مافیاییا
مافیاییا
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
صفحه اصلی
انجمن
جدیدترینها
نوشتههای جدید
نوشتههای نمایه جدید
آخرین فعالیت
کاربران
بازدیدکنندگان فعلی
نوشتههای نمایه جدید
جستجو در نوشتههای نمایه
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
برای دیدن محتوای انجمن باید
ورود
کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون
ثبتنام
کنید.
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ صدرا (Sadra)
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Sadra" data-source="post: 8396" data-attributes="member: 15"><p><strong>درود. سری اول.</strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082"><img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> درود پویا جان خیلی مخلصیم.</span></p><p><span style="color: #4B0082"></span><strong>۱. از خودت بگو که بچهها بیشتر باهات آشنا بشن. چند سالته و الآن مشغول چی هستی و برنامهت برای آینده چیه.</strong></p><p><strong></strong></p><p><span style="color: #4B0082">خب اسم شناسنامه ایم صدراس در آستانه ورود به 22 سالگیم. دانشجوی مهندسی مکانیک ترم 5 دیگه و کوچیک ترین عضو جمع <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />. </span></p><p><span style="color: #4B0082"></span></p><p>[SPOILER]<span style="color: #4B0082">این روزا که شدید مشغول یادگیریم و یه جورایی به زندگی معمولی بسنده کردم و برای این یادگیری برنامه بلند مدت دارم. قبل از حضوری شدن دانشگاه به عنوان فریلنسر پروژه های طراحی UI/UX انجام میدادم. قبل از اون هم که تو آتلیه کار میکردم به عنوان عکاس و طراح، قبل تر از اونم که باریستا بودم تو کافه. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> از بچکی علاقه شدیدی به کامپیوتر و کارای کامپیوتری داشتم، یه سری کارا رو از کلاس پنجم ابتدایی استارت زدم و تا الانه پیشرفتشون دادم. از یادگیری فتوشاپ شروع کردم و سال آخر دبیرستان با تدوین فیلم و فیلمبرداری و عکاسی بهش خاتمه دادم (از اون به بعد برام تفریح شد یعنی) و وارد حوزه های دیگه شدم. خلاصه که از هر انگشتم یه هنر میباره کاش یه دختر پولدار بیاد من و بگیره.<img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> در مورد رشته ی تحصیلیمم و کنکورم هم بگم اکثرا اطرافیان بهم میگفتن که چرا کنکور هنر نمیدی بری عکاسی بخونی و یا نمیری مهندسی کامپیوتر بخونی و اینا و خب عقیده ای که داشتم مخالف اینا بود. من معتقدم مدرک آکادمیک این دو تا خیلی به درد نمیخوره و چیزی هستش که تو میتونی خارج از دانشگاه یاد بگیریش و اگه بخوای از اون راه کسب درآمد کنی باز کسی با مدرکت کاری نداره و چیزی که حرف اول و میزنه رزومه و نمونه کاره بخاطر همین ترجیح دادم رشته ی دانشگاهیم و یه چیزی انتخاب کنم که هم بهش علاقه داشته باشم هم یه چیزی باشه که به سایر اندوخته هام اضافه کنه. اولویتام به ترتیب مهندسی پزشکی، مهندسی نفت و بعد مکانیک بود که مکانیک رو اوردم و مشغول به خوندن مکانیک شدم و معتقدم اگه طول ترم بخونمش نمره های خوبی میتونم بگیرم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />. برنامم برای آینده راستش هنوز بین 2 تا مسیر موندم، یکیش همین مهندسی مکانیکه که دارم میخونم یکیشم برنامه نویسی ای که دارم یادمیگیرم. فعلا ترجیح دادم تا درسم به یه جایی میرسه که متوجه شم به کدوم گرایشش بیشتر علاقه دارم هر دو رو به موازات هم دارم پیش میبرم تا سر فرصت تمصمیم بگیرم که کدومش رو جدی تر و عمیق تر دنبال کنم هرجند الانم چون به خودم خیلی سخت میگیرم سعی میکنم دهن خودم و توشون سرویس کنم.</span> [/SPOILER]</p><p></p><p></p><p><strong>۲. یه روز معمولیتُ توصیف کن که چجوری میگذره. از ساعت بیدار شدن تا خوابیدن و کارهایی که به طور معمول انجام میدی.</strong></p><p><strong></strong></p><p><span style="color: #4B0082">راستش خیلی بستگی به مودم و اتفاقاتی که شب قبلش گذشته باشه داره، اینکه تا چند بیدار مونده باشم و.... اما همیشه در طول روز سعی میکنم یه چیز جدید یادبگیرم چون زمان خیلی برام مهمه. همیشه حسرت تنها چیزی رو که میخورم همین زمان هستش. اما معمولی ترین روتینم رو بگم شب هر ساعتی هم خوابیده باشم باز ساعت 9 و نهایت 10 بیدارم. تازه اونم از 8 بیدارم فقط حوصله ندارم از تختم بیام بیرون. وب گردی و انجام کارای خودم. کتاب خوندن و بیرون رفتن. سعی میکنم در روز حدقل 1 ساعتش رو بیرون از خونه باشم، حالا یه کافه برم چون کافه رفتن و دوست دارم یا تو یه پارک بشینم، تنها و با کسیشم خیلی فرقی نمیکنه. بجز بیرون رفتن بقیه ش مختص روزهایی هست که بیکار باشم یا تایم آزاد داشته باشم اما روزهایی که کار داشته باشم به انجام کارهام میپردازم و تفریح رو به کار ارجعیت نمیدم هیچوقت.</span></p><p></p><p></p><p><strong>۳. بیشترین تفریحات و سرگرمیهات چیا هستن و از چه چیزایی لذت میبری که روزانه یا هر هفته انجامشون بدی.</strong></p><p><strong></strong></p><p><span style="color: #4B0082">بیشترین سرگرمیم همینه که یه عصری بزنیم بیرون بریم کافه ای، سفره خونه ای، پارکی جایی <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> از برد گیم لذت میبرم، مخصوصا یه سری بازی ها بود که بازی کردم اسمشون الان یادم رفته مثل شیر مرغ و اینا که تو کافه بازی میکنیم. فوتبال بازی کردن هم جز سرگرمی هامه معمولا سالن که نه ولی چمن مصنوعی زیاد میریم بازی میکنیم. مطالعه، فیلم دیدن، وب گردی (یوتوب مخصوصا)، با گیتار ور رفتن و موسیقی گوش دادن، درست کردن شیک و اسموتی و قهوه جات. اینا معمول ترین کاراییه که انجام میدم. بعضی وقتا ممکنه باشگاه بیلیارد هم برم. باید بگم که اصلا اهل ویدئو گیم نیستم، GTA san andreas و فیفا رو بچه تر بودم دوس داشتم ولی.</span></p><p></p><p><strong>۴. تو گروه بیشتر با چه افرادی صمیمی هستی؟</strong></p><p><strong></strong></p><p><span style="color: #4B0082">از بچه های گروه حالا بجز فری که داداش بزرگترمه، درحال حاضر با یاسین از همه صمیمی ترم. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> بعد یاسین آرش و بعد امیر و خودت، درواقع با اینا راحت ترم و مقداری که صحبت داریم معمولا بیشتر از بقیه ست. بقیه هم که قبلا دوسشون دارم ولی خب ارتباط زیادی نداشتیم در حدی که من با بعضی از بچه ها پی وی حتی صحبت نکردم و صرفا تو همون گروه اگه صحبتی داشتیم بوده، اما با توجه به همین اصلا با بچه ها احساس غریبگی نمیکنم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> </span></p><p></p><p></p><p><strong>۵. دوست داری ۵ سال دیگه تو چه شرایطی باشی؟ اولویتهات چیا هستن؟ ۳-۴ مورد لااقل.</strong></p><p><strong></strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">دوست دارم 5 سال دیگه که حتما از دو تا مسیری که گفتم، رو یکیشون عمیق شدم رو به نتیجه رسونده باشم. </span></p><p><span style="color: #4B0082">اگر که تصمیم گرفتم مهندس مکانیک باشم یه مهندس مکانیک خوب باشم، اگر هم قراره به عنوان برنامه نویس جایی مشغول شم باز یه برنامه نویس خوب شم. یه ویژگی ای که من تو خودم دارم میبینم (حالا بجز مافیا و سرگرمی های دیگه که وقتی بار تفریحی و سرگرمی میاد روش شل میشم.) اما یا یه کاری رو اصلا انجام نمیدم، یا اگه قراره انجام بدم صفر تا صدش رو انجام میدم. در مورد اولویت هامم گفتم که فعلا دوتا مسیر رو انتخاب کردم و اونا برام مهمن خیلی و خب چیزی که 5 سال دیگه از خودم میبینم یه صدرای استیبل شده س که داره واسه خواسته هاش بیشتر و بیشتر تلاش میکنه. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> حالا این سه چهار مورد رو نمیدونم چجوری جواب بدم راهنمایی کنی شاید بهتر بتونم جواب بدم. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> </span></p><p><span style="color: #4B0082">در حال حاضر : درس - یادگیری برنامه نویسی - خود مراقبتی <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> - سعی در بزرگ شدن.<img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></span></p><p></p><p></p><p></p><p><strong>فعلا همینا برای دستگرمی کافیه.<img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">خوش اومدی، بازم بیا. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></span></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Sadra, post: 8396, member: 15"] [B]درود. سری اول.[/B] [COLOR="#4B0082"]:دی درود پویا جان خیلی مخلصیم. [/COLOR][B]۱. از خودت بگو که بچهها بیشتر باهات آشنا بشن. چند سالته و الآن مشغول چی هستی و برنامهت برای آینده چیه. [/B] [COLOR="#4B0082"]خب اسم شناسنامه ایم صدراس در آستانه ورود به 22 سالگیم. دانشجوی مهندسی مکانیک ترم 5 دیگه و کوچیک ترین عضو جمع :دی. [/COLOR] [SPOILER][COLOR="#4B0082"]این روزا که شدید مشغول یادگیریم و یه جورایی به زندگی معمولی بسنده کردم و برای این یادگیری برنامه بلند مدت دارم. قبل از حضوری شدن دانشگاه به عنوان فریلنسر پروژه های طراحی UI/UX انجام میدادم. قبل از اون هم که تو آتلیه کار میکردم به عنوان عکاس و طراح، قبل تر از اونم که باریستا بودم تو کافه. :دی از بچکی علاقه شدیدی به کامپیوتر و کارای کامپیوتری داشتم، یه سری کارا رو از کلاس پنجم ابتدایی استارت زدم و تا الانه پیشرفتشون دادم. از یادگیری فتوشاپ شروع کردم و سال آخر دبیرستان با تدوین فیلم و فیلمبرداری و عکاسی بهش خاتمه دادم (از اون به بعد برام تفریح شد یعنی) و وارد حوزه های دیگه شدم. خلاصه که از هر انگشتم یه هنر میباره کاش یه دختر پولدار بیاد من و بگیره.:)) در مورد رشته ی تحصیلیمم و کنکورم هم بگم اکثرا اطرافیان بهم میگفتن که چرا کنکور هنر نمیدی بری عکاسی بخونی و یا نمیری مهندسی کامپیوتر بخونی و اینا و خب عقیده ای که داشتم مخالف اینا بود. من معتقدم مدرک آکادمیک این دو تا خیلی به درد نمیخوره و چیزی هستش که تو میتونی خارج از دانشگاه یاد بگیریش و اگه بخوای از اون راه کسب درآمد کنی باز کسی با مدرکت کاری نداره و چیزی که حرف اول و میزنه رزومه و نمونه کاره بخاطر همین ترجیح دادم رشته ی دانشگاهیم و یه چیزی انتخاب کنم که هم بهش علاقه داشته باشم هم یه چیزی باشه که به سایر اندوخته هام اضافه کنه. اولویتام به ترتیب مهندسی پزشکی، مهندسی نفت و بعد مکانیک بود که مکانیک رو اوردم و مشغول به خوندن مکانیک شدم و معتقدم اگه طول ترم بخونمش نمره های خوبی میتونم بگیرم :دی. برنامم برای آینده راستش هنوز بین 2 تا مسیر موندم، یکیش همین مهندسی مکانیکه که دارم میخونم یکیشم برنامه نویسی ای که دارم یادمیگیرم. فعلا ترجیح دادم تا درسم به یه جایی میرسه که متوجه شم به کدوم گرایشش بیشتر علاقه دارم هر دو رو به موازات هم دارم پیش میبرم تا سر فرصت تمصمیم بگیرم که کدومش رو جدی تر و عمیق تر دنبال کنم هرجند الانم چون به خودم خیلی سخت میگیرم سعی میکنم دهن خودم و توشون سرویس کنم.[/COLOR] [/SPOILER] [B]۲. یه روز معمولیتُ توصیف کن که چجوری میگذره. از ساعت بیدار شدن تا خوابیدن و کارهایی که به طور معمول انجام میدی. [/B] [COLOR="#4B0082"]راستش خیلی بستگی به مودم و اتفاقاتی که شب قبلش گذشته باشه داره، اینکه تا چند بیدار مونده باشم و.... اما همیشه در طول روز سعی میکنم یه چیز جدید یادبگیرم چون زمان خیلی برام مهمه. همیشه حسرت تنها چیزی رو که میخورم همین زمان هستش. اما معمولی ترین روتینم رو بگم شب هر ساعتی هم خوابیده باشم باز ساعت 9 و نهایت 10 بیدارم. تازه اونم از 8 بیدارم فقط حوصله ندارم از تختم بیام بیرون. وب گردی و انجام کارای خودم. کتاب خوندن و بیرون رفتن. سعی میکنم در روز حدقل 1 ساعتش رو بیرون از خونه باشم، حالا یه کافه برم چون کافه رفتن و دوست دارم یا تو یه پارک بشینم، تنها و با کسیشم خیلی فرقی نمیکنه. بجز بیرون رفتن بقیه ش مختص روزهایی هست که بیکار باشم یا تایم آزاد داشته باشم اما روزهایی که کار داشته باشم به انجام کارهام میپردازم و تفریح رو به کار ارجعیت نمیدم هیچوقت.[/COLOR] [B]۳. بیشترین تفریحات و سرگرمیهات چیا هستن و از چه چیزایی لذت میبری که روزانه یا هر هفته انجامشون بدی. [/B] [COLOR="#4B0082"]بیشترین سرگرمیم همینه که یه عصری بزنیم بیرون بریم کافه ای، سفره خونه ای، پارکی جایی :دی از برد گیم لذت میبرم، مخصوصا یه سری بازی ها بود که بازی کردم اسمشون الان یادم رفته مثل شیر مرغ و اینا که تو کافه بازی میکنیم. فوتبال بازی کردن هم جز سرگرمی هامه معمولا سالن که نه ولی چمن مصنوعی زیاد میریم بازی میکنیم. مطالعه، فیلم دیدن، وب گردی (یوتوب مخصوصا)، با گیتار ور رفتن و موسیقی گوش دادن، درست کردن شیک و اسموتی و قهوه جات. اینا معمول ترین کاراییه که انجام میدم. بعضی وقتا ممکنه باشگاه بیلیارد هم برم. باید بگم که اصلا اهل ویدئو گیم نیستم، GTA san andreas و فیفا رو بچه تر بودم دوس داشتم ولی.[/COLOR] [B]۴. تو گروه بیشتر با چه افرادی صمیمی هستی؟ [/B] [COLOR="#4B0082"]از بچه های گروه حالا بجز فری که داداش بزرگترمه، درحال حاضر با یاسین از همه صمیمی ترم. :دی بعد یاسین آرش و بعد امیر و خودت، درواقع با اینا راحت ترم و مقداری که صحبت داریم معمولا بیشتر از بقیه ست. بقیه هم که قبلا دوسشون دارم ولی خب ارتباط زیادی نداشتیم در حدی که من با بعضی از بچه ها پی وی حتی صحبت نکردم و صرفا تو همون گروه اگه صحبتی داشتیم بوده، اما با توجه به همین اصلا با بچه ها احساس غریبگی نمیکنم :دی [/COLOR] [B]۵. دوست داری ۵ سال دیگه تو چه شرایطی باشی؟ اولویتهات چیا هستن؟ ۳-۴ مورد لااقل. [/B] [COLOR="#4B0082"]دوست دارم 5 سال دیگه که حتما از دو تا مسیری که گفتم، رو یکیشون عمیق شدم رو به نتیجه رسونده باشم. اگر که تصمیم گرفتم مهندس مکانیک باشم یه مهندس مکانیک خوب باشم، اگر هم قراره به عنوان برنامه نویس جایی مشغول شم باز یه برنامه نویس خوب شم. یه ویژگی ای که من تو خودم دارم میبینم (حالا بجز مافیا و سرگرمی های دیگه که وقتی بار تفریحی و سرگرمی میاد روش شل میشم.) اما یا یه کاری رو اصلا انجام نمیدم، یا اگه قراره انجام بدم صفر تا صدش رو انجام میدم. در مورد اولویت هامم گفتم که فعلا دوتا مسیر رو انتخاب کردم و اونا برام مهمن خیلی و خب چیزی که 5 سال دیگه از خودم میبینم یه صدرای استیبل شده س که داره واسه خواسته هاش بیشتر و بیشتر تلاش میکنه. :دی حالا این سه چهار مورد رو نمیدونم چجوری جواب بدم راهنمایی کنی شاید بهتر بتونم جواب بدم. :دی در حال حاضر : درس - یادگیری برنامه نویسی - خود مراقبتی :)) - سعی در بزرگ شدن.:دی[/COLOR] [B]فعلا همینا برای دستگرمی کافیه.:دی[/B] [COLOR="#4B0082"]خوش اومدی، بازم بیا. :دی[/COLOR] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
نام
تایید
مافیا را برعکس بنویسید.
ارسال
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ صدرا (Sadra)
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
بالا
پایین