از اعدام تقریباً قطعی به بهترین شکل.
جایزهی فری به بدشانسترین بازیکن بازی با ۵ امتیاز به رضا و عرفان بابت حدس زده شدن در شب.
جایزهی آرش به بهترین ایدهپردازی در بازی با ۰ امتیاز به محمدامین بابت ایدهی ادعای نقش جایزهبگیر
جایزه یاسین به بهترین حدسها در بازی با ۵ امتیاز میرسه به امین کیپی و مهسا بابت حدسهای خوبشون در شب.
جایزهی مَهدی به موذیانهترین عملکرد در فاز روز با ۵ امتیاز به محمدامین بابت تلاشش برای گولزدن پویا.
جایزه عرفان به تلاشگرترین یا متلاشیترین () بازیکن با ۱۰ امتیاز به پویا بابت وقت زیادی که برای بازی گذاشت، با تقدیر از همهی بازیکنان که فعالیت خیرهکنندهای داشتن.
جایزهی چاوش به چاوشترین بازیکن با ۵ امتیاز به پویا بابت مچگیریهای زیاد
جایزه سید به موثرترین بازیکن در بحث ها با ۱۰ امتیاز به امیر که جوری تاثیر گذاشت نفهمیدید از کجا تاثیر گرفتین
جایزه امین یا مدال جستجوگر حقیقت با تقدیر از پویا و یاسین به کسی تعلق نمیگیرد.
جایزه پویا یا خداوندگار اقتدار با ۵ امتیاز میرسه به یاسین بابت پاسخ فوقمقتدرانه به حرکت محمدامین.
جایزه سامورایی یا مظلومترین بازیکن بازی با ۵ امتیاز میرسه به قاضی عزیزم ترسا بابت اعدام غیرمنصفانهاش.
مدالهای بهترینها
استدلال برتر با تقدیر از پویا و امینکیپی، با ۵ امتیاز میرسه به یاسین بابت استدلالهای ساده و دقیقش.
بهترین نوشته تحلیلی با تقدیر از همه افرادی که تحلیل کردن، با ۱۰ امتیاز میرسه به پویا و محمدامین. در این بخش ۱۰۰ امتیاز از آرش به دلیل تحلیل نکردن کم میشه
بهترین استراتژی در بازی با ۵ امتیاز میرسه به رامتین، امینکیپی و مهسا
بهترین عملکرد در فاز شب با ۱۰ امتیاز میرسه به امینکیپی، مهسا و با ۵ امتیاز به محمدامین و رامتین.
بهترین عملکرد در فاز روز با ۱۰ امتیاز میرسه به پویا و یاسین.
بهترین بیگناه با تقدیر از یاسین و رامتین که با وجود فرعی بودن بیگناهانه بازی کردن، با ۱۰ امتیاز میرسه به پارتیزان عزیزم پویا و شوفر گرانقدر محمدحسین.
بهترین گناهکار با تقدیر از مهسا و محمدامین، با ۱۰ امتیاز میرسه به امینکیپی.
بهترین فرعی با تقدیر از رامتین و یاسین، با ۱۰ امتیاز میرسه به امیر.
جلاد بازی برای موثرترین بازیکن در اعدامها، با ۵ امتیاز میرسه به یاسین.
جایزه محمدامین برای موثرترین بازیکن در نتیجهی بازی با ۵ امتیاز میرسه به پویا که نتیجهی بازی رو رقم زد.
بهترین بازیکن بازی با تقدیر از پویا، امیر و سایر دوستان، با ۱۵ امتیاز میرسه به بهترین بازیکن همیشگی ادوارم یعنی یاسین عزیز.
اصلا مهم نیست که چیکار کردین شما، مهم اینه چه دیتایی وارد بازی کردین. دیتایی که وارد بازی شده این بوده که با نقش بازپرس استعلام مهسا و عرفان رو گرفتی و عرفان با نقش شهروندی از بازی بیرون رفته. شهروند هم براساس دیتای بازی باید بازی کنه. حالا اینکه چرا داشتی با اون نقش کسایی که استعلامشون رو نگرفته بودی رو گردن میگرفتی و علاوه بر شو کردن نقش اصلی خودت داشتی شهروند رو میدادی بیرون بحث دیگه ایه که باید با تیم شهروندی در موردش بحث کنی 
کردم این دور.
اتصال به گوگل
