برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی خاندان‌ها:‌ میراث نسل‌ها

آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
چون قبلی کوتاه بود اینم جواب می‌دم ولی دیگه پررو نشید :))

گیزماریف جان یکم از افتخارات و تاریخچه گروهان خون برایمان بنواز، شنیدم گروه های مزدور وفا ندارند و فقط برده ی پولن؟

هاشیاکو، در طول تاریخ سابقه داشته که ببطیس به متحدینش خیانت کنه؟ بزرگترین و خونین ترین جنگشون با چه کشوری بوده و چرا؟

بدم نمیاد یک گروه مزدور داشته باشیم اسم خفنی هم دارن، ولی اینکه ثروتمون ریده فعلا و اینکه با بیطیس باید با احتیاط رفتار کرد. ببینیم سایر اعضای محترم شورا چه نظری دارند؟

گیزماریف درباره‌ی گروهان خون می‌گوید:

گروهان خون یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین ارتش‌های مزدوران در تارفیگون است. این گروهان از سربازانی از سراسر تارفیگون و حتی خارج از آن تشکیل شده و هیچ نسبت سیاسی با هیچ‌کدام از حکومت‌های منطقه ندارد. برای اینکه این گروهان را به جنگیدن در سمت خودی راضی کرد، فقط وعده‌ی طلا و ثروت کافی نیست، بلکه باید به آن‌ها ثابت کنید که برنامه‌ی جامع و برنده‌ای برای جنگ دارید. آن‌ها در جنگ از پیش باخته شرکت نمی‌کنند و به همین دلیل آمار شگفت‌انگیزی را ثبت کرده‌اند؛ در همه‌ی جنگ‌هایی که در آن شرکت‌ کرده‌اند پیروز شده‌اند. آن‌ها با سواره‌نظام قدرتمند و ابزار جنگی پیشرفته در تارفیگون بی‌رقیبند و در طول تاریخ فرماندهان برجسته‌ای داشته‌اند. فرمانده کنونی آن‌ها کالیفولیار سرخ نام دارد که شخصی جاه‌طلب، باجذبه و سیاست‌مدار است و هدف خود را رقم زدن تاریخ و برپا کردن دوباره‌ی امپراتوری بزرگ تارفیگون می‌داند.

هاشیاکو درباره‌ی تاریخچه‌ی بیطیس می‌گوید:
بیطیس به طور تاریخی متحد حقیقی نداشته است. آن‌ها ذاتا کشوری استعمارگر و سلطه‌جو هستند و به همین طریق قلمرو خود را تا نیمی از تارفیگون گسترش داده‌اند. با این حال این کشور در سیاست خارجه‌ی خود تدبیر و دقت زیادی به خرج می‌دهد و فقط با جنگ نیست که بر کشورهای دیگر چیره می‌شود، بلکه همین حالا نیز در کشورهایی مانند شهربانی دزنیان، شهریاری گزوان و همبست گورنتاش نفوذ زیادی دارد تا حدی که حاکمان این کشورها در خفا دست‌نشانده‌ی امپراتور بیطیس هستند.

بزرگترین جنگ بیطیس با پادشاهی حیشیه بود. این پادشاهی قدرت بسیاری داشت و وسعت آن به اندازه‌ی وسعت کنونی پادشاهی افرام بود، اما امپراتوری بیطیس ابتدا به صورت جنگ نرم با فرستادن جاسوس و خرابکار به این کشور، این پادشاهی را تا جایی تضعیف کرد که درگیر جنگ داخلی شد، و بعد امپراتور سالیووس سوم که از او به عنوان بزرگ‌ترین امپراتور تاریخ بیطیس یاد می‌شود، با دخالت در این جنگ داخلی تمام منطقه‌ی حیشیه را تصرف کرد و پادشاهی حیشیه را به تاریخ سپرد.

هاشیاکو همچنین درباره‌ی قطع بودن آب خزانه‌ی سلطنتی به شما هشدار می‌دهد.
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
26
پسندها
3
امتیازها
0
ممتنع تقویتی.
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
ممتنع+تقویتی.
 
یاروی اصلی خاندان یاقوت
نوشته‌ها
46
پسندها
16
امتیازها
10
مدال‌ها
2
ممتنع تقویتی
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
هیچی دیگه نفری 25 صدم قدرت میگیریم به امید خدا:|
 
مافیایی
نوشته‌ها
289
پسندها
123
امتیازها
90
مدال‌ها
13
وینیان "نه" میده. ثروت واقعی هر کشور فرزندانشن.
 
  • Poker Face
واکنش‌ها[ی پسندها]: FM
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
838
پسندها
265
امتیازها
300
مدال‌ها
45
ممتنع و تقویتی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Pouya
تازه‌وارد
نوشته‌ها
26
پسندها
3
امتیازها
0
این چه وضعیه |:
طمع نکنید لامصبا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: FM

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
رای ترسا رو نمیتونم هضم کنم، عملا داره مملکت و به گدایی میندازه با این رایش: )))
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
بسیار خب با ۱ رای تصمیم به خیر شد. کسایی که ممتنع زدن هم نفری ۴ تا می‌گیرن. ۳ تا می‌مونه برا فردا که با یدونه‌ی وینیان میشه ۴ تا. نتیجه رو می‌فرستم. مهمون دارم ممکنه کمی طول بکشه.
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
شما تصمیم گرفتید درخواست امپراتور بیطیس را قبول نکنید.

سپاه افرام به حالت آماده‌باش درآمد. همچنین پیشنهادی به گروهان خون دادید که پذیرفته شد (ثروت ۲-) (سپاه ۳+)
حاکمان محلی با شنیدن اینکه شما حاضر نشده‌اید به امپراتوری رقیب باج بدهید، احترام بیشتری برایتان قائل شدند (اعتبار ۱+)
امپراتور بیطیس با شنیدن این خبر درجا شما را تحریم تجاری کرد. (واقعه ثروت منفی)

یه رویداد داستانی هم رقم خورد که فردا می‌ذارم.

سپاه ۱۸ (+)
ثروت ۰ (--)
اعتبار ۱۵ (++)
رفاه ۱۰ (+)
دانش ۱۲ (-)

اندوخته ۴
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38

کالیفولیار - بخش اول​


با هیجان و کنجکاوی به طومار کاغذی در دستم نگاه می‌کردم. قراردادی با شاهنشاهی افرام بود، قراردادی شامل مقادیر هنگفتی طلا و در ازای این که در جنگ با امپراتوری بیطیس برایشان بجنگیم، قراردادی برای جنگیدن با سرزمین مادری‌ام، جایی که در آن بزرگ شده بودم.

من کالیفولیار سرخم، فرمانده کل گروهان خون، پرآوازه‌ترین ارتش مزدوران در تارفیگون. ما هرگز نبردی را نباخته‌ایم و شهرتمان اسطوره‌ای است. ما برای طلا نمی‌جنگیم، یا حداقل فقط برای طلا نمی‌جنگیم. ما برای افتخار نیز می‌جنگیم، و به همین خاطر است که هر پیشنهادی از هر ارباب بی‌سروپایی که در مخمصه افتاده را قبول نمی‌کنیم. ما برای یاغیان و راهزنان نمی‌جنگیم. ما به هیچ کشوری، به هیچ فرهنگی و به هیچ آئینی تعلق نداریم. جنگجویان، جادوگران، عیاران و طبیبانی از هزار و یک ملیت و نژاد و پیشینه‌ی گوناگون هستیم.

بیست سال پیش به گروهان خون پیوسته بودم، زمانی که جوانی بودم ماجراجو و بلندپرواز. در طول خدمتم در گروهان خون با خطرات و چالش‌های گوناگونی مواجه شده و تجربیات و مهارت‌های زیادی به دست آورده بودم. یاد گرفته بودم واقعاً بجنگم، زنده بمانم، مذاکره کنم و رهبری کنم. در طول حضورم در این گروهان دوستان زیادی نیز پیدا کرده بودم که به من لقب‌های زیادی می‌دادند، اما مهم‌ترینشان، لقب کالیفولیار سرخ بود.

به خاطر موهایم به من سرخ می‌گفتند، موهایی که رنگ زرشکی جیغ نادری داشتند. مادرزادی بود، از مادرم که از نژاد آل بود به ارث گرفته بودم. وقتی کودکی بیش نبودم مادرم را از دست دادم، راهزنان لعنتی او را کشتند. من ماندم و پدرم که از نژاد انسان بود، اما پدرم دیگر هرگز آن شخص سابق نشد؛ تندخو و کم‌طاقت شده بود، مرا برای مرگ مادرم سرزنش می‌کرد. می‌گفت من نفرین‌شده‌ام، عجیب‌الخلقه‌ام، می‌گفتم هیولا هستم. آنقدر مرا کتک زد که از خانه‌مان، از روستایمان در غرب بیطیس فرار کردم و به پایتخت رفتم. آن‌جا در خیابان‌ها ولگردی کردم، دزدی کردم و گدایی کردم تا در نهایت به سنی رسیدم که توانستم وارد سپاه بیطیس شوم. پیاده‌نظامی بیش نبودم، اما با سرهنگی آشنا شدم که مرا پر و بال داد. برایم پدری کرد و دست آخر، وقتی هفده ساله بودم، در جنگی کشته شد. شمشیرش، زرهش و نامش را به ارث بردم. نام او کالیفولیار بود و من شدم کالیفولیار سرخ.

همیشه به این نام و البته به رنگ موهایم افتخار می‌کردم. هرگز سعی نکردم آن را پنهان کنم یا تغییر دهم، حتی با اینکه برایم توجه و دردسر زیادی همراه داشت. همیشه آن را نشانی از یکتا بودنم می‌دیدم، نشانی از قدرت و تقدیر متفاوت. همیشه می‌دانستم که تقدیر برایم چیزی بزرگ در نظر دارد، چیزی که نام کالیفولیار سرخ را در کتاب‌های تاریخ جاودان می‌کند. این بود که رویای پیدا کردن تیغ تقدیر هرگز از سرم بیرون نمی‌رفت.

تیغ تقدیر یک شمشیر افسانه‌ای بود، شمشیری که تارفیگ بزرگ با آن امپراتوری بزرگ تارفیگون را برپا کرد، شمشیری که با آن کل تارفیگون کنونی را فتح کرده بود. می‌گفتند شمشیری شگفت‌انگیز است و به تنهایی قدرت یک لشکر را دارد. می‌گفتند نشان برتری، دانش و عدالت است، و هر کس آن را در دست بگیرد بر تمام جهان حکم‌رانی خواهد کرد. می‌گفتند به دست ایزدان باستان ساخته شده است. خیلی چیزها می‌گفتند، اما فقط حرف بود. هیچ‌کس آن را از نزدیک ندیده بود، لمسش نکرده بود و به دست نگرفته بود. هیچ‌کس نمی‌دانست این شمشیر کجاست، چگونه می‌توان پیدایش کرد و چگونه می‌توان از قدرتش استفاده کرد. یک راز بود، یک معما، یک چالش.

و من عاشق رازها و معماها و چالش‌ها بودم.

سال‌ها به تحقیق و مطالعه درباره‌ی تیغ تقدیر پرداختم و ذره‌ذره هر سرنخ و اطلاعاتی که می‌توانستم جمع کردم. در سفرهایم به نقاط مختلفی رفتم، کتابخانه‌های زیادی را زیرورو کردم و با عالمان، دانشمندان و تاریخ‌دانان زیادی مشورت کردم. با تناقض‌ها، شایعه‌ها و اطلاعات کذب زیادی روبه‌رو شدم. تیغ تقدیر در میان رازها، دروغ‌ها و افسانه‌ها گم شده بود. اما هرگز پا پس نکشیدم، هرگز دست از گشتن برنداشتم. هرگز این باور را تسلیم نکردم که می‌توانم روزی، به‌نحوی، پیدایش کنم. آن شمشیر متعلق به من بود، سرنوشت من بود، رویای من بود.

و حالا فرصتی داشتم که این رویا را به حقیقت تبدیل کنم.

قراردادی که با افرام بستم چیزی بیش از یک پیشنهاد کاری بود. برایم یک فرصت طلایی و وسوسه‌انگیز محسوب می‌شد. فرصتی برای اینکه به افرام بروم، جایی که در تحقیقاتم همه متفق‌القول بودند که تیغ تقدیر در آن پیدا خواهد شد. فرصتی برای اینکه در جنگی بجنگم که می‌توانست مسیر تاریخ را تغییر دهد، که ردی فراموش‌نشدنی بر تاریخ بگذارد. فرصتی برای اینکه بتوانم به رویایم، به هدفم و به سرنوشتم برسم.

دوباره به طومار کاغذی نگاه کردم و لبخند زدم. تصمیمم را گرفته بودم. قرارداد را امضا کردم وآن را با خونم مهر زدم.

-------------------------------------------------------
ویژگی مرتبط با خط داستانی کالیفولیار:
با خرج کردن ۳ سکه می‌توانید ۲ عدد از سپاه کم کرده و به ثروت اضافه کنید، یا ۳ عدد از ثروت کم کرده و به سپاه اضافه کنید. در هر دو حالت اعتبار ۲ عدد کم می‌شود.
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38

تصمیم ششم - ضرب‌العجل​


چند ماه از زمانی که نمایندگان بیطیس سهاکلاک را ترک کردند می‌گذرد. ارتش گروهان خون در نزدیکی سهاکلاک اردوگاه برپا کرده و منتظر دستورات شماست. همچنین تمام قلعه‌های مرزی به حالت آماده‌باش درآمده‌اند و حس تعلیق خاصی بر فضای افرام حاکم است، حس انتظار و هیجان پیش از جنگی بزرگ.

نامه‌‌ای رسمی و مهر‌وموم‌شده به دست شما می‌رسد که مهر امپراتور بیطیس روی آن است. این نامه ضرب‌العجلی از سوی امپراتور بیطیس است که می‌گوید از رد کردن پیشنهادش برای فرستادن یکی از اعضای خاندان سلطنتی افرام به دربار بیطیس آزرده شده است. او می‌گوید حاکمیت افرام قدرنشناس، ناسازگار و معاند است و تا زمانی که جان در بدن دارد این گستاخی حاکمان افرام را فراموش نخواهد کرد.

امپراتور بیطیس در این نامه خواستار این است که شاهنشاهی افرام نفوذ سیاسی‌اش را در کشورهای گلدشت، دزنیان و گزوان کاهش دهد، سفیران خود را از این کشورها خارج کند، و سلطه‌ی امپراتوری بیطیس در این کشورها را به رسمیت بشناسد. او به افرام ضرب‌العجل یک ماهه برای این کار می‌دهد و تهدید می‌کند که در غیر این صورت اعلان جنگ خواهد کرد و افرام با خشم امپراتوری‌اش روبه‌رو خواهد شد. او تاکید کرده است که این کار تنها راه جلوگیری از جنگی خونین خواهد بود که افرام در آن شکست خواهد خورد.

گیزماریف، پیشکار سلطنتی از این اتفاق عصبانی شده است. او می‌گوید این درخواست امپراتوری بیطیس برای انزوا و تضعیف پادشاهی افرام است. او معتقد است امپراتوری بیطیس با این کار قصد دارد قلمرو خود را گسترش دهد و افرام را از صحنه‌ی سیاسی تارفیگون حذف کند.

گیزماریف همچنین به شما هشدار می‌دهد که در صورت تن دادن به این خواسته‌ی امپراتور بیطیس، قدرت تجاری افرام آسیب زیادی خواهد دید و تحریم تجاری که علیه شما صادر شده است به این کشورها نیز سرایت خواهد کرد. با قطع روابط تجاری با این سه کشور به‌خصوص شهریاری گلدشت، کشور وارد رکود اقتصادی خواهد شد و بسیاری از تاجران و بازرگانان بیکار می‌شوند.

هاشیاکو، مخبر سلطنتی شما را مسئول این اتفاق می‌داند و معتقد است باید پیشنهاد قبلی امپراتور بیطیس را می‌پذیرفتید. او می‌گوید در صورت جنگ با بیطیس، به حمایت یا حداقل بی‌طرفی کشورهای همسایه نیاز خواهید داشت و با خارج کردن سفیران از این کشورها، فرصت خود را برای همراه کردن آن‌ها در جنگ از دست خواهید داد. او به شما هشدار می‌دهد که در صورتی که جنگی با امپراتور بیطیس رخ دهد و کشورهای همسایه در سمت حریف بجنگند، پادشاهی افرام نابود خواهد شد.

با این حال هاشیاکو به شما پیشنهاد می‌دهد که به درخواست امپراتور بیطیس عمل نکنید و در عوض به این سه کشور نمایندگانی بفرستید و به آن‌ها درباره‌ی استعمارگری و نیت شوم امپراتور بیطیس برای تصرف یا سلطه‌ی کامل بر این کشورها هشدار دهید. همچنین به هر سه کشور پیشنهاد ازدواج با خاندان سلطنتی افرام را بدهید و از آن‌ها بخواهید که در جنگ پیش‌رو از شما حمایت کنند. اما گیزماریف می‌گوید اگر آن‌ها پیشنهاد شما را نپذیرند، از اعتبارتان نزد حاکمان محلی کاسته خواهد شد.

تصمیم شما چیست؟ آیا ضرب‌العجل امپراتور بیطیس را می‌پذیرید و سفیران خود را از سه کشور همسایه خارج می‌کنید (آری) یا طبق پیشنهاد هاشیاکو عمل کرده و به این سه کشور نمایندگانی می‌فرستید؟ (خیر)

تا ساعت ۱۱ امشب فرصت دارید که به این پیشنهاد پاسخ دهید. همچنین در این بین می‌توانید از پیشکار و مخبر سلطنتی هر سوالی بپرسید و آن‌ها در حیطه‌ی آگاهی خود به آن پاسخ خواهند داد.

1700646360559.png
 
آخرین ویرایش:
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
838
پسندها
265
امتیازها
300
مدال‌ها
45
با یک قدرت رای به خیر می دم. امپراطور بی ادب.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Pouya
یاروی اصلی خاندان یاقوت
نوشته‌ها
46
پسندها
16
امتیازها
10
مدال‌ها
2
رأی منفی، یک‌قدرت اسب بخار، خدمت امپراطوری که می‌خاره.
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
ممتنع تقویتی.
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
838
پسندها
265
امتیازها
300
مدال‌ها
45
امپراتور بی ادب؟ فکر می کردم امپراطور ئه‌. خوشم اومد هیچکدوم باج نمی دیم.
The dead may never die
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
26
پسندها
3
امتیازها
0
ممتنع تقویتی.
 
مافیایی
نوشته‌ها
289
پسندها
123
امتیازها
90
مدال‌ها
13
راب ممتنع مدیریت.
رای*.
ایش.
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
26
پسندها
3
امتیازها
0
حالا ۴ تا قدرت بیشتر نیست، هی همه ممتنع 😒
 
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین