مافیاییا
مافیاییا
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
صفحه اصلی
انجمن
جدیدترینها
نوشتههای جدید
نوشتههای نمایه جدید
آخرین فعالیت
کاربران
بازدیدکنندگان فعلی
نوشتههای نمایه جدید
جستجو در نوشتههای نمایه
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
برای دیدن محتوای انجمن باید
ورود
کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون
ثبتنام
کنید.
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ: آرش (Arash)
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Arsonist" data-source="post: 4719" data-attributes="member: 3"><p>سلام. دیدم شاکی شدی دیر جواب میدم. ببخشید واقعا <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /></p><p></p><p></p><p>ما برای اینکه بتونیم باور کنیم اون دنیا وجود داره، نیاز داریم که اون دنیا چارچوبهای خودشو داشته باشه و این امر محال هم مثل همونه. یعنی اگه دنیایی امر محال خودش رو زیر پا بذاره دیگه غیرقابلباور میشه. اونجوری که تو میگی بهش نگاه نکرده بودم ولی فکر میکنم جفتمون داریم یه چیزی میگیم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> منتهی یه چیزی که هست، وقتی از مرز واقعیت میگذریم و وارد دنیای فانتزی میشیم، میشه هر چارچوب و ساختاری ساخت. بنابراین امری که شاید در نگاه اول امر محال به نظر بیاد توی اون دنیا، شاید با شناخت بهتر چارچوبهای اون دنیا شاید اون امر هم برامون باورپذیر بشه <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> این به نظرم خاصیت فانتزیه که همیشه میتونه برگ جدیدی از تخیل رو رو کنه و به قولا never ceases to wonder <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /></p><p></p><p></p><p>همم بذار ببینم. پنج سال قبل سال کنکورم بود <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> عملا توی عمل انجام شده قرار گرفته بودم و نمیتونستم تغییر مسیر بدم دیگه. قبلش هم نمیتونستم البته <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> بنابراین به خودم میگفتم که مهم نیست در چه شرایطی قرار گرفتی، رویاهات رو تا جایی که ممکنه جدی بگیر چون ارزشش رو دارن. البته همین الان هم همین رو باید به خودم بگم <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /></p><p></p><p> </p><p>جای پرچالشی که هست. ولی به عقیدهی من اینطور نیست که وصلهی ناجور این دنیا باشیم یا باگ خلقت/تکامل باشیم <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> به نظرم خیالپردازها هم جای خودشون رو توی دنیا دارن و دنیا بهشون نیاز داره <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> شاید شکنندهتر و حساستر باشیم نسبت به خیلیها ولی خب به نظرم هرچی یه نفر خیالپردازتر باشه بیشتر زیباییهای دنیا رو میبینه و میتونه به بقیه نشونشون بده. این حداقل یکی از مزایاشه <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> </p><p>سعی که کردم کمش کنم یه جاهایی. بعضی از خیالپردازیها واقعا به آدم ضربه میزنن خصوصا وقتی که با واقعیت زندگیت در ارتباط باشن و هر روز ببینی که دنیا با توهماتت خیلی فرق داره. مثالش رو توی سوالات قبل زدم، مثل این میمونه که عاشق یکی باشی ولی هر روز بدون سلام از جلوت رد شه <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> اگه اینطوری باشه و چیزی باشه که نتونی با تلاش خودت تغییرش بدی، بهتره که شلنگ خیالپردازیت رو بگیری اون طرف <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> سخت هم هست نمیگم آسونه، خودمم خیلی خیلی سخت بوده برام انجام چنین کاری و حتی نمیتونم بگم صرفا زمان کمک کرد یا تصمیم و تلاش خودم هم موثر بود <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> ولی خب همینکه بدونی کدوم فانتزی ات اوکیه و کدوم سمیه و صرفا اذیتت میکنه، به نظرم کمک کننده است.</p><p></p><p> </p><p>اعتقاد که دارم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> به نظرم برای کسی مثل من که تمام روز داره فکر میکنه و اوورثینک میکنه و خیالبافی میکنه و کلا توی دنیای ذهنی خودش سیر میکنه، مراقبه باعث میشه که دوباره برگردی توی جسم خودت و حسش کنی. این هم خودش حس خوبی داره هم باعث میشه که نیازهای بدنت رو بهتر بشناسی و بهشون برسی تا جلوی چیزهایی مثل اضطراب و افسردگی رو بگیری. کلا جسم و ذهن به طور تنگاتنگی به هم گره خوردن و نباید از یکیشون غافل شد.</p><p>با این وجود نه، اونقدر که دلم میخواد وقت صرف اینکار نمیکنم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> گاهی اوقات قبل خواب صرفا شاید تکنیکهایی که خودم کشف کردم یا جایی شنیدم و دیدم روی من جواب میده رو انجام بدم که حواسم رو از افکارم پرت کنه و بتونم بخوابم. ماساژ و یوگا هم خیلی تاثیر داره. قصد دارم بیشتر برم سمتش <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> </p><p></p><p></p><p></p><p>از یکی بپرس که بحثهاش با عرفان فرسایشی و اعصابخوردکن نباشه <img src="/images/smilies/yahoo/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> ولی خب من به نظرم توی مافیا نباید برای قانع کردن بحث کرد، باید حرفت رو بزنی، حرف طرف رو گوش بدی و خودت تصمیم بگیری. لازم نیست بحث رو ادامه داد همیشه <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /> صرفا باید بلد باشی بحث رو یه جوری ول کنی که توی موضع بازنده نباشی <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Arsonist, post: 4719, member: 3"] سلام. دیدم شاکی شدی دیر جواب میدم. ببخشید واقعا :)) ما برای اینکه بتونیم باور کنیم اون دنیا وجود داره، نیاز داریم که اون دنیا چارچوبهای خودشو داشته باشه و این امر محال هم مثل همونه. یعنی اگه دنیایی امر محال خودش رو زیر پا بذاره دیگه غیرقابلباور میشه. اونجوری که تو میگی بهش نگاه نکرده بودم ولی فکر میکنم جفتمون داریم یه چیزی میگیم :دی منتهی یه چیزی که هست، وقتی از مرز واقعیت میگذریم و وارد دنیای فانتزی میشیم، میشه هر چارچوب و ساختاری ساخت. بنابراین امری که شاید در نگاه اول امر محال به نظر بیاد توی اون دنیا، شاید با شناخت بهتر چارچوبهای اون دنیا شاید اون امر هم برامون باورپذیر بشه :دی این به نظرم خاصیت فانتزیه که همیشه میتونه برگ جدیدی از تخیل رو رو کنه و به قولا never ceases to wonder :)) همم بذار ببینم. پنج سال قبل سال کنکورم بود :دی عملا توی عمل انجام شده قرار گرفته بودم و نمیتونستم تغییر مسیر بدم دیگه. قبلش هم نمیتونستم البته :)) بنابراین به خودم میگفتم که مهم نیست در چه شرایطی قرار گرفتی، رویاهات رو تا جایی که ممکنه جدی بگیر چون ارزشش رو دارن. البته همین الان هم همین رو باید به خودم بگم :)) جای پرچالشی که هست. ولی به عقیدهی من اینطور نیست که وصلهی ناجور این دنیا باشیم یا باگ خلقت/تکامل باشیم :)) به نظرم خیالپردازها هم جای خودشون رو توی دنیا دارن و دنیا بهشون نیاز داره :دی شاید شکنندهتر و حساستر باشیم نسبت به خیلیها ولی خب به نظرم هرچی یه نفر خیالپردازتر باشه بیشتر زیباییهای دنیا رو میبینه و میتونه به بقیه نشونشون بده. این حداقل یکی از مزایاشه :)) سعی که کردم کمش کنم یه جاهایی. بعضی از خیالپردازیها واقعا به آدم ضربه میزنن خصوصا وقتی که با واقعیت زندگیت در ارتباط باشن و هر روز ببینی که دنیا با توهماتت خیلی فرق داره. مثالش رو توی سوالات قبل زدم، مثل این میمونه که عاشق یکی باشی ولی هر روز بدون سلام از جلوت رد شه :)) اگه اینطوری باشه و چیزی باشه که نتونی با تلاش خودت تغییرش بدی، بهتره که شلنگ خیالپردازیت رو بگیری اون طرف :)) سخت هم هست نمیگم آسونه، خودمم خیلی خیلی سخت بوده برام انجام چنین کاری و حتی نمیتونم بگم صرفا زمان کمک کرد یا تصمیم و تلاش خودم هم موثر بود :)) ولی خب همینکه بدونی کدوم فانتزی ات اوکیه و کدوم سمیه و صرفا اذیتت میکنه، به نظرم کمک کننده است. اعتقاد که دارم :دی به نظرم برای کسی مثل من که تمام روز داره فکر میکنه و اوورثینک میکنه و خیالبافی میکنه و کلا توی دنیای ذهنی خودش سیر میکنه، مراقبه باعث میشه که دوباره برگردی توی جسم خودت و حسش کنی. این هم خودش حس خوبی داره هم باعث میشه که نیازهای بدنت رو بهتر بشناسی و بهشون برسی تا جلوی چیزهایی مثل اضطراب و افسردگی رو بگیری. کلا جسم و ذهن به طور تنگاتنگی به هم گره خوردن و نباید از یکیشون غافل شد. با این وجود نه، اونقدر که دلم میخواد وقت صرف اینکار نمیکنم :دی گاهی اوقات قبل خواب صرفا شاید تکنیکهایی که خودم کشف کردم یا جایی شنیدم و دیدم روی من جواب میده رو انجام بدم که حواسم رو از افکارم پرت کنه و بتونم بخوابم. ماساژ و یوگا هم خیلی تاثیر داره. قصد دارم بیشتر برم سمتش :دی از یکی بپرس که بحثهاش با عرفان فرسایشی و اعصابخوردکن نباشه :)) ولی خب من به نظرم توی مافیا نباید برای قانع کردن بحث کرد، باید حرفت رو بزنی، حرف طرف رو گوش بدی و خودت تصمیم بگیری. لازم نیست بحث رو ادامه داد همیشه :دی صرفا باید بلد باشی بحث رو یه جوری ول کنی که توی موضع بازنده نباشی :دی [/QUOTE]
درج نقلقولها...
نام
تایید
مافیا را برعکس بنویسید.
ارسال
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ: آرش (Arash)
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
بالا
پایین