قسمت چهارم
دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - دفتر مشاور ارشد - ساعت 13
پویا پس از صحبت با محمدامین وارد دفتر خود شد و دید که امیر در حال بررسی منوی رستوران است.
امیر: قیمتا خیلی هم بالا نرفته ها.
پویا: دیگه اونقدری تو ذهنم نمیمونه این...
قسمت سوم
دوشنبه سوم دی ماه 1386 - شرکت سورنا - اتاق جلسات - ساعت 9
طبق معمول دوشنبهها، یکی از جلسات هفتگی شرکت، با حضور محمدامین، سحر، امین (کیپی)، هادی و پویا تشکیل شد. روند جلسات معمولا به این شکل بود که ابتدا اگر کسی پروندهای داشت در...
درود. این داستان به هیچ دوری از مافیا ربطی نداره. در واقع به مافیا ربطی نداره کلا. با بقیه داستانهایی که نوشته شده هم متفاوت هست. بدین صورت که شخصیتهای داستان ربطی به خود افراد ندارن دیگه و اسامی برای این مثل قبل از بین بچهها انتخاب شده که یک...