برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

کافه 🔥 صندلی داغ: پویا (Pouya) 🔥

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
خب خب خب، باورتون بشه یا نه، گاد اعظم پویا تصمیم گرفته که بر صندلی داغ جلوس کنه و سیبل سوالات مختلف ما بشه :دی

قانون خاصی هم نداریم حتی :دی فقط اینکه توی هر پست بیشتر از ۵ سوال نپرسید. سوالات طولانی و لیست دار طوماری هم نپرسید (محدودیت ۵ سوال رو اینجوری دور نزنید :)))

خلاصه که گاد با ما نشسته چای می‌نوشه :)) از فرصت استفاده کنید :دی
 
Underwood
نوشته‌ها
496
پسندها
424
امتیازها
565
مدال‌ها
38
سلام پویا جان، مخلصم. در حد قوانین مصدع اوقات میشم.

با سوال قدیمی خودت شروع می کنم چون به اندازه کافی چند وجهی و مهمه. وصال واقعا مدفن عشقه ؟ اگر آره چرا ؟

یک نفر و صرفا یه نفر از زندگیت که عمق رابطه ای که باهاش داری لزوما بخاطر مسئله عاطفی نیست ( یعنی صرفا چون مثلا پدر، مادر یا پارتنرت هست) و برات در بالاترین درجه اهمیت برات قرار داره و حذفش از زندگیت برات خیلی هزینه داره رو انتخاب کن، حالا ویژگی های شخصیتیش یا آورده ای که ارتباط باهاش برات داره و باعث شده که این سطح از اهمیت و جایگاه رو برات پیدا کنه رو توصیف کن.

ناخودآگاه آدم چطوری شکل می گیره و چقدرش اختیاریه و اکتسابی و قابل تغییر هست و چقدرش نیست ؟

تو شاخه ای از روانشناسی، میگن تمامی اضطراب های درونی بشر، ریشه در ترس ناخودآگاه آدما از چهار چیز داره. ترس از مرگ و فنا، ترس از آزادی و اختیار، ترس از تنهایی و ترس از پوچی، می‌دونم در کل آدم مضطربی نیستی و راحت زندگی می کنی برای لحظه، اما احتمالا ته ناخودآگاهت حداقل یکی از اینا درگیرت می کنه و یا قبلا می کرده و ازش عبور کردی. به نظرت با کدوم یکی از اینا بیشتر درگیر بودی/هستی و مصداقش چی بوده/هست.

حسرتی از گذشته تو ذهنت مونده که الان قدرت انجام یا رسیدن بهش رو نداشته باشی و بتونی بگی ؟

فعلا، تا بعد.
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
سلام پویا جان، بنظرت من ادم لوسی هستم؟ : ( لوس ترین شخص اکیپ کیه؟

من چرا اینقد تو شب تیر میخورم؟: ( چی رو باید تغییر بدم تو بازیم؟

چرا توی تحلیلا بجای انتقاد درست همه از هم تعریف آبکی میکنن؟ : (
 
آخرین ویرایش:
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
سلام پویا جان، مخلصم. در حد قوانین مصدع اوقات میشم.

با سوال قدیمی خودت شروع می کنم چون به اندازه کافی چند وجهی و مهمه. وصال واقعا مدفن عشقه ؟ اگر آره چرا ؟

یک نفر و صرفا یه نفر از زندگیت که عمق رابطه ای که باهاش داری لزوما بخاطر مسئله عاطفی نیست ( یعنی صرفا چون مثلا پدر، مادر یا پارتنرت هست) و برات در بالاترین درجه اهمیت برات قرار داره و حذفش از زندگیت برات خیلی هزینه داره رو انتخاب کن، حالا ویژگی های شخصیتیش یا آورده ای که ارتباط باهاش برات داره و باعث شده که این سطح از اهمیت و جایگاه رو برات پیدا کنه رو توصیف کن.

ناخودآگاه آدم چطوری شکل می گیره و چقدرش اختیاریه و اکتسابی و قابل تغییر هست و چقدرش نیست ؟

تو شاخه ای از روانشناسی، میگن تمامی اضطراب های درونی بشر، ریشه در ترس ناخودآگاه آدما از چهار چیز داره. ترس از مرگ و فنا، ترس از آزادی و اختیار، ترس از تنهایی و ترس از پوچی، می‌دونم در کل آدم مضطربی نیستی و راحت زندگی می کنی برای لحظه، اما احتمالا ته ناخودآگاهت حداقل یکی از اینا درگیرت می کنه و یا قبلا می کرده و ازش عبور کردی. به نظرت با کدوم یکی از اینا بیشتر درگیر بودی/هستی و مصداقش چی بوده/هست.

حسرتی از گذشته تو ذهنت مونده که الان قدرت انجام یا رسیدن بهش رو نداشته باشی و بتونی بگی ؟

فعلا، تا بعد.

اول با یوزر گاد داشتم جوابتُ می‌دادم.:))

سلام بر امیر عزیز. مرسی از سوالات اساسی و تکان‌دهنده‌ت.:|:دی

1. خیلی خلاصه بخوام بگم بسته به عشقش، هم بله و هم خیر و بیشتر اولی.
عشق چون شدتش بالاست، آدمُ کور می‌کنه و باعث میشه هرآنچه که دوست داره رو ببینه اول. بعد که وصال حاصل میشه، هم چیزای دیگه‌ای رو هم می‌بینه و متوجه میشه این سکه، روی دیگری هم داره؛ و هم علاقه‌ش تعدیل میشه به مرور. زمانش هم طیف گسترده‌ای داره احتمالا و از چند هفته تا چند سال متغیر هست. البته منظور افلاطون یا مولانا (و کلا هر فیلسوف یا عارفی که چنین نظری داره)، از مدفن این نبوده که عشق از بین میره. منظور اینه که دیگه اون خلوص اولیه رو نداره احتمالا. و به قول عرفا هر موقع خلوص مکدر بشه، حتما یه مشکلی هست.
این حالت عمومی و کلی هست. برای همین می‌بینیم که اکثر ازدواج‌ها یا رابطه‌ها یا دوستی‌های عمیق، بعد از مدتی اون گرمی اولیه رو ندارن. ولی حتما استثناء هم هست. منتهی شانسی و آماری نیست که مثلا بگیم "خب از هر 10 نفر یکی دوتاش اینجوری نیس دیگه". نه. حتما علت مهمی داره. و منم نمی‌دونم چیه. می‌تونم حدس بزنم ولی. شاید این باشه که تو علاوه بر حسِت به درک درستی هم از معشوق و شرایط حاکم رسیدی که خب اتفاقا اینجا وصل نه تنها مدفن عشق نیست، بلکه عمیق‌تر ـش هم می‌کنه. شاید یکی از کلیدها لذت‌بردن از مسیر باشه. وقتی تو هدفی داری و بهش می‌رسی، برات تموم میشه. مثلا قله رو فتح کردی. چه وقت دوباره میری کوه که دقیقا کار ـتُ تکرار کنی و دوباره قله رو فتح کنی؟ وقتی از مسیرت هم لحظه‌به‌لحظه لذت برده باشی. این حرفم ممکنه ذهنتُ ببره سمت عشق الهی و جاودان و ...، ولی به نظرم تو همه‌چی مصداق داره. مسیر هم واضحا لزوما راه یا زمان نیست. می‌تونه مسیر فکری یا حسی باشه.

2. خانواده رو که حذف کردی، خیلی از دوستام شامل حال این تعریفی که میگی هستن و نه می‌تونم بشمارم نه انتخاب کنم. ولی چون گفتی یک نفر، یکی از دبیرهای مدرسه مون بود که هنوزم باهاش در ارتباط هستم و نزدیک 20 ساله که میشناسمش و بیش از 12 13 ساله که رفیقیم باهم. و تاثیر بسیاز زیادی در شکل گیری نوع نگاهم به جهان و سبک زندگی که انتخاب کردم داشته.
بسیار آدم بااصول، مقتدر و در عین حال بخشنده، خوش‌صحبت، اهل شوخی و البته با دانش و درک بسیار بالاست از آدما و از شرایط جهان و تغییراتی که داشته. و میشه باهاش ساعت‌ها حرف زد و خسته نشد و یاد گرفت و لذت برد.

3. اینُ باید از روانشناس بپرسی.:)) برداشت من اینه که بخش زیادیش در کودکی شکل می‌گیره و از اتفاقات مهمی که شاید ساده به نظر برسن. ولی قابل تغییر یا حداقل تعدیل هم هست. مثلا کسی که ترسو به معنی واقعی کلمه هست، اگه بسته به شغلش مجبور بشه یه کاریُ انجام بده که نیاز به شجاعت یا غلبه بر اون ترس داره، حتما موفق به تعدیلش میشه اگه تلاش کنه. ولی با تقریب خوبی، هیچ موقع شجاع به معنی واقعی کلمه نمیشه. در واقع شاید ناخودآگاه مثل خمیری باشه که با بزرگ شدن انسان، سفت‌تر میشه و خب هرچی جلو بریم تغییرش سخت‌تر هست.
یه بخش نسبتا زیادی هم ژنتیکی هست. (شاید از نوع بالایی بیشتر باشه ولی مهم‌تر نیست به نظرم). خیلی از علائق انسان گفته میشه اینجوریه. مثلا من از رنگ زرد خوشم میاد یکی دیگه از سبز. مثال خیلی ساده. این مدل احتمالا تعدیلش هم خیلی سخت باشه.
یه بخش هم خب براساس نوع زندگی آدم شکل می‌گیره. مثلا کسی که فقط دنبال پوله، ناخودآگاه همه چیز و همه کس براش اینجوری هستن و نوع نگاهش به موقعیت‌ها هم از این دریچه‌ست.

4. به قول بزرگی، از مرگ نمی‌ترسم چون تا حالا نمردم.:دی ولی جدا از شوخی اگه همین الان بگن وقتت تمومه اصلا حس بدی ندارم و به هرچی میخواستم تا الان، رسیدم خدا رو شکر. البته همه آدما کار عقب‌مونده دارن و ترجیح میدن اونا رو انجام بدن و بعد بمیرن؛ ولی به نظرم اونی که میگه وقتت تمومه، یعنی کاری نداری دیگه. چیزی باشه هم به طریق دیگه‌ای انجام میشه.
ترس از آزادی و اختیار نمی‌فهمم چیه. می‌تونم حدس بزنم صرفا. ولی چون خودمُ آزاد و مختار می‌بینم و نمی‌ترسم یعنی قاعدتا مشکلی وجود نداره.:دی
ترس از تنهایی... . همممممم. این هست بعضا. آره. چون زمان‌هایی بوده که از نظر فکری و روحی حس تنهایی داشتم. علی قربانی روحش شاد، حرف خیلی خوبی زد: "با کائنات رفیق باشید." حالا کائنات برای هر انسانی با هر اعتقاد و تفکری معنی خاص خودشُ داره ولی نیاز به توضیح نمی‌بینم. من هربار اینجوری بودم هیچ حس ترس یا حس بدی نداشتم. معمولا هم اینجوری هستم به نظرم.
به پوچی و اینام هیچ اعتقادی ندارم خوشبختانه.:دی هر انسانی اثراتی در جهان به جا میذاره.

در مجموع بخوام جوابتُ بگم میشه مورد سوم.
و اینکه تقریبا هیچ چیزی نباید آدمُ برای مدت طولانی، ناراحت بکنه. باید به این رسید به نظرم. همه ما مشکلاتی داشتیم که یهو از یه جایی که فکر نمی‌کردیم حل شده. یا لحظاتی بوده که حس کردیم یه نیرویی داره ازمون حفاظت می‌کنه. کسی به این مطمئن باشه، همه‌چیز براش راحت‌تر میشه.

5. اگه منظورت اینه کاری خواستم انجام بدم که نشده یا مثلا دوست دارم به عقب برگردم و چیز خیلی مهمیُ عوض کنم و یه کار دیگه بکنم، نه. خدا رو شکر از این حسرت‌ها ندارم.
حسرتم الان آدمایی که فوت کردن و دیگه نیستن. مهم‌ترین و برجسته‌ترین ـش یکی از نزدیک‌ترین دوستام بود که چند سال پیش فوت کرد. چند نفر دیگه‌م اسم ببرم ولی خب نمیشناسید.
 
آخرین ویرایش:
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
سلام پویا جان، بنظرت من ادم لوسی هستم؟ : ( لوس ترین شخص اکیپ کیه؟

من چرا اینقد تو شب تیر میخورم؟: ( چی رو باید تغییر بدم تو بازیم؟

چرا توی تحلیلا بجای انتقاد درست همه از هم تعریف آبکی میکنن؟ : (



سلام فری عزیز. مخلصم.

1. نه اصلا لوس نیستی.
تو زندگی، نمی‌دونم واقعا. البته تقریبا همه تا حد زیادی لوس هستن. واقعا سوال سختیه که کی بیشتر.:)) شاید آریا مشخص باشه که لوس نیست، یا خودت. و محمدامین.
تو مافیا هم هرکس بیشتر به گاد اصرار می‌کنه، لوس‌تر هست. اینم تقریبا همه هستن. عرفان و مهدی و امیر (پناه بر خدا+استیکر روباه در حال فرار) لوس ترن.
ویرایش: عماد هم هست. دیشب یادم نبود.:دی

2. شاید به دلیل نوع نوشتار پست هات باشه. نظمش کمه. لحنش هم حس خوبی نمیده. ولی علت اصلیش مرض بقیه س. گاد نابودشون کنه.:دی

3. تعارف ایرانیاس.:دی و به اون لوس بودنه هم برمی‌گرده. البته همه اینجوری نیستن.
مثلا من خودم وقتی گاد هستم بیشتر نکات مثبتُ تو تاپیک میگم و منفی ها رو به خودش؛ مگه طرف نیاز به تنبیه داشته باشه. گاد نباشم ولی خیلی رک نظر میدم مث دور هاوس که امیر گاد بود.:دی
 
آخرین ویرایش:
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
544
پسندها
24
امتیازها
265
مدال‌ها
26
خب. به به :دی
من احتمالا سوالام نظم مشخصی نداشته باشه و قر و قاطی باشه. ممکنه این سری سوالات کلی و در مورد خودت باشه و بعدی فوتبالی یا مافیا. ضمنا اگه برات مقدور هست جواب هر سوال رو زیر خود سوال بنویس تا خوندنش راحت تر باشه. اگه نیست ولی قبوله همینطوری عالیه :سوت:))

۱- بارز ترین ویژگی شخصیتی ات از نظر خودت چی هست؟ مثبت و منفی کاری ندارم. بارز ترین رو بگو. و اینکه آیا اکتسابی بوده یا ذاتی؟

۲- بهترین و بدترین ویژگی شخصیتی در افرادی که باهاشون برخورد داری چی هست از نظرت؟ این سوال رو برای حالت های کاری، دوستی اگر جوابش جدا هست جداگونه جواب بده.

۳- کار یا فعالیت به خصوصی تو زندگیت هست که بخوای یه زمانی انجامش بدی؟ برای واضح تر بودن سوالم یه مثال از خودم می زنم. مثلا من با اینکه هیچ علمی درباره آهنگ و موسیقی ندارم و تجربه ای هم ازش ندارم، منتهی همیشه دنبال این بودم که یه زمانی نواختن موسیقی یا ساختش رو حتی تجربه کنم. حالا نمی دونم کی :دی همچین چیزی برای تو وجود داره؟

۴- به بهشت و جهنم اعتقاد درونی داری؟ کلا تصور شخصیت از دنیای بعد از مرگ چی هست؟

۵- اگر موقعیت خوبی پیش بیاد، حاضری برای همیشه از ایران بری؟ اگر جوابت نه هست، دلیل یا دلیل هاش رو بگو.
 
Underwood
نوشته‌ها
496
پسندها
424
امتیازها
565
مدال‌ها
38
خب سلام مجدد :دی

سوال اینکه افراد زیر رو که نام می برم، دو شخصیت مشابه سینمایی/سیاسی/ورزشی برای هر کدوم (ترجیحا کتگوری مختلف) که فکر می کنید بیشترین شباهت رو بهشون داره یا با دیدن اون شخصیت یادشون میوفتی نام ببر.

متین
آریا
سید
امیر ( این با سید فرق میکنه :دی )
مهدی
سحر
امین
چاوش
رامتین
پویا
فری
عرفان
آرش
خلفی
محمد فلورین
در صورت علاقه مندی 3 نفر هم از بچه های گذشته و حال رو میتونی به این سوال اضافه کنی به خواست خودت :دی

تو جواب های قبل گفتی تنهاییت رو با کائنات جبران می کنی، به نظرم انسان بیشتر از آب و خوراک و عشق و ... نیاز داره به فهمیده شدن و درک شدن، با توجه به جوابت می فهمم که گه گداری که شاید خیلی کم نباشه احساس تنهایی کردی از این بعد که کسی نبوده که تمام آنچه درونت میگذره رو بتونی باهاش به اشتراک بزاری و خب این شاید بدترین نوع تنهایی هست خیلی بیشتر از تنهایی فیزیکی. از طرفی کائنات با هر تعریفی گرچه به لحاظ فکت حامی هست، اما انسان نیاز به نشانه های شهودی هم داره خیلی وقتا، مثل اینکه به چشم ببینه که داره جواب میگیره نه اینکه فقط حس کنه. با همه این تفاسیر به نظرت راه حل خلا شهودی انسان وقتی احساس فهمیده نشدن و تنهایی بعدش رو می کنه چیه ؟ راهی به جز کائنات براش شناختی ؟

برای همین لیست بالا یه خصلت توصیفی تک عبارته از مافیاشون که با اون میشناسیشون رو بگو، مثلا من پویا رو تو مافیا با اقتدار میشناسم یا چاوش رو با ایده هاش. (البته خواستی طولانی تر هم توصیف کنی مانعی نیست، برای راحت شدن کارت محدودش کردم)

بهت میگن یک ماه دیگه باید بری و چون بنده خوبی بودی بهت زودتر گفتیم که مفید تر از همیشه کارات رو پیش می بری، دقیقا اون یه ماه چی رو از زندگیت کم می کنی و چی رو به زندگیت اضافه یا چه کار منحصر به فردی می کنی که الان به آینده موکول کردی ؟

اگر مخیر بشی بین این سه ویژگی یعنی "خوندن ذهن افراد"، "پرواز کردن" و "عمر نامحدود با سلامت و بازدهی کامل"، آیا بین یکیش انتخاب می کنی (اگر آره کدوم) یا اینکه ترجیح میدی با همین امکاناتی که الان هستی ادامه بدی ؟ چرا ؟


تا بعد. به شرط ادامه حیات.
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
خب. به به :دی
من احتمالا سوالام نظم مشخصی نداشته باشه و قر و قاطی باشه. ممکنه این سری سوالات کلی و در مورد خودت باشه و بعدی فوتبالی یا مافیا. ضمنا اگه برات مقدور هست جواب هر سوال رو زیر خود سوال بنویس تا خوندنش راحت تر باشه. اگه نیست ولی قبوله همینطوری عالیه :سوت:))

امیر هم دیروز چنین چیزی گفت بهم. من اصلا متوجه نشدم منظورش چی بوده. الان یادم افتاد. قواعد فروم ها دیگه فراموش شده متاسفانه.

۱- بارز ترین ویژگی شخصیتی ات از نظر خودت چی هست؟ مثبت و منفی کاری ندارم. بارز ترین رو بگو. و اینکه آیا اکتسابی بوده یا ذاتی؟

دقت زیاد، تو چیزایی که مهمه برام. شاید ذات و ژنتیک هم توش تاثیر داشته، ولی به نظرم بیشتر اکتسابی بوده، چون در گذر زمان تیزتر شده این ویژگی.

۲- بهترین و بدترین ویژگی شخصیتی در افرادی که باهاشون برخورد داری چی هست از نظرت؟ این سوال رو برای حالت های کاری، دوستی اگر جوابش جدا هست جداگونه جواب بده.

خدا رو شکر من چه در تدریس چه بورس چه کارای دیگه‌ای که انجام میدم، نوع ارتباط کاریم جوری نیس که ویژگی‌های بقیه تعیین‌کننده باشه. یه طرفه س در واقع. خودمُ لنگ ِ کار انجام دادن کسی نمی‌ذارم. خیلی خیلی سختگیرم در این زمینه و به همین علته که این مدل شغلُ انتخاب کردم. پس شامل این نمیشه.

در دوستی، بدترین ویژگی بدقولی (=بدعهدی) هست. یعنی فرد مقابل تعهدی بده که مهم باشه و به هر دلیلی انجامش نده.
قبلا خیلی سختگیرتر بودم البته تو این مورد. الان چند ساله باتوجه به شرایط جامعه و کلا جهان و سرعت زندگی امروز، بیشتر آسون می‌گیرم. مثلا اگه امشب قراری داشته باشیم که سر یه ساعتی در مورد یه چیزی حرف بزنیم و طرف دیر بیاد یا نیاد، اگه بحث قابل انتقال به فردا باشه، مهم نیس اصلا برام. صرفا اطلاع بده قبلش.:دی یا مثلا یک فردی قراره بیاد خونه من صبح تا شب. به جای 11، یه کاری پیش بیاد براش و 12 بیاد. اینم مهم نیس دیگه. من نشستم دارم کارمُ می‌کنم. ولی وقتی چند نفر یه قراره دو سه ساعته بیرون میذارن و معطل یک نفر میشن خیلی بده. چند دقیقه رو میشه تخفیف داد ولی همونم بده باز و باید در محاسباتش میاورد شخص و بی‌اهمیتی تلقی میشه. یا مهم‌تر، قراره بریم سینما، فیلم ساعت 6 اکران میشه. یکی 5 دقیقه به 6 میاد. معلومه که خیلی دیر اومده و کار بسیار زشتی هست.
بدتر از همه اینا اینه که کسی بگه من کاریُ تا فلان روز انجام میدم و بدونه که تاخیرش چقدر مهم و بده و انجام نده. خصوصا اگه تعداد افراد درگیر زیاد باشه.
مثلا در مورد مافیا، من بارها شده به افرادی که گفتن وقت نداریم، نقش دادم که شاید مهم هم بوده ولی گفتم نرسیدی پست بدی کلا هم عیبی نداره. خب این مشخصه تعهدی نداره شخص.
ولی همون دور با چند نفر طی کردم که حتما باید باشی ها. و نمیان. اینا واقعا بده. و توصیفش نمی‌تونم بکنم چقدر بده.
کاری هم می‌تونه دقیقا همین باشه البته. اونجا چون خون و خونریزی میشه دیگه واردش نشدم. کلا پول بیاد وسط با 99 درصد آدما نمیشه حرف زد به نظرم.:دی

بهترین هم می‌تونه خوش‌قولی باشه و هم گذشت. گذشت یعنی کسی به خاطر تو، کاری که میخوادُ انجام نده یا برعکس و ناراحت باشه از اینکه اون کار انجام نشده. ولی خاطر تو براش مهمتر باشه.


۳- کار یا فعالیت به خصوصی تو زندگیت هست که بخوای یه زمانی انجامش بدی؟ برای واضح تر بودن سوالم یه مثال از خودم می زنم. مثلا من با اینکه هیچ علمی درباره آهنگ و موسیقی ندارم و تجربه ای هم ازش ندارم، منتهی همیشه دنبال این بودم که یه زمانی نواختن موسیقی یا ساختش رو حتی تجربه کنم. حالا نمی دونم کی :دی همچین چیزی برای تو وجود داره؟

آره. یه سایت معرفی و تحلیل سینمایی میخوام بزنم که مقدماتش انجام شده ولی چون پروژه‌ای که تعریف کردم خیلی بزرگه، ممکنه 2-3 سال دیگه تازه به بهره‌برداری برسه.
موارد دیگه هم هست که از این مهم‌تر نیست. یک مورد فقط مهم‌تر هست برام که اون خیلی دیگه بلندمدت‌تر هست و هنوز خودمم ابعادشُ نمی‌دونم.


۴- به بهشت و جهنم اعتقاد درونی داری؟ کلا تصور شخصیت از دنیای بعد از مرگ چی هست؟

به قول بزرگی، من به خدا اعتقاد دارم، ولی خدای خودم.:دی اون خدایی که در ادیان هست و بالای 90 درصد از مردم دیندار (تخمین من از حرف زدن با افراد و دیدن رفتارشون) بهش اعتقاد دارنُ من اصلا نمیشناسم. به نظرم دنیایی بعد مرگ مرگ وجود داره، ولی اینکه چجوریه، هیچ دیدی ندارم. نمیشه داشت شاید.
بهشت و جهنم کارتونی، نه. بهشت از نظرم همین جاست، وقتی آدم با خانواده یا دوستانش داره حرف می‌زنه و خوش می‌گذره و آرامش در فضا حاکمه. جهنم هم همینجاست، وقتی آرامشی وجود نداره و فضا سنگینه و آدم از بودن در جایی داره اذیت میشه. همونجا جهنم هست.


۵- اگر موقعیت خوبی پیش بیاد، حاضری برای همیشه از ایران بری؟ اگر جوابت نه هست، دلیل یا دلیل هاش رو بگو.

اصلا. باتوجه به تحصیلم، می‌تونستم موقعیتی پیش بیارم که برم و نیاوردم. بنابراین بحث دست نرسیدن نیست.:دی
دلیلش اینه که اینجا راحتم و مشکلی ندارم. و خیلی هم خوش می‌گذره اتفاقا. اگر ناراحتی وجود داره برام، به خاطر وضعیت مردم هست و تعداد زیادی از اطرافیان. طبیعتا چون همه اینا رو نمی‌تونم با خودم ببرم، ترجیح میدم باشم، شاید بتونم مشکل کوچیکی از کسی حل بکنم. وقتی بری دیگه نمیشه این.
دلایل دیگه‌ای هم داره. مثلا من بدم میاد به زبانی غیر پارسی حرف بزنم، با اینکه تسلطم رو انگلیسی از اکثر دوستانم بیشتر نباشه کمتر هم نیست، مگر طرف مدرک زبان داشته باشه. چون خیلی از متون درسی یا ورزشی یا سینمایی یا خبریُ انگلیسی می‌خونم و لذت هم می‌برم. ولی، به زبان ِ خودم حرف زدن برام خیلی مهمه و از نوع حرف زدن افرادی که لغات انگلیسی که مترادفش به راحتی پیدا میشه استفاده می‌کنن، واقعا بدم میاد و بدجور می‌زنم تو برجکشون. یه جور حس عزت نفس هست برام این.
مثلا میگم زهرمار و تایم ندارم! چون تا چند سال پیش نمی‌گفت.:دی بعضیا که واقعا اسفناک هستن. مثلا میگه "تایمت فیری ـه؟" اینا البته از برکات حکومت هست. ولی آدم باید یه استقلالی داشته باشه.
اینم می‌تونه به اون ویژگی‌هایی که بدم میاد اضافه بشه. چون از دید من نوع حرف زدن، نشان دهنده شخصیت فرد هست.


سپاس از حضورت.:دی
ویرایش: آرش جان فونت تو نقل قول چرا بزرگ نمیشه؟ فعلا کلک زدم که کور نشین.:دی
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
، ، واقعا بدم میاد و بدجور می‌زنم تو برجکشون. یه جور حس عزت نفس هست برام این.
مثلا میگم زهرمار و تایم ندارم! چون تا چند سال پیش نمی‌گفت.

این قسمت و مثلا اگه کسی رشته اش یه زبانی باشه و کلا به اون زبان علاقه شخصی داشته باشه و بدونه مخاطبشم بلده بازم میزنیش؟ :/ :دی

اون سوالای فلسفی و اینا رو میزارم به عهده امیر و سایر بچه ها خوب دارن میپرسن:دی فقط دوست داشتم درباره اون معلمت که گفتی 20 ساله میشناسیش بیشتر بدونم اگر مشکلی نداره برات باز کردنش و آیا این شخص یه اسپیریچوال گاید بوده برات یا یک حامی توی زندگی مادی؟ ایا خودت برای کسی سعی کردی اونی باشی که اون برای تو بود؟ :دی اگر هست کیه از رابطتون بگو اگر شخصی نیست زیاد.

طبیعتا چون همه اینا رو نمی‌تونم با خودم ببرم، ترجیح میدم باشم، شاید بتونم مشکل کوچیکی از کسی حل بکنم. وقتی بری دیگه نمیشه این.

توی ایران زندگی کردن برای کسی که مذهبش اسلام نباشه سخته دیگه اینطور نیست؟:دی حتی مسلمانم باشی ولی اسلامت با استاندارد ها فرق داشته باشه بازم زندگی برات سخت میشه بصورت اتوماتیک. فرضا تو معلم ریاضی هستی خودت به عنوان یک معلم از سیستم آموزشی کشور هیچ گله و شکایتی نداری؟ الان اینا رو میپرسم حمل بر این نشه که دارم تو زندگی شخصیت سرک میکشم، فقط برام سواله چطور با سختی ها کنار میای؟ با کمبود ها؟ با تبعیض ها؟

درباره تدریست یه مختصر توضیحی بده و خصوصیاتت توی تدریس چیاست؟ از آن دسته از معلم هایی هستی که درست و میدی (فارغ از کیفیت تدریس) و به اینکه چطور دانش آموز دریافت کنه اهمیت نمیدی یا برات مهمه اول دانش آموزو بشناسی بعد بهش یاد بدی؟

1- دانش آموزی داری که علی رغم این که استعداد و هوش بالایی داره بخاطر شرایط بد خانوادگی و محیط رشد ناسالم پیشرفتی نمیکنه، تو حدس میزنی مشکلاتشو و یا از طریق دوستی میفهمی، خودش علاقه ای به مطرح کردنش نداره یا خجالت میکشه بیان کنه. چه اقدامی میکنی برای پیشرفتش ؟
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
640
پسندها
103
امتیازها
295
مدال‌ها
34
سلام به رفیق و استاد خودم :قلب:

من زیاد نمیمونم همین سرپا یه چنتا سوال بپرسم برم :دی

1) یه بالانس مافیا بچین( مافیا فرقه قاتل دلقک شیطان همه چی) ترجیحا تعداد بالا ، و بدون توجه به قوی یا صعیف شدن هر تیم (بنا به قدرت بازیکنا) ، بهترین و مناسبترین نقشی که هر فرد بازی کرده/میتونه بکنه رو با توجه به شناختی که ازش داری براش انتخاب کن ، خودتم میتونی توش بزاری :پرستش: اگه بتونی و زحمت نشه دلیل انتخابتم تو دو سه کلمه بگی که عالی میشه :دی

2) منو کم و بیش میشناسی ، اگه بخای 3 تا کتاب خوب بهم معرفی کنی در هر زمینه ای چی پیشنهاد میدی که فک میکنی مفید خواهد بود برام و لذت میبرم ازش :63:

3) یه سوال هس ذهنمو درگیر کرده همیشه میخام ازت بپرسم. همیشه هرجا دیدیم حرف از اینه که " کاش آدمو بخاطر خودش بخوان! نه پولش مقامش قیافش و ... " سوالم اینه این خودش کیه؟ چیزی غیر از ایناس؟ ینی تو این فاکتورها رو ورای خود انسان میدونی که بهش وصله پینه شدن صرفا؟ اگه آره پس تعریف از "خود" چیه اینجا؟ اگه نه هم بگو کدوماش جزو "خود"ه کدوماش نه :29:

فعلا اینا بمونه تا بعد ذهنم قفل شد :wagfinger1:

ممنون پیشاپیش :گل:
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
این قسمت و مثلا اگه کسی رشته اش یه زبانی باشه و کلا به اون زبان علاقه شخصی داشته باشه و بدونه مخاطبشم بلده بازم میزنیش؟ :/ :دی

گویا منظورمُ درست نگفتم.:دی بحث بلد بودن نیس. تایمُ همه بلدن. اتفاقا اگه مثلا یه جمله رو کامل انگلیسی بگه بد نیس اصلا. بین حرفاش لغات انگلیسی ِ مسخره (که فارسیش معلومه چیه) بی دلیل استفاده کنه خوشم نمیاد. خصوصا فینگلیش. تایمم یعنی چی آخه؟:دی دوست داری، همه شُ انگلیسی بگو. جوگیری و حس برتر بودن هست اگه بخوام عمیق بشم. عادت باشه هم عادت بدیه و باز یه ریشه‌ای داره.:دی
خودم یه زمانی با چنتا از دوستام بعضا انگلیسی حرف می زدیم کلا جهت یادگیری مکالمه و روون تر شدن. چون مهمه آدم بلد باشه درست انگلیسی حرف بزنه. ولی لغات انگلیسی "چپوندن" وسط فارسی... ، خیر. بده.:دی

اون سوالای فلسفی و اینا رو میزارم به عهده امیر و سایر بچه ها خوب دارن میپرسن:دی فقط دوست داشتم درباره اون معلمت که گفتی 20 ساله میشناسیش بیشتر بدونم اگر مشکلی نداره برات باز کردنش و آیا این شخص یه اسپیریچوال گاید بوده برات یا یک حامی توی زندگی مادی؟ ایا خودت برای کسی سعی کردی اونی باشی که اون برای تو بود؟ :دی اگر هست کیه از رابطتون بگو اگر شخصی نیست زیاد

همون راهنمای معنوی میشه اسمشُ گذاشت. البته منظور از معنوی یا اسپیریچوال که گفتی، بحث‌های دینی یا ماورایی لزوما نیست، ولی جاهایی شامل اونام میشه. بیشتر اون سبک زندگی که داره، برام ارزشمنده. ماها به خیلی چیزا اعتقاد داریم در نظر. ولی عملا انجام نمیدم. این آدم تقریبا هرچی اعتقاد داره رو انجام میده. و خیلی هم از زندگی و روشش لذت می بره. اصلا آدم خشک و بدون تنوعی نیست. حتی میشه گفت کاملا برعکسه.
من اصلا خودمُ در اون جایگاه نمی بینم الان. شاید 10 سال دیگه بتونم کمی نزدیک بشم. می تونم اینجوری بگم که با دوستان نزدیکم در مورد سبک زندگی کم و بیش صحبت می کنیم و خب خیلیا هستن که اگه مشکلی داشته باشن پیام میدن بهم و اگه در توانم باشه کمکشون می کنم. ولی اصلا اینجوری نیس که در جایگاه مشاور باشم. در جایگاه دوست هستم و خیلی وقتا هم بدون اغراق، من بیشتر از طرف مقابلی که اومده سوالی ازم بپرسه یاد می گیرم تا اون از من. تو بحثا هم کاملا از موضع برابر بحث می کنم چون در خودم برتری حس نمی کنم که بخوام از بالا بحث کنم در این موارد.


توی ایران زندگی کردن برای کسی که مذهبش اسلام نباشه سخته دیگه اینطور نیست؟:دی حتی مسلمانم باشی ولی اسلامت با استاندارد ها فرق داشته باشه بازم زندگی برات سخت میشه بصورت اتوماتیک.

الان دیگه به نظرم سخت نیست. شاید قبلا بوده. (البته این پفیوزا یه سری قانون چرت دارن که شامل پیروان بقیه ادیان میشه و اونا اذیت میشن. و مسلما هم حق دارن. منظورم بخش دوم جمله ت بود.)

فرضا تو معلم ریاضی هستی خودت به عنوان یک معلم از سیستم آموزشی کشور هیچ گله و شکایتی نداری؟ الان اینا رو میپرسم حمل بر این نشه که دارم تو زندگی شخصیت سرک میکشم، فقط برام سواله چطور با سختی ها کنار میای؟ با کمبود ها؟ با تبعیض ها؟

نه راحت باش هرچی خواستی بپرس. صندلی داغه دیگه. من سعی می کنم به هر سوالی کامل جواب بدم.:دی سیستم آموزشی نمیشه گفت مشکل داره. کلا بده.:)) من به چیزی میگم مشکل داره، که کلیتش درسته. حالا ایراد هم داره. اتفاقا یکی از دلایلی که تدریسُ انتخاب کردم اینه که در حد توانم این بخشُ پوشش بدم. حالا یک میلیاردم ِ درصد. این از نظر آموزش.
از نظر سخت بودن برای دبیر یا مدرس، نه برای من سختی نداره. البته کمی سختی، جزئی از کار یک مدرس ریاضی هست. چون درس سختیه. بچه ها دوست ندارن و خیلیا هم قوی نیستن توش. سختی دیگه ای نمی بینم. حالا شاید منظورتُ واضح تر بگی متوجه بشم. اگه منظورت اینه درآمد یک مدرس که سواد درست هم نداره، چند ده برابر یکی که خیلی باسواده هست، این در همه شغل ها هست و درآمد به خیلی چیزا ربط داره.

درباره تدریست یه مختصر توضیحی بده و خصوصیاتت توی تدریس چیاست؟ از آن دسته از معلم هایی هستی که درست و میدی (فارغ از کیفیت تدریس) و به اینکه چطور دانش آموز دریافت کنه اهمیت نمیدی یا برات مهمه اول دانش آموزو بشناسی بعد بهش یاد بدی؟

حتما برام مهمه که یاد بگیرن. هدف همینه. و باید دانش آموزُ شناخت. حالا تو گروهی تو نمی تونی همون اول 20 30 نفرُ بشناسی. ولی میشه جوری درس داد که متوجه بشی اکثریت یاد گرفتن. خصوصی ولی، گام اول اونه. من اول مفاهیم کلیُ درس میدم. بعد یک مثال ازش حل می کنم. بعد مشابهش باید در کلاس توسط دانش آموز حل بشه. حل که شد، میریم مثال بعدی و تموم که شد، مبحث بعدی. اگه حل نشد اینقدر مثال می زنم که حل بشه.:دی و اینکه خودش باید حل بکنه. نه اینکه من حل کنم و از روش بنویسه. اصلا فایده نداره این. البته تو کلاس گروهی نمیشه این میزان وقت گذاشت. ولی بازم سعی می کنم که بچه ها خودشون حل بکنن یا حداقل فکر کنن برای حلش. امتحانامم همیشه سخته. ولی نمره خوب میدم.
و اینکه من دیگه الان برای پول درس نمیدم. تدریس با اینکه به نسبت ساعت کاری یکی از بالاترین درآمدها رو داره، ولی مثلا با بورس قابل مقایسه نیست. اونجا یه معالمه می کنه اندازه یک هفته تدریس پول در میاری یا از دست میدی. هر دو طرفشُ میگم. یعنی اون پول تدریسه (در ابعادی که من درس میدم) با اینکه خوبه، ولی باز صرفه ش کمتره. مثلا امسال چندین کلاس گروهی آنلاین بهم پیشنهاد شد که قبول نکردم. چون یاد نمی گیرن و فایده نداره. ترجیح میدم به دیوار درس بدم، پولم نگیرم. خصوصی ولی می تونه خوب باشه آنلاین. اگه حس کنم کلاس مفیده، ادامه میدم. و البته پولم می گیرم.:دی


1- دانش آموزی داری که علی رغم این که استعداد و هوش بالایی داره بخاطر شرایط بد خانوادگی و محیط رشد ناسالم پیشرفتی نمیکنه، تو حدس میزنی مشکلاتشو و یا از طریق دوستی میفهمی، خودش علاقه ای به مطرح کردنش نداره یا خجالت میکشه بیان کنه. چه اقدامی میکنی برای پیشرفتش

خیلی سخته این کار. چون اکثرا بچه ها دوست ندارن زمان بذارن برای حل شدن این و میخوان رد بشن ازش. ولی اگه تمایلی درش ببینم، آره منم حاضرم براش زمان بذارم. روش هم، اول باید بهش اعتماد به نفس بدی. چیزای بگی که راحت بتونه حل بکنه. بعد کم کم سعی کنی تا جایی که اذیت نمیشه به ذهنش نفوذ کنی و همزمان که داری سطح درسُ بالا می بری، سعی کنی اول مشکلشُ بفهمی و اگه تونستی مشاوره بدی بهش.

مرسی ازت. بحث خوبی بود. هرجا حس کردی جواب کافی نبوده یا درست متوجه سوال نشدم، بگو تا بیشتر توضیح بدم.
پ.ن.: من یه اشتباهی کردم گفتم اول سوال فریُ جواب بدم که راحت و کوتاهه، بعد برم بقیه. پشیمون شدم الان. طولانی تر شد عملا.:))
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
خب سلام مجدد :دی

سلامی دوباره.:دی

سوال اینکه افراد زیر رو که نام می برم، دو شخصیت مشابه سینمایی/سیاسی/ورزشی برای هر کدوم (ترجیحا کتگوری مختلف) که فکر می کنید بیشترین شباهت رو بهشون داره یا با دیدن اون شخصیت یادشون میوفتی نام ببر.

متین جرارد/تارانتینو//تلاش برای دست گرفتن بازی+حدس قوی.
آریا ویسنته/استیو نش//بی اعتنایی+تیز بودن.
سید رفسنجانی/آندروود// وسط بودن با دست گرفتن بازی+مغلطه در استدلال
امیر ( این با سید فرق میکنه :دی ) می دونم. بی ادب. کوین اسپیسی/خاتمی //وسط بودن بدون دست گرفتن بازی+استدلال زیاد
مهدی کین/کایزر شوزه//وسط نبودن ولی تاثیر داشتن+موذیگری
سحر کلــر آندروود/کترین هپبرن//افراط و تفریطش زیاده. حدس خوب
امین گوتی/نیل کَفری// تمیز و بی نقص بودن+منطق
چاوش کاکا/کلاه قرمزی //ایده+گیر انداختن سریع طرف
رامتین جو پشی/مولر //ناشناس بودن نقش+سرسخت بودن
پویا زیدان/ایستوود/وودی:دی //پنهان‌کاری/حس
فری انچلوتی/لینچ //روانشناسیش خوبه تو بازی+حدس
عرفان بوفون/خرگوش زوتوپیا//تلاش زیاد+قدرت تحلیل
آرش برناردسکی/موش راتاتویی//هیجان زیاد+هوش و ایده
خلفی وستبروک/تنبل؟ در زوتوپیا//تخریب+گیر 3پیچ
محمد فلورین الگری/جِری در تام و جری:دی //دید+حس

در صورت علاقه مندی 3 نفر هم از بچه های گذشته و حال رو میتونی به این سوال اضافه کنی به خواست خودت

علاقه مند نیستم. زیاد فکر میخواد هرکی خواست خودش بپرسه.:)) چون یه نفرُ بگم باید همه رو بگم.:دی

تو جواب های قبل گفتی تنهاییت رو با کائنات جبران می کنی، به نظرم انسان بیشتر از آب و خوراک و عشق و ... نیاز داره به فهمیده شدن و درک شدن، با توجه به جوابت می فهمم که گه گداری که شاید خیلی کم نباشه احساس تنهایی کردی از این بعد که کسی نبوده که تمام آنچه درونت میگذره رو بتونی باهاش به اشتراک بزاری و خب این شاید بدترین نوع تنهایی هست خیلی بیشتر از تنهایی فیزیکی. از طرفی کائنات با هر تعریفی گرچه به لحاظ فکت حامی هست، اما انسان نیاز به نشانه های شهودی هم داره خیلی وقتا، مثل اینکه به چشم ببینه که داره جواب میگیره نه اینکه فقط حس کنه. با همه این تفاسیر به نظرت راه حل خلا شهودی انسان وقتی احساس فهمیده نشدن و تنهایی بعدش رو می کنه چیه ؟ راهی به جز کائنات براش شناختی ؟

البته من تقریبا هیچ موقع حس نکردم که درک نشدم. مگه اینکه عمدا بخوام درک نشم.:دی ولی جوابت: با فردی نزدیک به خودت در میون بذاری بهتره. همسرت/دوستان نزدیکت/خانواده ت. یا اگه نمیشه، مشاور. بهتره آدم تو خودش نریزه اینا رو.

برای همین لیست بالا یه خصلت توصیفی تک عبارته از مافیاشون که با اون میشناسیشون رو بگو، مثلا من پویا رو تو مافیا با اقتدار میشناسم یا چاوش رو با ایده هاش. (البته خواستی طولانی تر هم توصیف کنی مانعی نیست، برای راحت شدن کارت محدودش کردم)

آفرین که محدودش کردی. تهش نوشتم.:دی

بهت میگن یک ماه دیگه باید بری و چون بنده خوبی بودی بهت زودتر گفتیم که مفید تر از همیشه کارات رو پیش می بری، دقیقا اون یه ماه چی رو از زندگیت کم می کنی و چی رو به زندگیت اضافه یا چه کار منحصر به فردی می کنی که الان به آینده موکول کردی

کارامُ سریع به جایی می رسونم که شرمنده کسی نشم. بعد دیگه کار نمی کنم./با آدمایی که دوست دارم بیشتر معاشرت می کنم./فیلم می بینم همچنان./ اینترنتُ کم می کنم و اگه بشه سفر میرم.

اگر مخیر بشی بین این سه ویژگی یعنی "خوندن ذهن افراد"، "پرواز کردن" و "عمر نامحدود با سلامت و بازدهی کامل"، آیا بین یکیش انتخاب می کنی (اگر آره کدوم) یا اینکه ترجیح میدی با همین امکاناتی که الان هستی ادامه بدی ؟ چرا ؟

عمر نامحدود که بدم میاد. یه جایی باید تموم بشه هرچیزی به نظرم تو این جهان.:دی پرواز هم خوشم نمیاد چون از ارتفاع می‌ترسم. بنابراین به روش حذفی به گزینه اول می‌رسیم. و چون بودنش از نبودنش بهتره، همین خوبه. معاشرت راحت‌تر میشه و خیلی کارا رو میشه زودتر انجام داد با این.:دی


تا بعد. به شرط ادامه حیات.

عالی. مرسی.:دی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
سلام به رفیق و استاد خودم :قلب:

سلام بر دوست خوبم.

من زیاد نمیمونم همین سرپا یه چنتا سوال بپرسم برم :دی

عه. سر پا بده.:دی

1) یه بالانس مافیا بچین( مافیا فرقه قاتل دلقک شیطان همه چی) ترجیحا تعداد بالا ، و بدون توجه به قوی یا صعیف شدن هر تیم (بنا به قدرت بازیکنا) ، بهترین و مناسبترین نقشی که هر فرد بازی کرده/میتونه بکنه رو با توجه به شناختی که ازش داری براش انتخاب کن ، خودتم میتونی توش بزاری :پرستش: اگه بتونی و زحمت نشه دلیل انتخابتم تو دو سه کلمه بگی که عالی میشه :دی

اینُ بعد از اتمام این دور جواب میدم.. موجودات خبیث و بیشرف و پفیوز زیاده متاسفانه.:))

2) منو کم و بیش میشناسی ، اگه بخای 3 تا کتاب خوب بهم معرفی کنی در هر زمینه ای چی پیشنهاد میدی که فک میکنی مفید خواهد بود برام و لذت میبرم ازش :63:

جنایت و مکافات - پیرمرد و دریا - داستان دو شهر// سینمایی هم باید خیلی فکر کنم. غیبتت زیاد بوده اصلا یادم نیست چی دیدی. ولی چنتا کتاب هست در مورد کارنامه اسکورسزی و ایستوود. خوبه اونا برای شروع. کتاب ایبرت در مورد اسکورسزی مثلا.

3) یه سوال هس ذهنمو درگیر کرده همیشه میخام ازت بپرسم. همیشه هرجا دیدیم حرف از اینه که " کاش آدمو بخاطر خودش بخوان! نه پولش مقامش قیافش و ... " سوالم اینه این خودش کیه؟ چیزی غیر از ایناس؟ ینی تو این فاکتورها رو ورای خود انسان میدونی که بهش وصله پینه شدن صرفا؟ اگه آره پس تعریف از "خود" چیه اینجا؟ اگه نه هم بگو کدوماش جزو "خود"ه کدوماش نه :29:

خودش میشه پندار، گفتار و کردار ـش. تو وقتی یهو میلیاردر میشی یا به یه پستی می رسی، همون آدمی. یعنی برای من عرفانی که 0 تومن پول داره با عرفانی که 1000 میلیارد تومن داره فرقی نداشته باشه. یا عرفانی که یه شغل ساده کارمندی داره فرقی با عرفانی که مدیرکل یه شرکت بزرگه، نداره. قیافه و ... م مث همین. کافی بود؟:دی

فعلا اینا بمونه تا بعد ذهنم قفل شد :wagfinger1:

ممنون پیشاپیش :گل:

سپاس.:گل:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رئیس جماهیر
نوشته‌ها
569
پسندها
271
امتیازها
155
مدال‌ها
11
۱.از نظرت ناتو در مقابل سیاست های روسیه در اوکراین باید چه کنه؟

۲.اژدهای چین تا کجا پیش میره؟

۳.فکر میکنی از بمب اتم در آینده استفاده میشه؟

۴.قهرمان وزن ۶۵ کیلوگرم کشتی آزاد المپیک توکیو؟

۵.چرا ورزش زده شدی یهو؟

۶.لیست ۵ فیلم برتر مافیایی تاریخ رو به ترتیب بگو.

۷.برای تزکیه نفس چه توصیه ای داری؟

۸.چرا سینمای ژاپن از اواسط دهه ۱۹۶۰ افت کرد و دیگه شاهکارایی مثل هفت سامورایی و ریش قرمز و اوگتسو و... ندیدیم؟
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
544
پسندها
24
امتیازها
265
مدال‌ها
26
خب. با تشکر از اینکه خیلی کامل و دقیق جواب میدی به سوالا. البته انتظاری جز این هم نبود. :41:

خب در مورد این بحث انگلیسی چبوندن وسط حرف زدن فارسی منم تقریبا هم نظرم باهات. ولی بعضی کلمات انگلیسی، معادل فارسیشون واقعا ضعیفه یا اون معنی رو به خوبی نمی رسونه. البته می دونم ما درک مشترک داریم از منظور هم. منتهی خواستم یه حمایت از اون بخشی از افراد بکنم که از این مدلی که من گفتم استفاده می کنن. ها راستی این اسپیریچوال گاید فری خیلی خوب بود تو متن سوالش :)) می دونم عمدی بوده البته. دمت گرم فری =))=))

از کی متوجه شدی که به بعضی ورزش ها (به طور خاص فوتبال) اهمیت بیش از حدی می دی و خوب نیست و صرفا باید در حد سرگرمی باشن اونم وقتی نیاز بهشون هست؟ چقدر تو زندگیت تاثیر مفید داشت این تغییر؟

از بین این توانایی های اکتسابی که میگم، یکیش رو انتخاب کن برای داشتن و موفق تر بودن در زندگی. فرض اینه که یکی رو داشته باشی و اون ۲ تای دیگه رو نمی تونی به اون قدرت داشته باشی یعنی. نگی مثلا تمرین می کنم اونای دیگه رو هم کسب می کنم :)) دلیل انتخابت رو هم بگو.
تسلط روی کامپیوتر و ابزار دیجیتال، تسلط به زبان انگلیسی، تخصص زیاد در یک زمینه علمی (فرض کن زبان بلد نیستی در این حالت، اشتراک نگیر)

یک معامله گر عالی در بازار های مالی از نظر تو چه صفاتی باید داشته باشه؟ به ترتیب اهمیت ۳ تا رو بگو.

بین این چیزایی که میگم یک گزینه رو انتخاب کن. دلیل هم نمی خواد. ولی اگر گفتی، تشکر می کنم.

هوش | تجربه (هر کدوم رو خیلی زیاد تصور کن)

علم | قدرت

ثروت | محبوبیت

موسیقی | کتاب

کامپیوتر | گوشی موبایل

جنگل | دریا

این سوال مهم ترین سوالمه. فرض کن می دونی که داری می میری، فقط یک صحبت خیلی کوتاه می تونی با فرزندت یا مهمترین فردی که در زندگیت هست انجام بدی. یک نصیحت یک جمله یا هرچیزی که به نظرت می تونه بهش کمک بکنه در زندگیش بگو. (دوستت دارم و اینام که نه واضحا. البته می دونمم که خودت می دونی اهمیتی نداره در اون لحظه این حرف).
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
۱.از نظرت ناتو در مقابل سیاست های روسیه در اوکراین باید چه کنه؟
هرکاری کنه حریف پوتین نمیشن.:دی شوخی می کنم. خیلی وقته سیاستُ دنبال نمی کنم و اطلاعاتم صفره تقریبا.

۲.اژدهای چین تا کجا پیش میره؟
اگر منظورت در اقتصاد هست، برای مدت ها حرف اولُ خواهد زد متاسفانه. تنها کسی که می تونست مانع بشه ترامپ بود که دیگه نیست.

۳.فکر میکنی از بمب اتم در آینده استفاده میشه؟
من مثبت اندیش هستم نسبت به آینده. بنابراین نه.

۴.قهرمان وزن ۶۵ کیلوگرم کشتی آزاد المپیک توکیو؟
دلاور کشور میزبان

۵.چرا ورزش زده شدی یهو؟
یهو نبوده. سلسله مراتب داشته و از حوالی 2006 اتفاق افتاد. منتهی یه 10 سالی طول کشید تقریبا. من فردمحور هستم و تقریبا همه کسانی که طرفدارشون بودم، خداحافظی کردن. اونایی هم که هستن، هستیم. یه سری رقابت ها مثل جام جهانی یا المپیک هم همیشه برام جذابه البته. ولی در فوتبال مثلا، به افراط و تفریط هم ربط داره. 15 سال فوتبال نگاه کردن من، حداقل اندازه 40 سال فوتبال نگاه کردن اکثر آدما انرژی گرفته. چون طرفدار 1 تیم نبودم و خیلیا رو دنبال می‌کردم. مثلا اوایل قرن میلادی و اوجش 2005 و 2006، تقریبا همه بازیهای یوونتوس، بارسلونا، بایرن و البته لیورپولُ می دیدم. اکثر بازیهای مهمی که اینا یه طرفش نبودن هم می دیدم. مثل اینه یه نفر 15 سال 3 شیفت کار کنه. میشه 45 سال.:دی بقیه ورزشا هم بوده تازه.:))

۶.لیست ۵ فیلم برتر مافیایی تاریخ رو به ترتیب بگو.
پدرخوانده - رفقای خوب - پالپ فیکشن - دیپارتد - ایرلندی

۷.برای تزکیه نفس چه توصیه ای داری؟
اول شناخت خود. ضعف و قوت ها و تمایلات. بعد تعدیل اونا. به موازاتش پالایش اعتقادات. هر انسانی گزاره های به ظاهر محکم و درستی داره تو ذهنش که اگه عمیق بشه روشون می بینه واقعا اعتقادی بهشون نداره دیگه. بعدش عمل به چیزایی که معتقدی، در راستای تمایلاتت.

۸.چرا سینمای ژاپن از اواسط دهه ۱۹۶۰ افت کرد و دیگه شاهکارایی مثل هفت سامورایی و ریش قرمز و اوگتسو و... ندیدیم؟
چون آدمای بزرگی که اون فیلما رو ساختن، رفتن و آدمای کوچک اومدن جاشون.:دی البته هنوز میشد فیلمایی از کوروساوا و کوبایاشی و چند فیلم دیگه پیدا کرد تا دهه 80، ولی اونام باز متعلق به دوران کلاسیک ژاپن بود. البته این شامل حال اکثر کشورایی که سینمای غنی دارند هست. امریکا ایتالیا فرانسه و ... . منتهی امریکا در دوران کلاسیک مثلا 20 - 30 کارگردان عالی داشته، الان شده 4-5 تا. ژاپن اون 4-5 تا داشته شده یکی.:ی میازاکی.

سپاس از حضورت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
خب. با تشکر از اینکه خیلی کامل و دقیق جواب میدی به سوالا. البته انتظاری جز این هم نبود. :41:

خب. مرسی.:دی

خب در مورد این بحث انگلیسی چبوندن وسط حرف زدن فارسی منم تقریبا هم نظرم باهات. ولی بعضی کلمات انگلیسی، معادل فارسیشون واقعا ضعیفه یا اون معنی رو به خوبی نمی رسونه. البته می دونم ما درک مشترک داریم از منظور هم. منتهی خواستم یه حمایت از اون بخشی از افراد بکنم که از این مدلی که من گفتم استفاده می کنن. ها راستی این اسپیریچوال گاید فری خیلی خوب بود تو متن سوالش :)) می دونم عمدی بوده البته. دمت گرم فری =))=))
تشکر از حمایتت. خدا هدایت کنه همه ما رو.:دی

از کی متوجه شدی که به بعضی ورزش ها (به طور خاص فوتبال) اهمیت بیش از حدی می دی و خوب نیست و صرفا باید در حد سرگرمی باشن اونم وقتی نیاز بهشون هست؟ چقدر تو زندگیت تاثیر مفید داشت این تغییر؟
واژه ها شاید همین باشه، ولی بذار دقیق بگم. من چون نزدیک 20 ساله یه جوری برنامه می چینم که اگه عالی عمل کنم، حدود 80 درصدش اجرا میشه؛ بنابراین اونی که اهمیتش کمتره خود به خود کم و حذف میشه و اصلا نمی تونم برای مدت کوتاه هم به چیزی، بیش از حدش اهمیتش بدم. در واقع مشکل فوتبال، بیش از حد بودن نبوده. ارزشش برام اومده پایین. در نتیجه اهمیتش کم شده و در همون حد هم بهش پرداخته شده.
حالا چرا ارزش و در نتیجه اولویتش برام کم شده؟ چون به مرور حرفه ای:دی شد فوتبال و منم حرفه ای نیستم. پله پله هم بوده. نصفش 2006 رفت. نصف بقیه ش 2012 و تتمه ش هم 2015 اینا. بعد از فصل 2015، در واقع چیز خاصی نموند توش برام. منتهی وقتی به یه چیزی عادت می کنی، نمیشه یه شبه ریختش دور. اونم پله پله طول کشید و رسید به جایی که الان هستیم. البته مثلا یک دوره ای بازیای تاتنهامُ می دیدم، اونم به خود فوتبال ربط نداشت خیلی. تجربه یه فضای جدید بود. و دوباره ممکنه سمت چنین چیزی برم هرزگاهی. ولی دوره فوتبال دیدن و دنبال کردن تموم شد خوشبختانه. البته ملیُ تا زمانی که زنده باشم می بینم.:دی

این دور ریختنه خودش ریشه در قبل داره. مثلا یه زمانی خیلی تنیس می دیدم یا فرمول 1 یا NBA. حدود 15-16 سال پیش و قبل تر. ولی کم یا ولش که کردم دیدم زندگی بهتر شد. حالا بعدا در مقاطعی دوباره تنیس زیاد دیدم و بسکت هم پلی آفشُ همیشه دیدم کم و بیش.
بنابراین موفقیت در اونا، خود به خود باعث شد در فوتبال هم تکرار بشه این و خیلی موفقیت آمیز بود خوشبختانه و وقت بیشتری دارم و هیچی هم از دست ندادم. فقط هم مختص ورزش نبوده. خیلی چیزا تو این سالها حذف شدن که شاید فوتبال یکی از کم اهمیت ترینا بوده.

در واقع خیلی رک و ساده اگه بخوام بگم، وقتی اهمیت اینا کم شد که دیدم دیگه چیزی برای بدست آوردن وجود نداره و اگرم داشته باشه، لذت بردنی توش نیست.
توضیح هم اینکه، برای من همیشه در ورزش، فشار خیلی خیلی بیشتر از لذت بوده در زمان مسابقه. لذت بعدش بوده معمولا. اکثر جاها هم فقط فشار و استرس بوده و هیچ لذت و هیجان مثبتی نبوده در حین بازی. بنابراین باید چیزی که بعدش بدست میاد، ارزش اینُ داشته باشه. قبلا داشت. الان نداره.



از بین این توانایی های اکتسابی که میگم، یکیش رو انتخاب کن برای داشتن و موفق تر بودن در زندگی. فرض اینه که یکی رو داشته باشی و اون ۲ تای دیگه رو نمی تونی به اون قدرت داشته باشی یعنی. نگی مثلا تمرین می کنم اونای دیگه رو هم کسب می کنم :)) دلیل انتخابت رو هم بگو.
تسلط روی کامپیوتر و ابزار دیجیتال، تسلط به زبان انگلیسی، تخصص زیاد در یک زمینه علمی (فرض کن زبان بلد نیستی در این حالت، اشتراک نگیر)
خب اولی که هیچی. نه دارم نه نیاز دارم در اون حدی که مد نظرته. زبان چون الان تسلط دارم و حذفش خیلی صدمه می زنه، حتما باید باشه. سومی هم ربطی به موفقیت نداره به نظرم. برای من حداقل. شایدم اشتباه متوجه شدم.:دی


یک معامله گر عالی در بازار های مالی از نظر تو چه صفاتی باید داشته باشه؟ به ترتیب اهمیت ۳ تا رو بگو.
قدرت غلبه بر طمع. قدرت غلبه بر ترس. بی اهمیتی به اخبار و هرآنچه غیر از سیستمش هست.

بین این چیزایی که میگم یک گزینه رو انتخاب کن. دلیل هم نمی خواد. ولی اگر گفتی، تشکر می کنم.

هوش تجربه بدست میاد. هوش خیلی سخت.

علم با علم به قدرت می رسی ولی برعکسش نه. علم خیلی بزرگه در ذهن من. اگه منظورت درس هست، مسلما قدرت.

محبوبیت

موسیقی | کتاب خیلی گستاخی. هرکدوم حذف بشه به اون یکی توهین شده.

کامپیوتر

جنگل | دریا اینم سخته. چون دریا معلومه چیه. دریا رو به جنگل معمولی ترجیح میدم، ولی جنگل خاص نه.

این سوال مهم ترین سوالمه.
پناه بر خدا.
فرض کن می دونی که داری می میری، فقط یک صحبت خیلی کوتاه می تونی با فرزندت یا مهمترین فردی که در زندگیت هست انجام بدی. یک نصیحت یک جمله یا هرچیزی که به نظرت می تونه بهش کمک بکنه در زندگیش بگو. (دوستت دارم و اینام که نه واضحا. البته می دونمم که خودت می دونی اهمیتی نداره در اون لحظه این حرف).
اول اینکه اون حرف در اون لحظه خیلی اهمیت داره.:دی
به عنوان یک جمله: کارایی که دوست داری انجام بده.

متشکر.:دی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رئیس جماهیر
نوشته‌ها
569
پسندها
271
امتیازها
155
مدال‌ها
11
پدرخوانده - رفقای خوب - پالپ فیکشن - دیپارتد - ایرلندی
پدرخوانده یک؟ دو رو جزو 5 تای برتر نمیبینی یا ترکیب کردی؟ :دی

اینو به عنوان شهروند ایران جواب نده، به عنوان شهروند جهان جواب بده: در کل آدم لیبرالی هستی یا محافظه کار؟

یه انتقاد از من کن.

یه تعریف از من کن.

یه نظر کلی هم در مورد من بده :دی

یه توصیه به من کن.

رامتین جو پشی/مولر //ناشناس بودن نقش+سرسخت بودن
دقیقا من چه ربطی به توماس مولر دارم جز این که ازش خوشم میاد؟ :دی (توماس مولر بود دیگه؟ آخه مولر زیاد داشتن ماشالا)

نظرت در مورد خودکشی چیه؟

چرا فکر میکنی دنیای بعد از مرگ وجود داره؟ صرفا ایمان قلبیه یا دلیل خاصی داره؟

جوابی که در مورد بهشت و جهنم دادی منو یاد این بیت سعدی انداخت:
یارا بهشت صحبت یاران همدم است، دیدارِ یارِ نامتناسب جهنم است.

با جوابی که در مورد سینمای ژاپن (و دنیا) دادی خیلی موافقم. هر چند علتش ریشه یابی میخواد که از نظرم علتش شخمی شدن فرهنگ دنیا است. حالا این وسط یه عده میان میگن فلان فیلم نسبت به زمان خودش خوب بود، دلم میخواد این بطری که الان کنارمه بزنم رو سرشون :دی

- - - Updated - - -

آها یه چیز کلی

چرا انقدر خوب و خوشحال و راضی ای کلا؟

- - - Updated - - -

آقا شرمنده این قانون 5 سوال رو کلا نادیده گرفتم :))
ولی سوالا انصافا ساده و کوتاه بود :دی
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
544
پسندها
24
امتیازها
265
مدال‌ها
26
اول اینکه اون حرف در اون لحظه خیلی اهمیت داره.
منم عاطفه حالیمه منتهی منظورم یه چیز دیگه ای بود. :دی
سری سوم:

برای هرکدوم از گزینه های زیر فقط یک مورد رو نام ببر اگه بهت بگن که از هر زمینه فقط یک مورد رو تا آخر عمر می تونی با خودت داشته باشی و ازش استفاده کنی.

سریال | فیلم | آهنگ | موسیقی بی کلام | کتاب | وسیله دیجیتال | ورزش (به منظور تماشا کردن)

اگر بتونی یک نتیجه ورزشی که مربوط به گذشته هست رو عوض کنی اون کدومه؟ از این جوابای کلیشه ای که نه هرچی اتفاق افتاده خوب بوده و اینام نمی خوام :دی

چند تا از تصمیمات اساسی زندگیت که باعث تغییر معنی دار روند زندگیت شدن رو بگو اگه قابل پخش هست. مثبت و منفی فرقی نداره. مثال خواستی بیا پی وی :دی

از انتقادی که خودت طالبش نبوده باشی خوشت میاد؟ مثلا نشستی، یکی بیاد همینطوری شروع کنه بی مقدمه خاصی، ازت انتقاد کنه. از خودت (به عنوان وجدانت) یک انتقاد سازنده بکن.

در یک کلمه حس ات رو بگو:

خدا
خانواده
دوست
فوتبال
یوونتوس
منچستر
فانتزی
مافیا
برناردو رزنده
کاخ سعدآباد
زندگی شگفت انگیزی است
کلینت ایستوود
کاپلو
مارتین اونیل
روی کین
فدرر
بازی مین
مورینیو
بورس
پویا
مهدی
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
پدرخوانده یک؟ دو رو جزو 5 تای برتر نمیبینی یا ترکیب کردی؟ :دی
تو 10 تا میارم پدرخوانده 2 رو.
ولی می تونه ترکیب هم بشه، چون جدای از هم نیستن. منتهی 1 یه سر و گردن بالاتره و 2 فقط ال پاچینو هست تو قسمت حال و چند سکانس خوب. گذشته ش عالیه. نوع روایتش منطق نداره به نظرم. بیشتر با این قسمت مشکل دارم. رفت و برگشت ها به گذشته و حال معلوم نیس چیه و از دید کیه.


اینو به عنوان شهروند ایران جواب نده، به عنوان شهروند جهان جواب بده: در کل آدم لیبرالی هستی یا محافظه کار؟
اینا به نظرم تعاریفی هست که سیاستمدارا درست کردن که مردم سرگرم بشن. ولی اگه بخوام جواب بدم، محافظه کار نیستم. پس میشه لیبرال.:دی

یه انتقاد از من کن.
به خودت خیلی سخت می گیری.

یه تعریف از من کن.
تو کاری که جدی هستی عالی انجام میدی و کلا وسعت دید ـتُ دوست دارم.

یه نظر کلی هم در مورد من بده :دی
نظر کلی... . هممممم. جمع دو تا بالاییا نمیشه؟:)) اطلاعات خیلی خوبی داری در زمینه ورزش و تاریخ؛ که فقط از خوندن نمیاد. این خیلی مهمه. کاریزمات خوبه. تلاشت خوبه. بعضی مواقع زود ناامید میشی که بده. بعدا اگه به عقب برگردی احتمالا می بینی خیلی از ناامیدی ها یا ناراحتی هات الان دیگه مسئله ت نیستن و ازشون رد شدی. سلیقه سینماییتم به من نزدیکه. جدیتت خوبه. ولی آدم جدی و خشکی نیستی؛ البته ممکنه از دور اینجوری به نظر برسه. آدم بسیار بامعرفتی هم هستی و میشه روت حساب کرد.

یه توصیه به من کن.
به خودت سخت نگیر. به خودتم گفتم. دنیا ارزش ناراحتی نداره 99 درصد مواقع.

دقیقا من چه ربطی به توماس مولر دارم جز این که ازش خوشم میاد؟ :دی (توماس مولر بود دیگه؟ آخه مولر زیاد داشتن ماشالا)
برداشت من این بود که کیُ میبینی یاد رامتین میفتی. چون من هیچ فوتبالیستیُ شخصیتی نمیشناسم که بخوام اون مدلی جواب بدم.:دی پ ن پ اندی بود.:)) مثلا متین هیچ ربطی به جرارد نداره. ولی تو ذهنم مونده علاقه ش و یوزرش.

نظرت در مورد خودکشی چیه؟
در 99.999 درصد مواقع غلطه. فرار هست. تنها خودکشی که تاییدش می کنم در میلین دالر بیبی از کلینت ایستوود هست. خصوصا تو اون سکانس تکان دهنده.

چرا فکر میکنی دنیای بعد از مرگ وجود داره؟ صرفا ایمان قلبیه یا دلیل خاصی داره؟
بین دو گزینه پوچی و این، دومی منطقی‌تره به نظرم. و اینکه فرضا هیچی هم نباشه، من اصلا ناراحت نمیشم. همینجوری هم زندگی می‌کردم اگه می‌دونستم هیچی نیست. ولی برعکسش متفاوته کاملا./ ایمان هم به این دارم که ته زندگی، فنای مطلق نیست. حالا دقیقا چیه، نمی دونم.

جوابی که در مورد بهشت و جهنم دادی منو یاد این بیت سعدی انداخت:
یارا بهشت صحبت یاران همدم است، دیدارِ یارِ نامتناسب جهنم است.
روحش شاد. دقیقا همینه به نظرم.

با جوابی که در مورد سینمای ژاپن (و دنیا) دادی خیلی موافقم. هر چند علتش ریشه یابی میخواد که از نظرم علتش شخمی شدن فرهنگ دنیا است. حالا این وسط یه عده میان میگن فلان فیلم نسبت به زمان خودش خوب بود، دلم میخواد این بطری که الان کنارمه بزنم رو سرشون :دی
دقیقا. استفاده‌های دیگه هم میشه کرد البته، از بطری.:دی
کلا کسی که حداقل 200 300 فیلم درست حسابی و بزرگ کلاسیکُ ندیده، اصلا حق اظهار نظر فنی در مورد سینما رو نداره. می تونه بگه اینُ دوست دارم اونُ دوست ندارم. همین.

- - - Updated - - -

آها یه چیز کلی

چرا انقدر خوب و خوشحال و راضی ای کلا؟
خوب که نظر لطفته. خوشحال هم رک بگم. زندگی و شرایط همینه، کاریشم نمیشه کرد. می تونی؟ بسم الله. نمی تونی؟ پس حتی آدم الکی خوش باشه هم بهتره تا الکی ناخوش باشه.:دی رضایت بحث مفصلی هست. خلاصه بخوام بگم الان به همه چیزایی که می‌خواستم رسیدم. چیز زیادی هم نخواستم البته. و بقیه چیزایی که نرسیدمم در حال طی مسیر هست خوشبختانه. کلا خودمُ آدم خیلی خوش‌شانسی می‌دونم.

- - - Updated - - -

آقا شرمنده این قانون 5 سوال رو کلا نادیده گرفتم :))
ولی سوالا انصافا ساده و کوتاه بود :دی
خواهش می‌کنم. سید 136 تا سوال کرد.و فکر کرد ما متوجه نشدیم. چنتا سوال بیشتر موردی نداره. اون برا این بود یکی نیاد 20 تا سوال بپرسه جواب هرکدومش 10 خط باشه.:دی عالی بود سوالا. مرسی دمت گرم. بیا بازم. تا جمعه هستیم.:))
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین