سلام.
خیانت در دربار، تجربه خوبی بود. این بازی قرار نبود برای من جدی باشه. من شاه رو در حالی شروع کردم، که نمی خواستمش، به تصور اینکه جدی و تاثیرگذار نیست قبولش کردم ولی با اتفاقاتی که تو بازی افتاد برام جدی شد به حدی که هر نیم ساعت تاپیک رو چک می کردم بلکه مغزم لحظه ای آروم بگیره از چیزایی که توش رژه می رفت
. صحبتی که با پویا کردیم، شاه با توجه به احتمالات صحیح بنا بود که خیلی زود حذف شه، منتها همونطور که معتقدم، زندگی فراتر از احتمالاته، اتفاقات طوری پیش اومد، که شاه بقدری جدی شد که حالا آرش اونو جزو بیگناه دسته بندی می کنه و اشکان از شاه توقع در آوردن بازی داشته، در حالی که من قرار بود بهلول بی مسئولیتی باشم که هدفی میده و تا زمان حذف شدنش از بازی به بازی رنگ میده
زندگی همینه و هیچ چیز زندگی با هیچ قائده و قانون علمی و واقعی قابل پیش بینی نیست و تقریبا خیلی چیزا هم دست ما نیست، این بزرگترین چیزیه که من از قبل میدونستم و با این بازی برای بار هزارم برام اثبات شد.
این بازی یه بازی استدلالی هست،از قضا قراره مافیا نباشه، در نتیجه تو طراحیش از میزان پست به حد قابل توجهی کاسته شده، تا جایی که میشه کلا پست نداد و بازی کرد و البته برد
و از طرفی قراره بازی حل معما هم نباشه، در نتیجه تو پازل هایی که میچینی همیشه جای خالی هست که با هیچ هوش و درایتی نمی تونی پرش کنی، اما به شدت بازی ای هست که کمک می کنه آدم بتونه قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی رو توی خودش رشد بده و تو چالش های جدی خودآگاه و ناخودآگاه، خودش رو محک بزنه. و علت اینکه این بازی برای من اینقدر جدی شد هم همین بود. به نظرم ذهنم در این مقطع نیاز داشت در این حجم از عدم قطعیت، تصمیم سازی کنه، و یاد بگیره که خیلی از بخش های پازل زندگی، ناقصه و همیشه قرار نیست همه چی جور باشه تا تو تصمیم بگیری. و من این بازی رو دوست داشتم.
خب من به عنوان شاه، با توجه به توافقی که با پویا کردیم و همونطور که خودش گفت، قرار نبود در روند بازی دخالت کنم و به نوعی اون رو دستکاری جدی کنم. خیلی جاها اطلاعاتی داشتم که اگر به بازی اضافه میشد، شاید می تونست یه روند هایی رو کند و یه روند هایی رو تسریع کنه، اما اوایل بازی خودم نخواستم و بعد هم که بازی برام جدی شد، وقتی خواستم وارد بازی کنم، با این جمله صحیح و دقیق پویا روبرو شدم که : " من سهمیه های قتل بنا به خواست خودت بر اساس عدم دخالت مستقیم تو دادم، اگر بنا بود طور دیگه باشه، سهمیه هارو طور دیگه ای میدادم" که کاملا هم درست بود و به نظرم اصلا طراحی این بازی اینطور قشنگ تره که شاه صرفا بازی رو سخت یا آسون تر کنه، نه اینکه خودش بازی کنه.
به همین دلیل، من خودم رو بیگناهی نمی دونم که مستحق برد بودم، چون اساسا من بیگناه نبودم، و برد و باخت هم مال شاه نبود، مال وفاداران به شاه بود
در واقع من اگر به جای شاهزاده، برادر شاه رو معرفی می کردم، صرفا خوش شانسی رو به وفاداران تقدیم می کردم و " تصمیم اتفاقی " بهتری می گرفتم. ولی برنده ؟ نه. چون از نظرم شاه در این بازی برد و باخت نداشت
با این توضیح می خوام بگم که اتفاقا از نظر من، خائن به برد نزدیک تر بود، چون بیشتر تلاش کرد، و بیشتر بازی رو فهمید در نتیجه بعد از اینکه قمارش در روز سوم بازی جواب نداد تصمیمات و رفتار پخته تری رو اتخاذ کرد. در نتیجه به نظرم کاملا مستحق برد بود.
نکته بعدی انفعال شدید وفاداران بود و انجام ندادن اکت های لازم بود -بجز دوست جدیدمون اشکان، اونم در دو یوزر
- ،در واقع تقریبا هیچ کس از وفاداران تلاشی برای سوار شدن روی قوانین نکرد، استدلال جدی نکرد و حتی اکت های به موقع و درست هم انجام نداد، که تک نمونه بخوام ازش نام ببرم، عدم اعدام شهربان جنوب و نگه داشتن حق رایش بود. و اصولا در بازی استدلالی که پست هم میتونی بدی یا نه و پست هم محدوده، این اکت ها مثل اعدامه که مرز بین وفادار و خائن رو می تونه روشن کنه و وقتی تو یک بازی هیچ اکتی از سمت ساید وفادار انجام نمیشه، بدیهیه که اون ساید به برد دورتر باشه.
عملا همون احتمال بردی هم ک وفاداران بهش رسیدن در آخر بازی، صرفا حاصل قمار ناموفق رئیس خائنین آرش و اطلاعات وارده از سمت شاه بود. در حالی که وفادار برای برد، باید اکت نشون میداد و هیچ اکتی از این ساید وارد بازی نشد. (حتی استدلال های اشکان هم روی همین دوتا موضوع بود). در حالی که اکت های درست آرش، از جمله بازیش رو احتمال های بازی و نقش بازی کردن خودش و نزدیک کردن شهربان شمال به اعدام، اکت های درستی بود که انجام داد و واقعا باید بهش تبریک گفت. به هر حال آرش مرض بازی کردن داره، و طبیعیه که هممون رو بخوره تو این چیزا
تصمیم چاوش در عدم پست دادن در عین خیانت رو هم من به لحاظ فنی اکت می دونم و اونم بسیار هوشمندانه بود.
به نظرم بازی ظرفیت خیلی خوبی داره، هم برای یاد گرفتن، هم برای رشد تصمیم گیری های فردی و جمعی و هم از نظر جذابیت و هیجان. باید روش کار بشه، افراد کاملا غائب ازش حذف بشن، اون تغییراتی هم که پویا می خواد رو بهش اضافه کنه تا پخته تر بشه. تبریک به پویا بابت طراحی و تجربه اول چنین بازی ای
امیدوارم که ادوار بعد تجربه بهتری از بازی کردن توش داشته باشید، برای شروع که واقعا خوب بود
جدول زیر هم جدول اهداف من بود که اشکان در اون پست خزانه دار، بخش اعظمی از منطق پشتش رو توضیح داد. تکرار اهداف دو شب اول هم صرفا بر مبنای این گذاشته شد بود که تیم خائن احتمالا اقدام به قتل نمی کنه و رو تکرار اصلا حساب نمی کنه و قصدشم در شروع قتل نیست و کشتن شوالیه سالم و کم کردن احتمال شوالیه سالمه، که البته درستم بود
گرچه می تونست درست نباشه و قشنگی این بازی عدم قطعیت تمام فرض هاست.
روز | ظهر | ظهر | ظهر | شب | شب | شب |
روز اول | زرین شمال با من | سیاه جنوب | سپید مرکز | زرین داداش با من | سیاه شاهزاده | سفید ملکه |
روز دوم | زرین شمال با من | سیاه جنوب | سپید مرکز | زرین داداش با من | سیاه شاهزاده | سفید ملکه |
روز سوم | شمال، من | سیاه جنوب | زرین مرکز | زرین داداش | سیاه شاهزاده | ملکه با من |
روز چهارم | شمال، من | سیاه جنوب | زرین مرکز | داداش با من | سیاه شاهزاده | زرین ملکه |
روز پنجم | شمال، من | دست بیل جنوب | زرین مرکز | زرین، داداش | دست بیل شاهزاده | ملکه با من |
روز ششم | شمال، من | دست بیل جنوب | دست بیل مرکز | داداش با من | دست بیل شاهزاده | دست بیل ملکه |
از تصورم بیشتر حرف زدم. دست پویا درد نکنه، به دوست عزیزمون اشکان هم خوش آمد میگم