سلامی دوباره
من چیزایی که از بازی یادمه و دوس دارم در موردشون حرف بزنم رو جلوی اسم هر کدوم از افراد میارم.
خیلی تحلیل فنی ای نخواهد بود ولی هم شامل نظرم میشه هم دیدم به اون بازیکن تو بازی.
--------------------------------------------------------------------------
امیر: امیر خیلی خوب بود و واقعا نیاز نیست از پست ها و استدلال های کرک و پر ریزونش چیزی گفت چون همه میدونیم.
الانم فقط میخوام موضع خودم در مقابلش رو بگم
بعد از اون پست خفنش در مورد تل، من واقعا بهش شک کردم. و طبق همون چیزی که تو پست 157
گفتم واقعا بنظرم اومده بود برای اعدام تل اومده و اون پست کاملا حس توطئه چینی میداد. واقعیت نمیدونستم اینو چطوری باید به بقیه نشون بدم و بگم که اقا این پست انگار طراحی شده به هدف اعدام یکی و هیچ عقب گردی هم توش مشاهده نمیشه.
ایراد منطقی بهش وارد نبود و من نمیدونستم چطور میتونم اینو بیارم وسط، جدای ازینکه بازی خودم باگ زیاد داشت دقیقا تو همون روند اعدام تل، چون خودم اولویت عوض کرده بودم و تل رو که در اصل باید اولویت 4 میبود با کریستین جا به جا کردم و اوردم اولویت 3. با اینکه تل خیلی سفید بود و نمیدونم چرا این غلط رو در ثانیه ای انجام دادم
مساله ی بعدی این بود ک میدیدم این آدم چقدر دقیق میره تو پست ها و پرسشگری میکنه (مخصوصا در مورد تل ک از هیچی اون همه چیز دراورد
) ولی در مورد من دو تا سوال ریز پرسید و بعد سریع اکی شد
جایی که بیگناه ترین فرد بازی از دید من ک ریگان بود (
) هم بهم شک داشت باستر با اون نکته سنجی با من اکی شد. این خیلی برام عجیب بود (البته که اولش خوشایند هم بود) و حتی دیدم که تو پست هاش مطرح کرد من سفید شدم براش یجورایی و فعلا ایرادی نمیبینه به بازیم اما جلوتر این مساله خیلی زمینه ساز شکی که بهش داشتم شد. حتی فک کنم هی بهش اشاره هم میکردم ولی هیچی نمیگفت دیگه. فقط در جواب جکسون اینو جواب داد.
اون جایی که نرسیدم به فاز و میخواستم امان بگیرم (فازهای اخر) وقتی باستر اومد سوال پرسید گفتم من خوب نیستم گفت باشه فاز بعدی صحبت میکنیم خیلی دلم گرم شد
اون درکی که در سراسر بازی تو همهی گفتوگوهاش با بقیه منتقل میکرد باعث میشد زبان ادم قاصر بشه
و من یهو حس کردم نه اونقدرم مرضدار به نظر نمیرسه
ولی همچنان دو مورد بالا رو مخم رژه میرفت.
تو همون فاز که بهش رای دادم و قاطی کرد و بعدم اومد دفاعیه در کنار بلو، اون قسمت ِ اعدام من هزینه خواهد داشت بنظرم فیک بود و واقعا باورش نکردم
بعد اعدام ِ بلو هم یه پست حاوی انتقاد به نحوه ی رای ها نوشت که خیلی هاش وارد بود ولی اینارو توام با جو و عصبانیت اورده بود، من اونجا رفتم تیکه تیکه ی حرفاش رو با پستهایی که پیش ازون خودم اورده بودم گذاشتم کنار هم که جکسون که براش سوال بود بیاد ببینه و متوجه بشه منظورم از جو چیه
من باستر رو غالبا جلاد ولی درصد خوبی هم مافیا میدیدم. و میگفتم تل رو اعدام کرده و بعد هم جسیکا رو با لباس اورد وسط، که اون قضیه رو پوشش بده و کلا این موارد تو ذهنم میچرخید ازش. اون جمله ای ک گفت نمیخوام مثل اون دفعه و برد محمد امین بشه واقعا بنظرم توجیهی اومد که صرفا میخواد اعدام کنه. (حالا این حس درست بود ولی پشتش چیز دیگه ای بود نه بی گناهی جسیکا و من برداشتم اینجا اشتباه بود
)
با تمام شک یکپارچه ی من به باستر فازهای اخر که یهو اشفته شدم از جلاد اعلام شدن ِ کلوین . توهم زدم که احتمالا ریگان مافیا باشه و حالم خیلی بد شد و باستر هم اونجا از من عقب کشیده بود و همچنان ریگان رو پوش میکرد و یهو حس کردم من کلا دارم اشتباه میزنم
از هم پاشیدگی واضحی داشتم که بعد با اون منطقی که خب اگر ریگان مافیاس، یارش کی میتونه باشه ؟ و باستر اعلام کرد 70 درصد خودتی
و دیدم ک هیچ جوره نمیتونم یاری در نظر بگیرم براش، مساله ختم به خیر شد
خیلی سخت بود اون اخراش و واقعا بنظرم تا دقیقه ی نود اذیتمون کرد
برگشته بود اون وسطا میگفت من بیگناه سیاستمدار بازی کردم
لعنت بهت واقعا
یه چیز دیگم که بهش وارده بجز همون چنتا سوال اول بازی که بعدش از من اومد پایین ، دیگه کلا منو دایورت کرد تا اخر
دستش درد نکنه
راستی یه شوخی هم باهاش تو اون فازهای آخر بازی کردم که ایشالا ناراحت نشده
(
باستر ناراحت شدی؟
)
عرفان:
کاش عرفان تو بازی بود
خیلی دلم تنگ شده بود برای رد دادناش
و بازی کردن باهاش
دفاعیه ش کاملا این حس رو تو من زنده کرده بود ک اقا این ادم وقت نداره و نرسیده به بازی. این و صد بار گفتم. و چون تو ذهنم نمیومد که کسی ک وقت نمیکنه رو میتونه تیمش هم اعدام کنه هی میگفتم خب بی گناهه دیگه چرا الان اینو میکشین ؟
برای همین بهش رای ندادم و اولویتم کلوین بود که خب بازی درگیرانه تری هم داشت و اعدامش لازم تر بود.
محمدحسین: من زیاد نمیتونستم پست های محمدحسین رو کامل بخونم. ولی خب با این حال چون بازی قبلیتون رو دنبال کرده بودم منم تونستم شخص پشت یوزر رو بشناسم. تو بازی زیاد با هم درگیر نبودیم. ولی اخه انقد مهربونی ساطع میکرد که آدم نمیدونست اصن چی بهش بگه. همینجا یه بیت شعر خطاب به محمد حسین عزیز میگم بلکه پارادایم شیفت بزنه
جلاد عزیز، مافیا یعنی وحشی بازی
چرا با روحیه ی ما چنین میکنی وسط بازی ؟
اون قسمتی که گفت بلو لباس بوده میخواستم زمین رو گاز بزنم
دفاعیه ش هم با اینکه همه میگفتن دفاعیه ی بی گناهی بوده ولی منو قانع نکرد، چرا تهدید میکنی اخه پسر؟
(البته بازی من کلا یه باگی داشت اینکه کمترین توجه رو به دفاعیه میکردم چون 90درصدش برام فیک بنظر میرسید اگر شمام چنین دیدی داشتین تا الان من صدبار اعدام شده بودم فکر کنم
)
فازهای اخر هم ارش کلوین رو گیر اورده بود و در مورد بالانس حرف میزد دیگه من قانع شدم که رای م حتما کلوین باشه. ولی باز یجوری اخراش حرف زد که خیلی سخت شد رای نهایی دادن بهش و قشنگ با یه غلط کردمی رای نهایی رو دادم بهش
و بعد از ترسم نمیرفتم نتیجه رو ببینم
پویا بهم گفت برو ببین نتیجه رو گفتم نههه نمیخوااام
)))))))) گفت جلاد بود.
) واقعا دلم میخواس ندونم چی شده :/
در کل نشد زیاد با هم بازی کنیم بنظرم و نمیتونم خیلی نظر دقیقی بدم اما پستها و ساطع کردن حس خوب محمدحسین هم خیلی قویه. امیدوارم تو یه بازی بتونیم بیشتر رو در رو قرار بگیریم و حرف بزنیم
محمدامین: بهترین بیگناه بازی بود
جکسون اولا دهن منو سرویس کرده بود
همراستا با مدی هی بصورت یویو وار میومدن برای اعدام من و میرفتن عقب. اگرچه که مدی میرفت عقب ولی جکسون ادامه میداد.
دیگه واقعا داشتم فکر میکردم شاید مرض داره و بهش گفتن تو بگیر رو این یه نفر
ولی خب نحوه ی بازیش هم طوری نبود که به گناهکار بخوره (یوزر پشتش هم نمیشناختم در ضمن و فکر میکردم رضاست با احتمال بیشتر ) برای همین خاکستری مونده بود تا اون آخرا
اما ازجایی که با استناد زیاد به رای ها و روند بازیکنا سعی میکرد گره باز کنه دیگه خاکستری بودنش برطرف شد و خداروشکر تو این مرورها به این رسید که من یار ندارم و قطعا بی گناهم (یعنی در دریافت حس بیگناهی من کلا دچار مشکل بود حتما باید روی کاغذ به این نتیجه میرسید)
اون قسمت که به جکسون ثابت شد من بی گناهم، همراه بود با برداشته شدن یه بار عظیم الجثه از روی شونه های دب
واقعا بازی خوبی داشت مخصوصا که از معدود کسایی بود که رهبرهارو تحلیل میکرد و تقریبا در حال انالیز همزمان بود و واقعا خوب عمل کرد . رای هاش هیشکدوم مشکلی نداشت و تناقضی تو بازیش پیدا نمیشد. ازینکه اون فازای اخر جکسون بود که میشد از دیتاهایی که جمع اوری کرده تا اونجای بازی استفاده کرد واقعا خوشحال بودم. اون اخرا که اولویت دادم ریگان از جکسون بی گناه تره یهو گفت دب چرا ریگان از من بی گناه تره ؟ میخواستم بمیرم براش
)))
خادو ترین دیالوگ کل بازی بود از نظر من
محمدامین رو تا حالا باش بازی نکرده بودم واقعا شگفت زدم کرد
آرش: چقدر خوشحالم ک ارش تو این بازی بود و بعد مدت ها بازی کردم باهاش. ریگان برای من خیلی جذاب بود
ریگان هم در حد تل بازی رو خوب شروع کرد و با اینکه به من پرید و.. اما هرچی بیشتر تو بازی حل میشد بیشتر بیگناهیش هم مشخص میشد. بنظر من بازی کم اشتباهی داشت. هم در رای ها هم در تشخیصها. یبار در وصف اینکه چرا بی گناهه تو بازی نوشتم. هدف هاشم خوب بود تو شب و در کل اگر دکتر بودم هر شب سیوش میکردم
) من واقعا تو بازیم نیاز داشتم یه بی گناه داشته باشم و با خوندن حرفاش بدون اینکه بگم وای نه اینا ممکنه حهت دهی یه گناه کار باشه و.. بتونم ذهنمو جمع و جور کنم. و ریگان دقیقا تو بازی همین بود. اخر بازی هم برای همین توهم زدم که نکنه گناهکاره و یهو حس کردم کل راه رو اشتباه اومدم. مخصوصا که امین تو پیوی بهم گفت بعدا از این بازی بعنوان یکی از عجیب ترین بازی ها یاد میکنی. یه لحظه ترسیدم قشنگ
گفتم عجیبه، حتما برای این عجیبه که عین یه احمق کل بازی رو با ریگان قدم ب قدم اومدم جلو و اون جا هم دقیقا همون نقطه ای از بازی بود که باستر یکم کمتر مرض دار بود. سَکته کردم قشنگ
ولی اون جایی که گفت تو منو میشناسی و دارم سکته میکنم و فلان، دلم میخواست سخت در آغوشش بگیرم
ریگان به من ظن زد، به من رای هم داد، اما جلوتر تو جواب جکسون فک کنم، نوشته بود که ایرادی نمیبینه و بی گناهم بنظرش. این روندی که در مقابل ِ من داشت بنظر من روند یه بیگناه بود. نه تو گیرهاش مرض بود و نه حتی توی سفید دیدن من چیز فیکی وجود داشت. بازی کم اشتباهی داشت و در ادامه اینها باعث شدن برای من اعتماد بیافریند.
مهسا: من اولا فکر میکردم مهسا، ترساعه
کریستین یه هالهی ابهام خالص بود برای من تا فازهای اخر.
اول اینکه خیلی مهربون بود و زیاد درگیر نمیشد مثلا جواب سوال منم خیلی اهسته و اروم داد
و کاری به من نداشت تا اخرا که یهو دیگه گیر داده بود دب گناهکاره.
خیلی زحمت کشید اون پست رو نوشت و من بی ادبی کردم و نرسیدم همش رو جواب بدم همینجا ازش معذرت میخوام
واقعا هم نرسیدم و من کلا تو این بازی به ضیغ وقت دچار بودم. طبق چیزی که نسبت به جکسون و ریگان داشتم مهسا باید مافیا میبود هرجور حساب میکردم
در نتیجه رای رو بهش بدون مکث خاصی اعلام کردم. با اعلام شدن نقشش به عنوان مستشار هم که دیگه صد در صد شد قضیه.
بعد که باستر هم بهش رای نداد و قبلش یکم داشت پیچیدگی وارد بازی میکرد و متاسفانه همه ی اونام رو ذهن جکسون عزیز میشست
دیگه قطعی شد یار بودن این دو عزیز که تا اخر بازی ما رو چزوندن
فقط اون "
" هایی ک مهسا میذاشت. ته ِ مظلوم نمایی بود. منم که شاخک هام روی مظلوم نمایی تیز
(البته در مورد رضای بنده خدا گند زدم
) دیگه میخواستم بهش بگم چرا هی میگی من بیگناهم
اما اخرش یه مظلومیت خیلی خاصی داشت ک داشت قلبمو به درد میاورد میخواستم بگم ببخشید من غلط کردم مهسا جان
ولی گزینه ی بهتری برای رای ندارم
بعد نوشتن این جمله چون خیلی بد بود و کاملا قابلیت سو استفاده داشت لال شدم و فقط رای دادم
ترسا: ترسا رو از اخرین باری ک باهم بازی کردیم انقدر رشد کرده که من اصلا تا بعد بازی هم نشناختمش
خیلی قوی بود پستاش و خیلی جسارت داشت در حدی که من توهم زده بودم مهدی ـه
بلو واقعا بازی رو خوب شروع کرد و پیش برد. بهترین پستش همون پست در مورد کلوین بود
در کل پستاش خیلی قوی شده بود و من هنوز کرک و پرم در نیومده
بهش تبریک میگم که انقدر رشد کرده تو مافیا و منم که یه شب سیوش کردم
اگرچه کلا یجور "در شب نمیمیرم" ِ خاصی بازی میکرد
رضا: رضا هم دلم خیلی براش تنگ شده کاش نمیمرد
من هلاک این رد دادن هاشم
اون وسطای بازی هم که جکسون تبر میزد به من همش فکر میکردم رضا عه
مهدی: شروع بازی کلا بنظرم خیلی سخته. تل پول خیلی شروع خوبی داشت. خیلی نکته سنجی خوب و اعلام حس ِ شجاعانهای داشت و هر چی پست هاشو دنبال میکردم با اینکه اون لحن قابلیتت این رو داشت که بعلت خشک بودنش، منم اذیت کنه، ولی نکرد
من هیچ ایراد منطقی به پستهای تل وارد ندونستم و خیر سرم فکر میکردم بیگناه پیدا کردم. اگر اعدام نمیشد شاید بیگناه صدم در ادامه تل میبود
منم که یه شب سیو کرده بود و ازش ممنونم خیلی خوشال شدم
من فقط تو اولویت رای به تل گند زدم که به علت استرس زیاد و دقیقه نودی شدن قضیه بود. خودم تو دفاعیه بودم و مغزم یه لحظه رد داد
دوست داشتم مهدی تو بازی بمونه ولی و بیشتر بازی کنیممم
چاوش و محمد: من پستهای مرضدار ویکتور رو درست نمیخوندم
یعنی خب کوتاه و مختصر میگفت. ولی خب یکی از پستهاش بود خیلی تو ذهنم مونده، برای اول بازی بود.
این بود ک میگف این تل هم گناهکاره هی داره به همه بخاطر نقل قول انگ گناهکاری میبنده و فلان.
از دست تو واقعا
در پایان هم ک شاهد شاهکار اقای ویکتور بودیم و باختیم
)) دستش درد نکنه
واقعا برای مقابله با هوش و استراتژی که تو پست اخرش اورد بنظرم من زیادی خنگ و البته بیش ازون خسته بودم
رای ش به باستر
جز مریضترین حرکات بازی بود که خب باعث شد هلن اصلی اعدام شه. محمد انقدر هلن بود که اصن نیاز نداشت اون اخرا فکر کنیم بنظرم
باید این قسمت رو هم حسی رای میدادم / فکر همیشه به ضرره
اخه دیگه یه نفر چقد میتونه به هلن بودن یه نفر مطمن باشه که مدلین پژه رو هلن پژه بخونه ولی با این حال در پایان ویکتور عزیز رو هلن اعلام کنه. خیلی بد بود واقعا اخرش
( هر دو رهبر عالی بودن و بهشون خسته نباشید میگم
پویا: هیوگوی ترسناک
هیوگوی عجیب. یکی از عجیب ترین کارکترهایی بود که تاحالا تو مافیا دیدم. انگار داشت یه بازی جدید رو انجام میداد نه مافیا
وقتی پست اولش اومد سوالاتش بسیار دقیق طراحی شده بود و کاملا به جا و واقعا خیلی خوب بود
در ادامه هم که سوالاتش با نقل و نبات، کافه و سوالای روانشناسی و ریاضی و.. داشت پیش میبرد
که من اینطوری بوذم که شاید هدفش اینه ببینه کی با دقت بیشتری جواب میده بذار من سطحی ترین جواب و اولین چیزی که به ذهنم میرسه رو بگم ایشالا ک خودش منو تشخیص میده
پر واضح بود که سوالاش بنظرم باید ترس به اندام گناهکارای بازی مینداخت
) و من خیلی خونسرد بودم تو جواب دادن بهش.و این نقش خیلی بنظرم برای مافیا، سم بود. خداروشکر تو این بازی بیگناه بودم
اینکه جز حدسای هیوگو قرار نگرفتم غصه خوردم
بازی هم که برد و واقعا چیز دیگری هم نمیشد انتظار داشت
بهش تبریک میگم.
گاد: امین
من امین رو تقریبا اولین و اخرین بازی که باهاش کردم برای پونصد سال پیشه. واقعیت برام جذاب بود که تو این دور با گادی امین شرکت کنم ببینم چطوریه.
تو پست قبلیم گفتم یسری چیزارو. ولی در مورد داستان ِ بازی باید بگم که از قلمش شوکه شدم. میدونستم قلم خوبی داره، وبلاگنویس بوده و.. اما داستانش رو انگار یه رمان نویس نوشته بود. کسی که کارش اینه
خیلی جزئی و با فضا سازی خوب. واقعا دوست دارم ادامش و بذاره بخونم ببینم چه بلایی سر من میاد تو داستان
بازی این دفعه ترکیب مافیای کلاسیک با ایده ی جدید رهبرا بود که بنظرم خیلی جالب اومد.
نقش فاوست هم که انگار فقط برای پویا نوشته شده
) زیاد نمیشه به ادامه دار بودنش امید داشت
)
تو این دور هم خیلی اذیتش کردم سر رای ها و.. ولی خب خیلی بهم روحیه داد واقعا و بنظرم گاد بودن کلا خیلی کار سختیه.
امیدوارم انرژیش رو زیاد نگرفته باشیم و بازم بیاد و بازی جذاب طراحی کنه واسمون
------------------------------------
------------------
------------------
در پایان هم مرسی از همگی بازی خوبی بود
ایشالا سه سال دیگه میام یه دست بازی کنیم . ظرفیتم خیلی پایینه