آخرین فعالیت
-
قسمت پنجم اتفاقات این قسمت، عمدتا دادگاه مربوط به قتل بهرام را دربرمی‌گیرد. پنج‌شنبه ششم دی ماه 1386 - دادگاه - ساعت 9 صبح فری، قبل از شروع دادگاه با عرفان صحبت می‌کند تا او را برای شرایط خاصی که ممکن است پیش بیاید، آماده کند. فری: ببین... -
قسمت چهارم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - دفتر مشاور ارشد - ساعت 13 پویا پس از صحبت با محمدامین وارد دفتر خود شد و دید که امیر در حال بررسی منوی رستوران است. امیر: قیمتا خیلی هم بالا نرفته ها. پویا: دیگه اون‌قدری تو ذهنم نمی‌مونه این...
-
قسمت سوم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - اتاق جلسات - ساعت 9 طبق معمول دوشنبه‌ها، یکی از جلسات هفتگی شرکت، با حضور محمدامین، سحر، امین (کی‌پی)، هادی و پویا تشکیل شد. روند جلسات معمولا به این شکل بود که ابتدا اگر کسی پرونده‌ای داشت در...
-
قسمت دوم دوم دی ماه سال 1386 – ندامتگاه دماوند. ساعت 10:20 صبح. عرفان که تا پایان زمان دادگاه در زندان دماوند به سر می‌برد، از صبح زود منتظر قرار ملاقات با وکیلش است. او پس از حدود یک ساعت و بیست دقیقه تاخیر، فراخوانده می‌شود. فری: همممممم. پس...
-
درود. این داستان به هیچ دوری از مافیا ربطی نداره. در واقع به مافیا ربطی نداره کلا. با بقیه داستان‌هایی که نوشته شده هم متفاوت هست. بدین صورت که شخصیت‌های داستان ربطی به خود افراد ندارن دیگه و اسامی برای این مثل قبل از بین بچه‌ها انتخاب شده که یک...
-
قسمت پنجم اتفاقات این قسمت، عمدتا دادگاه مربوط به قتل بهرام را دربرمی‌گیرد. پنج‌شنبه ششم دی ماه 1386 - دادگاه - ساعت 9 صبح فری، قبل از شروع دادگاه با عرفان صحبت می‌کند تا او را برای شرایط خاصی که ممکن است پیش بیاید، آماده کند. فری: ببین... -
Pouya به موضوع داستان جُرم پاسخ داد.قسمت پنجم اتفاقات این قسمت، عمدتا دادگاه مربوط به قتل بهرام را دربرمی‌گیرد. پنج‌شنبه ششم دی ماه 1386 - دادگاه - ساعت 9 صبح فری، قبل از شروع دادگاه با عرفان صحبت می‌کند تا او را برای شرایط خاصی که ممکن است پیش بیاید، آماده کند. فری: ببین... -
نگران نباش واسه منم تا الان فقط اسمم اومده :)) ولی اتفاقا سبک داستان جوریه که جات خالیه توش :دی پویا رسیدگی کن. :دی -
از دل برود هر آنکه از دیده برفت. :hiker: -
از دل برود هر آنکه از دیده برفت. :hiker:
-
نگران نباش واسه منم تا الان فقط اسمم اومده :)) ولی اتفاقا سبک داستان جوریه که جات خالیه توش :دی پویا رسیدگی کن. :دی -
از دل برود هر آنکه از دیده برفت. :hiker:
-
Donnie موضوع تحلیل داستان: جُرم را ایجاد کرد.از دل برود هر آنکه از دیده برفت. :hiker:
-
قسمت سوم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - اتاق جلسات - ساعت 9 طبق معمول دوشنبه‌ها، یکی از جلسات هفتگی شرکت، با حضور محمدامین، سحر، امین (کی‌پی)، هادی و پویا تشکیل شد. روند جلسات معمولا به این شکل بود که ابتدا اگر کسی پرونده‌ای داشت در...
-
قسمت دوم دوم دی ماه سال 1386 – ندامتگاه دماوند. ساعت 10:20 صبح. عرفان که تا پایان زمان دادگاه در زندان دماوند به سر می‌برد، از صبح زود منتظر قرار ملاقات با وکیلش است. او پس از حدود یک ساعت و بیست دقیقه تاخیر، فراخوانده می‌شود. فری: همممممم. پس...
-
درود. این داستان به هیچ دوری از مافیا ربطی نداره. در واقع به مافیا ربطی نداره کلا. با بقیه داستان‌هایی که نوشته شده هم متفاوت هست. بدین صورت که شخصیت‌های داستان ربطی به خود افراد ندارن دیگه و اسامی برای این مثل قبل از بین بچه‌ها انتخاب شده که یک...
-
قسمت چهارم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - دفتر مشاور ارشد - ساعت 13 پویا پس از صحبت با محمدامین وارد دفتر خود شد و دید که امیر در حال بررسی منوی رستوران است. امیر: قیمتا خیلی هم بالا نرفته ها. پویا: دیگه اون‌قدری تو ذهنم نمی‌مونه این...
-
قسمت چهارم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - دفتر مشاور ارشد - ساعت 13 پویا پس از صحبت با محمدامین وارد دفتر خود شد و دید که امیر در حال بررسی منوی رستوران است. امیر: قیمتا خیلی هم بالا نرفته ها. پویا: دیگه اون‌قدری تو ذهنم نمی‌مونه این... -
قسمت سوم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - اتاق جلسات - ساعت 9 طبق معمول دوشنبه‌ها، یکی از جلسات هفتگی شرکت، با حضور محمدامین، سحر، امین (کی‌پی)، هادی و پویا تشکیل شد. روند جلسات معمولا به این شکل بود که ابتدا اگر کسی پرونده‌ای داشت در...
-
قسمت چهارم دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - دفتر مشاور ارشد - ساعت 13 پویا پس از صحبت با محمدامین وارد دفتر خود شد و دید که امیر در حال بررسی منوی رستوران است. امیر: قیمتا خیلی هم بالا نرفته ها. پویا: دیگه اون‌قدری تو ذهنم نمی‌مونه این...
اتصال به گوگل