برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

تحلیل تحلیل دور یازدهم مافیا | ته ِ خط

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
سلامی دوباره.

دوست داشتم زمان مناسب داشتم که با مطالعه دقیق دوباره بازی بتونم متن دقیق تر و مفصل تری بنویسم که حق مطلب و برای تحلیل های زیباتون ادا کنم و جریان و ادامه بدم، اما متاسفانه زمان بندیم تا پایان خرداد خیلی فشردست. بنابراین در حد توان نظراتم و میگم.

در مورد قالب و فرم بازی و کلا گاد، من از بازی راضی بودم، هم زیباییش، هم نظمش، هم طول فازها و هم مکانیسم اعدام. تنها نقطه ضعف بازی برای من نبودن داستان بود که اون هم نبودش قابل درکه برام و استثنائا این بازی بدون داستان هم برام جذاب بود، اما گزاره هایی که گاد از شب میداد، برام قابل درک نبود، چه زیباییش چه فایده اش، چه مکانیسم، کلا قابل درک نبود و در طول بازی از این که این قسمت ها رو ایگنور می کردم حس بدی داشتم، هی حس می کردم دارم از تمام پتانسیل بازی بهره نمیبرم، حس اصراف بهم دست میداد. سر همین به نظرم پویا اگر میخواد این قالب رو ادامه بده باید برام جا بندازه اینارو. این کار رو هم باید قبل از اینکه ازشون توی بازیش استفاده می کرد انجام میداد ولی خوب این هم قابل درکه، شاگردهای خوبی هم نیستیم صادقانه.

در مورد این قضیه که برخی دوستان ظاهرا از دست قضای پویا در بازی راضی نیستند، من از اون هم راضیم، پویای کارگردان رو خیلی بیشتر ترجیح میدم به پویای خداگونه ی بی دخالت. از این نظر بهش اطمینان کامل دارم. منظور این نیست که بقیه ندارند، من شخصا از هرج و مرج بدم می آد و ترجیح میدم قاعده و قانون تا مرزش پر بشه، تازه از این نظرم بنظرم خیلی جاها اجبارا کوتاه می آد گاد، مثلا از اینکه بازیکنی مثل ممل تنبیه نمیشه بخاطر اسکیپ کردن اول بازی ناراضی ام:دی هر برداشتیم میخواین بکنین:دی

این که محمد چرا انقدر زود خورد ؟ یا فلانی چرا اومد بازی فلانی و خراب کرد و ..... این ها بنظرم به درستی دخالت نکرده گاد. کلا دست بردن توی ذهن بازیکنا فقط از یک گاد اگوتیستیک بر می آد که بنظرم پویا توی این جمع از کسانیه که بیشترین کنترل روی ایگوشون (ego) دارند، یا احساساتشون. این گاد نیست که باید ذهنیت بازیکنا رو براشون تعیین کنه، بازیکن باید به این رشد برسه که حد اکثر مسئولیت پذیری رو در قبل تصمیماتش در بازی به عهده بگیره، اگر من پتانسیل خوردن و پرسیده شدن و ....دارم ، این چالش برای منه که باهاش روبرو بشم و ازش رد بشم، اگر گاد بیاد منو ضد ضربه کنه یا ضد پرسش من رشدی نکردم، صرفا چند تا تمجید و تعریف و جذب کردم.

خودم توی این بازی شبیه ترین به دیفالت خودم بودم تا حدودی، به غیر از جاهایی که سعی می کردم به ذهنیت طرف احترام بذارم و حس خوبی بهش بدم، در طول بازی هم، خیلی کم دنبال این بودم که اعتبار از اعدام کسی بگیرم یا برتری خودم رو به رخ بازی بکشم. فقط دنبال حقیقت نهفته ی شخصیتا بودم. در دو سه مورد کانتکتی که با چاوش داشتم، بیگناهیش و فهمیدم، مهدی رو از فرم بازیش و پریشانی ذهنش فهمیدم، ترسا رو از بعد از اعدام خلفی فهمیدم که بیگناهند و چون میدونستم بی گناها در شرایط بدی قرار دارند، سعی کردم به نحوی این حس و بهشون بدم که تنها نیستن و هنوز شانس برد دارن، چون میدونستم اگر قراره فرقه شانسی داشته باشه برای برد نباید علیه بیگناها بازی کنه، رضا هم برام بیگناه بود، بعد از گادکش شدنش دیگه شانسی به اون صورت نه برای بیگناها نه فرقه قائل نبودم، چون توی گروهم وضعیت عرفان رو میدیدم و حدس میزدم که قرار نیست عرفان بیاد توی بازی و ورقو برگردونه. در دوفاز آخر و مخصوصا دو پست آخرم میتونستم هینت بدم به فرقه بودنم بدون گادکش شدن اما برام ارزشی نداشت، وجدانمم راحت بود از این نظر.

بی گناها:

اشتباهشون توی این بازی، الکی پیچیده کردن بازی بود، یعنی من هنوزم نفهمیدم چرا زودتر برای حذف محمد حسین و امین و ممل و آرش اقدامی نکردن. من و عرفانم تا حدودی بی علم بودیم تنها علمی که داشتیم بیگناه نبودن خودمون بود، ابزاری هم نداشتیم که باهاش بتونیم علمی پیدا کنیم. اما خوب برامون یه سری چیزا واضح تر بود نسبت به بیگناها، نمیدونم بازی رو بهتر خوندیم یا شناخت های شخصیمون از بازیکن ها بهتر از بی گناها بوده. در هر صورت این که خیلی از حرکات آرش و محمد حسین نادیده گرفته شد توی بازی یا حتی یاسین، مقصرش کسی جز بیگناها نیستن.

چاوش:

چاوش بهترین بی گناه بازی بود بنظرم. کسی که از همون ابتدای بازی امواج بیگناهی ساطع می کرد و روی مخ کسی رژه نمی رفت، البته باید روی مخ یه عده بیشتر رژه می رفت، که نرفت. روی مخ مهدیم بدون اینکه بخواد رژه رفت، که من تقصیر خودش نمیدونم، تقصیر خود مهدی بود بیشتر که در بخش خودش میگم. ایده هاشم عالین بطور کلی، و من اون ایده ای که داد رو باهاش مخالف نبودم، اون مقطع از بازی کم کم داشتم به این سمت می رفتم که ما (فرقه) از اولم برای برد و باخت بازی نمیکردیم، عرفان که همون اول اومد وسط میدون و اون شکلی مثل آهن ربا همه رو جذب خودش کرد نشونه همین بود، سر همین از ایده ای که چاوش داد من مخفیانه استقبال می کردم حتی با علم به اینکه ممکنه به ضرر خودمونم باشه. ولی حدس میزدم الان امیر میاد سنگ میندازه جلوش، البته این که امیر میگه باید روان بازی و بسنجی و ایده ای بدی که بازی بخوره رو خیلی قبول دارم، البته یادم نمیاد این و کی گفت، ولی یکی از توصیه هام بهش همینه، روان بازی و یکم بیشتر بسنجه و زمان بندی ایده هاشو درست انجام بده که بگیرن، چون دو سه تا ایده دیگه این شکلی بده و بازی قبول نکنه کم کم ممکنه اعتبار ایده هاش پایین بیاد. سر جریان اعدام من هم با اینکه بهش کامل حق می دم ولی اگر مثلا صبر بیشتری میکرد صد در صد نتیجه بهتری می گرفت، چون احدی با اعدامم مخالفت نکرد، حتی تغییر رای عرفان هم تا جایی که من اطلاع داشتم بخاطر نجات من نبود، بلکه توی گروه گفت، اینکه انقدر سریع فری رای آورد یک بی گناه و باید به شک بندازه، بنابراین من رایم و از روت بر میدارم چون اکت بیگناهیم در چنین شرایطی همینه. در مورد فاز آخر هم من خودم پیش بینی می کردم که چاوش، اطلاعات قطعی ای که یاسین به ذهنش وارد کرد قطعا به همش میریزه، چون ذهنش پیچیدست، مثل سیم پیچی یک سازه الکتریکی کوچکترین نوسانی میتونه مختل کنه روند ذهنیشو، من حس میکنم(به هیچ وجه مهندسی شده نیست) اگر اون اطلاعات آخر بازی و تغییر سناریو ایجاد نمیشد، چاوش بهترین تصمیم رو برای برد بیگناها میگرفت، حتی اگر شانس برد 1 درصد میبود.

مهدی:

بازیش دو قسمته. قسمت اول بد، قسمت دوم خوب. تا اعدام من، مهدی خودش نبود، شاید اگر خودش بود به نحوه رای آوردنم واکنش بهتری نشون میداد. این خوب نبودنش هم تقصیر خودشه کامل. من فکر میکنم ایگوی بزرگی داره مهدی، این ایگوی بزرگش کار دستش داد، همیشه باید از بالا بقیه رو قضاوت کنه، خصوصا اگر بیگناه و رویین باشه دیگه بدتر. وقتی با اولین حرکتش در بازی متوجه میشه همون اشتباهی و کرده(کم و بیش) که داره به خاطرش از بقیه سوال می پرسه، ایگوش فلج شد. این ایگوی بزرگ مثل یه خونه بزرگ میمونه، هرچی بزرگتر، زحمت نظافتش هم بیشتر. خودش هم فکر کنم واقفه که گاهی مضره. تا فاز اعدام من توی همین حالت سرزنش خود، بود. از نظر من که بازیشو میدیدم هم حس دلسوزی داشتم بهش هم تاسف خوردن. و همش به خودم میگفتم بابا به خودت بیا، دنیا به آخر نرسیده. این قسمتی که باز میگم هم مطمئن نیستم، ولی فکر کنم دیدم جایی نوشته بود که من نمیتونم این کمال گرایی و رام کنم، بنظرم میتونی ولی نمیخوای، شاید بخاطر از دست رفتن تصویرت از خودت میترسی که سمتش نمیری. در مودر فاز آخر و تشرهاش به چاوش هم حق و بهش نمیدم، چون اتفاقات آخر بازی جدا از بازی نبوده، و نمیتونی جداگانه اون و تحلیل کنی، اگر چاوش توی اون فاز به نفع بیگناها تصمیم درست و نگرفته دلیلش فقط شخص چاوش نیست، به مسیری که جفتتون طی کردید بر میگرده، و تو هم همونقدر سهم داری که چاوش داشته. شاید حتی بیشتر، برای توصیه فقط میگم برو یه دور بحث های بیهودت و با خلفی و ترسا بخون، زمانی و که تلف اون ها کردی میتونستی جای بهتری صرف کنی.

ترسا:

دو دور اخیر، تغییراتی که در ترسا مشاهده شده برای همه واضحه. هم نوشتارش پخته تر شده هم تصمیمات و منطقش، هم دیدش به مافیا عوض شده، از این نظر من به عنوان یک عضو خوشحالم. اوایل بازی میتونست محکم تر بازی کنه و مسیرش رو بهتر تعیین کنه، اهداف شبش هم بد نبوده بنظرم تا جایی که یادمه. ثبات خیلی مهمه برای محکم کردن جایگاهت در یک جمع، باید بهترین خصیصه خودش رو پیدا کنه و روی اون تمرکز کنه که همه متوجه حضورش بشن. نقطه ضعفش این بود که بعضی وقت ها بحث می کرد که بحث کنه فقط، دنبال نتیجه ای نبود، یا اگرم بود نشون نمیداد که دنبال چیه. برای مثال بحثش با مهدی بحثی بود که میتونست خیلی خیلی کوتاه و مختصر تر باشه از چیزی که دیدیم، مقصر شروعش نبود اما مقصر ادامه دار شدنش بود 100 درصد، برای مثال، شکل همین سوال یا ایرادی که مهدی ازش گرفت و به من هم گرفت که گفت میانجی گری میکنی و... برو جواب من و با جواب خودت مقایسه کن، اینطور بحثایی نیاز به ادامه دادن ندارند. این ها رو با بیشتر بازی کردن میتونه قشنگ رفع کنه، در انتخاب بحث و انتخاب نفر باید بیشتر دقت کنه و تشخیصش رو بهتر کنه و درخور هر بحث وقت و انرژی مصرف کنه.

رضا:

اوایل بازیش خیلی خوب بود، خیلی، کاش گادکش نمیشد واقعا، ضایعه بزرگی بود برای بیگناها، در کل با مرگ ترسا و رضا(روشون حساب کرده بودم) و وضعیت مهدی و عرفان، من خیلی از نظر روحی تضعیف شدم، تنها بیگناهی که بهش امید داشتم چاوش بود که میدونستم نمیتونم خیلی روش حساب کنم چون از یه جایی به بعد قطعا میرم تو رادارش، فقط امیدوار بودم وقتی برم که شانس همه تیم ها برابر باشه برای برد، یا مافیا حداقل به اندازه کافی تضعیف شده باشه.

خلفی:

اگر چاوش توی بازی نبود، خیلی زودتر میفهمیدم خلفی ساموراییه و سعی میکردم توی بحث خودش و مهدی دخالت کنم که اونجوری نشه، ولی متاسفانه همون پست اول چاوش که گفته بود: تهش به فرقه متمایل ترم ، به این فکر واداشتم که چاوش ساموراییه و تله گذاشته برامون:دی تا تقریبا همون فازی که اومدم کانسپیرسیمو برای چاوش نوشتم(که از بیخ اشتباه بود و از دقیق نخوندن پست ها میومد و قاطی کردن پستای امیر و چاوش) به بیگناهی چاوش شک کردم و رفتم پست های خلفی و خوندم و فهمیدم بله سامورایی بودن ایشون:46: اونجا بدتر خورد تو ذوقم، چون مهدی، رویینم بود، وقتی فهمیدم سامور و اعدام کرده بدتر ناامید شدم.

مهسا:

مهسا ذهن خوبی داره برای مافیا و پیچیده است، اما متاسفانه در کنترل کردن احساسات لحظه ایش ناموفقه، و خیلی از حرکاتی که احتمالا بی قصد و غرض از طرف سایرین انجام میشه رو روبروشون گارد میگیره و کوتاهم نمیاد از موضعش، نباید انقدر 0و1 باشه نگاهش به بازیکنا. شخصا یادم نمیاد از برداشتیش یا حسیش توی بازی تا حالا کوتاه اومده باشه و نظرش و تغییر داده باشه. تنش داره بازیش، این تنش میتونه از ترس از فریب خوردن باشه. لزومی نداره توی بازی موضعتو در قبال بازیکنا اوایل بازی اعلام کنی اصلا، بیشتر در آرامش پست ها رو بخون و قضاوت کن هرجایی سوال داشتی بپرس تا اینکه بخوای روی یک قضیه کوچیک که فکر میکنی بزرگه بحثی رو ایجاد کنی که جمع کردنش کار راحتی نباشه. برای ایجاد بحثم عجله نکن، بالاخره ایجاد میشه، مهم کی و کجاشه.

محمد رضا:

بازیش رو دوست دارم خیلی، خیلی حیف شد که زود مرد، اما در قالب حسینی هم اونجوری که باید حضورش حس نشد، نمیدونم نبودنش بخاطر چیه؟ اگر شخصیه که هیچ، اما اگر در فایده بازی برای شخص خودت شک داری دیدت رو عوض کن بنظرم.


مافیا:

از نظر تیمی نمره زیادی نمیدم بهشون، تنها نمره ای که میگیرن بخاطر پوشوندن رد پاهاشونه، که دیگه کار سخت و دور از ذهنی نیست. ولی بخاطر اعدام آرش به اون شکل با اینکه با چاوش موافقم که ضروری نبود و زدن پتانسیل به چیز گاو بود، بخاطر زیبایی بازی و پیچیده کردنش اعتبار میدم. اما بازم میگم عجیب بود بخاطر یه لباس گادفادر و بالای دار بردن و اینکه پیش بینی کردن بالاخره آرش اعدام میشه هم امتیاز منفی داره، چون هم نگاه سهل انکارانه ایه به جریان اتفاقات و یونیورس و هم نگاه سهل انگارانه ایه به پتانسیل ذهن خود آرش.

آرش:

بی برنامه بود، خوب توجیه میکنه و دلیل می آره، اما رهبری نکرد. اقتدار هم داره ولی نشون نداد. سر اون اشتباه نباید انقدر توضیح می داد، میتونست بهتر مدیریت کنه، و روی این اصل که اون اشتباه صرفا یک خطای دیده (چیزی که واقعا بود؟) باید تکیه میکرد، نه ربط دادنش به الگوی تحلیل و بحث های طولانی با مهسا و رضا. یکی از مهمترین سلاح های بیگناهیشو (چنگولاش ) رو غلاف کرده بود، نمیدونم چرا، شاید اگر محق تر دفاع میکرد و خودش و در موضع ضعف قرار نمیداد به خاطر اون اشتباه، راحت تر میتونست از زیرش دربره. این هم که خودش میگفت اشتباه، اینم خوب نبود برای ذهنیت بازی، باید از جملاتی با حس بهتر استفاده میکرد. در مجموع باز هم آرش همیشگی نبود، امیدوارم دائمی نباشه این عدم تمرکزش.

محمد حسین:

آرامش و وقار بیگناهیشو نداشت. خیلی زود حس های منفی بازی رو نسبت به خودش برانگیخت. این ذهنیت که گناهکار باشم نمیتونم به بیگناه اتهام بزنم از نظر من اشتباهه، گناهکارم باشی باید دنبال ایراد بگردی توی بازیکنا، یا ایراد از طرف گناهکار است که به نفع وجدانت، یا بیگناه، که مقصر خودشه. اولویت به نظرم باید این باشه، اگر گشتی و ایراد دست و پاگیری پیدا نکردی اون موقع برو سروقت ایراد سازی. من توی بازی هیچ اعتباری توی اتهاماتت نمیدیدم نسبت به خودم، این هدف قرار دادن بازیکنی که به ضعم خودت ایراد استدلالی نداشت، استراتژی مناسبی نبود به نظرم، و اگر بیگناهای هوشیار تری توی بازی بودن موقعیتت بیشتر به خطر می افتاد. اما همچنان نقطه قوتت توی بازی قبولوندن حرفت به بازیه و لذت میبرم از خوندن پست هات. باید به پویا برای جذبت تبریک ویژه گفت.

یاسین:

نکاتی که سایر دوستان گفتند در مورد یاسین از نظر من کاملا کافی بود. البته اینم بگم، یاسین، اگر با تمرکز کامل توی بازی باشه خیلی بیشتر از حس خالی برای استفاده کردن داره، مهمترین ویژگیش به نظرم روابط اجتماعیشه و ثابت کردن جایگاهش در بازی که از تجربه و شخصیتش سر چشمه میگیره. توی این دور هم نشون داد که جرات این رو داره که با وجود گناهکار بودنش باز هم روی حسش اقدام کنه و از عواقبش نترسه، این یعنی از جایگاه خودش به درستی آگاهه. تنها نکته منفی بازیش برای من بی توجهی به قالب مافیاست و اهمیت قائل نبودنش برای زیبایی های بازی به صورت یک مجموعه کل که البته مختص خودش هم نیست فقط خیلی دیگه از بازیکنا هم این مشکل و دارن. برای مثال شخصا حرکت آخرش و زیبا ندیدم، حالا نمیدونم ایده خودش بوده یانظر جمع، اما برای من تعلیق بازی و از بین برد چون من تخمه گرفته بودم برای فازای آخر که بشینم ببینم کی چه اشنباهی میکنه و اینکه چقد حدسیات خودمون درست بوده، چون از معدود دفعات بود که در یک بازی سطح بالا بازی و تا حد خوبی خونده بودم و برام جذاب بود که ببینم بازیکنا همون مسیری و میرن که براشون پیش بینی کرده بودم یا نه. در مورد این تکیه بر حس هم مشکلی ندارم من، ولی به نظرم اگر استدلال و منطق رو هم به بازیش اضافه کنه خیلی از خیلیا جلوتره چون کمتر کسی این دوتا فاکتور رو با هم داره.

صدرا:

تحلیل ها رو بخونه و روی نقاط ضعفش کار کنه، و این تفکرات که من هیچوقت نمیتونم خودمو بالا کشم و اگر بکشم خوب که چی؟ و... اینها رو کنار بگذاره، من کسی بودم که سعی کردم بگذرم از این فاز و خودم نتیجش رو دیدم و تاثیرش رو، از نظرم این تفکرات، چیزی به غیر از خودفریبی نیست، میدونم که مقبولیت براش اهمیت داره، و مقبولیت اکتسابیه، در این بین هرچی که به خودت میگی و واقعا باور داری بهشون، فریب ذهنتن برای انجام ندادن کاری که سخته ولی برات مفیده. بله آسون نیست، به هیچ وجه، کار تو نیز سخت تر از بقیست، چون تو در سن پایین توی این جمع اومدی، رشد کردی و بالغ شدی، قبولوندن این که تو بزرگ شدی به این جمع، مثل قبولوندن بلوغت به والدینه، با کمی اغراق:دی پس کارت سخت تر از بقیست که تو بزرگسالی اومدن و الردی میدونستن چطور رفتار کنن که تصویرشون راحت ساخته بشه، ولی به این فکر کن که اگر از این مانع عبور کنی چقد کارت با ارزش تر از بقیست.


قاتل ها:

به عنوان تیم، تیم وورک خوبی داشتند و خوب وظایف رو تقسیم کردند، هدفشون نمیدونم ست شده بود یا صرفا یک مسیر کلی و پیش گرفته بودند اما من هماهنگ دیدمشون. عدم رای تاثیر گذار از امین با دادن رای تاثیر گذار اما بدون ردپا از طرف ممل یک الگوی مشابه بود توی ذهن من. من بهترین تیم دیدمشون، اما:

ال امین:

اعتبار این تیم بودن رو بیشتر به ال امین میدم تا ممل، و رهبریشم خوب بود. الان بخوام بگم چرا برام گناهکار بود، پررنگ ترین دلایل عقب کشیدن از آرش بود، البته منطقی نبود برام که ال امین ِ یارِ آرش اینجوری از رو یارش بیاد پایین، اما خوب مشکوک، مشکوکه، و راحت ترین دلیل شک همین بود که یارت بود نخواستی اعدام شه، اینکه اگر یارش نباشه چرا نخواد اعدام شه قبولوندنش به بازی سخت بود:دی و مهمتر اینکه اون حرکات آرش هم سر اعدام امین باز هم در قبل دو یار منطقی نبود اما باز هم ساده ترین دلیل بود که امین گادفادره و خواسته نجاتش بده. اینکه به چه دلیل چندان اهمیتی نداشت واقعا فقط دنبال دلیل ساده ای بودم که اونایی که برام گناهکار بودن و به عنوان گزینه رای مطرح کنم:دی در مورد خودش و بازیش سخته برام نظر دادن اونم بعد این همه مدتی که از بازی گذشته، فقط اینکه اون حس حقیقت جویی و دنبال یک بحث و گرفتن و بسط دادن نکات ریز و توی بازیش ندیدم، امیدوارم این خوب بودنش و تعاریفی که ازش میشه، منجر به از دست رفتن انگیزش نشه و سعی کنه هر دور و با تفکر تازه ای بازی کنه و برای خودش چالش سازی کنه تا همیشه فیض ببریم از حضورش.

ممل:

اینکه ممل و من نیمه نادیده گرفتم توی این بازی دروغ نیست، چون فازای اول نبود، و منم بحثام شکل گرفته بود تا حدودی، و اینکه خود به خود ارزشش اومد پایین با اون حرکت برام توی بازی، چندان به پستاش دقت نمیکردم، سر همین بعد از بازی برام عجیب بود تعاریفی که ازش میشد، اما وقتی تا این حد از کسی تعریف میشه حتما بی دلیل نیست، بنابراین در حال حاضر صلاحیت نظر دادن و دربارش ندارم و باید برم یک بار بازیشو بخونم بعدش نظر صادقانه بدم.


عرفان:

یکی از دوستای خوب منه، بهترین هم تیمی ای که تا حالا داشتم در کنار رضا، کاملا توی تیم طوری رفتار میکنه که تو بدون استرس بازیتو بکنی بدون اینکه بخواد برتریشو بهت ثابت کنه در عین حال میدونه چطور وقتی با تصمیمت مخالفه بهت بگه که اشتباه نکنی، و هر چی که داره در تبق اخلاص تقدیمت میکنه. تنها ایرادی که میتونم ازش بگیرم اینه که از بازی اون طوری که میخواست لذت نبرد، چون هدف از اول لذت بردن و آزادانه بازی کردن بود اما متاسفانه در بین راه استراتژی ای که انتخاب کرده بود نتیجه عکس داد و به جای لذت بردن فشارش بالا رفت، این به نظر من از عدم شناخت توانایی ها و محدودیت های خودت میاد، نه تنها شناختش و از خودش باید تقویت کنه بلکه باید شناختش از بقیه رم بالا ببره، بنابراین استراتژی بازیشو باید با توجه به قابلیت ها و نقاط ضعفش انتخاب کنه و بیشتر به این فکر کنه که چرا من مافیا بازی میکنم؟ و این که لذت بردنش از بازی رو به سایرین ربط نده، و با این ذهنیت بیاد توی بازی که بازی یک گردباده که انواع و اقسام اشیای تیز و به سمتش پرت میکنه و وظیفش اینه که به نحو احسن از این موانع عبور کنه نه که سعی کنه موانع و توی هوا با اون سرعت بگیره و یکی یکی از گردباد خارج کنه. بعضی وقتا باید جاخالی داد، انعطاف داشت:دی همین ها رو کنترل کنه عرفان غیر قابل توقف میشه.



امیر:

امیر هم ایگو داره، چه بسا بزرگتر از مهدی:دی اما از ایگوش هم به خوبی استفاده میکنه و هم میدونه کی باید جام زهر و بنوشه:دی تنها ایرادی که میتونم بگیرم بهش آب ناک شس بودنشه، البته در سالیان اخیر خیلی بهتر شده از این نظر، قدیما خیلی حال بهم زن بود:)) الان دیگه انتخاب نمیکنه که کیو بندازم دور، کیو مچاله کنم، بیشتر اجازه میده که بازیکن مقابلش مسیرشو خودش انتخاب کنه و در راستای مسیر خود طرف بهش ضربه میزنه، یعنی طوری به طرف حمله میکنه که اگر مچاله شد بازخورد منفی کمتری بگیره از جمع، این در راستای تصویر سازی خیلی مفید بوده براش، دیگه کسی توی بازی حسش دیفالت به امیر منفی نیست. بهترین کیس برای مطالعه است از این نظر. به نظرم، الان دیگه باید بیشتر بره سمت اینکه از قابلیت هاش برای بالا بردن کلی سطح بازی ها اسفتاده کنه، باید از اثوریته اش برای جهت دادن به ذهنیت بازی به سمت تکامل، استفاده بیشتری بکنه. از مسئولیتی که تصویرش براش ایجاد میکنه نترسه و ازش برای مصارف شخصی و موفقیت های کوتاه مدت کمتر استفاده کنه، قدرت زیاد مسئولیت زیاد رو به همراه داره، از این نظر هم خوب بوده ولی من انتظار بیشتری دارم ازش. به جای یک بازی شخصی خوب، یک تیم خوب بسازه، تعاریف و جرگن ها و تابوها رو عوض کنه، امیری باشه که در طول زمان تاثیرش مشخص باشه، نه در طول یک بازی. این بازیش در این مسیر، یک قدم بلند بود برای رسیدن به این مقصود. بسیار ماهرانه ذهنیت خودش رو به بازی وارد کرد بدون دستکاری کردن ذهن افراد، هنوز در فهمیدن ریزه کاری هاش عاجزم اما قشنگ حس کردم پشت هر کلمه و جمله اش کلی فکر نهفته است. کنترل، بزرگترین ابزارش بود و هست. درود بر وی.
 
آخرین ویرایش:
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
838
پسندها
265
امتیازها
300
مدال‌ها
45
سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه.
من یه تحلیل راجع به خودم و همتیمی عزیزم امین و بازی و گاد می دم، بعد اگه شد یه پست جدا راجع به بقیه بازیکنا می دم و اگه نشد همین رو ویرایش می کنم.
.....

این دور برای من بیشترین چیزی که بود، آموزنده بود. همه ی دور هایی که بازی کردیم من سعی کردم از پویا، همتیمی هام و بازیکنان دیگه ی بازی یاد بگیرم. اما هیچ دوری به اندازه ی این دور نبود. چون هیچ دوری در شرایط این دور نبودم. همچین ضربه ای نخورده بودم :))
تحلیل دور پیش پویا در یکی از زمان های بدی برام اتفاق افتاد که درونش تقریبا تموم افرادی که قبولشون داشتم و حداقل توی اون حیطه ای که قبولشون داشتم بهشون look up می کردم یه جوری از من ابراز ناامیدی کردن. حالا یکی با تهدید به اخراج، یکی با بی احترامی و یکی با تحلیل که خداروشکر نرمترین پویا بود. اما چون آخرین بود باز دردش زیاد بود :)).

بعد از اون تحلیل من دقیقا توی ۵ مرحله ی grief بودم :)) اون موقع نفهمیده بودم ولی بعدش که بهش فکر کردم،
واکنش اول من این بود که پویا اشتباه می کنه. من دور هایی داشتم که با اینکه همتیمی داشتم باز با کله خودم پیش رفتم و دور خوبی بوده.
بعد از اون تو مرحله عصبانیت رفتم. با خودم می گفتم من دیگه کوچیکترین کمکی از هیشکی نمی گیرم بازی می کنم ثابت می کنم که نیاز ندارم و از این چرندیات :))
بعد از اون با پویا صحبت کردم که از نظرم اشتباه می کنه و اینا. پویا اینجا باهام نرمتر صحبت کرد. فکر کنم بنده خدا دلش نیومد. اما صحبت تمرکز شد. که باعث شد برم تو مرحله bargaining. با خودم می گفتم آره منظور پویا تمرکز بوده احتمالا. چیز خاصی نیست :))
بعدشم یه مدت طولانی واقعا ناراحت بودم. ناراحت از اینکه چرا هیچکس تو هیچ زمینه ای ازم راضی نیست و چجوری با اینکه معمولا می دونم مشکلم چیه باز هیچ کنترلی روی خودم ندارم و همش همون اشتباهات رو تکرار می کنم.
در نهایت وقتی تو گروه اد شدم و یکم گذشت. با خودم فکر کردم که حتی اگه پویا اشتباه کرده باشه، حتی اگه من بهترین بازی رو کرده باشم و اینجوری برداشت شده باشه، با اینکه اگه اینجوری باشه با کمک گرفتن من و حرف گوش دادن به قول پویا عملا ثابت کردم که حرفش درسته. این مسیر رو پیش برم چون ته دلم پذیرفته بودم که حرفش درست بوده.
تصمیم گرفتم که این دور رو واقعا به عنوان دور یادگیری ازش استفاده کنم. از منفی ها و از مثبت ها و مخصوصا از گاد.

....

راجع به تیممون صحبت کنم. من در دور ۵ که برام یکی از بهترین دور ها بود با مهدی، عرفان، سعید و آرش همتیمی بودم. از همون اول تصمیم گرفتیم مستقل بازی کنیم و بازی خوبی داشتیم که به ۴ در ۹ رسید اما در همون فاز هم سعید و هم مهدی دفاعیه رفتن و ما قدرتی نداشتیم که بخوایم یه کاری کنیم دفاعیه نرن. چون از اول بازی مستقل بازی کرده بودیم و نمی تونستیم یهو نظراتمون رو تغییر بدیم. این دور اما، اصلا مستقل نبودیم. اولش یه حرکتی زدین که امین راجع به پست من نظر داد که تبدیل بشیم به یکی از دوگانه های بازی، اما بعدش که امین خلفی اعدام شد و امین شد گزینه اجماع بیگناهان، دیگه اون حرکت رو ادامه ندادیم و تیمی ترین بازی ای که من تا حالا کرده بودم رو انجام دادیم که از نظر من دلیل اصلی بردمون بود. و جالب اینه، بازی مافیای بچه ها به جایی رسیده که بچه ها حرکات رو double trick می بینن. یعنی یاسین میاد به یار خودش رای می ده و صدرا میاد به محمدحسین رای میده. و بچه ها می فهمن. و اونوقت من و امین اینجوری پشت هم بودیم خیلی کم افراد مشکوک به یار بودن ما شدن (با تحسین عرفان و فری). دارم می گم به صورت full circle برگشتیم به حالت اول در نتیجه فواید مستقل بازی کردن دیگه اونقدری نیست که بتونه بچربه به تیمی بازی کردن. یه بالانس بین مستقل و تیمس بازی کردن بر قرار بشه که وزنش در تیمی بازی کردن یکم بیشتر باشه از نظر من در این سطح از بازی ما جواب خوبی می ده.

....

پست اولم رو اول توی گروه فرستادم چون می دونستم لحن های ورود من همه افتضاح بودن چه زمانی که مثبت بودم چه منفی. تو طول بازی خیلی جاها راجع به لحنم از پویا و امین قبل فرستادن نظر خواستم و نظر های خیلی خوبی بهم دادن. تو طول بازی به تک تک افراد توجه می کردم که چرا یک فرد براشون از یک فرد دیگه سفید تره. اینجا اینکه امیر کلانتر بود و نقشش مشخص بود خیلی مفید بود برام. به یه چیز هایی رسیدم که شاید برای شما پیش پا افتاده باشه اما من نمی دونستم. از بین بیگناهان خیلی چیز ها یاد گرفتم اما چیزی که بیشتر از همه برام stand out کرد (احتمالا چون کل mindset ام رو تغییر داد) اهمیت مهدی به بازیش بود. و منظورم برد و باخت نیست. من زمانی که بیگناه می شم اصلا مثل زمانی گناهکاریم تلاش برای برد نمی کنم، تلاش برای سفید کردن خودم نمی کنم. دلیلش اینه که تو فکر من در این هنگام حتی اگه سامورایی هم باشی حس مسئولیت کمتری داری. می تونی جملاتی مثل اینکه من که داشتم راست می گفتم شما گول خوردید منو اعدام کردین بگی‌. و تنها دردش اینه که مثلا ضعیف بودی و اعدام شدی. باخت بیگناهان سنگینی خاصی رو دوش من نداشت. اما این دور اهمیت دادن مهدی و اینکه می خواست "اقتدار" اش رو در بازی حفظ کنه و...، با این که خیلی از بیگناهان که اولین کسی که میاد تو ذهنم محمدحسین در دور پیش بود خیلی برای بازی (تحلیل رای ها، دوگانه ها، سفید شدن و...) تلاش کردن، باعث شد که دید من به بیگناهی کاملا عوض بشه. دلیل اصلی تمرکز من بر اینکه برای بیگناهیم خیلی چیز ها یاد بگیرم این بود که بیگناهیم خیلی ضعیفه. اما امیدوارم بعد از این دور با این دید جدید مثل قبل نباشم.
خلاصه از همه تون ممنونم برای آموزنده ترین دوری که توش بودم و همه عالی بودین :))

....

خب راجع به ورودم به بازی صحبت کردم. معذرت خواهی هم کردم و هنوز می کنم و یادآوری کنم که ۳۰ درصد مسئله ی کمبود وقت هست و ۷۰ درصد مسئله ی عدم توانایی مدیریت زمانیه که دارم.
من زمانی که تو گروه ادد شدم تقریبا اولین حرفی که زدم این بود که امین زمانی که ۷ نفر موندن منو اعدام کن. امین و پویا مخالفت کردن اما من تو ذهنم این رو داشتم که قراره توسط امین اعدام شم. اما بازی اونجوری که من می خواستم پیش نرفت و امین با اینکه از نظر من توی بحث ها قوی بود و هم از منطق و هم از سیاست درست استفاده می کرد زیر شک رفت. یکی از دلایل اینکه شک روی امین رفت من بودم البته. سر رایگیری خلفی و چاوش، پویا توی گروه اولویت خواست و چون امین نبود من جاش اولویت دادم. به این فکر نکردم که امین بیگناه ممکن بود چیکار کنه چون حقیقتا نمی دونستم امین بیگناه چیکار می کرد اونجا. فقط نگاه کردم ببینم با کی بیشتر بحث داشته و چون اون شخص چاوش بود اولویت امین رو به چاوش دادم. بعد از اینکه شک روی امین رفت ماشالله یهو همه ی بیگناها و گناهکارا می گفتن حتما اجماع شه روی امین و اینجا در اومدن از این چاه واقعا سخت بود. که پویای عزیز هی می گفت امین اعدام شه صفر می گیرید و ما انرژی می گرفتیم :)) خلاصه من تلاشم روواقعا اون دور کردم هر کسی جز امین بیاد. توی اون فاز پست های من رو بخونید از نظر من مشخصه که من و امین یاریم انقد که تابلو بود. :)) و به لطف چاوش که آرش رو آورد دفاعیه و به لطف گروه مافیا که نمی خواستن لباسشون هدر بره، آرش اعدام شد و امین سیو شد. بازی حداقل از اونجا به بعد برای من تقریبا کاملا از حالت اینکه دلیل منطقی بیارم سفید شم و اینا خارج شده بود. بازی من از اون نقطه به بعد فقط این بود که تلاش کنم ذهن ها رو تا جایی که می تونم مدیریت کنم که سراغ مافیا برن و همینطور امین رو مافیا نبینن. برنامه ریزی های زیادی تو گروه شد اما توی فاز اعدام بین صدرا و محمدحسین من برد رو قطعی دونستم. گفتم اوکی دیگه مشخصه فری اینور مافیاس و مهدی حسینی. ترسا هم مافیا بوده تیر خورده :))) یعنی این تیم مافیا انقدی گیج کرده بودن بازی رو که من با همچین دیدی توی بازی بودم کاملا. و البته فرقه که نه فری نه عرفان شبیه اعضای فرقه بازی نکرده بودن. که با اعدام فری و از اونور گادکش شدن مهدی حسینی. مایی که یاسین رو پرسیده بودیم و محمدحسین رو هم سم داده بودیم ضد ضربه نبود. مطمئن شدیم محمدحسین و یاسین مافیان. قرار شد فردا به محمدحسین لباس بدیم اما برای اینکه بردمون در جا شه به یاسین رای بدیم. و امین هم اول به محمدحسین رای بده که افرادی از قبیل چاوش و مهدی که فکر می کردن امین قاتله، فک کنن محمدحسین تروریسته و واسه همین امین قصد اعدامش رو داره. که با اون حرکت یاسین مواجه شدیم و کل برنامه هامون به هم ریخت :)) دلیل اینکه نیومدیم رو امین توضیح داد و دیگه تکرار مکررات نمی کنم. اما یه عذر خواهی از یاسین می کنم که حقیقتا به این که این کار ممکنه زشت باشه به شخصه فکر نکرده بودم. وقتی که بردیم هم خیلی خوشحال شدم خلاصه ممنون. :))

امین
امین قاتل رو من توی دور ۵ که با مهدی و عرفان و سعید و آرش یار بودم دیده بودم. اونجا با اینکه همون اوایل حدس زده بودم قاتله، کل بازی گشتم دنبال دلیل، آخر سر دلیل پیدا نکردم رفتم تو تاپیک نوشتم تو زیادی پرفکت بازی می کنی پس منفی ای. منطق امین توی اون بازی تو ذهن من مثل یک دیوار فولادی بود و همچنان فکر می کنم شانس آوردیم که امین تو فاز ۵ نفره اعدام شد.
امین قاتل در این فاز از لحاظ منطقی به اون فاز نمی رسید. اما دلیلش برای من اینه که نیازی نداشت. از نظر من امین زمانهایی کا باید از خودش دفاع می کرد استدلال های خوبی و زمان هایی که داشت اتهام می زد دلیل های خوبی میاورد. نیازی نداشت پرفکت بازی کنه چون این بازی یه چیزی رو خیلی بیشتر از بازی قبل نیاز داشت. اون هم سیاست بود. تو بازی دور ۵ من سیاست امین رو ندیده بودم اما این بازی برای یکی از زیباترین چیز ها بود. امین نیازی نداشت خودش رو مثبت جلوه بده تا زمانی که مافیا نبود و این رو هر جا که که پست داشت خیلی قشنگ میدیدم. توی فازی که دفاعیه رفت مخصوصا که احتمال مافیا بودنش رو خیلی کم کرد و این کارش مطمئنا یکی از دلایلی بود که آرش هم رای های زیادی آورد و احتمال زیاد یکی از دلایل تغییر رای چاوش بود. این تشخیص که الان دیگه وقت این نیست که صرفا بخواد خودش رو سفید کنه و بیشتر زمان اینه که فقط مافیا نباشه هم برای من خیلی عالی بود. دلیل اینکه برای خیلی ها منفی شد از نظر من تفاوت بازیش با دور پیشش و البته سفید شدن مهدی و چاوش بود. زمانی که مهدی و چاوش سفید می شن و امیر هم کلانتره، بر اساس گادشناسی که اینجا می تونیم راجع بهش حرف بزنیم پویاروشکر امین احتمال منفی شدنش ۹۰ درصد می شه :)) در کل یکی از بهترین تجربه های تیم بودنم با امین بود. نه اینکه با بقیه تیم ها خوب نبودیم ها. اولا این صرفا بین خوب و عالیه. دوما که دلیل اصلیش هم هست اینه که از اول سعی کردیم همراستا بازی کنیم و مستقل از هم بازی نکنیم. در نهایت امین :*

....

پویا رو من به عنوان گاد خیلی قبول دارم. اینکه با شناخت افراد بازی رو می چینه، با فکر به اتفاقات غیر منتظره بازی رو می چینه و با توجه به مسیر بازی قوانین و نقش ها رو عوض می کنه از نظر من عالیه. گادی که کاملا بی دخالت باشه، برای ما خوب نیست. چرا؟ ببینید من هر شب مافیای حضوری بازی می کردم. یک سری دور ها بود که به طور اتفاقی یهو همه بیگناه ها یا تیر می خوردن یا دیرشون می شد باید می رفتن مثلا :)) بازی توی ۳۰ دقیقه با برد گناهکارا یا برعکسش تموم می شد. اما ایرادی نداشت و اصلا ناراحت نمی شدیم. چون فردا قرار بود دوباره بازی کنیم و این قبیل اتفاقات احتمالا فرداش نمی افتاد. ما به نسبت کم بازی می کنیم و مخصوصا توی بازی آنلاین تایپی، وقتی که می ذاریم دیگه اندازه مافیای حضوری که در بدترین حالت ۲-۳ ساعت طول بکشه نیست. ما روز ها و در این مورد هفته ها وقت می ذاریم برای بازی و اگه یه همچین اتفاقاتی توی این بازی که انقد براش وقت گذاشتیم و انقد به نسبت کم بازی می کنیم، بدترین اتفاقه و حال همه رو می گیره. برای همین من از ته دل لذت می برم اگه بیگناها یهو ضد ضربه بشن حتی اگه گناهکار باشم یا گناهکارا چند تا تیر بیشتر داشته باشن حتی اگه بیگناه باشم.
مسئله بعدی، اهمیتیه که پویا به بازیکنا در کنار خود بازی می ده. مرده نشسته تحلیلش رو جوری نوشته که یکی از بازیکنا تکون بخوره و تو بازی بعد به خودش بیاد :)) میاد تو گروه ها و توی پی وی ها قوت قلب می ده و حتی نظر میده و راهنمایی می کنه. واقعا گادی پویا رو دوست دارم. البته بگم افراد دیگه ای که می شناسیم و گاد شدن مثل سید و آرش هم همینطورین ها. این برای اون ها هم صادقه. گادی اون ها هم دوست دارم واقعا.
در نهایت ممنونم از گاد عزیز که ما رو (من رو :)) ) تحمل می کنه و این دور زمان زیاد و فکر زیادی گذاشت تا دور خوبی برامون باشه و بهمون خوش بگذره. در نهایت پویا :*
....
همه خوب بودن.
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
سلام سلام.
قبل از هرچیزی پوزش می‌خوام بابت تاخیر. گفتم یه بارم دیر تحلیل کنیم ببینیم چه شکلیه، فکر نمی‌کردم این‌قدر دیر بشه :دی

این دور بیش از هرچیزی دور مهم و به‌یادماندنی‌ای بود. به‌جرئت می‌تونم بگم تمام کسانی که توی بازی بودن چیزهای مهمی یاد گرفتن و تحلیل‌هایی که تا الان شده هم تایید این قضیه است.

اول از همه در مورد خودمون و گروهمون. گروهمون به نظرم گروه قوی‌ای بود از نظر ترکیب بازیکن‌ها. درحدی که من اون اول دیدم پویا من رو تو گروه اد کرده و محمدحسین و یاسین هم هستن، گفتم گروهو ببندیم :)) گزینه‌‌مون برای اضافه شدن هم صدرا بود که فکر می‌کردیم این دور انگیزه‌ داشته باشه و بترکونه و وقتی هم که خود گاد صدرا رو پیشنهاد کرد با سر قبول کردیم :))
اما به نظرم هرچقدر توی تلگرام با هم کمیستری داشتیم و هماهنگ بودیم و این‌ها، توی تاپیک اصلا کمیستری نداشتیم و با هم بازی نمی‌کردیم. منظورم این اتهام‌های زرگری و این‌ها نیست اصلا. اتهام زرگری به نظرم اهمیتش توی روند اعدام بازیکن‌ها خیلی کمتر از چیزیه که به نظر میاد. مثلا من وقتی به یاسین اونجوری می‌پریدم و گناهکار می‌دونستمش، یاسین درعین حال جزو دورترین بازیکنان از اعدام بود. به علاوه اینکه نوع رای ندادن یاسین به من جوری بود که در اون لحظه به نظرم رسید که اگه صدای خودم درنیاد خیلی مشخص خواهد شد یار بودنمون. ینی کلا قضیه این نبود که از اول بازی تصمیم بگیریم به هم بپریم، شرایط بازی ایجاب کرد. خصوصا چون من و تا حدی محمدحسین تحت شک و فشار نسبتا زیادی بودیم از اوایل بازی. منظورم از اینکه کمیستری نداشتیم تو تاپیک اینه که نسبت به بازی همدیگه به قدر کافی ریسپانسیو نبودیم. هدف تیمی پیش نمی‌بردیم و این اصلا ربطی به اون اتهامای زرگری هم نداشت.
من که بازیم از همون اوایل خراب شد و تقصیر خودمم بود. سوتی شازده اوکی بود ولی بد ادامه‌اش دادم. کرم خاصی هم توی جواب‌هام نبود به هیچ وجه چون می‌دونستم سوتی ندادم. منتهی زیاد رفتم تو فاز اقرار و توضیح. بعضی مواقع یه چیزی که انتظار داری اثر مثبت بذاره اثر عکس می‌ذاره و به قولی «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» :))
تلاش‌های خوبی هم کردم برای جبرانش به نظرم، منتهی وقتی احتمال گناهکار بودنت این‌قدر زیاد شده توی بازی، فایده نداره دیگه. چند نفر هم از جمله فری، دیدم گفتن که اینکه فکر کردم در هر صورت تا اخر بازی نمی‌مونم اشتباه بوده و این‌ها، منتهی بحث فقط احتمالش نبود، توان و انرژی موندن توی اون برزخ گناهکاری و اعدام نشدن رو نداشتم حقیقتا و از موندن توی بازی لذت نمی‌بردم. وگرنه آره، یه سیب رو بندازی بالا هزارتا تاب می‌خوره.
فاز اعدام هم صرفا این‌قدر ساده نبود که «عه این فاز لباس دارم برم اعدام شم» :)) بد متوجه شدین حقیقتا. ما دیدیم امین درهرصورت ۵-۶ تا رای داره. گفتیم اول یه نفر دیگه رو اعدام کنیم قبلش بعد دیگه امین پشت سرش اعدام شه. منتهی بد بازی کردم اون آخر فاز رو و خودم رفتم دفاعیه. رای هم فکر نمی‌کردم بیارم، در حدی که با صدرا به خودم رای دادم از سر شکم سیری (رای فری تو تاپیک نبود) ولی بعد گاد گفت با رای صدرا آرش اعدام شده و ما هم نمی‌دونستیم رای‌ها اینقدر یهویی برمیگرده. دفاعیه‌ام هم به نظر خودم خوب بود. اون رای به چاوشی هم که دادم واقعا منظورم اولویت بود فکر می‌کردم تو دفاعیه فرقی نداره. انی وی. این حرکت هم که بخوایم قبل از امین یه نفر دیگه رو اعدام کنیم هم اشتباه بوده الان به نظرم چون با توجه به امکانات فردیمون از پسش برنمی‌اومدیم، نمی‌دونم پویا به خاطر اینکه امین اعدام نشه اینجوری راهنمایی کرد یا چی (شوخی:))) علاوه بر اون، من تمام اتهامایی که بهم زده شده بود در راستای مافیا بودن بود، فکر نمی‌کردم با بیگناه اعلام شدنم اینقدر به مافیا بودنم شک بکنید. ینی قاعدتا بعد از من باید امین اعدام می‌شد توی ذهنم.
یه مورد خیلی مهم دیگه هم درباره‌ی بازیم، این بود که بنا به دلایلی که هنوز نمی‌دونم، به نظرم از نظر سطح و فضای بازی من توی ۲-۳ دور پیش سیر می کردم. بازی این دور مثل هر دور دیگه‌ای جلو رفته بود و من باهاش جلو نیومدم. شاید به خاطر اینکه ته ته دلم دوست داشتم این دور هم بیگناه باشم. یه سری ایده‌هام هم به خاطر همین موضوع نگرفت، به قول محمدامین این دور چرخش ۳۶۰ درجه‌ی بازیمون کامل شد و ایده‌های من شاید توی این چرخش عقب موند. بخشیش هم به خاطر شانس بود واقعا. باز هم می‌گم، خیلی از کارهایی که کردم و حرف‌هایی که زدم قاعدتا باید جور دیگه‌ای نتیجه می‌داد ولی نتیجه‌ی عکس داد که ایشالا در آینده دلیلش رو بفهمم :))
نقطه قوت گروهمون به نظرم فاز شب بود، ۵ تا تیر زدیم که ۴ تاش به هدف خورد و یکیش هم به درستی حدس زده بودیم که کارگاهه منتهی رضا خودشو سیو کرد. سیو‌های دکتر‌لکترمون هم که به نظرم خیلی خوب و حساب شده بود. لباس‌ها رو گند زدیم ولی و هنوز درک نمی‌کنم لباس‌هامون رو :))
همین دیگه در مورد بازی خودم چیز دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسه. در مجموع هم لذت نبردنم باعث بد بازی کردنم بود هم بد بازی کردنم باعث لذت نبردنم.

در مورد گاد و بازی هم، حقیقتش من همون فازهای کوتاه یک روزه رو ترجیح می‌دم. دلیلش هم تقریبا همون که مهدی گفت. گرچه در نهایت دیدیم که توی گادکش و اینا هم اصلا تاثیری نداشت. کسی که نتونه/نخواد بیاد نمیاد. ولی تهش اگه به یه نقطه‌ی وسطی برسیم (که مثلا امثال من و مهدی بتونیم کمتر ذهنمون رو درگیر بازی کنیم و از اون ور هم فازها آزادانه‌تر و طولانی‌تر از یک روز باشه) بد نیست. منتهی ته تهش ترجیح من همونه واقعا و به نظرم جذاب‌تره. حالا مثلا می‌شه دو سه تا از فازهای مهم بازی رو در حد یکی دو روز طولانی‌تر کرد که همه برسن یا کلا یه جوری تنظیم کرد که همه برسن. ولی این فازی یک هفته حقیقتا موفق شد همزمان هم حوصله‌ام رو سرببره هم خسته‌ام کنه :)) گرچه امتحانش واجب بود.
مورد بعدی هم این که من قبلا و به خاطر تجربه‌ی دور ۶، فکر می‌کردم اینکه بازی‌هایی که تعداد گناهکارها بیشتر از بیگناهانه رو دوست ندارم به خاطر اینه که اون دور خودم بیگناه بودم. ولی این دور گناهکار بودم و بازم دیدم که دوست ندارم :)) دلیلش هم همون سیاسته‌ست به نظرم. من بازی‌هایی که پایه‌شون سیاست بین اعضاست رو دوست دارم اتفاقا، منتهی مافیا رو به این دلیل بازی نمی‌کنم. به نظرم فرمت بازی مافیا به چنین چیزی نمی‌خوره و اصلا با روح بازی همخوانی نداره. وگرنه اگه سیاست بین گروه‌های مختلف رو دوست دارید بیاین یه بازی براتون بسازم ته سیاست باشه :))
گاد هم مثل همیشه عالی و پویا (داینمیک منظورم نیست، خود پویا که برندیست در گادی) بود. انتقادی بهش ندارم به هیچ وجه و می‌دونم برگزاری این دور چقدر سخت و طاقت‌فرسا بوده و خسته نباشه. ضمن اینکه فکر می‌کنم اولین دوری در تاریخ مافیا بود که سه گروه گناهکاری داشتیم که اینم در نوع خودش رکوردی بود :دی بالانس هم کاملا دقیق و قوی بود چه از نظر امکانات چه از نظر فردی. فقط فرقه‌ی نفوذی دار رو نمی‌پسندم. نقش خود نفوذی جذاب هست منتهی فرقه بدون جذب یا یه مکانیسم خاص دیگه، هیچ جذابیتی نداره به نظرم. عملا عرفان و فری «بنا» بودن که جدا از بقیه بیگناهان می‌بردن :دی منتهی خود ایده دادن و خلاقیت برای تغییر مکانیسم فرقه رو می‌پسندم، همیشه می‌پسندم :دی این دخالت گاد و این‌ها رو هم به نظرم زیادی داریم توش ریز می‌شیم. توی اینکه گاد باید بازی رو با توجه به شرایطش تنظیم کنه تا بازی خراب نشه که شکی توش نیست به نظرم اما اینکه چه زمانی باید اینکار رو انجام بده، به نظرم بهترین کاری که به عنوان بازیکن می‌تونیم بکنیم اینه که به گاد و پویا و دید همه‌جانبه‌ و کاملی که به اون بازی خاص داره اعتماد بکنیم. قطعا هم چنین هست برای مایی که ده‌ها دور در گادی پویا بازی کردیم، اعتماد زیادی به تصمیماتش داریم. صرفا گاهی شاید احساس کنیم انصاف رعایت نشده که خب پیش می‌آد و یه بار به نفعته یه بار به ضررت. اصولا وقتی به ضررمونه صدامون درمی‌آد :دی (خطاب به کسی نیست حرفم)


درنهایت هم درمورد بقیه‌ی پلیرها، تقریبا همه‌ی گفتنی‌ها رو بقیه گفتن و اگه بخوام چیز جدیدی بگم صرفا تز بیخودی دادن خواهد بود. کلا هم به نظرم قضاوتم در این دور خیلی دقیق نیست یا حداقل با بقیه فرق داره و به خاطر همین نظرم unpopular میشه درحالی که دفاعی هم براش ندارم :)) مثلا چاوش رو نمی‌دونم از کجای بازیش حس بیگناهی گرفتین، من تا فاز آخر گناهکار بود برام که خب وقتی من تنها فردی در بازی هستم که اینطوریه حتما مشکل از گیرنده‌ست. ولی نوع اتهامایی که به من می‌زد برای من بیشتر گناهکارانه بود، حتی با اینکه بایس بیگناهی بهش داشتم. تشخیص‌های چاوش خوب بود ولی کلا بین بیگناهان بازی مهدی رو بیشتر دوست داشتم من. نقطه‌ی سیاه بازیش رو هم همون رای به خلفیش می‌دونم من، به نظرم تویی که معتقد بودی تا اون نقطه بد بازی کردی نباید اونجوری متقابل رای می‌دادی به خلفی و با ذهن بازتر می‌دیدی که شاید این بد بازی کردنت خلفی رو مجاب نکرده به بیگناهیت. اما در در ادامه عالی بود مهدی. خلفی هم به نظرم خوب بود بازیش خصوصا برای سامورایی، تصور می‌کردم این دور رو بعد از ادوار اخیرش، به روش حساب‌شده‌تر و نتیجه‌گراتری بازی کنه و خب این کار رو نکرد و به بدترین شکل هم مجازات شد.
مهسا هم به نظرم خیلی خوب بود و اگه چندتا نقطه از بازیش رو حذف کنیم (که به نظرم به مرور هم حذف می‌شد در بازی) بهترین بیگناهیش می‌شد اگه نمی‌مرد. ترسا انگیزه و نوع نگاه جدیدش به مافیا عالیه و توی ادوار بعدی پیشرفت زیادی می‌کنه.
فری بازی‌ای در حد و اندازه‌ی دور رویین‌تنش داشت ولی به اندازه‌ی اون‌دور حس بیگناهی نمی‌‌داد به نظرم و چیزایی که درمورد چاوش گفتم کم و بیش برا فری هم صادقه ولی به نوع متفاوت. عرفان به نظرم وقتشه از مرحله‌ی مقاومت بگذره و به مرحله‌ی تطبیق برسه، چیزی که مقیاس کوچیک‌ترش رو توی طول همین بازی دیدیم ولی جا داره در مقیاس بزرگ‌تری اعمال بشه این موضوع. تویی که می‌تونی اینجوری بازی کنی چرا اونجوری بازی می‌کنی :دی تهاجمی و عصبانی و اینا رو هم نمی‌گم حتی، نوع انجام همه‌ی این‌ها رو می‌گم. درمورد شلختگی پست‌ها هم با گوشی پست دادن به نظر من بهانه‌ی خوبی نیست، با گوشی هم می‌شه پست تمیز داد. بیشتر اهمیت ندادن می‌بینم در این بهانه‌های عرفان.
بهترین بازیکن هم به نظرم محمدامین بود که از شرایط بازی به بهترین نحو در جهت برداشت پتانسیل‌های خودش استفاده کرد. یارش امین هم مثل همیشه عالی بود و حتی در بعضی نقاط بازی برای من بیگناه بود، کلا انگار فهمیدن بیگناهی/گناهکاری امین و چاوش برای من قفله :)) درمجموع بازیش رو پسندیدم.
توی گروه ما هم محمدحسین بهترین بود و شگفت‌زده‌ام کرد و یاسین هم خیلی خوب و باتجربه بازی کرد. اینجور هم نبود که مثلا یکی‌مون رهبر گروه باشیم، درواقع من مغزمتفکر و ایده‌پرداز بودم، محمدحسین مدیر منابع انسانی :دی بود و یاسین هم منبع تجربه و حدسیات :دی منتهی دیگه نشد که بشه به بهترین حالت از توانایی‌هامون استفاده کنیم. صدرا هم درنهایت با همه احتمالاتی که درمورد شکوفا نشدن پتانسیل‌هاش می‌دیم، این دور واقعا امتحان داشت و سرش شلوغ بود. منتهی از این تایم کم هم می‌تونست بهره‌ی بیشتری ببره، باید سعی کنه در تاپیک و کلا در چارچوب بازی، بیخیال‌تر و آسوده‌تر باشه، ملتهب و مضطربه به نظرم چه بیگناهی چه گناهکاری و از ترس بد بازی کردن می‌آد.
اینکه این بخش اینقدر مزخرف و کوتاهه رو هم به بزرگی خودتون ببخشید، چیزی برای اضافه کردن ندارم واقعا.

دیگه همین چیزی به ذهنم نمی‌رسه. اگه چیزی به ذهنم رسید شاید اضافه کردم :دی خسته نباشید به همگی و ایشالا به زودی دوباره بازی کنیم. :گل:
 
آخرین ویرایش:
Wooden
نوشته‌ها
255
پسندها
132
امتیازها
145
مدال‌ها
19
تحلیل
 
مافیایی
نوشته‌ها
352
پسندها
4
امتیازها
85
مدال‌ها
13
سلام به همه دوستان و سپاس از گادِ عزیز پویا.

این دور، دور جالب و به یادماندنی شد. از این نظر که خیلی آروم و معتدل شروع شد و در اواسط و اواخر بازی حساس و جذاب تر شد. سطح بازی ها هم خیلی بالا بود.

همه گفتنی ها رو بقیه گفتن. حضورم تو بازی زیاد نبود و با توجه به فرصتم پست های معدودی رو هرزچندگاهی میخوندم. خلاصه ای از برداشت خودم رو از بازی میگم.

من نفوذی بودم. نقش جالبی به نظرم اومد. فکر کنم یک جا تو تلگرام از پویا پرسیدم ضدضربه هست یا نه؟ :)) چون با فراغ بال بیش تری میتونستم بازیش کنم، که ولی خب شب زدنی بود و مجبور بودم احتیاط پیشه کنم :)).

اینکه میتونستم اون بحث نفوذی رو مطرح کنم و شب مورد پرسش قرار بگیرم، به نظرم به روند بازی بیش تر بستگی داشت که با توجه به روند بازی تصمیم گرفتم مطرحش کنم. رویکرد من این بود که به اقدام به قتل نفوذی در صورت حدس جادوگر اشاره کنم، بلکه اواخر بازی و در صورت جذب شدنم شک کم تری بهم وارد بشه. چون به نظرم وقتی رو بازی کنی و سعی می کنی تکه های پازل رو کنار هم قرار بدی، بیش تر به یک بی گناه میخوری تا یک گناهکار. البته بسته به شرایط بازی داره و نسخه ی همگانی نداره به نظرم. قصد اصلیم هم نخ دادن به جادوگر نبود، ترجیحم این بود جادوگر رو تا شب ششم حدس بزنم بلکه اون قابلیت اقدام به قتل رو هم تصاحب کنم. دلیل اصلی که به نظرم رضا در اون مقطع بازی من رو پرسید، پست اولم بود، نه پست دوم. پویا گفته بود که حدس خودتون رو از بالانس بازی بگید و من به این موضوع توجه نکرده بود و به یک سلام بسنده کرده بودم. در حالی که اگر بالانس احتمالی رو مطرح کرده بودم همرنگ جماعت شده بودم و شاید رضا هم منو نمی پرسید.


در مورد عرفان و فری، به نظرم بدشانسی هم آوردن. اینکه من رو شب دوم حدس زدن کردیت بالایی بهشون تعلق می گیره، توی بازی هم خیلی قوی و مسلط بازی کردن. فری یک بی گناه محض رو بازی می کرد، عالی و صاحب اختیار :دی، عرفان هم از اینکه این همه رای رو به سمت یک/دو رای برگردوند نشون از قابلیت و توانایی بالای بازیش داره. شاید بشه گفت فری اواخر بازی کمی متزلزل شد، جایی که اوایل روز و توی یک پست میخواست رای هاش رو توجیه کنه. شاید بهتر بود اون پست رو نده که دلیل تغییر رای هاش چی بوده، چون تا اون مرحله از بازی تنها چاوش بود که اون رو مورد اتهام قرار داده بود. عرفان هم بدشانسی آورد که رای آخری به یاسین شد. توی گروه تلگرام هم خیلی خوب با هم صحبت می کردن و هماهنگ پیش میرفتن، من سعی می کردم تا جایی که بتونم کمک دهنده و روحیه دهنده باشم و امیدوارم این طور بوده باشه :)).


در مورد بازی ها، به نظرم امیر، چاوش، و مهدی توی بی گناهان بهترین بودن. نیازی به تعریف از امیر نیست و همیشه یکی از فیوریت های من بوده توی مافیا، این دور هم در سطحی بسیار بالا. چاوش خیلی خونسرد و از بالا بازی می کرد و خدشه ای به بازیش وارد نبود، مثل همیشه استدلال هاش رو دوست داشتم. فکر کنم بین همه بازیکنان، با منطق چاوش بیش تر سازگار هستم و برداشت های من در راستای حرف هاش و استدلال های چاوش هست. به خصوص اون ایده توالی اعدام ها رو که مطرح کرد به نظرم یکی از با کلاس ترین ایده های مافیایی بود. مهدی هم کاملاً بی گناه بود و نگرانی ها و دغدغه اش نشون از بی گناهی داشت. شاید به نظرم اوایل بازی بهتر بود مثل اواسط و اواخر بازی می کرد. یعنی با صلابت و بدون ابراز نگرانی از شرایط. ولی در مجموع یک بی گناه عالی رو بازی کرد.

به بازی امین و محمد امین هم توجه داشتم. عالی بود استدلال هاش و سنجیده بازی می کرد، ولی به نظرم این امین با امینی که رویین تن بود یک تفاوت ریز داشت، امینِ رویین تن، کامل تر از امینِ این دور بود و به جوانب دیگر بازی هم توجه داشت. محمد امین عالی وارد شد و یک بی گناه رو تداعی می کرد، طوری که ما تا مدتی حدس میزدیم یکی از بی گناهان باقیمونده بازی باشه.

در مورد بازی محمدحسین و یاسین و آرش، با این تجربه چند دور اخیر، همگی از سطح بالای بازی محمدحسین آگاه هستیم و اینکه چقدر باکلاس بازی می کنه. توی پست دومم هم اشاره کردم، اون پست اوایل بازی راجع به بازیکنان به نظرم خرده بهش وارد بود و میشد باهاش بحث هایی رو باز کرد. ولی اینقدر به بازی مسلط بود که کم تر کسی سمتش اومد. در مورد یاسین، ما فکر کردیم که میتونه کاراگاه/پلیس باشه و فری رو پرسیده باشه. اوایل گفتیم شاید فری در شب/شب هایی که یاسین مورد هدف قرار داده سیو شده، چون خیلی صریح هم به فری اتهام میزد. ولی بعد از مدتی دیگه با منطق جور درنمیومد که کاراگاه باشه :)). ولی مسلط و بی گناه بازی کرد. آرش هم تا جایی که پست هاش رو دنبال کردم خیلی خوب بود، حس می کنم یک جاهایی بُرندگی پست هاش کم تر از آرش همیشگی بود، ولی در مجموع پست های دقیق و خوبی می داد و بازیش لذت بخش بود.
 
آخرین ویرایش:
Underwood
نوشته‌ها
496
پسندها
424
امتیازها
565
مدال‌ها
38
سلام. بریم برای بخش آخر، بلکم خلاص شین :))

بیگناهان:
افراد موثر (اجازه تاثیر داده شده) بیگناها شامل، چاوش، مهدی، مهسا، خلفی، رضا، ترسا بودن، اوف عجب تیمی :دی من ترکیب بیگناهای این دور رو خیلی دوست دارم. محمدرضا رو هم البته با ارفاق میشه به این جمع اضافه کرد که جمع رو جذاب تر می کنه، ولی خب تقریبا نبود :دی بیگناها این دور یکی دوتا بدشانسی داشتن، از جمله بازی نکردن رابین و چند تا هم تارگت درست ازشون وجود داشت عماد و محمد رضا و مهسا، که باعث شد ضعیفتر از اونی بشن که گاد براشون در نظر گرفته بود. ولی حتی همین ضعیف شده اشون هم ظرفیت برد رو داشتن، که چند تا آیتم از عملکرد خودشون مانع بردشون شد. که من این آیتم هارو در زیر اشاره می کنم.

اول میخوام به یه رفتار بیگناهی نقد کنم :دی این به نظرم تو این دور مشکل مهدی و مهسا به طور همزمان بود که مهدی اثراتش رو در تجربه اش و خاص بودنش گم کرد، ولی مهسا نه :دی این فلسفه دقیقا از کجا اومده که بیگناه باید متعصب و بدور از تدبیر و سیاست باشه و در نتیجه عصبانی و وحشی باشه ؟ :)) این رفتار چقدر شبیه هست به تفکر جامعه مذهبی ما در واقعیته که میگن چون حق باماست (به تصور خودشون) پس هرکی به ما بگه بالای چشمت ابروئه باید از میان دریده بشه :))

مهسا در یکی از پستاش در استدلال جواب من، یا رضا بود اگر اشتباه نکنم، میگفت دور پیش که من قاتل و گناهکار بودم، خیلی خونسرد بودم، الان جوشیم در نتیجه گناهکار نیستم چون سیاق پستام فرق کرده :دی خب از نظرم همچین فلسفه ای کاملا اشتباهه. نباید فراموش کنیم که اگر بایاس های ذهنی از افراد رو حذف کنیم، در قضاوت یک دعوا دوگانه یا چندگانه، مهمترین چیزی که باعث میشه دیگران طرف مارو بگیرند سعه صدر، آرامش، و منطق داشتن یا تظاهر به منطق داشتن ماست، در واقع این تصور همیشه در ذهن مخاطب یک دعوا وجود داره کسی که داره با حرارت بیش از حد صحبت می کنه یا به اصلاح "شلوغ" می کنه، کسیه که منطق برای حرفش نداره و فقط داره آب رو گل آلود می کنه.
و اینم اضافه کنم مهدی همیشه برای این موضوع یک استثنا بوده، به این جهت که تونسته یک هاله ای از ترس رو دور خودش ترسیم کنه. یعنی مهدی به هیچ عنوان قابل شبیه سازی و الگو گرفتن در همچین رفتاری نیست، چون مهدی فقط خشمگین نمیشه، و فقط "شلوغ" نمی کنه، بلکه به شکل هوشمندانه ای، زمین دعوا رو هم اونطور که می خواد میسازه در نتیجه تو وقتی در یک محیط شلوغ و غبار آلود، در زمین ناشناس می جنگی حتما مقهور میشی. و این با تعصب خشک بیگناهی کاملا متفاوته. حالا این رو به صورت جزئی تر در بخش مهدی باز می کنم.

در نتیجه من معتقدم، بیگناه گرچه باید تهاجمی تر و با اعتماد نفس تر باشه، اما این به معنی تعصب داشتن و قدسی انگاری خودش نیست، و بی سیاست بودن و التهاب داشتن حتما میتونه علیه یک بیگناه عمل کنه. منتها شاید به تعبیر امین اینجا باید سیاست عامیانه تر و ساده تری داشت که شائبه بازی کردن بیگناهی هم نسبت به فرد ایجاد نشه.

مورد بعدی در مورد خلفی. خب در حین بازی خلفی رو به خاطر نحوه درگیریش با بازی، به درستی به "آخوند" تشبیهش کردم :دی حالا می خوام این تعبیر رو کامل کنم. خلفی در واقع در گونه های مختلف آخوند بسیار شبیه علامه مص.. نه ببخشید اشتباه شد :دی این قسمت رو نشنیده بگیرید :)) منظورم اینه که مکانیزم کار خلفی در بازی در هر نقشی بسیار شبیه تمساح یا کروکودیل هست. :دی در واقع خلفی یک رفتار خزنده ولی مخفی داره به سمت طعمه های مختلف به نوعی که اون طعمه ها متوجه میشن خطری نزدیکشون هست، ولی نمی دونند چی و از کجا قراره بهشون حمله کنه و در یک لحظه پای اون طعمه رو میگیره و با خودش زیر آب میکشه. از این نظر خلفی به شدت هوشمند است و مکانیزم حمله اش یکی از منحصر به فرد ترین و زیرکانه ترین مکانیزم های بازی در بین همه است.
اما خلفی یک مشکل خیلی جدی داره، اونم اینه که این تمساح ما، اندازه دهان مبارک در هر لحظه از بازی رو به درستی تخمین نمیزنه :دی یعنی نمی تونه محاسبه دقیقی داشته باشه که اگر مثلا در دور 6 سوسه اومدن بین دعوای امیر و چاوش رو برای شکار انتخاب کرده، امیر و چاوش چقدر زخمی هستند، چقدر درگیر هستند و اگر لنگ مبارک یکی از این حضرات رو بگیره، ممکنه چه ضربه ای به سمت خودت برگرده :دی (مثال دور 6 رو زدم چون یکی از بهترین بازی هاش بود که گیر افتاد) یا در همین بازی به عنوان بیگناه در مورد مهدی :دی در واقع خلفی تا لحظه درگیری و عصبانی کردن مهدی، یکی از بهترین بازی هاشو داشت، اما در شناخت وقت درست و فرد درست به شدت دچار آسیب بود و همینم باعث شد که به زیر کشیده شه.

حذف خلفی بیگناه در بازی پر گناهکار، گرچه کار بیگناها رو تموم نکرد، اما ضربه سنگینی بود. اما از این لحظه یک اتفاقا دیگه هم برای بیگناها افتاد. رضا خودش رو از بازی عملا حذف کرد. رضا تا فاز ما قبل خلفی یکی از بهترین و منطقی ترین بازی هاشو به نمایش گذاشته بود. نحوه بحثش و قدرت منطقش با مهسا (فارغ از غلط بودن نتیجه) و نکته سنجیش پیرامون محمد، این نوید رو میداد که رضا قراره بهترین بازیشو به عنوان یه بیگناه انجام بده، اما در یک لحظه اون هم اقتدا کردن به محمدامین برای اعدام خلفی، رضا رو در آن واحد تموم کرد. و این ضربه هم برای بیگناها بسیار سنگین بود. البته من به رضا کاملا حق میدم و همین که با همه مشکلات درکنار ما قرار میگیره واقعا شایسته احترامه.

اما خب مشکل عملکرد بیگناها فقط در ضربه ها خلاصه نمیشد، بلکه انفعال ها هم مزید بود، انفعال ترسا و انفعال مهدی در نیمه اول بازی وجود داشت که ترجیح میدم در بخش خودشون بهش اشاره کنم :دی چون بازیشون نقاط قوت زیادی هم داشت.

و در نهایت چاوش :)) کاش ایران بودی من و مهدی زنده زنده، رنده ات می کردیم :دی بس که مارو حرص دادی =)) از نظرم چاوش بهترین بازیکن بیگناها بود در وهله اول و در وهله دوم به نظرم این بازیش کاندید یکی از بهترین بازی هاش در بین بازی های خودشه و شاید هم بهترین :دی نه فقط بخاطر اینکه تا فاز چهار تنها کسی بود که داشت مافیا بازی می کرد و نه تنها بخاطر اینکه با ایده هاش در موندن بیگناها در کورس برد نقش موثری داشت. بلکه بیشتر اینکه در چند نقطه از "چاوش بودن" هم عبور کرد و همین باعث شد که در بازی بمونه و در بازی موثر باشه. و به نظرم اگر بیگناها شانسی برای بردن داشتن، اول مدیون این بازی چاوش بودن و بعد مدیون بازی نیمه دوم مهدی :دی. درود بر هردو .


چاوش (9.5/10): چاوش از یک جهت منحصر به فرد هست. بزارید اینطور بگم سخته مافیا رو تعریف کردن، اما مافیا معجونیه از کلام، منطق و استدلال، حس، روانشناسی و سیاست و اصولا هر بازیکن موفقی در مافیا، مخصوصا مافیایی که ما داریم بازی می کنیم، حداقل در یکی از این اقلام قوی و در بقیه هم دستی بر آتش داره :دی اما تنها بازیکنی که علاوه بر اینها از ابزار دیگه ای استفاده می کنه، چاوشه و اون ابزار، ریاضی و منطق ریاضی هست. بازی چاوش در ادوار مختلف پر بوده از ایده هایی که فقط ایده های منطقی و استدلالی نبوده و از ابزار و منطق ریاضی به شکل اعجاب آوری در استدلال، حقیقت یابی و پیشبرد بازی استفاده می کنه. این به نظرم واقعا منحصر به فرد و زیباست. اما با تمام حسن ها، فهمیده شدنش و اینکه ترجمه به زبان جمع بشه و در واقع قابل ترجمه به منطق کلامی بشه بسیار سخت و پیچیده است و توی گروه گفتم اگر در زمان مناسب با در نظر گرفتن جوانب و ظرفیت جمع نباشه حتما برای چاوش ضربه زننده است.

این براش دو مثال بزرگ وجود داره که بزرگترینش بعد از سال ها، همون منطق روئین تن برای یافتن وکیل بود. منطق ریاضی نصف کردن رای دهنده ها برای پیدا کردن وکیل، از نظر ریاضی یک ایده شگرف در زمان خودش بود. اما چاوش در اون بازی بدون در نظر گرفتن جوانب کار و اینکه داره از چی صحبت می کنه، با طعمه کردن "مهدی" یا "ترانه" که هر دو بیگناه بودن، این امکان رو به منِ "وکیل" داد تا سوار بر احساسات این دو نفر مخصوصا مهدی بشم و جو رو علیه چاوش بچرخونم، در حالی که شاید با کمی در نظر گرفتن جوانب و تغییر در نوع طرح، می تونست بهترین ایده کل دوران باشه.
و مثال دوم در این بازی که توضیحش رو توی گروه مطرح کردم. تو وقتی که داری از نظر ریاضی برتری تعداد رای رو برای حمله به آرا مقابل در نظر میگیری، باید چند تا نکته رو بهش فکر کنی، اول اینکه هنوز بیگناهی خودت حتی برای آرای خلفی به بازی اثبات نشده، دوم اینکه در آرای خلفی حتما هم تیمی هایی برای افرادی که در آرای تو بودن وجود داره و سوم اینکه در آرای تو حتما بیگناهانی وجود داره. در نتیجه مطرح کردن این ایده (جذاب) می تونه دستاویزی باشه تا موقعیت متزلزل تو در اون لحظه از بازی رو به کلی ویران کنه :دی.

در واقع کاری که من در اون تایم از بازی با ایده چاوش کردم (با اینکه ایدش رو دوست داشتم.) این بود که گذاشتم سقوط ایده اش از سمت منی باشه که به بیگناها چاوش اعتماد داشتم، تا بتونم نحوه سقوط ایده رو رو کنترل کنم. چون اگر این سقوط از سمت گناهکاری در بازی رخ میداد، این احتمال وجود داشت تا طوری ایده رو زمین بزنه که چاوش هم باهاش زمین بخوره. (اعتبار این استراتژی با حضرت فرانک آندرووده :)) ) و خب موفقم بود و بعدش جایگاه چاوش به لطف بازی خوب خودش بسیار مستحکم شد. اگر در تقدم و تاخر اشتباه نکنم جمله فراموش نشدنی امین به این مضمون که گفت : "اگر شعور بازی میگه چاوش بیگناهه حتما من گناهکارم" هم بعد از این صادر شد :)) در نتیجه مهمترین توصیه ای که خاضعانه به چاوش دارم، اینه که کله شق دوست داشتنی :دی ظرف زمان و ظرف جماعت رو در مطرح کردن موضوعات حتما در نظر بگیر در مافیا :))

مورد بعدی در مورد چاوش، نحوه بازی کردن جدیدشه که چند دوری هست که بازیش اضافه شده. اونم بلند بلند فکر کردن در تاپیکه :دی اینو من دور 5 همین فروم متوجهش شدم و ازش به عنوان سبک بازی سبک و جذاب نام بردم که هنوزم به همین عقیده در مورد این سبک بازی هستم. در واقع چاوش هرچیزی که به ذهنش میرسه مینویسه و وارد بازی می کنه و بعد که جلوتر میره اصلاح می کنه. این سبک قشنگه و من واقعا دوسش دارم. اما تجربه این چند دور در کنار این لشگر گرگ، ثابت کرد که افراد این بازی تبحر خاصی در فضا سازی دارند و این باعث میشه ایده هایی که تو مطرح می کنی، و بعد نقض می کنی، قسمت نقض شده اش رو نبینند و با قسمت ایده علیهت اقدام کنند و تو تا بیای و اثبات کنی که این نقض شده، با همون ذهن مخاطب علیهت رو مسموم کردن. در واقع تو نیمه اول این بازی کاملا درگیر همین موضوعات بودی مخصوصا با امین. و من بهت پیشنهاد می کنم کمی در بلند بلند فکر کردن تجدید نظر کنی به این مفهوم که یک بخشی از فکر هات رو تا به اطمینان نرسیده مطرح نکنی. که اینم باز ذیل همون در نظر گرفتن ظرف زمان و جماعت قرار میگیره :دی

یک مورد دیگه در مورد زیاد فکر کردن که مبتلی به آرش هست و چاوش نه اندازه آرش اما درگیرش هست. در واقع مدل چاوش در این موضوع "وسواس فکری" هست و نه "فلج شدن" مثل آرش که اینم از تجربه بیشتر چاوش نسبت به آرش ناشی میشه. به نظرم چاوش هم باید کمی قاطعانه تر و کمی محکم تر به بازی نگاه کنه و تمام احتمالات موجود رو در نظر نگیره، بلکه تمام احتمالات موثر و مهم بازی رو در نظر بگیره. اینجا اون نقطه ای بود که من و مهدی رو دق داد کاملا :))

و مورد آخر، چاوش این بازی از "چاوش" عبور کرد. کجا ؟ اونجایی که ایده رای گیریش بعد از مخالفت من رو با جمله : "اینکه میگی این ایده مثل وکیله، ایده وکیل درست بود، اما اگر نمیخواین ایدم مال خودم، رون لقتون :))" بست و درگیرش نموند :دی این به نظرم نقطه عطف چاوش در گذر از تعصبش نسبت به ایده هاش بود و همین باعث میشه من این بازی از چاوش رو یکی از بهترین ها (یا بهترین) بازیش بدونم. درود بهت.

مهدی (8.5/10): بازی مهدی رو کمی بالاتر شرح دادم. اینجا کاملش می کنم. شیوه مهدی در تمام ادوارش یک الگوریتم ساده داره. یک میدان برای بازی با تارگتش طراحی می کنه. که این میدان تمامی المان های مورد نیازش برای چیره شدن به حریفش رو داره. یعنی با قدرت کلام چیز هایی رو به عنوان بدیهی جات به بازی القا می کنه، که حتی فرضیه هم نیست و در این موضوع بسیار هنرمنده. بعد با ظرافت تمام، تارگتش رو داخل اون میدان میکشه و اگر اون تارگت وارد اون میدان بشه، حتی 1 درصد هم شانس نجات نداره. چون مهدی چنان فضا رو غبارآلود می کنه، که حریف امکان شناخت میدان رو پیدا نمی کنه و بدیهیه جایی که برات ناشناخته است قطعا شکست می خوری.
این موضوع در مورد مهدی منحصر به فرد هست و هیچ کس و هیچ کس و هیچ کس امکان نداره در زمین مهدی بازی کنه و شکست نخوره حتی پویا :دی اینو به عنوان یک اصل از من بپذیرید :دی. و تنها راه مقابله با مهدی اینه که وارد زمین بازیش نشید و قبل از ورود اون زمین رو ویران کنید ( که البته اینم کار سختیه)

این در مورد کلیت مهدی. اما مهدی این دور چه کرد. اول بگم که مهدی این دور در شروع از نظرم کمی غافلگیر شد. در واقع یک اشتباه ناخودآگاه در مورد مهسا کرد که ریشه اون اشتباه در مورد مهسا رو من می تونم درک کنم. واضح هست که مهدی و مهسا به عنوان زن و شوهر، از الگوریتم های رفتاری مختلف، از داخل و بیرون بازی (در خونه ) می تونند تا حد زیادی به ماهیت نقشی هم دیگه پی ببرند و این اجتناب ناپذیر هست و ما هم باید آگاهانه این رو بپذیریم و در تمام ادوار هم هست. ربطی هم به سایدشون نداره. اما اونچه کار این دو نفر رو سخت تر از بقیه می کنه اینه که تمام اون انگاره های ذهنی رو بیرون از تاپیک بازی نگه دارند و با اطلاعات بازی وارد بازی بشن. این واقعا کار سخت و اعجاب آوریه و توان ذهنی وسیعی می خواد. در واقع مهدی در ابتدای بازی اسیر ناخودآگاه خودش شد و مهسا رو از لیست حذف کرد و چون نمی تونست در بازی بگه میدونم بیگناهه، مجبور شد توضیحی نده که همین کمی جایگاهش رو در نظر خودش متزلزل کرد.

اینو داشته باشید. مهدی یه ویژگی دیگه ای که داره اینه که به هیچ عنوان نمی تونه بپذیره که محاط (در احاطه گرفته شده) نسبت به چیزی باشه و حتما باید محیط ( در احاطه گیرنده ) باشه نسبت به اطرافش. در واقع نمی تونه تحمل کنه که سوار نباشه و سوارش باشند. این ویژگی مهدی رو تصور کنید در کنار اتفاقی که براش در اول بازی افتاد، و از طرفی نوع بازیش رو که در پاراگراف اول شرح دادم رو تصور کنید، اونوقت می تونید الگوریتم رفتاریش در 4 یا 5 فاز اول رو تحلیل کنید :دی

بزارید یه مثالی بزنم. گفتم که مهدی زمین بازیش رو میسازه و در زمین عادی بازی نمی کنه. فرض کنید که سیلی اومده و تمام سطح زمین نمناک شده و جایی برای ساخت زمین بازی نیست. شما جای مهدی باشید چیکار می کنید؟ دو راه وجود داره، یا در همین زمین به صورت آزاد بازی می کنید، یا به دامنه کوه میرید و زمین مورد نظرتون رو اونجا میسازید. مهدی دقیقا راه دوم رو انتخاب کرد.
مهدی نزدیک 4 یا 5 فاز از بازی عقب افتاد، چون باید تا دامنه کوه میرفت و زمین خودش رو میساخت. ( البته در میانه راه با خلفی روبرو شد که هی سنگ و آجر هارو از دست مهدی مینداخت :)) مهدی هم عصبانی شد و از محمدامین کمک گرفت و با همون سنگ و آجر ها گور خلفی رو کند :))) بعد از اینکه مهدی تونست زمینه بازی خودش رو بسازه تبدیل شد به همون مهدی همیشگی و تونست تاثیر لازم در بازی رو بزاره و اواخر بازی یک بیگناه بی نظیر باشه.

من نمی تونم به مهدی توصیه بکنم که با این الگو بازی نکن، چون هویت مهدی هست، مهدی بهترین طراحی کننده زمین بازی به نفع خودشه و تو زمین های خودش اعجاب آور بازی می کنه، اگر بخوایم بیاریمش در زمین های عادی، حتما دچار چالش هایی میشه که باید بهش فائق بیاد، ولی اگر بتونه اینکارو بکنه و به تعبیر امین، ورژنش رو به نسخه بالاتر ارتقا بده، من بعید می دونم دیگه کسی حریفش بشه (همین الانم نمیشه :)))

آهان یه نکته دیگه که فشار زیادی به مهدی وارد کرد، فشار ناشی از روئین تن بود. دور پیش و روئین تن امین رو اگر کنار بزاریم (چون اون روئین تن بخاطر ماهیت بازی فشاری تحمل نکرد)، روئین تن ماهیتا به خاطر چیزی که در بازی جا افتاده که خدای بیگناها محسوب میشه، فشار وحشتناکی رو از باب ترس از اعدام از یک سمت (حفظ شرف) و اداره بازی برای بیگناها (رهبری بیگناها) از سمت دیگه تحمل می کنه. که از نظرم این هم یک انگاره غلطی هست که البته هست. بخش زیادی از فشاری که مهدی تحمل کرد بابت همین موضوع بود و شاید اگر روئین تن نبود، کمی زودتر به بازی بیگناها اضافه میشد.
به جز این مواردی که گفتم، مهدی مثل همیشه عالی، بی نقص و فوق العلاده بود. مهدی بازیکنی هست که همه بلا استثنا ازش میترسند (حتی من که از پویا هم نمیترسم :)) ) و در این موضوع منحصر به فرده.

مهسا (7.5/10): لازمه از تمام ویژگی های خوب مهسا مجددا یاد کنم ؟ از مهسا زیاد تعریف کردیم و تمام این تعاریف هم به حق بوده، بزارید یک جمله خلاصه در مورد مهسا بگم. مهسا تنها بازیکنی بوده که در تمام این سال ها، سید امیرحسین ابطحی و تمام مشتقاتش (سید و امیر و امیرحسین و ابطحی و ... ) =)) با تمام توان و سه فاز ریخته روش و نتونسته اعدامش کنه* :)) این نشون میده مهسا چه سد سدید و محکمی هست در بازی و چه ظرفیتی در بازی داره.

اما بالاتر گفتم. مهسا در این بازی بی ایراد نبود. نحوه واکنش هاش به حملاتی که بهش شد حاوی مقدار بیش از نرمالی از تعصب و احساس بود :دی در واقع مهسا تلاش داشت تا از حریم بیگناهیش دفاع کنه و با تمام قوا و غیرتمندانه هم اینکارو می کرد، اما برای این موضوع تدبیر و سیاست نداشت. راستش همین من رو هم تا پست شماره 60 ئش به خطا انداخت. با این حال از پست 60 تا دفاعیه روندش دقیقا همونی شد که انتظار میرفت مهسا از خودش نشون بده. منطقی، مستدل و با آرامش و سعه صدر. منتها همین کنتراست هم تا حدی شائبه برای بازی ایجاد می کنه که شاید خط گرفته. من تقریبا از 2-3 پست پایانی قبل از دفاعیه اش متوجه شدم که "احتمال زیاد" (نه قطعی) بیگناه هست و بخاطر همین رایم هم در اون فاز به مهسا ندادم و به عرفان دادم. اما به نظرم مهسا حتما باید رو این موضوع کار بکنه که وقتی بیگناهه احتمال خطا در مورد خودش رو بده و فشار هارو با آرامش بیشتری (شبیه اون چیزی که دور قاتل نسبت به امیر دکتر لکتر نشون میداد) دنبال بکنه.

مورد بعدی اینکه احتمالا التهاب بازی مانع از این شده که اون جملات من در مورد آکسون گذاری های پست و خنده ها و نحوه تعامل با یک بازیکن سفید و ... رو جدی بگیره و احتمالا چون تشخیص من رو اشتباه میدونسته، به اون مواردی که گفتم توجه نکرده. اما اون مواردی که در طول بازی بهش گفتم واقعا در ذهن مخاطب تاثیر گذار هست. واقعا نباید به بازیکن سفیدی که بهت شک کرده بگی، "سفید نبودی فکر می کردم مرض داری"، یا بهش بخندی یا موارد مشابه و باید به شدت در استفاده از شکلک ها و استرس جملات و کنایه زدن ها دقت کنی :دی تو مافیا کسی ممکنه نتونه به "یه شوخی" گیر بده، اما حتما می تونه با یه شوخی یا کنایه رای اعدام بده (خود من خیلی از رای های منفیم رو بخاطر استفاده زیاد از جملات لج درار دارم :دی )

مسلمه که با حس قوی، پشتکار و انرژی مثال زدنی و قوتی که در حفظ خودت در بازی داری، اگر دقت به این موارد رو هم بهش اضافه کنی، بازیکن بی نظیری میشی. در کل نمره بالایی بهت میدم، چون در طی فشار ناشی از کلانتر، رضا و عرفان اعدام نشدی و رای معنی داری هم نیوردی :دی احسنت بر تو. اینم که یکی مثل امین و محمد امین میزننش نشون میده که چه فکری در موردش کردن و چقدر عامل مزاحم میدیدنش :دی

توضیح *: البته مهدی هم همچین موضوعی در موردش صدق می کنه، منتها اون کرم گاد وقت و شرایط مریض هم باعثش بود و اینکه من نمی دونستم حریفم مهدیه چون یوزر فیک بود. برای همین علی رغم قبول اعدام شدنم توسط مهدی در اون بازی، نمی پذیرم من نتونستم اعدامش کنم :)) که البته با همین حرف گور خودمو کندم :))

پی نوشت: آهان در مورد فشاری که در مورد مهسا و مهدی در اول بازی آوردم هم توضیح بدم. خب بدیهیه اول بازی من مثل یاسین مجهز به علم به غیب نیستم که بتونم افراد رو تشخیص بدم. در نتیجه همونطور که مهدی و مهسا اشاره داشتند نباید در اول بازی منطقا لیست میدادم. اما یک روش بازی وجود داره که اینجا به علت ماهیت مافیا ازش استفاده نمیشه ولی من خیلی دوسش دارم. و اونم حرکت رونالدینیهویی هست. یعنی وقتی که خودت جایگاه محکمی داری به یکی از افراد بازی که جایگاه محکمی داره و حتی می دونی بیگناهه فشار بیاری، تا گناهکارا خودشون رو برای سوار شدن روی اون بیرون بکشن، و بعد تو حرکت بعدی گناهکارایی که سوار شدن رو سوارشون بشی. اینو من به شدت دوست دارم، ولی خب اجرای این کار توی بازی ما می تونه به ترکیدن هر دو نفر منجر بشه. منتها الان که کلانتر بودم و قدرت تعیین داشتم، از این خواستم استفاده کنم که شد.

در این بین مهدی گارد منطقی تری گرفت، ولی مهسا گارد سخت تری گرفت که کمی هم این گارد اذیتش کرد. گفتم در این مورد هم توضیح بدم :دی

خلفی (7/10): تقریبا اون چیزی که باید در مورد خلفی می گفتم رو خیلی کامل در روند تیم توضیح دادم. به نظرم خلفی مشکل اصلیش اینه که برعکس محمدامین، زمان های تاثیر رو خوب نمیشناسه و نمی دونه کی ضربه بزنه. در واقع خلفی مثل مشت زنی هست که مشت های خیلی قوی و کوبنده داره، ولی دقیقا زمانی مشت میزنه که گارد حریفش بالاست و بعدش هم بلافاصله از حریف مشت می خوره. اینو نمی تونی همش رو بریزی رو بازی و بگی بازی اینو نمی فهمه :دی درسته بازی خیلی وقتا نمی فهمه. اما این چیزی از بار برنامه ریزی تو هم کم نمی کنه. تو در واقع اکثر زمان هایی که باخت دادی از نشناختن ظرف زمان و مکان و شرایط بوده.

جز این بازیت بسیار خوب، شیوه حملت منحصر به فرد خاص و تاثیر گذاره و دیگه از این جمله تکراری تر و حال به هم زن تر در مافیا وجود نداره که تو راحت می تونی سید 1 باشی :))

رضا (7/10): منطق رضا در ابتدای بازی و در مقابل مهسا من رو عملا شاک (:دی) کرد :)) خیلی عالی بود رضا در شروع بازی و یکی از اولین کسایی بود که تونست منو مجاب کنه که سبزش کنم. کاملا حق طلبانه، ریز بین و دقیق. منتها نفهمیدم چی شد که سر خلفی تصمیم گرفت تمام درگیری های خودش رو رها کنه و به محمدامین اقتدا کنه و به خلفی رای بده در حالی که یک جمله بحث هم با خلفی نداشت :دی من حس می کنم رضا الان تمرکز لازم برای بازی رو نداره. سر همین نمیشه هم تحلیل خاصی روی این موضوع کرد.
به هر حال من ابتدای بازیش رو خیلی دوست داشتم و نمره ای هم که بهش میدم برای اونه. بیش باد.

ترسا (7.5/10): اما ترسا، اول بگم که من قبول ندارم که این ترسا پیشرفته ترین ترسایی هست که ما دیدیم :دی شما احتمالا دور سه دختر رو ندیدید ازش :دی تو اون بازی اعجاب آور بود :دی سحر و ندا و عرفان قطعا یادشون هست اون بازی از ترسا رو :دی من قشنگ برگام تو هر فاز میریخت که چطور یه چغله داره کل بازی رو میزاره سر کار :)) قشنگ بخوام تشبیهش کنم در اون بازی شبیه شخصیت "بچه" تو مهمونی ایرج طهماسب بود :)) میومد تو بازی میگفت تروخداااا منو اعدام نکنید بزارید من اعدامتون کنممم، بعد اگر طرف راه میداد اعدام می کرد، راه نمیداد فحش هارو شروع می کرد، دوباره نفر بعدی همین فرمول =))
اما قبول دارم ترسا نسبت به تمام دختر ها نسبت به نقطه شروعش پیشرفت شگرفی داشته. در واقع دختر های ما اعم از زهرا، سحر و ستاره و مهسا، یه بیس اولیه خیلی خوب و ستایش پذیری رو داشتن که نسبت بهش پیشرفت داشتن، اما ترسا از نزدیکای صفر شروع کرد و الان واقعا پلیر خوبیه :دی
ترسا بسیار دختر باهوشی هست، من چون باهاش در مورد بازی دو سه دوری هست که مکالمه می کنم اینو به خوبی متوجهش میشم که قدرت یادگیری بسیار خوبی داره. بخاطر همینم بود که می گفت یکی از شکل پذیر ترین و همراه ترین بازیکنا برای استراتژی دادن در وقت گناهکاریه چون کاملا کوچ پذیره. و تو میتونی اینو درک کنی که در هر پست وقتی بهش نکاتی رو میگی نسبت به پست قبل چه رشد قابل توجهی کرده.
درگیری همزمانش با امین و چند نفر دیگه رو نمی پسندیدم و خودش هم متوجهش شد که یهو در چه دایره سختی گیر افتاده. اما به خوبی از اون وضعیت خودشو خلاص کرد و تغییر رایش از امین به آرش واقعا عمل زیبا و غیر قابل پیش بینی بود. آرش اگر اون فاز اعدام نمیشد، اعدامش واقعا سخت تر بود و ترسا حتما یکی از تاثیر گذار ها در اعدام آرش شد.

ترسا اگر یک مقدار از بار احساسیش در بازی و دقت در نحوه درگیر شدن در زمان موثر دقت کنه، به نظرم واقعا رقیب هاشو اذیت خواهد کرد به نحوی که همه خودشون کاپ بازی رو بدن بهش :)) آورین بر تو و هوشت :دی

محمدرضا: محمدرضا خیلی بازی نکرد :دی ولی خب محمدرضا، محمدرضاست ( امام سید :)) )

رابین (10/10): رابین بی نظیر بود، شروع، ادامه و پایان بی نظیر، درود گاد بر تو باد :))


خیلی فرعی ها:
آریا (10/10): درجه یک عالی، بسیار تاثیر گذار، باورم نمیشد کسی با نبودنش اینقدر تاثیر گذار باشه =)) یه روز پویا اومد، گفت آریا قرار بوده رای هارو تحلیل کنه، حالا نمیاد تو می تونی، من گفتم من خیلی رای تحلیل کن خوبی نیستم آخه، گفت حالا هیچی پس. بعد یکم فکر کردم رسیدم به اون پست یکی مونده به آخرم که به نظرم یکی از بهترین پست هام بود :)) که اینو تاثیر نبودن آریا می دونم، درود برتو، مرسی که نیستی :))

سحر: سحر یک مدت نسبتا طولانی از بازی فاصله گرفت و من می تونم درک کنم که فردی که مدت زیادی از یک محیط فاصله میگیره، بر می گرده و می بینه اون محیط خیلی تغییر و پیشرفت داشته، واقعا سختشه بخواد دوباره به اون محیط برگرده، اما الان که داره بازی هارو می خونه به نظرم کم کم به این آمادگی رسیده که خودش هم جزوی از بازی باشه، من از تحلیلش فهمیدم که واقعا آمادگی اینو داره. میدونم همه خوشحال میشیم که دوباره در بازی ببینیمش :دی امیدوارم که از دور بعد شروع کنه.

امیر: در مورد خودم خیلی حرف زدم :دی در کل تجربه خوبی بود و دوسش داشتم. تعبیر امین رو که مافیا دیگه چیزی نداره بهم اضافه کنه رو قبول ندارم، اما اینکه این دور خیلی چیزا بهم اضافه کرد رو کاملا قبول دارم. :دی یکیش همین که امین گفت و اینکه که سعی کردم ورای خودم همه چیز رو ببینم و این برای هر بازیکنی تجربه خوبیه. شاید همین تحلیل هایی که تونستم آخر بازی بکنم و احتمالا دیگه هیچ وقتم تکرار نشه (نمیگم کیفی خوب بوده، منظور سبکشه) حاصل همین باشه و اینو جزو دستاورد تمام ادواری که مافیا بازی کردم به حساب میارم.:دی مرسی از پویا بابت پذیرش این نقش.

پی نوشت: ولی زرنگا من بیگناه نبودم، منو به خیک بیگناهای زبون بسته نبندید گناه دارن :))


خب راحت شدید دیگه. دور خوبی بود، در کنارتون خوش گذشت و در کل همیشه سعی کنید کاری رو بکنید که ازش لذت می برید :دی اگر از چیزی لذت نمیبرید، انجامش ندین، به هیچ دلیلی :دی

خدانگهدار :دی
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
640
پسندها
103
امتیازها
295
مدال‌ها
34
سلام آرکاداشلار من اومدم بالاخره :105:

توفیق اجباری شد که تحلیلاتونو بخونم و ببینم چه نظری در مورد من و بازیم داشتین و تا حدی همین تحلیلارو در مورد خودم پیشبینی میکردم ، از دوستانی که لطف داشتن و وقت گذاشتن هم صمیمانه تشکر میکنم ممیدونم که میدونین ارزشمنده نفس این کار برای تحلیل شونده ، خب میخوام یه توضیح نه چندان مختصر از داستان " من و این دور " رو براتون بگم ، پیشاپیش ازینکه قصه گوی خوبی نیستم عذر میخوام . جمله بندیا و شلختگیامم به بزرگیتون ببخشین برعکس خیلی از نوشته های این دور ، نوشته من بیشتر "دلی" هست پیشاچیش ممنون از شکیباییتون :hanghead:

بعد از اینکه من چس کرده بودم بخاطر دور سنگین و نقش سنگین سامورایی و نمیخواستم به زودی بازی کنم ، بخش آخر پست تحلیل پویا و متن حماسیش :دی و صحبتی که با من داشت بلافاصله بعد از اون متنبه شدم که بازی کنم و ازونجایی که همیشه به من لطف داره نقش جادوگر رو بهم پیشنهاد کرد و اولین نفری شدم که نقشش مشخص شد برای این دور و منم بدم نمیومد که بعد از دور دوم مافیا بازی کردنم که اون نقشو داشتم و خاطره انگیز بود برام و در اندازه خودم و اون زمان خوب درخشیدم ، رو دوباره و در این جمع بازی کنم. از طرفی میدونستم که بایس سختی در انتظارم هست چون خیلی وقت بود فرقه نداشتیم و من بعد از یه وقفه کوتاه بعد از نقش سامورایی طبیعتا نقش تکراری دوست ندارم با توجه به روحیاتم ، مافیا هم که دور قبلیش بودم فرعی هم بودم دیگه نوبت به فرقه شدنم رسیده بود :دی با وجود این پذیرفتم این چالش رو و گفتم بد نیست نیمه پر لیوانو ببینیم حداقل دور بایس شکنی میشه که دیدیم نه برای من برای خیلیا همین شد این دور :hhhh:

اول قرار بود من جادوگر تکی بشم با یه نفوذی :دی ولی تعداد که بالاتر رفت جنگیرم به جمعمون اضافه شد ، یکی از خوش شانسیام و خوبی های این دور این بود که جنگیرم فری بود :قلب: تو ذهنم و با پویا که بحث میکردیم چند نفر رو بهش گفته بودم که دوس دارم اینا یارم بشن که فری جزوشون بود چن نفر دیگم بودن و ممدم بود اتفاقا :دی خلاصه از چند روز قبل از بازی گروه زدم و فری رو اد کردم و شروع این خاطره خوب رقم خورد...

از همون اول چون کمیستری بینمون رو میدونستم در بالاترین حد ممکنه و خود فری هم همین نظرو داشت به من ، نوید این رو میداد که بدجوری خوش میگذره بهمون سوای بازی و نتیجش. قرار رو هم از همون قبل بازی بر این گذاشتیم که برد برامون اصلا مهم نبود. اگر بر حسب اتفاق بهش نزدیک میشدیم که چه بهتر ولی برای برد بازی نکردیم و من پیشنهاد دادم که برای لذت بازی کنیم و هر کاری که تا الان دوس داشتیم و ظرف انجامش نبود یا معذوریت های تیمی و تعصبی داشتیم رو این دور عوضش رو دربیاریم و برای خودمون بازی کنیم که حال کنیم و دمش گرم باهام موافقت کرد و این شد آغاز یک همراهی دوس داشتنی و گروهی که اسمش شد " ORDER OF THE PHOENIX " با عکس آقامون :دی "گری اولدمن"

از همون اسم گروهمون پیدا بود که ما جزو خلافکارای بازی قرار نمیگرفتیم و عملا بیگناه بودیم و در جهت شناسایی دیگر گروه ها بودیم بیشتر تا ضربه زدن به بیگناها ، قصدمون هم قصد محفل ققنوس بود . به زیر کشیدن تاریکی(مافیا و قاتلا ) :دی

بعد از اینکه تصویب شد میخوایم برای لذت بازی کنیم هر کدوم رویه ای رو انتخاب کردیم ، من گفتم که دیگه برام تکراری شده تا اخر بازی رفتن و اکثرا بین 4-5 نفر انتهای بازی بودن یه تنوع میخوام بدم و اصلا نمیخوام اخر بازی رو ببینم :)) چرا؟ چون نمیخواستم تیپیکال بازی گناهکاری با حس خوب رو انجام بدم . جذابیتی نداشت برام که بیام از اول بازی حس خوب رو بسازم از خودم با بازی منطقی و اروم و تا اخر برم ولی اونجا که حلقه تنگ تر بشه با اینکه اگر تمیزترین بازی ممکن رو هم کرده باشم، باز شک میشه به فرقه یا قاتل بودنم و با این مضمون که " درسته تمیز بازی کردی و سوتی نداری ولی طبق بالانس یا حس یا هر چی اینجا دیگه تو فلان نقشو داری باید اعدام شی ولی مرسی که تا اینحا تلاش کردی تمیز بازی کردی احسنت :/ "

من این رو نمیخواستم ینی اینهمه تلاش کنم و انرژی صرف کنم که تمیزترین بازی عمرمو بکنم ولی با حس اعدام بشم و به نتیجه دلخواه نرسم عذابم میداد. بوده همچین "حیف" هایی در طول بازیامون برای اکثر افراد. من مثلا خودم دور شیطانم خیلی تلاش کردم و تا اونجای بازی جوری اومدم که کسی به شیطان بودنم شک نمیکرد و دلایل مافیا نبودنمم منطقی و قوی بود و یادم نیست چطور اعدام شدم اونم لحظه ای بود و حاصل یه اتفاق که اونقدر عصبیم کرد فقط پویا تونست ارومم کنه :دی آره نمیخواستم اونطوری بشه خصوصا اینکه دیدم با وجود مشغله زیادتر اصلا نمیرسم که اونقدر انرژی رو بازی بزارم و بازیم که فرسایشی قرار بود بشه و من خودمو میشناختم که صبرم کمه و بالاخره وا میدم و بهتره که این سری دور بیگناه تمیز بازی کردن رو خط بکشم و برای تا اخر رفتن تلاش نکنم چون با این وضعیت بالانس و اینهمه گناهکار بالاخره اعدام میشم یجایی . نخواستم کارم به قرص و دوا بکشه :دی

این شد که این استراتزی رو انتخاب کردم گفتم حالا که قرار نیست تا اخر بازی برم و میخوام لذتمو از بازی ببرم _ لذتم هم چیزی جز موثر تر بودن در فاز روز و مشارکت در بحثها و گناهکار پیدا کردن و اکتیو تر بودن نسبت به 2-3 دور اخیرم بود_ بیام یه کاری برخلاف عرف نقشم انجام بدم هم گیج کننده میشه تشخیص نقشم برای بازی و هم ضد پرسش و ضد ضربه ام و تو شب چیزیم نمیشه میتونم از این استفاده ببرم و بدون استرس بجثامو جلو ببرم. که اولی شد و دومی نشد :دی همونطور که تا اخر بازی میگفتین جادوگر و پدرخوانده نمیتونه باشه وگرنه انقد وسط نمیبود حتما تروریست یا دلقکه که دلقک مرد و تروریستو با دلایل خوبی رد کردم و منطقی بود که نمیتونستم تروریست باشم. قاتل هم اونجور از اول نمیاد وسط بازی کنه چون اونم احتمال پرسشش هست و بده برای قاتل که از اول بازی بره زیر رادار بازی و بخصوص کاراگاه!

پس ورود انتحاری بقول شما و وسط بازی بودنم کاملا انتخابی و آگاهانه صورت گرفت ، ایده از نظرم خوب بود ولی در اجراش مشکلاتی پیش اومد . پست بالانس رو که قرار بود بدیم من دقیقا در همون تایم 3 ساعت و 14 دیقه و 23 ثانیه ای که چاوش حساب کرد و بین ارسال پست اولیه گاد و ویرایش نهاییش بود ، اون پست رو خوندم از شانس بدم :دی و نمیدونستم قراره انتهای فاز اعلام بشه بالانس. اون اولین بدشانسی من بود در اجرای استراتژیم گه حالا به نظر خودم زیادم توش گیر نکردم چون نوع و شکلی که پست رو داده بودم تا حد خوبی مهندسی شده بود و مثل بقیه از غافلگیری و فلان استفاده نکردم و نشون میداد که واقعا بی غرض بوده اون اشتباه و اگر میدونستم همچین پستی نمیدادم و با همین منطق هم جمعش کردم در جواب مهدی و بعدا چاوش که انگار باز قانع نشده بود یا شایدم شده بود نمیدونم :دی ولی همینکه با یه عده ای جمع بسته شدم که اصلا مضمون پستهامون متفاوت بود یکمی متزلزل شد شروعم.

چون که بحث لذت بود و اکتیو تر بودن و سوال جواب کردن و پیدا کرن گناهکار و سوتی من شروع کردم از همون اول مخاطب قرار دادن بازیکنا. از مهدی شروع کردم برای واکنش گرفتن ازش و ببینم موضعم چی باید باشه در برابرش و چون بیشترین بایس بیگناهی رو داشتم ازش بعد از خلفی میخواستم برام مسجل بشه از نوع واکنشاش. که تا حد زیادی شد و اون مهدی دریده رو ندیدم و البته که بی ربط به اشتباه خودش نبود ولی من انتظار داشتم اگر گناهکار بود بحثمون خیلی بالا بگیره و واکنشش خیلی متفاوت تر باشه که نشد. بعد رفتم سراغ محمد حسین که اونم بایس گناهکاری و خصوصا مافیا داشتم اوایل بهش :دی میخواستم وارد دوعل باهاش بشم چون اولا بحث باهاش رو دوس داشتم و ثانیا اگر گناهکار میبود خب اولین نفر من بودم که بحث جدی داشتم باهاش. که ماشالا بهش نم پس نداد و نتونستم اونطور که باید قوی جلوه کنم مقابلش ک یکی از علتاش اشتباه خودم در تعدد بحث ها بود که از دستم در رفت که با چند نفر داری بحث میکنی لامصب؟ محدودیت پست رو پرا از یادت رفته میدونی سوال جواب با اینا چقد خط میخاد؟ :دی اینو محاسبه نکردم بنابراین نتونستم موضعم در هیچکدوم از بحث ها رو تقریبا در اول بازی محکم کنم و باعث شد 8 رای در فاز 3 بیارم.

بعدش که جو گرفته بودتم و حس سوتی گیری گرفته بودم پست مهسا به چشمم خورد که با بررسی دیدم که واقعا میتونه از ناخوداگاه یه مافیا بربیاد. با خودم کلنجار رفتم که بگم یا نگم و بحثو باز کنم عایا؟ چون خاطره خوبی از بحث با مهسا نداشتم در دو دور 6 و 8 اگه اشتباه نکنم. که دور 10 اجتناب کردم از بحث باهاش. اگر این دور بیگناه بودم اون سوتی رو میدیدم واقعا نمیگفتم و رد میشدم ولی چون هم گناهکار بودم و آزاد تر میخواستم بازی کنم و هم دور قبلش دیده بودم مهسا خیلی خوب بحث میکنه با بقیه گفتم بزار شانسمو امتحان کنم شاید جواب داد جوابم نده بهر حال یه بحث جدی باز میشه من که نمیخام تا اخر برم لاقل گناهکار باشه از قبلش گناهکار میکشیم بیرون و میتونم بگم که اثر گذار بودم در بازی فاز روز...خلاصه که گور خودمو اول با این تصمیم کندم که منو تا حد جنون برد و وقتی دیدم کسی به کتفش نیست پست و حرفام ، جری تر شدم و نتیجش شد 8 رای به من چون عرفان عصبی شده و پشت بندش یه تروریست بستن به ناف ما با تشکر از چاوش و برو که رفتیم برا اعدام :دی

اشتباه دومم که فک کنم متاثر از اشتباهم در شروع بحث با مهسا هم بود احساساتی شدن و محاسبه نکردن تعداد ادمایی که باهاشون درگیر شده بودم و تعداد پستام بود که صادقانه از دستم در رفت و اونطور که میگین خود خواسته نبود یا اینطور نبود که بیخیال اگر شد هم شد مهم نیست! نه اتفاقا مهم بود باید مهم میبود چون کلی بحث باز داشتم با بازیکنا . با امیر کلانتر مهدی امین چاوش خلفی آرش مهسا رضا یادمه که دیالوگ مستقیم داشتم و سوال جواب میکردیم! شما اصلا وزن بازیکنا رو ببین اونم در فاز 2 :)) من اشتباه کردم که یه لحظه نشستم پشت سیستم و وقتی پا شدم چند ساعت گذشته یود و چند نفر منتظر جواب و بحث باز با من بودند و پستایی که از مرز رد شده بود و پویایی که با اسنایپرش لب مرز وایستاده بود و حکم تیرمو صادر کرده بود :دی

بعدش فهمیدم که چه خاکی تو سرم شده و بازی رو الکی سخت کردم واسه خودم. چون با توجه به جریمم نصف همه پست داشتم برای فاز بعدش. یه ایل آدم بود که باید جواب پس میدادم بهشون درست یا غلط. و برای متقاعد کردن و استدلال و منطق آوردن هم فقط خط نیاز داشتم که نداشتم :دی بنابراین اولین تیر این بازی رو خوردم و هر دو بالم به تعبیری قیچی شد و 70 درصد انگیزمو برای ادامه بازی از دست دادم واقعیتش. از دست خودم عصبی بودم که بازی که میخاستم ازش لذت ببرم و شرایط محیا بود براش رو با دست خودم ناخواسته نابود کردم. از یه طرفم فشارروانی که بحث با مهسا برای من داشت با ده تا از بازیکنای دیگه برابری هم نمیکرد و 3-0 میزدشون :دی اونم مزید بر علت شد که نخوام بازی رو ادامه بدم. وقتی 8 رای اوردم به فری گفتم اولویتتو به من بده که اعدام شم حالا توام شاید بعدا استفاده کردی ازش.

اها این یادم رفت ، بزارین فاز شبهارو هم بگم تا اینجای بازی. شب اول ما فکری که داشتیم این بود که شاید پویا یه بازیکنی که فکرشو نمیکنیم نفوذی باشه رو گذاشته برامون که حدسش سخت باشه برا همین من پیشنهادم عارش بود شب اول عارشو جنگیری کردیم که نشد شب دوم با توجه به مرده های شب اول و دوم و کلی تحلیل و آنالیز و گادشناسی و اینا به این نتیجه رسیدیم که ممد گزینه جنگیریمون باشه. اینم باز اضافه کنم که ما اون پست ممد که روز بعدش عارش گفت نخ بوده و انگار رضا از روی اون به ممد شلیک کرده رو اصلا ندیده بودیم و توجه نکرده بودیم بهش چالب بود چون کل بازی دنبال نخ بودیم دوتامون کور شدیم رو اون :دی ولی خب با همه اینا بین اون همه نفر ممد رو درست حدس زدیم شب دوم و صبحش که از پویا پرسیدم گفت که ممد در شب کشته شد فرقه و نفوذی بود :| ینی هم پشمام ریخت از حدسمون هم بدشانسیمون. خیلی هم امیدوار بودیم به جذبش و تیممون تکمیل میشد از هر نظر هم بازی هم کمیستری بینمون عالی میشدیم. نا امیدی کمر شکنی بود برای من حداقل چون عملا شانس بردمون نزدیک به صفر شد و سرخورده شدم ازینکه این جدس خوب میتونست به چه چیزای بزرگی ختم بشه در اخر :دی کات ، برگردیم به فاز روز بعدش که اینم به دلایلی که بالا گفتم اضافه شد برای بریدنم از بازی و ادامه داستان...

من که مطمعن بودم اون فاز اعدام میشم بیچاره فری مونده بود و حوضش :12: که در عین ناباوری پست گادو دیدم که کلی آدم رای ندادن و به حد نصاب نرسید و من اعدام نشدم تو بازی موندم . عین شوخی بود برام چون واقعا دفاعیم صادقانه بود و اصلا دوس نداشتم تو بازی بمونم با اون وضع چون کل استحکامم بهم ریخته بود نتونسته بودم حامو مجکم کنم لذت نمیبردم فرسایشی شده بود بحث با مهسا و عوامل دیگه و نمیخواستم بیام تو بازی که یهو پویا به یه خبر امید بخش اومد :)) آفرین درست حدس زدید مهسا رو شب زده بودن :jawsmiley: باور کردنی نبود اصلا ولی اینطوری شد که با روحیه دهی های فری و پویا من قرار شد اهسته اهسته بعد چند روز استراحت به بازی برگردم. که شد ابتدای فاز 4 و پستای رنگی رنگیم و فروکش کردن عصبانیتم جوری که مهدی گفت عرفانم عجیبه الان دو نقطه دی میزاره هی وسط حرفاش مشکوکه :))

این بود خلاصه بخش مبهم بازی من تا فاز 4 از اون به بعدشو در جریانین و نقطه تاریکی نیست بنظرم، ما همجنان برای برد تلاش نمیکردیم و داشتیم عملا برای بیگناها بازی میکردیم. شب 4 با سهمیه جذبمون عارشو زدیم چون فهمیده بودیم از اول که مافیاست ولی نمرد شب بعدش صدرا رو زدیم که مطمعن بودیم نمیخوره ولی بین محمد حسین و صدرا بودیم برای زدن که صدرا رو انتخاب کردیم چون محمد حسین رو تله میدیدیم بیشتر. البته در اون برهه ممل و امین، بیشتر مافیای ما بودن با عارش و صدرا ، محمد حسین و یاسین/چاوش قاتلامون بودن تا اخرای بازی ولی در گردش بودن کلا بین قاتل و مافیا :دی ، که یاسینو مافیا دیدیم بیشتر تا قاتل با توجه به بعضی پستهاش و رضا رو هم گزینه قاتل در نظر داشتیم حتی با بیگناه درومدنش و گادکش مهدی حسینی که اونم حتی یه مقطع کوتاه چن دیقه ای مافیای چهارم دیدیمش :33: ، تقریبا تیممونو کامل کردیم و با توجه به تحلیل رایایی که داشتیم امین و ممل در راستای مافیا بودن و عارشی که خودشو فدای امین کرده بود در دفاعیش به زعم ما یا خیاط بود یا دکتر لکتر که صدرا رو که زدیم و نمرد چون شبهه ای نداشتیم از مافیا بودنش با توجه به تم بازیش و نوع اصرار رایی که 3 فاز رو من داشت و تشابه رای هاشون مطمعن شدیم که دکتر لکتر تو بازیه ، فاز بعد که صدرا اعدام شد و خیاط درومد ارش برای ما گادفادر شد طبیعتا

خیلی پروسه پیچیده ذهنی طی کردیم به شخصه من هی سوییج میکردم بین نقشا و حدس نقشا و بلند بلندی که پویا میگفت تو گروه درسته و نمیتونم تایپ نکنم میبینی سین میخورد ولی جواب نداشت پویا میگفت میبینما فقط نمیدونم چی بگم نباید چیزی بگم :)) ینی یک آن امین گادفادر بود ممل تروریست یک آن امین و ممل قاتل بودن یک آن ممد حسین قاتل بود ولی یار پیدا نمیکردیم براش و من میگفتم پس خود زنی شدید بوده ها بین قاتل ها و چیز نرمالی میدیدم اینو چون 2 از 5 همون 1 از 4 هست و قاتلی که یارشو اعدام کنه اتفاقا منطقی بود خودزنی دو یار قاتل. خلاصه کلی فکر ریخت و چاش میکردم هر شب تو گروه میرفتم وقتای خالیم بازی رو از اول میخوندم و پستای کسایی که مشکوک بودنو میخوندم دوگانه پیدا کنم به اصطلاح :دی

ولی اینم بگم تموم کنم بیشتر از دوساعته نشستم پای تایپ الان 4.5 صبحه...اینکه رای به اعدام اول عارش رو من دادم و با کمک بازی و بقیه اومد دفاع و رای اخرم عملا توسط فری ثبت شد ما با 2 نفر اعدام تیمی کردیم در واقع در بضاعت خودمون :دی البته خودزنی خود عارش بماند از ارزشهای فرقه بی بضاعت کم نمیکنه من خوشحال میمونم یا مثلا رای اون فازی که تو کنسرت بودم وسط کنسرت تایپ کردم و رای به صدرا دادم و دم چاوش گرم همراهیم کرد در هر دو رای یارم بود :دی بازم رای موثری بود . از این نظر راضیم که حداقل بی تاثیر نبودم در فاز روز با توجه به شرایطی که برام پیش اومد.

آها در مورد اون پستی که دیالوگ گفتم توش توضیح زیاد دادم ولی قرار بود که شب بیام با وجود محدودیت پست تلاش کنم که پست بدم و برگردم به بازی بعد از قضیه مهسا ولی وقتی دیدم صدرا بدون توجه به دفاعیم و اینکه مافیا و تروریست نمیتونم باشم رای داده بهم دیگه برای بار دوم سیم پیچیم قاطی کرد و گفتم نامردم اگه دریت بازی کنم و منم میام همینطوری شخمی رای میدم و کاری به دلیل منطق ندارم من که سیاه بازی شدم چه فرقی داره دیر و زود اعدامم. منتهی امیر و ممل و بقیه انگار ازون پست گناهکاریمو برداشت کرده بودن و تعبیر دیگه اون دیوانگی رو برداشت کردن. من منظورم از اون جمله " انگ دیوونگی که بهت بزنن هر کار کنی باز دیوونه ای " رو با این منظور گفتم که من هر منطقی بیارم بازی من رو نمیپذیره و حکم به خروجم میده پس من دیگه انرژی نمیزارم برای اسندلال و حسی و حدسی گزینه میدم و بازی رو به هیچ جام نمیگیرم و اون لحظه بدون دیدن پست بالاییم که ممد حسین بود و یه جاوش رای داده بود اخر پستم حسی و صادقانه به بالاترین شکم که جاوش بود رای دادم چون اون مقطع برامون یا قاتل بود یا مافیایی که فضایی بازی کرده و همه یاراشو اعدام کرده :دی این ترس رو تا اواخر بازی از چاوش داشتیم ما و راه مقابله گذاشته بودیم براش . منتهی بعد بازی که با امیر صحبت کردیم این برام واضح شد که منی که ادعای دیوونگی کردمو بازی رو به شخم گرفتم باید رایی ندم که مستقیم دخیل بازی باشه، اون رای تاثیر مستقیم در بازی داشت که من اون موقع بخاطر عصبانیت اینو لحاظ نکردم به همین دلیل حس گناهکار بودنم رو بیشتر کرد برا همه اون پست و رای به اعدام و این حسو داد که من فقط میخام یکی حذف شه. البته میگم که قصدم القای دیوونگی برای پیش برد مقاصدم نبود فقط خسته و فرسوده بودم از بازی...

زیاد حرف زدم نمیدونم مجاز میشم این پستو بفرستم یا نه فک میکنم بیش از حد شده باشه . باز از محدودیت رد شدم :)) خسته شدم اگه چیزی از بازیمون جا موند تو پست بعدی میگم تحلیل ریزی هم از نفرات میکنم به پاس احترامی که به من گذاشتن و تحلیلم کردم منتهی قول نمیدم چیزی بهشون اضافه کنه و یاد بده تحلیلم چون برا من چیزی نمونده تهش رسید به ما البته نمیرسید هم من مثل دوستان روانشناسی و آدم شناسیم و توصیه هام در اون حد نیست. ولی یچیزایی مینویسم ایشالا عمری باشه. در مورد گاد هم که حتما ...سرتونو درد اوردم ، هدفم توضیح دیدم به بازی بود و مهم بود که این رو شفاف سازی کنم که :

من وسط بازی نیفتادم ، خودم اومدم وسط و این خود خواسته بود :دی

ببخشید نتونستم خوشگل کنم پستمو ایشالا قابل خوندن بشه . فعلا :grouphug:
 
آخرین ویرایش:
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
امین
 
Professor
نوشته‌ها
270
پسندها
7
امتیازها
70
مدال‌ها
9
سلام و خسته نباشید.
از پویا تشکر میکنم بابت برگزاری این دور.
طبق معمول خیلی دوست داشتم بیشتر حضور داشته باشم تو بازی ولی خب نمیشد بیشتر از این تا همین مقدار هم که از من دیدین به کمک بچه ها بود. من خیلی دوست داشتم قاتل باشم این دور. :دی بعضی از نقش هارو هنوز بازی نکردم و دوس‌ دارم بازیشون کنم اما خب برای مدتی طولانی نیاز به استراحت دارم اما هنوز تصمیم نگرفتم که به نیازم چه پاسخی بدم. :دی تیم مافیا از لحاظ مهره ای تیم‌ خوبی بود، میتونست برنده ی بازی باشه اگه شرایط رو فاکتور میگرفتیم، اما برنده های این بازی زیبا برنده نشدن. :دی تیم خوبی بودیم، تو گروه خیلی خوش میگذشت، گفته بودم آرش و اعدام میکنم و اعدامشم کردم حالا دلیلش و یادم نیست واقعا. :)) آلزایمر گرفتم اصلا و حال خوبیم ندارم، صرفا تو تحلیل خواستم بگم برنده های واقعی این بازی مهدی و چاوشن. :)) ولی اگر من و یاسین بیشتر تو بازی میبودیم و وقت داشتیم ، تیممون خیلی میترکوند اما خب حدقل یه خبر خوشحال کننده شنیدین بجاش. درکل سطح بازی رو بخوایم بگیم همه خوب بودن انصافا. اما خب امین لامصب تو که میگی طرفدار زیبا بازی کردنی و ترجیحت بازی زیباست تا استراتژی برنده، حدقلش جواب پیشنهاد مارو میدادی، ما میتونستیم این پیشنهاد و ندیم و همونجوری بازی رو ادامه بدیم. :دی کارت فراموش نشدنی بود، بی ادب. :دی فری هم خوب بود بازیش، زیاد فرصت نشد وارد بحث شم باهاش اما بعد از مهدی بنظرم از بقیه بیگناه تر بود تا یه جایی.
اینکه فاز بازی طولانی باشه بنظرم ایده ی خیلی خوبیه، اما یک هفته بودن هر فاز یه جوریه ! به قول مهدی آدم انگار شصت روزه داره مافیا بازی میکنه. در حد همون هر فاز دو سه روز اوکیه. دیگه ببخشید بیشتر از این تحلیل نمیکنم همینم قبلا نوشته بودم پس بخاطر دلایل گفته شدتون خیلی قسمتاشو فاکتور بگیرید. :دی
 
آخرین ویرایش:
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
تحلیل
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
640
پسندها
103
امتیازها
295
مدال‌ها
34
زنبيل ٢
 
مافیایی
نوشته‌ها
289
پسندها
123
امتیازها
90
مدال‌ها
13
زنبیل ۳
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
838
پسندها
265
امتیازها
300
مدال‌ها
45
زنبیل‌ ۴
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
درود. خسته نباشید همگی. مجموعا دور بسیار خوب و به‌نظرم بسیار بسیار آموزنده و مهمی بود و شخصا برام از ادوار ماندگار بود و یکی از بهترین ادواری هست که گادش بودم؛ خصوصا از نظر جذابیت. البته طبیعتا ترجیح می‌دادم بازی بهتر شروع می‌شد، گادکش نداشت و تعادل بهتری هم برقرار می‌شد؛ منتهی من کلا چه در ادواری که گاد بودم و چه در ادواری که بازی کردم، چنین دوری یادم نمی‌آد اصلا. هر دوری یه چیزی داشته که بی‌نقص نباشه و اکثر ادوار حتی کم‌نقص هم نبودن. مثلا در همین سایت از ادواری که گاد بودم، از تعادل اتفاق‌ افتاده در هیچ‌کدوم از بازی‌ها راضی نبودم کامل. از بعضی ادوار که از تعادل ابتداییش هم خیلی راضی نبودم. و شخصا بخوام رتبه‌بندی کنم به‌ترتیب بدترین تعادل‌ها رو ادوار 6، 10، 11، 8 و 5 داشتن و تنها دوری که تعادلش تا حدی مطابق میلم بود، همون دور 1 هست.:دی اونم نه زیاد. بنابراین همیشه عوامل ایجادکننده هرج‌ومرج هستن در بازی، کم و زیاد داره.

این پست در رابطه با تعادل بازی و تیم‌ها هست.

در رابطه با بالانس این دور اکثر صحبت‌ها انجام شده و مختصرا بخوام بگم: تعادل ابتدایی راضی‌کننده بود؛ اما عملکرد عالی گناه‌کارا در شب و عملکرد خیلی خوب‌شون در روز + انفعال و تیم نبودن بی‌گناهان در روز (برخلاف دور قبلی که تیم بودن کاملا) باعث شد که بازی به سمت سخت‌شدن، اذیت شدن و در اواخر بازی عدم تعادل برای بی‌گناها پیش بره. مهم‌ترین عاملش از نظرم همون حرفی بود که محمد چاوش دور پیش زد که گناه‌کارا اصلا عمل نکردن و این دور 180 درجه تفاوت داشت با دور قبل و بازی کاملا سیاست‌مدارانه‌ای ازشون شاهد بودیم. شاید مقصر چینش خودمم باشه، هرچند اکثرش طبق قرعه بود و بعد هم به سمتی رفت که براساس عکس حالت دور قبلی باشه. به هر صورت اتفاقاتی که دیدید افتاد و بازی به اون شکل پیش رفت و با برد گناه‌کاران (قاتل‌ها) به پایان رسید. مثل همیشه اول تیما و ابزارشونُ بررسی کنیم ببینیم چجوری بوده.:دی


مافیا

مافیا فقط می‌تونست 4 نفر باشه. توضیح هم دادم که وقتی 3 تیم در بازی هستن، متوسط شانس برد حدود 33 درصد هست و وقتی تعداد تیم‌ها بشه 4، به 25 درصد کاهش پیدا می‌کنه. تازه شانس برد بی‌گناها در ابتدای بازی مقداری بیشتر از بقیه هست؛ بعد با مرگ‌های شب کم می‌شه و معمولا از یه جایی به بعد دوباره کمی بیشتر می‌شه و یه تعادلی به وجود می‌آد. اگر مافیا 5 نفر می‌بودن که در 20 تا عدد اولیه مناسبی هست، فرقه هم باید 4 تا می‌شد. قاتل می‌تونست همون 2 باشه و خب در این حالت با 11 گناه‌کار باید مثلا 13 بی‌گناه داشتیم که تعداد لازم می‌شد 24 نفر و ممکن نبود.:دی از نظر نقش‌ها، تقریبا بهترین نقش‌های ممکن بهشون داده شده بود. تنها نقشی که قوی‌تر بود شازده بود که خب نمی‌شد همزمان تروریست و خیاط و شازده در بازی باشن. دکتر لکتر که باید می‌بود؛ خیاط هم که عضو ثابت شده برای گیج‌کردن بازی و لذت و اهداف گاد:دی و تروریست متناسب‌تر از بقیه تشخیص داده شد. یاکوزا هم که خیلی وقته که نمی‌دم به مافیا به خاطر عمل جذب‌ش که ذاتا باهاش مشکل دارم. اصل مشکل هم اینه که از نظر من هرچقدر یک تیم یا فرد توانمند باشه در اجرای اون نقش و نقشه‌هاش، استحقاق اینُ نداره که یک بازیکن عالی رو در اواسط بازی از بی‌گناها جذب کنه برای مافیا. مافیا همین که تیر بزنه و از بقیه ابزارش استفاده کنه کافی هست.:دی

در رابطه با نفرات‌شون هم از دو بخش تشکیل شد تیم‌شون: آرش و محمدحسین به عنوان بازیکن‌هایی که توانایی ایجاد تغییر در جریان بازی، جهت دادن، گیج‌کردن بازی و کثافت‌کاری‌های مرسوم (برای محمدحسین بخوانید غیر مرسوم نیز:دی) دارن بعلاوه یاسین و صدرا که معمولا حضورشون مختصرومفید هست و حذف‌شون در روز سخت هست. در شب هم جوری چیده شدن که یا حذف نشن یا تیم مقابل هم تلفات بده؛ مگر با کاراگاه که خب به نظرم ربط مستقیم به بازی فرد داره پرسیده شدنش از فاز 2 به بعد. تیم یک‌دست و کاملی بودن، ولی از ظرفیت‌هاشون کامل استفاده نشد:
آرش باید متمرکزتر می‌بود، صدرا هم باید بازی می‌کرد.:دی اینا از 50-60 درصد ظرفیت‌شون استفاده شد. یاسین و محمدحسین هم حدود 80-85 درصد؛ هم به خاطر منقطع بودن بازی‌شون در یک یا دو فاز و هم به خاطر تاثیری که برهم‌کنش‌های درون تیمی‌شون باید در فاز روز می‌داشت. که خب بخش دوم تا اواخر بازی خوب پیش رفت، ولی به دلایلی که سعی می‌کنم توضیح بدم تکمیل نشد. در شب ولی نمره بسیار بالا و تقریبا کاملی می‌گیرن و گروه بسیار بسیار خوب و هماهنگی داشتن و لذت بردن قطعا از بودن در گروه. منم لذت بردم.

برخلاف چیزی که خیلیا گفتن و ایراد اصلی مافیا در این بازی رو عدم جلوگیری از اعدام آرش عنوان کردن، بنده ایراد رو در جاهای دیگری می‌بینم. تا قبل اون، عملکرد مافیا خیلی خوب بود و شناخته نشدن‌شون در بازی هم عالی بود؛ اما از یه جایی به بعد آرش به یکی از گزینه‌های اصلی اعدام بدل شد و از دید گاد، حتی اگر امین به جاش اعدام می‌شد هم آرش بعدا صد درصد اعدام بود و بالای 95 درصد هم همون فاز بعد اعدام بود. اصلا اینجوری نیست که چون مثلا عرفان در رفته بود و چاوش که اون همه رای داشت فاز بعدش تقریبا سفید شد، آرش هم می‌تونست در بره. به نظرم نمی‌تونست. با قاتل اعلام شدن امین، آرش می‌شد گزینه بسیار محتمل برای مافیا. و از بین بازیکنان باقی‌مانده، عرفان، فری از فرقه، محمدامین قاتل و از بی‌گناها چاوش، ترسا، مهدی حسینی قطعا بهش رای می‌دادن. یعنی حتی اگر مهدی بهش رای نمی‌داد (که می‌داد به نظرم) و رضا هم یا رای نمی‌داد یا گادکش می‌شد، باز هم با فرض اینکه کل مافیا رو یک نفر اجماع می‌کردن، شانس بسیار کمی (بخوانید نزدیک صفر) برای بقا در بازی داشت؛ نه به خاطر خودش، به خاطر موضع بقیه و شرایط بازی. در رابطه با اعلام اولویت‌های اون فاز هم مافیا نمی‌دونست رای فری پشت در مونده و قراره عوض بشه و پیش‌بینی تغییر رای ترسا رو هم نداشت؛ بنابراین علم نداشتن که اون رای می‌تونه منجر به اعدام آرش بشه. ضمن اینکه کلا هم از نظر من تصمیم درستی بود. چون من آرشُ طبق بازی خودش خصوصا در فاز آخر و طبق آرای بقیه، اعدام‌شده می‌دیدم و سفیدتر شدن صدرا کار بهتری از حفظ آرش برای یک فاز دیگه بود؛ منتهی به شرطی که صدرا در ادامه کامل بازی بکنه و با همون سیستم بره جلو. که خب نتونست بازی کنه. در نتیجه این نقشه هدر رفت. ولی اگر صدرا می‌تونست خوب ادامه بده که اگر وقت داشت، حتما اینجوری می‌شد از دید من، شانس برد مافیا بسیار زیاد می‌شد و تا اواخر بازی هم ناشناخته می‌موندن تا حد زیادی. بنابراین در کل از نظرم تصمیم درستی گرفتن ولی بعدش خوب اجرا نشد. بعد اعدام صدرا هم دیگه شانس‌شون خیلی کم شد. وگرنه در حالت عادی کمتر کسی به یاسین شک تروریست داشت (جز قاتلا هیچکس تقریبا. که تازه اونا هم احتمال خوبی به سامورایی بودنش می‌دادن و بعد از اعدام آرش و صدرا بود که کاملا به سمت تروریست بودنش متمایل شدن.) و می‌شد با اعدام یک نفر و بعد اعدام خود یاسین، 2 نفرُ از بازی حذف کنن که نفر دوم هرکسی می‌تونست باشه تقریبا. و راه بردشون با صدرا و محمدحسین هموار می‌شد. یا حتی خود یاسین هم تا فاز آخر در بازی می‌موند و اونجوری می‌بردن. یه ایراد دیگه هم که می‌شه گرفت این بود که امین از فاز بعدش از "اولین گزینه روی میز" به "یکی از گزینه‌های موجود" تبدیل شد که اونم با اجرای درست نقشه‌ای که گفتم قابل پیش‌گیری بود. خصوصا که شانس صدرا برای قاتل بودن هم کاهش پیدا می‌کرد؛ مافیا که احتمال کمی بهش می‌دادن. و با بازی درستش می‌شد فرقه یا بی‌گناه در اذهان خیلیا و می‌تونست تا آخر بره. مجموعا منهای ایراد مهمی که گفتم، از عملکردشون راضی هستم باتوجه به شرایط‌شون.

اینم اضافه کنم که در واقع وقتی شما مافیا هستی، باید بتونی از تعدد نفرات برای گل‌آلود کردن آب استفاده کنی که کاملا اینجا موفق بودن. اگه بتونی شناخته نشی هم که بهتر. اینجا هم موفق بودن. بعد یا باید بتونی از قدرت رای‌ها استفاده کنی یا یک فرد سوخته رو قربانی کنی تا پنهان بمونی؛ که اینجا اشتباه بزرگشون بود و به نظرم به دلایل خارج بازی (نبودن صدرا و عدم تمرکز آرش بعلاوه حضور کمرنگ یاسین در اون فازها و نهایتا کاهش انرژی و قدرت محمدحسین از یه جایی به بعد) نتونستن عملکرد خوب‌شون در شب و روزُ تکمیل کنن و نتیجه چیزی شد که دیدید: نه از قدرت رای استفاده کردن نه خودزنی و مخفی موندن.
اینم می‌دونید که برد در گادی پویا کلا سخته. با مافیا سخت‌تر. به جز دور قبلی، مافیا در سایر ادوار در آستانه برد بوده و معمولا هم به کم‌دقتی و اشتباه خودشون باختن؛ یعنی می‌شه بازیُ برد. از طرفی مافیا فقط یک بار (دور 1) برده؛ اونم به‌سختی. دور هشت هم من برد حساب نمی‌کنم خیلی، باتوجه به گادکش بودن رضا که عرفان اومد جاش. اینم یعنی برای برد باید بسیار بسیار سختی بکشن. همین نهایت چیزی هست که من به عنوان گاد دوست دارم اتفاق بیفته: همه بتونن ببرن، ولی با سختی بسیار زیاد.:دی
به نسبت چیزی که تو ذهنم بود، خیلی خیلی طولانی شد این بخش. ولی نکات مهمی رو توش توضیح دادم که واجب بود به‌نظرم.


فرقه

فرقه خب بدترین اتفاقات ممکن براشون افتاد در شروع: کشته شدن نفوذی که تشخیص‌ش هم داده بودن! و افتادن عرفان در گردابِ وسط بازی. از اینجا به بعد واقعا عالی بودن و همین که تا اواخر کار تونستن کمی شانس برد برای خودشون حفظ کنن، بسیار جای تقدیر داره. از نظر بالانس، نقش‌هاشون قوی بود به نظرم. جادوگر قطعا از پدرخوانده قوی‌تر بود. جنگیر هم فقط کاراگاه می‌تونست بزنه و تقریبا ضد ضربه شد با بازی عالی فری. نفوذی نقشی بود که امکان مرگش در شب بالا بود که به نظرم ذات نقش هست. محمد هم به‌نظرم به غیر کاراگاه، کسی در شب نمی‌زدش و از این نظر بدشانسی آورد. در رابطه با پرسیده‌شدنش هم عوامل زیادی می‌تونه دخیل باشه، ولی اگر هیچ صحبتی در رابطه با فرقه نمی‌کرد احتمال بسیار زیاد پرسیده هم نمی‌شد. ایراد نمی‌گیرم بهش البته. ریسک هست دیگه. نگرفت. (البته اینم باید بگم که طبق قانونی نانوشته، بعد از شناسایی یک عضو فرقه توسط کاراگاه، عضو بعدی خودبه‌خود ضد پرسش می‌شد. یعنی فری کلا قابل حذف در شب نبود، مثل جادوگر.)
با حرف چاوش موافقم که یک استراتژی عالی می‌تونه نخ ندادن نفوذی و جذب خودکارش در پایان فاز شب باشه؛ ولی اگر محمد جذب چنین تیمی می‌شد که فریُ با اون جایگاه مستحکم در بازی داشتن و عرفان هم از اعدام در رفته بود و مثل قبل وسط بازی سیبل نبود، می‌تونست در جهت منافع فرقه بازیُ عوض کنه و شانس خوبی داشته باشن. نشد خلاصه. عرفان بازیُ خیلی خوب جمع کرد از یه جایی به بعد و اعتبار بسیار زیادی بهش می‌دم. در تحلیل‌ها هم دقت کردم اونقدری که مد نظرم بود بهش پرداخته نشد. خودم می‌پردازم. فری هم تا فاز قبل اعدامش تقریبا بی‌نقص بود به‌نظرم و افت بازیش هم به خارج بازی ربط می‌دم حقیقتا. یعنی تو خود بازی چیزی نشده بود که اون جایگاه بیاد و متزلزل بشه. به هر صورت و با وجود اون فاز آخر، بازی بسیار قوی و دقیقی داشت و لذت بردم.

در رابطه با بالانس، می‌گفتن فرقه مظلوم واقع شده که تا حدی می‌پذیرم؛ منتهی با توضیحاتی که می‌دم و نه لزوما دلایلی که عنوان شد.:دی مثلا در نسبت مافیا و فرقه، مافیا یک یار بیشتر داره. این یک برتری بسیار مهم هست. در مقابلش فرقه پنهان‌تر هست اولا، ضد همه نیست ثانیا و حتی طبق چیزی که امین گفت در جهت بی‌گناهاست اصلا تا حد زیادی. در شب و نقش‌ها هم قوی‌ترین تیم هست از دید من، خصوصا اگه خوش‌شانس باشه. بخشی از دلایلی که فکر کردید فرقه ضعیفه اینه که نفوذی زود مرد و عرفان افتاد وسط بازی. وگرنه در حالتی که اینجوری نمی‌شد، با جادویی که داشتن کاملا می‌شد بازی عوض بشه. فرض کنید یک مافیا اعدام بشه و جادوگر معرفی بشه. یا حتی یک بی‌گناه یا قاتل؛ درسته که این احتمال می‌ره که ممکنه جادو باشه، ولی اگه در فاز درستی اعمال بشه، بازی می‌تونه عوض بشه کاملا و جو کاملا علیه مافیا خصوصا برگرده. در زدن مافیا هم که خوب عمل کردن و بدشانس بودن واقعا. بنابراین فرض کنید اتفاقات به نفع‌شون می‌چرخید؛ مطمئن هستم که در این حالت خیلیا میومدن می‌گفتن که فرقه باز قوی هست و مثلا بتونه اینقدر راحت مافیا بزنه یا جادو خیلی قوی هست و ... . در واقع بدشانسی+اجرای غلط عامل این اشتباه (به نظرم) در ضعیف پنداشته شدن فرقه بود. تنها چیزی که می‌پذیرم و در ذهنم هم از اواسط بازی که فهمیدم، راه پیدا کردم برای جبرانش این بود:
همه دلایلی که در رابطه با قوی بودن فرقه گفتم، به اندازه تعداد مافیا در ابتدای بازی موثر نیست. خصوصا که فرقه یک نفرش امکان بازی تیمی نداره. درسته از خیلی نظرات به نفعش هست و بعدا می‌تونه استفاده بهینه هم بکنه، ولی اون 4 رای و جهت در فاز روز، مهم‌ترین و قدرت‌مندترین ابزار بازی هست. که مافیا داره، ولی فرقه و قاتل ندارن و هیچ امکاناتی هم نمی‌تونه تعداد نفرُ جبران کنه از دید من. برای همین قاتل 1 از 4 هم می‌بره که تعادل خوبی هست از نظرم. فرقه هم باید می‌گفتم 1 از 3 ببره. این منجر به تعادل کامل بین 3 تیم می‌شد. که خب دیر متوجه شدم که چنین ضعفی به نسبت وجود داره و راه حلش اینه. منتهی اونم در ذهنم اعمال کردم و گفتم اگر فرقه به 3 تا برسه، برنده‌شون کنم و به خودشون هم در فازهای آخر بگم. که خب به اونجا نرسید کار. به طور علنی هم نمی‌شد چنین چیزیُ وسط بازی گفت از نظر گاد؛ چون هرچقدر که بگم این تصمیم به اتفاقات افتاده در بازی ربطی نداره و مربوط به پوشاندن ضعف اولیه در بالانس هست، باز ربطش می‌دادن به بازی و محمد می‌شد "قطعا" نفوذی. خیلی از بحث‌ها که پیرامون نقشش بود شکل نمی‌گرفت اصلا و چون اون بحثا مهم بود، بازی خراب می‌شد. ضمن اینکه در رابطه با نقش بقیه هم یه چیزایی تو ذهن بقیه میومد از این نظر قطعا. که مثلا حالا که گاد چنین چیزیُ گفته، پس فلانی احتمال فرقه بودنش بیشتر یا کمتره. در نتیجه تصمیم بر این شد که قانون نانوشته باقی بمونه و حتی اگه فرقه به 1 از 3 هم رسید بازی ادامه پیدا بکنه و اگه فرقه نبرد، به‌همراه تیم برنده بهشون مدال بدیم. راه حل بهتر از این هم پیدا نکردم.
به عنوان جمع‌بندی هم اینُ بگم که خیال‌تون راحت بشه :دی : به فرض من بخوام با کمترین تغییرات ممکن، همین بالانسُ دور بعد اجرا کنم. تنها بند مهمی که اضافه می‌شه، 1 از 3 بردن فرقه هست. در بقیه مسائل یا همه کمی قوی‌تر می‌شن یا ضعیف‌تر. تعداد بی‌گناها رو هم یک عدد زیاد می‌کنم چون هر جوری بازی پیش بره انگار حداقل 2 گادکش از اتفاقات طبیعی هست دیگه. اینم حالا تو بخش خودشون توضیح می‌دم.

در کل تیم هماهنگی داشتن و از نظر افراد + نقش‌ها جنسشون جور بود، به جز موردی که بالا گفتم. آها اینم فراموش نکنید که از نظر ابزار و جایگاه در بازی، فرقه کامل‌ترین تیم و ترسناک‌ترین تیم هست. هم می‌تونه پنهان بشه هم توانایی زدن در شب داره هم ضد ضربه‌ش خوبه هم توانایی تغییر در فاز روز داره هم می‌تونه از یه مهره سفید در جهت خودش استفاده کنه. هیچ تیمی همه اینا رو باهم نداره و به همین خاطر فرقه نمی‌تونه در زمانی که مافیا 4 نفره، 2 نفر+ 2 نفوذی باشه؛ حتی اگه نقش‌هاشون ضعیف بشه. در دور 6 هم دیدیم که مافیا 5 نفر بود با بازیکنان قوی‌تر. فرقه 2 نفر بود با 2 جذب. ولی فرقه برد.
گروه بسیار خوبی هم داشتن و لذت بردیم؛ خصوصا از بلندبلند فکرکردن‌های عرفان. میومدم تو گروه می‌دیدم صد تا پیام ارسال شده. همه‌شُ عرفان فرستاده بود و عمدتا هم تشخیص نقش افراد بود. فری هم چنتا لایک فرستاده بود براش.:دی ترکیب دونفره خوبی داشتن عرفان و فری و مسلما اگه محمد بهشون در فاز روز اضافه می‌شد، شانس بسیار بالایی برای برد می‌داشتن. در مجموع از عملکردشون ناراضی نیستم؛ از فاز 4 به بعد که خیلی خیلی راضی هستم. ولی خب همه می‌دونیم ظرفیت‌شون خیلی بیش از این هست. محمد که کمک‌شون نتونست بکنه عملا. عرفان راحت می‌تونه 30-40 درصد بهتر از این باشه و فری هم اگه متمرکز بمونه و ثباتش حفظ بشه، اون 15-20 درصد آخر بازی که هدر رفت رو هم، نخواهد داشت. از طرفی مافیا همینه. مثل زندگی یا خود زندگی هست به قول کلانتر و هیچ چیزی کامل نیست و اتفاقات تعیین‌کننده هستن.


قاتل‌ها

قاتل‌ها از نظر بالانس کمترین نفراتُ داشتن؛ در مقابل احتمال مرگ‌شون در شب از بقیه کمتر بود. در واقع می‌تونستن جوری با احتیاط پیش برن که فقط کاراگاه براشون مسئله‌ساز بشه، اونم در اواخر بازی؛ که خب همین کارم کردن و آفرین. درنتیجه فاز شب مطمئنی داشتن و همون یک قتل هم کافی بود براشون. ابزارشون خب به نسبت دور قبل تغییر کرده بود و اونم به‌نظرم مناسب بود؛ و جالب اینکه نیاز هم نشد که از بندهای تغییر نقش استفاده کنن. بردن 1 از 4 هم کاملا منطقی هست باتوجه به اینکه دو نفر هستن. فراموش نکنید که مرگ یکی‌شون به هر دلیلی مساوی هست با نصف شدن تعداد اعضا و کاملا فرق داره با بقیه گروها. تیم بسیار هماهنگ و خوبی بودن و گروهشون هم گروه مختصرومفید و جالبی بود. بیشتر هم بحث‌های خود بازی و نقشه و اینا توش بود و برخلاف بقیه گروها حواشی نداشت.:دی در رابطه با بازیکنا هم خب هر دو از نفرات توانمند و تعیین‌کننده هستن. از نظر متن بازی، این مسئله به نفع تیم هست و به نحو احسن هم ازش استفاده کردن. از نظر حاشیه ولی به ضرر تیم هست. چون با فرض موندن تو بازی تا اواخر و حتی نبودن شک روشون، وقتی دو سه نفر از بقیه بازیکنای خوب برای بازی سفیدتر از بقیه بشن و چند نفر از تیمای رقیب هم حذف بشن، شانس گناه‌کاری اینا بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشن بالاتر می‌ره خودبه‌خود. هرچی داد بزنی که گادشناسی هم نکنید فایده نداره.:دی این یک مسئله. مورد بعدی اینکه ممکنه شما عالی بازی کنی و ثابت کنی مافیا نیستی. فراتر بریم، ثابت کنی فرقه هم نیستی. آیا می‌تونی ثابت کنی قاتل نیستی؟ اصلا. اگه قاتل اعدام کنی، می‌گن تغییر نقش ممکنه باشه و اگه قاتل اعدام نکنی می‌گن قاتلی خودت.:)) بنابراین کار قاتل‌ها برای برد در اواخر بازی سخته. در مجموع بهتر از بقیه بودن و حق‌شون هم برد بود به‌نظرم؛ صرفا به دیر اضافه شدن و مهم‌تر از اون رای ندادن‌شون ایراد می‌گیرم که بعدا بهش می‌رسم. اینم بگم که از پرسش شب شانس آوردن و مفت در رفتن.:دی

اوج کارشون از دید من از اواسط فازی بود که امین اعدام نشد؛ واقعا سخت بود در رفتن از اون شرایط. خصوصا که از دید گاد که داشت از بالا می‌دید، فقط به علت گادشناسی، هجمه بقیه گروه‌های گناه‌کاری و البته تفاوت بازیش با دور قبل داشت اعدام می‌شد امین. انگیزه ادوار و دور قبلُ هم نداشت تو اون فاز و فاز قبلش و شرایطش هم سخت بود وگرنه اصلا اینقدر مفت سیبل نمی‌شد. کار بزرگی در اون فاز انجام دادن و اعتبار ویژه‌ای می‌گیرن. ولی بقیه هم به خاطر رهاکردن امین و عدم اعدامش در فازهای بعد، باید خودشونُ سرزنش کنن. فاز آخر هم طبق توضیحاتی که بعدا خواهم داد به‌ درد نمی‌خوره و اعدام می‌شد هم اهمیتی نداشت. محمدامین هم نبودنشُ با بازی عالیش جبران کرد به‌نظرم و جای تبریک داره.


بی‌گناهان

از نظر نقش‌ها تکمیل بودن به‌نظرم. در ادواری که فرقه حضور داشته، شاید بشه مثال‌هایی زد که اونجاها بی‌گناها قوی‌تر از این دور بودن، ولی هیچ دوری اینقدر تکمیل نبود؛ وقتی که بیایم و اضافه شدن نقشا بعد از مرگ در شب یا گادکش‌ها رو در نظر بگیریم. عملا مهدی، خلفی، رضا و چاوش در شب قابل کشتن نبودن و خب همین برای تعادل بازی کافی هست. گفته بودم که بی‌گناهان نباید با 2 اعدام اشتباه ببازن. با 3 اعدام می‌تونن ببازن یا نبازن. گادکش هم مساوی اعدام هست در این سیستم محاسبه؛ حالا گاد تا یه جایی فکر می‌کنه برای جبران گادکش، ولی نمی‌شه به‌طور کامل جلوشُ گرفت. در این دور چون گناه‌کارا در شب بسیار عالی بودن و همدیگه رو نزدن، بنابراین باختن بی‌گناها با 3 اعدام منطقی بود از دید گاد. خلفی می‌شه اعدامی شماره 1. رضا رو من اعدامی شماره 2 می‌ذارم به این دلیل که کاملا مستعد بود که هجمه علیهش ایجاد بشه و همون فاز که گادکش شد، علت اعدام نشدنش در اصل نیومدنش بود و خیلی از افراد به همین دلیل بهش رای ندادن. من هم بازیشُ دوست دارم و هم به‌نظرم نیمه اول یا حتی 2سوم اول حضورش عالی و تقریبا تماما قابل دفاع بود؛ ولی نوع رای دادنش خصوصا و بازیش در اواخر حضورش بسیار شک‌برانگیز بود و تقریبا همه گروها برنامه داشتن که حداقل نصف افرادشون رضا رو متهم ببینن و اگه اومد دفاعیه بهش رای بدن. بنابراین این مسئله رو به حساب گادکشی که بازیُ خراب کرد اصلا نمی‌شه گذاشت. بله، اگر رضا با قدرت نیمه اولش ادامه می‌داد احتمال زیاد تا اواخر بازی می‌رفت و از بهترین بازیکنا بود. ولی اگر در اون فازی که اعدام شد حضور می‌داشت هم به‌نظرم تفاوت چندانی نمی‌کرد قضیه و هم گناه‌کارا می‌ریختن سرش هم بین خود بی‌گناه رای داشت که مقصر هم خودش بود هم بقیه‌شون.:دی

این بخشُ حتما باید دقیق توضیح می‌دادم که به حساب گادکش ِ بازی خراب‌کن ازش یاد نشه. خودتونم رای دادید یا قصد رای دادن داشتید دیگه.:دی البته حق داشتید.:دی در رابطه با گادکش دوم هم که علتشُ گفتم و علاوه بر تخلف قانونی که صورت گرفت در عدم ارسال رای، اون میزان فعالیت برای این بازی در فازهای آخر عادلانه نبود و حتی افرادی که از یه جایی به بعد مهدی حسینیُ گناه‌کار فرض کرده بودن هم ترجیح‌شون استفاده از رایش برای بیرون انداختن بقیه بود؛ پس کاریش نداشتن. بنابراین و علی‌رغم میل باطنی، اون تصمیم گرفته شد و شانس بی‌گناها بسیار بسیار کم شد. اینجا رو حق می‌دم که از دست گاد ناراحت باشن، ولی در مورد بالا اصلا. اینُ می‌تونم کنار بدشانسی‌های فرقه یا نبودن صدرا بذارم. در واقع همه تیم‌ها در طول بازی با بدشانسی‌هایی مواجه شدن، به جز قاتل‌ها. یه توضیح تکمیلی هم در انتهای این بخش خواهم داد.
آخرای بازی هم جز مهدی و چاوش و افرادی که اسم بردم، فقط ترسا مونده بود که اونم شک بهش زیاد بود و حتی بعد مرگش خود بی‌گناها هم می‌گفتن گناه‌کار ممکنه باشه.:دی و حقیقتا در مورد ترسا هم احتمال کمی نمی‌دم به این قضیه که اگه شب نمی‌مرد، گناه‌کارا می‌ریختن سرش و از بعضی بی‌گناها هم رای دریافت می‌کرد. در کل این دور منُ یاد دوری که خودم رویین‌تن بودم انداخت که بی‌گناها از جمله خودم، درکی از هم نداشتن و به جون هم افتادن. طبق معمول هم قضیه دو وجه داره: اشتباهات خود بی‌گناها و توانایی گناه‌کارا در ایجاد این شرایط.

در رابطه با افراد هم هیچ مشکلی از نظر قدرت نداشتن هیچ:دی، بسیار بسیار خوش‌اقبال هم بودن. من اگه به عقب برگردم اصلا مهدی و چاوشُ بعد از دور قبلی که داشتن و گناه‌کار بودن، باهم بی‌گناه نمی‌ذارم. خلفی هم به همین شکل البته. منتهی خب یه درگیری‌هایی بین بی‌گناها با خلفی اتفاق افتاد. وگرنه مثلا چاوش چند رای از بی‌گناها دریافت کرد؟:دی در واقع اگر قبل شروع بازی از بازیکنا نظرسنجی می‌شد چه افرادی بی‌گناه و چه افرادی گناه‌کار هستن (با فرض اینکه هرکسی فقط نقش خودشُ می‌دونست و تیمشُ نمی‌شناخت)، مسلما احتمال بیشتری به بی‌گناهی خلفی، مهدی، چاوش، رضا و خیلی از بی‌گناهای دیگه داده می‌شد تا مثلا امین، محمدحسین، آرش، یاسین، عرفان، فری و بقیه. یعنی بی‌گناها از نظر گادشناسی بازیُ با مثبت کامل و گناه‌کارا با منفی کامل شروع کردن عملا. برای همین هم گفتم گادشناسی ممنوعه؛ که فقط در اذهان باشه و وارد بازی نشه. ولی از یه جایی به بعد وارد بازی هم شد عملا و کاریش هم نمی‌شد کرد.:دی پس از این نظر گناه‌کارا کار بسیار بسیار سختی داشتن و در یک دور مشابه با همین نقشا مثلا در دو سال بعد، راحت‌تر بازی خواهند کرد. منم خب بهتر از همه اینُ می‌دونستم. منتهی گفتم بذار یه دور هم اینجوری بریم ببینیم چه اتفاقی می‌افته. و الآن بهم ثابت شده که بازی افراد از این پیش‌فرض‌ها مهم‌تره. دور قبلی هم تا حدی چنین چیزی بود در ترکیب بی‌گناها و اونم اگه به عقب برگردم ترکیب‌شونُ عوض می‌کنم، چون زیادی خوش گذشت بهشون.:دی می‌خوام بگم که اونجا هم اینا خوش‌اقبال بودن و در حالت عادی چنین سفیدشدن‌هایی سخت اتفاق می‌افته؛ هرچقدر هم طرف بخواد خوب بازی بکنه. درواقع هر وقت در هر شرایطی در اواسط بازی، دو بازیکن یا بیشتر از بی‌گناها برای هم و برای بازی سفید بشن (حتی اگر صد درصد شایسته چنین چیزی باشن و بهترین بازی‌های تاریخُ هم انجام داده باشن) من یک نمره منفی برای خودم به عنوان گاد یادداشت می‌کنم. این دو دور هم یادداشت کردم.:دی منتهی چیزای دیگه‌ای که دوست داشتم در بازی تجربه بشه، برام مهم‌تر بود.
حرفی که زدم هم برای اوایل و اواسط بازی هست. آخر بازی سفید شدن مشکلی از این نظر نداره و نمره منفی به خودم نمی‌دم.:دی

آها در مورد پلیس و کاراگاه هم باید یه توضیح بدم. پلیس در این دور صرفا از بی‌نقش بهتر بود، ولی می‌شد که مجموعا 1 مافیا رو شناسایی کنن. انتظار بیشتر اصلا نداشتم. مافیا خوب بازی کرد و مهسا و بعد ترسا هم بدشانس بودن از این نظر. به عنوان گاد به پلیسا در شب نمره کامل خواهم داد با اینکه نتونستن گناه‌کار شناسایی کنن، چون کار خیلی سختیه.
کاراگاه هم اولا مسلسل نداره که علاوه بر فرقه‌ای که شناسایی کرد، 1 قاتل و 2 تا مافیا هم بزنه مثلا.:)) تو قاتل که تشخیصش درست بود و بدشانسی آورد. در رابطه با مافیا هم همون‌طور که پلیسا یاسین و صدرا رو نپرسیدن، کاراگاه هم نپرسید. در مورد محمدحسین هم من اعتبارُ به خودش می‌دم و نه اشتباه کاراگاه. و رک بخوام بگم محمدحسین با این بازی عالی اگه در شب پرسیده و زده می‌شد ظلم بود و برای همین هم فردی انتخاب شد که واقعا با گادشناسی کاری نداره. مجموعا کاراگاه هم اگه 1 گناه‌کار شناسایی می‌کرد خوب بود و اگه 2 گناه‌کار شناسایی می‌کرد عالی. بیشترش دیگه فیلم تخیلی هست. نه اینکه نشه، نباید بشه اصلا.:دی بنابراین از این نظر به مافیا خیلی خوش گذشت که نبود صدرا جبرانش کرد.:)) محمدامین هم بازیش مستحق چنین شانس‌آوردنی بود واقعا. فرقه اینجا ضرر کرد فقط.
پس به هیچ عنوان در ذهن‌تون هم برد و باخت در این دورُ به نقش‌های پرسش‌گر خصوصا کاراگاه ربط ندید.

تاکید موکد هم بکنم در مورد نقش بسیار مهمی که امیر داشت با اینکه ذاتا بی‌گناه نبود: اندازه دو بی‌گناه ِ عالی براتون بازی کرد. یک به خاطر بازی عالی و پستای دقیق و درستش. دو به خاطر اینکه تشکیکی در نقشش نمی‌تونست صورت بگیره.:دی پس حضورش حتما در جهت تعادل بخشیدن به بازی بوده که زیادی هم بخشید به‌نظرم.:)) اگر امیر نبود، امین اون تعداد رای به راحتی نمی‌آورد. آرش هم راحت اعدام نمی‌شد. از اون طرف هم چاوش و مهدی تحت فشار بیشتری می‌بودن. و خیلی چیزای دیگه که بهتر می‌دونید خودتون.

جمع‌بندی این بخش بی‌گناها: آیا واقعا بی‌گناها در ابتدای بازی 25 درصد شانس برد داشتن؟ از نظر من 40 درصد داشتن باتوجه به توضیحات. حالا چرا بازی سخت شد براشون و باختن؟
1. بازی عالی و مهم‌تر از عالی، متفاوت گناه‌کارا نسبت به ادوار قبلی
2. عدم درک متقابل بی‌گناها و انفعال‌شون در فاز روز
3. تیرهای دقیق مافیا در شب
4. راحت فرض کردن برد باتوجه به اتفاقات بازی قبلی.
5. عوامل زیاد گیج‌کننده در بازی
6. قوانین بازی شامل محدودیت پست و آرا و اعمال گادکش‌ها و ... .

دلایل دیگری هم بود که خودتون در تحلیل‌ها گفتید و اشاره نمی‌کنم. لازم به توضیح هم نیست که موارد بالا کلی هستن. یعنی نه همه گناه‌کارا عالی بودن و نه همه بی‌گناها منفعل. درک متقابل هم بین بعضیا وجود داشت بین بعضیا نه. و قطعا همه هم بردُ راحت فرض نکرده بودن.:دی دو مورد آخر هم جهت تعادل بود اتفاقا و بازی‌های بعدی این‌گونه نخواهد بود.

همه اینا رو نوشتم که به دو تا نکته برسم:
1. اگر گادکش سومُ مترادف اعدام قرار ندیم که درست هم هست، کار برای بی‌گناها یک درجه زودتر از بقیه بازی‌ها سخت شد. این به شانس بیشتر ابتدای بازی‌شون به دلایلی که گفتم، در.
2. بین تعدادی بی‌گناه سفید و خیل گناه‌کارایی که از همون فاز ابتدای سفید نبودن، اعتبار ویژه‌ای باید به این افراد داد:
فری برای سفید شدن از ابتدای بازی.
محمدحسین برای قدرتش در بازی باوجود اینکه تقریبا همه می‌گفتن گناه‌کاره!
محمدامین برای سفید موندن تا اواخر بازی در کنار بی‌گناها.

اعتبارهای دیگری هم باید داد البته؛ ولی این سه تا مهم‌تر بود از نظرم.

نهایتا اینکه نقش‌های خیلی فرعی جای کار بیشتری دارن. خودم اگه بعدها گاد بشم قطعا ازینا خواهم داشت. هرچند ترجیحم اینه که همه بازی بکنن.:دی ولی خب خیلی جالبه که در چنین دوری که 4 تیم حضور داشتن و همه افراد هم بازی کردن، امیر که کلانتر بود با فاصله مهم‌ترین فرد در بازی بود و قطعا اگر نبود بازی نصف اینم جذابیت نداشت. چند روز پیش داشتم به مدال‌ها فکر می‌کردم. با اینکه بازی‌های بسیار خوبی داشتیم در این دور، نصف مدالا رو باید امیر بگیره حقیقتا:)) منتهی با پیشنهاد روباه، تصمیم بر این شده در کمیته که به جز چند بخش خاص که هنوز تصمیم نگرفتم، مدال‌ها رو به بازیکنا بدیم و یک مدال 25 امتیازی کلانتر به امیر تعلق بگیره. بنابراین اگه در تعدادی از بخش‌ها مدال گرفتید، به حساب اینکه اون جاها از امیر بهتر عمل کردید نذارید.:دی تحلیلش هم که فوق‌العاده بود و کار منُ راحت کرد.

پست بعدی فردا تا ظهر ارسال می‌شه احتمالا. در رابطه با قوانین این دور و پاسخ به انتقادات هست و البته توضیحاتی که در رابطه با نوع متفاوتی از گادکش برای اولین بار قراره بنویسم. چون باید خیلی دقیق باشه، صبح می‌نویسم احتمالا. الآن خسته‌م دیگه.:دی در ادامه هم به مرور به تحلیل افراد خواهیم پرداخت و پست اعطای مدال احتمالا می‌شه دوشنبه.
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
درودی دوباره. اول به اظهارنظرها در رابطه با بازی پاسخ بدم و بعد به اون مطلب مهم در رابطه با گادکش‌ها در بازی برسم که برای اولین و امیدوارم آخرین بار باشه که مطرح می‌شه؛ و در انتها هم حواشی بازی تا جایی که یادمه.


یاسین: مرسی. مخلصیم.:دی

فری: ممنونم. درود بر تو.

سحر: زیاد بودن تیم‌های گناه‌کاری جذابیت داره و بعضی ادوار لازمه؛ ولی کلا چون هم ایجاد تعادل سخت هست توش و هم امکان اتفاقات بیشتره از حالات عادی، بعیده بیش از یک دور دیگه اجراش کنم. اونم نه فعلا. دور بعدی که گاد بشم که زود هم نخواهد بود، همون سیستم مافیا/بی‌گناه رو خواهیم داشت با کمی تغییرات و چند نقش فرعی. تعدد تیم در گادی پویا فعلا بسه.:دی و موافقم باهات.

ترسا: مرسی. بسیار هم خوب.

محمد چاوش: سپاس بسیار فراوان. کارگردانا می‌گن بهترین لحظه اونجاست که یکی از منتقدین اصلیت، ازت دفاع کنه.:دی ارادت. در مورد آرا هم موافقم کاملا با حرفت. ته پست توضیح می‌دم.

محمد حسین هم که بسیار لطف داشته و ممنونم.

امین هم لطف داشته و مرسی. تعدد تیم هم موافقم و توضیح دادم بالا.:دی

امیر هم که همیشه لطف داشته و این دور درواقع مجازا کمک گاد هم بود.:دی خدا حفظت کنه.

از مهسا هم ممنونم. بازیش هم حیف شد به‌نظرم. جا داره از امین نمره کم بشه.:))

و اما مهدی :دی : لطف که زیاد داشته و ممنونم. در مورد دخالت‌های گاد بعدا توضیح می‌دم. اعدام و آرا و گادکش و تاثیرش رو افکار بقیه نیز. انتقاداتی که به افراد داشته هم درسته کاملا.
در مورد اعلام نشدن نقش بی‌گناها. هدف اصلی اینه که نشه نقش افرادُ فهمید و درواقع قانونی هست که به نفع گناه‌کاران هست و اگه شما به عنوان یک بی‌گناه از این قانون اذیت شدی، هم حق داشتی و هم درسته. گذاشتم که بی‌گناها اذیت بشن.:دی مرض ندارم البته.:)) چون در جهت تعادل بازی بود. بازی وقتی به ته می‌رسه، حتی اگر کسی اشاره هم نکنه، نقشا با احتمال خوبی ممکنه مشخص باشه. مثلا وقتی توی نوعی کاراگاهی و رویین‌تن اعدام نشده و مثلا بین صدرا و امین شک بی‌گناهی داری، خب معلومه احتمال اینکه امین رویین‌تن باشه بیشتره. یه بی‌گناه خب مسلما استقبال می‌کنه از چنین چیزی و حتی ممکنه احساس زرنگی هم بکنه که از فلان مسئله استفاده کردم و حال کنه با خودش:دی ولی بنده چنین چیزی را برابر با همون اشاره به نقشا می‌بینم و بسیار بد. تو یه سری ادوار یا این مسائل زیاد نبود یا اصلا نقش نداشتیم، ولی از یه جایی به بعد زیاد شد و ترجیح دادم حذف بشه. از ادوار بعدی هم احتمالا همین شیوه رو پیش خواهم برد. ممکنه بگی، من به عنوان یه بی‌گناه رو همچین چیزی حساب کردم. جواب رک اینه که اشتباه کردی حساب کردی.:دی اگر در یک دوری تمام نقشا رو قرعه‌کشی کنم، بله حتما نقشای بی‌گناهی اعلام خواهد شد. وگرنه اینم می‌ره تو همون بحث گادشناسی و خارج بازی، که من کلا هدفم اینه حذفش کنم از بازیام. جمع‌بندی: درسته؛ به ضررتون بود. چون باید می‌بود.:دی خصوصا با توضیحاتی که پست قبل در مورد برتری و شانس بیشتر بی‌گناها دادم.

در مورد محدودیت پست کاملا حق داری. باید حداقلی هم باشه براش. این دور چون اولش اون اتفاق افتاد و خیلیا نبودن، فدای هدف بزرگ‌تری شد این مسئله. که توضیح می‌دم پایین‌تر. وگرنه حرفت درسته کاملا.
البته در ادوار اخیر افرادی که در سایه بودن اکثرا حذف شدن و به ته بازی نرسیدن که خیلی خوبه. ولی کاملا درست می‌گی و کسی که دیر می‌آد و در ابتدا فعالیت زیادی نداره، برتری داره از نظر اتهامات و ... . و طبیعیه که همه از جمله خودت بخوان یا با این مقابله کنن یا خودشون هم این شیوه رو پیش بگیرن. در ادوار بعدی سعی می‌شه راهی براش پیدا بشه.

کلا هم در مورد سادگی و پیچیدگی در بازی، هدف گاد فعلا اینه که بازی پیچیده بشه حقیقتا. و بله، بی‌گناها اذیت خواهند شد. خودت هم گفتی، ادواری که شما گناه‌کار بودی هم بی‌گناها اذیت شدن. کم و زیاد داره صرفا. و جالبه که اکثرا پویا رو به عنوان گاد حامی بی‌گناه می‌شناسن.:)) نمی‌گم حامی نیستم، هستم. ولی ضد بقیه هم نیستم. مثلا در مقابل این اذیت‌شدن‌ها، تقریبا جلوی تمامی کثافت‌کاری‌های ممکن در رای دادن گناه‌کارا گرفته شده. این خیلی خیلی به نفع بی‌گناهاست که یهو خنجر از پشت نخورن. درسته که هنوز هم رای‌گیری ایراداتی داره که باید رفع بشه، ولی خیلی خیلی بیش از قبل به نفع بی‌گناها هست. در این مورد خیلیا به من گفتن که تو داری ابزار اصلی گناه‌کارُ ازش می‌گیری و نمی‌شه کلک زد و این بده. جوابمم این بوده که بله، نمی‌شه کلک زد و این خوبه.:دی جاهای دیگه هم هست البته که بازی به نفع بی‌گناهاست که بماند فعلا.:دی
مجموعا تو جاهاییُ گفتی که اذیت شدی، منتهی حس کردی که نباید اذیت می‌شدید این قدر. که با احترام، این‌ها گذاشته شدن تا بی‌گناها اذیت بشن واقعا. و البته مقابلش هم جاهایی بوده که بقیه اذیت شدن. حالا اینکه روند بازی هم اونوری شده و بیشتر اذیت شدید، بله. حق دارید. این دیگه دست گاد نیست و واقعا هدف هم نبوده که اینقدر اذیت بشن بچه‌ها.:دی

در رابطه با تعداد روزهای هر فاز، در ابتدای بازی گفته شد که این یک تجربه برای ادوار بعدی هست. و قطعا از ادوار بعدی که گاد بشم فازها همون 2 روز خواهند بود احتمال زیاد. ممکنه فاز 1 برای ارسال پست بالانس بیشتر فرصت بدیم و از یه جایی به بعد ته بازی هم روزی 1 فاز باشه. خبری از فاز بیش از 3 روز نخواهد بود دیگه. هدف اصلی هم در کنار تجربه این بود که مافیا ذهن‌تونُ درگیر نکنه چون در طول هفته پخش هست. ولی از رو نرفتید متاسفانه.:دی خیلیا هم دقیقا مثل تو هستن و نتیجه گرفتم اصلاح نمی‌شید.:)) بنابراین خودم از رو رفتم.:دی و فازهای طولانی نخواهیم داشت. 2 روز هم برای اینه که اگر کسی طی 4 روز متوالی، 3 روزش کار داشت، یک فاز امان بگیره و 1 روز باشه. بیشتر کار داشته باشه، بازی نکنه بهتره. این بخش هم تاییدت کردیم در کمیته.:دی

در ادامه هم لطف داشتی و مرسی.:دی از مجموع جوابای همه بیشتر شد با اینکه نصفشُ پایین قراره بگم.:))

فری عزیز هم ممنونم ازت. بخشی از حرفایی که زدیُ اشاره کردم بالا بهش اشاره شد و بخشی هم بعدا اشاره می‌کنم در ادامه. اما در رابطه با گزاره‌ها: رک بگم هدف اینه که گناه‌کارا بیان تحلیل کنن و گیر بیفتن.:دی یکی از جاهایی که به نفع بی‌گناها هست اینجاست که دوست داشتم نگم، ولی گفتم دیگه.:دی چون بی‌گناه اگه اشتباه هم تحلیل بکنه، می‌تونه تا 90 درصد در بره. گناه‌کار 50-50 هست در رفتنش. و اگه تحلیل هم نکنه، جوابی که در توضیح برای عدم تحلیلش می‌ده قطعا از جواب یک بی‌گناه ضعیف‌تره. چون از ناخودآگاه می‌آد و ممکنه صادقانه نباشه. در حالی که جواب بی‌گناه، صادقانه هست و اصلا ممکنه با همین جواب تا حدی سفید بشه! خیلی لو دادم دیگه.:)) هرچند اکثرا می‌دونستید، ولی الآن دیگه خیلی بیشتر تفهیم شد. بنابراین از دور بعدی باید یه فکری به حال اینم بکنیم.:دی
آها اینم بگم بخندید. اتفاقا با دوستی بحث همین گزاره‌ها شد. و توضیح دادم براش که هدف اینه و خودشم تا حد زیادی می‌دونست البته. بعد گفتم خب حالا نظرت در مورد گناه‌کاری که اینا رو تحلیل می‌کنه چیه؟ گفت اگه بخواد با تحلیلش کسیُ زمین بزنه یا در جهت اهدافش استفاده کنه، خوبه. هرچند خیلی سخته. ولی اگه تحلیل برای تحلیل باشه و بدون هدف، خره.=))

بقیه صحبت‌هات هم موافقم و عالی بود. مرسی. خیلی قشنگ توضیح دادی در مورد مسئولیت و رشد بازیکنا:دی داستان هم اساسی خواهم نوشت به‌زودی اگه خدا بخواد. مرسی از تو و مهدی و بقیه که پیگیر داستان هستید.

محمدامین هم که لطف داشته. مرسی.

آرش هم بابت لطفت ممنون. در مورد فازها که توضیح دادم. و فقط تو و مهدی هم نیستید. بقیه هم هستن.:)) برای این گفتم که از رو رفتم.:دی تعداد گناه‌کارا از بی‌گناها بیشتر نبود. بیشتر شد. ولی تسلط‌شونُ قبول ندارم. چون تعدد تیم داشتیم. صد البته که منم همونی که تو ترجیح می‌دیُ ترجیح می‌دم؛ ولی این مدل هم هر 3-4 دور یک بار تست بشه خوبه به‌نظرم. ولی در اون حد که می‌گی هم نیست دیگه.:دی بازی به اون سمت رفت. قرار نبود بره در این حد.:))

در مورد فرقه هم کلا دیدمون فرق داره دیگه چی بگم. ولی موافقم که این، نهایت ِ بهترشدن فرقه نیست. منتهی از دید من خیلی خیلی از قبل بهتره. در ادامه هم لطف داشتی باز و ممنون از اعتمادی که دارید. این مهم‌ترین سرمایه هر شخص هست.

عرفان و صدرا و هم لطف داشتن و مرسی.

از بقیه دوستان هم که در جاهای دیگه لطف داشتن، تشکر می‌کنم.

همه چیُ گفتم به‌نظرم. موند دخالت‌ها و آرا و گادکش‌ها که ته پست توضیح می‌دم.

خب. بریم سراغ اتفاقات بازی و خصوصا اواخر فاز آخر.

در متن قانون هست که کسی نمی‌تونه بی‌گناه بشناسه و اینم هست که نمی‌تونید به فردی به عنوان اتهام بگید که نقش تو فلان هست (به استثنای تروریست و ... که خب دلیلش واضحه و گفتم تو ابتدای بازی)، ولی می‌شه گفت که شما احتمالا مافیا یا قاتل هستی؛ اونم نه به شکل قطعی. چون قطعیتی وجود نداره. به شکل اتهام می‌شه.

حالا توضیح متن بالا رو باید بدم به صورت دقیق: بی‌گناه بشناسه یعنی چی؟ یعنی یک نفر با هر نقشی، به طور قطعی (و نه احتمالی) "بفهمه" که شخصی بی‌گناهه. هیچ نقشی چنین قابلیتی نداره. هیچ نقشی هم (به جز کاراگاه که تیر می‌زنه و از این بحث خارجه) نمی‌تونه "بفهمه" که فلانی مافیا یا فرقه یا قاتل هست. ممکنه تیم‌ها یا افراد بر اساس بازی و تقابل‌ها "حدس‌"هایی بزنن؛ ولی قطعیتی وجود نداره. درست؟
حالا شما فرض کنید با پستی مواجه می‌شید که توش قطعیت هست و نه حتی احتمال بالای 99 درصد. یعنی وقتی پستُ می‌خونید متوجه می‌شید که فردی "فهمیده" که فلان بازیکن بی‌گناه یا مافیا یا قاتل یا فرقه هست. خب این نتیجه‌ش چیه؟ از شب که چیزی نمی‌شه فهمید. یا اون فرد X از پست یک یا چند نفر در فاز روز چنین چیزیُ فهمیده که اون یک یا چند نفر مرتکب "اشاره به نقش" یا "اتهام نابجا" شدن که جریمه‌شون گادکش هست و اگه خود فرد X هم همون کارُ بکنه یا پستی بده که انگار علم داره، جریمه‌ش همون گادکش هست؛ و یا اینکه فرد X از خارج بازی چیزی فهمیده و وارد بازی کرده به عنوان "علم" و نه شک، که اون هم جریمه‌ش طبق قانون گادکش هست.

حالا ممکنه بگید خب علمی که در بازی وجود نداره، پس چنین چیزی ممکن نیست. خارج بازی هم که چیزی لو نرفته. پس گاد داری چی می‌گی تو؟:دی
جواب: درسته. نه خارج بازی چیزی لو رفت و نه کسی علم داشت. صرفا حدس قوی داشتن اکثر افراد که طبیعی هست. منم داشتم تو ادواری که بازی می‌کردم و همه داشتن درواقع. اما:دی شما ممکنه خواسته یا ناخواسته، این حدس قوی رو جوری مطرح کنی که انگار علم داری. تاکیدم هم روی لغت ناخواسته هست در کل این بحث و اصلا فرض همینه و فکر بد نکنید. مثال واضحش اینه که من بیام بگم من می‌دونم فلانی مافیاست. اعدامش کنید. این خب واضحه گادکش داره.:دی ولی حالات دیگری هم ممکنه. اینکه من جمله‌ای بگم که فرد مقابل از جمله من برداشت علم بکنه، با اینکه خودمم علم ندارم. بارها هم اتفاق افتاده و خودتون فکر کنید به موارد مشابهی می‌رسید که عه فلانی این حرفُ زده، یعنی فرد x مافیاست. بازم می‌گم، این یعنی برداشت قطعی بشه کرد، نه احتمال و ... .

نتیجه: ما اصلا دنبال این نیستیم که بفهمیم طرف واقعا علم داشته در این بازی یا نه. چون می‌دونیم نداشته. ولی دنبال این هستیم که بفهمیم پستی که داده، به معنی علم هست یا صرفا احتمال بالا. مثال عکس چیزی که می‌خوام بگم، در دور قبل اتفاق افتاد. مهدی و مهسا "علم" داشتن به گناه‌کاری چاوش و امیر. منتهی شما پست‌هاشونُ بررسی کنید. هیچ جمله‌ای که بشه فهمید اینا علم دارن وجود نداره. همه‌ش در حد شک و احتمال قوی هست نهایتا. ضمن اینکه خیلی جاها همین هم نیست و شک خودشونُ هم پوشوندن.:دی علتش هم واضحه البته. شما وقتی علم داری، یعنی قاتلی. بنابراین نمی‌آی چنین حرفی بزنی. اما:دی ممکنه ناخودآگاه چیزی بگی که من ازش به علم داشتنت برسم؛ در واقع از جمله‌ت به ناخودآگاهت برسم و بگم این جمله فقط از ذهن کسی می‌آد که امیرُ پرسیده یا می‌دونه امیر چیه. البته در دور قبلی من هیچ جمله‌ای پیدا نکردم که بتونم به ناخودآگاه هم ربطش بدم که مهدی یا مهسا "علم" دارن. خیلی هم دقت کردم. کلا بیشترین دقتی که در پست‌ها می‌کنم هر دور، به این مسائل هست و بعد استدلال و ... . چون برام مهمه. مافیا از نظر من یعنی شک. هرجا شک به یقین تبدیل بشه، خرابه اون بازی. مگر اینکه ادعای نقش توش باشه اصلا و اون خب می‌شه یه بازی دیگه و از بحث خارج هست.

حالا اتفاقی که این دور افتاد چی بود؟ تا قبل از پست معروف یاسین هم کاری ندارم (البته حقیقتا قبل اون هم بخوام سخت بگیرم، در مورد افرادی می‌شه به این رسید که حرفی که زده مترادف "علم داشتن" هست.) بریم از اون پست: خود اون پست شاید جالب باشه براتون که از نظر من علم توش نیست به چند دلیل: اول اینکه ادعای نقش نکرده، ادعای تیم کرده (پیشاپیش می‌تونم بگم که به این قسمت می‌تونید گیر بدید، ولی در نفی کلیت و تمامیت حرفام نیست اصلا). مشابه افرادی که در همون فاز یا قبلش گفتن ما بی‌گناهیم و ادعای بی‌گناهی کردن، یاسین هم ادعای مافیا بودن کرده. نیاز به گادکش هم نداره از نظرم. مگه نگفته مافیاست؟ رای بدید اعدام بشه.:دی دوم اینکه ممکنه کلک باشه. مثلا یاسین گناه‌کاری غیر مافیاست که خواسته جهت اهداف خودش، یه نفرُ حذف بکنه. حالات مختلفی هم هست که واردش نمی‌شم. می‌دونم هم که احتمالش کمه، ولی هست. سوم باتوجه به قضیه تروریست، ممکنه این کار در جهت انحراف اذهان بوده باشه. چهارم ممکنه گول زدن خود قاتل و بقیه باشه، چون فقط مافیا می‌دونست که دو نفر هستن. همه اینا رو گفتم که بگم در مورد اون پست می‌شه ایجاد شک کرد که چرا یه نفر چنین حرفی باید بزنه و به یه احتمالاتی غیر از اینکه خودش و یکی دیگه مافیا هستن و خواستن اجماع کنن با قاتل‌ها، رسید. درسته که بیشترین احتمال همونه، ولی احتمالات دیگری هم هست. هم تو گروها دیدم که داشتن روش بحث می‌کردن و هم بقیه شک‌هایی براشون ایجاد شده بود تا جایی که یادمه. اگرم این نباشه، قبلا گفتم دیگه.:دی گفته مافیاست اعدامش کنید.:دی این در مورد خودش. در مورد بقیه هم چیزی که من از اون پست می‌فهمم احتمال قوی هست؛ چون یاسین نوشته. حدس‌های یاسین معروف هست و یهو می‌آد می‌گه فلانی برای من گناه‌کار یا بی‌گناه هست و مشخصه که علم نداره، بلکه داره حدس می‌زنه. یعنی چی حالا؟ یعنی اگر همون پستُ محمدحسین نوشته بود -بدون یک واو کم یا زیاد- گادکش بود.:دی چون وقتی بازیکنی مثل محمدحسین همچین چیزی بنویسه، دیگه حدس و عدم قطعیتی وجود نداره. یعنی قطع به یقین چیزیُ می‌دونه. پس شخصیت و بازی خود فرد هم مهمه اینجا. اینم اضافه کنم که مافیا اصلا قطعیتی در ذهن‌شون نبود و صرفا احتمال زیاد می‌دادن که نقشا به اون شکل باشه که یاسین عنوان کرد. یعنی برنامه داشتن که اگر قاتل کس دیگری بود و امین بی‌گناه یا مثلا فرقه بود، با اون برن جلو. ضمن اینکه پست یاسین هم توسط بنده ویرایش‌های ریزی شد که اصل مفهومش هیچ تغییری نکرد و خودش اتفاقا بعدش گفت که عه. این که همونه.:دی درسته. ظاهرا همون بود؛ کجاها رو ویرایش کردم؟ جاهایی که علم توش بود. اونا رو تبدیل به شک کردم. هرچند چون بیرون بودم ممکنه یه چیزایی از دستم در رفته باشه؛ ولی طبق چیزی که گفتم، اون شک ایجاد شد. اگر ایجاد نشده بود، حتما یه اجماعی روی یاسین یا امین صورت می‌گرفت بلافاصله.

حالا مشکل از کجا ایجاد شد؟ از ادامه کار. اینم تاکید کنم که در مورد این بخش نه بحث می‌کنم با کسی در گروه یا شخصی نه جایی توضیحی می‌دم نه هیچی. هیچ حرفی اضافه‌تر از چیزایی که می‌گم هم نخواهم زد در ادامه. یا می‌پذیرید که درود بر شما.:)) یا نمی‌پذیرید که اختلاف نظر داریم و قابل حل هم نیست و یک قدم هم کوتاه نمی‌آم در این موارد چون بسیار حساس هستم روش و هر دور نهایت دقتُ به خرج می‌دم. شما هم متقابلا می‌تونید مخالف باشید و کوتاه نیاید. مشکلی نیست.

در ادامه کار، پست خود یاسین که می‌آد امینُ صدا می‌زنه علم توش هست. پست محمدحسین که به چاوش رای می‌ده با اینکه در ظاهر چیزی نداره ولی از نظر من می‌شه باهاش به ناخودآگاهش رسید که تمام حرفا رو قبول کرده. پست بعدش هم همینه. پست‌های مهدی و عرفان هم کاملا واضحه که علم توشون هست. تنها کسی (جز قاتل‌ها که در بازی پستی ندادن) که علم نداره پستاش، چاوش هست.
باز هم لازمه که تاکید بکنم مسئله ما این نیست که طرف علم داره یا نه. چون نداره واقعا. مسئله اینه که پستش جوریه که انگار علم داره یا نه. که داره. اگر مخالفید که پست‌ها علم داره هم حقیقتا کمکی ازم برنمی‌آد براتون.:دی حالا این علم‌ها به چی هست؟ بسته به افراد، به نقش امین هست در ابتدا، بعد اعضای مافیا، بعد مهدی و عرفان و شاید در برخی موارد چاوش. عرفان به همه رسیده البته و خیلی هم رک بیان کرده.:دی صرفا در بخش مربوط به اینکه خودش جادوگر هست یا مهدی، تشکیک نموده.:)) سردی‌تون نشه و بچه زرنگا و ... بیشتر برای این بود.:دی یاسین هم یه شک ایجاد می‌کنه در انتهای بازی علیه قاتل چاوش که هم دیر هست و هم اگه درست باشه، اعتراف به این هست که بقیه حرفام درسته و علم دارم به بقیه و فقط این جا رو اشتباه کردم.

پس بنابراین تمام افراد جز چاوش باید گادکش بشن. خود چاوش هم در ابتدای فاز پستی داره که ازش می‌شه فهمید سامورایی یا شکارچی هست و اونم گادکش داره. البته ناخواسته بوده این هم. به چیزی که گفتم با استدلال می‌شه رسید از پستش. خلاصه‌ش اینه که خودشُ بی‌گناهی گرفته که می‌تونه تک باشه و گفته شکارچی/سامورایی هنوز در بازی هست. یعنی منم.:دی منتهی اصل ایراد من به این قسمت نیست. می‌شه بپیچونه اینُ در پست بعدش اگه کسی حرفی زد. ولی اینُ نمی‌تونه بپیچونه که: امکان نداره کسی سامورایی/شکارچی نباشه و چنین حرفی بزنه. خیلی هم لذت بردم که سریع قبول کرد و نمره اضافه داشت این کارش. از بازیکنا هم فقط آرش فهمید اگه درست یادم باشه. البته مهم نیست این بخش؛ فقط گاد بفهمه هم گادکش برقراره.

بریم برسیم به بخش ترسناک‌تر قضیه که گادکش شدن خود امین هست، با اینکه هیچ پستی از اونجا به بعد نداده.:دی سوال می‌شه که چرا گادکشه جناب گاد؟ کاری نکرده که! جواب: وقتی تقریبا همه دارن می‌گن یا قبول دارن که شما قاتلی و نمی‌آی در این مسئله ایجاد شک بکنی، یعنی نه تنها پذیرفتی که قاتل هستی بلکه علم هم داری به نقش کسی که داره بهت اتهام می‌زنه. وگرنه میومدی و ایجاد شک می‌کردی در اون هم. مافیا هم نیستی که بخوای از باگ تروریست در این زمینه استفاده کنی (چیزی که در مورد یاسین توضیح دادم). بنابراین چون نیومدی ایجاد شک کنی، خودت هم گادکش هستی. در واقع تنها کسی که در اون فاز گادکش نمی‌شه محمدامین هست؛ علتش هم اینه که نیومد و بازی هم راجع بهش به قطعیت نرسیده بود.

یه توضیح هم در مورد قاتل‌ها و نیومدن‌شون در فاز آخر بدم و حرفامُ تکمیل کنم. من اون روز نت درست حسابی نداشتم. بعد که اینا تو گروه در مورد پست یاسین حرف زدن، گفتم که فعلا کاری نکنید تا بررسی کنم. بعد که رفتم مجدد بررسی کردم و یکی دو پست بعدش هم که مشکلی نداشت رو خوندم، حضور منقطعی در تلگرام داشتم و اونا هم باهم آنلاین نبودن که تصمیم بگیرن. بعد که ادامه پستا رو خوندم و به گادکش‌ها رسیدم و دیدم که بازی از روند طبیعی خارج شده، تلویحا گفتم 2 راه دارید. یا برید تو بازی و امین اعدام بشه. یا وارد بازی نشید کلا. در مورد گادکش هم پرسیدن. به تفصیل نگفتم؛ ولی اشاره کردم که با شرایط به وجودآمده، اگه وارد بازی بشید ممکنه شما هم مثل بقیه گادکش بشید و بازی کلا بره رو هوا. و بیشتر هم برای اینکه بازی نره رو هوا وارد نشدن. وگرنه برد و باخت مسئله‌شون نبود. به خود محمدامین هم گفتم که اگه خیلی دوست داری بری و جواب بدی (چون دوست داشت بره یه تیکه‌ای بندازه) برو؛ ولی از نظر قانونی کاری نمی‌تونم بکنم برات. بعدا هم فکر کردم دیدم حتی اگه می‌گفت "این مسخره‌بازیا چیه" یا جملاتی مشابه یا حتی اگه سلام می‌کرد و بعدش پوکر فیس می‌ذاشت هم گادکش بود حقیقتا.:دی چون این یعنی قبول اون شرایط و در نتیجه اعتراف به علم، حداقل در مورد نقش امین. حداکثرش هم که مشخصه. حالا در این موارد باید چه کار کرد؟ مدلی که چاوش بازی کرد درسته. با رای‌ش هم کاری ندارم. می‌تونست با همون نوع بازی به امین رای بده یا نده.

چیزایی که گفتم فقط مربوط به این دور نیست؛ در ادوار قبل هم بوده. درواقع خیلیاتون گادکش شدید ولی اعلام نشده. چرا؟ چون نیازی نبوده و در برنده شدن یا نشدن گروه مربوطه موثر نبودید. این دور هم موثر نبود؛ منتهی چون دیدم خیلی بحث شد در گروه، خصوصا در این رابطه که چرا چاوش به امین رای نداد و اگه رای می‌داد بازی عوض می‌شد و بی‌گناها ممکن بود ببرن و ...، لازم دیدم که این توضیحاتُ بدم. از یه جایی به بعد هیچی عوض نمی‌شد و با فرض اعدام امین هم باز تیم قاتل برنده می‌شد. چون بقیه جز محمدامین گادکش بودن. چیزی که گفتم هم فقط مال همین حالتی بود که اتفاق افتاد. فرض کنید محمدامین هم میومد تو بازی و یه چیزی می‌گفت که اونم گادکش باشه از دید گاد و چاوش هم پست ابتدای فازش که اشاره داشت، نبود. در این حالت چی می‌شد؟ همه جز چاوش گادکش می‌شدن و بی‌گناها برنده می‌شدن. برنده و بازنده هم از نظر شخص من اهمیتی نداره به اون شکل و برای من که اصلا فرق نداره و مهم نیست کی ببره یا نبره. ولی به عنوان گاد، چیزیُ که اعتقاد دارم، اجرا می‌کنم. مخالف باشید هم حق دارید چون بخشیش می‌تونه "حرف زور" تلقی بشه و مثلا بگید من نوعی از فلان پست‌ها به "علم" یا "ناخودآگاه فرد" نمی‌رسم. جواب اینه که من می‌رسم و کافی هست. وقتی در گادی من بازی می‌کنید یعنی به همه موارد اعتماد دارید. ولی اگه اعتماد ندارید یا دوست ندارید این مسئله رو و اذیت می‌شید چون مرز مشخصی واقعا براش وجود نداره، می‌تونید بازی نکنید. البته فکر نمی‌کنم اینجوری باشه و کلا هدفم اینه در بازی‌های بعدی شرایطی به‌وجود بیاد که بازی به این سمت‌ها نره.
برای منم هیچ فرقی نداره کی گادکش بشه یا نشه. امیر از همه شما ارتباطش با من بیشتره، دور 1 گادکش شد؛ چون بقیه نقششُ فهمیدن.

می‌دونم چیزایی که گفتم سخت‌گیرانه هست کاملا؛ ولی این موارد خط قرمزم در گاد بودن هست و کوتاه نمی‌تونم بیام. در جهت منفعت بازی هم هست. بحث هم نداریم حقیقتا. اصرار نکنید. یا قانع می‌شید یا نمی‌شید. مسلما ترجیح می‌دم که قانع شده باشید؛ ولی اگه نشدید هم ایرادی نداره واقعا و مهم هم نیست برام. تو یه چیزایی نمی‌شه همه رو همراه یا راضی کرد.

بخش آخر هم مورد دخالت‌های گاد و آرا هست که چون خسته هستم مختصر می‌گم. اهمیتش هم البته اندازه بخش‌های دیگه نبود؛ وگرنه بیشتر توضیح می‌دادم.

در مورد دخالت‌ها و اینا، اولا قانون نانوشته هست و خودبه‌خود بلافاصله اعمال می‌شه و اینجوری نیست که ببینم عه فلان شده و بازی داره نامتعادل می‌شه! حالا چه کار کنم؟ یه مقدار فکر کنم و بعد تصمیم بگیرم. نه. فرآیند کاملا خودکار هست. علتش هم اینه که شانس در بازی کاهش پیدا کنه، تیمی با بدشانسی محض و برحسب اتفاقات نبازه و تیمی مفت‌خوری نکنه. طبیعتا در بازی با نقش‌های کم و بدون گادکش هم تقریبا نیاز به هیچ دخالتی نیست. دیدید دیگه میزان دخالت‌ها چقدر بوده در بازی‌های مختلف.

در مورد آرا، سیستمی در اولویت‌ها بهش رسیدیم از سیستم قبلی بهتره به‌نظرم و همچنان جای اصلاح داره. مثلا باید اولویت‌ها رو بگیم قبل ساعت 12 یا حتی قبل 23:30 با تبصره‌ای، بفرستن یا اینکه علنی باشه. یعنی همه اولویت‌ها رو ببینن و بعد هر کسی حق یک بار تغییر داشته باشه. هرچند اگر مثل آدم:دی بازی کنید و دیر تغییر رای ندید، این اتفاقات کمتر می‌افته. می‌فهمم که بعضی جاها لازمه ولی نه زیاد.

در مورد اون فاز خاص که عرفان اعدام نشد هم من دو تا تصمیم می‌تونستم بگیرم: 1. اعدام عرفان و حذف چندین نفر از بازی 2. کاری که دیدید و انجام شد.
اولی قانونی بود، ولی بازی خراب می‌شد و اصلا دور ماندگاری نمی‌شد. چون دلایل موجه بود، ترجیح دادم ارفاق کنم. در نتیجه هم موثر بود. بله. بنابراین تیم برنده این دور که کار سختی هم داشته و قاعدتا باید یک مدال برنده 10 یا حتی 15 امتیازی بگیره برای برد در این دور سخت، مدال 5 امتیازی خواهد گرفت؛ منتهی بازی در اون زمان کاملا در تعادل بود. عرفان می‌شد که بعدا اعدام بشه و هم تقصیر خودتون هست و هم بازی خوب خودش موثره. افرادی که دیر اومدن هم می‌شد که بعدا اعدام بشن و اگه نشدن هم باز ترکیبی از بازی خوب خودشون و اشتباه بقیه بوده. ایراداتی که این نبودن‌ها به‌وجود آورده رو هم درک می‌کنم کاملا و هم در مدال و نمره و ... اعمال خواهد شد هم تحلیل افراد. ولی نهایتا نظرم اینه که این دور اصلا مهم نیست کی برنده شده و نباید بعدا ازش به نام دوری که قاتل‌ها بردن یاد بشه. می‌شه به عنوان یک دور متفاوت و ترسناک و جذاب و اذیت‌کننده و در عین حال لذت‌بخش ازش یاد بشه.

همین. اگه انتقادی مونده که ندیدم، بفرمایید که پاسخ بدم. ولی اگه با این توضیحات در مورد بخش یا بخش‌هایی قانع نشدید، با توضیحات بیشتر هم قانع نخواهید شد؛ پس همینا کافی هست.

تحلیل نفرات و مدال‌ها هم اگه عمر و توانی بود فردا و پس‌فردا و دوشنبه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
این پست در رابطه با تحلیل نفرات هست و طی روزهای شنبه تا دوشنبه نوشته شده. اول خواستم در چند بخش ارسال بشه، ولی بعدا دیدم در یک پست بهتر هست. سعی هم شده که مختصر و مفید باشه و به جز چند نکته، فقط به بازی ِ فرد در این دور (شامل مهم‌ترین بخش‌های بازیش، کارهای درستی که انجام داده و کارهایی که می‌تونسته بهتر انجام بده) بپردازیم. صحبت‌های کلی در مورد عزیزان رو در تحلیل‌های ادوار پیش گفتیم و در این دور هم امیر و سایر دوستان به تفصیل در موردش صحبت کردن؛ بنابراین از حرف‌های تکراری پرهیز شده. ولی اگر کسی بعد خوندنش حس کرد که نیاز به توضیح بیشتری وجود داره، بگه بهم که شخصی یا در گروه بیشتر توضیح بدم.

پیش‌نوشت: قبل از تحلیل نفرات، یه بخشی از تصمیمات گاد و گادشناسی مونده بود، که ترجیح دادم در همین پست راجع‌بهش حرف بزنم.

1. بنده به عنوان گاد کاملا آگاه هستم که وقتی می‌گم گادشناسی نکنید یا از فلان تصمیم گاد برداشت نقشی/بالانسی نکنید یا از فلان جمله که گاد در تاپیک گفته، برداشت راه‌نمایی و ... نکنید، خودم متوجه هستم که بعضیا اصلا گوش نمی‌دن، عده‌ای در ظاهر می‌گن باشه ولی گوشع ذهن‌شون همیشه هست که گاد فلان کارُ کرد، پس احتمالا فلانی بی‌گناه/گناه‌کار هست و تعداد معدودی از افراد هم واقعا هیچ برداشتی نمی‌کنن. هدف اینه که اولا این مسائل وارد خود بازی نشه، ثانیا از خیلیاش اون برداشت ظاهری که ممکنه بشه، غلط هست و نمی‌شه توضیح بیشتری هم داد. کاملا هم می‌دونم که کار سختی هستن توجه نکردن به این مسائل و مشکل دو سه نفر هم نیست. تقریبا همه دنبال راه در رو هستن.:دی منتها خودتون ضرر می‌کنید. قصد پند دادن هم ندارم واقعا، ولی تو زندگی هم حتما متوجه شدید که ندیدن و توجه نکردن و قضاوت روی ظاهر بعضی چیزا بهتر هست و درست اینه که با حقایقی که نزد خودت داری پیش بری.

2. کاملا درسته که گاد سعی می‌کنه کمی بیشتر هوای بی‌گناها رو داشته باشه، چون هیچ اطلاعی ندارن، همدیگه رو نمی‌شناسن، ممکنه بدون اشتباه هم از تعادل ضربه ببینن و کلا بی‌گناهن دیگه. گاد دلش می‌سوزه.:دی منتهی این "هوای بی‌گناه داشتن" وقتی هست که موجب ضرر بقیه نشه. خودتون هم مشاهده کردید دیگه که وقتی بی‌گناه یا گناه‌کار بودید، چجوری راه‌نمایی شدید و تا جایی که یادم می‌آد راه‌نمایی ِ انجام شده به عنوان فردی بیرون از بازی و بدون اطلاع بوده و ضربه‌ای به تیم دیگری نزده. هرچند موارد معدودی بوده که فردی یا زیرآبی رفته یا به هر صورتی خواسته از قانون سوءاستفاده بکنه و با این راه‌نمایی‌ها ادب شده.:دی منتهی آخرین‌ش تو فروم یووه بوده و در این سایت یا سایت قبلی که پاک شد هم اگر چنین چیزی بوده، الآن یادم نیست.

در کل هم بنده در این سایت 6 دور گاد بودم: دور اول مافیا برده، تقریبا نزدیک. دور پنجم بی‌گناها بردن، بسیار نزدیک و کاملا می‌تونستن نبرن. هرچند بهترین تیم بودن. دور ششم فرقه برده؛ دور هشتم اگر هم قاتل یا مافیا را برنده ندانیم، بی‌گناها نبردن به درستی. این دور هم که مشاهده کردید خودتون. پس با اینکه بی‌گناها در تقریبا تمام ادوار با کمی دقت می‌تونستن ببرن، تنها دوری که بدون حرف و حدیث و قاطع بردن، دور دهم هست. در 3 دور آرش که نردیک هم بوده گویا، 2 دور بی‌گناها بردن و در دو دور امیر هم یک دور که بی‌گناها قاطع بردن و یک دور هم عملا بین بی‌گناها و فرعی‌ها بوده و بی‌گناها می‌تونستن ببرن و اگه اشتباه نکنم در هیچ‌کدوم از اون 5 دور کار برای بی‌گناها به‌شدت سخت نشده و اگر هم نبردن، تا اواخر بازی شانس زیادی داشتن.
هدف از این دو بند چی بود؟ شاید وقتش رسیده باشه که قبول بکنیم پویا، گاد بی‌گناهان نیست.:دی گاد همه هست. البته ممکنه تصمیماتی بگیره که ناخواسته گروهی متضرر بشن.
چون این تفکر تقریبا همیشه بوده، خصوصا در قیاس با سید:دی (امیر مهربون‌تر هست گویا) و متین؛ که پویا گاد بی‌گناها هست ولی این دو عزیز خیر. که اینجوری نیست. البته بی‌وجدان‌بازی هم درنیارید که با اشاره با ادواری مثل این دور یا دور 6 یا مرض گاد در سیدبندی دور 1، بگین پویا گاد گناه‌کارا هست.:))

خب. بریم سراغ اصل مطلب، وگرنه می‌دونم از خوندن مطالبی مشابه مطلب بالا چقدر لذت می‌برید و دوست دارید طولانی‌تر باشه.=)) ولی بسه همینا.:دی
برای هر شخص هم یک جمله/دیالوگ کلیدی آورده شده که لزوما مهم‌ترین بخش بازیش نیست و حتما موارد مهم‌تر یا همین اندازه مهم در بازیش بوده؛ منتهی بخشی از بازیش هست که به‌نظر گاد و روباه، می‌شه تا حد زیادی به عنوان خلاصه بازیش در نظر گرفت و از اون، به خیلی چیزای دیگه رسید.


مافیا

در کل تیم خوبی بودن که عالی شروع کردن، ولی خوب تموم نکردن. و علی‌رغم اهداف عالی در شب، نتونستن از همه ظرفیت افرادشون استفاده کنن، وگرنه برنده می‌شدن.

آرش (پدرخوانده):
فکر کنم بعد مدت‌ها، اولین تجربه‌ش در این نقش بود؛ وگرنه مافیا زیاد بوده.:دی اگر بخوایم این دورُ مقایسه کنیم با دوری که جادوگر بود، به دو نکته می‌رسیم: 1. اون دور از معدود ادواری بود که آرش خیلی کنترل شده بازی کرد و اینجوری بود که "حتما نمی‌خواد کار خاصی بکنه" و موفق هم بود. به وقتش هم می‌تونست کار خاصی انجام بده یا نده ولی از موضع قدرت. این دور این‌گونه نبود و انگار من از بیرون یه فشاری روش می‌دیدم که " من باید یه کاری بکنم الآن" یا چنین چیزی. 2. عدم تمرکز و شاید عدم اعتماد به نفسی که در این دور بود، ولی در اون دور نبود. در مقابل اینا، آرش نقش خودشُ مثل دور 1 یا خیلی از ادواری که گناه‌کار بوده و در این سایت نیست، در پیچیده‌تر شدن بازی ایفا کرد. و این مسئله هم اگه صدرا به بازی ادامه می‌داد، نتیجه‌بخش بود. در واقع بازیش از عدم هماهنگی مافیا کامل در فاز روز هم ضربه دید. ایراد مربوط به شازده رو باید زودتر و بهتر جمع می‌کرد و در فاز آخر دفاع بهتری می‌داشت؛ شایدم چون لباس داشت خیالش راحت بود.:دی

مورد بعدی هم اینه که بحث‌های زیادی داشت با افرادی که هم توانمند بودن هم بازی‌شون تو اوج بود و مسلما همین باعث می‌شه کار آدم سخت بشه. بعیده بازیکنی گناه‌کار باشه و در موضع ضعف هم قرار بگیره و از بحث 1 در مقابل 3 یا 4 در بره، هرچقدر هم از یه جایی به بعد خوب بازی بکنه. ولی مجموعا تاثیر خودشُ گذاشت و از حداقل استانداردی که براش متصور هستم، پایین‌تر نیومد؛ وگرنه همه می‌دونن سطح تواناییش چقدر هست و نیاز به توضیح نیست. آرایی که داد هم، خود آرا خوب بودن ولی لحن و نوع آرا نه.

در گروه و ایده دادن و اهداف شب و ... هم کاملا فعال بود مثل همیشه و احاطه خوبی به بازی داشت.
نمره هم شب از 3 بهش 2.75 می‌دم و روز هم 5.25 از 7. مجموعا 8 از 10.

دیالوگ کلیدی:

"حقیقتا به نظرم قشنگ بوی دسیسه می‌آد که ال امین لباس مافیا داره و بعدش هم می‌آن روی من خیلی راحت، بعد اعدامم هم می‌گن لباس بوده. منم این وسط نمی‌دونم چیکار کنم حقیقتا :)) ولی خواهشا با ذهن باز بازی کنید."
گاد: راست می‌گه دیگه. با ذهن باز بازی کنید.:))


صدرا (خیاط):
صدرا خب از دید من عملا بازی نکرد و سخته اظهارنظر یا نمره دادن. صرفا می‌تونم بگم که پتانسیل بالایی داره و اگر کامل حضور می‌داشت یا همین حضور مختصرش، ثابت و ادامه‌دار بود، می‌تونست تا اواخر بازی بره و مافیا هم برنده بشه. قدرت مظلوم‌نمایی خوبی داره و معمولا تشخیص بازیش سخته و حس بدی هم منتقل نمی‌کنه؛ منتهی به شرط حضور خوب و مدیریت بازی و این‌که بدونه حداقل موضع خودش در مورد بقیه چی هست. موضع بقیه در مورد هم، پیشکش. به هر صورت منم منتظر اون دوری هستم که کامل بازی بکنه؛ مطمئن هم هستم که بسیار خوب یا عالی خواهد بود.

در گروه هم فعالیت خوبی داشت، در حواشی البته.:دی آرایی که داد هم متوسط بود، ولی گناه‌کارانه نبود.
نمره هم شب بهش 2.5 از 3 می‌دم و روز هم 4 از 7. مجموعا 6.5 از 10.

دیالوگ کلیدی:

"شما به رای من نیاز دارید. واقعا پشمام‌ داره از بازیکنایی که فکر میکردم واسه خودشون اسطوره این تو بازی داره میریزه. نمیشه که همتون گناهکار باشید لعنتیا وگرنه حدقل یه نفرتونم که شده به خودش میومد و تشخیص میداد که با این مقدار حضور تو بازی اگه گناهکار بودم حدقل این فازای آخرم رو بیشتر تو بازی میبودم و واسه بردم تلاش میکردم. انتخاب با خودتونه، کاری داشتین تلگرام تکست بدین. : ))"
گاد: پتانسیل مافیاباز بودن و بی‌شرفی و بازی سوسکی، از همین جمله می‌زنه بیرون.:دی


یاسین (تروریست):
یاسین خب یکی از خاص‌ترین بازیکن‌ها در مافیاست؛ هم به دلیل قدرت تشخیصش و هم به دلیل سخت بودن اعدامش. به دلایلی مختلفی از جمله مصدومیت و امر خیر:دی نتونست حضور فعالی در حد اکثر ادوار قبلی داشته باشه، ولی با این حال هم مجموعا بازی خوبی ارائه داد و هم موثر بود. ایرادی که می‌شه ازش گرفت اینه که یهویی تغییر مسیر داد و سوار بر حسش شد. در نتیجه به‌نظر مصنوعی رسید این حرکتش. وگرنه با دور قبلش اگر قیاس بشه، این دور هم ایده‌های بهتری زد هم بهتر پست داد؛ منتهی چون تمرکزش کمتر بود، ایده‌ها خوب پیاده نشدن. وگرنه کلا اعدام نمی‌شد که هیچ سفید هم می‌شد. الآن که فکر می‌کنم شاید می‌تونست بعد از اعدام آرش، نقش یه بی‌گناه خسته از شرایط سخت:دی رو بازی بکنه؛ یا تا آخر بره یا اینکه مافیا در اواخر بازی از ظرفیت نقشش استفاده کنه. منتهی خب مافیا شده بود 3 نفری که 1 نفرشون هم بازی نمی‌کرد عملا و کارشون سخت شد. درواقع مشکل مافیا همین استفاده نکردن کامل از ظرفیت‌ها بود این دور. وگرنه خوب بودن.

حدساش عجیب و غریب خوب بود این دور. یعنی حتی من که می‌دونستم چقدر در این زمینه تواناست و مدال هم زدم به نامش، باز از شدت سرعت و قاطعیت فهمیدنش تعجب کردم. از اواسط بازی تقریبا همه رو فهمیده بود.:دی فکر کنم اگه یاسین کارآگاه باشه با تیر نامحدود و ضد ضربه، بی‌گناها بازی 3 به 10 هم می‌تونن ببرن.=))
ایده آخرش هم خوب بود به نظرم. منتهی خیلی زیادی صادقانه بود.:دی شاید اگه بهتر اجرا می‌شد می‌بردن. هرچند واقعا اینجا رو نمی‌دونم بهتر اجرا شدن یعنی چی. امیر شاید بدونه.:دی
آرایی هم که داد خیلی خوب بود. احسنت.

در گروه هم که عالی بود و دمش گرم. امیدوارم بازم بازی کنه؛ ولی حتی اگه به عنوان بازیکن هم نخواد بیاد، یه کارآگاه فرعی براش می‌نویسم.:دی
نمره هم شب به خاطر حدساش از بقیه بیشتر می‌دم و 3 از 3. روز هم 5.5 از 7 و مجموعا 8.5 از 10.

دیالوگ کلیدی:

"واقعا اینجای بازی دیگه تحلیل و اینا نمیخواد حیف که نمیشه کلا صلح شه همه ببرن ولی خب مافیا و قاتل ببرن ایشالا دیگه :دی
خب الان وقتشه اول از مهدی شروع کنیم و اولین بی گناه رو بندازیم بیرون ،من خودم رای اعدام به مهدی میدم و شروع میکنم ، بعد گناهکاران عزیز بیان ، فرقه هم اگر دوست داشت تشریف بیاره خوشحال میشیم :دی"

گاد: صدرا قربون صداقتت بره، مرد.:))


محمدحسین (دکتر لکتر):
پناه بر خدا از این میزان سیاست و این همه کثافت‌کاری و بی‌رحمی! خود مس میکلسن (دکتر لکتر در سریال هنیبال) این بازیُ ببینه، در می‌ره.=)) کی بود می‌گفت ممکنه گناه‌کار نتونی بازی کنی با این روحیه مهربون و لطیف‌ت؟:))
شوخی.:دی
یکی از بهترین بازی‌های گناه‌کاری ادوار اخیر بود به‌نظرم و اگه تا آخر با همین قدرت ادامه پیدا می‌کرد، از بهترین‌های تمام ادوار می‌شد. از شروعش تا فازی که چاوش داشت اعدام می‌شد، که بی‌نقص بود واقعا و هیچ گناه‌کاری از شروع تا وسط بازی بهتر از این یادم نمی‌آد. سقف بود در واقع. چند نفر دیگه هم هستن در سقف البته.:دی بسیار بسیار تاثیرگذار بود در بازی و با اینکه دید کاملا منفی علیه‌ش وجود داشت، اصلا خودش تحت تاثیر قرار نگرفت تا اونجا. از این نظر هست که می‌گم بهترین. خیلی سخته با اون پیش‌فرض مقابله کنی و کار خودتُ هم بکنی. خیلی کار بزرگی کرد خصوصا در تحت فشار قرار دادن چاوش ِ بی‌گناه. و از این نظر فقط با امیر قابل مقایسه هست. درسته که حمایت امین و تنی چند:دی از گناه‌کاران رو هم داشت در این مسئله، ولی بازم کار سخت و بزرگی بود. و حقیقتا فکر نمی‌کردم در ابتدا که بتونه انجامش بده. حتی می‌تونم یه برتری ریز هم در قیاس با اکثر بازیکنا براش قائل بشم که اگه چاوش بی‌گناه هم اعدام می‌شد تا یه جایی از بازی حداقل می‌تونست در بره که اینم کار بزرگی هست، خصوصا با اون پیش‌فرض. منتهی تفاوت مهمی که بازیش با بازی امیر ِ تروریست داره اینه که اونجا امیر از اول تا آخر عالی بود. اینجا و به دلایلی که همه‌شُ هم از داخل بازی نمی‌بینم، به مرور انگیزه‌ش کم شد محمدحسین و بازیش افت کرد. البته همون بازی ِ افت کرده هم از حد خیلی خوب پایین‌تر نیومد و نهایتا مغلوب همون پیش‌فرض شد. تنها ایرادی که بهش می‌گیرم اینه که مغلوب ِ پیش‌فرض بازی نشد؛ مغلوب پیش‌فرضی شد که در ذهن خودش بود. و اینکه آرایی که داد با اینکه اصلا بد نبود، ولی کاملا متفاوت با آرای محمدحسین بی‌گناه بود. این هم ضعف هست که به زودی رفع خواهد شد.:دی و هم قدرت هست که با اون آرا باز نتونستن کاریش بکنن. من که بودم، اعدام بودم حقیقتا.:))

در مجموع خیلی عالی بود با اینکه ظرفیت‌ش از هم بیشتره. در گروه هم بسیار دقیق و دلسوزانه عمل کرد. بابا دو تا بزن تو سر صدرا بیاد چهارتا پست بده دیگه.:))
یه وجه دیگه که بازی محمدحسین داشت و مثلا در همون پستی که دیالوگ کلیدی ازش اومده بهترینش بود، توضیحات کلی و دقیق در رابطه با بازی مافیا و راه‌های تشخیص هست. این یکی از وجوه متمایز بازیش با بقیه در این دور بود.

نمره هم شب 2.75 بهش می‌دم و روز 6.5 از 7. مجموعا 9.25. مرسی.

دیالوگ کلیدی:

"حتی اگر از من چنین ذهنیتی در بازی دیدید حتماً ازم ایراد بگیرید و پیگیر پاسخ باشید. در مرحله ی بعدی تازه سعی کنید از نحوه ی انتخاب کلمات هر فرد و شناختی که ازش دارید کمک بگیرید. الان هم روی صحبتم با همه بود و این قسمت رو جدای از بازی و پست های قبلی و بعدی من در نظر بگیرید. اگر این نوشته بهتون حس خوب داده غلط میکنید داخل بازی ای که هنوز پتانسیل 8 گناهکار داره صرفاً با یک نوشته حس خوب میگیرید :دی اگر حس بد داده اشکالی نداره چون داخل این بالانس به هیچکس نباید اطمینان کنید."
گاد: موافقم. غلط می‌کنن اعتماد کنن.=))


فرقه


در کل تیم بدشانسی بودن که زودتر از بقیه داشتن از دور خارج می‌شدن، ولی عالی مقاومت کردن و با تلاش و دقت بیشتر شانس برد هم داشتن.

عرفان (جادوگر):
عرفان خب انتظارات ازش زیاد هست و این بازی یکی از بهترین بازیاش نیست؛ ولی به نظرم هم مجموعا قابل دفاع هست هم قابل تقدیر؛ خصوصا اینکه گفتم به میزانی که شایسته‌ش بود، ازش تقدیر نشد. استراتژیش به نظرم خوب بود، ولی کامل نبود. تو مافیا باید اعصاب پولادین داشته باشی، وگرنه بازیت ناقص می‌شه. در واقع نقشی مثل جادوگر در این دور باید فرض بکنه که ممکنه تا فاز 2 هم مافیا نفوذیُ بزنه هم کاراگاه جنگیر و خودش تک بمونه. و با بدترین احتمال روبرو بشه در ذهنش. و بعد بیاد جلو. بقیه نقش‌ها هم همین هست البته. عرفان در این بازی، استراتژیش به وضوح تحت تاثیر کشته‌شدن نفوذی قرار گرفت. یعنی چی؟ یعنی اگر محمد جذب می‌شد و عضوی از فرقه می‌بود، عرفان خیلی بهتر و مقتدرتر بازی می‌کرد. بعدش انگار گفت گور پدر بازی. هرچی شد شد. که نتیجه‌ش هم مشخصه و شانس آورد اون فاز که اعدام نشد. این تاثیرها طبیعیه ها. ولی غلطه. لامصب تو بازی خودتُ بکن! سوال اتفاقاتی که افتاده و سوای اتهاماتی که بهت می‌زنن. فرض کن اصلا افراد مقابل که حرفتُ نمی‌فهمن گناه‌کارن یا دارن اشتباه می‌کنن. دلیلی نداره که همه چیز تمیز پیش بره. ضمن اینکه کسی که خودشُ خودخواسته می‌اندازه وسط بازی، باید برای بدترین حالات و بدترین فشارها برنامه داشته باشه. از ادوار اول تا آخر هم همیشه کسی که وسط بوده اینجوری، سیبل شده. اکثرا یا اعدام شدن یا شب مردن و تعداد کمی سفید شدن. پس کار خیلی سختیه و باید براش برنامه ویژه داشت. کلا هم ناامید بودن که خیلی بده. فشار بیخود هم می‌ذاری رو خودت. نذار عزیزم. اذیت می‌شی.

بعدش ولی عرفان وارد فاز دیگری شد و با اینکه در بازی هم خیلی سفید نبود، نزدیک اعدام نشد. این فوق‌العاده‌ست و اول قدرت بازی خودش هست و بعد ضعف بقیه یا احیانا گناه‌کارانه شدن بازی. چون نمونه مشابهش برای افرادی که گناه‌کار بودن خیلی کم هست در ادوار مختلف. اگه راحت بودن خیلیا انجام می‌دادن. در ادوار اخیر در این سایت یا ادوار مهم قبلیش که دو سه مورد نهایتا یادم می‌آد. و با اینکه بعد اعدامش زیاد بازی نکرد، ولی ذهن‌ها رو خیلی خوب مدیریت کرد به نظرم خصوصا روی قضیه تروریست. و البته در اعدام‌ها هم با فری بسیار موثر بودن که جای تقدیر ویژه داره. اگه فری تهش بهتر ادامه می‌داد، موثرتر هم می‌بودن.:دی ته بازی هم اگه حالت عادی بود، تو 4 نفر می‌تونست بره. در کل بازی متفاوتی بود که خوب شروع شد و خیلی خوب تموم شد؛ ولی یک فاز بد اون وسط داشت که باید بهتر مدیریت می‌شد. مریض هم شد وسط کار بنده خدا. خسته هم نباشه. آراش هم عالی بود. آفرین.

شب که واقعا بدشانس بودن و صرفا چون به‌نظرم صدرا رو می‌تونستن زودتر بزنن، 2.75 از 3 می‌دم بهش. روز هم 5.75 از 7 و مجموعا 8.5.


دیالوگ کلیدی:
"من اين دفاعو ندادم تا تو بازي بمونم در مورد نقشمم هر چي فك ميكنين بكنين اره تروريست و جوكرم افتادم وسط و پليس و كاراگاهم ك پشمن نميان زارت روز اول دوم بپرسن منو نفلم كنن. خلاصه قانع كنين خودتونو ."
گاد: زرنگی خوبی بود.:دی


فری (جنگیر):
شروع و ادامه فری تا اواسط بازی که کم‌نقص بود و نه تنها بهترین بازیش، بلکه یکی از بهترین بازی‌های سایت. هم مقتدر بود و تو اکثرا بحثا دست بالا رو داشت؛ هم خیلی مختصر و مفید و دقیق و جویای حقیقت و البته بی‌گناه به‌نظر می‌رسید. هجمه‌هایی هم که اوایل بازی علیهش ایجاد شد به بازیش ربط نداشت از دید من. همون هجمه‌ها علیه چاوش یا مهسا یا ترسا یا بقیه بی‌گناها هم ایجاد شده بود. مواجهه‌ش با آرش نقطه عطف بازیش بود. نه تنها از نظر استدلال، بلکه اینکه سریع هم تصمیم نگرفت و کاملا بی‌گناهانه بود رفتارش. کلاس درس بود به نظرم بازیش از این وجه. بازیش هم از جایی خراب شد که در رای دادن اشتباه کرد. و اینکه کلا در اون فاز سمت محمدامین رفت، استراتژی درستی نبود. می‌تونست اول موضعش در بازیُ تثبیت کنه و بعد. البته حرکتش گناه‌کارانه نبود، ولی وقتی اینُ بذاریم کنار اولویت ندادنش به صدرا و مافیا نبودن محمدامین، تقریبا مشخص بود که سیبل می‌شه. از اونجا به بعد هم کاریش نمی‌شد کرد. در واقع کل بازی عالیش، تحت تاثیر یک تصمیم و در نتیجه استراتژی اشتباه قرار گرفت؛ وگرنه میزان باورپذیریش از اینکه بی‌گناهه، واقعا زیاد بود. آفرین.

امیدوارم در بازی‌های آینده فری بتونه تمرکزشُ تا انتها حفظ بکنه، در این صورت یکی از بهترین بازی‌های مافیا شکل خواهد گرفت. فری یکی از بازیکنایی هست که تشخیص دادن بی‌گناهی یا گناه‌کاریش سخته و اگه خودش سوتی نده و اشتباه نکنه، واقعا سخته اعدامش. دافعه خوبی داره به‌نظرم و قدرت جهت دادن به بازیش هم خوبه؛ اعتمادبه‌نفسش باید بیشتر بشه البته. و کلا در 90 درصد موارد هم می‌دونه چه زمانی سمت چه بازیکنی باید بره یا نره و خب مشکل همون ده درصد هست.:دی
آرای بسیار خوبی داد در بازی جز مورد آخر و خب ترکیب خیلی خوبی رو با عرفان ساخته بودن که اگر اشتباه اول عرفان و آخر خودش نبود، نتیجه عوض می‌شد. البته مافیا همین اما و اگر ها هست همیشه. صرفا می‌شه با تلاش و دقت و تمرکز، شانس موفقیتُ افزایش داد.

نمره هم شب 2.5 می‌دم بهش از 3 و روز هم 6.25 از 7. مجموعا 8.75 از 10. بسیار خوب.


دیالوگ کلیدی:
به جای دیالوگ، از بررسی پست‌های آرش و تحلیل‌شون در بازی قبلی، به عنوان حرکت کلیدی یاد می‌شه.
گاد: آفرین!



محمد (نفوذی):
نفوذی نقش بسیار سختی هست و برای همین هم به محمد داده شد. بنده‌خدا بعد از مدت‌ها می‌خواست بازی کنه که توسط کاراگاه زده شد. توضیحات کافی هم در این زمینه داده شده دیگه و اضافه‌گویی نمی‌کنم.
حضور محمد در گروه بسیار موثر و پررنگ و روحیه‌بخش بود و جای تقدیر داره. درود بر تو. امیدوارم ادوار بعدی حضور کاملیُ ازت شاهد باشیم.
نمره هم نمی‌دونم به چی بدم؛ ولی خوب بود حضورش.:دی

دیالوگ کلیدی:

"باید اول تعیین کرد چند نقش منفی در بازی داریم که میتونن اقدام به قتل بی گناهان داشته باشن؟ با نقش هایی که خوندم: پدرخوانده، تروریست با خودکشی کردن، نفوذی(ها) با حدس جادوگر و پیوستن به فرقه، سم شناس و قاتل در دو شب متوالی. "
گاد: :دی

قاتل‌ها

در کل تیم بسیار خوب و هماهنگی بودن، بدون اینکه در بازی چنین به‌نظر برسه. منهای شروع بازی که نبودن، تقریبا بی‌نقص کار کردن و تونستن تمام هجمه‌های درست یا نادرستی که علیه‌شون وجود داشت مغلوب کنن و با شایستگی کامل پیروز شدن از دید من. آفرین.
ترکیب خوبی هم دارن. ممکنه در ادوار آینده هم استفاده بشه.:دی برداشت بالانسی هم نکنید به قول پویا.=))



امین (سم‌شناس):
از دید من در بازی سخت‌ترین کارُ امین داشت؛ و باتوجه عملکرد فوق‌العاده‌ش در دور قبلی، واقعا دلیلی نداشت دیگه این دور هم بی‌گناه باشه، حتی اگه گاد بگه گادشناسی نکنید و نقشا قرعه‌کشی شده.=)) مهم‌ترین چیزی که می‌خواستم بفهمم این بود که چجوری می‌خواد با این مسئله روبرو بشه. شروع خوبی داشت در بازی و باکیفیت‌ترین پست‌ها رو در روزهای ابتدایی می‌داد به‌نظرم. بعد که یه وقفه‌ای افتاد در بازیش، اون کیفیت کاهش پیدا کرد، اما همچنان در اوج بود به‌نظرم. در مقابل هیچ بازیکنی هم کم نیاورد. اما بعد که چاوش اعدام نشد، یه افت شدیدی داشت بازیش و از سوی تمام تیم‌ها مورد حمله قرار گرفت؛ مقاومت‌ش در ساعات پایانی فاز اما ستودنی بود و بسیار دقیق و متمرکز بازی کرد و نتیجه‌شُ هم گرفت (البته اینجا باید از بازی عالی محمدامین یاد بشه). با تقریب خوبی می‌تونم بگم هر بازیکنی با اون پیش‌فرض در اون فاز اعدام می‌شد و شخصا تعجب کردم از تغییر رای ترسا یا فری. نه اینکه چرا عوض کردن یا نباید عوض می‌کردن. نه اصلا. اتفاقا شاید برعکس، یعنی باید عوض می‌کردن.:دی منتهی این مسئله یک بازی ِ 10 از 10 در انتهای اون فاز از هر دو قاتل می‌خواست که در اون شرایط سخت بود اجراش. در ادامه بازی هم با اینکه آرای بازیکنایی مثل مهدی و چاوشُ داشت و آرای بقیه تیما رو هم می‌تونست داشته باشه، مقتدرانه عمل کرد و به‌نظرم زور ِ بازی بهش نرسید (اینجا هم مجددا باید از نقش محمدامین یاد بشه).

در بحث‌ها و اعدام‌ها بسیار موثر بود و از نظر من هیچ جایی مغلوب نشد؛ ولی نقاطی حتما بوده که می‌تونست بهتر کار بکنه. کمتر گناه‌کاری یادم می‌آد که در فازی که کاملا در آستانه اعدام هست، نبض بازی دستش باشه همچنان، خصوصا که خیمه سنگین مهدی هم روش باشه. از این نظر هم کنترل بسیار خوبی داشت و جای تحسین داره. ولی خب در مقایسه با دور قبل (که با فاصله بهترین بازیش هست از دید من) کمتر متمرکز بود، بیشتر کم‌دقتی می‌کرد، کم‌حوصله‌تر بود و البته اصلا در راستای اسم مدالش که جستجوگر حقیقت هست بازی نکرد. این تنها ایرادی هست که به صورت جدی بهش وارد می‌دونم؛ درواقع اگر پیش‌فرض‌ها هم ضد تو هست، تو باید با بازی خودت در راستای تغییر اونا عمل بکنی، خصوصا وقتی که تواناییشُ هم داری. نه اینکه به قول خودش:دی پیش‌فرض‌ها رو به کتف چپت بگیری و بگی اینا که زورشون نمی‌رسه، پس هر کاری دوست داشتم باهاشون تو بازی بکنم.:دی یه جاهایی هرچقدر هم عالی باشی، بازی دیگه از دستت در می‌ره و به همون پیش‌فرض‌ها یا تک جملاتی که از ناخودآگاه گناه‌کارانه اومده، می‌رسه. و همیشه نمیشه در رفت.
آرای خوبی داد، ولی با بی‌گناهیش متفاوت بود این نوع رای دادن. گروه خوب و مختصرومفیدی هم داشتن و اهداف عمدتا با امین بود. اون سم‌شناس اعلام شدن مهسا هم به‌نظرم بهتر که نزدن. هم نمره کم می‌کردم و هم شاید با همون می‌باختن.:دی

نمره هم شب 2 از 2 برای استراتژی خوب‌شون و روز هم 7 از 8 به خاطر همون فاز و نکته‌ای که گفتم. مجموعا 9 از 10. عالی.

دیالوگ کلیدی:

"این از چاوش. اگر الان شعور امروز بازی هنوز بر این عقیده‌ست که چاوش بی‌گناهه، خب هست لابد. من گناهکارم پس. :))"
گاد: تا حالا این‌قدر پررو ندیده بودمت.:دی این از چاوش؟:))


محمدامین (روان‌پریش):
محمدامین، عملکردش در ادوار قبلی و نوع و میزان دایورت کردنش در به مسائل مهم باعث شد برای اولین بار در تحلیل گاد در دور قبلی، چیزاییُ بگم که بهشون اعتقاد ندارم. منتهی به‌نظرم چنین شوکی لازم بود و لحنم هم کنترل‌شده بود چون از نزدیک ندیدمش. وگرنه خیلی بدتر می‌گفتم.:)) جدی هم نوشتم که کسی برداشت شوخی نکنه و چندین نفر هم که گفتن تند رفتی و اینا، گفتم همینه که هست و به شما ربطی نداره. درست گفتم و حتی کم گفتم. حرف نباشه.=)) خودش هم دیدم که ناراحت شد، منتهی اون میزان ناراحتی که باید رو بنده مشاهده نکردم و به همین علت ادامه دادم و جمله معروف روباهُ گفتم که "ما، واقعیتا رو می‌گیم." حالا نگو که دوستمون خیلی هم ناراحت شده ولی عنوان نکرده و علی‌رغم برون‌گرا بودنش، درون‌گرایی عمیقی هم داره.:دی به هر حال. بگذریم. اون تحلیل به کل بیخود بود و هدف هم همینی بود که این دور دیدید؛ مطمئن هم بودم که عالی باز خواهد گشت، حالا لزوما نه به این شدت.:)) و البته با هر نمایشی در این دور، من همین حرفا رو می‌زدم؛ چون واضحه که در مورد بازیکنی که از دور اولش در این سایت تقریبا همیشه یکی از بهترین نقشا رو گرفته، چنین نظری ندارم. درواقع وقتی بقیه نمی‌شناختنش ما می‌ذاشتیمش رئیس مافیا.:دی استیکر روباه پشت پیشخوان. این مال تحلیل قبل و اون مسائل.:دی

در مورد این دور، شروعش که نبود بد بود مثل همیشه، ولی! یک ولی بزرگ داره اینجا.:دی ولی پست اولش در برگشت مجدد به قدری خوب و درست بود که هجمه‌ها ازش کنار زد. خیلی هم وقت گذاشت برای اون پست. درسته که منم در لحن و بعضی جملات کمک کردم و امین هم پیشنهادهایی داد، ولی اصل پست که قرار بود حس خوبی بده، کاملا مال خودش بود؛ چون اگر این‌چنین نبود، مسلما در ادامه لو می‌رفت. وگرنه این کمک‌ها تقریبا برای همه هست، اگر بخوان. و بعدش موضعشُ به مرور محکم کرد و بیشترین نقشُ در اعدامی‌ها داشت، بدون اینکه به چشم بیاد. این خیلی هنر هست واقعا. خصوصا الآن که دیگه همه گرگ هستن. کار خیلی خیلی سختیه که محمدامین تونست انجامش بده. از زاویه‌ای که من و گاد و روباه داشتیم بازیُ می‌دیدم، خلفیُ محمدامین باعث شد اعدام بشه. بازی این مسئله رو به درستی به نام مهدی نزد و هجمه نیومد سمتش، ولی سمت خود محمدامین هم نیومد. این بی‌شرفی خیلی خاصی لازم داره واقعا. آرش هم برای اینکه توجه‌ها بهش برای رای جلب بشه، به نظرم رای چاوش کافی نبود و رای محمدامین بود که شروع تغییر بازیُ زد و بقیه گناه‌کارا/بی‌گناه هم اومدن. در اعدام مافیا ها و فری هم نقشش برجسته بود. برای یاسین هم یه پست از قبل آماده کرده بود که مهدی کارشُ راحت کرد. اوج کارش به‌نظرم این بود که در کنار این دیده نشدن‌ها، خودشم سفید کرد تا حد زیادی؛ خصوصا تو حرکتش در رابطه با رضا. استدلال‌های بسیار تمیز و بی‌گناهانه‌ای هم آورد برای اولین مرتبه.:دی چون قبل این دور من نوع استدلال‌هاش در برخی مواقعُ کثافت‌کاری می‌دونستم. این دور ولی چنین چیزی نبود.

بازیش که قطعا بهترین بازیش بود و اگه عدم حضورش در ابتدای بازیُ حساب نکنم، در کنار بهترین گناه‌کاری‌های کل مافیا می‌تونم بذارمش. هرچند با همین هم از دید من فاصله‌ای نداره و وقتی وارد بازی شد، به حد کافی حضور داشت که بخواد بهش گیر داده بشه. اصلا شلخته نبود و در زمان مناسب در مکان مناسب حضور داشت. بی‌گناهیش هم در ذهن من در همین سطح هست، صرفا باید روی ورودها و یه نکاتی از بازیش که به خودش گفتم، کار بکنه؛ بسیار تیز هست و توانایی تغییر بازیُ همیشه داره. ادوار بعدی هم منتظر چنین نمایش‌هایی هستیم. زیاد تعریف کردم بسته دیگه.:دی
آرا که گفتم. تو گروه هم بد نبود.:))

نمره هم شب 1.75 از 2 و روز 8 از 8. مجموعا 9.75 از 10. حقیقتا عمدا 10 ندادم که پررو نشه، وگرنه شب اشتباهی نداشتن و امین نمره کامل گرفت.:)) درود فراوان بر دوست چموش و خوبم.:دی ولی حقته مدال ندیم بهت به پاس اذیت‌های ادوار اخیر.:)) البته نه. چرا مدال. داستان در خدمتت هستیم. انتقام‌ها رو اونجا می‌گیریم از طرف همه.=))


دیالوگ کلیدی:
"
خب الان دلیل اصلی رایم به رضا رو می گم. من چون رضا رو مافیا می دیدم با خودم به این فکر کردم که الان این آپشن رو دارم که رضا رو دو رایه کنم و در نتیجه مافیا بترسه و ببینم که فعالیت یه سری افراد که احتمالا یار هاش باشن یا حداقل خودش بیشتر بشه تا نجاتش بدن. اما نه تنها خودش نیومد و کسی جز محمدحسین (که اونم فاصله پستش با من خیلی کم بوده و ممکنه حتی رای من رو ندیده باشه) کسی تلاش برای پوش کردن من نکرد. و حتی مهدی با شکم سیر ترین رای ممکن به رضا رای دا. الان که این رو امتحان کردم و کسی اونجوری که فکر می کردم واکنش نداشت، احتمال مافیا بودن رضا برام پایین میاد."
گاد: زیادی دیگه تو نقش فرو بردی بنده مکار و پفیوزم.:دی


بی‌گناهان

در کل تیم نبودن بر خلاف دور قبلی؛ اما خب بازی فرد به فرد شون خوب بود به نظرم و صرفا در برابر هم تصمیمات درستی نگرفتن که یک دلیلش نداشتن علم غیب هست. ضمن اینکه گناه‌کارا هم عالی بودن این دور و بازی‌شونُ خراب کردن. بی‌گناها بازیُ با شانس خوبی شروع کردن، ولی با کم شدن این شانس، عملکرد و تلاششون بهتر نشد تا اواسط کار و جایی به عنوان تیم به خودشون اومدن که دیر بود. ولی واقعا زحمت کشیدن و خسته هم نباشن. دور سختی شد براشون. امیدوارم ادوار آینده جبران بشه.


مهدی (رویین‌تن):
بازی مهدیُ به دو بخش تقسیم کردین اکثرا. چون بالاخره گاد باید یه فرقی بکنه:دی، به پیشنهاد روباه بازیش به 4 بخش تقسیم شد.
فاز 1 و 2: برخلاف نظر همه، از دید من بهترین بخش بازیش همین بود، حتی کمی بهتر از بخش آخر. چون اینجا بود که تونست پایه‌های استحکامی رو که لازم داره بذاره و گیری که بهش دادن هم واقعا بیخود ناراحت بود. اون مسئله اتفاقا باعث سفیدتر شدنش در بازی شد. منتهی باید از نظر ذهنی کنترل بهتری می‌داشت. ضمن اینکه گیرهای خوبی هم مطرح کرد در فاز 2 و موضعش خوب بود. پست بالانسش هم بسیار تمیز و بی‌گناهانه بود برخلاف اکثریت بی‌گناها و تقریبا همه گناه‌کارا.:دی

فاز 3 و 4: این مشکل اصلی من با مهدی در این دور بود. که لامصب تو که به حد کافی (از نظر من) خودتُ سفید کردی، برس به بقیه دیگه. چه دلیلی داره طومار بنویسی در جواب همه و بعد برای اتهام زدن و بازی کردن پست کم بیاری؟ نتیجه‌ش شد چیزی که در فاز اعدام خلفی دیدیم. وگرنه مهدی حتما متهم دیگری در اون فاز پیدا می‌کرد و می‌تونست حتی بازیُ عوض کنه. انفعال که گفتم در بازیش، منظورم این بود. وگرنه قبل این عالی بود.

فاز 5 و 6: اینجاها در واقع داره خودشُ به بازی تحمیل می‌کنه، منتهی باز کامل نیست. دلایلی که برای اعدام امین بیان کرده، خوبه. ولی مشکل از نظرم اینه که اکثر دلایلُ برگردی عقب، تهشون اینه که "من می‌دونم با این بازیت بی‌گناه نیستی". این به خودی خود مشکلی نداره و اصلا تخصص مهدی هست این نوع اعدام‌ها. مشکل اینه که بقیه با این نوع استدلال‌ها، هرچقدر هم تمیز و مرحله به مرحله نوشته بشه، لزوما رای نمی‌دن پست دستت. و در مقابل هم کسی کاری باهاش نداره (که این باز مربوط به فاز 2 هست خصوصا) و مهدی یه‌جورایی امینُ اعدام شده فرض می‌کنه. البته خب احتمال هست که گناه‌کار نباشه و نمیشه کامل اومد روش. من صرفا تحلیل خودمُ گفتم. فاز بعدش هم حضوری مختصر داره.

فاز 7 و 8: اینجا و خصوصا دلایلی که می‌آره بر گناه‌کاری یاسین و محمدحسین هم بهش پیوند می‌زنه، فوق‌العاده‌ست و اوج بازیش. در واقع کاریُ می‌کنه که باید فازهای قبل می‌کرد. و تلاش‌گرترین بازیکن هم بود دیگه، خصوصا در نیمه دوم بازی. در واقع تفاوت اون پست علیه یاسین با پستش علیه امین از دید گاد اینه که به امین می‌گه می‌خوام اعدامت کنم و گناه‌کاری. به یاسین و بقیه می‌گه گناه‌کار هستید پس بهتون رای می‌دم.
تقریبا همه توضیحاتی که لازم بود دادم دیگه.:دی وگرنه بازیشُ با رویین‌تن خودم مقایسه کنم کاملا بهتر هست. چون از موضعی که ساخته بود استفاده کرد و در انتهای بازی عالی بود. توصیه هم اگه بپذیره، به نظرم سر و ته مسیرُ ببین. کلیات وسطش هم جوری که دوست داری بچین. همون راضیت کنه.:دی دیگه اینکه هیچ جای مسیر فلان اتفاق نیفته و هیچ جا اون وسط فلان چیزُ نبینم، نمی‌شه. اینا تو بهشت ایشالا.:)) نه بازی ای که یه سری بنده خبیث هم گناه‌کار هستن و قصد اذیت زیاد دارن.:دی

آرا خیلی خوب بود ولی نه به قدرتی که از مهدی انتظار می‌رفت. ولی برای بی‌گناه طبیعیه، حتی اگه مهدی باشه.:دی
نمره هم همه‌ش روز هست و مجموعا 9 از 10 می‌دم. خسته هم نباشه واقعا. دور سختی بود.

دیالوگ کلیدی:

"بله."
(خطاب به دیالوگ کلیدی امین:دی)

گاد: بله، هرچی شما بگی رئیس.:دی


چاوش (شکارچی+دکتر):
به نظرم کلا بهترین بازی محمد بود. و درواقع چیزی که دیدیم، بهترین ِ چاوش:دی بود از دید من. تنها ایرادی که می‌تونم بگیرم، نزدیک شدنش به اعدام بود. منتهی گناه‌کارا ریخته بودن سرش دیگه و رای از بی‌گناه نگرفت عملا. این‌که امیر کمکش کرد هم کاملا درسته، منتهی به خود بازیکن هم باید اعتبار زیادی داد که از این‌ها استفاده بکنه. و اینکه وقتی خیل عظیمی از گناه‌کاران، از امین گرفته تا محمدحسین و آرش و حتی فری و عرفان علیهت باشن، واقعا هرکسی باشه در هر فرمی:دی کار بسیار سخته برات. واقعا هم ناجوانمردانه بود حملات‌شون و شخصا اگه چاوش اعدام می‌شد اون فاز، ناراحت می‌شدم. البته این هجمه‌ها بی‌دلیل نبود.:دی وقتی اینقدر تیز هستی و می‌خوای مچ گناه‌کارای حرفه‌ای رو بگیری، خب اونام بیکار نمی‌شینن و به توصیه‌های خودت از دور قبلی عمل می‌کنن.=))

اگر ملاک‌مون ثبات و خوب بودن از ابتدا تا انتهای بازی باشه، چاوش از همه بهتر بود. تقریبا به همه گناه‌کارا (جز محمد که مرد و محمدامین) یه گیری داد و در فاز روز مجموعا تعیین‌کننده‌ترین بازیکن بود به‌نظرم. خیلی ساده و البته دقیق بازی می‌کنه محمد و این دور اوج چنین چیزی بود. بحث‌هاش با آرش خیلی خوب بود به‌نظرم و با آرش مخالفم که گناه‌کارانه بود. بحث‌هاش با محمدحسین هم خیلی خوب بود ولی برابر نبود، چون اون سمت تو اصفهان هوا مثل کانادا تمیز نبود.:)) بحث‌هاش با امین می‌تونست بهتر باشه، ولی حس می‌کنم انرژیشُ تقسیم کرد. مقابل فرقه هم خوب بود.

آرایی که داد بعد از محمدامین از همه بهتر بود و نقش خیلی زیادی تو اعدامی‌ها داشت. آرش اگه چاوش نبود اعدام نمی‌شد؛ هرچند ضربه نهاییُ محمدامین زد به نظرم. عرفان هم به‌نظرم اگه اون فاز چاوش کامل بود اعدام می‌تونست بشه. فریُ خوب موقعی هدف قرار داد. صدرا به همچنین. امین هم به موقع ول کرد؛ ولی می‌شد بعدش زودتر برگرده سمتش که اینم دلیلش نداشتن علم غیب هست.:دی ضمنا ایده‌ش و نوعی که خودش اجراش کرد خوب بود به‌نظرم. من نوع واکنش‌گرفتن‌هاش و نحوه واکنش خودش به حرف بقیه و ادامه کارش برام مهم بود که عالی بود.:دی

توصیه رو البته چاوش باید به ما بکنه، ولی به عنوان پیشنهاد: همون مدل اولیه بازیت که یکیُ انتخاب می‌کنی، می‌زنی می‌ری بعدی خوبه واقعا. اگرم می‌خوای تغییرش بدی، یکی بشه دو تا نهایتا. حمله بردن سمت چند بازیکن به طور همزمان، خصوصا که محمدحسین و امین هم توشون باشن، واقعا دل شیر می‌خواد و مغز فیل؟:دی آسیاب به نوبت. عجله نکن؛ وگرنه می‌ریزن سرت گرگ و پلنگ و شغال و ... همه باهم.:دی و البته این هجمه‌ای که همزمان توسط محمدحسین+امین بهت وارد شدُ به قول خودت خدا نصیب گرگ بیابون هم نکنه.:))

شب که سخته شکارچی کلا، ولی اهدافش خوب بود. دکتر نیز به جز یکی خوب بود. 1.75 از 2. البته برای انتخاب محمدامین جا داره که 0.25 دیگه ازت کم کنم بدم بهش.:)) روز هم 7.5 از 8. مجموعا 9.75 از 10.=))
عه چرا زیاد شد.:)):دی 2 نکته از بازی محمد چاوش این دور برجسته بود برام. یکی قبول کردن گادکشش بدون حرف. و مهم‌تر از اون نوع پست دادنش در فاز آخر. که جا داره تقدیر ویژه‌ای ازش بشه. وگرنه شوخی کردم؛ نمره روز کامل هست. اگر هم ایرادی بوده در استراتژی بوده که عملکرد عالیش در بقیه بازی، جبرانش کرده. فوق‌العاده بود. مرسی ازت دوست عزیزم.:دی

دیالوگ کلیدی:

"اولا که، ببخشید ما در سطح شما نیستیم و بازی کیفیت نداره :دی منکر اینکه امیر خیلی کیفیت بازیش بالا هست و باشه بازی بهتره کیفیتش نیستم البته، واضحه، ولی که چی زدن همچین حرفی؟ اتفاقا بازی به نظر من کیفیت ش بالاست. ایده منم خیلی خوبه :))"
گاد: بنده از طرف اون بنده گستاخ عذرخواهی می‌کنم.:دی


ترسا (پلیس+فدایی):
بسیار خوب و دقیق بود بازیش. آفرین واقعا. نمره بالایی که می‌گیره به این علت هست که هم تحت هجمه گناه‌کارا بود و هم بی‌گناها، ولی خیلی خوب مقاومت کرد و در آستانه اعدام هم قرار نگرفت؛ کاری به اینکه اگه نمی‌مرد روز(های) بعدش چی می‌شد هم ندارم. درواقع امین، محمدحسین، چاوش و مهدی و چند نفر دیگه! اتهاماتی علیهش داشتن که مقابله با همه اینا واقعا کار سختی هست. صرفا شانسی که آورد، هدف اولیه هیچ‌کدوم از این افراد جز امین نبود. یعنی حتی مافیا که لباس دادن بهش هم بی‌گدار نمیومد سمتش. ولی خب میزان هجمه به حدی بود که کار ُ براش سخت کنه. خیلی خوب و با اعتماد به نفس ایستادگی کرد و از بازیکنی خاکستری مایل به سیاه برای بازی، تبدیل شد به خاکستری مایل به سفید. در چنین دوری واقعا کار بزرگی کرد و اعتبار ویژه‌ای از این نظر می‌گیره.

حالا مشکل کجاست؟ این که تو اصلا نباید در چنین شرایطی قرار بگیری. از نظر من سوتی خیلی مهمی یا بدی نداد؛ ولی دفاعش خوب نبود اون اوایل و برای همین سیبل شد. و مطمئن باشید هر زمانی که بعد بازی متوجه شدید هم گناه‌کارا اومدن سمتتون و هم بی‌گناها، یعنی خودتون اشتباه کردید. منتهی مهم‌تر اینه که چجوری با اون اشتباه مواجه بشی که اینجا کارش عالی بود.

در مورد آرا هم رای اولش بی‌دقتی بود کاملا و از بیرون، رای تیمی به نظر می‌رسید. رو رای واقعا باید دقت کنه، خصوصا در ابتدای بازی. بقیه آرا و تغییراتش بسیار خوب بود و آفرین. نمره هم شب 2 از 2 می‌دم بهش و روز هم 6 از 8 به اون دلایلی که بالا گفتم. مجموعا 8 از 10. پیشرفت خیلی خوبی هم داشت، خصوصا از نظر تثبیت خودش در بازی که اینم جای تقدیر داره.

دیالوگ کلیدی:

"این اگه مرض نیست پس چیه؟ حالا حرف من هم که دقیق و واضح بود، اگه فرد دیگه‌ای می‌پرسید من شاااید کمتر حس منفی می‌گرفتم ولی برام خیلی عجیبه که "امین" درست نخونه حرفم رو. این تو کتم نمیره جناب ال امین عزیز.:دی گیر بیخود و به شدت مرض دار.:دی" + تمام جملات با قید "مرض داری" خطاب به امین.:دی
گاد: مرضه دختر جان. مرضه. هیچی دیگه نیست.:دی دنبالش نگرد.:))


مهسا (پلیس):
مهسا داره یه ویژگی پیدا می‌کنه که کمتر بازیکنی داشته یا داره؛ اینکه همیشه یکی از موثرترین بازیکناست، حتی اگه زود حذف بشه. این هم خوب هست که مشخصه چرا. هم بد هست. چرا بده؟ چون انرژی بسیار زیادی از آدم می‌گیره در درجه اول (که البته مهسا چون به برق متصل هست از این نظر هم مشکلی نداره.:دی)، ولی در درجه دوم آدم تبدیل می‌شه به هدف در روز یا شب برای گناه‌کارا و راه دررو برای بی‌گناها. اولی که معلومه. دومی چیه؟ این که بی‌گناها بهت رای بدن چون بین تو مثلا یکی دیگه، به تو بیشتر شک دارن. بهتر هست که کلا در این موقعیت قرار نگیره آدم. البته یادم می‌آد که قبلا گفته بود من دوست دارم که بقیه بیان سمتم. با این مضمون که من که کم نمی‌آرم، اونا رو هم می‌فهمم که بی‌گناهن یا نه. خب این بازی همیشه جواب نمی‌ده؛ چون اولا ممکنه ضد ضربه نباشی مثل این دور. مهم‌ترین ایرادی هم که مهسا می‌گیرم اینه که بازیش برای کسی که ضد ضربه نیست، زیادی وسط بود. حالا به فرض که دور بعدی ضد ضربه هست:دی، باید یه تغییرات ریزی در بازیش اعمال بکنه.

مهم‌ترینش مدیریت بحث‌ها هست. یه وقتایی فاکتور فقط انرژی داشتن نیست، بقیه ممکنه سوءاستفاده کنن از نظراتت یا بحثایی که جا می‌مونه یا اونایی که کمتر بهشون می‌پردازی. چون چنین اشتباهاتی در تعدد بحث پیش می‌آد. ولی اگه بحث دونفره باشه، مغلوب کردن مهسا سخت هست واقعا. دیدیم در این دو دور دیگه. یه اعتباری هم به خودم بدم در این رابطه برای دوری که شهردار بود.:)) هرچند اونجا خیالش راحت بود از اعدام نشدن، ولی بازیش جوری بود که می‌شد بقیه رو نامحسوس علیهش متحد کرد. در کل نظرم همچنان اینه که به تاثیرگذاری ادامه بده، ولی نقششُ هم برای نوع و میزان وسط بودن و تعدد بحث درنظر بگیره. وگرنه بازیش از من خوب و بی‌گناهانه بود؛ خصوصا دفاعش.
نکته بعدی این‌که، رو پستاش بیشتر دقت بکنه و یک بار قبل ارسال کامل و دقیق بخونه، گویی می‌خواد ازش ایراد بگیره به عنوان یک دید بیرونی. بعد ارسال کنه.

نمره هم شب کامل 2 از 2 می‌دم بهش و روز هم چون صرفا خودشُ در معرض هدف قرار داد، 6 از 8. وگرنه بیشتر جا داشت کاملا. مجموعا هم 8 از 10. بسیار خوب.

دیالوگ کلیدی:

"امیر:
با رنگ قرمزم نوشتی منو
:دی ولی به کاهدون زدی :))
اگه نقشت مشخص نبود طبق شناختی که از من داری، واقعا حس مرض میگرفتم ازت :دی ولی الان فقط میتونم بهت بگم دقت کن :دی و جملاتمو تحریف نکن :("

گاد: دقت که می‌گم، این‌جاهاست. با استدلال کاری هم ندارم؛ تو این دیالوگ فقط شکلک آخر خوبه واقعا.:دی


خلفی (سامورایی):
امین هرچی فکر کردم حقیقتا توضیح زیادی براش ندارم. ورودش به بازی عالی بود و کلا شروع خوبی داشت پستای فازهای 2 و حتی 3 ش. ولی خیلی باید جستجوگرتر بود در پست‌های بقیه و همین کار دستش داد. وگرنه با این نوع بازی، اگر متهمینشُ درست انتخاب می‌کرد، اعدامش خیلی سخت بود. اگر ِ بزرگی هست البته. منتهی امین خلفی از معدود بازیکن‌های هست که توانایی بحث همزمان با چند نفر و مغلوب نشدن در برابرشونُ داره و به همین علت تعجب می‌کنم چرا این دور چنین کاری نکرد.

در رابطه با تقابلش با مهدی هم اول هر دو مقصر بودن، ولی از یه جایی به بعد، امین مقصر بود فقط. لامصب خب تو عقل داری مثلا! مهدی مگه رای داره که انتظار داری اعدام بشه اونجوری؟ برو به بقیه گزینه‌ها برس خب لعنتی.:دی گیری که به مهدی داد هم ضمنا بیخود بود. تهش بحث‌شون خوب بود ها؛ منتهی مشکل ریشه‌ای بود. ضمنا جا داره بگم در گادی من دعوای رویین‌تن و سامورایی، تقریبا نهادینه شده هست و می‌تونید در ادوار بعدی مد نظر قرار بدید.:دی

آرا که بد بود واقعا. فاز شب نداشت ولی جوری بازی که کرد که هر دو گروه خواستن بزننش؛ 3 نمره از 3 برا همین می‌دم بهش. در واقع اگه گروها رو ول می‌کردی، اولین شب بی‌پرسش (قاتل‌ها)/بی‌دلیل وبی‌ترس (مافیا) می‌خواستن بزننش. پس هم انتخاب درستی بوده برای این نقش و هم شروعش خوب بوده؛ روز هم 4.5 از 7؛ نه برای اعدامش. برای لج‌بازیش و برای آرایی که از بی‌گناها دریافت کرد. بازی به شدت خوبی می‌تونست باشه که به شدت حیف شد. مجموعا 7.5 از 10.


دیالوگ کلیدی:
"من اگه گناهکار بودم به نظرتون تنهایی میرفتم به جنگ مهدی؟ مهدی ای که همه مطلعیم چقد بازیکن خوبیه... نه جدی چنین کاری میکردم؟ یا اینکه نه ریز کار میکردم؟
+
در آخر چون وصیت نداریم اگه یه درصد من رفتم بیرون و شب طوری شد که هنوز احتمال برد داشتیم به هیچ عنوان به این حرفا که " خودش بد بازی کرد" و اینا اصلا توجه نکنین
بعد میگن چرا اعصابت خورد میشه"
گاد: خودت از جمع اینا خنده‌ت نمی‌گیره جدی؟:))


رضا (کاراگاه):
رضا شروعش عالی و در حد دور 5 بود بازیش جز فاز آخری که حضور داشت و شخصا امیدوارم بود بهترین ِ رضا رو هم ببینیم این دور. و اینم یکی از حسرت‌های گادیم شد. چون این دور با بازی کامل رضا، دور متفاوتی می‌شد کاملا. البته این حرف به نوعی دیگر در مورد محمد و صدرا هم کاربرد داره. رضا من یک بازی در نقش پرزیدنت که رهبر گناه‌کارا بود هم ازش یادمه که تو ادواری که من گاد/بازیکن نبودم، یکی از 3 بازی برتر هست حداقل. خیلی وقت بود اشاراه نکرده بودم بهش و جا داشت اینجا اشاره بشه.

بازیش هم تا جایی که بود بخوام توصیف کنیم، خیلی دقیق و درست و موشکافانه و محکم بود. و با اون بازی نفر آخری بود که اعدام می‌شد. ولی در ادامه که بی‌حوصله شد، دقتش هم کم شد و خیلی عجیب خصوصا رای می‌داد؛ در واقع رای گناه‌کار تیمی بود اون آرا. به همین علت هم گزینه اعدام شد و اگه به همون شکل هم حضور می‌داشت اعدام می‌شد طبق توضیحی که دادم و هدف گناه‌کارای بی‌شرف قربانی کردنش بود. پرسش‌هاش هم خوب بود از دید من.

نمره هم بخوام بدم، شب 2.5 از 3 و روز ابتداش 6.5 از 7. یعنی بازیش در حد 9 بود برام؛ ولی به دلیل 2 فاز آخر و گادکش جا داره 1.5 نمره کم بشه.


دیالوگ کلیدی:
"مهسا:
امیر بازی تو رو خوب می‌شناسه، بنابراین وقتی گناه‌کار باشه و گیر بده بهت، می‌فهمی که این گیر بیخودیه و مرض پشتشه؛ در نتیجه حالا که می‌دونیم امیر مرض پشتش نیست، وقتی بهت گیر می‌ده، و با تأکید بر گفته‌ی خودت که بازیِ تو رو می‌شناسه، این گیر بیخود نیست
طبق منطق خودت. :دی"

گاد: مغلطه عالی.:دی هرکی پیداش کرد جایزه داره.=))


محمدرضا و مهدی حسینی (دکتر):
محمدرضا خودش که بازی نکرده، مرد. ناراحت هم بود و دلیل اصلی آوردن دوباره‌ش همین بود. چرا شب اول قتل انجام می‌دید بی‌وجدانا؟
خیلی هم زحمت کشید و تلاش کرد. بازی هم کامل خوند. اگر حضورش ادامه‌دار بود هم تا انتها می‌رفت به‌نظرم؛ منتهی مجبور شدم اون تصمیمُ بگیرم به دلایلی که بالا توضیح دادم. مثل همیشه استاندارد و عالی بود در شب و روز. امیدوارم ادوار آینده کامل حضور داشته باشه. هرکی تیر داشت هم نزنه‌ش به‌نظرم، چون فایده نداره.:))


دیالوگ کلیدی:
"سلام
با عرض عذرخواهی بابت ورود دیرهنگامم
مهدی هستم خوشحالم که در خدمتتونم
من قبلا مافیا حضوری بازی کردم ولی با نقش های متفاوت از چیزی که این جا هست
اولین باری هست که دارم در یک سایت بازی میکنم و این تعداد نقش و توضیحاتشون مقداری برام پیچیده و نامفهومه.
من سعی میکنم در بازی مشارکت داشته باشم و با توجه به فهمم از بازی اثر مثبتی داشته باشم.
الویتم تو بازی پیدا کردن گناهکار هاست و سعی میکنم در حین بازی به کمک پویا عزیز با نقش ها آشنایی بیشتری پیدا کنم و درک بهتری از نحوه بازی پیدا کنم"
گاد: پست آموزشی برای اینکه "چگونه با پست اول سفید شویم.":دی


عماد و رابین هم که مثل محمدرضا، زود به دیدار گاد شتافتند. سپهر هم بازی جالبی داشت.:دی از همراهی سحر و آریا هم تشکر می‌کنم.:دی اما بریم سراغ مهم‌ترین بازیکن.:دی

امیر (کلانتر):
امیر حقیقتا همه صحبت‌ها رو در مورد بازی و نقشش انجام دادم و هرچی بگم، اضافه‌گویی هست. بنابراین سعی می‌کنم از دید دیگری نگاه کنم.
این بازیُ اگه مقابل بازی‌های بی‌گناهی امیر قرار بدیم، از همه می‌بره. مقابل بهترین بازی‌های بی‌گناهی بقیه هم قرار بدیم، از کسی نمی‌بازه تا جایی که یادمه. چه نتیجه‌ای می‌خوام بگیرم حالا.:دی این که شما با خیال راحت بازی کنی و براساس استدلال بری جلو و حس‌هاتُ هم در جهتشون استدلال کنی، کلید موفقیت هست. دقیق بخونی، دقیق اتهام بزنی، دقیق پاسخ‌ها رو بررسی کنی و قضاوت سریع هم نداشته باشی. فرصت بدی، ولی قاطع باشی. درواقع از نظرم بی‌گناها و حتی گناه‌کارا و حتی خود امیر، بهترین توصیه براشون اینه که این "مدل" بازیُ سرلوحه کارشون قرار بدن و باتوجه به شخصیت، نقش و اهدافی که در بازی دارن، شخصی‌سازیش بکنن. امیر اگر بازیکن بود و دقیقا همین پستا رو در شروع می‌داد، شاید اتهاماتی هم علیهش مطرح می‌شد؛ اما هیچ خللی در بازیش ایجاد نمی‌شد و به همین شکل می‌تونست تا بازی بره. اینُ رو بازی خودتون پیاده کنید و ببینید کجاها از مسیر منحرف می‌شید. معمولا اونجاها، نقاط لغزش یا اشتباه هست. استثناء هم داریم البته. هیچی در زندگی صد درصد نیست. ریاضی نیس که.:دی
همینا رو خواستم بگم. برجسته هم بود برام بازیش و نکته‌ای که گفتم؛ پس برجسته نوشتم.:دی وگرنه خیلی واضحه و نیاز به گفتن نداره، توازنی که با استدلال‌هاش برقرار کرد و دقت و بُرندگی که نظرش داشت و لیست‌هایی که داد، خصوصا اون بایدها و نبایدهاش که دیالوگ کلیدی اگه بخوام بذارم براش همونه قطعا. و تحلیلی که از آرا و بازی افراد داشت و یک کلاس درس مافیا، استدلال، روان‌شناسی و تصمیم‌گیری برگزار کرد. فوق‌العاده بود. بسیار ممنونم و 10 از 10 بی هیچ حرفی.

مدال‌ها هم صبح زود موقع دیدن بازی نهایی فینال کنفرانس شرق تقدیم خواهد شد.:دی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
درود. ضمن عرض خسته نباشید به همگی، مدال‌های این دور توسط گاد و روباه:دی به شرح زیر اعطا می‌گردد:

مدال‌های برنده‌ها:
مدال گناه‌کار برنده: مدال 5 امتیازی به امین و محمدامین.
مدال فرعی برنده: مدال 10 امتیازی به امیر


در جوایز زیر، میزان امتیاز متناسب با اهمیت آن بخش در دور فعلی تنظیم شده است و نه اهمیت خود جایزه. هر جایزه‌ای می‌تونه در یک دور خاصی، مهم‌تر از بقیه باشه.
جایزه "رضا" یا "مدال سرسختی" به سرسخت‌ترین بازیکن در فاز روز برای موفقیت در گریز از اعدام، مشترکا می‌رسه به: امین و عرفان. 10 امتیاز
جایزه "فری" به بدشانس‌ترین بازیکن تقدیم می‌شود به: تیم فرقه؛ عرفان، فری و محمد. 5 امتیاز
جایزه "آرش" به بهترین ایده‌پردازی در بازی، مشترکا می‌رسه به: چاوش و محمدامین. 5 امتیاز
جایزه "محمدرضا" به بیشترین پیشرفت تقدیم می‌شود به: ترسا. 5 امتیاز
جایزه "یاسین" برای بهترین حدس‌ها در بازی، با تقدیر از عرفان می‌رسه به: خود یاسین. 5 امتیاز
جایزه "مَهدی" به موذیانه‌ترین عملکرد در فاز روز می‌رسه به: محمدحسین 10 امتیاز
جایزه "عرفان" به تلاشگرترین (یا متلاشی:دی ترین) بازیکن مشترکا می‌رسه به: مهدی (برای متلاشی:دی شدن) و امیر (برای تلاش بسیار زیادتر از نیاز نقش:دی). 10 امتیاز
جایزه "چاوش" به چاوش‌ترین:دی بازیکن می‌رسه به: خود چاوش:دی 5 امتیاز
جایزه "سید" به موثرترین بازیکن در بحث‌ها، مشترکا می‌رسه به: محمدحسین و البته خود امیر.:دی 10 امتیاز
جایزه "امین" یا "مدال جستجوگر حقیقت" می‌رسه به: چاوش. 10 امتیاز

جایزه "پویا" و جایزه "سامورایی" هم این دور اهدا نمی‌شود.

جایزه ویژه 25 امتیازی کلانتر، برای یک بازی ِ استدلالی عالی و تحلیل دقیق از بازیکنان و شرایط بازی و کمک به گاد، می‌رسه به امیر. و به درخواست خودش و برای رقابتی‌ترشدن بخش‌های زیر، از کاندیداها حذف می‌شه؛ وگرنه باید دو تا گونی مدال می‌دادیم بهش.:دی

بهترین استدلال‌ها: (با تقدیر از چاوش) جایزه می‌رسه به: محمدامین. 10 امتیاز
بهترین تحلیلگر در بازی: جایزه‌ای در این بخش اهدا نشد.
بهترین نوشته تحلیلی بعد از بازی: جایزه ضمن تقدیر از همه نفرات، مشترکا می‌رسه به چاوش و فری. 20 امتیاز
کمیته داوران باتوجه به تحلیل‌های بسیار خوب در این دور، به سایر بازیکنانی که تحلیل انجام دادند نیز، یک مدال 10 امتیازی به صورت یادبود اهدا کرد.
همچنین به دلیل تحلیل بسیار دقیق، جامع و عالی، یک مدال 25 امتیازی به امیر اهدا می‌شه؛ کمیته داوران به پیشنهاد روباه، در این بخش برای اینکه بتونه به بقیه هم جایزه بده، از امیر به‌صورت جداگانه و ویژه تقدیر به عمل آورد.

بهترین استراتژی در بازی: جایزه مشترکا می‌رسه به: محمدامین و امین. 5 امتیاز
بهترین عملکرد در فاز شب: جایزه مشترکا می‌رسه به تیم مافیا (یاسین، آرش، محمدحسین و صدرا) و عرفان. 10 امتیاز
بهترین عملکرد در فاز روز: (با تقدیر از محمدامین و محمدحسین) جایزه می‌رسه به چاوش. 15 امتیاز

بهترین بی‌گناه: جایزه مشترکا می‌رسه به: مهدی و چاوش. 10 امتیاز
بهترین گناهکار: (با تقدیر از محمدحسین، امین و فری) جایزه می‌رسه به: محمدامین. 10 امتیاز
بهترین فرعی: -
جلاد ِ بازی: جایزه برای موثرترین بازیکن در اعدام‌ها: (با تقدیر از چاوش) جایزه می‌رسه به محمدامین. 5 امتیاز
موثرترین بازیکن در نتیجه بازی: جایزه می‌رسه به: محمدامین. 10 امتیاز
بهترین بازیکن: جایزه برای اولین بار به‌صورت مشترک می‌رسه به دو تا از بهترین بازی‌های این سایت: محمدامین و چاوش. 15 امتیاز


سپاس از همگی و خسته نباشید.
 
آخرین ویرایش:
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین