مافیاییا
مافیاییا
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
صفحه اصلی
انجمن
جدیدترینها
نوشتههای جدید
نوشتههای نمایه جدید
آخرین فعالیت
کاربران
بازدیدکنندگان فعلی
نوشتههای نمایه جدید
جستجو در نوشتههای نمایه
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
برای دیدن محتوای انجمن باید
ورود
کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون
ثبتنام
کنید.
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ صدرا (Sadra)
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Sadra" data-source="post: 8402" data-attributes="member: 15"><p><strong>سوالات امیر</strong></p><p></p><p><strong>سلام. چطوری خوبی ؟ <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> خوش اومدی <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">به به امیر جان خیلی خوش اومدی. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /><img src="/images/smilies/yahoo/53.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":گل:" title="53 :گل:" data-shortname=":گل:" /> شکر، میگذرونیم. </span></p><p><span style="color: #4B0082"></span></p><p><strong>اول بگو ببینم، تصورت از 50 سالگیت چیه ؟ یه تصویر سازی بده از شرایط زندگی، عشقی-عاطفی، خانوادگی، مالی و کلا لایف استایلت تو این سن که اگر رخ داده باشه خوشحالی باهاش. البته با تصورات و علایق فعلیت.</strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">سوال خیلی سختی پرسیدی چون تا حالا بهش فکر نکرده بودم اصلا. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> واقعیت این رو هم بگم که چرا بهش فکر نکردم این بوده که همیشه فکر میکنم زود تر از این حرفا میمیرم. <img src="/images/smilies/yahoo/65.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":سوت" title="65 :سوت" data-shortname=":سوت" /> اما خب احتمالا تو 50 سالگی که خودم رو از کار تمام وقت بازنشست کردم احتمالا به یه جهانگرد تبدیل شده باشم اگه وضعیت مالیم خوب باشه چون سفر بسیار باید کرد (بهش علاقه دارم خیلی). صرفا منظورم دور دنیا نیست همین ایران خودمون در اولویته. خیلی جاهای زیبایی هست که هنوز نرفتم و عمیقا دوست دارم برم، از یه روستای دور افتاده تو چارمحال بختیاری تا چابهار. به سبک جواد قارایی <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />. البته اگه تا اون موقع هنوز نرفته باشم. <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> احتمالا اون موقع متاهلم اگه دختر مورد علاقم رو پیدا کرده باشم، اگه نکرده باشم هم که مجرد میمونم. اما بعید میدونم نوه ای داشته باشم. احساس میکنم کسیم که بقیه میتونن دوسش داشته باشن و آدم منفوری نشده باشم، چون با همه خوبم. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> دوست دارم یه اعتبار خاصی هم داشته باشم مثل این حاجی بازاریا که همه بازار میشناسنش و رو حرفش حرف نمیارن. <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> چیزی که سعی میکنم تو اون سن هم باشم، آپدیت بودنه. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> تکنولوژی هایی که نسل های بعد از ما قراره استفاده کنن و ما هنوز ندیدیم، دوست ندارم ازش عقب بمونم و بنظرم اینجوری شاید بهتر میشه با نسل های بعد ارتباط گرفت. در مورد زندگی عاطفیم هم چیزی که همیشه تصور کردم خودم و یه بچه بوده یادگاری از مادرش. <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /><img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> نمیدونم چرا !<img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> اگه بحثی هست که دوست داری روش ریز شیم مشتاقم در موردش صحبت کنیم. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></span></p><p><span style="color: #4B0082"></span></p><p><strong>فرد موفق و فرد شکست خورده از نظرت چه کسانی ؟ چه ویژگی هایی دارن هر کدوم ؟ تعریف آکادمیک و عرفی نمی خوام، تعریف صدرا رو می خوام.</strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">خیلی ساده بگم آدم موفق کسیه که از زندگیش راضی باشه. همین که احساس کافی بودن کنه یعنی موفقه. مهم نیست ایلان ماسک باشی یا یه کارگر تو شرق یوگسلاوی، مهم اینه از زندگیت راضی باشی و احساس خوشبختی کنی. کسی که تو زندگیش همچین چیزی داره بدون شک موفق هست از نظرم. برعکسش هم میشه شکست خورده. </span></p><p></p><p><strong>شده تو زندگیت کم بیاری، اینقدر که با این سوال مواجه بشی که اصلا چرا دارم اینقدر دست و پا میزنم برای زندگی ؟ اگر آره چیکار کردی که ازش عبور کردی ؟</strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">صددرصد، بدترین وضعیت های اقتصادی، رفاهی و... تو بهترین سن من اتفاق افتاده. قدیما اگه میشد با پس انداز یدونه ماشین گرفت الان همچین چیزی ممکن نیست، قدیما اگه میشد با وام ماشین و خونه گرفت الان فکر بازپرداختش هم آدم رو افسرده میکنه. حالا نمیدونم شاید جوونی نسل های قبل هم همینجوری بوده و اگه بوده و من هم عضوی از اون نسل میبودم باز کم میاوردم. ایده آل ترین نیاز ها و خواسته های یه جوون دونه دونه داره تبدیل به آرزو میشه و من نوعی با چشم خودم میبینم که روز به روز از آرزوهام بیشتر دارم فاصله میگیرم. حالا نمیخوام چس ناله کنم اما آدم از یه جایی به بعد سر میشه ! مثلا فکر کن تو هفت تومن جمع کنی یه پراید بگیری، تا هفت تومن و جمع کنی پراید شده ده تومن، ده تومن و جمع کنی پراید شده بیست تومن، بیست تومن و جمع کنی پراید شده صد تومن و الی آخر... اما خب ظرفیتی که از خودم میشناسم لایق این نیست که یه گوشه بشینه دست به هیچی نزنه و بگه وضعیت مملکت اینجوریه پس بیخیال. من خیلی در مورد آیندم فکر میکنم و واقعا دغدغمه و همیشه هم به خودم میگم لیاقت تو بیشتر از این حرفاس. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> شاید مغرورانه و به دور از تواضع باشه اما چیزیه که نمیذاره دست رو دست بذارم. من نمیتونم شرابط مملکت رو تغییر بدم، کسی هم برای من دلی نمیسوزونه، پس بهتره خودم هوای خودم رو داشته باشم و از پس خودم بر بیام، امیدوارم بتونم و عرضه شو داشته باشم.</span></p><p><span style="color: #4B0082"></span></p><p><strong>سه تا ویژگی خوب و بد از خودت رو بگو.</strong></p><p> </p><p><span style="color: #4B0082">نمیدونم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> از نظر خودم میگم. </span></p><p><span style="color: #4B0082"></span></p><p><span style="color: #4B0082">صبور - تو دار - با معرفت </span></p><p><span style="color: #4B0082">تنبل - لجباز - خودخواه</span></p><p></p><p></p><p><strong>کراش داشتی تا حالا ؟ منظورم از کراش لزوما کراش روی جنس مخالف نیست، روی انسانیه که مثلا دوست داشتی باهاش ارتباط داشته باشی یا ارتباطت رو گسترش بدی، اما به هر دلیلی از جمله لانگ دیستنس مثلا، یا تفاوت علاقه مندی ها و شرایطتون امکان بیانش رو بهش نداشته باشی ؟ چه حسی داشتی و چیکار کردی ؟ </strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">هووو تا دلت بخواد <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> معمولا تو همچین مواقعی تلاشم و میکنم واسه ارتباط گرفتن اما اگه شرایطش نباشه و نشه ارتباط گرفت فقط عبور میکنم، مخصوصا جنس مخالف. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> از اونجایی که خیلی احساسی نیستم با منطق سعی میکنم باهاش کنار بیام. خودم رو قانع میکنم که این آدم به درد تو نمیخوره و برای اینکه بهش فکر نکنم معمولا سر خودم رو به شدت شلوغ میکنم. اولویت هام رو به خودم یادآوری میکنم و سعی میکنم احساس نیاز به کسی نداشته باشم که باعث شه به خودم آسیب برسه. کاری جز این از دست آدم بر نمیاد. تو یه مورد بوده مووآن خیلی برام سخت بوده واقعا با توجه به شرایط اما خب چون از اون هم عبور کردم از بقیه برام خیلی راحت تره، حالا شرایطش و دوست داشتی بعدا پی وی در موردش صحبت میکنیم. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></span></p><p></p><p><strong>فعلا همینا بسه میام بازم.</strong></p><p></p><p><span style="color: #4B0082">حتما بازم بیا. <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> </span></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Sadra, post: 8402, member: 15"] [B]سوالات امیر[/B] [B]سلام. چطوری خوبی ؟ :دی خوش اومدی :دی[/B] [COLOR="#4B0082"]به به امیر جان خیلی خوش اومدی. :دی:گل: شکر، میگذرونیم. [/COLOR] [B]اول بگو ببینم، تصورت از 50 سالگیت چیه ؟ یه تصویر سازی بده از شرایط زندگی، عشقی-عاطفی، خانوادگی، مالی و کلا لایف استایلت تو این سن که اگر رخ داده باشه خوشحالی باهاش. البته با تصورات و علایق فعلیت.[/B] [COLOR="#4B0082"]سوال خیلی سختی پرسیدی چون تا حالا بهش فکر نکرده بودم اصلا. :دی واقعیت این رو هم بگم که چرا بهش فکر نکردم این بوده که همیشه فکر میکنم زود تر از این حرفا میمیرم. :سوت اما خب احتمالا تو 50 سالگی که خودم رو از کار تمام وقت بازنشست کردم احتمالا به یه جهانگرد تبدیل شده باشم اگه وضعیت مالیم خوب باشه چون سفر بسیار باید کرد (بهش علاقه دارم خیلی). صرفا منظورم دور دنیا نیست همین ایران خودمون در اولویته. خیلی جاهای زیبایی هست که هنوز نرفتم و عمیقا دوست دارم برم، از یه روستای دور افتاده تو چارمحال بختیاری تا چابهار. به سبک جواد قارایی :دی. البته اگه تا اون موقع هنوز نرفته باشم. :)) احتمالا اون موقع متاهلم اگه دختر مورد علاقم رو پیدا کرده باشم، اگه نکرده باشم هم که مجرد میمونم. اما بعید میدونم نوه ای داشته باشم. احساس میکنم کسیم که بقیه میتونن دوسش داشته باشن و آدم منفوری نشده باشم، چون با همه خوبم. :دی دوست دارم یه اعتبار خاصی هم داشته باشم مثل این حاجی بازاریا که همه بازار میشناسنش و رو حرفش حرف نمیارن. :)) چیزی که سعی میکنم تو اون سن هم باشم، آپدیت بودنه. :دی تکنولوژی هایی که نسل های بعد از ما قراره استفاده کنن و ما هنوز ندیدیم، دوست ندارم ازش عقب بمونم و بنظرم اینجوری شاید بهتر میشه با نسل های بعد ارتباط گرفت. در مورد زندگی عاطفیم هم چیزی که همیشه تصور کردم خودم و یه بچه بوده یادگاری از مادرش. :)):)) نمیدونم چرا !:)) اگه بحثی هست که دوست داری روش ریز شیم مشتاقم در موردش صحبت کنیم. :دی [/COLOR] [B]فرد موفق و فرد شکست خورده از نظرت چه کسانی ؟ چه ویژگی هایی دارن هر کدوم ؟ تعریف آکادمیک و عرفی نمی خوام، تعریف صدرا رو می خوام.[/B] [COLOR="#4B0082"]خیلی ساده بگم آدم موفق کسیه که از زندگیش راضی باشه. همین که احساس کافی بودن کنه یعنی موفقه. مهم نیست ایلان ماسک باشی یا یه کارگر تو شرق یوگسلاوی، مهم اینه از زندگیت راضی باشی و احساس خوشبختی کنی. کسی که تو زندگیش همچین چیزی داره بدون شک موفق هست از نظرم. برعکسش هم میشه شکست خورده. [/COLOR] [B]شده تو زندگیت کم بیاری، اینقدر که با این سوال مواجه بشی که اصلا چرا دارم اینقدر دست و پا میزنم برای زندگی ؟ اگر آره چیکار کردی که ازش عبور کردی ؟[/B] [COLOR="#4B0082"]صددرصد، بدترین وضعیت های اقتصادی، رفاهی و... تو بهترین سن من اتفاق افتاده. قدیما اگه میشد با پس انداز یدونه ماشین گرفت الان همچین چیزی ممکن نیست، قدیما اگه میشد با وام ماشین و خونه گرفت الان فکر بازپرداختش هم آدم رو افسرده میکنه. حالا نمیدونم شاید جوونی نسل های قبل هم همینجوری بوده و اگه بوده و من هم عضوی از اون نسل میبودم باز کم میاوردم. ایده آل ترین نیاز ها و خواسته های یه جوون دونه دونه داره تبدیل به آرزو میشه و من نوعی با چشم خودم میبینم که روز به روز از آرزوهام بیشتر دارم فاصله میگیرم. حالا نمیخوام چس ناله کنم اما آدم از یه جایی به بعد سر میشه ! مثلا فکر کن تو هفت تومن جمع کنی یه پراید بگیری، تا هفت تومن و جمع کنی پراید شده ده تومن، ده تومن و جمع کنی پراید شده بیست تومن، بیست تومن و جمع کنی پراید شده صد تومن و الی آخر... اما خب ظرفیتی که از خودم میشناسم لایق این نیست که یه گوشه بشینه دست به هیچی نزنه و بگه وضعیت مملکت اینجوریه پس بیخیال. من خیلی در مورد آیندم فکر میکنم و واقعا دغدغمه و همیشه هم به خودم میگم لیاقت تو بیشتر از این حرفاس. :دی شاید مغرورانه و به دور از تواضع باشه اما چیزیه که نمیذاره دست رو دست بذارم. من نمیتونم شرابط مملکت رو تغییر بدم، کسی هم برای من دلی نمیسوزونه، پس بهتره خودم هوای خودم رو داشته باشم و از پس خودم بر بیام، امیدوارم بتونم و عرضه شو داشته باشم. [/COLOR] [B]سه تا ویژگی خوب و بد از خودت رو بگو.[/B] [COLOR="#4B0082"]نمیدونم :دی از نظر خودم میگم. صبور - تو دار - با معرفت تنبل - لجباز - خودخواه[/COLOR] [B]کراش داشتی تا حالا ؟ منظورم از کراش لزوما کراش روی جنس مخالف نیست، روی انسانیه که مثلا دوست داشتی باهاش ارتباط داشته باشی یا ارتباطت رو گسترش بدی، اما به هر دلیلی از جمله لانگ دیستنس مثلا، یا تفاوت علاقه مندی ها و شرایطتون امکان بیانش رو بهش نداشته باشی ؟ چه حسی داشتی و چیکار کردی ؟ [/B] [COLOR="#4B0082"]هووو تا دلت بخواد :دی معمولا تو همچین مواقعی تلاشم و میکنم واسه ارتباط گرفتن اما اگه شرایطش نباشه و نشه ارتباط گرفت فقط عبور میکنم، مخصوصا جنس مخالف. :دی از اونجایی که خیلی احساسی نیستم با منطق سعی میکنم باهاش کنار بیام. خودم رو قانع میکنم که این آدم به درد تو نمیخوره و برای اینکه بهش فکر نکنم معمولا سر خودم رو به شدت شلوغ میکنم. اولویت هام رو به خودم یادآوری میکنم و سعی میکنم احساس نیاز به کسی نداشته باشم که باعث شه به خودم آسیب برسه. کاری جز این از دست آدم بر نمیاد. تو یه مورد بوده مووآن خیلی برام سخت بوده واقعا با توجه به شرایط اما خب چون از اون هم عبور کردم از بقیه برام خیلی راحت تره، حالا شرایطش و دوست داشتی بعدا پی وی در موردش صحبت میکنیم. :دی[/COLOR] [B]فعلا همینا بسه میام بازم.[/B] [COLOR="#4B0082"]حتما بازم بیا. :دی [/COLOR] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
نام
تایید
مافیا را برعکس بنویسید.
ارسال
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ صدرا (Sadra)
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
بالا
پایین