برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

تحلیل دور ششم مافیا | رئیس زندان، سربازانش، چند جنایت‌کار خرده‌پا و جلاد

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
سلام و درود. خب این دور نفس‌گیر هم تموم شد.

نقش‌ها و سهمیه‌ها و اهدافُ گذاشتم پایین.

اول اینکه اول تحلیل و نظر و هرچی دارین بدین و قبل توضیح گاد هیچ نمره‌ای ندین. بعد که همه نوشتن و گاد هم توضیح داد، در یک پست جدا نمره بدین اگه خواستین. با سپاس.



اسم افرادنقشسهمیهشب 1شب 2شب 3شب 4شب 5شب 6شب 7
مهدیپدرخوانده6.عمادعلیبرلینعلی انتحاریبرلینصدرا انتحاری
فریشازده4.رضاخلفی..........
مهساخیاط4فری پلیسعماد بازیگر+ فری پلیسفری محافظ+مهسا شعبدهمهسا شعبدهمهسا شعبده+چاوش پدرخواندهسید غارتگر+چاوش پدرخواندهسعیدپدرخوانده
امیرتروریست..........
محمدجاسوس4آرشچاوش+خلفیمحمدامین+فریسعید+امیرعرفان+مهساصدرا+محمدرضا.
صدراجادوگر3+1.برلین..محمدرضامهسا.
خلفیجنگیر5آرشبرلین.چاوشمحمدرضا......
چاوشقاتل3فرارفرار.فرار..امیر...
رضاشیطان3دامامینعرفانامیرچاوشصدرا+دام مهدیمهسا+دام آرش...
علیجلاد.نداریمنداریمفریمحمدامینچاوشسعیدسعید
امینفرشته3...................
ممدرضافراری.شایانخلفیمهسامهدیعلیآرش...
عرفانرویین‌تن........
محمدامینسامورایی..............
آرشکاراگاه2+2+2.صدرا مافیاشایان قاتلمهسا فرقه...
محمدرضاپلیس4.عرفانشایانمهسارضا توسط جنگیررضامحمد+شلیک
برلینغارتگر..جذب فرقه.......
عمادشعبده‌باز..................
شایاندکتر2خودش..شایان+برلین............
سعیدفدایی........
 

پیوست‌ها

  • MAFIA.jpg
    MAFIA.jpg
    94.8 کیلوبایت · بازدید: 154
مافیایی
نوشته‌ها
18
پسندها
3
امتیازها
50
مدال‌ها
4
عرض ادب .

بعد از بیش از ۵ سال از آخرین دور مافیایی که حضور داشتم و البته در مجموع فروم نویسی ، ممنونم از پویای عزیز و بزرگوار که این فرصت و اجازه رو بهم داد که در همچین جمع فوق العاده و حرفه ای حضور داشته باشم و اتفاقی بود که بهش افتخار میکنم و خواهم کرد . بازی در کنار عزیزان و بزرگوارانی که بعضا افتخار هم بازی بودن باهاشون رو در سالهای دور داشتم ، یک هفته ای پر از لذت و هیجان رو برام رقم زد و خاطرات دوران خوش مافیایی گذشته رو برام زنده کرد . مافیایی که یکی از بهترین تفریحات من بوده و البته فقط برام صرفا جنبه ی تفریحی نداشته هیچوقت و از رقابت در اون لذت بردم و تلاش جدی ای همیشه برای بردش داشتم .

اینکه حضور من به این شکل بود ، پیشنهادی بود که پویای عزیز دادن و منم به این هوشمندی ایشون احترام گذاشتم و با کمال میل قبول کردم که در یک بازی مافیای کلاسیک ، با اکانت فیک و داستانی حضور داشته باشم که خودش تجربه ی بسیار متفاوت و جالبی بود برام . سالها به صورت داستانی بازی کردیم ( که دوره ی آخر هم در نقش ژنرال مک آرتور بودم ) و این شکل بازی به صورت ناشناس در جمعی آشنا ، تجربه ی جدیدی بود که باعث ترغیب شدن من بعد از سالها برای حضور در این بازی شد .

در مورد بازی و اظهار نظر در مورد نوع بازی انجام شده و عملکرد هر کدوم از عزیزان ، خودم رو در حد و اندازه ای نمیبینم که نقد یا نکته ای بر بازی شخص خاصی داشته باشم و از تمام جهات سعی کردم همچنان در حال آموزش و یادگیری کنار شما در این جمع حرفه ای تون باشم . شاید اگر بد شانسی وقت های اضافه در اعدام چاوش عزیز نبود ، بسیار زودتر از این جمع خارج می شدم اما همین رو هم به فال نیک میگیرم که موجب شد روزهای بیشتری در بازی حضور داشته باشم .

باز هم از برادر عزیزم پویای بزرگوار ممنونم که این فرصت و اجازه رو به من داد تا در این دور مافیا مهمان شما باشم . بازی زیر نظر پویای عزیز با چنین دیدگاهی که به مافیا و داستان نویسی و البته نظم دادن به بازی دارن ، لحظه به لحظه پر از یادگیری و لذت هست . خوشحالم که چنین افتخاری نصیبم شد .

ممنونم که تحملم کردید ، کم و کاستی در بازی رو با قلب بزرگ خودتون ببخشید .
 
رئیس جماهیر
نوشته‌ها
569
پسندها
271
امتیازها
155
مدال‌ها
11
خب
متاسفانه تقریبا یه روز قبل شروع بازی دچار یه مصیبت بزرگ توی زندگیم شدم و باز هم نتونستم بازی کنم! مثل این که قسمتم این شده بازی نکنم و بازی که تموم شد بیام توی بخش تحلیل پست بذارم. شاید نفرین آرشه که اون دور گاد بود در موردش بد صحبت کردم. حلالمون کن پسر جان.

قرار بود گادفادر باشم و مهدی شازده و فری هم توی تیممون نبود که به خاطر کناره گیری من، فری اضافه شد و شازده شد و مهدی هم گادفادر شد.

مصیبتم بزرگ بود و بازی نکردن در مقابلش هیچی نیست. ولی واقعا گروهمون رو از صمیم قلب دوست داشتم. نمیدونم چنین گروهی در آینده گیر میاد اصلا یا نه. حیف شد. خیلی گروه رو دوست داشتم و متاسفم که پیروز هم نشدن.

این دفعه چون خیلی درگیر وضع زندگی بودم، بر خلاف دور قبلی، بازی هم خوب نشد پیگیری کنم و فقط در حد حداکثر ۱۰ دقیقه در روز بازیو میدیدم و نفهمیدم چی به چی شد. پس قاعدتا نظری در مورد بازی و بازیکن ها ندارم.

راستی پویا گفت باز بعضیا اون آخر بازی جوگیر شدن و بازی رو از ((بازی)) فراتر دیدن. بزرگ بشین دیگه. سنتون که کم نیست و تجربتون هم زیاده.

والسلام.
 
Underwood
نوشته‌ها
496
پسندها
424
امتیازها
565
مدال‌ها
38
سلام.
خب تجربه نشون داده که هرچی منتظر بمونم بقیه تحلیل کنید بعد من باز من جزو اولین هام. چه کاریه تحلیلم رو می کنم :دی

اول به عنوان یه عضو از مافیا، تبریک میگم به فرقه، بابت برد. هیچ تیمی با شانس و اقبال برنده نمیشه. و هیچ تیمی صرفا بخاطر خوب بازی کردن برنده نمیشه. اینکه چطور از امواج بازی استفاده کنی تا خودت و تیمت رو حفظ کنی هنر هست و من برای فرقه به شدت احترام قائلم. چون تقریبا همشون روی امواج به قشنگی سوار شدن و مزد این سیاستشون هم گرفتن. خوشحالم براشون و بهشون تبریک میگم.

و بعد به تیم خودم مهدی، مهسا، محمد و فری تبریک میگم بخاطر بازی هایی که این دور در کنار هم انجام دادیم. انصافا میشه گفت حرکت ما تو این دور یه حرکت تیمی زیبا بود و همه در اختیار و برای تیم بازی کردند و گرچه هرکس از هنر های فردی بازیش استفاده کرد و از کاری که کرد لذت برد، اما منافع تیم رو برای این لذت های شخصی فدا نکرد و این ارزش داره و بهش اعتبار تعلق میگیره. خوشحالم که در کنار شما بازی کردم و برام باعث افتخار بود. من و بطور کلی تیم این بازی رو در شرایط سختی شروع کردیم. رامتین به جای فری عضو تیم ما بود و ما تقریبا روز قبل شروع بازی ها، مصیبت بزرگی شامل رامتین شد که تیممون رو تحت تاثیر جدی قرار داد (شاید بخاطر نزدیکی بیشتر من با رامتین برای من) که شاید اگر ملاحظات تیمی بودن نبود از انجام بازی انصراف می دادم شخصا چون خودم خیلی از زمان درک این مصیبت خیلی برام نگذشته بود و بیش از بقیه درک می کردم. اما به هر حال شروع کردیم.

من خب از هم تیمی با مهدی خیلی خوشحال بودم. تقریبا 3-4 سال پیش با هم تو همین مافیا با همین فری و البته زهرا و کیان (:دی) هم تیمی بودیم و علی رغم اینکه به لحاظ فردی عملکرد قابل قبولی داشتیم (بهترین گناهکاری خود من بود تا قبل این دور) اما بلحاظ تیمی ضعیف بودیم و این حسرت برای من بود که با مهدی کولاک کنیم. دو سه روز اول درگیر شروع بازی بودیم و بعدم فری توی یه اشتباه محاسباتی از کلیشه همیشگی بازیش که تو کل کل ابتدایی با نظریه های اول بازی من هست، ضربه خود و به پویا گفتم، اومد صابون بندازه زیر پای من، خودش لیز خورد و گیر گرگ های مافیا افتاد :دی بعد حالا معمولا تیم ها اینجا سعی می کنند یارشون رو نجات بدن، یا حداقل یارکُشی کنند، ما فقط دنبال این بودیم فری زودتر اعدام شه، چون دوتا چک دیگه از چاوش می خورد هممون رو لو میداد با ذکر نقش =))

بازی جلو رفت، یه شب خارج از گروه رفتم خصوصی مهدی، گفتم مهدی حالم خوب نیست، چرا ما اینقدر هویجیم تو بازی ؟ هیچ کاری نمی کنیم. گفت پفیوز چیکار کنیم عربی برقصیم روز دومه :)) گفتم من نمی دونم این دور تیممون خوبه آبرومون میره هیچ کاری نکنیم. منم این وسط باز دارم مثل تانک ( :)) ) تو بازی دمیج میدم و میگیرم تو هیچ غلطی نمی کنی یه کاری کن. هیچی فرداش من کار داشتم، اومدم دیدم. عه مملگر رو مهدی برده لب چشمه داره سر می بره :)) باز رفتم افطار کنم برگشتم دیدم نه مثل که جدی جدی سر برید :)) ممل اعدام شد دیدم سامورائی بود. گفتم عه ؟ زشت شد که :)) مهدی سامور اعدام کرده من ساکت بشینم ؟ مردم چی میگن :))

خلاصه، واقعیتش چاوش هم این دور رو خوب شروع کرده بود و حالا تو تحلیلش توضیح میدم، یه روش سبک شروع کرده که دو سه روز نیست، سبک بال بدون نقل قول و درگیری میاد به چیزی گیر میده یکی رو میفرسته رو هوا بعد میره بعدی، تقریبا پارتیزانی بازی می کنه و خب خیلی خوبه روش جدیدش واقعا بهش قبطه می خورم. منتها خب این روش پارتیزانی آپدیت یه مشکلی که داره، اینه که به هر حال از بینش خلا در میاد و یکم رند باشی می تونی اذیت کنی بازیکن رو باهاش. منم از دیروزش با هاش شروع کرده بودم یه تبادل استدلال و انصافا استدلال های جفتمونم قابل قبول بود، یعنی اگر جایی راضی میشدم به درستی راضی میشدم و خیلی جاها هم از یه ریشه ای از عملکردش میشد اون برداشتی که من می گفتم رو کرد و نمیشد نقض کرد. منتها یه جاهایی با نیش و کنایه هاش کرم می ریخت. البته من میدونستم این کاملا ممکنه برای ترسوندن من و عقب کشیدنم باشه. منتها خب شخصیت من چیزی نیست که با این چیزا عقب بشینم. به هر حال

وقتی که دیدم سامور به عنوان تنها نقش بیگناه لباس نگیر تو بازی نیست، گفتم خب، چاوش الان یا بیگناهه (البته از نظرم نبود ولی بهترین حالت بود) بهش گیر مافیایی میدم و با لباس گادفادر میفرستمش هوا. یا شیطان و جادوگر و جلاد و قاتل هست و لباس نمیگیره که در هر صورت هوا فرستادنش برای من بد نمیشه و راستش با توجه به بالانس قاتل تقریبا باورش برامون دشوار بود. خلاصه باهاش درگیر شدید شدم. که البته انصافا ضربات خوبی هم میزد. مثلا یاکوزا یا تروریست بودن خب خوب بود در حالی که البته من اگر گادفادر یا بیگناه هم بودم همینقدر کله خر بودم، چون من این دور استثنا تیم برام ارجح بر خودم بود، وگرنه در حالت کلی اگر تشخیص بدم که چاوش رو باید حذف کنم به نقشم توجه نمی کنم :)) به هر حال. بعد همین بین خلفی به عنوان قهرمان داستان وارد قضیه شد.:)) خب خلفی بازیکن خیلی خوبیه. یعنی اگر کالیبراسیون اندام های تحتانیش بالای 10 اینچ نبود، قشنگ جزو سید 1 می تونست در کنار عرفان و آرش باشه (گرچه هست) خلفی یه حرکتی که داشت می کرد و من چون قدیم الایام ترفند خودم بود زود فهمیدم این بود. پارتیزانی هی میومد یه ضربه به من میزد میرفت غیب میشد. سر عماد و سوالی که به خاطر آرش کرده بودم اینکارو کرد، سر مهدی اینکارو کرد سر یه چیز دیگه هم کرد. منم که این چیزا تو کتم نمیره، حتی حضوری به پویا گفتم. گفتم این اراکیه، چرا رفتار قزوینی از خودش نشون میده =)) ؟ با یه اصفهانی قزوینی اصل از این کارا خوب نیست براش :)) قشنگ کمین نشسته بودم دهنشو سرویس کنم که خب خیلی زود دلیل بهم داد.

سر بحث من با چاوش و آرش بیشرف خودش پست داده بود گفته بود لباس میتونه دلیلش پلن ای و بی باشه و فری احتمالا لباس داشته باشه. بعد اومد گفت، نه فری احتمالا اسکل بوده (اینو البته خیلی بیراه نگفت :)) )و بیگناه و نتیجه گرفت پس صدرا مافیاست و یار چاوش. انصافا کارشم قشنگ بود. یعنی اینکه ببینی چاوش و سید افتادن به جون هم، بیای به نفع یکیشون موضع بگیری این وسط یکی هم بهش بچسبونی که اتفاقا از اون چسبیده شدن سیف بشه کار تمیزیه و قائدتا نباید لو رفت.مخصوصا توقع میره که مثلا امیر که داره سعی می کنه یار جمع کنه برای چاوش، دیگه به تو گیر نده و پستت رو ندید بگیره کلا. منتها از قدیم میگن یا نکن با پیل بانان دوستی، یا بنا کن خانه ای در خورد پیل :)) وقتی میای انگشت می کنی یکی مثل سید رو در میری. باید بفهمی که اگر سکوت می کنه یعنی برات کمین گذاشته :)) خلاصه کار دستش داد. و خب فرقه عملا خیلی ضعیف میشد چون شب قبلش بلورین (شیشه :)) ) رو زده بودیم و فهمیده بودیم که فرقست و خب امشبش دوباره می تونستیم بزنیمش و یهو دوتاشون حذف شن.

رسید آخر فاز. خب من انتظار داشتم که مثلا 2-3 تا رای من بیارم، 3-4 تا رای چاوش و 2-3 تا رای هم خلفی، از طرفی چاوش وقتی به من گفته بود تروریست حس کردم نخ شیطان بهمه، منتها تند رفته بودم روش و می خواستم یه جور مدیریت کنم اگر بشه خلفی رای بیاره، چون حذف فرقه از حذف شیطان/بیگناه قطعا خب برامون مهمتر بود. منتها قصد تیم این بود که مثلا من و مهسا به چاوش رای بدیم و مهدی و محمد به خلفی. پویا به ما گفت احتمالا فرقه کلا میره رو چاوش، گفتم بعید می دونم رو منم میان قطعا. ولی خب راست گفت وقیح ها دسته ای به چاوش رای دادن :)) مثلا محمدرضا که عالی بود اصلا، میگفت خب سید شیطانه، پس احتمالا هم چاوش درسته و هم خلفی، ولی مافیا ممکنه لباس بده به چاوش و اینا ! پس به چاوش رای بدیم. و من اون دور عمدا برای اینکه بازی رو روی خودم نیارم باهاش مدارا کردم و احتمال فرضیه شیطان در مورد خودمو پذیرفتم(منطقی هم بود راه فرار داشت اما مطرح نکردم عمدا) ، اما برنامه جدی داشتم فردا با همون پست یه کاری باهاش کنم دیگه اینطرفی پیداش نشه :)) بگذریم. وقتی دیدیم اونا وقیحن، گفتیم اینطوری نمیشه، ما هم دسته ای همه ریختیم رو خلفی جز من. منتها من وانمود کردم که رایم رو چاوش نگه میدارم. چون می خواستم فرقه همه زورشو بیاره رو خلفی. یعنی اگر رای من با خلفی بود مثلا محمد رضا از اول به خلفی رای میداد. شیطان که من فکر می کردم که ممکنه فرقه باشه نیز، ولی اینطوری چون حس کردند که من بخاطر کل کل تاریخیم با چاوش میمونم جرات کردن به چاوش رای دادن همشون. و خب من رای شیطان بازی رو که دیدم دیگه با خیال راحت رایمو چرخوندم به خلفی و شد آنچه شد. البته اینم بگم، انصافا من این دور جهاد اکبر کردم :)) گذشتن از اعدام چاوش برای دومین بار به نظرم از هر جهاد نفسی در طول تاریخ بالاتر بود که به خاطر مصالح تیم ازش گذشتم و اتفاقا در همین راه هم شهید شدم :))

شب شد. خب من تصورم هم نبود چاوش قاتل باشه، به خیالم شیطان بود. گفتم فردا میایم من بازی رو یه جوری که مشکوک نشه شیفت میدم به صدرا و چاوش رو نگه میداریم. که خب چاوش فکر کرده بود من یاکوزام و تنها شانسش زدن منه ( که البته اشتباه بود چون به عنوان شیطان اعدام میشد ) و هم خودشو فرستاد هوا هم منو و دهن بازی رو باز کرد و به فرقه خدمت کرد :)) یکی از بازیکن های اصلی فرقه چاوش بود عملا :))

بعدم که از بیرون بازی رو نگاه کردم. بعد اون روش اعدام تیمی خیلی به ما چسبید. چون هیچ اشاره ای هم بهش نشد و کسی شک نکرد. و خب انصافا هماهنگی ما هم عالی بود تو این زمینه. به پویا گفتم، گفتم تا فاز اعدام مهدی، تمامی اعدام های بازی از مسیر تیم ما گذشت و در واقع جلاد اصلی ما بودیم علی (پالیزوان عزیز) اداشو در میورد :)) فری که از ما بود، مملگر با مهدی، خلفی و چاوش با من و مهدی، شیطان بازی با مهدی الی آخر حتی یه جا گفتیم یکی بره تو بازی به علی بگه لعنتی کنترات امروز کیو گرفتی، بگو برات اعدام کنیم داداش =)) انصافا هم لذت بخش بود. چون همکاری تیمی بود. حالا میگم مهدی یا من و مهدی. ولی همه بچه ها به زیبایی بنا به سبک بازی خودشون همکاری کردن و صرفا من و مهدی میدون دار بودیم تو اعداما.

ما این دور خدا رو شکر تصمیمات تیممون تیمی بود و انصافا ذهن بچه ها رو شرایط هم خیلی باز بود تو همفکری. می تونم به جرات بگم ضعف من و مهدی فاز شبمون بوده همیشه ولی این بازی با کمک مهسا و محمد اینو تبدیل کردیم به قدرتمون. و نمی خوام تعریف کنم اما من یاد ندارم فاز شب مافیا اینقدر تاثیر گذار. یه جاهایی واقعا حیرت رو توی بازی میدیدم و حقیقتا بیشتر از برد و باخت برامون لذت بخش بود که می تونیم از ابزار ها خوب استفاده کنیم به کمک هم.

در کل بازی بازی بالاتر از استاندارد های همیشه بود. فکر می کنم بازی به این کیفیت رو خاطرم نیست که بخوام مثال بزنم، حتی دور آل استار هم در مقابل این باز کم بود. بعضی از فاز های این بازی به تنهایی می تونه با کل بعضی از ادوار دیگه که چه من چه متین و چه خود پویا گاد بوده برابری کنه و از این بابت از پویا دید بازش تو بالانس و البته از همه بچه ها تشکر می کنم. تو تحلیل نفرات تو پست بعدی خواهم گفت که این دور جز دو سه نفر، بازی بد نداشتیم. اشتباه حتما داشتیم هممون و مخصوصا برای بیگناه بی علم تو این بازی پر نقش اشتباه بدیهیه، اما تقریبا می تونم بگم همه بهترین یا یکی از بهترین بازیشون رو انجام دادن که بهشون تبریک میگم.

در آخرم از فری هم تشکر می کنم. شاید بازیمو من این دور اگر تونستم یه متوسطی از بازی رو ارائه بدم مدیون فری ام، فری درسته یه جاهایی تمرکزشو از دست داد و بد بازی کرد و تو تحلیل نظرمو در موردش میگم. اما استارت این بازی برای من از ماجرا فری و اکت چاوش روی اون شکل گرفت، خب مافیا بازی اکت و عمل و عکس العمله، نمیشه بگیم کاش فری یه جور دیگه بازی می کرد، اما بابت فاز چاوش و خلفی به خودت افتخار کنی. به هر حال فری تو اون موقعیت قرار گرفت که من تونستم ازش استفاده در مورد خلفی و سو استفاده در مورد چاوش کنم. برای همین ازش تشکر می کنم و اگر تو گروه باهاش شوخی کردیم امیدوارم ناراحت نشده باشه. البته فری یکی از باجنبه ترین و رشد یافته ترین افرادیه که من از گروه مافیا میشناسم و میدونم اگر از جایی دلگیر شه جای دیگه خالی نمی کنه :دی دمشم گرم.


یه تفس میگیرم. بازیکن هارو نظرم رو در موردشون میگم. ببخشید اگر زیاد حرف زدم :دی
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
199
پسندها
63
امتیازها
190
مدال‌ها
25
با سلام
خیلی خوشحال شدم که دوباره تونستم در این جمع بازی کنم، دور اول که سریع ما رو زدن و زیاد بازی نکردیم ولی این دور خدا رو شکر خوب بود، البته تو بازی کم بودم ولی در گروه فرقه برعکس خیلی زیاد :دی

همه واقعا خوب بودن مخصوصا گروه مافیا البته واقعا از نظر مهره قوی بودن، در مورد شهروندا هم درسته دو سه نفر خوب ظاهر نشدن ولی در کل خوب بودن و تا فاز آخر شانس برد داشتن . خوشحالم که تیم فرقه برد :دی به یارام تبریک میگم همشون خوب بودن مخصوصا ممرضا که عالی کار کرد.

قبل از اینکه تحلیل بازی رو شروع کنم لازمه یه نکته رو بگم اونم اینه که خیلیا از گاد پرسیده بودن برلین کیه و اینا :دی دیگه به دلایلی تصمیم گرفتم بعد از پایان این دور شخصیت اصلی خودم رو لو بدم، دو تا پست خواهم داد که یکیش تحلیل از دید شخصیت برلین و دیگری با شخصیت اصلیم در مورد اتفاقات گروه فرقه و دلیل شخصیت برلین :دی

پست اول با شخصیت برلین:

این دور گاد بهم نقش خوبی داده بود و با توجه به مشغله کاری و اینا میخواستم بیشتر تو جریان بازی باشم و پست‌ها رو قشنگ بخونم ولی انقدر پست‌ها طولانی و زیاد بود بازم نمیرسیدم، یه روزایی میومدم پیام‌ها رو بخونم میدیدم وقت پست‌دادن نمیمونه برام ماشالا انقدر زیاد بودن، خلاصه سخت بود برام فعالیت خوب با این وجود ولی با این حال میخواستم به شهروندا هر طور شده کمک کنم. دور قبل که سریع ما رو زدن و کشتن ، این دور فورا ما رو جذب کردن :دی وقتی پویا بهم گفت فرقه جذبت کرد اول روحیم خراب شد ولی بعدش که گفت خلفی و صدرا فرقه‌ان کمی روحیم عوض شد (این داستان رو خلفی تعریف میکنه ادامش رو :دی) خلاصه ما رفتیم تو گروه فرقه و چون خلفی و صدرا فعالتر بودن قرار شد من همونطوری تو سایه بازیم رو ادامه بدم تا کسی شک نکنه :دی دو فاز هم اخراش واقعا مهمونی بودم و نرسیدم برسم قشنگ فعال باشم.

طولی نکشید مافیا زد بنده رو و پیششون لو رفتم چون غارتگر بودم بار اول نمیمردم . جالب اینجاس فرقه جذبمون کرد مافیا هم بعدش زد منو و فقط مونده بود قاتل هم بزنه و کارمون رو تموم کنه :دی خلاصه تیر آخر رو قاتل نزد بلکه خود مافیا زد :45: من و صدرا و خلفی تو تلگرام خیلی خوب با هم مشورت میکردیم و همه جوره از همدیگه کمک میگرفتیم، گزینه‌های جذب بعدیمون یکیش ممرضا بود که خدا رو شکر پلیس بود و یکی از بهترین جذب‌هایی بود که میشد انجام داد و ممرضا عالی بود تا اخر بازی، بهترین بازیکن این دور از نظر من بود. یه تیر داشتیم که من و خلفی فقط به فکر انتقام از مافیا بودیم و هر طور شده میخواستیم تیرمون بشینه که خدا رو شکر جاسوسشون رو زدیم و انتقاممون رو گرفتیم :دی اینکه تو گروه مون چه خبر بود و اینا با شخصیت اصلیم توضیح میدم با شخصیت برلین حال نمیده :دی

در کل بازی خیلی خوبی بود و یکی از تجربه‌های خوبم در بازی مافیا بود، از گاد عزیز خیلی تشکر میکنم چون خیلی وقت گذاشت به شخصه میدیدم چقدر زحمت میکشید و وقت میزاشت. بهترین گاد دنیاس پویا :قلب: اینکه آخر بازی کمی ناراحتش کردن و اینا خیلی بد بود، مافیا یه بازیه و مهم دور هم بودنه و برد و باخت درسته مهمه ولی نه به هر قیمتی، اینایی که باعث ناراحتی گاد شدن از بچه‌های فوتی بوده باشن خودم شهیدشون میکنم :دی

یه تحلیل کلی اگر در مورد عملکرد پلیرها داشته باشیم بدین صورت خواهد بود: تیم مافیا عالی کار کرد و تیم فرقه هم واقعا خوب بود بخصوص در جذب ‌هاش و در آخر هم تونست برنده بازی بشه، تو گروه تلگرام با هم همفکری و صحبت زیاد میکردیم و خدا رو شکر هم عملکردمون تو شب خوب بود. شهروندا همه خوب بودن به جز دو سه نفر که خوب ظاهر نشدن به دلایلی. آرش و عرفان از جمله خوب ‌های بازی و همچنین شهروندا بودن که با بدشانسی نتونستن باعث پیروزی شهروندا شن و سید بندی کار دستشون داد آخر.

تا وقتی تو بازی بودم حدس‌هام اکثرا درست بود، مهسا خانم رو حدس زده بودم گناهکاره، چاوش رو با قاطعیت گفتم شهروند نیست که مهدی گفت چطور با قاطعیت گفته که بعد از فهمیدن شخصیت اصلیم این موضوع رو متوجه میشه :دی سعید رو حدس زده بودم با توجه به داستان دور قبل این دور شهرونده برای همین بهش حس دوگانگی داشتم ولی در آخر دیدیم که حدسم درست بود (سعید :دی) سید رو حس مثبت داشتم بهش ولی وقتی که تروریست اعلام شد کسی از جمله خودم فکر نمیکرد چنین نقشی داشته باشه. مهدی هم همه از جمله خودم میگفتن چه خبره هر دور مافیا باشه، برای همین فکر میکردم دیگه مافیا نیست ولی بازم مافیا بود و گادفادر :دی البته خودش گفت که به دلیلی به پویا گفت دوباره بهش مافیا بده که اکثرا فهمیدیم داستان چی بوده :دی همین دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه بگم فعلا . اما بریم سراغ موضوعی که بعضیا کنجکاو بودن بدونن مخصوصا مهدی:دی

بعد از فهمیدن شخصیت اصلیم مطمئنا بچه‌های فوتی تعجب میکنند :دی قراره این موضوع رو امین خلفی لو بده چون اول اون فهمید و داستان رو تعریف کنه بهتره :دی در پست آخرم دلایلش رو میگم، امین دادااااااااا :دی ادامه داستان در پست خلفی:
 
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
یاسین داااادااااااا :))
آقا ارادت
اول یه پست جداگونه راجع به برلین(یاسین) برم که چی شد اصلا که شناختمش و اینا بعدا تحلیل بازی رو انجام میدم :دی
ما با صدرا تصمیم گرفتیم که برلین رو تسخیر کنیم و تسخیر و جذبش کردیم...بعد پویا اومد گفتش که برلین نمیتونه بیاد تلگرام و اینا...گفتم اه چقد حیف...رفتم دیدم برلین تو فروم بهم پیام خصوصی داده...رفتم بهش گفتم که آره جذبت کردیم و اینا اگه میتونی بیای توی واتساپ یا تلگرام که چه بهتر اگرم نمیتونی اشکال نداره همینجا میگم تو شب چی شد و اینا...بعد دیدم یاسین اومده تو تلگرام میگه میبینم که فرقه شدی و اینا :دی اول فکر کردم بازی رو دورادور میبینه یا میپرسه از گاد و اینا...چون دفعه قبلم که دلقک بودم و ترکیدم بعد یاسین اومد تبریک گفت بهم :)) و لو نداده بود که برلینه ذهنیت این رو داشتم که یاسین یه جورایی مثل کمک گاد میمونه :دی
بعد یهو برگشت گفت که اگه بگم برلین منم خوشحال میشی یا نه :دی که خب واقعا خوشحال شدم...اول از همه بخاطر خود برلین و سبک بازیش دوم بخاطر اینکه برلین یاسین درومده بود و خب یاسین جزو دوستای خوبمه و راحت تر میتونیم تو یه تیم باهم دیگه اوکی باشیم و ادامه ماجرا :دی
منتها قرار بود توی گروه نیاریمش و من بهش داستان های شب رو بگم و فقط من خبر داشته باشم از هویت اصلیش
اما یهو بازی به یه جایی رسید که مجبور شدیم یاسین رو تو گروه داشته باشیم و ادش کردم...اگه اشتباه نکنم شبی که برای بار اول تیر خورد ادش کردیم
خلاصه اینکه صدرام فهمید و قرار بود لو ندیم که خب ممدرضا هم که اد شد اونم فهمید =)) و دیگه خودش گفت بعد بازی لو میدم هویت اصلی برلین رو
خیلی حیف شد که تیر خورد یاسین و لو رفت پیش مافیا وگرنه خیلی داشت خوب پیش میومد و بعد اونم باز خیلی قشنگ بازی کرد که مافیا مجبور شد تیر دوم رو بزنه بهش :دی خلاصه این داستان هویت اصلی برلین که متوجه شدم یاسینه واقعا همون اولش انقد خوشحال شدم که حد نداشت...گفتم همینکه برلین جذب شد خیلی خوشحال شدم...وقتی فهمیدم برلین همون یاسین خودمونه 5 برابر شد خوشحالیم =))
یاسین دااااداااااا :دی

پست تحلیلی راجع به بازی بمونه سر فرصت :دی
 
مافیایی
نوشته‌ها
352
پسندها
4
امتیازها
85
مدال‌ها
13
سلام دوستان.

تبریک به گروه فرقه و مهدی (علی) و تشکر از پویای عزیز که تدارک این دور رو دید.

واسه این دور پویا می خواست یک نقش مهم توی گروه مافیا به من بده، ولی دلیل مشغله کاری و به خصوص اختلاف زمانی به پویا گفتم که این دور من رو معاف کنه از بازی کردن. با پویا که صحبت می کردم می گفت نقشی بهم میده که فقط شب بیام یک هدف بدم و برم :)). اول قرار بود قاتل باشم، بعدش پویا گفت بچه های مافیا میگن به محمد بگو بیاد توی گروه، اگر هم احیاناً نبود ما به جاش پست میدیم. دیدم پیشنهاد بدی نیست :)) و بعدش قرار شد جاسوس مافیا باشم :دی.

با رامتین، مهدی، امیر و مهسا کلی صحبت کردیم و پلن های مختلف واسه بازی چیدیم. متأسفانه قبل از بازی رامتین واسش مصیبتی پیش اومد و ما رو هم تحت تأثیر قرار داد. اتفاق دردناکی بود و امیدوارم رامتین الان وضعیت روحیش خیلی بهتر باشه :گل::گل::گل:. رامتین قرار بود گادفادر ما باشه، مهدی شازده، امیر تروریست، مهسا خیاط و من جاسوس که بعد فری عضو تیم شد مهدی نقش گادفادر رو گرفت و فری شازده شد.

بازی رو خوب شروع کردیم و تقریباً همه پلن هایی که می چیدیم (البته مهدی و امیر چیدن :)) ) رو اجرا کردیم. من هم که فازهای ابتدایی خیلی کم بودم در ادامه وارد شدم و بر اساس پلن گروه اعدام ها رو انجام دادیم. در کل به نظرم عملکرد تیمی خیلی خوبی داشتیم و پلن هامون باعث شد بازی برای افراد دیگه گیج تر بشه، اما بدشانسی و اتفاقات غیرمنتظره باعث شد نتیجه اش گرفته نشه. مثلاً امیر رو اگر چاوش نمیزد می تونست به نفرات آخر برسه که به نظرم بزرگ ترین بدشانسی ما بود.

ممنونم از پویا که باعث شد تجربه ی هم گروهی با امیر، مهدی، مهسا و فری رو داشته باشم و افتخار بزرگی بود برام. بعد از سالیان سال بی گناه بودن، بودن تو این گروه خیلی بهم کمک کرد تجربه ام بیش تر بشه تو امر گناهکاری :19: :دی. مخصوصاً پلن هایی که مهدی و امیر میچیدن هر کدوم یک درس بود :)) و یا نقشه های خیلی خوبی که مهسا تو بازی پیاده می کرد و پست هایی که می داد. متاسفانه نشد که فری از فول پتانسیلش استفاده کنه ولی خب به نظرم در ادامه به روند تیممون کمک کرد بازی رو جدی تر و باهدف تر دنبال کنیم. منم به دلیل مشغله نتونستم به اندازه ای که میخوام موثر باشم، امیدوارم از عملکرد من راضی بوده باشن.
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
260
پسندها
82
امتیازها
245
مدال‌ها
28
سلام خدمت همگی :دی

خب، من مطابق دور پیش، اول یه توضیحی در مورد بازی خودم بدم، بعد برم سراغ نفرات.

کلا در خصوص نقش قاتل، نکته‌ای که وجود داره و فک کنم تو تحلیل دور پیشم هم گفتم، اینه که قاتل عملا بی‌گناه هست و باید بی‌گناه بازی کنه. چون هیچ یاری هم نداره که به خاطر همکاری با اون بخواد لو بره، خیلی کار سختی هم نداره برای بی‌گناه بازی کردن. پویا که بهم گفت قاتلی، فک کنم از قبل دیدن نقشا این تو ذهنم بود که کلا تیر نزنم که بقیه فکر کنن بازی قاتل نداره کلا، که اون ته بازی دنبال قاتل نباشن و صرفا چون چاوش می‌خوره که نقش قاتل داشته باشه اعدامم کنن. می‌خواستم صرفا تیر ته بازی برای پیروزی رو بزنم (یا حتی اگه شرایط خوب بود و اعدام بشو نبودم، اونم نزنم :)) :دی). نقشا رو که دیدم مطمئن‌تر شدم این کار رو بکنم. درسته که یه گزینه سم وجود داشت که بتونم ازش برای حذف شدن قاتل استفاده کنم، اما هم به اینکه سم بوده باشه فکر می‌کردن، هم اینکه بازی اینقد گزینه منجر به ترکیدن داشت که تیر زدن خطر زیادی داشت و ممکن بود منجر به فوت شه :))

اما نه من تونستم اونجوری که لازمه خوب بازی کنم که کسی بهم شک نکنه، هم بازی بالانسش جوری نبود که بشه این نقشه رو به خوبی پیاده کرد. این نقشه تو بالانس دور قبل خیلی راحت‌تر قابل اجرا بود، اما تو این بازی و این بالانس به چند دلیل نمی‌شد:
۱- بیش از یه گروه گناهکاری وجود داشت. دور قبل، فقط یه گروه گناهکاری بود، در نتیجه گناهکارا می‌دونستن که بقیه افراد با احتمال خوبی بی‌گناهن (جز یه نفر قاتل) و در نتیجه دست به عصا تر برای اعدام می‌رفتن که پاشون گیر نیفته. این دور چون کلی گناهکار دیگه جز گروه خودشون هم بود، یه کم راحت تر می‌رفتن برای اعدام، چون محتمل بود که فردی که می‌رن برای اعدامش از یه جهت دیگه گناهکار باشه و نه تنها براشون بد نشه، خوب هم بشه :دی
۲- تعداد بی‌گناهان بازی به شدت کم بود و در نتیجه آدمی که بشه باهاش واقعا صحبت منطقی کرد و مرض و جهت‌گیری خاصی نداشته باشه تو بحث، کم بود. در نتیجه خیلی اصلا نمی‌شد نقشه خاصی پیاده کرد و کسی رو راضی کرد، ممکن بود با منافع طرف نخونه و نخواد که راضی بشه. مثلا فازی که اعدام بین من و خلفی بود، کلا ۳ بی‌گناه تو بازی بود :)). مافیا به خاطر منافع خودش به خلفی رای داد، فرقه به من، جلاد اسم من رو داده بود و به من رای داد، ۳ بی‌گناه دیگه هم ۲ به ۱ پخش شدن :دی
مملگر هم به خاطر همین مورد ۲ اعدام شد. اول اون فاز من به صدرا گیر داده بودم و جز گزینه‌های مهم اعدام بود و خب صدرا جادوگر بود و تا اون موقع فقط ۱ جذب کرده بودن و ۲ سهمیه داشتن، در نتیجه فرقه هر کس دیگه‌ای اعدام می‌شد رو ترجیح می‌داد. وقتی که «علی» با پرونده زیر بغل برای مملگر رفت، مافیا هم یه کم سو گرفت سمتش و کلا یه کم جو سمت مملگر رفت، فرقه هم از خدا خواسته اضافه شد و مملگر هر چی می‌گفت دیگه کسی نبود که به حرفش گوش کنه، مستقل از اینکه چی بگه اعدام شد. وگرنه هر ایرادی که بهش تو اون فاز وارد بود، چیزای قانع‌کننده‌ای نبود و کارای بی‌گناهی بود. (رای خود من سر پست مهدی بود، اون واقعا خوب بود، بترکی مهدی :)) :دی. جز اون من دلیل گناهکاری خاصی نمی‌دیدم به شخصه)
حتی مافیا هم نقشه‌هاش خیلی خوب بود، اما چون بی‌گناه کم بود تو بازی، کسی نبود که بخواد گول نقشه‌هاشون رو بخوره و نقشه‌هاشون به ثمر بشینه :))

در کنار موارد بالا، گفتم که خودم هم خوب بازی نکردم. همون معدود بی‌گناهی هم که تو بازی بود (مثلا سعید)، حس اینکه من بی‌گناه باشم نگرفته بود و در نتیجه اینم مزید بر علت شد :دی خودم که قصد داشتم بی‌گناه بازی کنم و بازیم فرقی با دور پیش نداشته باشه، ورودم به بازی و بازیم لااقل تا فاز اعدام مملگر به نظرم شبیه دور پیش بود، اما جالب بود که همچین حسی رو بقیه نداشتن. این به نظرم دو دلیل داشته باز :دی
۱- ناخودآگاهم منجر شده یه کم محتاط‌تر باشم. یه کسی که واقعا بی‌گناهه، خیلی ترسی از مرگ و اعدام نداره، اگه بتونه تا قبل اعدامش دو سه تا گناهکار رو مشخص کنه و گره بازی رو باز کنه، حتی اگه بمیره یا اعدام بشه، ادامه بازی رو هم تیمی‌هاش می‌تونن هندل کنن. ولی یه قاتل نیازمند اینه که خودش زنده بمونه و مرگش عملا باختشه، سر همین شاید ناخواسته محتاط‌تر بودم. امیر هم تو بازی گفت رفتار سینوسی داشتم یا مهدی گفتش که بحثتون بحثای همیشگی نیس، شاید اثرات این بوده.
2- وجود امیر تو بازی :)) واقعا وجودش آفته برای من :)) تقریبا همیشه حضورمون به ضرر جفتمون می‌شه و جفتمون می‌ترکیم، همیشه هم اول من می‌ترکم بعد اون و همیشه بازندم در نبرد :))

دلیل زدن تیرم هم که فک کنم واضح باشه. امیر به نظرم یا یاکوزا بود، یا تروریست یا شیطان، طبق همون چیزایی که تو بازی هم گفتم. با توجه به شرایطی که تو بازی پیش اومده بود، تنها راه فرارم این بود که یاکوزا باشه و بزنمش و بعد تو بازی خودم رو نجات بدم (به نظرم می‌شد از شیطان بودن هم فرار کرد، تو این زمینه مخالفم باهاش، ولی سخت بود :دی). گفتم که یا یاکوزاس که خب فرار می‌کنم، یا شیطان یا هر نقش ضد تیر دیگه‌س که چیزی نمی‌شه، یا تروریسته که جفتمون می‌ریم هوا دلم خنک می‌شه :))

در مجموع هم، اگه خودم رو بی‌گناه ببینم تو این بازی به نظرم بهترین بازی بی‌گناهیم بوده و مثلا از بازی دور پیش خودم راضی‌ترم، چون مثلا رو هر کسی که دست گذاشتم و به هر کی رای دادم (جز مملگر و البته علی) گناهکار بود (البته اینکه همه بازی گناهکار بودن بی‌تاثیر نیس) و خب گره بازی رو به نسبت باز کردم به نظر خودم. اما اگه خودم رو قاتل ببینم، جز افتضاح‌ترین قاتلای تاریخ مافیا بودم، قاتلی که به ۱۰ نفر آخر هم نرسه به درد لای جرز می‌خوره :)) :دی

در مورد افراد و تیم‌ها هم نظر بدم :دی

مافیا
مافیا به صورت کلی خیلی عالی بازی کرد و شاید بهترین گروه بودن تو بازی روز :دی اتفاقات جوری رقم خورد که برنده بازی فرقه بود جای مافیا، وگرنه مافیا هم کاملا مستحق پیروزی بود (البته نه اینکه فرقه هم مستحق نبوده باشه، اونا هم فوق العاده بودن :دی). کارهای شب مافیا هم خوب بود، مثلا لباسا، البته شاید در انتها یه جاهایی به ضررشون شد (مثلا سعید اگه لباس نمی‌داشت، بقیه مطمئن می‌شدن فرقه نیس و ممکن بود فرقه نبره)

مهدی: بهترین بازی که تا حالا از مهدی دیدم این بازی بوده بی تردید. دور جوکر رو که خب من مثلا ندیدم، اما صرفا این دور رو بخوام با دور پیشش مقایسه کنم مثلا، این دور اصلا حس بد نمی‌داد و کاملا شبیه یه بی‌گناه خوب ظاهر شد (از دید من لااقل) و اون پستش در مورد مملگر هم که شاهکار بود :دی

امیر: بهترین تروریست ممکن! امیر هم بهترین بازی که دیده بودم ازش رو کرد (شاید فقط یه دوری که گادفادر بود و من فرقه بودم و خارج بازی جلوم سوتی داد مافیاس قابل مقایسه‌س با این دور که اون دورم فوق العاده بود و تک تک یارای فرقه رو اعدام کرد با اینکه می‌دونستن مافیاس :)) ). عالی!

مهسا خانوم: به نظرم مهسا خانوم هم خیلی خوب بازی کردن، یه کم تحت تاثیر این جو تو بازی که چون دور پیش بی‌گناه بودن این دور نیستن قرار گرفته شد بازیشون و از اول شک بود بهشون. وگرنه در کل تو بازی خیلی خوب بودن.

محمد: محمد تا جایی که من تو بازی بودم حضورش کم بود، ولی کاملا شبیه به دور بی‌گناهیش بازی کرده بود و از این جهت خیلی خوب بود. اگه تو شب تیر نمی‌خورد، خیلی سخت می‌شد تو روز اعدام شه. فاز بعد مرگم یه مقداری پستا رو دیدم، به نظرم محمد بی‌گناهی رو بهتر بازی می‌کنه تا گناهکاری، ولی باز می‌گم اونقد ندیدم که نظر خاصی بدم :دی

فری: فری هم تا حدی قربانی گناهکار زیاد داشتن بازی و حضور جلاد شد. چه هم‌تیمی‌های خودش که گفتن ما حالا ۵ نفریم، یکیمون اعدام شه بهتر از اینه که بخواد با هر گونه دفاعی پامون گیر بیفته و بقیه هم اونقد ترسی از اعدام یه بیگناه نداشتن، در نتیجه خیلی راحت انداخته شد زیر تریلی و راه دفاعی نداشت. جز سوتی که در یکی از جوابا به «علی» داد هم سوتی خاصی نداشت، یعنی اون حرفای اولیه ش که گیر می‌دادن بهش گیری نبود که نشه از زیرش در رفت یا بی‌گناهی نباشه :دی در کل هم منجر به شروع بازی شد و امیر ازش سو استفاده کرد و بازی رو انداخت گردن من :))

فرقه

در شب فوق العاده بی‌نظیر بودن و تو روز هم بهترین استفاده رو از شرایط و اتفاقا کردن. اگه بخوای تو مافیا ببری، باید اینجوری که فرقه این دست بازی کرد بازی کنی. سبکای دیگه می‌تونه قشنگ‌تر یا فان‌تر باشه برای افراد، اما سبک برنده اینه و فرقه این سبک رو بی‌نقص بازی کرد.

صدرا: صدرا شروغ خیلی خوبی نداشت که منجر شد مقداری انگشت اتهام به سمتش بره که خب خیلی نکته خطرناکی هست برای جادوگر که اعدامش منجر به از بین رفتن سهمیه‌ها می‌شه، اما بعدش چه خود صدرا چه هم‌تیمی‌هاش خیلی خوب بازی رو کنترل کردن. اینکه صدرا تا ته بازی تو مونده بود و اعدام نشد اصلا اتفاق خارق العاده‌ای بود و لقب اعدام نشو ترین رو می‌تونه با همین بازی به خودش اختصاص بده :)) من از فاز اعدام خودم می‌گفتم (فک کنم تو بازی هم گفتم) که این صدرا اعدام نشده مشکوکه و نشون می‌ده گناهکاره، تونست تا آخر بازی بمونه :))

خلفی: عالی بازی کرد و فقط یه سوتی داشت، اونجا که می‌گفت فری بی‌گناه بوده ولی چاوش مافیاس :)) اون ایده چسبوندن من به صدرا هم ایده خیلی خوبی بود و اگه من واقعا مافیا بودم (که از دید اونا می‌تونستم باشم)، صدرا رو لااقل تا استفاده از سهمیه‌هاش clear می‌کرد که خب بدشانسی ش خود امیر مافیا بود و فهمید چی کار داره می‌خواد بکنه :)) در کل ولی یکی از مهم‌ترین ارکان در رفتن صدرا از اعدام و پیروزی فرقه بوده بی‌تردید.

«برلین»: یاسین گل :دی. دور پیش گفتم که رضا شبیه یاسین در مافیا حضوری بازی کرد و حدساش عالی بود، این سری یاسین اومد و دیدین حدساش چطوره :)) خیلی حال و وقت استدلال و دلیل پیدا کردن نداره یاسین، اما اگه تو بازی باشه و چشم و گوش بسته هر چی می‌گه گوش کنی، برنده می‌شی :))

محمدرضا: بهترین بازیکن بازی :دی خیلی فوق العاده بازی کرد و دلیل اصلی برد فرقه بود در کنار اهداف فوق العاده‌شون تو شب، فقط اون پست فاز آخرش که به آرش گفت الان فرقه ۲ نفر باشه می‌برن، پس مهسا رو اعدام نکنیم عرفان رو بکنیم :)) همون یه پست به کل بازی می‌ارزه :))

فرعیجات

رضا: زدن فرشته تو شب اول که جز خفن‌ترین کارا بود و کار رو به شدت برای بی‌گناها سخت کرد، بترکی رضا :)) اگه اون کار رو نکرده بود، امین مث من حدساش بد نیس و خیلی برای خودش خطرساز می‌شد. تو بازی به نظرم در کل خوب بازی کرد، ولی سر اتفاقات جانبی که خدا رو شکر بهتر هم شده به نظر، تمرکز کافی رو نداشته و نتونسته رضای همیشگی باشه و سر همین مقداری شک بود بهش. به عنوان شیطان هم شاید یه کم بیش از حد فقط خواست گناهکار بزنه، مخصوصا گناهکاری که شکی هم روش نبود که خب این خطرناکه برای شیطان :دی
یه سری نخ‌های جالبی می‌داد تو بازی که بعدا فهمیدم شیطانه توجه کردم، مثلا یه تیکه پست من که دفاع کرده بودم که «گناهکار تیمی» نیستم رو نقل قول گرفته بود، گفته بود یعنی چی این حرف :))

«علی»: بهترین جلاد ممکن! :دی مهدی پالیزوان عزیز که خیلی وقته ندیده بودمش، یادش به خیر قدیما حضوری فوتبال هم بازی می‌کردیم :دی خیلی خوب بازی کرد، حدسای جلادی ش هم فوق العاده بود. فری نسبتا آسون بود، ولی چه مملگر چه من، حدسای نسبتا ریسکی بودن و خیلی خفن بود جفتشون. من خودم به نقش جلاد فکر می‌کردم، ایده‌ای نداشتم چطوری باید بازی کرد و حدس زد، مهدی نشون داد که چطور باید بازی کرد :دی

امین و محمدرضا: متاسفانه تو بازی نبودن خیلی که نظر بدم. امین که خب بدشانسی محض بود، محمدرضا هم به نظر قرار نبوده باشه خیلی، ولی اهداف خفنی داد و بازی رو برد، آفرین :دی داخل پرانتز، این فرشته هم خیلی نقش مزخرفیه، لااقل قسمتی که شیطان می‌پرسه حذف می‌شه رو باید ازش کم کرد، می‌شه قدرت پرسش ش رو ازش گرفت صرفا :)) فاز ۶ هم که خواه ناخواه حذف می‌شه :دی البته به درد کسی که نخواد زیاد تو بازی باشه می‌خوره در کل که احتمالا شرایط امین این بوده.

بی‌گناهان
یه حرف کلی بزنم، اونم اینه که ته بازی به نظرم بی‌گناها می‌تونستن بازی رو ببرن، اگه:
۱- به سیدبندی فکر نمی‌کردن :دی
۲- فاز آخر طولانی‌تر می‌شد و وقت می‌کردن درست فکر کنن. فاز کوتاه بود و هول هولی شد :دی

چون اگه درست فکر می‌کردن، می‌گفتن خب الان ۲ نفر فرقه ممکنه باشه که بازی رو خراب کنه، اصلا آرش می‌گه عرفانه، عرفانم می‌گه آرشه. برین نفر دوم که توافق دارین رو اعدام کنین اول، بعد بین خودتون تصمیم بگیرین. اگه اول می‌رفتن صدرا رو اعدام می‌کردن (که به نظرم گزینه دوم جفتشون بود)، صدرا هم جادوگر بود و مشکلشون با سیدبندی هم حل می‌شد، بعد مهسا خانوم رو اعدام می‌کردن، بعد تو اون ۳ نفر هم محمدرضا بیشترین احتمال جذبی بودن بود و بازی رو می‌بردن. گرچه حقشون نبود ببرن و حق محمدرضا بود که ببره، پس بهتر :))

عرفان: عرفان به نظرم این دور خیلی خوب بازی کرد، شروع متفاوتی داشت که مشخص بود شروع بی‌گناهی هست اما خب بازی بازیکن مریض (گناهکار) زیاد داشت که گیر بده :دی حدساش و نتیجه‌گیری هاش هم به نظرم درست بود، کلا خوب بازی کرد.

آرش: مشابه عرفان، فقط نتیجه‌گیری‌های تهش اشتباه بود :)) وگرنه در کل بازیش رو دوس داشتم و خیلی خوب بازی کرد به نظرم.

محمدامین: در مورد محمد امین بالاتر صحبت کردم. به نظرم خوب بازی کرد و صرفا قربانی تعداد زیاد فرد مرض‌دار در بازی شد، مافیایی که می‌خواست یکی رو اعدام کرده باشه و فرقه‌ای که می‌خواست جادوگرش رو نجات بده :دی

شایان: مهم‌ترین مشکل شایان، اینه که می‌خواد مافیای نوشتاری رو شبیه مافیای حضوری بازی کنه. ایده‌ها و کارایی که می‌کنه واسه مافیای حضوری خوبه، اما اینجا به خاطر طولانی بودن زمان بازی ها و گرگ بودن بچه‌ها که انواع و اقسام استراتژی‌ها رو دیدن، نمی‌شه. گادکش ش هم به نظرم سختگیرانه بود ولی خب با پویا حرف زدم و قانع شدم نسبتا :دی

سعید: مهم‌ترین شکست بازیم اینه که سعید فهمید گناهکارم :دی سعید هم خیلی خوب بازی کرد و همین که به عنوان جذبی فرقه اعدام شد، نشون می‌ده معلوم بوده بی‌گناهه. کلا فرار از اتهام جذبی فرقه بودن خیلی سخته و کاریش نمی‌شه کرد. یه کم به عنوان فدایی شاید می‌تونست هجومی‌تر بازی کنه، که هجومی‌تر هم بود از دور پیشش البته :دی

عماد: عماد بنده خدا دو بازیه داره زود و عملا بدون بازی خاصی کردن حذف می‌شه :(

گاد
به صورت کلی، من این نقشا رو دوست ندارم چون به نظرم خیلی خرکیه و بازی رو شانسی می‌کنه. چه حالا تو شب بازی شانسی می‌شه و احتمال گرفتن سهمیه‌هات کمه، چه تو روز که کلی نقش «نقش عوض‌کن» هست و سخت می‌کنه استدلال کردن رو. یکی بمیره شونصدجور می‌شه مرگش و نقشش رو تحلیل کرد و جلوی بازی منطقی رو می‌گیره به نظرم. در مورد بالانس هم بالاتر صحبت کردم که به نظرم بی‌گناه کم داشت و مشکلاتی که ایجاد می‌کنه :دی اینکه نقشا هم داده بشه به افراد و رندوم نباشه هم دوست ندارم به صورت کلی :دی

اما جدای همه اینا و دقیقا به خاطر همین دلایل مث عجیب بودن نقشا، بالانس کردن بازی خیلی سخته و پویا زحمت کشید و خسته شد و دستش درد نکنه. سر و کله زدن با ماها که هی غر می‌زنیم و یه چیزی می‌گیم هم که خب سخته و بازم خسته نباشید داره :)) داستانا هم که همیشه جذاب و خوبه و دست مریزاد داره :گل: :دی

همین دیگه، ببخشید طولانی شد یا اگه چیزی جا افتاده یا چیزی اضافه بوده و کلا به هر دلیلی کسی ناراحت شده یا قراره بشه :دی
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
696
پسندها
130
امتیازها
115
مدال‌ها
17
سلام:)
برای اینکه شروع متفاوتی داشته باشم تبریک میگم به مافیا:))
بازی خیلی خوبی بود. اولین تجربه گناهکاری من در حضور اساتید مافیا:دی واقعا جذاب و شیرین بود. اصلا حس بازندگی ندارم به شخصه، چون هر کاری دلمون خواست کردیم تو بازی و عملا جهت بازی رو مشخص میکردیم خیلی جاها:دی ولی خب متاسفانه توی دو راهی اعدام مهدی و آرش شانس باهامون یار نبود. حیف که رامتین نتونست کنارمون باشه. امیدوارم مجددا بشه که باهاش توی یه گروه باشم.
امیرو و مهدی که هرچی بگم عالی بودن کم گفتم:دی
محمد قرار نبود انقدر باشه به خاطر مشغله هاش ولی هرجا نیاز داشتیم کنارمون حضور داشت و توی بازی هم تاثیرش رو میذاشت.
فری هم سر اون سوتفاهم شروع بازی بد آورد واقعا و نشد و نتونستیم کمکی بهش بکنیم که جمع کنه قضیه رو.
بچه های فرقه خیلی خوب بودن، مخصوصا هدفهای شبشون که کار رو برای ما سختتر میکرد(زدن محمد که عملا یه رایمون رو از دست دادیم اونم جایی که شدیدا بهش نیاز داشتیم).
محمدرضا واقعا عالی بود و قشنگ سرمون شیره مالید و حتی بعد از جذبم همونی بود که بود:دی
خلفی و صدرا هم خوب بودن واقعا و کلا بردشون نوش جونشون:دی
برلین رو امیر هی میخواست هدف قرار بدیم من مخالفت میکردم:)) آخر سر دیگه تسلیم شدم، البته ما بیگناه تشخیصش داده بودیم اولای بازی. انتظار گیرش به من رو نداشتم وقتی یه بار زده بودیمش:دی
بیگناها هم به نظرم بدشانسی آوردن کلا و اینکه واقعا سوای گناهکاری و بیگناهی توجه بیش از حد به سیدبندی باعث میشه تصمیم گیری درستی نداشته باشیم.
عرفان واقعا خیلی خوب بود و تصمیمای درستی میگرفت و کلا تمیز بازی کرد.
آرش:دیخوب بود ولی اونی که باید میبود نبود(شیطان ما:))).
سعید از خودی خورد کاش میشد بمونه فکر میکنم اگر میموند به ما کمک میکرد:دی
مملگر رو بهش میدون ندادن که بازی کنه واقعا و کلا کسی به حرفاش گوش نمیکرد تصمیم اعدامش رو گرفته بودن و مهمم نبود چی میگه:))
حیف که ال امین زود رفت قطعا بازی رو پیچیده تر میکرد برای ما.
شایانم که به نظرم حق با چاوشه سبکش بیشتر به درد مافیای حضوری میخوره:دی امیدوارم دورای بعدی بیشتر زنده بمونه:))
قاتل بازی چاوش خیلی خوب بازی کرد و واقعا شبی که امیر رو زد جز شبایی بود که کلا همه هنگ بودن فکر کنم، و تا اونجا کمتر کسی احتمال بودن قاتل تو بازی رو میداد.
جلاد بازی علی خیلی خوب هدف میگرفت، خیلی خوبتر پرونده میزد زیربغلش میومد گوش طرف رو میگرفت میبرد پای دار ولش میکرد:)) دیگه انقدر جدی اینکارو میکرد من هر صبح میگفتم امروز نوبت منه:))
شیطان بازی رو یه خسته نباشید اساسی بهش میگم:دی کاش وقت و انرژی بیشتری داشت رضا و مطمئنم که میتونست به خوبی از عهده شیطان بربیاد اگر دغدغه های فکریش نبودن(آرزوی سلامتی برای خانواده اش دارم).
در کل به نظرم هر کسی یه جوری از عهده پیچیدگی بازی براومد.
از گاد عزیزمون پویا تشکر میکنم، واقعا خیلی سخته با ناز این همه بنده ی عزیز بازی کردن:دی داستان جالب بود و مدیریت پویا برای روند بازی جالبتر:گل:
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
544
پسندها
24
امتیازها
265
مدال‌ها
26
سلام
می خواستم تا جایی که ممکنه دیر تحلیل کنم این دور و نقطه نظر و دید بقیه از بازی خودشون رو اول بشنوم و بعد در موردشون نظر بدم، منتهی دیدم تاپیک به کندی پست می خوره و شاید اگه زیاد منتظر بمونم دیگه بعدا وقت نکنم بنویسم. یه چیزی به طور کلی در مورد نقش ها بگم که منم با چاوش موافقم و خیلی دوست ندارم این مدلی، البته نقش ها زیاد نیستا، نقش خوبه زیاد باشه. قابلیت های نقش ها صرفا به نظرم زیاده. واقعا مقایسه این دور ها با اوایل مافیا که نقش با توضیح یک خطی داشت دیگه شوخیه رسما :دی بازی کردنش که به نوبه خودش خیلی سخت و پیچیده است، گاد بودنش هم چند برابر سخت تره. فقط خود پویا می تونه این نقش هاش که هر کدوم یه کاراکتر سینمایی کامل هستند رو مدیریت کنه :))
در مورد بازی اول از همه دلم می خوام به این اشاره کنم که جای رامتین خیلی خیلی خالی بود این دور و شاید مهم ترین حسرتم از این دور بعدا این باشه تو ذهنم که رامتین نتونست بازی کنه.
دلیل اینکه این دور خواستم نقش گناهکار داشته باشم سواستفاده کردن از تصور ذهنی بقیه یا چیز دیگه ای نبود (چون مثلا به عرفان گفته بودم که امکان نداره دیگه گناهکار قبول کنم و ازش عذر می خوام :دی) دور قبل بنابه دلایلی من بهترین بازی خودم رو نتونستم ارائه بدم و از خودم ناراضی بودم. بنابراین نیاز به یک چالش داشتم که خودم رو دوباره ارزیابی کنم و هیچ نقشی جز تکرار دور قبل بهم این انگیزه رو نمی داد. وقتی از پویا خیلی مصمم و جدی درخواست کردم که نقش مافیا بهم بده و قبول کرد، بلافاصله بهم خبر داد که ممکنه با امیر هم تیمی باشم. این موضوع انگیزه من رو دوچندان کرد برای این دور و به نظرم تو مصمم ترین و متمرکز ترین حالت ذهنی خودم اومده بودم برای بازی تو این دور. وقتی که فهمیدم رامتین قراره گادفادر ما باشه، خیلی خوشحال شدم و به نظرم رامتین بهترین گزینه ممکن از بین کل بازیکنا بود برای این نقش. این که دقیقا یکی دو روز قبل بازی فهمیدیم نمی تونه بازی کنه واقعا باعث شد خیلی ناراحت بشیم. و وقتی قرار شد من نقش گادفادر رو به جای رامتین بگیرم، به خودم گفتم که باید یه جوری بازی کنم که در حد و اندازه های رامتین باشه و تقدیمش کنم بهش.
در مورد تیم خودمون، آره قبول دارم که از نظر چینش خیلی قوی بودیم. منتهی همیشه قوی ترین ترکیب، بهترین ترکیب نیست. چون امیر و من تقریبا شبیه به هم هستیم و از نظر تیمی هم بازیکن خوبی نیستیم واقعا. محمد هم پویا می دونست که نمی رسه که زیاد بتونه بازی کنه وگرنه مطمئنم که به ما نمی دادش :دی مهسا هم دور اول گناهکاریش بود و می موند فری که لحظات آخر به تیممون اضافه شد و تقریبا تیم ما همون تیمی شد که ۶ سال قبل هم تجربه اش رو داشتیم. من خب بدون تعارف از عملکرد تیممون خیلی زیاد راضیم. مخصوصا که من و امیر برای اولین بار تو عمرمون تونستیم تیمی بازی کنیم.

تیم مافیا
امیر: نقش تروریست برای امیر واقعا نقش قدرتمندی هست با توجه به سبک انتحاری که داره و خیلی خوب بازیش کرد. دو سه فاز اول به عنوان ضربه گیر تیم ما پست می داد و حواس همه رو به خودش جلب می کرد. بعدش با چاوش درگیر شد و همزمان تونست فرقه رو از خلال بحث بکشه بیرون. درواقع درسته گادفادر مافیا من بودم، ولی مدیریت تیم با امیر بود و بزرگتر تیم بود درواقع. تو استراتژی های روز و شب هم بیشترین تاثیر رو داشت. خیلی خوشحالم که کنار هم تونستیم عملکرد تیمی خوبی داشته باشیم. انتظارمون از همدیگه هم خیلی بالا بود و این رقابتی هم که به صورت ناخودآگاه تو بازی داشتیم باعث شد هر دومون انگیزه بگیریم برای بازی. باتوجه که دو فاز اول خیلی از شرایط بازی راضی نبود و انتظار داشت تاثیر بیشتری تو بازی داشته باشیم، بعد اعدام محمدامین بهش پیام دادم که ببینم راضیه از عملکردم یا نه، گفت که آره و ۳ ۰ عقبه ازم :)) ولی بعدش بی شرف یه کام بکی زد که اعدام سامورایی پیشش چیز خیلی مهمی به نظر نیاد :)) خیلی عالی بود در کل و جزو بهترین بازیکنان بازی. نمره کامل می گیره.

مهسا: فاز های اول به نظرم خودش رو گم کرده بود و استارتش اونطوری که خودش می خواست نبود. اینم به نظرم بر می گشت به اینکه اولین بار بود نقش گناهکاری رو تجربه می کرد. پستاش اوایل بازی یه جوری بود که به قول آرش سگ صاحابشو توش گم می کرد =)) اما بعدش درستش کرد و هرچی بازی جلوتر رفت بهتر شد و از فاز ۵ به بعد خیلی ازش راضی بودم و یه جاهایی از بازی قبلیش هم بهتر شد. کلا به تیم هم خیلی اهمیت میده و کامل در خدمت تیم بازی کرد و خرابکاری هم نداشت. من کاملا از بازیش راضی بودم و مهره خیلی خوبی برای تیممون بود. بهش افتخار می کنم :قلب:

محمد: محمد خب تو بازی نبود زیاد، از این موضوع هم نمی تونستیم گله داشته باشیم چون با همین شرط بود که پویا محمد رو به ما داده بود. با اینکه نبودن و فعالیت کم به طور کلی خیلی کمک می کنه به افراد که تو بازی سفید بمونن و کمتر روشون بحث بشه اما همون فاز های آخر هم که پستاش زیاد شد کاملا مطمئن و بدون اشکال بود بازیش. مخصوصا اون فازی که اکسل درست کرد و ... . اونجا قشنگ هر انتظاری ازش داشتم رو برآورده کرد. تو گروه هم خیلی کمک کرد هم تو اهداف هم تو استراتژی ها.

فری: تعارف که نداریم، از فری قطعا انتظار بیشتری داشتم و به دلایلی نتونست این دور توانایی خودش رو نشون بده. البته من با دو فاز اولش هیچ مشکلی ندارم و مقصر هم خودش نبود و بیشتر قربانی توانایی مهدی پالیزوان شد، منتهی از یه جا به بعد که حرف از لباس زد و ... . اونا بد بود به نظرم. البته باعث شد بازی گره بخوره و یه سری هرج و مرج ها ایجاد شد و قطعا ما از این چیزا به نفع خودمون استفاده کردیم. در نتیجه نمیشه گفت اگه فری بازی خوب خودش رو می کرد بقیه ما هم می تونستیم عملکرد خیلی عالی داشته باشیم. همین اتفاقاتی که برای فری افتاد هم یه جورایی به تک تکمون کمک کرد در ادامه. ایشالا جبران می کنه بعدا خودش هم :دی

خودم: من که خب راضیم از بازیم (:دی) و به نظرم جز چند جای کوچیک، کاری بیشتر نمی تونستم بکنم. از اونجایی که تو فاز شب خیلی خوب نیستم ترجیح دادم بیشتر از نظرات امیر و محمد و مهسا استفاده کنیم. که خب به نفعمون هم شد. تو روز هم به نظرم استارت خوبی داشتم و کلا هم از اول نیومده بودم تا دفاع کنم یا تحت فشار باشم. اینکه اونطوری حمله کردم سمت مملگر اصلا با استراتژی و هدف قبلی نبود، رفتم گروه دیدم بحث این شده که محمدامین رو زیر فشار بذاریم و امیر منو منشن کرده و گفته اقدام شود. منم اقدام کردم. حتی فشاری که به خلفی هم آوردم باز هم تصمیم خودم نبود و امیر گفت که درگیر چاوشه و نمی تونه بیاد روی خلفی به صورت مستقیم، منم گفتم که خیالش راحت باشه و رای من رو خلفی بدونه از همون عصر (قبل اینکه شروع کنم برا خلفی پست بدم). بعدش هم که با کمک تیم تونستم رضا رو تحت فشار بذارم و نذارم که من رو تو لاک دفاعی ببره. فازی که اعدام شدم هدفم اعدام کردن صدرا بود، منتهی اون شکلی که محمدرضا روی من بود و آرش هم بهم سریع رای دوم رو داد، دیدم چاره ای نیست و متقاعد کردن عرفان و مهدی پالیزوان به سمت آرش شاید راحت تر از صدرا باشه. اونجا به مشکل دید تک بعدی ام سر شیطان بودن آرش خوردم (البته اون اشتباهاتی که خودش و محمدرضا کردن باعث شد اصلا به چیز دیگه ای فکر نکنم) و خب کار تموم شد. در حالت ایده آل باید دیدم باز تر می بود و به صدرا یا محمدرضا هم توجه می کردم. مخصوصا که هی به محمدرضا هم می گفتم جذبی فرقه هستی و آرش هم شده جادوگرت، منتهی یک لحظه به این فکر نکردم که ممکنه در مورد آرش اشتباه کنم. هنوز نمی تونم بگم که از دور جوکر ام اینو بیشتر دوست دارم چون جوکر رو خیلی زیاد دوست دارم. اما این تنها دوری تو کل دوران مافیام بود که از اول تا آخرش ذره ای فشار احساس نکردم و کامل تو موضع قدرت بودم در تمام فاز های بازی. حتی فازی که اعدام شدم هم دست برتر رو تو بحث داشتم به نظرم. :دی این دور به نظرم حداقل ۷ یا ۸ امین دوری بود که نقش پدرخوانده رو داشتم و فکر می کنم در این زمینه رکورددار باشم به راحتی :)):دی.

تیم فرقه
خلفی: خلفی به نظرم بازی خیلی خوبی کرد و صرفا قربانی سیاست امیر شد. اوایل بازی رو که خیلی خوب و دقیق شروع کرده بود و واقعا در این حالت قوی هست امین. تو هدف اول هم من به گروه پیشنهاد زدن خلفی رو داده بودم و هدف جاه طلبانه تیممون بود برای زدن که خب خوب شد نزدیم. در کل دور موفقی داشت امین و میشه گفت داره بر می گرده کم کم به اوجش.

صدرا: این که به عنوان جادوگر تونست تا آخر خودش رو نگه داره لایق اعتباره. هرچند من نظرم اینه که بعضی جاها از نبودنش خیلی کمک گرفت. که البته شاید عمدی نبود و خب کار هم داشت. قبلا پست های فاز روز قوی تری ازش دیدم و این دور بیشتر با سیاست بازی رو جلو برد تا با بازی روز. نقشش هم فکر می کنم مهمترین نقش دوران مافیاش بوده و خب برنده هم شد و تبریک میگم بهش. منم با اینکه شواهد نشون می داد می تونه جادوگر باشه، منتهی این موضوع رو جدی نگرفتم. پس حداقل من رو خوب تونست گول بزنه :دی

برلین: همونطور که چاوش هم گفت،‌ یاسین تو حس و حدس خیلی قویه و مطمئنم از این لحاظ خیلی کمک کرده به تیم فرقه. تو زدن محمد هم به نظر نقش خیلی مهم و بزرگی رو ایفا کرده. کلا تیر نباید دستش بدین که باگ محسوب میشه براش و خودم زخم اش رو خوردم قبلا :)). بازیشم بدون سوتی و مطمئن بود هرچند مختصر و بیشتر حسی :دی

محمدرضا: بدون شک بهترین بازی محمدرضا بود. به خودشم گفتم، من همیشه محمدرضا رو تو تحلیل هام می گفتم که بازیکن مطمئن و خیلی خوبیه که همیشه یک استانداری رو حفظ می کنه. تا اونجایی که جذب فرقه شد همین رو دوباره تکرار کرده بود و خیلی مطمئن داشت جلو می رفت که خب با پیوستنش به فرقه شکوفا تر شد و عامل اصلی برنده شدن فرقه بود بدون شک. در کل من بازیش رو خیلی قبول دارم،‌ ایرادی که قبلا به بازیش داشتم این بود که میزان تاثیرگذاری و بُرندگیش تو بازی باید بیشتر بشه که خب بعد از پیوستنش به فرقه واقعا زیاد بود این فاکتور تو بازیش. همینم باعث شد کسی نتونه تحت فشارش بذاره. تبریک میگم بهش بابت عملکرد عالیش.

بیگناهان:
عرفان: بازی خیلی خوبی کرد عرفان و به نظرم بهترین بی گناه واقعی بازی بود. هرچند من دور غارتگر و مستشار اش رو از این دورش بهتر می دونم، منتهی این دور بهش کمک کم تری شد. جزو معدود بازیکنای قوی و سید بالایی هست که بی گناهیش به نظرم از گناهکاریش بهتره. یه چیزشم خیلی خوبه که وقتی بی گناه هست خیلی سخته بشه علیهش پرونده سازی کرد یا اعدامش کرد و معمولا تا اواخر بازی به راحتی میاد. سر اعدام من هم در لحظه تصمیم خیلی درستی گرفت. هرچند به نظرم بیشتر از قلبش اون لحظه استفاده کرد تا مغزش. چون به نظر می رسید بحث رو من برده بودم و حق با من بود. این قضیه نشون میده همیشه هم استدلال و چیزی که آدم می بینه نباید مبنای تصمیم گیریش باشه :دی.

آرش: اون گیری که فاز دوم به حرف من داد، واقعا قشنگ بود و تو بازی هم گفتم و واقعا تیزبینانه بود. منتهی نمی دونم چرا ادامه اش رو نگرفت و من هم از همین در ادامه سو استفاده کردم علیهش. در کل یه جاهایی لغزش داشت بازیش و آرش همیشگی نبود. البته منظورم بازی روز و استدلال و پست هاش نیست. اینا مثل همیشه قوی بود. منظورم حدس و مدیریت جهت بازی و اینکه بدونه چه اتفاقی در حال رخ دادنه بود که خب البته از بی گناه انتظاری هم نمی ره. تو اهداف شبش هم یکم بدشانس بود به نظرم. در کل با توجه به انتظاری که ازش میره دور متوسطی داشت به نظرم آرش. یه چیزی مثل دور قبل خودم :دی

سعید: اصلا فکر نمی کردم سعید با نقش فدایی بازی رو جدی بگیره و اینقدر بازی کنه، بنابراین سر این اعتبار بهش میدم و تعهدش به بازی و بیگناها واقعا خوب بود. حس هاش هم خوب بود و سر تشخیص چاوش و صدرا واقعا خیلی خوب بود. یه جایی هم یه چیزی گفت که واقعا منو پخش زمین کرد و الان چند روزه هر وقت یادش میفتم بی اختیار خنده ام می گیره و همه ازم می پرسن به چی می خندم :)). وقتی بهش لباس گادفادر داده بودیم،‌ وسط بحث ها منشن اش کردم تو بازی و گفتم سعید تو تا حالا توضیح دادی که چرا مافیا نیستی اصلا؟ سعیدم تو جوابم فقط نوشت "نه تا حالا پیش نیومده" =))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=))=)). یعنی چی پیش نیومده آخه لامصب خب دارم میگم توضیح بده دیگه :)):)):))

محمدامین: اول از همه یه چیزی بگم، خیلی خیلی زیاد حال کردم با شخصیت محمدامین. بعد بازی باهاش شخصا صحبت کردم و اشکالاتی که باعث شد نتونست موفق باشه رو خودش توضیح داد و دیدم چقدر دیدش خوبه. آدمی با این دید و نگرش حتما موفق میشه تو همه چی. با توانایی که ازش سراغ دارم مطمئنم اگه همچین نقشی دوباره داشته باشه خیلی خیلی بهتر بازی می کنه و دیگه بهونه دست بقیه نمی ده. هرچند قربانی مرض زیادی که تو بازی بود هم شد و دفاع اش هم خوب بود از نظر استدلال، منتهی نتونست بیان خوبی داشته و چند جا بی دقتی داشت که باعث اعدامش شد.

شایان: شایان به نظرم حوصله اش سر میره از این فرمت بازی و خب مایله که بازی زودتر تموم بشه. خب اینم ترجیحات شخصی هست و خب قابل درکه. اونی که اینجا مشکل داره و برا اغلب آدما غیر عادیه ماییم بیشتر که هزاران خط شر و ور می خونیم و می گیم :)) در کل بازی موفقی نداشت شایان و خب گادکش شدن همیشه بد هست. مثل اخراج شدن از زمین فوتباله به خاطر یک خطایی که نیازی نبوده انجام بشه. گادکشش هم درسته خودش قبول نداره، منتهی کاملا درست بود. چون فقط برای یه پستش نبود و چند جا بود و خب باید می شد.

عماد: عماد متاسفانه نتونست خب تو بازی باشه و بی شرفا زدنش :دی اگه می بود بی گناها انقدر ضعیف نمی شدن چون عماد بی گناهیش خیلی قوی تر از گناهکاریش هست.

فرعی:

مهدی پالیزوان: من تعریف مهدی پالیزوان رو خیلی زیاد شنیده بودم، همیشه دوست داشتم یک دوری که با تمام قوا بازی کرده باشه رو منم باشم چیزی که بقیه تعریفش می کردن رو ببینم. حتی از این که بازی نمی کرد هم بعضا این حس رو می گرفتم که خب قبلا که سطح کلی مافیا ضعیف تر بوده چند تا عملکرد عالی داشته و شاید می ترسه که الان نتونه اونو تکرار کنه. که خب این دور دیدیم اصلا همچین چیزی نیست و جزو بهتریناست همچنان. بعد از فاز سوم یا چهارم به پویا پیام دادم که به علی دوستش بگه که مهدی میگه درود به شرفت با این بازیت. حالا نمی دونم گفته بهش یا نه :دی در کل خیلی لذت بردم از بازی مهدی و شاید هرکس دیگه ای به عنوان شخصیت این علی خان قصه ما معرفی می شد انقدری خوشحال نمی شدم که از دیدن مهدی پالیزوان خوشحال شدم. حضورش و بازی عالیش اعتبار و سطح این دور رو خیلی بالاتر برد. دمش گرم.

رضا: رضا خب می دونیم که مشکلات زیادی داشته در حاشیه این دور و نتونسته تمرکز کنه روی بازی. استراتژیش تو بازی خوب نبود و به نظرم حق شیطان بودن رو ادا نکرد و یک طرفه بازی کرد. در کل ما از اینکه به افراد زیادی تو بازی دل بستیم و تهش دیدیم شیطان رضا بوده شکست عشقی خوردیم چون فکر می کردیم شیطان به طرف ما میاد بازی کنه که خب اینطوری نبود :دی اگه این شرایط خاصی که براش پیش اومده رو نداشت و اگه تیم مافیا نفرات دیگه ای داشت از این بهتر عمل می کرد مطمئنا و جزو بهترینا می شد چون مدل بازیش و توانایی هاش کاملا می خوره به این نقش ها.

چاوش: بازی چاوش کاملا در خدمت بیگناهان بود. چه روز و چه شب. تو روز که عالی بود و خوب تونست تشخیص بده گناهکاری صدرا رو که خب ما و بی گناها بهش توجه نکردیم. یه چیزی هم که از بازیش خیلی دوست دارم اینه که دقیقا می فهمه چه پستی واقعی هست و چه پستی ساختگی. اینکه سر اون پست شمارش من اعتماد کرد و گفت حجته، درسته درنتیجه باعث اعدام سامورایی شده، منتهی دیدش درست بود. چون من که نقش محمدامین رو که نمی دونستم خب، من اون پست رو واقعا برای دروغ سنجی و اینکه ببینم به چی می تونم برسم نوشتم و براش هم زحمت کشیدم واقعا. چاوش و آرش تنها کسایی بودن که این رو فهمیدن. وقتی این درک تو بازی باشه، زیبا بازی کردن لذتبخش تره. و من دوست ندارم همه چی تو بازی به سمت حس و جو بره. اون عنصر زیبایی بازی که تو همین تحلیل ها و استدلال ها و پرونده سازی ها (کاری که مهدی پالیزوان کرد به طور دقیق) باید حفظ بشه و چاوش جزو کسایی هست که باعث میشه این عنصر تو بازی حفظ بشه. دیدش هم در مورد نقشش کاملا درسته. این نقش ها کلا باید به عنوان بی گناه بازی کنن تا اواخر. حالا اگه شانس برد داشتن که می برن ولی اگرم نداشتن دلیلی نداره به بی گناها کمک نکنن. بازیش کاملا در همین جهت بود و از دور قبل چیزی کم نداشت. اون یک تیر شبش هم خیلی به بیگناها و شاید فرقه کمک کرد. عملا به خودش نارنجک بست و شیطان رجیم رو از بازی حذف کرد :)).


ال امین: یکی از حسرت های دیگه این دورم که بعدا به یادش میارم مردن ال امین تو شب اول تو این بازیه، هر چند یه حضور کوتاهی به لطف پویا در متن بازی داشت و واقعا وقتی می دیدمش که پست داده خوشحال می شدم (فارغ از اینکه چی گفته و به ضرر کی هست)، چون من بازی امین رو خیلی زیاد دوست دارم. حیف.

گاد: هر سری که به این قسمت می رسم نمی دونم دقیقا چی مونده که بتونم از پویا بگم. می تونم بگم دوباره یک اثر هنری رو خلق کرد. من که حتی نمی تونم تصور کنم که اینقدر برهمکنش و پیچیدگی نقش هارو چطور باید هندل کرد تو زمان های کوتاه. پویا تو همه چی دقیق و خوب عمل کرد. گادکش و نظارتش به بازی عالی بود، پست هایی که در خلال فاز می داد و در بازی شرکت داشت واقعا ایده جالب و جذابی بود. تصمیمات مهمش مثل تمدید نکردن فاز آخر بعد رای ها هم کاملا درست بود. داستانش هم مثل همیشه بی نظیر بود و همچنان که بازی تموم شده سیر داستانش رو داریم دنبال می کنیم و واقعا عالی و جذابه. دستش درد نکنه. :گل:
 
Underwood
نوشته‌ها
496
پسندها
424
امتیازها
565
مدال‌ها
38
سلام مجدد. خب گویا تو تحلیل هم همه گناهکارن :)) همه منتظرن ببینند بقیه چه نظری در موردشون دارند بعد نظر بدن :)) بیشرفا. بریم سراغ تحلیل افراد. فقط گویا پویا گفته نمره ندیم فعلا. من برای حفظ فرمت پستم جای نمره ها رو خالی میزارم. بعدا همینجا هم تکمیلش می کنم. فقط پیشاپیش از اینکه تحلیل تیم مافیا از بقیه افراد و تیما تکمیل تره عذر می خوام چون در روند ریز کارهای خودمون بودم احاطه بیشتری داشتم و به معنی نادیده گرفتن بقیه افراد تو بازی نبوده.

تیم مافیا (n/10):
تیم ما برعکس همیشه که حضور من و مهدی تیمی بودن یه تیم رو می تونه بهم بریزه، از نظر هماهنگی تیمی توی اوج بودیم، هم تو روز و هم تو شب و این کردیت این بازی محسوب میشه. تو بازی روز ما تا قبل از زده شدن محمد و اعدام رضا کاملا در مسیر برد بودیم. یعنی عملکردی که از خودمون نشون دادیم، چه مهدی در مورد پروژه مملگر، چه من در مورد پروژه چاوش و خلفی، همه مسیری بود که فارغ از اینکه تشخیصمون در موردشون چقدر درست در اومده، در راستای مانع برداری برای حرکت تیم بود، مملگر بازیکن باهوشی بود و حتی اگر سامورایی هم نبود اگر تو بازی میموند برامون مشکل ساز میشد، چاوش که نیاز به توضیح نداره که با هر نقشی که جلوی تیمت باشه چقدر می تونه دردسر باشه و خلفی هم که به عنوان فرقه شناسایی شد رقیب خیلی سر سختی بود. و بعد از حذف اینها از بازی و شناسایی شیشه :دی عملا فرقه رو از بازی حذف کرده بودیم، و خب با 4 نفر میتونستیم یکه تاز باشیم. بعد که چاوش تیردار از آب در اومد و به درستی منو زد، باز بازی به نفع ما بود. هم از لحاظ گیج شدن، هم از این نظر که صدرا هنوز گزینه بود و میشد روش کار کرد. اینجا اما دوتا چیز مارو از مسیر برد دور کرد. یکی اعدام رضا که به نوعی حاصل تقابل انتخابی رضا با ما بود (شروع کننده تقابل با من و مهدی رضا بود) و شاید من و مهدی هم کمی شخصی باهاش برخورد کردیم که تقابل مهدی باهاش به اعدامش منجر شد و دوم خوردن محمد که به یک باره تیم مارو با ضعف تعداد روبرو کرد.

با این حال باز هم تا قبل از اعدام آرش در تقابل با سعید عملکرد ما در مسیر برد بود. و همونطور که مهدی گفت نیت هم اعدام صدرا بود. منتها بهم خوردن توازن بازی بعد از اعدام رضا باعث شد که تمرکز بازی تغییر کنه و مهدی و آرش خودشون رو توی یک تقابل ناخواسته ببینند و خب از این موضوع شاید اجتناب ناپذیر شد و شاید از اعدام آرش به بعد برد ما یکم سخت بود، چه آرش اعدام می شد و چه سعید، و چه آرش اعدام میشد و چه مهدی شاید برد ما یکم شبیه معجزه شد. _ البته توی جفت حالت ها هم زور فرقه توی بهره بردن از شرایط بازی بالاتر بود. هم بخاطر هنرشون و هم بخاطر اسمشون. چون بازی مافیا به شکل فعلی یه ساختار مشخصی داره. فاز های اول بازیکن های کمتر اسمی راحت تر اعدام میشن و یک سوتی کوچیک هم می تونه باعث اعدامشون بشه در حالی که اگر همون رو مثلا من و مهدی و امین و چاوش بدیم هیچ اتفاقی نمیوفته. ولی آخر بازی کاملا معادله برعکسه و بازیکن های کمتر اسمی راحت در بازی مستقر میمونند و بازیکن های اسمی حتی بدون اشتباه هم درگیر میشن و شانس اعدام دارند. و همین باعث میشه آخر بازی طراحی بازی با کسی باشه که اسم کمتری داره و فرقه هم تونست به خوبی از این شرایط استفاده کنه.)

در کل من عملکرد تیممون تو فاز روز رو از 7 نمره 6.5 می بینم و اون نیم نمره رو بخاطر 3 فاز آخر و اینکه تیم (ناخواسته) از مسیر برد خارج شد کم می کنم. در غیر این صورت واقعا خوب بودیم.

اما فاز شب، همونطور که بالا گفتم لباس ها و تیر ها درست بود، در واقع لباس و تیر هدفش گیج کردن بازی هست که دهن های باز بازیکنا بعد از هر فاز نشونگر درست انجام شدن لباس و تیر در جهت مانع برداری. در نتیجه زدن عماد با لباس بازیگر (جهت حذف ناخودآگاه خیاط و لباس) ، زدن علی بار اول، زدن برلین بار اول، زدن برلین بار دوم، درست، زدن صدرا نسبتا درست (از این نظر نسبتا که جادوگر نگرفته بودیم جذبی فرقه گرفتیم و بعد که نخورد شد بیگناه نسبی) و زدن بار دوم علی اشتباه بود که اینم کل مسئولیتش گردن منه، بعدا از خودم بابتش نمره کم می کنم. گرچه من تقریبا از فاز خلفی و چاوش تشخیص دادم به خاطر کنترات بودنش احتمالا جلاد هست ولی خب چون ترسم از این بود که این کنترات رو بازیکن های تیم ما هم بیاد، برای محافظت از بازیکن های تیم ریسک زدنش رو بر عهده گرفتم که کارآگاه نباشه. ولی کار درستی نبود. در شب هم از 3 نمره به خودمون 2.5 میدم :دی


مهدی (n/10): مهدی همونطور که پویا در فاز اعدامش گفت بهترین گادفادری بود که من تو دوران بازیم دیدم. به لحاظ اقتدار نقشی و به لحاظ تاثیر گذاری در عین حرکت در جهت منافع تیمی. مهدی که در مورد من لطف داشت، ولی یه جاهایی واقعیت رو گفت، ما تو گروه با هم تصمیم میگرفتیم که فلان بازیکن نباید باشه و به مهدی امیدوار بودیم که بتونه طرف رو اذیت کنه. طرف رو اذیت نمی کرد، شب میومدیم میدیدم نیست بنده خدا. و از اون مهمتر اینکه این کارو تمیز انجام میداد به نوعی که اگر نفر اول اعدام فرد بود، این قابلیت رو داشت نفر بعد خودش رو اعدام کنه برای مسئولیت اعدام اون فرد :دی منم نمی دونم بین جوکر و این گادفادر باید کدوم رو به عنوان بهترین بازیش انتخاب کنم. یا حتی اون ستون پنجمش. ولی نه، این بازی بهترین بازیش بود. چرا ؟ چون تو بازی های دیگه مهدی مارموزانه و از کنار خزنده وارد بازی میشد و تمیز در میورد. این بازی تقریبا به خاطر همون رقابت شیرینی که با هم داشتیم، از اول بازی تماما وسط میدون بود و باز همچین شاهکاری رو ایجاد کرد. من به شخصه این بازی رو ازش بیشتر دوست دارم.

مهسا (n/10): مهسا بازی رو متوسط شروع کرد و عالی ادامه داد. فکر می کنم علت متوسط شروع کردنش هم اصلا تقصیر خودش نبود و در وهله اول تقصیر نقش ها و در وهله دوم تقصیر من و مهدی بود. چون ما بازی رو با استراتژی های سنگین شروع کردیم و باور مهسا از اینکه میشه اینها رو اجرا کرد وجود نداشت، مثال میزنم، ما گفتیم که تو بدون اینکه با خلفی درگیر باشی می تونی بهش رای بدی و مهسا باور نمی کرد. البته به درستی هم باور نمی کرد چون کاری که ما کردیم با توجه به شرایط بازی بود و خاص و این سیستم لزوما جواب نمیده. و همین باعث شد که مهسا کمی سخت وارد بازی بشه. اما انصافا شهادت میدم که اینکار رو به بهترین شکل انجام داد و شاید اگر مسیر تیم ما از تقابل آرش و مهدی نمیگذشت، تا آخر بازی سیف میموند. به نظرم مهسا یکی از سریع ترین پیشرفت هارو توی بازی داشته و واقعا بهش تبریک میگم.

محمد (n/10): یک اعتراف بکنم. من و محمد قرار بود فرقه باشیم :)) یعنی تیم رو هم بسته بودیم. بعد گویا محمد به پویا گفته بوده من کار دارم و نمیرسم، از اونورم من به پویا گفتم که دوست دارم با مهدی تیم باشم (نمی دونستم اونم گفته من می خوام مافیا باشم) پویا گفته خب اشکال نداره، تو برو مافیا با مهدی محمد هم بره بیگناهشو بازی کنه. بعد من پیچیدم که نه محمد هم می خوایم. و به زور گرفتیمش. محمد خب شرایط دانشگاهی و کاریش خیلی سخته و بازی کردنش واقعا لطف به همه بازیه. ولی انصافا تو زمانی که هست دید بازی که نسبت به بازی داره واقعا جذابه. این دور هم می دونستم که میگه نمیام ولی تو همون مدت کم می تونه ده برابر من حتی موثر باشه و همینم بود. اگر نمیزدنش حتما می تونست بازی رو کنار مهدی و مهسا برای ما در بیاره. گناهکاریش چیزی از بیگناهیش کم نداره.

فری (n/10): دست پیش در مورد آرش گفتم که داره به تکرار میوفته و این بازی واقعا از تکرارش خارج شد، امیدوارم این نفس مسیحایی :)) روی فری هم جواب بده. فری داره به تکرار میوفته و البته تقصیر اینه که اینقدر زدنش بازی بعد از فاز 3 و 4 یادش رفته :)) یعنی میاد برای 3 فاز بازی می کنه. نه برای 10 فاز. در واقع نحوه درگیر شدنش با ایده های من در اول هر بازی تبدیل شده به یه کلیشه و من منتظرم یه چیزی بگم فری بیاد به یه چیزیش ور بره :)) من خب خودم پدر این نوع درگیری های اول بازی هستم، میدونم انرژی که از آدم میگیره و سطحی که آدم رو درگیر می کنه زیاده و باید خیلی تانک باشی تا بتونی سالم ازش بیرون بیای. در حالی که فری سبک بازیش مناسب این نوع بازی نیست. در واقع فری باید اول بازی شنونده باشه و شناسایی کنه و بعد خودش رو به بازی اضافه کنه جای اینکه در متن باشه. منتها اینقدر زدنش به نظر من دوست داره که همون دو سه فازی که هست باشه :دی ما این دوره شازده بهش دادیم که نزننش، منتها نشد. با این حال این بازی سکوتش تو فاز آخرش عملا عملکرد مناسبی بود که نشون داد باهوشه و بازی رو گیج کرد و خب همونطور که گفتم باعث شد من بتونم باهاش علیه چاوش و خلفی اقدام جدی کنم.

امیر (n/10): اول من یه اعترافی بکنم، راستش من از دور سه دختر به بعد در حالت کلی، و از دور گادفادر به بعد در ادوار مهم (فکر کنم مال 3-4 سال پیشه جفتش) از خودم به شدت نا امید شده بودم. بحث کردن و گزک دست کسی ندادن، شخصیت من هست حتی تو زندگی واقعی و اینکه هر دست بیام اینکارو بکنم عملا کار خاصی نکردم، صرفا از یه توانایی خدادادی استفاده کردم. من وقتی می تونم به خودم کردیت بدم که کاری کنم که فراتر از شخصیتم باشه و به نظرم فلسفه مافیا رشد این کارهاست. خب من اینو واقعا تو ادوار اخیر نداشتم و لذت هم نمی بردم. البته از یه سری کارای خاصم لذت می بردم اما نه کلیت بازی. این بازی عزمم جزم بود و یه انرژی گرفتم که به خودم ثابت کنم که دوره ام تموم شده و به تکرار افتادم یا هنوزم می تونم موثر باشم. به نظرم این اتفاق به تقریب خوبی افتاد. بازی که کردم بهترین بازی ای نبود که تو مافیا دیده شده چون بازیکن های از من بهتر زیاد هستند و کارهای خارق العلاده زیادی کردن. ولی این بهترین بازی بود که من از خودم سراغ داشتم و شاید تمام چیز هایی که تو چنته دارم رو ازش استفاده کردم. گادفادر من خوب بود اما تو شب ناامید کننده بودم مطلق، سه دختر من خوب بود، منتها فقط تیمی و نه شخصی، وکیل من واقعا قشنگ بود، اما استدلال من ضعیف تر از قدرت بازیم بود و کاملا خودخواهانه بود. اما این بازی همه این موارد رو سعی کردم نه به بهترین شکلی که بوده، ولی به بهترین شکلی که من در توانم هست رو اجرا کنم و از این موضوع خوشحالم. البته اشتباهات هم زیاد داشتم. هم در مورد برخورد تو بازی با رضا که میشد بهتر مدیریت شه، هم در مورد یکی دو هدفی که با تیم هماهنگ نبودم و اتفاقا اشتباه هم بود، اما از برآیند خودم راضی ام.

---
فرقه (n/10):
فرقه با شروع کنندگی خلفی و صدرا و اضافه شدن یاسین و محمدرضا. یه نگاه به اسم های این بازی بندازیم. جز خلفی بقیه بازیکن ها بازیکنایی هستند که هنرشون در خزنده حرکت کردن هست و به نظرم مسیر بردشون هم از همینجا شروع شد، تو فاز روز خلفی عالی بود و صدرا شروع بد اما ادامه خوبی داشت. یاسین خنثی بود و محمدرضا نقطه قوت فاز روزشون شد. به نظرم حرکت تیمیشون در فاز روز خوب بوده و راحت از 7 نمره 6 نمره میگیره. اما فاز شبشون واقعا بی نظیر بوده و تقریبا هر کاری خواستن کردن :)) به راحتی 3 از 3 رو مال خودش می کنه.

محمدرضا(n/10): محمدرضا تیز و ریزبین هست، این اولین چیزیه که من ازش به یاد داشتم و تو این بازی هم اینو اثبات کرد. راستش به نظرم فاز روز، استدلال و مدیریت افکار عمومیش تو این بازی سطح بالایی رو داشت. در مورد استدلال بخوام مثال بزنم، آخر فاز خلفی با اینکه فرقه بود، چاوش در مورد شیطان بودن من ازش پرسید و حالات رو بررسی کرد و استدلال محمدرضا برای اینکه چرا بین من و چاوش، چاوش رو انتخاب کرده، از جهات مختلف در اوج بود و من بعدا تو بازخونی بهش رسیدم. تو مدیریت جو، باز وقتی منو شیطان گرفت، اونجایی که باید بین چاوش و خلفی انتخاب می کرد، استدلال قوت کافی رو هیچ وقت برای رای دادن به چاوش ایجاد نمی کرد چون منطقا باید به خلفی رای میداد، اما استفادش از جو و ایده ای که برای پنهان کردن نیتش پیدا کرد (لباس برای چاوش) حقیقتا از سطح اون روز بازیکنای غیر درگیر بالاتر بود. اینایی که گفتم فقط مثال هایی بود از کارهایی که کرد. و فاز های بعد از خلفی هم هنرمندانه بازی رو شکل داد. کاشکی اون موقع که مونده بودیم بین صدرا و محمدرضا کدوم رو بزنیم، یکم جاه طلبانه تر عمل می کردیم محمدرضا رو میزدیم :)) بازی عوض میشد.

خلفی (n/10):خلفی بازیکن فراخ ولی باهوش و عوضی ایه. این بهترین تعبیریه که در حالت کلی در موردش سراغ دارم. نحوه شروعش بسیار مقتدرانه، قوی و آبزیرکاهی بود. نحوه حمله هاش مخصوصا به خود من، بسیار اذیت کننده (به ظاهر هیچی نبود ولی سم داشت) و ایده هاش تو این بازی هم خوب بود. فاز اعدامش اون کاری که بین من و چاوش کرد هوشمندانه بود. اما فکر همه چیز رو در موردش نکرده بود. که البته حق میدم. شاید من اگر این دور مثل دور های قبل تمرکزم فقط روی تارگتم بود، هیچ وقت اون مورد رو نمیدیدم. و خب خلفی قربانی تغییر روش بازی من شد. نمره خوبی میگیره مرتیکه گشاد.

یاسین(n/10): یاسین یه حسه، بهش یه بازیکن مافیا وصل شده :)) تو مافیای حضوری هم همینه، از نظر قدرت بحث و استدلال قوی نیست، ولی از نظر تشخیص خطرناکه و خوشحالم که با این همه قوت حس بیگناهی و گناهکاری منو تو پستاش اشتباه تشخیص داد. من در جریان تیمشون نیستم ولی به نظرم جذب محمدرضا کار یاسین بوده که اگر اینطور باشه واقعا برد حلالش. چون خیلی خوب بوده.

صدرا(n/10): صدرا شروع خوبی نداشت، البته گفتم کلا تقصیر خودشم نیست، هزینه اعدام صدرا و مثل صدرا اوایل بازی به شدت پائینه و تکون بخورن اعدام میشن (برعکسش آخر بازی) با این حال صدرا خیلی بهتر از فری خودشو از این مخمصه نجات داد. من سوال جواب هام در مورد صدرا طوری بود که دنبال بهانه بودم که بعد از خلفی، کارشو بسازم (که چاوش مهلتم نداد :( ) ولی در جواب اونها خیلی پیشرفته تر از اون چیزی که ازش انتظار داشتم ظاهر شد و از نظرم پیشرفت کرده کاملا و بهش امیدوار شدم. امیدوارم یکم بیشتر رو بازی کردن تمرکز کنه. با توجه به شخصیتش پتانسیل بالایی داره. براش خوشحالم که تیمش برد. قطعا تو این برد خیلی موثر بوده.

--------
فرعی:
مهدی پالیزوان (n/10): خب من که نمیدونستم این یوزر مهدی پالیزوان هست، فقط می دونستم چون دوست پویا هست، با توجه به نحوه بازی که ازش دیدم سمپاد هست :)) و واقعا هم بود. در واقع از این به بعد نمیشه جلاد رو اینطوری بازی کرد، ولی اگر به من بگن جلاد رو باید چطور بازی کرد من میگم اینطوری :)) واقعا عالی بود و معلوم بود قشنگ بازی رو فهمیده. و مثل همیشه هم خطرناک بود، در واقع گفتم اینکه ما دوبار زدیمش، به این نیت بود که حس کردیم اگر بیاد رو یکی از بازیکن های ما، فرار کردن ازش خیلی سخت میشه، حتی برای مهدی و من. خدا رو شکر چون بازیکن هارو میشناخت اهدافشو از بین ما انتخاب نکرد. آهان اینم بگم تو انتخاب اهداف هم هوشمند بود کاملا. ازش معذرت می خوام که چاوش رو اعدام نکردیم اون فاز و براش سخت کردیم بازیو :))

چاوش (n/10): چاوش رو بهش قبطه می خورم نه بخاطر اینکه بازیش از من بهتره ( که بهتره ) و نه بخاطر هوشش ( که باهوشه )، بهش حسادت می کنم چون تونسته سبک بازیش رو عوض کنه. چاوش مثل من سنگین بازی می کرد، یه بازی استدلالی درگیرانه که نه به اندازه من اما اگر نگیم تانک بود، هامر بود :)) یعنی قشنگ چاوش سبک بازیش شبیه این معلم های مهدکودک بود، میومد تو بازی، 20 نفر از سر و کولش می رفتن بالا و باید اول اینا رو آروم می کرد بعد میرفت سراغ ایده دادنا، و ایده دادناش حکم اسباب بازی داشت باز بازی می ریخت بهم :)) الان اینطوری نیست. پارتیزانی، سبک و پویا بازی می کنه. میاد ضربه میزنه، پیش میره. این بازی هم سر فری اینطوری شروع کرد. نیتش از بازی برای قاتل هم کاملا درست بود. یعنی قاتل رو جز اینی که میگه نمیشه در سطح چاوش بازی کرد. با تیر نزدن هدفش این بوده خودشو مخفی کنه که کاملا هدف درستی بود چون اینقدر مخفی بود که هر احتمالی رو براش دادیم جز قاتل، از اونور مطمئن بوده تیمی ها همو حذف می کنند و بیگناه حدف می کنند و تیر میزنند و نیاز نداره که خودش با تیر نفر کم کنه. که این هوشش رو میرسونه.
بعد چاوش میگفت من هدفم این بود بیگناه به نظر بیام. رو این یه میزان کامنت دارم و یکم روش فکر کردم دیدم تو این بازی اشتباه بوده. من ناخودآگاه اینو اجرا کردم اما الان برام تئوریزه شد. چون این بازی یه بازی مریض بود و مریض بودنش از اولش هم معلوم بود. دوتا گروه گناهکاری داری، یه عالمه فرعی. یعنی تو 15 نفر که بازی رسید، معلوم بود بیگناها خونه پر 5 نفره هم نیستن. تو این بازی بیگناه به نظر اومدن تو اون فازای اول کار بدرد بخوری نیست. بهترین کار اینه که اجازه بدی بازی هر فرضی در موردت انجام بده، جز اون فرضی که اون فاز اولویت حذف بازیه. یعنی لازم نبود بگه من بیگناهم یا بیگناه بازی کنه تو بازی مریض، لازم بود جوری بازی کنه که مافیا / فرقه نباشه. بعد فاز بعدش می تونست کاملا انعطاف پذیر بیاد یه جوری بازی کنه که شیطان / قاتل نباشه. ولی در هر صورت چاوش چاوشه. خیلی خوب بود. به قول یه عزیزی، پس اینه چاوش :))

رضا (Null/10): راستش از رضا دلگیر بودم بخاطر روشی که تو بازی انتخاب کرد، نمی خواستم تحلیلش کنم. چون به نظرم دخیل کردن حب و بغض شخصی تو این نقش حرفه ای نیست. در واقع پرسش شیطان ابزاره برای اینکه کمک کنه شیطان اولا خودش ببره و دوما یه تعادلی رو برقرار کنه بین گروه های گناهکاری و رضا حرفه ای عمل نکرده بود. مخصوصا که اینجا موضوعیت فقط من یا مهدی نبودیم و سه نفر دیگه هم بودن که اونا لایق این موضوع نبودن. ولی فکر کردم دیدم اولا شاید خود منم در زمان هایی از این کارا کردم (البته نه به این شدت) و ثانیا شاید خود منم تو به وجود اومدن این وضع مقصر بودم. به خاطر همین به نظرم باید فکری کرد که مثل این اتفاق تکرار نشه، اگر با عذرخواهی من بابت کنایه هایی که در چند دوره اخیر بهش انداختم حل میشه قدم اول رو بردارم. من ازش معذرت می خوام.
اما در مورد بازیش، استراتژیش برای شیطان درست نبود. اگر حاشیه رو کنار بزاریم. دیدم تو گروه گفته که من بعد فهمیدن سید قصد درگیری نداشتم و سید ول نمی کرد.(البته اینم دیدم که گفته دلم با فرقه بود :دی) خب برادر من :دی اونی که شیطان بوده و پرسیده تو بودی نه من. من اگر تورو ول کنم که تو بازی آتیشم میزنند، اول از همه هم خودت. تویی که باید نخ بدی به من (شبیه کاری که چاوش کرد) که من بفهمم شیطانی ولت کنم. بعدشم والا من یه جا شل کردم، تو اومدی گفتی فلانی شل کرده، من بر نمی تابم :دی خب دقیقا من چطوری باید ولت می کردم ؟ باید می گفتم رضا جان تو از نظرم بیگناهی بچه ها من رو اعدام کنید ؟ خب نمیشه که.
به هر حال من فکر می کنم حواشی و مشکلاتی که براش پیش اومد، باعث شد رضا تمرکز کافی رو برای اداره بازی نداشته باشه و شاید نیش و کنایه های منم بهش دامن زد. از صمیم قلب آرزو دارم که خانوادش زودتر بهبودی حاصل کنند و بعدشم از این دور درس بگیریم تا تو ادوار دیگه این مشکلات پیش نیاد.

امین (n/10): امین که مرد من هم ناراحت شدم چون واقعا بازی با امین رو دوست دارم. هم انگیزش بیشتر شد، چون اگر بود نمیذاشت من بازیم رو بکنم :)) همینطوریش دوتا پست داد، یکیش لنگ دراز شدش وسط زندگی من بود :)) حیف شد ولی.

محمدرضا(n/10): خیلی بازی خوبی کرد، خیلی موثر بود، خیلی سختی کشید، واقعا بهترین بازی روزی بود که من از یه بازیکن دیدم. و به نظر من کارآموز نبود، کارفرما بود :))

----------------
بیگناهان:
عرفان (n/10): عرفان خب حدس و تشخیص و تحلیلش که تو اوجه و به نظرم از بقیه بازیکنای مافیا جز پویا بالاتره. ضعف هاش رو دور هاوس عدم تمرکز، احساسی شدن و رسم الخط پستش گفته بودم. که توی تمرکز و احساسی شدن تو این بازی مریض و گیج واقعا قوی عمل کرد و پیشرفت رو توی نحوه عملکردش مخصوصا سر رای به اعدامش به مهدی (لعنت خدا و ملائکه برش باد) دیدیم و رسم الخطشم گرچه هنوز کمی ضعف داره، ولی بهبود توش کاملا مشهوده. البته به خودشم گفتم، ورودش به بازی رو دوست نداشتم و بعدا خودشم گفت با استراتژی اولیش نمی خوند، و خب من از روئین تنی عرفان انتظار بازی جسورانه تری رو در اول بازی داشتم، منتها اینقدر جسور نبود که آرش خودشو روئین تن جا زد و باور هم شد. با این همه استرسش رو درک می کنم و بعد در ادامه تاثیر گذار بود، و اگر بیگناها با این تعداد و البته اعدام ممل شانس برد داشتن مدیون عرفان و آرش بود.

آرش (n/10): آرش از عرفان جسورانه تر شروع کرد، تغییر سبک بازیش رو دوست داشتم و بیگناهی بود که بیگناه دیده شد حتی تو همین بازی مریض (بجز دو فاز آخر قبل اعدام مهدی). هوشش در مورد تحلیل فاز شب، در مورد تشخیص حرکت من در مورد چاوش و بالاتر از سیاست سکوت در موردش، تشخیص انتخاب بین خلفی و چاوش تو اون فاز رو دوست داشتم. اما بیشتر از عرفان در مورد وقایع بازی گیج شد یه جایی که خیلی خوب بود، اول جمله گفته بود خیاط نداریم آخر جمله گفته بود فری لباس داشته :)) تو گروه من خودمو میزدم به دیوار چطوری می تونی لعنتی تو یه جمله به تناقض برسی :)) که البته حقم داشت بازی واقعا مریض بود. ولی در کل خیلی خوب بود و کاملا از کلیشه گناهکاری خودش خارج شد این بازی که براش موفقیت بود. امیدوارم یه چند دور گناهکار نگیره رو کرمش، یه ذره از کلیشه اش فاصله بگیره.

محمدامین (n/10): من به محمدامین ایراد بگیرید، فحشتون میدم. :)) محمد امین تنها مشکلش این بود برای سامورایی خیلی ترسو بود. و بعدشم اومد خودشو پیدا کنه دیگه نذاشتن. در واقع همونطور که گفتن قربانی بازی مریض شد. استدلال هاش برای فرار از اعدام خیلی خوب بود، طوری که من علی رغم اینکه برنامه تیم بود برای اعدامش، و میتونستم یه جورایی آخر فاز بهش رای بدم که گیر نیوفتم. ولی واقعا قانع شدم و شاید اگر مافیا نبودم میومدم ازش دفاع می کردم. من راستش محمد امین رو توی بهترین ها می بینم و دیدش به بازیو خیلی دوست دارم.

سعید (n/10): سعید ؟ :)) چرا واقعا، تو خیلی خوب بودی تا فاز اعدام رضا، چیشد که فکر کردی باید کارآگاه باشی ؟ :)) الله الله از این حرکت که مارو هم به اشتباه انداختی در حالی که محمدرضا رو فرقه میدیدم فکر کردیم تویی یه جاهایی :)) پیش میاد البته، بازی هم گیج بود خودتم گیج شدی به نظرم.

شایان (n/10) : مهدی کامل ترین صحبت رو کرد. شایان این بازی رو دوست نداره و مافیا نمی دونه. شایدم راست میگه چیزی که ما بازی می کنیم مافیای بومی سازی شدست. مافیا این شکلی نیست. ولی خب واقعیت اینه که ما این مافیا بر پایه استدلال و ایده رو بیشتر دوست داریم تا مافیای تشخیص رو. اون بازی مال حضوریه. به هر حال مسعود شصت چی، یعنی ببخشید شایان، تطبیق پذیریش با بازی ما کمه. ببینیم میاد باهامون بازی کنه یا نه :دی

عماد (n/10): بمیرم براش، خیلی زور داره با یه اسم دیگه ای کشته شی. هیچی بازی نکرد. ولی هنوزم سوالم اینه، چرا اول بازی به پست من گیرداد به آرش نه ؟ همینکارو کردی نموندی تو بازی :))

گاد (10/10): داستان بی نظیر، بالانس از نظر منِ گاد بی نظیر، بالانس از نظر منِ بازیکن سخت اما عالی، نقش ها شلوغ، پیچیده اما قشنگ و اینکه این نقشا رو من دلیل انتقاد چاوش بهش رو می فهمم، چون جدای از مافیا شانس و هوش هم بیش از حد دخیل می کنه. یعنی تسلط وحشتناکی رو برای تشخیص بازی می طلبه که شاید یکم از مافیا بودن فاصله میگیره. اما من عقیده دارم هر 4-5 دور، یه دست با این نقشا بازی کردن جذابه. ورزش ذهن و تمرکزه قشنگ.
اما یه کردیت ویژه هم میدم به نحوه اعدام این دورش. گرچه به ضرر ما و به نفع فرقه تموم شد (مخصوصا سر مهدی که عرفان فرصت تغییر رای پیدا کرد) اما به نظرم ارزش داشت و دو سوم جذابیت اعدام ها مال این روشه و من حتما این روش رو در هر دوری که گاد باشم به عنوان دیفالت اجرا می کنم. به نظرم گره اعدام نشدن هارو هم به درستی باز می کنه. در مجموع البته یکم به نفع گناهکاراست، اما درسته.
به نظر من این دور بهترین دوری بود که من تا به حال توش بازی کردم. در مورد بالانس هم بگم که من کیفیت تعداد بیگناها رو به کمیتشون ترجیح میدم. درسته برتری تعدادی تو فهم بازی بیگناهانه مهمه، اما اینکه تو غضنفر و شهروز تو بازی نداشته باشی تا بازی رو بهم بریزه برات به نظرم بهتره، وگرنه 20 تا بیگناه غضنفر داشته باشی که فقط شبا بخورن. روزا اعدامشون کنی گیر بیوفتی، به چه درد می خوره ؟ مگه پرورش گاو پرواری دارن بیگناها :)) 8 تا باشن با نقش های خوب و بازیکن های خوب بهتره براشون. من با این بالانسش کاملا راحت بودم.
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
539
پسندها
128
امتیازها
155
مدال‌ها
22
سلام. :دی

من قبل از شروع این دور، با توجه به نقشی که پویای عزیز بهم داده بود؛ هیجان زیادی داشتم و لحظه‌شماری می‌کردم که شروع کنیم و بازی راه بیفته. حتی اومده بودم ریز نقش شیطان همراه با تمام اینتراکشن‌هایی که با نقش‌های دیگه داره رو توی دفتر نوشته بودم و دوره می‌کردم که استراتژی بچینم و برای هر احتمالی آماده باشم. :دی حالا اگر تمایل داشتید عکس نوشته‌ها رو تو گروه بفرستم. :دی
متأسفانه دقیقاً هم‌زمان با روزی که بازی شروع شد، نتیجه‌ی تست کرونای پدر من مثبت اومد و از اون‌جایی که من و مادرم و برادرم هم علائم داشتیم، همه‌مون کرونا گرفته بودیم. نمی‌خوام سرتون رو درد بیارم و اینا؛ خودتون درجریان هستید که چه چیز منحوس و رو اعصابی هست این ویروس. به‌طور خلاصه بگم که الآن تقریباً خوب شدیم. پدرم کمی بیشت از یک‌هفته‌ست که بیمارستان بستری هستن و به احتمال زیاد شنبه مرخص می‌شن. قطعا این دور مافیا، از اون دورهایی خواهد بود که همیشه وقتی به مافیا فکر کنم، در ردیف اول به‌یادماندنی‌ترین‌هاست برام؛ نه‌به‌خاطر بازی‌ای که کردم - که افتضاح بود :دی - بلکه به‌این‌خاطر که به یادم خواهد آورد که پدرم با اکسیژن 76 و حدود 70 درصد درگیری ریه بستری شد و حدوداً یک‌هفته بعد تونست هرطوری شده، از پس این بیماری بربیاد.

بازی رو عادی شروع کردم اما هرچی جلوتر می‌رفت، تمرکز من کم‌تر می‌شد و فکر هم کردم که شاید بهتره به پویا بگم گادکشم کنه کلاً. ولی دیدم همین که چند دقیقه در طول روز حواسم از جرایانات پرت بشه و به چیز دیگه‌ای فکر کنم هم خوبه. :دی البته برای خودم خوب بوده فقط. :))
برنامه‌ی کلی من از اول این بود که تا یک‌جایی از بازی رو تکی ادامه بدم و بعدش یه‌جوری برم تو یکی از گروه‌های گناه‌کاری. این مشکل هم که برام پیش اومد دیگه اصلاً درست‌وحسابی فرصت و توان فکر کردن نداشتم و همین‌طوری در لحظه بازی می‌کردم. :دی درباره‌ی فعالیت‌هام و نوع برخوردم با مافیا جای ابهام وجود داره که من توضیح می‌دم. :دی اولاً که من به اعضای مافیا هم نخ دادم و اتفاقاً یه‌جایی از بازی هم به پویا گفتم که مافیا قاعدتا تا الآن باید فهمیده باشه من شیطانم. بزرگ‌ترین و واضح‌ترین نخم خطاب به مهدی تو اون پستی بود که با فونت بزرگ و بولد نوشتم "من احساس می‌کنم تو گناه‌کار تیمی هستی که ..." یعنی واقعاً به‌نظر خودم به‌همون اندازه که به چاوش نخ دادم، حتی بیشتر، به مافیا هم دادم.
ثانیاً من به‌هیچ‌وجه قصدم این نبود که بخوام مافیا رو ضعیف کنم و فرقه رو قوی، هرچند اگر هم چنین برنامه‌ای داشته اصلاً نمی‌تونستم اجراش کنم با توجه به بازیکن‌های حرفه‌ای که تو مافیا بودن. من سر فری حس کردم که مهره‌ی سوخته‌ست و آخرش اعدامه؛ اون سوتی‌ای که ازش گرفتم صرفاً قصدم این بود که عدم فعالیت و تو سایه بودنم کم‌تر به چشم بیاد و سفید بشم یکم برای بقیه. :دی با توجه به پرونده‌ای که پالیزوان برای فری درست کرده بود، مطمئاً فری اعدام می‌شد. :دی
بعد از فری من هم‌چنان بحثم با سید از ابتدای بازی، که نقشش رو نمی‌دونستم، باز مونده بود. این‌که می‌گم سید ول نمی‌کرد به‌خاطر اینه که اون پست من که توش گفتم چه‌قدر حرفت شبیه آرش بود رو گرفته بود و هی می‌گفت منظورت چی بود از این. اشکالش کجاست؟ :دی من هم هی می‌گفتم تو چرا فکر می‌کنی اشکالی داشته؟ :دی قشنگ همین مکالمه یکی‌دوفاز یا حتی بیشتر ادامه داشت. :دی

دیگه رسیدیم به فازی که باید بین چاوش و خلفی رأی می‌دادم. فاز قبلش هم اگر اشتباه نکنم بین صدرا و مملگر، امان گرفته بودم. من اصلاً نمی‌رسیدم که تمام بحث‌ها رو بخونم و این وسط یکی از بحث‌های اصلی بازی حول خلفی می‌چرخید که به‌جز اوایل بازی، من نتونستم در ادامه بحث رو دنبال کنم و ببینم چرا روی خلفی شک وجود داره... دیگه تصمیمی که گرفتم این بود: یا من یکی از مافیا رو اعدام کنم و برم جاش، یا یه‌کاری کنم که مافیا من رو اعدام کنه و بازی این‌طوری گیج بشه. این رو تو تلگرام هم به پویا گفتم که البته فکر کنم پویا با یک استیکر، تعجب خودش رو از این اقدام من ابراز کرد. :دی برنامه‌ای که انصافاً هم به‌نفع فرقه شد در نهایت و هم به‌نفع مافیا. اعضای فرقه رو که توی پست‌های آخرم سعی کردم اشتباه به بقیه بشناسونم تا شاناسایی نشن؛ اعضای مافیا و به‌خصوص مهدی هم که خودش چندبار تو پست‌هاش اشاره کرد: شیطان برای چی باید راه بیفته مافیا اعدام کنه؟ :دی انصافاً هیچ شکی روی مافیا بودن مهدی نبود! حالا من نمی‌دونم عرفان با چه استدلالی و چرا رأی‌ش رو لحظه‌ی آخر عوض کرد و برد روی مهدی، اما واقعاً همه متعجب شدن از مافیا بودنش. مهسا خانم هم من واقعاً قبل از این‌که نقش‌شون رو بفهمم به‌خاطر تکرار چندین‌باره اون جمله که رضای بی‌گناه فلانه باهاشون بحث داشتم؛ بعدش دیگه ادامه ندادم. پست‌هاشم هست که هی می‌گفتن من منتظرم رضا جواب بده آخرم رأی دادن بهم. :دی محمد هم که کلاً نمی‌دونستم مافیاست و حدسش هم نمی‌زدم.

می‌مونه یدونه سید. :دی من با سید از اول بازی بحث داشتم و وقتی فهمیدم تروریسته، گفتم خب بد نیست در راستای همون اعدام شدن یه مافیا و رفتن جاش، از سید استفاده کنیم اگر شد. :دی نقشش هم که می‌خوره. :دی اما خب همون‌طور که گفتم من حتی اگر واقعاً قصدی بر ضعیف‌کردن مافیا داشتم هم نمی‌تونستم، همون‌طور که اصلاً حتی نتونستم سید رو نزدیک کنم به اعدام شدن. :دی اون‌جایی که تو بازی خطاب به مهدی گفتم من لجم گرفت که چرا هیچکس توجه نمی‌کنه بهم، واقعاً همین بود و واقعاً لجم گرفته بود که هیچ‌کاری نمی‌تونم بکنم. :دی
درباره‌ی خود لفظ بحث با سید؛ من به‌شخصه هیچ‌وقت چنین مسائلی رو بزرگ نمی‌کنم و به دل نمی‌گیرم. نمی‌دونم چرا سید فکر می‌کنه مثلاً ممکنه من مشکل شخصی‌ای چیزی باهاش داشته باشم. :دی سید مرد حسابی تو خودت تو تحلیل دور قبل اومدی گفتی رضا فلانه من حال نمی‌کنم با بازیش. :دی من چی گفتم کلی تقدیر و تشکر کردم ازت. :دی چرا همچین فکری می‌کنی آخه؟! همچین چیزی نیست واقعاً. این‌دور هم اول بازی من فقط خطاب به عماد گفتم که چرا حرف دور قبل من رو به سید می‌زنی و احساس می‌کنم می‌خوای سوءاستفاده کنی. بعدش خودت شروع کردی هی ابراز ارادت می‌کردی به من. :دی چنین چیزی نیست واقعاً و اگر هم کاری کردم که باعث شده فکر کنی این‌طوریه، عذر می‌خوام. اصلاً یادم نمیاد با هیچ پلیری تو مافیا مشکلی داشته باشم تا الآن و تعجب هم کردم که چنین برداشتی داشتی. :دی خلاصه عذرخواهی فراوان. :گل:


در مجموع؛ برنامه‌ی من این بود که کاری کنم اعضای فرقه پیدا نشن و بحث‌هایی که با مهدی و سید ایجاد کردم هم در راستای اهداف اول بازیم بود و سیف کردن اعضای باقی‌مانده مافیا دقیقاً با همون استدلالی که مهدی خودش درباره‌ی شیطان آورد؛ اواسط بازی هم که خون کافی به مغزم نمی‌رسید که درست‌وحسابی تحلیل کنم و تغییر مسیر بدم. :دی اشتباه بود و باید طور دیگه‌ای بازی می‌کردم؛ قبول دارم. :دی اما کارهایی که کردم رو هدف‌دار کردم همه‌رو؛ مثلاً اون سوتی‌ای که عامدانه در بحث با چاوش گذاشتم تا بعداً اگر به شیطان‌بودن متهم شدم روش استدلال کنم و بگم شیطان نیستم. :دی خیلی حال کردم خودم منتها به‌ درد نخورد.:)) اون‌که سید گفت "دلم با فرقه بوده" هم به‌عنوان کلام آخر توضیح بدم. :دی وقتی اعدام شدم رفتم به پویا گفتم مافیا خیلی اذیت کرد من رو این دور و حالا که این‌طوری شد ایشالا فرقه ببره. :)) این‌طوری نبوده که مثلاً بازی شروع شه بگم خب من طرفدار فرقه‌م. :دی

همین. وقت کنم تحلیل جامع بقیه رو هم می‌نویستم هرچند واقعاً تحلیل من زیاد قابل اتکا نیست این دور. :))
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
399
پسندها
118
امتیازها
405
مدال‌ها
27
سلام. :دی

حقیقت‌ش من داشتم تحلیل‌های دور پیش رو می‌خوندم و چاوش درش استدلال کرده بود که چرا در دور پیش گفتن این‌که: «تیر خوردم» باعث می‌شه شانس خوردن آدم کم‌تر بشه به لحاظ منطقی. استدلال‌ش گناهکارانه بود به نظرم :)) و خواستم اون‌طرف جواب بدم، منتها دیدم که اون تاپیک تحلیل خیلی ازش گذشته و از طرفی هم یادم نیست بازی‌های دور پیش به شکل دقیق الان دیگه که بخوان تحلیل‌شون کنم و از طرفی هم این دور رو تا آخر خوندم پست‌ها رو و بهتر می‌تونم تحلیل کنم. سر همین اون جواب رو این‌جا و در ادامه می‌فرستم. :دی

به رسم توضیح اول هر پست که راجع به خودمه، باید بگم که حقیقتا بازی نکردم که توضیح داشته باشه. :دی منتها دلیل نقشم این بود که من اخیرا از مافیا لذت نمی‌بردم. دور قبل مثلا هر چه‌قدر جلوتر می‌رفت لذت‌ نبردن‌م بیشتر می‌شد و اون اواخر دیگه سختی بود. :)) این دور هم همین حس رو داشتم. منتها پویا پیشنهاد داد فرشته بیا، که هم فشار خاصی نداره و هم بازی خاصی هم نیاز نداره. که اون هم رضا شب اول ترتیبم رو داد و تموم شد. :دی بعدش که پویا گفت بیا روزی یک پست در جهت بی‌گناه‌ها بده، خیلی باحال بود به نظرم، و پست‌ها رو هم سر همین خوندم. ولی درگیر یک‌سری کار شدم، و یکم دیر می‌رسیدم هربار به فاز. ضمن این‌که دوتا پستم هم تایید نشد چون فکر کنم به طور خاص و یک وجهی توشون چیده بودم روی مهدی. :)) پست آخر البته حملات زیادی هم به رضا و صدرا و سعید که بی‌گناه بود داشتم. منتها با تایید نشدن‌شون هم اوکی بودم. چون که ناجوانمردانه بودن پست‌هام. به این دلیل که همه می‌دونستن بی‌گناهم و شخص مقابل نمی‌تونست حمله‌ای کنه و در ضمن همین باعث این شده بود که خیلی حمله‌هایی که می‌کردم شدید باشه تبعات‌ش از نظر تاثیر روی بازی. مثل این بود که تو به کسی مشت بزنی، نتونه جواب بده ولی :دی الان که فکر می‌کنم کار پویا درست بود اون‌جا.

راجع به گاد هم، داستان فوق‌العاده بود و بالانس هم بود بازی، با این‌که تعداد بی‌گناه‌ها کم بود. صرفا با توجه به اتفاقات این دور و دور پیش، به نظرم تقسیم نقش رندوم باشه خیلی بهتره. مثلا خود من یک‌جایی از بازی این بینش درم به وجود اومد که مهدی اگر دست خودش بوده که نقش بگیره، مافیا می‌گیره قطعا. چون رقابت طلبه. می‌خواد بگه تو مافیا هم خوبه. این مثلا باگ رندوم نبودنه. یا همین که تحلیل می‌کردن امین اگر به خودش باشه، تیمی نمی‌گیره. که باز هم درست بود و نباید شناخت از اون آدم، به نقشی که ممکنه قبل بازی بگیره، منجر بشه. فازهای آخر هم این سیدبندی که انگار از بین نمی‌ره، یک بخشی‌ش از همینه.
بهترین لحظات مافیایی‌م رو توی گادی پویا داشتم تقریبا و سر همین همیشه لذت می‌برم از بازی‌هایی که می‌سازه واقعا. دمت گرم. :گل:

قبلا از تحلیل یک‌چیز کلی بگم؛ راجع به سلیقه‌ست. حقیقتا من به نمایش بیشتر از برد، اهمیت می‌دم. مثلا بازی دور پیش محمدامین، یا دور قاتل بودن مهدی پالیزوان عزیز، یا بازی آریا، این‌ها با این‌که بازی‌های برنده‌ای هستن، اما به سلیقه‌ی من نمی‌شینن. چون تهش هم به نظرم مردم نمایش رو و حسی که اون نمایش به‌شون داده رو به یاد می‌آرن، تا نتیجه رو. از طرفی برد تابع چیزهای مختلف از جمله شانس به مقدار زیاده. نمایش اما بیشتر در کنترل آدمه. روی این قضیه اعتبار بیشتری برای چیزی قائلم که در اختیار اون آدمه، تا بقیه‌ی چیزها.

تحلیل رو هم بیشتر سعی می‌کنم در قالب تیم انجام بدم تا شخصی. :دی

تیم فرقه
توضیحات بالا رو برای این دادم که بگم فرقه به درستی برنده‌ی بازی بود، منتها زیباکننده‌ی بازی نبود. جز محمدرضا البته، که به نظرم شانس فرقه بود که جذبش کردن، نه خوب بودن فرقه و بازی‌ش بسیار زیبا بود. استدلال‌هاش توی رای‌گیرها خیلی خوب بود، خیلی هم استراتژی درستی‌ انتخاب کرده بود به نظرم که هم تونست ان‌قدر زهردار باشه و در کنارش کسی به ذهنش نرسه به‌ش حمله کنه. بخش دوم رو داشت قبلا هم، الان تو زهردار بودن به نظرم از برادرش عماد هم پیشی گرفته. من زهر عماد رو دیده بودم توی فوتی‌کلاب، این دور خیلی بدتر بود محمدرضا. :)) خلفی هم خوب بود. اعدام‌ش خیلی یهویی بود واقعا. یک دلیل‌ش به نظرم نحوه‌ی حرف زدنشه. خیلی پخش‌وپلاست. :)) چیز واحدی رو نمی‌گیره بره جلو. صدرا هم استراتژی‌ش برنده بود؛ منتها قشنگ نبود. تقریبا در اکثر پست‌هاش یا می‌گفت چه اشتباهی کردم اومدم بازی کنم، یا این‌که نیستم و فلان و این‌ها. می‌دونم که وقت نداشته، منتها مثلا دور پیش چاوش هم از نظر زمانی غیر فعال بود تقریبا تا اواخر بازی. منتها همون کم بودنش زیبا بود. می‌دونم که خودش انتخاب کرد که این‌طوری بازی کنه، منتها به نظرم باید یک‌بار هم نوع دیگه رو امتحان کنه، لذت و اعتماد به نفسی که اون قضیه به آدم می‌ده خیلی بیشتره. ضمن این‌که بردهای پیاپی باعث بهتر شدن آدم تو بازی‌های بعدی نمی‌شه، نمایش‌های خوب و تلاش براشون اما این کار رو می‌کنه. :دی
سر اهداف شب، توی جذب و قتل من اعتبار خاصی به تیمی نمی‌دم با توجه به این‌که سامورایی زود حذف شد و همه‌ی تیم‌ها با خیال راحت تونستن هدف بدن. :دی هر چند فرقه نسبتا شب بهتری داشت نسبت به مافیا. انتخاب‌های امن و خوبی داشتن.

تیم مافیا
این‌که تونستن تیمی بازی کنن، خودش یک اعتبار خیلی خوب داره. نمایش روزشون هم عالی بود. صرفا با بعضی ایده‌های لباس‌شون مشکل داشتم که به نظرم صرف گیج کردن بازی یک ایده خوب نیست. مثلا لباس فری. بیشتر در جهت لذت بودن تا حرکت به سمت نتیجه داشتن. مثلا به نظرم یک کار خوب که می‌تونستن با شیطان بکنن این بود که لباس شیطان بدن به یکی از اعدامی‌ها. بعد احتمالا شیطان خیلی راحت‌تر می‌تونست عضوشون بشه و براش منطقی‌تر هم بود که بیاد جزو مافیا و نیرنگ‌ش رو هم کسی نمی‌فهمید دیگه. مردم فکر می‌کردن دومی شیطان واقعی بوده که اعدام شده. :))
امیر خیلی خوب بازی کرد. قبول ندارم که بهترین نمایشش بود؛ بهترین توی ادوار اخیر بود. :دی مهدی هم. به نظرم شما داغین دورهای عالی قبلی‌تون یادتون رفته. :)) ولی تاپ ۳ بود از نظرم. منتها تروریست رو می‌شه با این بازی امیر بازنشسته‌ش کرد. یک تروریست واقعی بود. :دی هم تو روز و هم تو شب، ضرر زد به بازی. به همه‌ی تیم‌ها. فرعی، بی‌گناه، فرقه. قدرت استدلال‌ش بهتر از دور پیش بود. ایده‌هاش توی تیم هم که ظاهرا خوب بوده. در کنار محمدرضا به نظرم موثرترین فرد در تیم‌ش و بازی بوده از این نظر. نمره‌ی کامل می‌گیره از من.
مهدی هم عالی بود. عصبانیت‌هاش چرت بود فقط. :)) اعدام‌ش هم شانسی بود به نظرم. باز تکرار بشه اون فاز، اعدام نمی‌شه. چیزی که باعث می‌شه عملکردش یکم از امیر پایین‌تر بیاد اینه‌که به عنوان گادفادر نباید اون‌طوری مهسا رو می‌سوزوند. عملا آسیبی که به تیم‌شون خورد با اعدام، دامنه‌ش گسترده شد. مهسا می‌تونست بیشتر تاثیرگذار بشه اگر فدا نمی‌شد یا جلوش گرفته می‌شد که فدا نکنه خودش رو. مثلا مهدی به نظرم باید طوری می‌برد جلو که مهسا اعتبار بگیره از اعدام‌ش. ولی در باقی جهات، کم‌نقص بود. به خاطر روحیه رقابت طلبی‌ش هم تحسین‌ش می‌کنم. منتها به نقطه ضعف قدرت هم باید توجه کنه به نظرم. نقطه ضعف این رقابت‌طلبی سرشار هم قابل پیش‌بینی بودنه. البته قابل پیش‌بینی شدن آفت افراط در هر چیزه. خوش‌حالم که بازی‌های مهدی رو می‌بینم و نکته‌ی جالب اینه‌که بهترین بازی نداره. همیشه بازی بعدی‌ش بهترین بازی‌شه. :دی
مهسا هم در اولین تجربه‌ی گناهکاری‌ش، قابل قبول بود. منتها به نظرم بدترین چیز در مافیا سوخته بودن قبل از اعدامه. دور قبل سعید مثلا یا دوری که کیوان تروریست بود. که اون هم به نظرم مسئولیت‌ش بیشتر با تیمه. در غیر این صورت بازی خوبی داشت تا فاز قبل اعدام مهدی و بی‌گناه هم بود و خوب هندل کرد قضیه رو.
محمد هم نبود چندان. :دی

مهدی پالیزوان،
مهدی برای نقش جلاد سبک بازی ابداع کرد و دقیقا هم سبک درستی بود. برنده‌ست به نظرم، چون تقریبا غیر از مافیا از همه‌ی تیم‌های دیگه موثرتر بود در بازی به نظرم. موقع خوندن چندبار تحسین‌ش کردم و بهترین بازی مرتبط با نقش رو در کنار امیر داشت به نظرم. اون کمدی زیبایی هم که همیشه توی پست‌هاش داره رو خیلی دوست دارم. پیدا کردن حقیقت و جویای حقیقت و اون‌جایی که با سعید سر این‌که کی خوب بازی کرده بحث می‌کردن. :)) نمره‌ی کامل می‌گیره به نظرم.

چاوش،
چاوش حقیقتا راست می‌گه که تا وقتی امیر هست نمی‌تونه بازی کنه. هر چند استانداردش رو حفظ کرد کاملا. منتها اونی که انتظار می‌ره نبود. حسم اینه‌که خیلی کم هجومی‌ـه. مخصوصا در برابر امیر. بقیه‌ش خوب بود. بی‌گناه هم بود به نظرم بازی‌ش. حس رو نمی‌دونم از کجا می‌آد، چون منم دور پیش قربانی‌ش شدم. :دی به نظرم به چاوش نباید تیر داد. چاوش بهترین بازی‌ش رو وقتی می‌کنه که تغییر بده چیزها رو، نه حذف کنه. جادوگر، خیاط این‌هاش به نظرم خیلی خطرناکه. :دی

راجع به استدلالت در تاپیک قبلی. :دی

تو یک چیز مهم رو در تحلیلت در نظر نگرفتی. اون هم این‌که ایده‌ی من این بود که همه‌ی کسانی که تیر خوردن بیان و بگن و با محمد بحث می‌کردیم که این خیلی هم خوبه اتفاقا.
سر همین قضیه اگر چاوش بیاد بگه شب دوم تیر خورده، احتمال براش ریست می‌شه و از ۲ حساب می‌شه، منتها برای بقیه هم این اتفاق می‌افته. چون اون‌ها تیر نخوردن و سهمیه‌شون نپریده. مگر طرف مرض داشته باشه که نگه. در این حالت احتمال تیر باز هم برای همه از نظر منطقی ثابته.

رضا،
رضا تمرکز نداشت که حق داشت؛ توضیحاتش رو هم که خوندم برنامه‌ش بود نبود. سر این‌که فرشته رو هم زد به نظرم اعتبار می‌گیره. فقط این‌که شیطان به نظرم از یک نظر با بی‌گناهانی که جذب تیم جدید می‌شن برابره از نظر حسی که به دیگران می‌دن. یعنی باید بی‌گناه بازی کنه و حس بی‌گناهی بده. وقتی تو با اطمینان روی نصف گناهکارهای بازی‌ای، حس بی‌گناه نمی‌دی. نه الزاما حس شیطان بدی‌ها، حس کسی که بیشتر می‌دونه رو می‌دی. یعنی حتی نوع حرف زدن‌ت با امیر و مهدی هم چنین حسی می‌داد. اون اواخر بازی هم کسانی که بیشتر می‌دونن و مسلط‌تر هستن، همیشه در معرض آسیبن. مثلا یک بخشی از این‌که بازی سیخ می‌کنه روی امیر به خاطر اینه‌که همیشه بازی رو می‌گیره دستش. به همین خاطر استراتژی کلی‌ش برای شیطان درست نبود به نظرم. هر چند بیشتر از بی‌گناه‌ها به بی‌گناه‌ها خدمت کرد به نظرم. :دی

تیم بی‌گناهان

خوب نبودن بی‌گناه‌ها. خوب‌هاشون جذب شدن یک‌سری؛ اون سری کمی هم که موندن کار خاصی نمی‌تونستن بکنن. بازی همه هم یادم نمونده. صرفا آرش و عرفان تو ذهنم هستن. بقیه ببخشند من رو. چون کامل کامل پست‌ها رو نخوندم.
آرش بهترین بازی بی‌گناهی‌ش بود. احساس می‌کنم توی توضیحات در حق‌ش کم‌لطفی کردین. تو شب که کارآگاه خیلی نقش الکی‌ـه به نظرم. پلیس نقش راحت‌تر و بهتری‌ـه. این اشتباهات توی شب‌ش به نظرم نکته‌ی منفی نداره. توی روز هم همه‌کاری کرد. زحمت زیادی هم کشید. یک بخشی از آرش بودن‌ش اذیت‌ش کرد و مهدی. مهدی خیلی با روان آرش بازی کرد به نظرم. :دی اشتباهش سر عرفان بود فقط. که عرفان رو منم به‌ش شک داشتم. صرفا باید منطقی‌تر فکر می‌کردن روی گزینه‌ی دوم فرقه. جفت‌‌شون صدرا رو می‌زدن در این صورت به نظرم. :دی آرش به نظرم در همه‌ی زمینه‌ها کامله الان، جز روان‌شناسی. روان‌شناسی بازی. تشخیص این‌که بازی الان آماده‌ی چی هست و چی نیست.

عرفان هم بهتر از دور قبل بود. جا داشت به عنوان روئین‌تن تاثیرگذارتر باشه. من ایده‌م اینه‌که نباید تلاش کنی پویا باشی، امیر باشی یا چاوش. سر این‌که باید شکل این‌ها بشی هست که به‌ت می‌گن احساساتی نشو یا عصبی نباش. :دی اگر نمی‌تونی کنترل‌ش کنی، استفاده کن ازش. مهدی سعی می‌کنه با عصبی شدن، نشون بده که بی‌گناهه. تو بذار عصبی شدن‌ت نشون بده که بی‌گناهی. احساساتی شدن‌ت نشون بده که گیجی. در واقع ازش استفاده کن. الان این احساسات خام بروز می‌کنه. اگر تربیت بشه، اون موقع سبک و شخصیت عرفانه که بهتر شده توی بازی. :دی

ها، محمدامین هم یادم اومد الان. مظلوم‌ترین فرد بازی بود. چندجا حرف‌های مشکوک زد به نظرم. اما خیلی مظلومانه کشتن‌ش. بازی این دورش رو خیلی بیشتر از دور پیش دوست داشتم. حس کردم که خود اصلی‌ش اینه. به عنوان سامورایی فقط یکم متزلل بازی کرد. استرس نقش بود فکر کنم. منم یک دور توی انجمن یووه سامورایی بودم. می‌دونم چه فشار عجیبی داره. بیشتر از رویین‌تن حتی. دوست دارم که یک‌بار باهاش هم‌تیمی باشم.

هر چند مافیا لذت چندانی نداره در این برهه برام. بیاید لیگ شطرنج مثلا. :)) یا فوتبال فانتزی‌ای که توی فوتی‌کلاب بود هم خیلی عالی بود. اون هم خوبه. :دی

همین دیگه.
 
آخرین ویرایش:
تازه‌وارد
نوشته‌ها
115
پسندها
5
امتیازها
0
سلام خدمت دوستان :دی
بیشتر گفتنی ها رو که بچه ها گفتن. بنابراین من اکتفا میکنم به چند مورد ریز که دوست داشتم راجع به بازی بگم. اول اینکه من تو هر تیم و هر نقشی این دور بازی میکردم الان لازم میدونستم به همه بازیکنا تبریک بگم. چون روند بازی و نقش های پیچیده و اعتدال در تعداد نفرات هر گروه باعث شد تا بازی سخت و رقابت تنگاتنگی به وجود بیاد و بنا به همین دلایل فرقه تونست با اختلاف کم پیروز بشه.

فرقه:
به نظرم امین یکی از باهوش ترین بازیکنای بازی مافیا هستش. توی این دو دوری که با هم مافیا بازی کردیم خیلی خوب تونست نقشش رو بازی کنه. سری قبلی هیچکس حتی فکرشو نمیکرد دلقک باشه و با یک سوتی عمدی خودشو اعدام کرد و برنده بازی شد. این سری هم خیلی سفید داشت بازی میکرد. منِ ساده هم پشت دستش بازی میکردم که احتمالا برای همین اتهام جذبی بودن فرقه اومد سمت من :23: :دی و اگه امیر تو تیم رقیب نبود شاید امکان شناسایی خلفی به این زودیا امکان پذیر نبود. به هر حال خلفی در کنار محمدرضا که بعدا جذب شد خیلی خوب بازی کردن. صدرا هم بعنوان جادوگر همین که اعدام نشد تا اخر بازی خیلی خوب بود البته شانس هم باهاش یار بود. زمین و زمان دست به دست هم دادن که تو اون فاز که بهش گیر دادم اعدام نشه :دی (من حالا کاری به بیگناها ندارم که گیج شده بودن ولی مافیا چرا نیفتاد رو صدرا واقعا نمیدونم :)) بهترین فرصتشون بود جادوگر رو بزنن و اگه همین تک اشتباهو مافیا نمیکرد بازیو برده بود) یاسین دوست عزیزمون هم که اولش بیگناه بود بعد جذب شد که البته خیلی تو جریان بازی نبود و شک ندارم اگه حضور بیشتری داشت میتونست به تیمش کمک کنه

مافیا:
5 تا بازیکن حرفه ای توی مافیا بودن با وجود یک نقش کلیدی و توهم زا مثل خیاط :)) یعنی از اول بازی استراتژی ضعیف جلوه دادنو پیش گرفتن و رفتن جلو که خیلیم روش خوبی بود. تو فاز روز و فاز شب خیلی هوشمندانه بازی کردن. درست زمانیکه مافیا فری رو از دست داده بود و احساس خطر کرده بودن تونستن تیم فرقه رو شناسایی کنن. امیر هر دوی خلفی و صدرا رو شناسایی کرده بود. (من بعدا به پستهایی که بین این 3 نفر رد و بدل شده بود نگاه کردم قشنگ متوجه شدم سیگنال پیدا شدن فرقه های اصلی رو میداد اما هر چی گفتم صدرا رو اعدام کنید بچه ها دقت نکردن. شرلوک بودن ما هم بیهوده شد :)) ) همونطور که بالاتر گفتم تنها اشتباه مافیا این بود که اصرار بر اعدام صدرا به عنوان مافیا رو جدی نگرفت و اگه بجای ارش روی صدرا جمع میشدن برنده بودن. دادن نقش گادفادر به من حرکت جالبی بود که وقتی پویا بهم اطلاع داد نمیتونستم جلو خندمو بگیرم :)) چون پستهای بعد از اعدامم هم خیلی جالب بودن :))

قاتل:
چاوش جان درود بر شما دوست عزیز :دی مشکل کارت دقیقا همین بود که مدل قبلو پیش گرفتی ولی هر چی دم دست بود اعدام میکردی :دی بعد بهت گیر میدادم احساس میکردم مدل دفعه قبلِ من ، دفاع درست حسابی نمیکنی و قبول داری که گناهکاری :دی به هر حال چیزی که عوض داره گله نداره :سوت :))

بیگناه ها:
روند بازی یه طوری بود که از اول ما تیکه پاره شدیم . فرشته و شعبده باز روز اول رفتن. پلیس و غارتگر جذب شدن. سامورایی هم خیلی زود اعدام شد. خلاصه من بودم و حاجی نصرت ، رضا پونصد :))
تیم ما اولش با بدشانسی زیاد شروع کرد ولی اواخرش هم با خوش شانسی تو بازی مونده بودیم. روند بازی جوری نبود که ما خیلی سرنوشت بازیو با 3 نفری که بین 15 تا مونده بودیم بتونیم تغییر بدیم. یه جوری بود که هر گروهی نیت میکرد یکیو از بازی خارج کنه همین اتفاق میفتاد. حتی اگه ارش هم با من و عرفان متحد میشد احتمالش خیلی بالا نبود پیروز بشیم. به عنوان مثال من 40 خط دفاع مینوشتم که مهدی پالیز (علی) و مهسا بخونن بعد فکر کنم پستهای منو نخونده رد میکردن :)) ولی خب با همه این تفاسیر هر کدوممون یک ساید اشتباه رو انتخاب کردیم و به نفعشون بازی کردیم. ارش برای فرقه ، من و عرفان برای مافیا. امیدوارم دفعه های بعدی تیم بیگناها بیشتر به هم اعتماد کنن :دی شایان جان شما هم صبر و حوصلتو بیشتر کن با تشکر از شما دوست عزیز :دی

و اما جلاد بازی:
یعنی این کاراکتر علی انقدر عجیب و پیچیده بود که تا زمانیکه متوجه نشدم نقشش جلاد هست همه چیز علامت سوال بود برام. بازی مهدی خیلی خوب بود. تونست برنامه هاشو تو بازی پیاده سازی کنه (به جز فازی که رای های چاوش رفت سمت خلفی). تقریبا میشه گفت یکی از بهترین بازیکن های این دور بود در کنار اون یکی مهدی و امیر.

در نهایت از پویا باید همگی تشکر کنیم که حداقل 10 روز از کار و زندگیش زده تا بتونه بازی رو مدیریت کنه که اصلا هم کار ساده ای نیست. امیدوارم نتیجه مثبت این زحمت و تلاششو توی زندگیش ببینه. :گل:
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
خب با سلام.

قبل از همه چیز، یه تشکر تمام و کمال و خسته نباشید گرم به گاد عزیز پویا، که نه فقط این دور، که سالهاست وقت و حوصله می‌ذاره که بهمون اینجوری خوش بگذره و واقعا چیزی از این بالاتر نیست :دی :گل: داستان از لحاظ کمدی از بهترین داستان‌هایی بود که نوشته تا حالا :دی صحبت‌هایی هم که بعد از بازی به نحوه‌ی چینش و بالانسش داشتم صرفا درددل بود و نه چیز بیشتری. واقعا مافیای پویایی با نقش‌های پویایی یکی از جذاب‌ترین‌ها در نوع خودشه و به نظرم از حالا به بعده که قدرش رو بیشتر خواهیم دونست :دی ممنونیم ازت پویا.:گل:

در مورد تحلیل این دور، باید بگم که حقیقتا زیاد دلم نمی‌خواد تحلیل کنم چون حس می‌کنم نظرم تقریبا با همه فرق داره درباره‌ی بازی بچه‌ها و مخصوصا خودم، و دوست ندارم تحلیل مغرضانه یا احمقانه یا بی‌جنبگی یا ... به نظر بیاد. هدف هم خوشگذرونی و تفریحه و نمی‌خوام به خودم اجازه بدم که بیام خودم رو توضیح بدم :)) بنابراین یه تحلیل کوتاهی از بازی بچه‌ها می‌کنم و بعدا نمره می‌دم فقط.

مافیا:
مهدی: از بهترین ادوارش بود قطعا. کاملا لایق برد بود. تو اون فاز اعدامش جوری ازم انرژی گرفت که داشتم متلاشی می‌شدم قشنگ. :دی
مهسا: به عنوان دومین دورش و اولین دور نقش دارش و اولین دور گناهکاریش، اونم تو چنین دور پرفشار و سختی، به عقیده‌ی من عالی بود.
امیر: از بهترین بازی‌هایی بود که ازش دیدم. هرچند به خاطر اینکه اونجوری خودشو بهم می‌چسبوند :)) حس خوبی به بازیش نداشتم اما کلی بخوام بگم عالی بود. با اینکه نصف بازی نبود توی بازی اما تاثیر گذارترین بازیکن بازی بود. ایده‌پردازی هدف‌های شب هم با امیر بوده مثل اینکه و خب لباس‌هاشون عالی بود.
محمد: قطعا اگه فرقه نمی‌زدش تا اواخر بازی میومد. المنت گناهکاری خاصی توی بازیش حس نمی‌کردم حداقل تو همون چندتا پست.
فری: جز اتفاقات عجیب‌غریبی که براش افتاد (نازل شدن جلاد :)) و پلن ریختن مافیا برا اعدامش) حس می‌کنم یه کم از اینکه گناهکار شده بود اونم تو همچین تیمی، هیجان‌زده شده بود و توی بازیش مشخص بود. در کل فدا کردن خودت برای بازی تیمت ارزش داره.

فرقه:
صدرا: به نظرم بازیش حس بیگناهی می‌داد. زرنگ و هدفمند بازی کرد و لایق برد بود.
خلفی: فازهای اول که کاملا بیگناه مقتدر می‌زد و عالی بود، در حدی که می‌خواستم مثل اون دور که مهدی رو اعدام کردیم باهاش مچ شم :)) . از اون فازی که ایده‌ی بیگناه بودن فری و اینا رو آورد یهو کرم و مرض بازیش زد بالا ولی خب قطعا از بهترین و تاثیر گذارترین بازیهاش بود که من دیدم. :دی
یاسین: حقیقتا چیزی از بازیش یادم نیست ولی عجب زوری زده مافیا برا کشتنش :)) منم می‌خواستم برای قاتل بودنش بپرسم که خب سهمیه‌هام پرید :دی برد مبارکت بلا‌میسر. :دی
محمدرضا: در یک کلام فوق‌‌العاده. چیزی کمتر از این بگم به خودم فحش دادم :دی گفتنی‌ها رو بقیه گفتن، از پلن‌ها و سیاست‌های تمیزش تا تحلیل‌های بیگناهانه‌ش. قشنگ نشون داد چرا تا الان به عنوان یکی از آندرریتدترین بازیکن‌ها شناخته می‌شد :دی. جدا از بیگناه/گناهکار بودنش، بازیکنیه که بازی کردن یک به یک باهاش خیلی لذت بخشه و امیدوارم بیشتر از قبل این جنبه‌ی بازیش رو ببینیم. مای هیرو:12: :))

فرعی‌ها:
رضا: برخلاف بقیه، یه سری از حرکاتش رو درک می‌کنم به نظرم اونقدر که خودش فکر می‌کنه بد بازی نکرد. دچار سوتفاهم شد بیشتر :)) مشخص بود پلن خوبی داشته برای بازی اما خب شرایطش قابل درک بوده و امیدوارم کاملا به خیر بگذره.
مهدی «علی» پالیزوان: خیلی زیبا تو نقشش فرو رفته بود. قشنگ حس یه وکیل متولد دهه ۴۰ با پیرهن گشاد راه راه و کیف سامسونت می‌داد که هرروز میاد پرونده‌هاشو می‌کوبه رو میز :)) از نکات فان بازی بود و کاملا در جهت نقشش بازی کرد که خب باعث شد یه کم مشخص بشه که جلاده، البته بدشانس بود که سر اعدام چاوش نبرد. می‌دونستم مهدی خودمونه به چاوش رای می‌دادم :)) بهترین توصیف هم برای بازیش رو خودش توی پست‌هاش گفت: «مثل وقتی که زیدان رفت رئال» :دی

بیگناهان:
عرفان: خوب و محکم و پرتلاش بازی کرد. نشد که بشه. ایراداتی که به بازیش دیدم رو به خودش گفتم.
سعید: تحلیلی ندارم :)) مرسی که بازی کرد.
محمدامین: در کل بدشانس بود و البته نیمی از قضایا تقصیر خودش و بی‌تجربگیش هم بود. دیگه بالاخره نمی‌شه که همش پشت‌سر هم پرفکت بازی کنی که :)) دور بعد جبران می‌کنه :دی
چاوش: با تحلیل خودش درباره‌ی بازی خودش کاملا موافقم. اینکه خواست در جهت بیگناهان بازی کنه ارزش زیادی داره.
بقیه بیگناهان هم که نبودن عملا. امین واقعا حیف شد و مطمئنم اگه توی بازی میموند بازی به نحو دیگه‌ای برای بیگناهان جلو می‌رفت.

خودم هم که بهترین شیطان تاریخ رو بازی کردم و از بازیم کاملا راضی‌ام :دی :دی

باز هم تشکر می‌کنم از پویا و عذرخواهی می‌کنم که این‌دور اذیتش کردم چه توی بازی و چه بعد بازی، و بازیم هم انتظاراتش رو براورده نکرد.:گل:
 
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
خب بریم سر تحلیل :دی
اول از همه از گاد تشکر میکنم بخاطر همه چی
هم از داستان که قسمت طنز کار بود هم بالانس و اداره ی کار و کلا همه چی دیگه همتون میدونید :دی :گل: هرچی بگیم کم گفتیم
اول بازی من وقتی صدرا رو دیدم گفتم ای بابا باختیم رفت =)) چون نه من پستا رو میخوندم نه صدرا :)) ولی همونجا گاد گفت آخر بازی میاین تشکرم میکنین حتی...و این فازهای اخر وقتی بچه ها زدن تو کار سیدبندی و عرفان و آرش به جای اینکه صدرا رو اعدام کنن افتاده بودن به جون هم تازه به حرفش رسیدم :)):گل:

فرقه

اصولا بازی ای که دوتا گروه گناهکاری توش باشه بازی کردن بعنوان گناهکار یه کم شاید ساده تر باشه...مثلا ما فاز شب که هم فکری میکردیم و فاز روز به صدرا میگفتم بازی خودت رو بکن...بگرد دنبال مافیا...مافیا پیدا کن ولی نگو مافیا فقط اسمشو بگو گناهکار همین =))
منم اوایل دقیقا رو همین روال داشتم پیش میرفتم کاملا و از خودم راضی بودم...یه جا یه حرف زدم که کاملا با امیر موافقم همه جانبه نگاهش نکرده بودم اونم بخاطر این بود که با تحلیل های امیر، چاوش رسما برام شده بود مافیا و هیچ جوره هیچ نقش دیگه ای توی ذهنم نمیتونستم متصور شم برای چاوش و اومدم صدرا رو چسبوندم به چاوش تا فعلا سیف بمونه صدرا...از طرفی تقریبا مطمئن بودم امیر بیخیال چاوش نمیشه=)) این بود که این اومد توی ذهنم توی گروه هم مطرح کردم اتفاقا که فقط میخوام صدرا رو به چاوش بچسبونم...اگه واقعا چاوش مافیا میبود این ایده به نظر خودم کم نقص بود و صدرای جادوگر سیف میشد تا حدودی...حتی اگه صدرا هم بعدها میرفت بیرون خودم دیگه سفید قطعی میشدم :دی ولی خب یهو امیر مافیا درومد و مچ من رو به نوعی گرفت...حالا اینکه واقعا مچ گرفت :دی همینجوریش به شدت کردیت داره این حرکتش ولی اگه بیگناه میبود خفن ترین حرکت تاریخ میشد واقعا :))
خلاصه دقیقا از جایی که اومدم ایده بچینم همون فاز خراب شد...با این حال باز فکر نمیکردم اعدام شم چون ما 4تا خودمون بودیم یکی هم سعید رایش با ما بود، مافیا هم اون تایم واقعا فکر میکردیم ضعیف شده گفتم چاوش اعدامه...یهو همه تیم مافییا ریخت رو من و من رفتم بالا درخت
خارج از فاز روز تو فاز شب ما به شدت کار سختی داشتیم برای جذب...کلا تعداد بیگناها کم بود از طرفی خود بیگناهام یه سری نقشاش قابل جذب نبود و سامورایی هم بود...منتها میخواستیم نه خیلی سفید جذب کنیم مثل مهدی پالیزوان (علی ح) نه خیلی سیاه...روی بازیکنایی مثل چاوش اینا هم try کردیم حتی با جنگیری ولی نشد...محمدرضا تا قبل اینکه جذبش کنیم بی نظیر بازی کرد و ما تصمیم به جذبش گرفتیم ( اینجا دم صدرا گرم ایده اصلی جذب محمدرضا رو صدرا داد) و خب وقتی جذب شد و پلیس هم بود قدرت فرقه دوبل شد رسما...یعنی ما هم جذب موفق کردیم هم مثل مافیا تیر داشتیم توی شب که بزنیم
خلاصه از جذب هامون راضی بودم 3تا سهمیه داشتیم با حداکثر دوتا جذب موفق که دوتای اولمون درست درومد...بازم میگم واقعا سخت بود پیدا کردن افراد قابل جذب حتی با وجود جنگیر
یاسین و محمدرضام که دیگه نیاز به تعریف نداره گفتنی ها رو همتون گفتین :دی
از تیم خودمون زیاد گفتم بقیه اعضای فرقه م هستن میان میگن :دی

مافیا
به شدت قوی بودن...هم به صورت فردی و پلیری بخوای نگاه کنی...هم نقش های قوی ای داشتن که خیلی خوب ازشون استفاده هم کردن...هم تعدادشون زیاد بود :دی من مافیا میرفت بیرون هی میگفتم چرا تموم نمیشن اینا :))
فری خوب بود ولی با اون پرونده ی مهدی پالیزوان دیگه کاری نمیتونست بکنه رسما و 12-13تا رای اورد :)) و تیمش فقط تونست با لباس دادن بهش بازی رو گیج کنه...مهسا دور دومشه، ولی واقعا مثل یه بازیکن با تجربه بازی میکنه و خب کمال همنشین (مهدی) اثر گذاشته واقعا :)) خود مهدی هم که نیازی به تعریف نداره فقط حیف اون فاز اعدام شدم و دیگه پام لب گور بود...اگه اون پستی که تو فاز اعدام شدن من خطاب به من داد رو مثلا ی فاز یا دو فاز قبلش میداد حسابی کار داشتم باهاش :)) امیر هم واقعا عالی بود...دور قبلی بدشانسی اورد خودشم در حد استانداردای سید نبود ولی این دور واقعا به معنای واقعی ترکوند...اصلا کاری به فاز اعدام شدن خودمم ندارم...مثلا تا قبل اون فاز برای من نوعی واقعا بیگناهی بازی کرد و خیلی تاثیرگذار بود حرفاش توی بازی...مثلا همینکه تونست این فکت که "چاوش مافیا هست" رو توی ذهن من بچپونه کارش عالی بود...محمد هم از اون دست افرادیه که اگه وسط بازی باشه و گناهکار باشه کمتر کسی بهش شک میکنه... من خودم جایی بهش مشکوک شدم که دیگه کار از کار گذشته بود و خودم پای اعدام بودم :))
به صورت تیمی هم واقعا قشنگ و تمیز بازی کرد تیم مافیا، که البته با توجه به اعضای تیم انتظاری جز این نمیرفت ازشون و کمی بدشانسی اوردن...مثلا اون فاز اگه جای من چاوش اعدام میشد به نظرم خیلی به نفعشون میشد...چون هم شب چاوش سید رو تیر نمیزد هم اینکه فرداش باز من میرفتم بیرون و اعدام میشدم :دی یا مثلا وقتی یاسین رو زدن دیگه چاره ای نداشتن جز اینکه دوباره یاسین رو بزنن چون هر حرکتی میخواستن بکنن دستشون حداقل برای ما رو میشد کما اینکه مهسا با گیری که به یاسین داد برای ما مافیا شد واضحا :دی
ایده هاشونم سر لباس واقعا دوست داشتم هرچند میشد بهتر هم استفاده بکنن ولی خب بعد بازی و با رو شدن بازیه که هزاران ایده میرسه به ذهن آدم تو حین بازی اینجوری نیست

فرعی ها
امین بیچاره که همون اول پرپر شد :دی ولی با حرفش موافقم تا حدودی راجع به خودم...اینکه پخش و پلا میگم شاید یه جاهایی مفید باشه و هست چون شاید بقیه این دید رو نسبت بهت پیدا کنن که امین خلفی دید همه جانبه ای داره...ولی پای اعدام نه...این فاز اعدامم باهاش موافقم ولی آخه اصلا باورم نمیشد منی که تا دیروز سفید بودم برای بیگناها یهو همگی رای داده بودن بهم اصلا اعصابم ریخته بود بهم...مثلا عرفان میومد یه حرفی میزد...آرش میومد یه حرف دیگه ای میزد و به من رای میداد...مهدی یه حرف دیگه میزد خب من چیکار کنم وقتی اتهاما متفاوته( در حالیکه این نبود ها:دی همشون به نظرم اون ایده ی امیر رو قبول کرده بودن و پذیرفته بودن..یا حتی اگه بگیم نپذیرفتن هم تاثیرش رو گذاشت اون حرف)، طبیعتا جواب های منم پخش و پلا میشه :دی
چاوش با اون تیری که به امیر زد هم مافیا رو کلی عقب انداخت هم انتقام من رو گرفت به نوعی :)) حداقل 30درصد بردمون رو مدیون اون تیر چاوش هستیم ما :دی
توی روز هم استادانه بازی میکنه کلا چاوش فقط اون حرفی که امیر راجع بهش زد من رو تقریبا مطمئن کرد که چاوش گناهکاره وگرنه عالی بود
مهدی پالیزوان هم که کار خودش رو کرد و برد :دی و حداقل سر اعدام فری تاثیرگذارترین فرد بازی بود :دی سر اعدام من هم بدشانسی اورد وگرنه خیلی زودتر از اینا برنده میشد:))
رضا هم خیلی میتونست بیشتر با شیطان کار کنه ولی خب به قول خودش مشغله هایی که داشته (ایشالا همیشه تن همه تون و خانوادتون سالم باشه:گل:) نتونست... ولی تو فاز روز برای من حقیقتا بیگناه بود و اصلا فکرشم نمیکردم که بخواد شیطان باشه :دی ... چند جا هم اومدم ری اکشن بگیرم ازش که خوب جواب داد اون اوایل بازی و بحثو یه جوری پیش برد که من مجبور شدم بحثو فیصله بدم تا سر خودم به باد نرفته :))

بیگناها
درسته بد بازی کردن همشون ولی جز اون شب که من و چاوش و یاسین و امیر از بازی رفتیم بیرون(چه شب طوفانی ای بود) بقیه بازی رو میتونم بگم بدشانسی اوردن...بخصوص جذب های ما...حداقل اگه یکی از جذب های ما ناموفق میبود اینجوری پیش نمیرفت بازی براشون ... با اعدام مملگر و گادکش شدن شایان هم واقعا کمرشون فلج شد بخصوص که سامورایی رفت بیرون و راحت دیگه هم ما جذب میکردیم هم مافیا تیر میزد
بالانس بازی جوری بود که باید همپوشانی پیدا میکرد اهداف گناهکارا باهمدیگه خصوصا اوایل بازی ولی خب اونجوری که باید و شاید پیش نرفت بازی براشون...بالانس هم شاید یه جوری بود که خیلی دیگه باید تمیز و بی نقص بازی میکردن بیگناها که برنده بازی میشدن...نمیگم بد بودن نه اصلا ولی کم بود...مثلا به خود آرش گفتم من جایی که مملگر اعدام شد یهو آرش خالی کرد دیگه انگار دنیا رو سرش خراب شده بود با پستی که داد...

خلاصه اینکه دور به شدت جذابی بود با همه اتفاقایی که افتاد ... داستان بازی هم به شدت جذاب ترش کرد و از اون دورهایی هست که حتی منی که حافظه م به شدت ضعیفه و آلزایمر دارم بخاطر داستان حتما تو ذهنم میمونه :))

بسه دیگه خیلی شد :دی
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
539
پسندها
128
امتیازها
155
مدال‌ها
22
خب با این‌که این دور زیاد در جریان تمام بحث‌ها نبودم اما حالا که یکم هوش‌وحواسم سر جاش اومده، گفتم بیام یه تحلیل کلی از بازی بکنم؛ حیفه دور خوبی بود. :دی


بی‌گناه‌ها

آرش: به‌نظر من بهترین بی‌گناه بازی بود. بازی رو خوب شروع کرد و هرچی جلوتر رفت بهتر هم شد. پست‌هایی که می‌داد قشنگ مشخص بود که دنبال باز کردن گره بازی و "کشف حقیفت"‌ هست. :دی استدلال‌های خیلی خوبی می‌آورد و تو گروه هم گفتم که استدلالش سر شیطان نبودن منطقی بود و عرفان اگر این رو قبول می‌کرد بی‌گناه‌ها می‌بردند بازی رو. سر مچ شدنش با محمدرضا حداقل من‌یکی نمی‌تونم هیچ ایرادی بگیرم چون خودم بارها سرم اومده. :)) به قول ال‌امین، آرش نمایش خوبی داشت در کل، حالا نتیجه‌ش با برد همراه نشد که مهم نیست. :دی

عرفان: هرچه‌قدر هم که بگه من از دور بعد دیگه قول می‌دم با فلانی بحث نکنم یا قول می‌دم دیگه سیدبندی نکنم تو ذهنم و پیش‌فرض نداشته باشم و با ذهن باز بازی کنم و ... آخرش همه‌ی این کارها رو می‌کنه. :)) به‌نظر من عرفان این دور رو اصلاً بی‌گناهانه شروع نکرد. اون پست عجیب و غریبش واقعاً هیچ معنی و مفهومی نداشت. :دی ولی در ادامه بهتر شد و اواخر بازی دیگه شده بود همون عرفان بی‌گناه همیشگی که فازهای آخر احساسی می‌شه و بر اساس پیش‌فرض‌های ذهنی می‌ره جلو. :دی

مملگر: فکر کنم سید بود گفت اومدم تو تاپیک دیدم مهدی داره مملگر رو سر می‌بره. یه همچین چیزی. :دی واقعاً همین بود؛ سرش رو بریدن واقعاً. :)) ورود خوبی به بازی نداشت اما با اون دفاعیه‌ها بی‌گناه‌ها باید ولش می‌کردن حداقل. بازی افتاده بود دست گناه‌کارها و درصد زیادی از اقدامات اعدامش رو هم گناه‌کارها انجام دادن. اگر از اول بازی حضور می‌داشت یا جور دیگه‌ای وارد بازی می‌شد، احتمالاً اوضاع تغییر می‌کرد.

سعید: کاملاً مشخص بود بی‌گناهه بنده خدا. :دی این دور اصلاً ابتکار عمل دست بی‌گناه‌ها نبود که مثلاً اگر جایی فهمیدن دارن اشتباه می‌زنن، بتونن مسیر رو عوض کنن. گناه‌کارها خودشون بریدن و دوختن و سعید رو هم به‌عنوان فرقه‌ی جذبی اعدام کردن آخرش. البته خودم هم تو یکی از پست‌های آخرم کرم ریختم و سعید رو فرقه‌ی جذبی معرفی کردم. :)) در کل خوب بازی کرد، از دور قبلش خیلی بهتر بود به‌نظرم.

شایان و عماد
: چیزی ندارم بگم. نبودن عملاً کل بازی رو. :دی


فرعی‌ها

مهدی پالیزوان: دیگه این‌قدر در تحلیل‌های ادوار مختلف من از پالیزوان نام بردم، خیلی بعیده که کسی از میزان ارادت من بهش مطلع نباشه. :دی اولین دور مافیای سایتی که بازی کردم، تو فروم یووه بود که جذب فرقه شدم و اون‌جا با پالیزوان و آرش هم‌تیمی بودم. اون دور رو با هزارتا دوز و کلک که پالیزوان سوار کرد، ما بردیم. (گاد بازی بهمن‌نامی بود که فاز آخر در تاپیک رو بست و گفت به‌خاطر جو اواخر بازی اعصابم خورده و تا اطلاع ثانوی حوصله ندارم تکلیف بازی رو روشن کنم و هنوزم نکرده بعد پنج‌شیش سال. :)) ولی ما قانوناً و شرعاً ما بردیم اون بازی رو. :دی) و از همون‌جا پالیزوان تو مافیا برای من یه‌جور "رول مدل" شد و دورهای بعدی هم هی بازی‌ش رو می‌دیدم حال می‌کردم. نشون‌به‌اون‌نشون که تو تحلیل دور قبل هم گفتم می‌خواستم فاز آخر رو پالیزوان‌طور دربیارم ولی گند زدم. :دی البته خودش درومد آخرش. :))
خلاصه شگفتانه‌ی جالب و هیجان‌انگیزی بود وقتی فهمیدم که علی در واقع پالیزوان بوده. :دی من در طول بازی فکر می‌کردم این علی آقا مثلاً عمو یا دایی پویاست یه فرد سن‌بالای رسمی به قول آرش با کت‌وشلوار و کیف سامسونت میاد می‌شینه پای تاپیک. :)) دیگه با توجه به نقشش هرکاری که باید رو کرد به‌نظرم و یکی از بهترین‌های این دور بود قطعاً. امیدوارم باز هم با ما بازی کنه. :دی

چاوش
: من وقتی می‌خواستم بهش رأی اعدام بدم تو تلگرام هم به پویا گفتم که چاوش حیفه گناه‌ داره. :)) دیگه مجبور شدم وگرنه دوست نداشتم از بازی بره بیرون. داشت خوب و منطقی بازی می‌کرد و خب همانند خلفی من نفهمیدم چرا اون‌قدر رأی اعدام آورد یک‌دفعه. :دی دور قبل هم گفتم که این حضورهای مختصر و مفید چاوش تو بازی رو خیلی دوست دارم جداً. :دی

ال‌امین: من صرفاً چون خیلی سبک بازیش رو دوست دارم و هردفعه این رو می‌گم؛ فاز اول پرسیدمش. اصلاً به‌قصد شناسایی فرشته و اینا نبود. کلی هم عذاب وجدان گرفتم و ناراحت شدم که از بازی رفت بیرون. :(

محمدرضا: اینم نمی‌دونم چی بگم نبودش عملاً. :دی


فرقه

خلفی: اوایل بازی که بیشتر و دقیق‌تر دنبال می‌کردم کاملاً بهم حس بی‌گناهی می‌داد و به‌عنوان یکی از بی‌گناه‌های نقش‌خفن، مثلاً سامورایی یا همچین چیزی روش حساب کرده بودم. :دی واقعاً شروع خیلی خوبی داشت. همون‌طور که گفتم من مخصوصاً اون قسمت از بازی که منتهی شد به اعدامش رو خیلی در جریان نبودم ولی خب سید خفتش کرد و نتونست دربرابر موجی که سید راه انداخت مقاومت کنه. :دی وقتی فهمیدم فرقه‌ست تعجب کردم. تو فاز شب هم من نمی‌دونم مغز متفکر کی بوده اما باتوجه به مشغله‌های صدرا و این‌که وقت زیادی نداشت حدس می‌زنم بیشترش کار خلفی بوده که خب یکی از دلایل اصلی برد فرقه هم فازهای شب خیلی خوب‌شون بود. :دی

صدرا: باز می‌شه برگشت به همون حرف ال‌امین که نمایش رو به نتیجه ترجیح می‌ده؛ اما خب دور قبل به سید هم گفتم که "هدف وسیله رو توجیه می‌کنه." و صدرا این دور این جمله رو معنی کرد قشنگ. :دی یاد دور کرونا افتادم که مملگر اواخر بازی اومد و گیج‌ترین گادفادر تاریخ رو بازی کرد و رفت و ما بردیم. :دی همین‌که صدرا کل بازی در معرض اعدام بود و خیلی‌ها بهش شک داشتند ولی اعدام نمی‌شد، نکته‌ی خوبیه به‌نظرم. شییه یه دور شد تو فروم قبلی که من و سحر مافیا بودیم و متین گاد؛ از فاز اول تا آخر همه به من و سحر شک داشتند و می‌خواستن اعدام‌مون کنن ولی تا آخر اعدام نشدیم و بردیم. :)) خلاصه نتیجه‌ی اخلاقی اینه که کسی رو که بهش شک دارید سریع اعدام کنید بره. :دی

محمدرضا: از نظر من بهترین بازیکن بازی. :دی چه قبل از جذب شدن و چه بعدش. بعدش که دیگه واقعا کولاک کرد با مچ شدنش با آرش و این‌که تونست روند منطقی و خوب بی‌گناهی خودش رو ادامه بده و تا لحظه‌های آخر هیچ شکی روش نبود. :دی سبک بازیش من رو شبیه چاوشی می‌ندازه که با سید نامی آشنایی نداره و بازی خودش رو می‌کنه. =)) یکی از دلایل اصلی برد فرقه بود و تبریک می‌گم بهش بابت بازی فوق‌العاده‌ش.

برلین: من دور قبل هم گفتم که با وجود حضور کمش، حس بی‌گناهی ازش گرفتم و خوشم اومد از بازیش. این‌دور هم فرق چندانی نداشت با دور قبل از حیث حضور در بازی. چیزی برای گفتن ندارم اما مطمئنم اگر بازم بیاد و بیشتر تو متن بازی باشه، حداقل از پلیرهای موردعلاقه‌ی من خواهد بود. :دی


مافیا

مهدی: گفتم که بهترین بازیکن به‌نظرم محمدرضا بود. مؤثرترین بازیکن من هم مهدی بود. نقشه‌ها و برنامه‌هاش و حضورش تو بحث‌ها و به‌خصوص اعدام سامورایی و بحثش با آرش اواخر بازی و ... مجموعاً نقش خیلی زیادی تو هیجان‌انگیز شدن این دور داشت. برای من هنوز دورهای جوکر و ستون پنجم سال قبلش از بهترین بازی‌هاش هستن و واقعاً این‌قدر انتظارات رو بالا برده که خودش به مشکل خورده. :دی اگر این‌قدر جدی نگیره و صرفاً به چشم یک بازی و رقابت ساده به مافیا نگاه کنه بهتره به‌نظرم. :دی

سید
: به قول یکی از دوستان حق تروریست بودن رو ادا کرد قشنگ. :دی سر اعدام خلفی نقش اصلی رو داشت و سید بودنش رو هم که تو بحث با چاوش باز دیدیم. :)) شانس آوردیم ال‌امین نبود وگرنه با اونم بحث راه می‌نداخت. :دی من دیگه حرف‌های تکراری دور قبل رو نمی‌گم؛ هرکسی سبک خودش رو داره و سبک سید هم اینه. :دی فقط خیلی وقته بی‌گناهیش رو ندیدم؛ گاد دور بعدی لحاظ کنه لطفاً. :دی

مهسا خانم
: من می‌خواستم در جریان بازی بهشون بگم که بازی‌شون خیلی با دور قبل فرق کرده و اصلاً مثل دور قبلی حس بی‌گناهی نمی‌گیرم ازشون. اما دیدم اگه این رو بگم اون‌وقت ایرادی که به من می‌گیرن هم وارده و حرفی برای گفتن ندارم دیگه. :دی به‌هرحال طبیعیه، اولین دور با نقش گناه‌کاری خفن و کلی نقش‌های پیچیده و بازیکن‌های حرفه‌ای و ... در کل خوب بودن و فقط تنها ایرادی که هست این بود که نباید این‌قدر هم‌جهت و هم‌سو می‌شدن با مهدی که آخر بازی بعد اعدام شدن مهدی همه بدونن اون‌یکی یار مافیا کیه. :دی البته خب اعدام مهدی هم دور از انتظار بود، حداقل برای من.

فری: من واقعاً رویکرد فری در قابل مافیا رو دست دارم. میاد راحت بازی خودش رو می‌کنه لذت می‌بره می‌خنده اگرم حذف شد می‌ره پی ادامه‌ی زندگی‌ش. :دی البته اگر گناه‌کار باشه هم‌چنان حواسش به گروه تلگرامی هست. :دی حداقل تجربه‌ی من که این رو می‌گه. فری یکی از بهترین یارهای گناه‌کاری‌ای هست که آدم می‌تونه داشته باشه.

محمد: نبودش دیگه چی بگم. :دی


گاد

ممنونم ازش. :دی امیدوارم خیلی اذیتش نکرده باشیم و در آینده‌ای نه‌چندان‌دور باز هم قبول کنه بیاد گادمون بشه. :دی
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
درود دوستان.

بازی رو نخوندم کامل بخاطر همین حرفی برای گفتن ندارم زیاد، ولی برای احترام گفتم منم چهار خط بنویسم:دی

1: بازی رو خیلی جدی میگیرید، به غیر از پویا و آریا و شاید تا حدی چاوش، بقیتون از زندگیتون میزنید، این خوب نیست.

2: بخاطرش حرص میخورید و ناراحت میشید، اینم خوب نیست.

3: پستاتون یه طرز فجیعی طولانیه، به نظرم برید خلاصه نویسی رو یاد بگیرید. کسی که یک روز به بازی نرسه باید با هزار تا مکافات خودشو بهتون برسونه.

4: پویا یک گاد فوق العادست، چزا؟ چون نظم داره بازیش، همه چیش سر جاشه، هیچ چیزی بی دلیل نیست، با محدودیت پست ها حال کردم این دور، اگه این محدودیت ها نبود بعضیا پای کیبوردشون جون میدادن :)) ولی محدودیت پست ها باید بیشتر باشه به نظرم. به جای 5 تا پست 10 خطی بشه 5 تا پست 5 خطی.
ویرایش: اینو یادم رفت بگم، داستان های امیر و پویا چندان برام جذاب نیستند، چون دیالوگ محورن بعضا شوخی های خنده داری توشون هست و از شخصیت بچه ها جوک میسازن اوناش جالبه فقط، ولی از نظر محتوایی جذابیتی برای من نداره حقیقتا:دی توش فصاسازی که اصلا وجود نداره، ارایه های ادبی که هیچی:دی چارتا درس زندگی و جمله ی تاثیر گذارم توش نیست واقعا:دی میدونم وقت گذاشتن روی داستان ضروری نیست و الزامی نداره ولی سلیقه ی شخصیم تو این زمینه داستان غنی تره و پرداختن به شخصیت ها و نشانه گذاری های هوشمندانه و پازل گونه است، چون بدون تعارف این نیازم توی بازی برطرف نمیشه، بازی های ما یا منطق خشکه مثل امیر چاوش و امین، یا موذی گری و زیر و رو کشیدنه مثل مهدی :)) یا مثل سایرین. کسی محتوای جالب وارد بازی نمیکنه که من از خوندنش هیجان زدهذبشم و ذهنمو درگیر کنه. اگر داستانم اینجوری نباشه لذتش کمتر میشه برام.

مافیا
5: بازیکنا این دور امیر و مهدی مثل همیشه بودن البته امیر بهتر از چند دور اخیرش بود، طبق معمول خیلی انرژی گذاشت و حواسش به همه جای بازی بود واقعا، یه معذرت خواهی هم بکنم از هم تیمیام، درستش این بود که بعد از اعدامم تو گروه میومدم در حد توانم کمک میکردم ولی چون خود بازی از دستم دررفته بود و عملا هر پستیم اگر میخوندم چیز زیادی نمیفهمیدم ازش (خودمم درگیر بودم) نشد که کمکشون کنم. مهدی به نظرم دور ستونش و دلقکش ارگاسم بود براش، هِل برای ما هم بود:)) ولی این دور تنش داشت بازیش، نمیدونم بخاطر نقش بود، یا حساسیت بود یا کسی توی تاپیک رفته بود رو اعصابش ولی حس کردم اون لذته رو نمیبره، با این وجود کلی بیگناه اعدام کردن خودشو امیر. مهسا هم بهترین خیاطی بود که دیدم تا حالا، دقیق یادم نیست ایده لباساشو خودش میاد یا امیر و مهدی هم دخیل بودن ولی خوب مشارکت و بازیش ستودنی بود، اونم یکم باید آزاد تر و بی پروا تر بشه توی گناهکاری، نباید از اعدام ترسید بنظرمن. محمد(بازیکن مورد علاقم) اصلا وقت نداشت ولی بازم خودشو میرسوند و بخاطر تیم تلاششو میکرد اگرم نمیزدش فرقه بعید بود اعدام بشه.

بی گناها:
کیا بی گناه بودن؟ :دی:)) جدا فقط ارش و عرفان یادمه با یه ممرضا که جذب شد و امینی که مردشب اول آها شایانم گادکش شد، سعیدم فدایی بود ادعای کارآگاه میکرد؟:)) یاسینم جذب شد. در مجموع خوب نبودن، بهتریناشون آرش و عرفان بودن ، آرش حس کردم یکم واضح و صاف بازی نکرد، یک مسیر صاف و نمیرفت، نمیدونم اوایل بازی که بودم برام بی گناه نبود جدی، بخاطر همین گزینه شیطان نوشتمش، برای من این بازی شیطان از بین رضا ارش عرفان بودن که وقتی رضا در اومد به این شک نکردم که مثلا ارش نیرنگ میرنگ زده باشه گفتم درسته پس ارش بی گناست و خودشو کانفیوز کرده، یکمم آخرای بازی برید (بحث با مهدی) . عرفان مثل همیشه خوب بود، پستای خوب، تحلیلای خوب، دید کلی (bird's eye view) ـــش تو این بازی رو دوست داشتم، ولی بازم به نظرم بعضی جاهای بازی خیلی سعی میکرد با ژست بازی کنه، شایدم اره سعی میکنه یک پرسونا برای خودش بسازه.

فرقه: صدرا جادوگر بود و برد، خوشحالم براش، خیلی پیشرفت کرده، نشون داد اگر وقت داشته باشه میتونه، یکم سوسکی کمتر بیاد وبره فقط :دی خلفی همون فاز اعدامم فهمیدم فرقست، میگفتم نظرت چیه درباره تعداد فرقه میگفت گاد گفته دیگه میتونه باشه میتونه نباشه:)) محمد رضا عالی بود، اگر منم جای آرش بودم بهش اعتماد 100 داشتم:دی فکر نمیکردم انقدر گناهکاریش کول باشه لعنتی:دی

فرعی:
پالیزوان: ایرادای اول بازیش به من که چرت و پرت خالص بود، اگر میدونستم ایشون پالیزوانه اصلا همون توضیح اولو براش نمیدادم:دی بعد از دو پست فهمیدم ایشون نمیخواد بفهمه بعد فکر کردم چون بازیکن جدیده اینجوریه، کم کم کاشف به عمل اومد کنترات میبنده میبره دم اعدام:)) خوشحالم نبرد:)) ولی جلاد خوبی بود لیاقت برد داشت.

چاوش: رایش به خودم و خیلی عجولانه دیدم، البته نمیشه با قطعیت گفت چاوش بی گناه همچین کاری و نمیکرد، ولی برای من حرکت گناهکارانه ای بود، رایم بهش متقابل نبود خدایی من از قبلش به خلفی مکشوک بودم برای فرقه بعد چاوش اینجوری کرد گفتم این جادوگره خلفی جنگیرشه به هم میان کلا:دی اگر به چاوش رای نمیدادم به خلفی میدادم 100 درصد:دی بحثاش با امیر جالب بود اولین بار بحث این دوتا رو خوندم فهمیدم چی میگن ولی چون طولانی بود تا اخر نخوندم فقط دیدم چاوش کم اورده جفتشونو خلاص کرده:)) پویا راست میگه خوندن بازیش لذت بخشه ایشون.

رضا: بخاطر دور تفنگ سازش (که دقیقا همین بود دق مرگمون کرد تا یه تفنگ گرفتیم ازش :)) ) حدس میزدم شیطانه ولی اوایل ارش باهاش رقابت میکرد. اینم وقت نداشت قطعا اگر وقت میکرد خیلی بهتر در می اورد نقشو. ضمن اینکه آرزوی سلامتی دارم برای خودش و خانوادش.

قرار بود چهار خط باشه مثلا :|
 
آخرین ویرایش:
Professor
نوشته‌ها
270
پسندها
7
امتیازها
70
مدال‌ها
9
برید کنار گوگولی ترین جادوگر تاریخ مافیا اومده تحلیل کنه :دی:))
من اصلا تحلیل بلد نیستم و خب بیشتر از همینی که مینویسم ازم بر نمیاد، ببخشید :دی
از پویا تشکر میکنم که این دور باحال و گذاشت و کلی کیف کردیم هرچند خیلی جاها فرصت نمیشد زیاد تو بازی باشم خب مشغله هم زیاد بود و من واقعا یه امتحانم و صفر شدم بخاطر این بازی
هرکی ریاضی 2 بلده بیاد پی وی :)):))
فکر کنم یه هفته قبل بازی بود که پویا اومد گفت دور بعدی جادوگری، خوبه ؟ منم گفتم عالیه و خب خیلی هم ذوق داشتم چون اولین باری بود که تیمی داشتم بازی میکردم و همونطور که گفته بودم میخواستم این دور همه ی وقتم رو صرف بازی کنم ولی خب متاسفانه باز نشد ولی تا اونجایی که تونستم از بقیه ی کارام زدم که تو بازی حضور داشته باشم، کم بودنم تو بازی یه جاهاییش عمدی بود :)) یه جاهاییشم واقعا نبودم مثلا اون پستی که مهسا اشاره کرد من واقعا وسط پارک اون پست رو داده بودم و به زور و با چنگ و دندون خودم رو به بازی رسونده بودم اونم با این گوشی داغون من و خب شرایط هم طوری بود که باعث میشد مظلومیت این پست و بتونم بیشتر نشون بدم =))=))=)) ولی خب مثلا فاز آخر که یکی دوتا فاز آخر رو عمدا با یکی دو تا پست سر میکردم و خب منطقی بود اون وسط به جون هم افتاده بودن و نیازی هم به دخالت من نبود، صرفا برای ثبت اون حرف امین که بعد اینکه فهمیدیم هم تیمی ایم گفت اگه ببریم تاریخی میشه، برد برای ما اهمیت بیشتری پیدا کرده بود ولی خب هدف اصلی این بود نذاریم مافیا ببره :)):)) بعد از اینکه خلفی اعدام شد فقط من نه، همه ی تیم چند فازی میگفتیم که من اعدامم دیگه قطعا ولی اعدام نمیشدم :)) حتی پویا هم گفت دیر یا زود اعدامی تو :پی خلاصه این فاز آخر که دیگه آرش من و سیف کرده بود قشنگ و خب شاید به لطف آرش بود که من اعدام نشدم ولی خب تاریخی شد باز :))

فرقه
فرقه معنی واقعی تیم بود این دور و یاسین بیشتر از همه بهش معنی میداد :دی کاملا جدی میگم. اونجوری که تیم فرقه هوای همدیگه رو داشتیم بهروز وثوق هوای دوستاش و نداشت. یاسین واقعا تو حمایت کردنمون فوق العاده بود ! رو بازی روزمون تاثیر زیادی داشت و از اینکه جذبش کردیم خیلی خوشحال بودیم :دی با اینکه از بازی بیرون بود ولی بیشتر از من پیگیر بازی بود و خب چون من فرصت نمیکردم بیشتر به من کمک میکرد تو تحلیل پستا. از آشناییش خیلی خوشحالم و تف به امین خلفی که این یاسین داداااا ورد زبونم شده.
خلاصه هرچی از یاسین بگم کم گفتم :دی خلفی رو من روزای اول به پویا گفتم خداوکیل صدتومن میدم این و عوض کن من این و نمیخام :)):)) ولی بعد یکی دو فاز تو گروهمونم گفتم که چقدر پشیمونم واقعا بهترین هم تیمی بود امین و این دور کلی حال کردیم چه تو گروه چه تو گروه بازم :)):)):)) جذب محمدرضا هم که خیلی کمکمون کرد واقعا ! یه جورایی سوپر تیم شدیم حیف که یدونه تیر داشتیم وگرنه همه رو شهید میکردیم ! محمدرضا این دور خیلی خوب بازی کرد فراتر از انتظار و خب لیاقتش همین بردی بوده که نصیبش شده و بهترین بازیکن این دور بود. چند فاز آخر من و امین میگفتیم ما تا همینجاهم که اومدیم بردیم اصلا به فکر بردن بازی نباش :)) و خب واقعا هم راست میگفت ! تیم ما در برابر مافیا هیچ بود، اگه مهدی که هیچی بلد نیست و فاکتور بگیریم =)):))=)) واقعا تیم مافیا عالی بودن. امیر،مهدی،محمد،فری،مهسا ! <<<< من و خلفی :)) همینجوریشم خنده داره واقعا. پویا خیلی هوشمندانه بالانس و چیده بود.


مافیا
اگه چاوش نبود قطعا برنده ی بازی بودن ! من همینجا دست چاوش رو بخاطر پاره کردن امیر میبوسم. خیلی کمک بزرگی به تیم فرقه بود دمت گرم، خسارتی که تو به مافیا زدی هیتلر به یهودیا نزد :59:
بعد از تموم شدن بازی فری زنگ زده بود و من باهاش صحبت کردم گفتم این چه طرز بازی بود انصافا :دی گفت که من فکر نمیکردم انقدر باید وقت بذاری گفتم با روزی دو سه ساعت اوکیه ولی یه روز رفتم فرداش اومدم دیدم چهل صفحه رفتین جلو :)):)):)) بعد گفت من اگه میدونستم علی پالیزوانه هیچوقت براش توضیح نمیدادم اصلا :)):)):)):)) درکل فری اگه برای بازی وقت بذاره یکی از مهره های اصلی جریان بازیه و خب خیلی مصره که سبک خودش و داره و واقعا هم داره :دی مهدی که هیچی بلد نیست اصلا نیازی به تحلیل نداره :)) خیلی پلیر قوی ایه، خیلی واسه بازی وقت میذاره و واقعا هم کارش درسته :دی
باهاش تا حالا هم تیمی نبودم ولی فکر کنم استراتژی چیدنش یه چیزی در حد سید باشه :دی البته با سید هم هم تیمی نبودم ولی بنظرم استراتژی چیدنش خیلی موزیانه س :)) امیر خیلی حضور موثری تو بازی داره و واقعا فکر کنم من تنها کسی باشم که پستاش و تا آخر میخونه :)) همه از ادبیات قلبمه سلمبه ت و پیچوندن کلماتت بیزارن ولی من میخونم واقعا. تا وقتی چاوش پاره ت کرد من فکر میکردم بیگناهی و خب بازیت هم اینجوری تعریفت میکرد ! درکل تاثیر گذارترین بازیکن تو هر بازی ای بنظرم امیره. مهسا هم که خیلی خوب بازی میکنه واقعا از خود مهدی بهتره :)) مهسا و ممل بازیکنایی بودن که برعکس من از دورای اولشون خوب بودن =)) من دورای اولم مثل شایان بودم اصلا حوصله م نمیکشید بازی بخونم. ولی خب منم دوران اوج خودم و داشتم الان پیر شدم دیگه :)):)):)) محمد یکی از فیورتای منه، خیلی سبک بازی سیفش رو دوست دارم اگه وقت داشته باشه خیلی عالیه تو بازی و سبک بازیش کلا بیگناهیه ! حالا هر نقشی داشته باشه :دی


بیگناها

آرش خیلی خوب بود :دی اولین هدفمون برای تسخیر آرش بود و اگه میتونستیم جذبش کنیم فرقه میترکوند :دی هرچند جذب نکرده هم خیلی کمکمون کرد :)) خیلی باهوشه آرش این و هممون میدونیم و هر بیگناه دیگه ایم بود تو این فازای آخر ضریب خطاش بالا میرفت. تو که من نیستی بتونی فاز آخر رو تمیز در بیاری :)):)):)) (اشاره به یه دور که با رضا و ممل فکر کنم تو فاز آخر بودیم) ولی انصافا بیگناهیش خیلی مشخص بود. خسته نباشید میگم و خودت و بلیم نکن هرکس دیگه ای بود همین میشد 90%. عرفان هم عالی بود این دور،پستاش کاملا حس بیگناهی میداد مخصوصا پستای فازای اولش که خیلی جدی در مورد ساید صحبت میکرد من و یاد یکی از این دورا مینداخت که بیگناه بود، تو بازی یا تو گروه بهش اشاره کردم یادم نیست. اینکه برای کنکور درس میخونده هم احتمالا خیلی تاثیر تو بازیش داشته از لحاظ خستگی و این صحبتا ولی پست آخر خودش تو بازی تحلیل کاملی از خودشه. سعید اصلا حس بیگناهی نمیداد و من واقعا فکر میکردم مافیاس درواقع تو این فازای اخر در مورد بالانس حرف زدم گفته بودم و سعید یکی از مافیاهای من بود. پستاش حس خوبی نمیداد بهم و احتمال بیگناهیش برام پایین بود. با این نقش حضورش توی بازی خیلی خوب بود ولی دمش گرم. از اعدام ممل در پوست خود نمیگنجیدم :)) بنظرم بازیت خوب بود و به قول چاوش بخاطر رای یه عده مرض دار اعدم شدی البته بنظرم خیلی پشت دست چاوش بازی میکردی و خب یه جورایی مشکوک بود ولی لیاقتت اعدام نبود. بازی گناهکاریت و بیشتر دوست دارم :دی هرچند ازت بدم میاد :))قلب !
شایان که هیچی :)) تورو جدت سبک بازیت و عوض کن. عماد هم حیف شد.


فرعیا
چاوش خیلی خوب بازی میکنه و خب خیلی هم باهوشه ! به قول یاسین الکی شریف درس نخونده که ، نابغه س. این و اونجایی گفت که من تو گروه گفتم چاوش انقدر تمیز بازی میکنه که نمیشه تشخیص داد نقشش چیه، در جوابش نمیدونستم چی بگم بعضی وقتا و اشاره میکردم که بازیت با بازیای قبلت فرق کرده و خب خودشم میفهمید دارم چرت و پرت میگم :)):)):)) و خب واقعا قابل حدس نبود. دمش گرم عالیه اگه مافیا سرعتی بذاره من اعلام حضور میکنم از همینجا :59:
رضا کثیف ترین بازی رو داره معمولا :)) خیلی موزیانه س سبک بازیش و خب یه خصوصیتی که داره اینه که اصلا قانع نمیشه ! چه بیگناه چه گناهکار ولی تو این دو دور اخیر تو این مورد بهتر شده بود.
همش دعا میکردم رضا زودتر از بازی بره بیرون حوصله ی توضیح دادن واسه رضا رو نداشتم اصلا =)) شیطان هم بهش نمیخورد زیاد، شاید چون آرش بیشتر به شیطان میخورد شیطان بودن رضا هم کمرنگ شده بود ! اما احتمال فرعی بودنش برام بالا بود و تو گروه میگفتم رضا با احتمال بالا فرعیه.
پالیزوان من یاد ندارم باهاش بازی کرده باشم ولی این دور خیلی خوب بازی میکرد، تبریک میگم بهش ! اسم میداد جنازه تحویل میگرفت قشنگ. پرونده بازیاش خیلی کول بود و خب یه جاهایی از خنده جر میخوردم :)) لیاقت برد رو داشتی، خسته نباشی.
امین حقته فراستی وار بهت نمره بدم :)) ولی خب نمره برا بعد تحلیل پویاس. کاش تو بازی بودی ولی :دی قطعا حضورت برا بیگناها خیلی خیلی مفید می بود. :دی

و اما گاد !
پویا حرف نداره :دی کارش درسته، دقیقه و بهترین گاده. دوست دارم تو همه ی ادواری که گاده حضور داشته باشم. ممنونم ازت ;)
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
640
پسندها
103
امتیازها
295
مدال‌ها
34
درود . وقت نکردم و رمان زیادی گذشت بنابراین خیلی چیزا که باید میگفتم یادم رفت برا همین این بار برخلاف همیشه خلاصه مینویسم.

مافیا

پویا طبق عادت سنت شکنی نکرده بود و این دور مافیا هم با افراد خفن و نقشای قوی بسته بود. هر دور همینه ولی باز گولش رو میخوریم سر تحلیل بالانس و یه چیزایی رو جا یندازیم که این بنظرم از معجزات پویاست. خودشون توضیح دادن که این دور چقد هماهنگ و خوب بودن. تو گروهم گفتم اولین دوری بود که از خیاط به نحو قابل قبولی استفاده شد و این نقش خفن سوخت نشد به نوعی. خیلی اذیت شدیم از دستشون. و این نشون از عملکرد خوبشون میده در شب و روز. میتونستن برنده بازی باشن اگه فلان تا اتفاق نمیفتادو درست مثل بیگناها. منتهی همیشه که برد بدست نمیاد.

مهدی :اول اینو بگم هیچکس به غیر از خود آدم نمیتونه بگه این بهترین عملکردش بوده یا نه! چیزیم که من یا بقیه میگن مهم نیست زیاد و بیشتر برا خالی نبودن عریضست چون هیشکی شناخت بیشتری از خود ادم نداره. حتی گاد. بله یکی از بهترین نمایش های مهدی بود این دور . من این دور و دور جوکر رو در یه سطح قرار میدم و ستون پنجم در مقام بعدی. دور جوکرش ازادی عمل بیشتری داشت. مسعولیتی رو دوشش نبود اومد یه بیگناه خفن و حرفه ای بازی کرد بعد چند سال و همه کف کردیم. این دور ولی از لحاظ اون مسعولیته فک کنم از سنگین ترین دورهاش بود به دلایلی. پس این میره بالای جوکر ولی ازون طرف یه مورد دیگه هست که میتونه بالانس کنه وضعیتو و اونم اینه که این دور مهدی افکار عمومی رو هم در اختیار داشت :دی ینی چی؟ ینی فک نمیکنم کسی مهدی رو در طی یکی دو هفته بعد از مافیا بودنش و اون شرایط سختی که ما دیده بودیم ، در قامت گناهکار تصور میکرد! خود من شاهد به عینه که تا فاز اعدامش مافیا اصلا نمیزاشتمش و فقط درصدی برا گناهکاریای دیگه میدادم بهش. و خب این کارو برا ادم راحت تر میکنه. این عوامل برا من بالانس میکنه و این دور رو با جوکرش تو یه سطح میبینم و قطعا خودش مهمه که این دور رو بهتر میبینه و ما هم باید احترام بزاریم.
ولی با همه اینا مطمعنا عملکرد خفنی داشته چون همه بهش اذعان دارن و بیخود نمیتونه باشه. تو روز هم بقول خودشون هر کار خواستن کردن باعث اعدام سامورایی و فرقه و شیطان شد و بجز فاز اعدام خودش که اون هم راس میگه من برا ایرادی که بهش بود کاملا قانع شده بودم فقط اون کرمی ک همیشه درون مهدی میبینم نزاشت به حرفش گوش کنم و کاملا حسی بود اعدامش.

امیر : دقیقا مث مهدی. البته من واقعا گناهکاری یا حتی بیگناهی بهتر ازش به یاد ندارم و این بهترینش بود همونطور که خودشم گفته پیشرفتی که تو تیم بودن کرده واقعا عالیه. از دور سه دختر که شغال بودم و از بعد اعدام وارد تیمشون شدم مطمعنا پیشرفت کرده بازی تیمیش. از لحاظ فردی هم این دور عالی بود مثل همیشه. به چالش کشیدن چاوش کار هرکسی نیست ، خلفی رو به دام انداخت و فرقه رو داشت به نابودی میکشبد که اجل امونش نداد. اگه میموند یه چیز خوف میشد و فک کنم تا فاز اخر میومد و یه برد رویایی میداشت مافیا. بیگناهیش یادم نیست مثل مهدی. این بهترین دوری بود ک ازش دیدم در مجموع روز و شب و همه احوالات. همیشه ازش یاد میکیرم بی اغراق اگه پیشرفتی کردم اول مدیون پویا بعد "سید" هستم.

مهسا : از اول بازی رو هر کی دست گذاشتم گناهکار بود. واقعا نقطه ضعف بازی من اینه که یه چیز واضح و روتین رو بیام دوباره و دوباره توضیح بدم و طرفم از عمد یا سهوا نگیره مطلبو. بی نهایت عصبی میشم دست خودم نیست ادم کم حوصله ایم. مهسا هم از شانسم گناهکار بود و فاز رضا رو گرفته بود و بحث همزمانی که با رضا و مهسا داشتم داشت منو به ورطه هلاکت میبرد تا جاییکه اون فازی که رای دادن این دو به من اومدم به پویا گفتم من اگه لازم باشه خودمو گاد کش میکنم تا این دو رو رسوا کنم!:45: خلاصه اتفاقات شب استثنایی باعث شد به اعصابم مسلط شم. برا اولین دور گناهکاریش خوب بود. کردیت لباسا رو هم اگه داشته باشه که چه بهتر. اگه رضا رو سرلوحه کار خودش قرار نده آینده درخشانی داره :دی ازش قول گرفتم که لاقل اگه بیگناه بود اینطوری نپیچونه طرف مقابل رو و حرف منطقی رو قبول کنه:گل:

فری : فری نمیدونم هنوزم چرا اونطور شد. حیف شد و البته خوش به حال ما شد. چون باهاش یکی دوبار تیم بودم به شدت بازیکن تیمه. ایده هاش و هوشش درجه یکن. شاید بازی حال نمیده بهش دیگه. و این بازی از دستش در رفت. درسته دوس نداره هی تعریف کنیم از یکی تو تحلیل ولی در حدی نیستم که انتقادی کنم از یکی. خود ادم بهتر میدونه چی خوبه چی بد

ممد: این دور احتمال زیادی میدادم مافیا یا جادوکر یاحتی شیطان باشه. زیاد نبود و پستاش تغییر آنچنانی نکرده بود فقط جون من بهش شک داشتم شاید یجور فیک میومد بنظرم ولی اگه فرقه نمیزدش مافیا میتونست بیشتر استفاده ببره از حس بیگناهی کلی ای که همیشه میده. طلسمو شکست بالاخره

___________________________________________________________

فرقه

دست کم گرفته شدن و برنده بازی شدن. یکی حرف جالبی زد تو این بازی روی مافیا بیشتر زوم هست ناخوداگاه. ینی همه دنبال اینن اول مافیا پیدا کنن. فرقه هم با حذب بیگناها فرصت اینو داره که اول بیگناها رو ضعیف کنه ثانیا سوسکی در قالب همون بیگناها که اگه بی اشتباه باشن بعد از جذب، بیاد بالا و ضربه اخرو یهو از پشت بزنه. جذبای سیف و خوبی داشتن و شانس هم باهاشون یار بود که بجای پلیس مثلا فدایی جذب نکنن! این حزو بازیه خب ولی خیلی کمک کننده بودو فرقه ای که جذب داره و تیر ازونطرف یه مافیای خفن با کلی نقش و گیجی. برای بیگناه بدبخت فقط خرس وسط شدن میمونه!

خلفی : بازی امین یادم رفته بود راستش. اون موقعا که ما تازه وارد شده بودیم امین کاوانی به اسم بود! این تیز بینی و هوشش ازون موقع یادم بود ولی فرصت تکرار پیش نیومده بود تا این دور که از اول بازی که نگاش کردم دیدم شده همون امین. قشنگ میخوند سوتی میگرفت استدلال میکرد. خوب بازی کرد و تا یه جایی بیگناهم بود. منتهی وقتی سید اون حرفو در مرودش زد من به فکر رفتم و از یه زاویه دیگه که نگاش کردم دیدم نه میتونه درست باشه چرا خودم بهش فک نکردم (چون سید نیستی) و درست همون فاز بود که منم رفتم تو بحرش و ورودی که به بحث من و عارش داشت کاملا گناهکاری و ضد حرف اول بازی خودش بود. اونجا رو دیگه گرفتم و ولش نکردم و بنظرم مرض بازیش از اون فاز نمود پیدا کرد. رو حرف سید رای به اعدام کورکورانه ندادم بهش و بحث و ایراد داشتم بهش ولی قطعا باعث و بانی عوض کردن زاویه دیدم سید بود و مچکرم ازش. کاری ازش برنمیومد ولی همچنان از بازیکنای خوب این دور بود و برنده هم شد تبریک بهش:گل:

صدرا : تنها حسرت و اشتباهم توی بازی دست دست کردن سر اعدام صدرا بود. از اول بازی بهش مشکوک بودم سر ترس و عقب نشینیش تا اون جمله خدا که گفت : "ببین من مافیا میتونم باشم ولی فرقه نمیتونم باشم! " ینی سرمو کم مونده بود بکوبم به دیوار بعد بازی که یکی این حرفو گفته و تو بازی مونده تا اخر برنده هم شده :23: کلکسیون اعمال گناهکاری بود صدرا و بی عرضگی ما بیگناها بود که این فرصت رو بهش دادیم البته و زیرکانه استفاده کرد و بازی رو تموم کرد. میتونست تمیز تر هم بازی کنه ولی خب برنده بازی شده و تبریک بهش :گل:

برلین (یاسین) : از معدود بیگناهای اول بازی که با اینکه زیاد تو متن نبود ولی اون اواخر اگه جذب نمیشد میتونست کمک حال ما باشه. حیف شد . تبریک به او نیز :گل:

محمدرضا : دوس ندارم اخرین خاطرم از ممدرضا رو به یاد بیارم :دی اصلا اول بازی که شروع کرد به چست دادن من فک کردم یکی دیگست! در این حد ذهنیت بد مونده بود برام از دور آل استار. واقعا قدرت پست ها و استدلالش رو دوس داشتم خیلی خوب ورود میکرد به بحثا و موثر بود. شانس فرقه بود که پلیس هم از اب درومد و از ارکان بردشون بود و یکی از بهترینای بازی. خیلی دوس داشتم بازیش رو ولی بازهم اگه یه سری اما و اگر اتفاق میفتاد تشخیصش سخت نبود به عنوان جذبی خصوصا اگر صدرا اعدام میشد و جادوگر بود در جا میفهمیدیم ممدرضا جذبیه. ولی خب اینم احتمالاته از ارزش بازی خوبش کم نمیکنه. تبریک بهش:گل:
______________________________________

فرعیات

چاوش : تو تاپیک و گروه هم گفتم من تا حالا باهاش بحث جدی نکرده بودم و لذت بحث منطقی رو شاید تا به حال نچشیده بودم تو این بازی. فاز اعدامش که یه بحث ریز داشتیم انقد به من حا داد اون سه چارتا پستی که رد و بدل شد تا مدتها نیشم باز بود از خوشالی که مگه میشه تو مافیا اینجوری با یکی بحث کنی؟ :دی خیلی حال کردم خلاصه. ایراد منطقی رو نمیپیچوند به نفع خودش تغییر بده اوضاع رو. اگه راه داشت یه غکت منطقی براش میارود اگه نداشت میگفت اره واقعا حق با توعه فلان چیزم میتونه باشه و قبول دارم. واقعا از این به بعد به الگوهام یکی دیگه اضافه شد جدی :گل: با زدن امیر مرحمت بزرگی به بازی کرد و بیگناهای اندک رو کمی امیدوار. بردن با قاتل اصلا یه چیز ماوراییه و هر صد سال یبار بدست میاد من کلا قاتل رو نمیپسندم و حس میکنم یه نقش دو سر نجسه :دی هرچقدم خوب بازی کنی تو 5 نفر اخر اعدامی برا همین ایرادی نمیتونم بگیرم بهش گرچه بالای 10 نفر حذف شد ولی عوضش یه قاتل بیگناه بود به قول پویا یکم ما رو امیدوار کرد به بازی دمش گرم:گل:

رضا : اولا میدونم که تمرکز نداشتن برا بازی تو نقشی که براش نقشه کشیدی چقد بده و جال روحی ادم خوب نباشه نمیتونه بازی کنه اگه من بجاش بودم شاید انصراف میدادم. امیدوارم بهبودی حاصل شه برا خودش و خونوادش :گل: کابوس منه تو مافیا. گفتنیا رو گفتم همه میدونن. نقطه عطف بازیم بستن بحث با رضا و درگیر نشدن بیش از حد باهاش بود. قازای اول صرفا دیالوگ برقرار کردم که از ماهیتش خبر دار بشم و ببینم همون همیشگیه یا نه که دیدم بله رفته تو فاز پیچگوشتی و در نمیاد مطمعن شدم گناهکاره و رو شیطان یا جادوکر یا مافیاش شک داشتم. گذاشتمش تو اب نمک که به وقتش نزارم بیاد به نفرات پایانی و بازی که خلوت تر شد دوباره بکشمش تو گود که مهدی فک کنم اول زحمتشو کشید و منم ادامش دادم. یه پیمانی هم در حضور دو گاد عزیز و معتمدین محله بستیم توی گروه که از این به بعد کاری به کار هم نداشته باشیم و گاد ها هم لطف کردن گفتن مارو هم گروه نمیکنن. اینجوری برا خودمون و اعصابمون و کل بازی بهتره :105: ایشالا که پا برجا بمونه این عهد

علی(پالیزوان) : واقعا شخصیت جالبی داشت و اون تعبیر کنترات برداشتن با کیف سامسونت رو که شنیدم ینی روده بر شدم. من کلا ایه ای از جلاد بودنش نداشتم برخلاف همه! چون یه پیشفرضی خودم ساخته بودم براش که نمیدونم بگم یا بعدا خودم شاید استفادش کنم یه روز :دی نمیگم آره :دی خلاصه جالب بود دیدنش در لباس مبدل بعد این همه سال. یه بار نقره داغم کرده وقتی چسترم مافیا بودم و دور دومم جادوگر داده بود بهم پویا و پالیزوان گادفادر بود. سر سوتی جذبیمون و خود من اومد نذاشت من ببرم بازیو خودشم نبرد البته :دی بودنش سطح بازیو بالا برد امیدوارم بازم باشه:گل:

ال امین: فرشته مرگ :دی شایان یه حرفی زد پوکیدم از خنده گفت این فرشته هم که شبا میاد یه پست میده به ضرر بیگناهاس کلا :)) اگه بود نمیدونم کمر بسته بود به اعدام من و آرش یا چی میشد ولی بازی جذاب تر میشد قطعا. کجاست اون ال امین با انگیزه گاد فادر... چشم به راهشیم امیدوارم هرچند کم همیشه باشه. در مورد تحلیلش راجب من راستش به فکر فرو رفتم. شاید عملیش کنم. مرسی واقعا:گل:

_____________________________________________

بیگناها تخلیل نیاز ندارن ، نبودن که تحلیل بخان ، کلا دو تا تک یه جفت بیگناه بودیم ریخته بودیم وسط یه دوجین آدم مرض دار بی وجدان :دی

آرش: حرف زدیم باهم گفته و نگفته ها رو گفتیم بهم. مش هم خلاصه میشه به اما و اگر و کاش. تکرارش نکنم بهتره. به نظر من بهترین بیگناهیش نبود و من هم دور پلیسش رو دوس دارم که اونجا من قاتل که رب داشتیم و مث فری این دور جا مونده بودم از بازی و بی انگیزه شده بودم :دی رو اعدام کرد فک کنم. ولی تو این بازی با اون تلاشی که کرد واقعا کردیت میگیره. بعضی تصمیمات رو میتونست نکیره که میزارم به پای اعصاب خوردیش سر مهدی که اگه منم بودم همین بود یحتمل. و نخوابیدنش. ولی از خوب های بازی بود و یکی از دلایل جذاب شدن مافیا حضور آرشه بدون شک . کسی نمیتونه انکار کنه. عارش نباشه کلا یه چیز کمه. امیدوارم به درک دست بیشتری ازش برسم. از بس مرض داشته این دورهای اخیر باورش برا من سخت بود که بامبول نداشته باشه سر هر حرکتش. ایشالا درست میشه اونم

سعید : انصافا یه فدایی از همه جا بیخبر چرا بعد فاز شب به اون مهمی که تحلیلش از اون هم مهمتره میاد درست بعد گاد میگه من فک کنم برلین رو میشناسم و حدس زدم کیه...دو خط بعدش با فاکتور گیری از تیر مافیا و قاتل بگه برلین رو هم کاراگاه زده با لبخند ژکوند؟ :دی خدایی برا خود پوارو هم قفل بود اون حرکت. بعد تازه یه چیزی به من نسبت داد در توضیح مهسا و آرش که توجیه کنه اون تحلیل حهت دارش رو و گفت : فاز قبل مهسا و عرفان به برلین شک داشتن حس کردم اونا پرسیدن زدنش! لامصب من اصلا اسمی از برلین نبرده بودم شک کجا بود این بیشتر مصمم کرد منو که یا خدا این بد سوتی داده میترسه همه و گاد بفهمن که اعلام نقش کرده گاد کش بشه اینطوری داره ماسمالی میکنه که تابلو نشه...و من واکنش نشون ندادم که من حرفی از برلین نداشتم فاز قبل! با کنار هم گذاشتن اینا مسجل شد برام کاراگاهه و چاره ای نداشتم کسی که بهش میتوپه رو گناهکار بدونم. فوقع ما وقع

ممد امین: واقعا حسرت میخورم که همچین بازیکنی رو بخاطر ورود غیر تمیزش به بازی و خطاها و سوتی های سهوی و سو اسافاده گناهکارای بیشمار بازی انقد زود از دست دادیم که هم تو روز ضعیف شیم هم تو شب گناهکارا جولون بدن. من خودم ایرادای جدی داشت بهش ولی به رضا رای دادم اون فاز وقتی دفاعشو دیدم خط اخرو خوندم گفتم یا خدا ساموراییه. صدرا نبود ورنه به اون رای میدادم(حفته بعد این هرکی نبود اعدامش کن) ولی امان گرفتم...به خاطر همین ایرادایی که خودم هم به تمیز نبودن بازیش داشتم نتونستم فرداش یقه بانیان اعدامش خصوصا مهدی رو بگیرم. چون از رویین تن همجین انتظاری میره ولی نمیشد واقعا جا نداشت!

به عماد و شایانم خسته نباشید میگم.
_____________________________________________

و اما یه توضیح کوتاه در مورد خودم بدم ، به قول مولانا " هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من "

من قرار نبود دو سه فاز اول وارد بازی شم هم از بحثای الکی اول بازی رد شده باشه و بحثا شکل گرفته باشه هم اینکه نمیخاستم وسوسه شم و تحلیل بالانس کنم و خدا نکرده یه گناهکار مریض بیاد بند کنه بهم که چرا یه واو کم گذاشتی یا اضافه! از این رو گفتم از فاز سوم اینا میام و در موضع سوال کننده و سوتی گیرنده وارد میشم نه حواب دهنده به سوالای الکی. موضعمم مشخص میکنم. منتهی شب اول که داشتم میرفتم بخابم گوشی دست گرفتم که ببینم چه خبر دیدم عین دور مستشارم که بیگناها عملا نبودن حتی بیشتر از این دور ، یه عده دارن از همین اول شل و ول بازی میکنن و سایه بازی در میارن و قاطی ماحرا نمیشن. ازونور حرفای فری سر اینکه یه موضوع ساده(فرقه بی مقش) رو دو صفحه روش بحث کرده بودن و تایید رضا پشت بندش و اینا من خونم به جوش اومد نتونستم خودمو نگه دارم و اون پست تند ورودیه رو دادم. قصدم نه ریش سفید بازی بود نه ژست گرفتن نه اورد دادن. ولی همه اینا برداشت شد ازش و تا فاز 4 داشتم جواب پس میدادم در عین حالکه باید به عنوان رویین تن حمله هم میکردم به یه سری پستها. این شد که کلی انرژی ازم گرفت تا فاز 4 که اگه اون مردن 5 گناهکار تو یه شب نبود انگیزه برا ادامه نداشتم. جالا خوبه اونجا به این نتیجه نرسیده بودم که کلا 3 نفر موندیم تو 15نفر وگرنه حتما پس میفتادم :دی

خلاصه اینطوری دیگه فازای اخر هم ده بار توضیخ دادم. اشتباهم سر اعدام نکردن صدرا به هر قیمتی. نقطه عطف بازیم سر بستن بحث با رضا و مهسا و چرداختن به ادامه بازی. اعتماد نکردن به مهدی و مهمترین رای به اعدام تاریخ مافیام.و و و

این دور با وجود استرس کم شدن ساعت مطالعم و نزدیک بودن به کنکور خیلی سخت بود برام ولی نمیتونستم ازش بگذرم و عملا بعد از آل استار این سوچر لیگی بود برا خودش و تا مدتها بخث میشد روش. پویا دقیقا روز بد از تموم شدن بازی قبل بهم گفت رویین تن یا جادوگر:دی منم که گفته بودم تا مدتها گناهکار نمیخام باشم و رو حرفم بودم (برخلاف مهدی :23: ولت نمیکنم کور خوندی :دی ) گفتم تا حالا رویین تن نبودم و نقش ثقیلیه مطمعن نیستم بتونم تو این شرایط کنکور از پسش یربیام که با اردنگی راضی شدم. نقش ریسکی ای هست رویین تن و خیلییییی مسعولیت داره و مهمتر از ساموراییهست بنظرم. این استرسم به استرسام اضافه شد و حالا خر بیار باقالی بار کن! خلاصه دو هفته نقشه کشیدم که چطوری بازیش کنم و به رویین تنای قبلی مراجعه کردم سعی مردم ایده بگیرم ولی در نهایت اون شد که بی محابا وارد بازی شدم که ممکن بود اگه یه مفدار شرایط جور دیگه ای بود خیلی بیشتر به ضررم تموم شه و به اخر بازی نرسم حتی.

تو اخرین پستم تو تاپیکم گفتم به نظر خودم این دور بهترین دورم بود . چه بیگناهی چه گناهکاری. پیشرفتی که تو خودم دیدم رو شاید کسی از بیرون تشخیص نده و طبیعیم هست ولی واقعا همین بود یه نمونه هاشو میگم فقط : به طرزعجیبی تیز بین و نکته سنح شده بودم این دور ینی یادم نمیومد به این حد چیزها برام غیر عادی و جالب جلوه کنن توی پستها. یا مثلا اعتماد به نفسم خیلی بیشتر از همیشه بود البته این بخشیش به نقشم هم مربوط میشه ولی همیناس که کمک میکنه به بهبود بازی شخص و نقطه پرتابی میشه برا آدم. استدلال هام و منطقم پیشرفت کرده و خودم حسش کردم به وضوح. سلیقه و طرز نوشتار و حوصلم برا پستای تحلیل رو به شدت دوس داشتم . دید همه جانبه ای که بدست اوردم این دور قابل مقایسه با دورای قبل نیست. مثلا اگه قرار بود پیشرفت نکنم همون عرفانی میموندم که مهدی گولش زده فاز اخر و این هم همچنان اصرار داره که نهه عمرا مهدی دیکه بعد دو هفته گناهکار نمیشه صدر در صد بیگناهه! یا خیلیی موارد دیگه تو این دور...البته نمیگم عقاب بودم این دور و یه عده شاید مسخره کنن که دید همه جانبه داشتی که اونطوری کلیذ کردی رو کاراگاهی سعید و شیطان/جادوگر بودن عارش؟ ولی این به اون برنمیکرده و منافاتی باهاش نداره صرفا شرایط و جو موجود باعث این شد و صد در صد نقص وجود داره و همیشه جا برا پیشرفت هست منتهی این اولین هایی که این دور بهش رسیدم خیلی لذتبخش و راضی کننده بوده برام صرف نظر از تمام نظرات دوستان.

در آخر گاد پویای عزیز که بازم لطف داشت و یکی از بهترین نقشای بازیشو در احتیار من گذاشت امیدوارم زیاد شرمندش نکرده باشم. همینکه تا اخر بازی با شانس یا اقبال یا هر چی هر 3 گروه شانس برد داشتن کم و بیش نشون میده پقد 7یش بینی بالانسش خوب بود. من تحصصی تو این حوزه ندارم و واردش نمیشم فقط میتونم بگم نظم و حوصلش مثال زدنیه واینکه این دور سوپر لیگ رو برامون رقم زد تا چندین سال ازش نام برده میشه و دمش گرم. داستانم که بهتر از همیشه دقیقا خود شخصیت طرف با همه خصوصیات اخلاقیش رو گنحونده بود تو داستان و اون طنز ظریف و زیباش. بینظیر. خودم هنوز تو داستان نیومدم ولی وعده یه سورپرایز خفن داده بهم میخونم و لذت میبرم. خلاصه مرسی که هستی بی تو هرگز با تو عمری :دی:قلب:

قرار بود کم بنویسم الان دقیقا یه ساعت و نیمه که دارم مینویسم . عادت بدیه که دارم جونم گرم میشه نمیتونم جلوشو بگیرم. همگی خسته نباشین. اگه دلگیری بوده تو بازی و بعدش به بزرگی خودتون ببخشین مخلص شما . عرف:105:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین