درود مجدد.
پست قبلی، توضیح کارهایی بود که در بازی انجام دادم.
در این پست راجع به کلیات بازیم بیشتر صحبت خواهم کرد و اینکه چرا به این نقش علاقه داشتم و چرا اینگونه اجرا شد.
بعدش در رابطه با بازی دوستان اظهارنظر میکنم و توصیههایی که دارم؛ البته به نسبتی که در مورد خودم حرف زدن.
یعنی اگه دقیق حرف نزدید، هیچ انتظاری نداشته باشید.
بعد در مورد فری عزیز صحبت خواهم کرد و دو نفر دیگه؛ و نهایتا گاد گرامی.
این همینجا بمونه. بهروز خواهد شد تا آخر هفته.
__________
خب. من اول بازی خودمُ توضیح میدم. مابینش نکاتی که در رابطه با بقیه به ذهنم میرسه هم میگم.
یک. هدف اصلی من در این بازی ایجاد هرجومرج بود؛ هم در متن بازی و هم در ذهن بازیکنا. و به نظرم کاملا موفق بودم.
جوکر در مورد هرجومرج چی میگه؟ میگه عادلانه هست.
استفادهای که از این جمله میکنم اینه که در هرجومرج هیچ چیزی مشخص نیست و در بازی کسی سفید نبود. همه یا ظن مافیایی روشون بود یا جلاد. امین کیپی میتونه استثنا باشه فقط که کاریش هم نمیشد کرد چون دور اولی بود و خوب بازی کرد.
و این، بهترین اتفاق برای گناهکارهاست که خودشون اتفاقا در این زمینه درست عمل نکردن. یعنی استراتژی مناسب تیمی نداشتن. آرش مدل بازیش جوری بود که یا خودش اعدام میشد یا یکی از بین محمدامین/هادی اعدام میشدن و بعد خودش اعدام میشد. من هیچ حالت دیگری بلد نیستم در این بازی که دیدم. اگه شما میبینید، حتما توانایی ذهنی و عملیتون بیشتر هست که خب با اون تحلیل میرید جلو. و محمدحسین هم کاملا مستقل بود. چیزی که من میفهمم اینه که در این شرایط یا باید محکم بیای در حمایت از یارت یا محکم بشی ضدش. شهروند در این شرایط میآد سمت یکی از اینا، مگه بگه هر دو سفیدن و دعوا غلطه. بنابراین مافیا در جهت مشخص شدن تکلیف بازی، عمل کرد.
ترسا هم که زود زدن هیچی.
رضا هم مدل قدیمی خودشُ اجرا کرد که موفق بود؛ اما در ایجاد هرجومرج نه زیاد؛ فقط اوایل بازی. البته وظیفه خاصی هم در این زمینه نداره و فرعیها عمدتا در جهت بیگناه بازی میکنن.
نتیجهای که میخوام بگیرم اینه من اگه از صفر میدونستم تمام گناهکارا کیا هستن، بازم کار بیشتری نمیتونستم بکنم در این شرایط. یعنی با وجود اینکه همه گناهکارا فردی خوب عمل کردن از دید من، ولی استراتژی به برد منجر نمیشد. یا دوگانه قطعی در بازی ایجاد نکنید، یا اگرم میکنید کاملا تیمی و قاطع (چه در دفاع چه ضد یارتون) باشه. این توصیه من هست.
رضا هم از مافیا بودن محمدحسین و فرضیه قبلا جلاد بودن خودش استفاده کرد و موند و برد.
حالا به فرض محال که شیوه بازی من و کارهایی که کردم جهت هرجومرج نبوده و اصلا به ضرر به ضرر مافیا شده، من در ذهنم استراتژی برد داشتم و تا جایی که شده هم اومدم جلو توش. یه چیزاییشم نگفتم و نمیگم، شاید یه دور دیگه خواستم اجراش کنم.
ولی با فرض خودخواهانه بودن حرکت من در اعلام نقش و شیوه بازیم، شخصا به خودم حق میدم. چون مافیاها قبلا مافیا بودن، بعدا هم خواهند شد. من ممکنه بار اول و آخرم باشه که نقشم این باشه.
بگذریم. بریم ادامه. هرجومرج چه اثری داره در بازی داره؟ اینه که اگه شما باهاش بیای جلو و فقط موضعت در بازی محکم باشه، میتونی بیای تا آخر. موضعت محکم نباشه هم میتونی بیای تا یه جایی. به ادوار قبلی اگه نگاه کنید، دفعاتی که گناهکارا بردن، این هرجومرج ایجاد شده. دور اول توسط سیدبندی و خود بیگناها با کمک جوکر و البته مدیریت گناهکارا. دور ششم توسط مافیا که فرقه بیشتر استفاده کرد ازش. دور یازده توسط تیم قاتل و کمی هم مافیا که به برد قاتلها انجامید. دور سیزده توسط جوکر و کمی هم امین. که بعدش با ادامه بهترش توسط امین، فرقه برد.
و معادلاتی در بازی کاشته میشه که دیگه حذف شدنی نیست. مثل قربانی در اون دور یا جلاد در این دور.
توصیهام برای بازیهای بعدی اینه که هرجومرج ایجاد کنید؛ منتهی جوری نباشه که لو برید.
دو. وقتی شما میآید با مفیستوفلس به نقشتون اعتراف میکنید، اولا هیچ چیزی برای از دست دادن ندارید و کسی نمیتونه تهدیدتون کنه؛ ثانیا خودتون میتونید کنترلش کنید به قول آندروود.
و البته خیلیها بعد از این ادعای من یه درصدی (هرچی) احتمال میدن که پویا مفیستوفلس نیست. حتما نقشهای داره. تو پست قبلی هم گفتم که حتی اگه ده درصد هم باشه، من یه برنامهای دارم از قبل که باهاش بازی کنم و ته بازی دیدید.
علاوه بر اینهایی که گفتم، این ادعا دست فریُ به عنوان هلن، کامل بست. اگه بیاد بگه مفیستوفلسم، خب هم باید در جهت گناهکاری بازی کنه هم بیگناها گیج میشن. اگرم بیاد بگه من هلنم، هم یه دافعهای در ناخودآگاه ایجاد میشه برای بیگناها هم یه فشار مضاعف روی خود فری؛ که باعث میشه هم بیشتر از حد معمول اشتباه کنه (که دیدید) هم اشتباهاتش بیشتر یاد بقیه میمونه (که موند ته بازی).
مسئله بعدی، وقتی پویا مفیستوفلس هست و بازی باور میکنه تا حد زیادی، پیش خودشون میگن این که گفته گناهکارم؛ گولـشُ نمیخوریم. گاردشون باز میشه. و گول میخورن. که بارها دیدید. تعدادیش منجر به اعدام غلط شد در ابتدا و انتهای بازی و تعدادیش هم بر اساس تصمیمات درست چند بیگناه یا مسائلی خارج از متن بازی (حدس جلاد) منجر به اعدام غلط نشد.
سه. این نقش به آدم اجازه میده (یا به من حداقل) که تا ته ِ ته ِ چیزی که میخوای (که اینجا شرارت بود) پیش بری.
در واقع این اولین باری بود که من هیچ حد و مرزی نداشتم در بازی. به رای نپذیرفتن هم ربطی نداره. به خود نقش و نوع اجراش ربط داره. نقشهایی مثل فاوست و کلانتر و ... هم رای نمیپذیرن؛ ولی حد و مرز دارن. یا چرا راه دور بریم. هلن! کاملا حد و مرز داره با اینکه ظاهرا مشابه مفیستوفلس هست.
این حد و مرز نداشتن هم از جوکر نولان اومد که در دور 13 قابلیت اجرایی کامل نداشت ولی اینجا داشت. جوکر در اون فیلم شر ِ مجسم هست. هیچ حد و مرزی نداره؛ ولی یه اصولی داره برای خودش و تا ته همهچی میره. اوجش هم جایی هست که سرش از ماشین بیرون هست و هنس زیمر به درستی اونجا موسیقی نذاشته. همه هم میدونن جوکر شر مطلق هست و خودش هم ابایی از بیانش نداره؛ ولی با این حال تاثیرگذار هست. فقط متاسفانه اونجا نهایتا نیکیها پیروز میشن (که البته از نظر من پیروزی نیست و صرفا شکست کامل نخوردن هست) ولی خوشبختانه اینجا اینگونه نشد.
مجموعا هم ادعا میکنم دور سیزده و این دور، از نظر تاثیرگذاری در اذهان و روان و بازی (از جنبه منفی یا شر)، متمایز بوده. بعدا اگه مشابهشُ ببینم، خواهم گفت.
هدف هم نهایتا مثبت هست در پس ِ این شرارت. کسانی که در این ادوار اذیت شدن، الآن آدم قویتر و محکمتری هستن.
چهار. داستانها، کنایهها، واکنشها، پیشنهادها و بازیهای روانی همه در جهت اجرای نقش و ایجاد فضای مدنظرم بوده و هیچ دلیل دیگری نداشته. مخلصیم.
=======================================================================
بریم سراغ نفرات که مختصری صحبت کردم در پست قبلی. اینجا بیشتر توصیه هست برای ادامه.
آرش:
همهچیزتُ وسط نذار یا به قول پوکربازها آل-این نکن؛ مگر از قبل چیده باشی که تهش به برد برسه. سعی کن بازیت به نفر سومی که داره بحث دونفره شما رو میخونه حس مثبت یا جستجوگرانه بده از طرف تو. و همینی که محمدحسین گفت. سیاستُ در بازیت بیشتر کن. فشار هم از رو خودت بردار. دور بعدی اصلا اینجوری بیا که "من اومدم بد بازی کنم و نفر اول اعدام بشم." راحت بازی خودتُ بکن. به بیش از دو نفر هم در یک فاز نَپَر. بعضی وقتا همون یک نفر هم کافی هست.
هم قدرت حملهات عالیه و هم قدرت دفاعت خیلی خوبه. صرفا نیازمند مدیریت هست. در واقع حرف اصلیم اینه که قدر خودتُ بیشتر بدون.
محمدحسین:
اینکه فهمیدی مافیا رو بازی ببینی، عالیه. ولی بیشتر اجراییش کن. تو خیلی برای بازی و خوندنش و فکر کردن وقت میذاری. ولی اون انرژی در بازی نمیآد. در هیچ دوری نیومده؛ چه اونایی که نتیجه گرفتی چه نه.
بداهه بیشتر بنویس. یه فاز بود در دور دهم که رضا اعدام شد اگه اشتباه نکنم و تو که از اول بازی بهش مشکوک بودی، اونجا رای ندادی. بلافاصله بعدش یه پست نوشتی که کامل سفیدت کرد. هم منطقی و هم حسی. اون پستها الآن در بازیت نیست. تعدد پستهاتُ ببر بالا. لازم نیس (و نمیشه) در یک پست تکلیف فازُ مشخص بکنی.
محمدحسین در این بازی هیچ ایراد منطقی یا استدلالی بزرگی نداشت و شاید اگه بیگناه بود هم کم و بیش نظراتش همین بود. منتهی حجم بازیت و اینکه خیلی اوقات نبودی در متن (با اینکه داشتی میخوندی)، شک را برای بیگناها ایجاد میکنه. در واقع مدل بازیت این جراتُ به بقیه داد که بهت رای بدن. اینُ درست کن؛ که به راحتی هم قابل درست شدن هست و تغییرات اساسی لازم نداره. تغییرات اساسیُ خودت به مرور در بازیت دادی در این دور و ادوار قبلی و کاملا موفق بودی. اینم اضافه کن حتما چون حیفه.
ترسا:
آرزوی خوششانسی و موفقیت دارم در ادوار آینده. این دور از دید من میتونست یکی از بهترین ادوارت بشه. مهم نیس ولی. دور بعد اجراش میکنی. و دور بعدی.
عرفان:
عرفانُ از یه جهت دیگه تحلیل میکنم.
در این سایت من بهش این نقشها رو دادم در گادی خودم: شیطان در دور 1، مافیا در سوپرتیم (همه بینقش بودن) دور 5، رویینتن در دور 6، مافیا در سوپرتیم مجددا (همه بینقش بودن) در دور 8، سامورایی در دور 10 و جادوگر در دور 11. تو همهاش هم حداقل خوب بودی و اکثرا خیلی خوب یا عالی.
در ادوار مهم سایت قبلی که پاک شد هم غارتگر (عملا ضد ضربه) و قاتل بودی. که غارتگر عالی بود و قاتل هم خوب.
هیچ بازیکن دیگهای به این شدت و کمیت یادم نمیآد حقیقتا.
علتش چیه؟ یکیش اینه که عرفان بازیکن خوبیه. خب خیلیای دیگه هم خوبن، ولی چنین کیفیتی در نقشهاشون نبوده. علت اصلیش به نظرم اینه که عرفان علاوه بر این که یکی از بهترین بازیکنهاست، روحشُ وارد نقش و بازی میکنه. جایزه یا مدال عرفان در واقع این هست. وگرنه خیلیا تلاش میکنن.
توصیهام اینه که اولا من گاد نبودم اصلا بازی نکن.
دوم هم اینکه از دور یازده به بعدُ کلا پاک کن از ذهنت. دور بعدی بیا ادامه اینا که گفتم برو. یه سوپرنقش هم دارم برات.:X
ولی جدا از شوخی به فرض که اصلا بد بازی کردی اخیرا. بازی که بخواد دوباره شروع بشه، نگاه من به عنوان گاد به عرفان، کسی هست که در اوجه و یکی از ستونها هست؛ مثل همیشه. هیچ چیزی هم اینُ تغییر نمیده.
رضا:
بسیار بسیار خوشحال شدم که رضا بازگشت در این دور. و بازگشت شکوهمندانهای هم داشت. و بازگشتش هم به خودش بود. در واقع این اون رضایی بود که من در دور یک همین سایت ازش تقدیر کردم. بهترین اتفاق این دور بود از دید من.
یه توضیح در مورد نقشش بدم. نقشش روی کاغذ واقعا رمال بود، چون حدس باید میزد. ولی رضا جلاد بازی کرد و سعی در اعدام اهدافش داشت؛ چیزی که در جلادی قبلیش نبود. و این یک گام به جلو بود و این که تکی برد، یک گام به جلوی دیگه. و خوشحالم که منم موثر بودم در بردش.
در اعدام خلفی عالی بود؛ در فازی که قاعدتا باید اعدام میشد (ماقبل سرعتی) عالی بود و گیجیهاش در فاز آخر هم عالی بود خصوصا اونجا که نقش جلادُ کپی کرد.
استراتژی درستی داشت مجموعا. و حقش برد بود. عالی.
توصیهام هم اینه که ادوار قبل اینُ فراموش کن. این رضاست. همینُ ادامه بده. همین.
اشکان:
در آینده بیشتر خواهیم دید ازت. اینم البته نشاندهنده هوش بالات بود. به قول بچهها بازیکن کاملا متفاوتی هستی و نیاز داریم بهت.
امین کیپی:
امین با این بازی و چیزی که من در بازی 3 ساعته هفته قبل در گروه دیدم، اگر سیدبندی باشه، الآن سید یک هست.
خیلی خوشحالم که آوردیمش مافیا و خیلی خوشحالم که بازیُ دوست داره. از اون بازیکناست که بیگناهیش به گناهکاریش نزدیکه و هم حدسش سخته و هم حذفش. قدرت استدلال و تصمیمگیریش هم عالیه. پررو هم هست و کم نمیآره. به وقتش البته مظلومم هست. هوشش که مشخصه و نیازی به تعریف من نداره. بیصبرانه منتظر بازیهای بعدیش هستم؛ چه در گادی خودم چه با خودم. و حتما باید یک بار تیم بشیم.:X
امین خلفی:
بازیش مشکل خاصی نداشت چون اون 3 حالت که برا رضا نوشت که اونم درست بود البته.
امین به یه استراحت ذهنی به نظرم کوتاه نیاز داره و شاید یک نقش متفاوت و خارج بازی. وگرنه سطح بازیش در این دور و دور سیزده و دور یازده نزدیک به اوج بود از دید من. صرفا یه جاهایی تمرکز نداشت و هدف اشتباه انتخاب شد.
اواخر تابستان بهترین بازیشُ خواهید دید.
رامتین:
رامتین اگه قیاس کنم با دور سیزده که واقعا عالی بود، اینجا کمی صلابت بازیش کاهش یافته بود که به نظرم طبیعی هست. این بازی کاملا تنها بود و بیگناها اون جوری که باید حمایت نکردن ازش. مشکل خاصی در متن بازیش ندیدم و تصمیم بسیار صحیح و مهمی گرفت بین آرش و محمدامین که اکثر بازیکنایی که جای رامتین باشن اونجا نمیتونن درست تشخیص بدن. خود من شاید اشتباه میکردم.
شک جلاد بودن هم طبیعی هست. من پیشفرضم در مورد خودم اینه که بهترین بازی بیگناهیمم بکنم، باز میگن جلاده احتمالا. کمی به مدل بازی هم ربط داره. چون من هم تک هستم معمولا. ولی مدل بازیت عالیه و اصلا تغییرش نده.
ایراد مهمی ندیدم، شاید حس و حالت پایینتر بود صرفا.
محمدامین:
این بازی شاید مهمترین بازی بیگناهی دوست خوبوخوشتیپم بود. بهترینش در دور دوازده بوده؛ ولی این دور از این نظر مهمه که محمدامین یک سطح بالاتر رفت برا من. برا خودشم رفته حتما. هیچ دوری اینقدر از نظر هم ذهنی و هم بازی تحت فشار نبود و خیلی قشنگ هم دفاع کرد. واقعا لذت بردم.
(دور ۶ از نظر جو بازی در فشار بود و دور ۱۲ از نظر روانی. دور ۱۰ حالت کمترشدید اینا بود. این دور ولی جفتش بود در اوج بازی خودش و اوج سختی کار.)
صرفا در مورد تهش، حقت بود عزیزم.
در نوع مطرح کردن ایدهها و اجراش، باید بیشتر دقت کنی. پاکباز بودن همیشه جواب نمیده.
دو گناهکار هم پرسیده بود که بسیار عالی. آفرین. من اگه گفتم پلیس ربات باشه هم مافیا رو میزنه و مافیا با دو شروع کرده، به عنوان مفیستوفلس گفتم و نه پویا.
و این که دیگه پلیس و کارآگاه نمیدم بهت عشقم.:X
همینا بسه چون زیاد در مورد بازی حرف زدیم باهم. وگرنه قاعدتا چون تحلیل نکرده بود با اینکه گفت میکنم، نباید مینوشتم همینا رم.
هادی:
بهترین بازیش بود و بسیار لذت بردم. قدرتش در بازی عالی بود. ضرباتش دقیقتر و زهرآگینتر شده بود.
پاکباز بودنشُ دوست داشتم در ابتدای سرعتی. ولی با همون میشد بعد محمدامین (به فرض ادامه داشتن بازی) اعدامت کرد؛ چون وسطاش چند بار گفتی مهم نیس هرچی بشه.
نگو اینا رو.
توصیهام به هادی اینه که همین سیستمُ در گناهکاری هم ادامه بده. قاطع بیا تو شکم طرف مقابل. با یکی از یارهات هم یه دوگانه جدی داشته باش در کنارش. موضعت در بازی محکم هست معمولا و مدل بازیت جوریه که بازیکنا دوست دارن در بازی باشی و بمونی.
و کلا اینکه سخت نمیگیری و راحتی، خیلی خوبه. درود بر تو. لذت بردم.
=======================================================================
و اما فری عزیز:
فری به نظرم سختترین نقش بازیُ داشت. هلن از مفیستوفلس سختتره. اگه راحتتر بود من هلن بازی میکردم.
در شروع هم به نوعی دستش در پوست گردو قرار داده شد با ادعای من. و هیچ راه دیگهای هم نداشت. بهترینش همین بود که بگه من هلن هستم و همین بازی که دیدید، انجام بده.
اگه میگفت پویا دروغ میگه و پویا هلن هست، گناهکارا اینُ نمیپذیرفتن خیلی. ولی بیگناها هم منُ هلن میدیدن. یعنی دو سر باخت بود.
اگر هم هیچ موضعی نمیگرفت بدتر بود و بیگناها حسابش نمیکردن.
این از شروع.
در ادامه، گیرش به آرش عالی بود و کاملا درست. و خوشحالم که ادامه نداد و رفت سمت دوست خوبم.
گیرش به محمدحسین هم درست بود.
کاملا هم در خدمت بیگناها بازی کرد؛ هلن علم مه نداره. طبیعی هست اشتباه بکنه. خصوصا وقتی در بازی هرجومرج زیاد بشه.
نهایتا هم روی رامتین و محمدامین اجماع کامل صورت گرفت؛ و فری اصلا مقصر نبود و اتفاقا با شک هم رای داد. وقتی اجماع صورت گرفته یعنی هیچ کاری نمیشده کرد؛ حالا با یه ساعت یا یه روز وقت اضافه.
کلا هم مدل بازی من جوری بود که چه در سوالاتی که میکردم چه پیشنهادهایی که میدادم، فری هر جوابی میداد براش بد بود. و در واقع در موضع ضع قرار گرفته بود. و باید فقط هلن خودشُ بازی میکرد. و اگر اشتباه میکرد (که معلوم بود در این مدل بازی با هرجومرج اشتباه خواهد کرد)، فشار روش زیاد میشد و میانهاش با بیگناها برهم میخورد. که خورد تا حدی.
من به شدت اعتقاد داشتم (و دارم همچنان
) که بازیم در حدی که باید درک نشد (به جز چند نفر که اسم میبرم در ادامه)؛ منتهی با تحلیلها کمی امیدوار شدم و البته متوجه شدم که بازی فری هم درک نشده.
فری بهنظرم یکی از بهترین بازیهاش بود و تبریک میگم بهش. بسیار لذت بردم از بحث باهاش.
فری در ایفای نقش یکی از بهتریناست و شاید بهترین. و این یکی از بهترین ایفای نقشها بود.
قبل از اینکه برسیم به گاد عزیز، سپاس از:
امیر عزیز که با من همراهی کرد قبل، حین و بعد از بازی. و یه پست بلند هم بهش تقدیم کردم.
مهدی عزیز که همراهی کرد، خصوصا در یک فازی که ورود به بازی برام سخت شده بود. دو پست هم به خودش تقدیم کردم که نگفتم در بازی.
و از خود فری که بازیم در کنارش شکل گرفت.
و از امین عزیز بابت نقشی که نوشت و بهم داد و باهام همراهی کرد.
-_- _-_-_- _-
گاد گرامی:
خیلی اذیتش کردم در طول بازی که البته هم ذات مفیستوفلس بود هم تلافی اذیتهای خودش.
نقشها رو بسیار خوب پخش کرد. انتخاب هلن، بهترین بود. مافیا و فرعیها خوب انتخاب شدن. بیگناها هم نقشهاشون همه خوب و درست بود. هادی باید راحت بازی میکرد که کرد. محمدامین هم انتخاب خیلی خوبی بود. و امین برای نقش تکاور که به موقع استفاده کرد ازش. و بقیه دوستان.
بالانس بازی هم کاملا درست بود. تیم یا فردی به بالانس نباخت؛ همه به خودشون باختن از جمله خودم.
مدیریت بازی و اجرای آرا و اعدام هم عالی بود. البته هر گادی سیستم رایگیری خودشُ داره.
تعاملش با بازیکنا هم معلومه خوب بوده و حتما بهتر از من؛ نیاز به تعریف نداره.
امیدوارم داستان دور قبلش تکمیل بشه تا آخر امسال.
امین روانشناسی بزرگی هست. بدون اغراق میگم و من که سالهاست باهاش در ارتباط نزدیک هستم، میتونم قاطعانه در این مورد اظهارنظر کنم. بسیار خوب میفهمه و بسیار خوددار هست و تعاملش با نفر مقابل در بهترین شکل ممکن هست معمولا.
همه اینا رو نمیشه در بازی آورد؛ ولی در گادی میشه. و این دور و دور قبلی نمونهاش بود.
این دور به نظرم عمیقتر متوجه شد که گادی چه لذتی داره و چیه. دور بعدی عمیقتر خواهد شد. پیشنهادم بهش هم اینه که زیاد گاد بشه و محدودیت هم برای خودش قرار نده. میدونم کار سختی هست، ولی قطعا لذت خواهد برد و همه هم دوست دارن در گادیش بازی کنن و مثل من ترسناک نیست به عنوان گاد.
بسیار تشکر میکنم ازش بابت برگزاری این دور، نقشی که بهم داد، مدیریت بازی و تحلیل زیبایی که انجام داد. گادها روح خودشونُ در بازی میدمند و هرکسی که این بازی خونده باشه متوجه خواهد شد که روح امین بسیار زیبا، دقیق و البته منصف هست.:X