مافیاییا
مافیاییا
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
صفحه اصلی
انجمن
جدیدترینها
نوشتههای جدید
نوشتههای نمایه جدید
آخرین فعالیت
کاربران
بازدیدکنندگان فعلی
نوشتههای نمایه جدید
جستجو در نوشتههای نمایه
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
برای دیدن محتوای انجمن باید
ورود
کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون
ثبتنام
کنید.
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ: مهدی (Mahdi)
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="The Sundance Kid" data-source="post: 7732" data-attributes="member: 24"><p><strong>پاسخ به سوالات آرش.</strong></p><p><strong></strong></p><p>سلام بر مهدی عزیز.</p><p></p><p><span style="color: #008000">سلام آرش جان <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />.</span></p><p></p><p>۱) مافیایی که بازی میکنیم برات چه جایگاهی داره؟ آیا صرفا یک بازیه یا بیش از یک بازی و اگه بیش از یک بازیه، چیه یا بهتره بگم به چی تشبیهش میکنی؟ </p><p></p><p>۲) اینو فکر میکنم پراکنده جواب داده باشی تا حدی، ولی از قبل تو ذهنم بود که بپرسم ازت. مافیا چه تاثیری توی زندگیت و شخصیتت و … داشته؟ منظورم دوستهایی که از این طریق پیدا کردی نیست، خود بازی مافیا و متای اون مدنظرمه. چه چیزایی یاد گرفتی و توی مقیاس بزرگتر، خارج از مافیا هم اعمال کردی؟</p><p></p><p><span style="color: #008000">جواب این دو سوالت تقریبا همپوشانی داره و من یکجا بهشون پاسخ میدم با اجازت.</span></p><p><span style="color: #008000"></span></p><p><span style="color: #008000">بازیها بهنظر من به طور کلی دو نوع مختلف هستند، یک نوع صرفا به هدف لذت انجام میشه و استراتژیهایی که داخلش میشه به کار برد محدودن. مثلا مار و پله یا منچ. مثلا ۴ برگ. اینها نهایتا یک بازی هستند که میتونن برای بعضیها جذابیت خیلی زیادی داشته باشند اما ما نوعی از بازیهارم داریم که یک دنیای تقریبا نامحدود از استراتژیها در اون بازیها وجود دارند. مثلا شطرنج یا بازی Stratego. اینها علاوه بر خود جذابیت بازی، یک عنصر روانشناسی و سبک خاص هر فرد هم در نوع انجام دادن بازی درشون دیده میشه. مافیا هم یک مثال خیلی قوی از این دسته از بازی هاست. بهنظرم مافیا یک دنیای بزرگ و نامحدود داره و یک ماکت از دنیای واقعی هست. انسانها در این بازی درجایگاههای مختلفی قرار میگیرن. چیزی که برای من خیلی جذابه در مافیا این هست که ما در مافیا یک نسخه قابل دستکاری کردن از خودمون رو در اختیار داریم. درواقع همون چیزی که قبلتر هم گفتم، ما در مافیا خودمون رو به دنیا میاریم و میتونیم با سلیقه خودمون پرورشش بدیم. درواقع من یک نوع نگاه به بازی مافیا دارم که شخصیتهای حاضر در بازی مافیا رو نزدیکتر به خود واقعی افراد میدونم تا چیزی که بیرون هست. شاید این در نگاه ساده عجیب بهنظر بیاد، اما بهنظر من ما در دنیای بیرون هرچقدر هم که شخصیت مستقلی داشته باشیم، تا حدی در جبر زندگی و تاثیر سایر افراد، قسمتی از شخصیت واقعی خودمون رو بروز ندادیم. اما در بازی مافیا، ما با سلیقه خودمون خودمون رو شکل میدیم، در این دنیا محدودیت کمتری وجود داره (محدودیت از نظر قالب بازی وجود داره، اما از نظر شخصیتی وجود نداره)، درواقع مافیا رو من یک دنیای شبیهسازی شده میبینم. و اتفاقات و شخصیتهای داخلش هم برای من کاملا واقعی هستند چون از آسمون به وجود نمیان، هر اتفاق و شخصیتسازی که اتفاق افتاده در مافیا، حتما یک دلیل و پیشزمینهای در واقعیت ازش وجود داره بهنظرم.</span></p><p><span style="color: #008000">در مورد تاثیرش بر شخصیتم هم که میگم مافیا دنیایی بود که باعث شد من بهتر بتونم خودم رو داخلش بشناسم. به نوعی تجربه زیسته با نسبت اتفاقات بیشتر و تجربیات بیشتر/صرف زمان کمتر هست مافیا. چون بهنظر خودم در هر دورش ما چیزهایی رو از خودمون و دیگران یادگرفتیم در مدت کوتاه که شاید در زندگی واقعی تجربه کردن این اتفاقات، هم نیاز به زمان خیلی بیشتری داشته باشه و هم اثرات بزرگ و غیرقابل جبرانی داشته باشه. حالا اینکه یه چیز خاص رو مثال بزنم سخته اما در کل مافیا برای من فرقی با دنیای بیرون نداشته و تجربیاتی که ازش دارم رو در دنیای بیرون هم به کار میگیرم. مجموعا هم بهنظرم تاثیر مثبت خیلی زیادی رو خودم و شخصیتم داشته مافیا. شاید مثلا بارز ترین مثالش میزان خودباوری باشه که در یک برههای از زندگیم به شدت کاهش یافته بود اما بعد مافیا بیشتر شد به وضوح.</span></p><p></p><p>۳) با چه چیز درمورد من (ویژگی شخصیتی مثلا) بیشتر از بقیه چیزها ارتباط و همزادپنداری برقرار میکنی؟ اگه دوست داشتی چندتا مثال هم از بقیه بچهها بزن که عمق و میزانش رو بهتر بفهمم.</p><p></p><p><span style="color: #008000">ارتباط البته با همذات پنداری فرق داره یکذره، چون اگر بخوام از دریچه همذات پنداری بگم صرفا باید به تشابهها بپردازم، اما پرداختن به ارتباط بهتره بهنظرم، من با هوش تو و تیز بودنت ارتباط خوبی میگیرم مثلا. به نوعی انسانهای باهوش برای من جذابیت خیلی زیادی دارند. مثلا اگر بخوام مثال از این ترجیح در دنیای واقعی بزنم، انسانهایی که ظاهر متوسط و یا حتی پایینتر از متوسطی دارند با هوش بالا برام خیلی جذابتر از انسانهایی هستن که ظاهر خیلی کلاس بالا اما هوش متوسط و یا کمتر دارند. یعنی من آدم باهوش ببینم به قول امیر شاخکهام آلارم میده و جذبش میشم ناخوداگاه. حالا اگر این رو ویژگی شخصیتی حساب نکنی، پایه بودنت برای بازیها و سرگرمیهای مختلف برام جذابه مثلا و کلا بهنظرم شخصیتی داری که حوصله آدم رو سر نمیبره. در مورد مثال از بقیه هم مثلا عزت نفس بالا چیزی هست که سریع باهاش ارتباط میگیرم. که شاید در پویا و امیر و چاوش برام مشهودتر بوده تا اینجا. یا مثلا میزان سرزنش خود و ناراحتی از باخت عرفان هم برام این حالت رو داره. اینها فعلا به ذهنم رسیدن <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />.</span></p><p></p><p>۴) به نظرت انسانهای توی فیلم یا شخصیتهای توی فیلم، چقدر به انسانها و شخصیتهای واقعی نزدیکن؟ تو چه مواردی فرق دارن؟ (منظورم فیلم خاصی نیست، به طور کلی منظورمه) اگه مثلا یه شخصیت فیلمی که برات محبوب یا منفوره، توی دنیای واقعی بود، باز هم همون حس رو بهش داشتی؟ برعکسش چی؟ اگه ادمای اطرافت توی فیلم بودن و نه توی واقعیت، باز هم همین حس رو بهشون داشتی؟ <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></p><p><span style="color: #008000"></span></p><p><span style="color: #008000">کاش مثلا چند تا مثال متفاوت میزدی تا ملموستر باشه اما در نگاه کلی آره بهنظرم. چون حسی که نسبت به فرد پیدا میکنی قسمت اعظمش مربوط به برداشت و نوع دیدی از اون ویژگیهای شخصیتی هست که در بیرون هم برای خودت داری. اما در کل عین هم نمیتونن باشن. مثلا در فیلمها، Bad man های محبوب بیشتری وجود دارند نسبت به واقعیت. چون بهرحال هرچقدر هم که فیلم نزدیک به واقعیت باشه باز هم یک میزانی از فانتزی و تخیل داخلش وجود داره و این باعث میشه طرز نگرش به این دو کاملا یکسان نباشه. اگه آدمای اطرافم تو فیلم باشن هم خب بستگی داره چه نقشی در فیلم داشته باشن، چون در مورد همه آدمای فیلمها آدم نظری نداره و اهمیتی براشون نداره اما در مورد آدمای اطراف همیشه یک جهتگیری یا دیدی در ذهن آدم هست چون تاثیرشون حول محور خودمون مورد ارزیابی هست در ذهنمون، اما در فیلم، محور اصلی خودمون نیستیم که بخوایم در مورد همه نظر خاصی داشته باشیم. اما در نگاه کلی آره بهنظرم، تا حدود زیادی این حسها نسبت به ویژگیها ثابته و فرقی نداره در فیلم و واقعیت.</span></p><p></p><p>۵) به طور معمول در روند فکری ذهنت بیشتر دربارهی کدوم دسته از موارد زیر فکر میکنی یا بر احساساتت تاثیر میذارن؟ (اولویت یا نمره بده، توضیحی هم اگه هست بده یا بگو در چه مواردی فلانطوره <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />)</p><p>- «چیزها چگونه خواهند بود؟» <span style="color: #008000">۴</span></p><p>- «چیزها چطور میتوانند/میتوانستند باشند؟» <span style="color: #008000">۳</span></p><p>- «چیزها چگونه هستند؟» <span style="color: #008000">۱</span></p><p>- «چیزها چگونه بودهاند؟» <span style="color: #008000">۲</span></p><p><span style="color: #008000"></span></p><p><span style="color: #008000">به ترتیب از ۱ تا ۴ اولویتبندی کردم.</span></p><p><span style="color: #008000">یکی از ضعفهایی که دارم اینه که خیلی نمیتونم آینده بلندمدت رو در ذهنم براش طرحریزی و فکر داشته باشم و درواقع اذیت میشم از این مسئله. شاید هم بخشیش از تنبلی میآد ولی معمولا ترجیح میدم چیزی که در حال، در حال رخ دادن هست رو ببینم و بهش توجه داشته باشم و کلا اهل living in the moment هستم. سرگذشت و سابقه چیزها هم برام جذابه و کلا به تاریخ علاقهمندم. چون هم میشه ازش یاد گرفت، هم چیزی هست که رخ داده، در ذهن نیست. من کلا چیزهای عینی برام جذابتر و مهمتر از چیزهای ذهنی هستند. برای همین خیلی با تخیلات مثلا میونه خوبی ندارم برعکس خودت <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />. این اولویتهایی که دادم حتی در نوع بازی مافیام هم بهنظرم قابل مشاهده هست (برای همین میگم شخصیتما در مافیا، چیزی نیست که منشا بیرونی نداشته باشه)، اما خب این چیزی نیست که بهش افتخار کنم. چون همین رو به عنوان یک ضعف مطرح کردم و بهنظرم تا این حد فکر نکردن به آینده هم خوب نیست و بخشی از ذهن باید آینده رو بررسی کنه و بهش بپردازه. این به آدم میتونه آمادگی ذهنی بالایی در مواجهه با شرایط مختلف بده و یا باعث میشه ایدههای بهتری برای زندگی در لحظهمون داشته باشیم. </span></p><p></p><p></p><p>اینا رو از اول صندلدیت تو ذهنم بود بپرسم ازت، جواب دادی ایشالا با سری بعد برمیگردم <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" /></p><p></p><p><span style="color: #008000">مرسی که اومدی <img src="/images/smilies/yahoo/4.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":دی" title="4 :دی" data-shortname=":دی" />. شرمنده دیر شد <img src="/images/smilies/yahoo/53.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":گل:" title="53 :گل:" data-shortname=":گل:" /></span></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="The Sundance Kid, post: 7732, member: 24"] [B]پاسخ به سوالات آرش. [/B] سلام بر مهدی عزیز. [COLOR="#008000"]سلام آرش جان :دی.[/COLOR] ۱) مافیایی که بازی میکنیم برات چه جایگاهی داره؟ آیا صرفا یک بازیه یا بیش از یک بازی و اگه بیش از یک بازیه، چیه یا بهتره بگم به چی تشبیهش میکنی؟ ۲) اینو فکر میکنم پراکنده جواب داده باشی تا حدی، ولی از قبل تو ذهنم بود که بپرسم ازت. مافیا چه تاثیری توی زندگیت و شخصیتت و … داشته؟ منظورم دوستهایی که از این طریق پیدا کردی نیست، خود بازی مافیا و متای اون مدنظرمه. چه چیزایی یاد گرفتی و توی مقیاس بزرگتر، خارج از مافیا هم اعمال کردی؟ [COLOR="#008000"]جواب این دو سوالت تقریبا همپوشانی داره و من یکجا بهشون پاسخ میدم با اجازت. بازیها بهنظر من به طور کلی دو نوع مختلف هستند، یک نوع صرفا به هدف لذت انجام میشه و استراتژیهایی که داخلش میشه به کار برد محدودن. مثلا مار و پله یا منچ. مثلا ۴ برگ. اینها نهایتا یک بازی هستند که میتونن برای بعضیها جذابیت خیلی زیادی داشته باشند اما ما نوعی از بازیهارم داریم که یک دنیای تقریبا نامحدود از استراتژیها در اون بازیها وجود دارند. مثلا شطرنج یا بازی Stratego. اینها علاوه بر خود جذابیت بازی، یک عنصر روانشناسی و سبک خاص هر فرد هم در نوع انجام دادن بازی درشون دیده میشه. مافیا هم یک مثال خیلی قوی از این دسته از بازی هاست. بهنظرم مافیا یک دنیای بزرگ و نامحدود داره و یک ماکت از دنیای واقعی هست. انسانها در این بازی درجایگاههای مختلفی قرار میگیرن. چیزی که برای من خیلی جذابه در مافیا این هست که ما در مافیا یک نسخه قابل دستکاری کردن از خودمون رو در اختیار داریم. درواقع همون چیزی که قبلتر هم گفتم، ما در مافیا خودمون رو به دنیا میاریم و میتونیم با سلیقه خودمون پرورشش بدیم. درواقع من یک نوع نگاه به بازی مافیا دارم که شخصیتهای حاضر در بازی مافیا رو نزدیکتر به خود واقعی افراد میدونم تا چیزی که بیرون هست. شاید این در نگاه ساده عجیب بهنظر بیاد، اما بهنظر من ما در دنیای بیرون هرچقدر هم که شخصیت مستقلی داشته باشیم، تا حدی در جبر زندگی و تاثیر سایر افراد، قسمتی از شخصیت واقعی خودمون رو بروز ندادیم. اما در بازی مافیا، ما با سلیقه خودمون خودمون رو شکل میدیم، در این دنیا محدودیت کمتری وجود داره (محدودیت از نظر قالب بازی وجود داره، اما از نظر شخصیتی وجود نداره)، درواقع مافیا رو من یک دنیای شبیهسازی شده میبینم. و اتفاقات و شخصیتهای داخلش هم برای من کاملا واقعی هستند چون از آسمون به وجود نمیان، هر اتفاق و شخصیتسازی که اتفاق افتاده در مافیا، حتما یک دلیل و پیشزمینهای در واقعیت ازش وجود داره بهنظرم. در مورد تاثیرش بر شخصیتم هم که میگم مافیا دنیایی بود که باعث شد من بهتر بتونم خودم رو داخلش بشناسم. به نوعی تجربه زیسته با نسبت اتفاقات بیشتر و تجربیات بیشتر/صرف زمان کمتر هست مافیا. چون بهنظر خودم در هر دورش ما چیزهایی رو از خودمون و دیگران یادگرفتیم در مدت کوتاه که شاید در زندگی واقعی تجربه کردن این اتفاقات، هم نیاز به زمان خیلی بیشتری داشته باشه و هم اثرات بزرگ و غیرقابل جبرانی داشته باشه. حالا اینکه یه چیز خاص رو مثال بزنم سخته اما در کل مافیا برای من فرقی با دنیای بیرون نداشته و تجربیاتی که ازش دارم رو در دنیای بیرون هم به کار میگیرم. مجموعا هم بهنظرم تاثیر مثبت خیلی زیادی رو خودم و شخصیتم داشته مافیا. شاید مثلا بارز ترین مثالش میزان خودباوری باشه که در یک برههای از زندگیم به شدت کاهش یافته بود اما بعد مافیا بیشتر شد به وضوح.[/COLOR] ۳) با چه چیز درمورد من (ویژگی شخصیتی مثلا) بیشتر از بقیه چیزها ارتباط و همزادپنداری برقرار میکنی؟ اگه دوست داشتی چندتا مثال هم از بقیه بچهها بزن که عمق و میزانش رو بهتر بفهمم. [COLOR="#008000"]ارتباط البته با همذات پنداری فرق داره یکذره، چون اگر بخوام از دریچه همذات پنداری بگم صرفا باید به تشابهها بپردازم، اما پرداختن به ارتباط بهتره بهنظرم، من با هوش تو و تیز بودنت ارتباط خوبی میگیرم مثلا. به نوعی انسانهای باهوش برای من جذابیت خیلی زیادی دارند. مثلا اگر بخوام مثال از این ترجیح در دنیای واقعی بزنم، انسانهایی که ظاهر متوسط و یا حتی پایینتر از متوسطی دارند با هوش بالا برام خیلی جذابتر از انسانهایی هستن که ظاهر خیلی کلاس بالا اما هوش متوسط و یا کمتر دارند. یعنی من آدم باهوش ببینم به قول امیر شاخکهام آلارم میده و جذبش میشم ناخوداگاه. حالا اگر این رو ویژگی شخصیتی حساب نکنی، پایه بودنت برای بازیها و سرگرمیهای مختلف برام جذابه مثلا و کلا بهنظرم شخصیتی داری که حوصله آدم رو سر نمیبره. در مورد مثال از بقیه هم مثلا عزت نفس بالا چیزی هست که سریع باهاش ارتباط میگیرم. که شاید در پویا و امیر و چاوش برام مشهودتر بوده تا اینجا. یا مثلا میزان سرزنش خود و ناراحتی از باخت عرفان هم برام این حالت رو داره. اینها فعلا به ذهنم رسیدن :دی.[/COLOR] ۴) به نظرت انسانهای توی فیلم یا شخصیتهای توی فیلم، چقدر به انسانها و شخصیتهای واقعی نزدیکن؟ تو چه مواردی فرق دارن؟ (منظورم فیلم خاصی نیست، به طور کلی منظورمه) اگه مثلا یه شخصیت فیلمی که برات محبوب یا منفوره، توی دنیای واقعی بود، باز هم همون حس رو بهش داشتی؟ برعکسش چی؟ اگه ادمای اطرافت توی فیلم بودن و نه توی واقعیت، باز هم همین حس رو بهشون داشتی؟ :دی [COLOR="#008000"] کاش مثلا چند تا مثال متفاوت میزدی تا ملموستر باشه اما در نگاه کلی آره بهنظرم. چون حسی که نسبت به فرد پیدا میکنی قسمت اعظمش مربوط به برداشت و نوع دیدی از اون ویژگیهای شخصیتی هست که در بیرون هم برای خودت داری. اما در کل عین هم نمیتونن باشن. مثلا در فیلمها، Bad man های محبوب بیشتری وجود دارند نسبت به واقعیت. چون بهرحال هرچقدر هم که فیلم نزدیک به واقعیت باشه باز هم یک میزانی از فانتزی و تخیل داخلش وجود داره و این باعث میشه طرز نگرش به این دو کاملا یکسان نباشه. اگه آدمای اطرافم تو فیلم باشن هم خب بستگی داره چه نقشی در فیلم داشته باشن، چون در مورد همه آدمای فیلمها آدم نظری نداره و اهمیتی براشون نداره اما در مورد آدمای اطراف همیشه یک جهتگیری یا دیدی در ذهن آدم هست چون تاثیرشون حول محور خودمون مورد ارزیابی هست در ذهنمون، اما در فیلم، محور اصلی خودمون نیستیم که بخوایم در مورد همه نظر خاصی داشته باشیم. اما در نگاه کلی آره بهنظرم، تا حدود زیادی این حسها نسبت به ویژگیها ثابته و فرقی نداره در فیلم و واقعیت.[/COLOR] ۵) به طور معمول در روند فکری ذهنت بیشتر دربارهی کدوم دسته از موارد زیر فکر میکنی یا بر احساساتت تاثیر میذارن؟ (اولویت یا نمره بده، توضیحی هم اگه هست بده یا بگو در چه مواردی فلانطوره :دی) - «چیزها چگونه خواهند بود؟» [COLOR="#008000"]۴[/COLOR] - «چیزها چطور میتوانند/میتوانستند باشند؟» [COLOR="#008000"]۳[/COLOR] - «چیزها چگونه هستند؟» [COLOR="#008000"]۱[/COLOR] - «چیزها چگونه بودهاند؟» [COLOR="#008000"]۲[/COLOR] [COLOR="#008000"] به ترتیب از ۱ تا ۴ اولویتبندی کردم. یکی از ضعفهایی که دارم اینه که خیلی نمیتونم آینده بلندمدت رو در ذهنم براش طرحریزی و فکر داشته باشم و درواقع اذیت میشم از این مسئله. شاید هم بخشیش از تنبلی میآد ولی معمولا ترجیح میدم چیزی که در حال، در حال رخ دادن هست رو ببینم و بهش توجه داشته باشم و کلا اهل living in the moment هستم. سرگذشت و سابقه چیزها هم برام جذابه و کلا به تاریخ علاقهمندم. چون هم میشه ازش یاد گرفت، هم چیزی هست که رخ داده، در ذهن نیست. من کلا چیزهای عینی برام جذابتر و مهمتر از چیزهای ذهنی هستند. برای همین خیلی با تخیلات مثلا میونه خوبی ندارم برعکس خودت :دی. این اولویتهایی که دادم حتی در نوع بازی مافیام هم بهنظرم قابل مشاهده هست (برای همین میگم شخصیتما در مافیا، چیزی نیست که منشا بیرونی نداشته باشه)، اما خب این چیزی نیست که بهش افتخار کنم. چون همین رو به عنوان یک ضعف مطرح کردم و بهنظرم تا این حد فکر نکردن به آینده هم خوب نیست و بخشی از ذهن باید آینده رو بررسی کنه و بهش بپردازه. این به آدم میتونه آمادگی ذهنی بالایی در مواجهه با شرایط مختلف بده و یا باعث میشه ایدههای بهتری برای زندگی در لحظهمون داشته باشیم. [/COLOR] اینا رو از اول صندلدیت تو ذهنم بود بپرسم ازت، جواب دادی ایشالا با سری بعد برمیگردم :دی [COLOR="#008000"]مرسی که اومدی :دی. شرمنده دیر شد :گل:[/COLOR] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
نام
تایید
مافیا را برعکس بنویسید.
ارسال
وبسایت مافیاییا
نامافیا
کافه
صندلی داغ: مهدی (Mahdi)
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
ورود
نام کاربری یا آدرس ایمیل شما
رمز عبور
رمز عبور خود را فراموش کردهاید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
حساب کاربری ندارید؟
اکنون ثبتنام کنید
اتصال به گوگل
تازهها
بالا
پایین