سلام و درود.
من یه چیزی که این بازی برام داشت و بار آموزشی مکرر بود، این بود که یاد گرفتم که گاهی
نبودن، اکت مناسبتری هست از
بیش از اندازه بودن، یکم جمله سنگینه بازش می کنم.
تو این بازی چند جا، نبودن بازیکن ها و کم فعالیت بودنشون به نفعشون شد.
1- عرفان نبود، فاز آخر حرف نزد و تونست به هدف بازیش که جا خوردن به عنوان قاتل و جذب رای به جای آرش بود برسه. در واقع یک پست داد، اما همون یه پست کارشو کرد، طوری که می تونم حدس بزنم اگر بود این اتفاق نمیوفتاد.
2- کارآگاه ها نبودن، محمد امین هم دقیقه نود به بازی اضافه شد و عملا بدون اینکه ذهنش درگیر تحلیل ها یا شرایط بازی بشه، اومد به گزینه درست رسید و رفت. به پویا می گفتم. محمد امین اگر یه روز زودتر میومد و من اگر تصادف نمی کردم، شاید اون بعد ذهن منطقی محمد امین رو میشد به بازی گرفت. چون محمد امین ذهنش منطق خالصه و به قول دوست خوبم، به فکت می بازه
ولی اینکه دقیقه 90 اومد تئوریشو داد و رفت عملا به نفعش شد و امکان رفتن رو مخشو از من گرفت
گرچه نتونست رای بقیه افرادی که
نبودن رو روی گزینه اش جلب کنه. و نتونست منجر به برد جمعی بشه چون تاثیر گذار نشد.
در واقع به نظرم بازی های استدلالی در کنار استدلال باید به ما،
اندازه رو یاد بده، چقدر، چه مقدار، چطور و چگونه باشیم که بیشترین تاثیر رو بزاریم و کمترین تاثیر منفی رو از محیط بگیریم تا بتونیم تو هدفمون موفق بشیم.
اما جدا از اون من قصد بازی کردن نداشتم، منتها لعنت به کرم درون
قرار بود من جای دوست خبیثم امین رئیس باشم و امین جای من بازی کنه. همینطوری نشسته بودیم تو کافه و با گاد و قاتل گرامی چای می نوشیدیم که به ذهنم یک مدل کثافت کاری رسید، بدم نیومد پیادش کنم. اومدم همین بازی کردن با روان بازی با ادعای نقش بود. این رفته رفته با رهنمون هایی که بهم شد تکمیل شد و تبدیل شد به این.
البته اون چیزی که تو ذهن من بود خیلی فراتر از این بود، که خب عدم فعالیت کارآگاهای عزیز و شرایط شخصی خودم، اینقدر خروجی رو تونست بده، اون تاثیر گذاری که می خواستم حاصل نشد، اما بخشی از کرم درونم تخلیه شد که خودش خوبه
در مورد بچه ها، آرش بسیار خوب بود مثل همیشه و مثل تمام این مدل بازیا. اون تم دبیر دربار دور شاه رو گرفت و آورد تو این بازی و موفق هم آورد. به نظرم بسیار هم تمیز و خوب اجراش کرد و در واقع با نخ های قوی جرم شناس از این بیشتر کاری نمیشد کرد. فقط من اگر جاش بودم یه جاشو یه جور دیگه بازی می کردم.
آرش هدفش این بود و تارگت و مقصدش این بود کلید اصلا مطرح هم نشه. یعنی می خواست بازی رو طوری کنترل کنه که کلید دیده نشه. هدف بزرگی بود و اگر جرم شناس هر کس جز علی چاوش و یکی دو نفر دیگه بودن ( خود منم نه حتی
) می تونست برسه بهش. منتها من یه چیزی از فرانک آندروود بزرگ یاد گرفتم، به نظرم خیلی درسته، اونم اینه که " اگر پایه ریزی سقوط رو خودت در اختیار بگیری، می تونی مسیر و ابعادشو کنترل کنی " در واقع آرش می خواست کلید رو کلا نبینه یا خیلی ضعیف ببینه. منتها من اگر جاش بودم استراتژیم این بود کلید رو اولین بار خودم و با قوی ترین شکل ممکن مطرح می کردم، بعد که بازی درگیرش شد یه چیزی در مقابلش علم می کردم که کلید یا فراموش شه، یا من گزینه حذف شده اون سه نفر باشم.
البته اینکه این استراتژی چقدر اینجا جواب میداد با این میزان فعالیت نمیدونم. به هر حال مهم اینه که استراتژِی آرش اینجا برده. و خب این نشون از ذکاوت آرش در این مدل از بازی ها میده که همیشه برنده ازش خارج میشه
عرفانم آفرین، بالا گفتم تکرار نمی کنم، بودنش به اندازه بود و نبودنش از اون بهتر
آورین واقعا
حرکتت در بازی هم قژنگ بود و هم درژت بود
در بین کارآگاها، فری، رامتین، اشکان و این آخرش محمد امین فعالا بودن
فری بسیار خوب بود، اوایل فکر کردم شاهده و اشکانه و تو گروه گفتم، منتها بعد که اشکان اون حرکت رو زد و بعد محمد امین که اونقدر نقطه زن وارد شد، شکم از روش برداشته میشد. می تونست رایی بده که ما به شاهد بودنش بیشتر از محمدامین و اشکان شک نکنیم، در واقع بازی رو که دیدم یاد اون داستان افتادم که دو تا رفیق رفتن تو جنگل، یه پلنگ افتاد دنبالشون، یکیشون شروع کرد بند کفششو سفت کردن. رفیقش گفت عجب احمقی هستی، نمی تونی تند تر از یه پلنگ بدویی. اونم گفت لازم نیست از پلنگ زودتر بدوم، کافیه از تو تند تر بدوم
در واقع فری شاید و فقط شاید می تونست طوری رای بده که خودشو توی محمدامین و اشکان قایم کنه
البته نه به قطعیتی که آرش تو گروه گفت چون من بهش شک داشتم، ولی احتمالش بالا بود که ما همون دو نفر رو شاهد معرفی کنیم اگر فری به آرش رای میداد
رامتین هم خوب بود. خیلی اذیتش کردم با اکتا و نحوه بازیم، می دونم رفتم رو اعصابش، عذر می خوام ازش. تحلیلاش تقریبا بسیار خوب بود جز دو سه مورد در مورد کروات و اینا، بعدم که دید بازی به هیچ جای بقیه کارآگاها نیست شل کرد و اینا. کلی از پستاش خندیدم. دمش گرم.
اشکان، مای لاو
حرکتشو دوست داشتم، بیشرفانه بود. میزنی زیر شخصیت من ؟
پاره ای رفیق
خوب بودی. خوبم رفتار کردی آفرین. فقط یه چیزی تو گروه گفتی، می خوام یکم اذیتت کنم
گفتی بازی های قبل 80 درصد کارآگاها می بردن، این بازی 80 درصد قاتلا
درست میگی، فقط اینو بگم که انتخاب ساید درست و جای درست بودن هم زیر مجموعه درایت و هوشه داداش :-" هنوز البته در مورد عکسش به نتیجه قطعی نرسیدم :-"
آورین بر تو در کل مثل همیشه باهوش ظاهر شدی.
اما محمد امین
پسر نقطه زن خودم. بسیار خوب بودی. دیر اومدی، نقطه زنی کردی و رفتی
البته مقادیر زیادی بافتی اون آخر که چون دیر اومدی نشد دهنتو سرویس کنم
اما خب کار بسیار درستی کردی، در واقع مصداق بارز استفاده سالم از سیاست بود این حرکتت :-" امیدوارم خودت فهمیده باشی چطور در مورد پاسپورت و فندک و خاکستر سیگار بافتی
اگرم خودت نفهمیدی که بهتر، یه جا دهنت رو تو بازی سرویس می کنم بفهمی :-"
الان بحثی ندارم سرش
دمت گرم در کل، تنها رقیب تو، خودتی کلا
رقیب دیگه ای نداری
و اما سران محترم، جرم شناس و رئیس، جرم شناس که نمی تونم بگم چقدر هوشمند ظاهر شد. به نوعی رئیس رو گذاشت تو آمپاس با انتخاباش و بازی ای که این دور به مراتب سخت تر شده بود رو بسیار تمیز در آورد. اگر نبردن بخاطر فعالیت ضعیف بود، وگرنه می تونستن ببرن راحت. آفرین به هوش ذاتیت. لذت بردم از عملکردت.
و رئیس عزیزمون امین عزیزم. اونم بسیار باهوش مثل همیشه ظاهر شد، یه ایده ای رو تو گروه بهش گفتم می تونست بزنه که میگفت اجرایی نیست، الان افشا نمی کنم
شاید یه موقع که اون گروه یادشون رفت و رئیس شدم اجراش کردم، یا فحش میخورم یا تقدیر میشم
در کل آفرین.
از پویا هم ممنونم. مثل همیشه بسیار زحمت کشید. باگ گیری عالی، قواعد بسیار خوب، مدیریت 100
فقط یکم طول برنامه رو کمتر کنید ممنون میشم
نمی کنه البته
اشکال نداره، هرکی بازی های آس پویا رو بازی می کنه باید قواعدشم بپذیره
دستت درد نکنه پیرمرد.
و در آخر تخمه بدست منتظر شروع مافیای دور امین هستم، جز خودم هرکی بازی نکنه خره
شب و روزگاران خوش.