سلام به همگی.
این دور، دور جالبی بود و به خاطر تم و داستان بازی خیلی دوستش دارم. ممنونم از آرش که فضای زیبایی رو تو داستان هاش خلق کرد. به خصوص، مبارزه ی حماسیِ جاوید و زروان عالی پرداخته شد. کاشکی مشارکت بیش تری داشتیم بلکه آرش رو دلسردِ از نوشتن بقیه ی داستان نمی کردیم.
امیدوارم فرصت کنه این رو در قالب یک داستان کوتاه بنویسه، من رو همیشه به عنوان خواننده ی ثابت داستان هاش در نظر بگیره
. یکی از دلایلی هم که باعث شد نگارش پست هام عوض بشه همین فضایی بود که آرش خلق کرد. اواسط بازی خواستم تغییرش بدم، ولی دیدم آرش راضی هست و ادامه دادم.
در مورد روند کلی بازی، چون فعالیت ها کم تر از دورهای قبل بود بازی کندتر به نظر میومد. ولی اونقدری هم کند نبود به نظرم. بد عادت شدیم
. مثلاً دورهای قبل داشتیم همون یکی دو فاز اول ده صفحه جلو می رفت. اون طوری هم خوب نیست به نظرم و کسی که میخواد وارد بازی بشه دچار شوک روحی میشه
. راستش رو بگم، این مدلی که این دور داشتیم واسه شرایط من بهتر بود و با توجه به وقتم فرصت خوندن همش رو به خصوص فازِ آخر پیدا کردم
. ولی خب ایده آل نیست و خیلی ها از جمله گاد ممکنه دلسرد بشن. یک و نیم برابر سرعتی که این دور داشتیم به نظرم میتونه ایده آل باشه برای جون گرفتن بازی. نه خیلی کند و نه خیلی سریع.
در مورد بازی خودم. ماناها رو نگاه می کردم از بین همه چشمم که به مانای تطهیر خورد لبخندی زدم
. حقیقتاً Obsessionی به عملکرد نقش هایی مثل پلیس و کاراگاه پیدا کرده بودم و می خواستم یک دور خوب اجراشون کنم. پلیسی که توی دور House of Cards بودم همون شب اول توسط مافیا دخلش اومد. کاراگاهی که دو دور پیش بودم عملاً فرصتی برای بازی کردن نداشت، البته تا حدِ خوبی شناخت مافیا موثر بود. دیدم این دور هم میشه، این دور هم دور خوبی برای اجرای نقشی مشابه بود. البته انجام تطهیر مانای زیادی رو می طلبید و عملاً باید یک شب درمیون هدف می دادم. ولی خب تصمیمم رو گرفته بودم پلیس جادوگران بشم و یک شب در میون تطهیر کنم. هدف اولم تیگران بود، چون به نظرم اون سلام بدون نقطه پایانیش یک مرضی توش بود. بعداً دیدم امین خلفیه
. هدف دومم رامیار بود، اون پستش که به سه نفر از جمله من پرید رو دوست نداشتم (حس کردم این رویکرد از ال امینِ گادفادر (دوری که آریا قاتل بود و برد) وام گرفته شده و حسِ منفی در موردش داشتم. اون دور ال امین هم همون پست اول سه نفر رو نشونه گرفت و به بازیش جهت داد). هدف بعدیم فرهام بود که خب خیلی خونسردانه پست می داد و بازی رو تحلیل می کرد و آیریک و من بهش شک داشتیم. بازی روزم هم اون اواسط متأسفانه یک فاز به دلیل مشغله زیاد نتونستم باشم ولی سعی کردم ادامه بازی که آخر هفته می افتاد تلاشم رو بکنم که حتماً باشم.
در مورد بازی، به نظرم چهار تا گرگینه واقعاً جفا در حق جادوگران بود. تازه یک پوستین هم داشتن که تن یکی می کردن، عملاً بازی سخت تر می شد. امیر به این ادعا دامن می زد و یکی از دلایلی که باعث شد گول حرف هاش رو نخورم همین بود
. گرگینه ها بازی خوبی داشتن، هر کدوم سبک خودشون رو داشتن و واقعاً شناختشون سخت بود و استدلال ها باید به حس آمیخته می شد. جادوگران هم خیلی بودن. پویا مثل همیشه عالی بود و خوب از این و اون حرف می کشید
. آیریک و آرتاواز هم خیلی خوب بودن، به خصوص آیریک که خوب بازی کردنش و رجوع به پست های گذشته اش باعث شد دیگه به گناهکار بودن باربد بیش تر مطمئن بشم.
گرگینه ها
فرهام خوب بود استدلال هاش. اون عقب نشینی از بحثش با پویا شک برانگیز بود، ولی طوری نبود که به چشم بیاد و شاید در ادامه کمک می کرد. ایرادی هم به استدلال هاش و رای به اعدام هاش هم نبود.(
8)
زروان عالی شروع کرد، اون پست اولش از تحلیل داستان و افراد بازی از زاویه ای متفاوت، آموزشی بود
. بازیش هم مقتدرانه بود، ولی خب بدشانسی آورد که به تور جاوید خورد وگرنه سخت می شد اگر تو بازی میموند (
8.5).
باربد امیر عزیز خب یک جاهایی از بازی کم تر به چشم میومد و تنها ارتباطش با سپرنگ اونو تو نظرها بولد می کرد. یک جا پستی داد خطاب به جاوید و پاراگراف آخرش رو بست: "ممنون، بحث خوبی بود...". درست بود حرفش و ولی این حس رو تداعی می کرد که کمی عقب نشست از موضع اولیه اش. دفاعیه اش عالی بود و همین باعث شد که رایم رو به سپرنگ برگردونم. فاز آخر واقعاً سخت کرد تصمیم نهایی رو و از حرف هاش و خونسردیش حس بی گناهی هم گرفتم. ناگفته نمونه یک جایی تو تلگرام به آرش گفتم آرش میخوای مثل پویای اون دور میخوای سه تا بی گناه رو به جون هم بندازی و دستمون بندازی
. در واقع بازی باربد طوری بود که خللی به بازیش وارد نبود و آیریک چون بی گناهِ منسجم تری در طول بازی نشون داده بود کفه ی ترازو رو به نفع خودش تغییر می داد. (
9). دور هری پاتر هم همین موقعیت تقریباً مشابهی پیش اومد و واقعاً مشکلی تو بازی امیر نبود. اون دور افشین و پژمان که خودشون گناهکار بودن طرف دیگه ماجرا بودن
. این دور ولی آیریک خیلی کمک کرد تصمیم درست بگیرم.
جادوگران
جاوید و
آیریک بهترین بودن.
جاوید که نقصی نداشت و مثل همیشه عالی، بدشانسی آورد گرگ ها هدف قرارش دادن (
10). به نظرم اگر امیر تو گروه گرگ ها نبود شاید کلاً جاوید رو توی اهدافشون در نظر نمی گرفتن. یک خصوصیتی توی پویا هست که فکر کنم کم تر کسی توی بازی مافیا تو این دنیا
داشته باشه، این خصوصیت به نظرم برگرفته از هوش و منطق سرشارِ خود پویا، به علاوه تجربه هایی هست که به عنوان گاد با طیف وسیعی از بازیکنان مختلف داشته. در واقع این دو عامل یک اثر Synergic داشته و پویا رو از این لحاظ دست نیافتنی تر کرده تو مافیا. این خصوصیت باعث میشه با صرف زمان کم تر پویا مفیدترین بازی رو ارائه بده و خیلی خوب ماهیت افراد رو بشناسه. مثلاً نوع واژه ای که توسط بازیکنان گفته میشه، شرایط پستی که داده میشه و خیلی چیزای دیگه که توی نظر خیلی از ماها رد میشن ولی توی ذهن پویا دسته بندی میشن و اگر نقصی این وسط باشه شناسایی میشه توسط پویا. در کل هر پست از پویا (به خصوص پویای بی گناه
) برای من به منزله ی یک درس آموزشی هست
آیریک در طول بازی به خصوص اواسطِ بازی همه رو خطاب می کرد و بحث ها رو پیش می برد. در واقع، آیریک بازی منسجمی که داشت منو به بی گناه بودنش در فاز آخر مطمئن کرد (
9.5). اوایل شک کردم که آرتاواز رو خود آیریک زده، بعد دیدم که نه از اون طرف ماجرا هم هست و حتی احتمال بیش تری هم براش هست. استدلال هاش راجع به پوست گرگ هم منطقی بود و با هم هم نظر بودیم.
آرتاواز خوب وارد بحث ها شد و بحث های مفیدی داشت. استدلالی که راجع به آیریک گفت محتمل بود ولی تا حدی یک طرفه بود به نظرم. آیریک هم حرف درستی می زد و لزوماً پوست گرگ بر تن سپرنگ، آیریک رو گناهکار نمی کرد (
7.5).
ویهان (شکلک قلب
)و
رامیار خیلی کم بودن و معیار خوبی برای قضاوتشون ندارم. ویهان رضای کلاسیک بود و بعد از جاوید تشخصیش دادم.
رامیار خوب شروع نکرد و بهتر میتونست وارد بازی بشه.
سپرنگ تو دفاعیه ها خوب بود ولی کاشکی در مورد افراد بازی و احتمال پوست گرگینه و بحث های دیگه نظرش رو می گفت (
7).
تیگران و
کیومرث که پویا دورهای بعد خدمتشون میرسه
.
در مورد
روح جاوید یادم رفت بگم
. عالی بود همه چیش. جایی که در مورد تیگران و کیومرث صحبت کرد و یا در مورد خنکی اون دنیا
عالی بود.
مرسی از همگی به خصوص آرش عزیزم بابت این دور
.