بازی دور هفدهم مافیا | بزم بزهکاران

[Atomic Ant]

به نقل از جان آیتو، واژه calm در زبان انگلیسی با واژه siesta قرابت دارد. ریشه لغت از kauma در یونانی به معنای حرارت آمده. در لاتین متاخر تبدیل به cauma شده و تدریجاً معنای خودش از حرارت رو از دست داده و به معنای "آرامش - عدم فعالیت" به کار رفته است. در زبان ایتالیایی باستان تبدیل به calma شده و به نظر میرسد زبان انگلیسی واژه مذکور را از زبان ایتالیایی کسب کرده باشد. مورخین و منتقدین هنری بر این باورند که نقاشی مکتب آتن اثر رافائل که افلاطون و ارسطو را به تصویر کشیده، بواسطه حرکت دست افلاطون به سمت آسمان و همچنین حرکت دست ارسطو به سمت زمین، به ترتیب بازتاب دهنده تفکرات ایده آل گرایانه و واقع گرایانه این دو فیلسوف هستند. مورخین عموماً زر زیاد میزنند، پس تفسیر درستش چیزیه که من الان بهتون میگم. طبق اون نقاشی ارسطو با الهام از حرکت دست الگری داره مافیا رو به آرامش دعوت میکنه. دست خدا که اشتباهاً منتسب به مارادوناست هم در واقع همین دسته، که بسته به بازی اگر نیاز شد در ادامه بهش میپردازم.

در مورد رای به خودم علتش واضحه. دلیلی هم نمیبینم الان توضیحی در موردش بدم. اگر پرانتز بازی در مورد اون رای من دارید بصورت اولیه بگید. اگرم نظری ندادید نظر بدید. بعد از اینکه شنیدم دلیل ام رو میگم، و نظرم رو هم راجع به نظرات پیرامون این بحث و افراد دخیل خواهم داد. برمیگردم.

پ.ن: لحظه ای که پست آغشته به عکس حضرت رو فرستادم سایت یک ساعت سرورش سوخت.

 

[Erfan]

اقا دو ساعته ميخام نقل قول اضافه كنم درج نميشه

ترسا

“عرفان، خوبی، دلبندم؟ ”

فدات عزیزم تو بهتری؟

گفتم ديگه قبل همين تيكه ك نقل كردي ، از حرف خودش وام گرفته بودم ك گفت من تيم يا بازيكني ك خوب بازي كنه و در استانه برد باشه رو نميتونم و اخلاقي نيست ك عمدا ببازونم و دخالت اونجوري نميكنم ، منم رو همين گفتم ك در هرررر صورت جمله اخر گاد درست نيست و ميتونه تيمي ب ٣ نفر اخر نرسه و قرار نيست ك كسي ك لياقت نداشت براي تعادل بازي حتما عضوي داخل ٣ نفر داشته باشه

"به نظرم کنار اومدن با نقش کارگردان می‌تونه راحت‌تر از رهبرها باشه. به این جهت که باری روی دوش ما نمی‌ذاره. نه نیازی به حدس زدن هست، نه نیازی به اینکه حتی باهاش بازی کنیم"

اين جملت رو كه خوندم يجوري نشست برام . واژه كنار اومدن ، باري روي دوش ، نياز حدس زدن و اين ها اصلا بار مثبتي نداشتن برام .

بنظر من ، شايد اشتباه ولي اين واژه ها و اين رويكرد و نقطه نظر ، بي گناهي نيست .

نميخام ب دور هاي گذشته استناد كنم ولي دور قبل تو مافيا بودي و اين جملات و كلمات رو ادامه ذهن و ناخوداگاه ترساي دور قبل ديدم نميدونم چرا!

اين كه ذهنتون درگير يه ابر نقش مثل مفيستوي پويا بود . كه تو جملت اشاره داشتي و سعي كردي مقايسه كني كارگردان و رهبرها رو!

بعد انگار باري ك دور قبل رو دوشت بود الانم هست ، دور قبل نياز ب حدس زدن پويا داشتين و دغدغه اينكه باهاش بازي كنيم يا نه گولمون ميزنه …كه داري خيالتو راحت ميكني با اين كلمات ك خب اره كارگردان عين مفيستو نيست و اين زحمتا رو نداريم اين دور

تئوري جالبيه نميگم مطلق درسته ولي من با خوندنش ذهنم اين سمتي رفت.


"خودش تو پست اولش گفت نادیده گرفتنش تقریبا غیر ممکنه. چون به نظرم حرف درستی بود اتفاقا تصمیم گرفتم بیشتر گاردم رو بالا بیارم و نذارم حرف‌هاش خیلی تحت تاثیرم قرار بده. تا اینکه اومدم صفحه‌ی دوم تاپیک و بعد، پنجاه دقیقه‌ی بعدیش رو مشغول پیدا کردن اون یک جمله‌ای که یک نفر تو پست اولش گفته و خراب کرده بودم. بله. نادیده گرفتن حرف‌هاش غیر ممکنه خصوصا که هیچ عبایی از آزار دادن بقیه نداره."

اين قسمت قرمز هم مزيد بر علت شد ، البته بخش قرمز اول به خودي خود نميتونه دال بر ناخوداگاه گناهكاري باشه چون ممكنه بيگناه و هركسي هم قلقلك داده بشه ذهنش و دنبال اون نفر بگرده ولي اين كلمه "آزار" كه بهش اشاره كردي درسته مستقيما ب خودت نميگفتي ولي اين كامبينيشن رو ك كنار هم ميزارم ميبينم ك انگار تو هم ازار ديدي از اون پست امير و داري چك ميكني كه ببيني هم گروهي احتماليت سوتي داده و امير با اون هست يا نه؟

بازم میگم یه تئوري ذهنیه که من اینجوری برداشت كردم از ناخوداگاهت ، ميخام خودت و بقيه هم نظري اگه دارن بگن در موردش . تنها چيزي كه مطمعنم و مشخصه Obsession خاصت نسبت ب كارگردان كاملا بيرون زده از پستات ، حالا نميدونم چه برداشتي كنم ازش

اين قسمت بمونه ، وسط كار نوشتم ترسيدم يادم بره و نتونم بگم چون مهم بود .

در مورد يه مورد ديگم ميخام بنويسم فعلا كار دارم ميگم اونم . فعلا

 

[Lotus]

پویا

پاراگراف اول: من در برابر هیچ کسی، هیچ گاردی ندارم و دوست هم دارم کسی هیچ گاردی نداشته باشه برام. ولی درک می‌کنم چی می‌گی. اتفاقا بسیار ناراحت می‌شم ولی کاری نمی‌تونم بکنم.
و البته، هر حرفی باشه رک مطرح می‌کنم، پیشنهادم به بقیه هم همینه.
سوال: من در ذهن تو یا بی‌گناه هستم یا گناه‌کار. غیر این نیس دیگه. اون جمله که برجسته کردم یعنی چی؟ منظورم اینه به فرض من برات گناه‌کار باشم و پست اولم ُ دوست نداشتی (خلاف حرفت)، چه دلیلی داره در اون حالت هم که رویکرد غیرمنطقی داشته باشی؟

پاراگراف دوم: نه. درست نمی‌گی در مورد بنده. ممکنه در مورد خودت یا تعدادی از بقیه دوستان درست باشه فقط.
من هرجایی لازم باشه، هر اظهارنظری که مفید بدونم انجام می‌دم و هر حمایت یا حمله‌ای که بخوام هم انجام می‌دم. بعضیاش منتظر حرف خود هم می‌شم؛ بعضیاش نمی‌شم. اصلا اینجوری نیست که همیشه منتظر فردی که ازش سوال شده، بشم. ولی یه رویکرد اینه که همیشه منتظر بشه. احترام قائلم، ولی رویکرد من نیست.
سوال: چه اطلاعاتی می‌تونست بده؟ خود فرد نباید جوابی که من دادم بده. نه اینکه اگه بگه گناهکاره یا نگه بیگناهه ها. نه. به درد نمی‌خوره اون جواب از زبان خود فرد. چون من از طرف خودم حرف زدم و دید خودمُ گفتم. اون نمی‌تونه دید منُ بگه. چون چنین چیزی را نمی‌دانسته

پارگراف اول: جمله‌ی "در تو ذهن گناهکار یا بیگناهم" اشتباهه. شاید در یک نقطه‌ای در بازی من احتمال بالایی برای گناهکاری یا بیگناهیت قائل بشم، اما تا قبل از اون تو در ذهن من چیزی بیشتر از یک علامت سوال نیستی. و حالا منظور از رویکرد غیر منطقی چیه؟ همون گاردی که گفتم. وقتی این علامت سوال اسم پویا کنارش بشینه، ذهن من میل پیدا می‌‌کنه به اعتماد نکردن بهش. در نتیجه دخیل دادن نگرانیم بابت پویا بودنت، واکنشم رو نسبت به حرف‌هات می‌تونه از منطق خالص خارج کنه. چطور؟ تو یه حرفی می‌زنی، مثلا میگی فلان کار رو در این فاز خوب است که انجام بدیم. من مثلا هفتاد درصد باهات موافقم که این کار، کار درستیه. ولی اگر پویا بودنت رو دخالت بدم با این توضیح که "این آدم بازیش خیلی خوبه و همیشه احتمال اینکه داره گولم می‌زنه و نقشه‌های دیگه‌ای داره که من نمی‌دونم وجود داره و..." رو دخالت بدم، میزان همراهیم باهات از هفتاد درصد به چهل درصد می‌تونه کاهش پیدا کنه. من به خودم بابت این نگرانی حق میدم، اما می‌خوام تا حد ممکن فقط از روی متن بازی باهات بازی کنم و اجازه‌ی دخالت به این پیش زمینه‌ی ذهنی ندم.

پاراگراف دوم: شما قطعا می‌تونی هرجا هرچی دوست داشتی بگی و به هر مسئله‌ای به هر شیوه‌ای که دوست داری ورود و خروج کنی، من هم می‌تونم به هر کدوم که به نظرم مشکل داره ایراد بگیرم. چند مدل ایراد گیری هم داریم البته، وقتی ابهام وجود داره و وقتی نداره. الان هنوز ابهام برام وجود داره که ازت پرسیدم ولی با جوابت رفعش نکردی. ازت می‌خوام توضیح بدی که چه پوینت مثبتی در حمایت از دو فرد، در فاز صفر، در بحثی که تازه شروع به شکل گیری کرده، وجود داشته که انجامش دادی. این رو شما به من بگو، بعد من هم به سوالت جواب میدم که چه اطلاعاتی ممکن بوده به دست بیاد.

 

[FM]

فری

برداشتم از چیزی که نوشتی اینه که پویا اشتباه کرده یا گناه‌کاره. اگه این نیست، درستشُ مطرح کن. اگه اینه هم بگو تا برات بشکافم عزیزم.

برداشتت اشتباه است و مقصر هم منم، چون ننوشتم "به نظر من". من هیچ کجای بازی فکر نکردم پویا تصمیم اشتباهی گرفته، اگر چنین فکری میکردم سوال اول رو نمیپرسیدم، و میومدم میگفتم اشتباه داری میکنی که پست اولو تو میدی، بعدش هم توضیح میدادم چرا اشتباه کردی. من توی سوال اول کامل توضیح ندادم چون هم به نظر خودم واضح بود تا حدودی منظورم چیه، و هم اینکه گفتم ببینم برداشتت از این سوال چیه و باهات مکالمه آغاز کنم. وقتی اومدی گفتی "دوست داشتم" من هنوز مطمئن نبودم که آیا تو فهمیدی منظور من رو اصلا؟ و آیا مایل به گفتگو نیستی در این باره یا هستی؟ خوب الان با اون جمله بعدیم که باعث برداشت اشتباهت شد، فهمیدم که مایل به گفتگو هستی، ولی هنوز جوابی ندادی که چرا؟ میخوام ذهنیتت رو بدونم در این باره: مثال: ذهنیت من این نیست که بخوام از طریق پست بالانس مچ کسی و بگیرم. مثال دیگه: من اینطور فکر نمیکنم که گناهکارا اینجوری محافظه کار میشوند.

ذهنیت من کاملا شفاف و واضح شد برات؟

 

[Lotus]

عرفان

گفتم ديگه قبل همين تيكه ك نقل كردي ، از حرف خودش وام گرفته بودم ك گفت من تيم يا بازيكني ك خوب بازي كنه و در استانه برد باشه رو نميتونم و اخلاقي نيست ك عمدا ببازونم و دخالت اونجوري نميكنم ، منم رو همين گفتم ك در هرررر صورت جمله اخر گاد درست نيست و ميتونه تيمي ب ٣ نفر اخر نرسه و قرار نيست ك كسي ك لياقت نداشت براي تعادل بازي حتما عضوي داخل ٣ نفر داشته باشه

امیر گفته: من دوست دارم کسی که لایق بردنه ببره.
قوانین گفته: کارگردان در صورتی می‌بره که همه‌ی تیم‌ها به سه نفر آخر برسن.
برای تو اولی ارجح هست به دومی که میگی با آرش مخالفی؟ یعنی تو معتقدی امیر حاضره ببازه ولی کسی که خیلی خوب بازی کرده ببره؟ امیر خودش تو بازیه، داره تلاشش هم می‌کنه که خوب بازی کنه. پس چرا بیخیال برد خودش بشه؟

اين جملت رو كه خوندم يجوري نشست برام . واژه كنار اومدن ، باري روي دوش ، نياز حدس زدن و اين ها اصلا بار مثبتي نداشتن برام .

بنظر من ، شايد اشتباه ولي اين واژه ها و اين رويكرد و نقطه نظر ، بي گناهي نيست .

خب، توضیح هم میدی که چرا و چطور؟ دقیقا کجای "نیاز به حدس زدن" بار مثبتی اصلا برات نداشت؟ الان اگر متوجه‌ی سوالم نشدی یکم برات شفاف‌تر می‌کنم. تاکید من هم روی کلماتیه که به کار بردی. اصلا برام مثبتی نداشت. بیگناهانه نیستن. اگه فقط یک تئوریه، چرا داری با همچین تاکیدی خود تئوری رو شروع می‌کنی؟

نميخام ب دور هاي گذشته استناد كنم ولي دور قبل تو مافيا بودي و اين جملات و كلمات رو ادامه ذهن و ناخوداگاه ترساي دور قبل ديدم نميدونم چرا!

اين كه ذهنتون درگير يه ابر نقش مثل مفيستوي پويا بود . كه تو جملت اشاره داشتي و سعي كردي مقايسه كني كارگردان و رهبرها رو!

بعد انگار باري ك دور قبل رو دوشت بود الانم هست ، دور قبل نياز ب حدس زدن پويا داشتين و دغدغه اينكه باهاش بازي كنيم يا نه گولمون ميزنه …كه داري خيالتو راحت ميكني با اين كلمات ك خب اره كارگردان عين مفيستو نيست و اين زحمتا رو نداريم اين دور

تو الان کاملا به دور گذشته استناد کردی پس جمله‌ی اولت بی‌معنی می‌شه.‌ ضمن اینکه حرفت در مورد قبلی هم باز احتمالات و تئوری‌های خودت هست و سند نیست. پس حتی فعل استناد کردن اشتباهه و داری بر اساس یک سری حدسیات خودت از دور پیش، یک‌ حدس دیگه‌ای واسه این دور مطرح می‌کنی. این تا اینجا.
اما در مورد دور گذشته. تا جایی که من یادم میاد در فاز دوم بازی من حذف شده بودم و دو عضو دیگه‌ی گروهمون هر دو از متهم‌های اصلی بازی بودن. تنها هم و غم ما هم این بود که یه فاز بیشتر دووم بیارن. حدس مفیستوفلس نه باری روی دوشمون بود، نه دغدغه بود و نه اصلا برامون علامت سوال بود چون ما فرض رو کامل بر اینکه پویا مفیستوفلسه گذاشته بودیم و فقط بعد از اعدام محمدحسین و حذف تیممون به خاطر رای پویا شک کردیم که شاید هم هلن باشه.
به نظر تو عرفان، تیم ما بیشتر از بیگناهانی که احتمال بردشون کاملا روی میز بود دغدغه‌ی تشخیص رهبرها رو داشت؟ مهم‌تر، ما علم داشتیم و فقط کافی بود خوب بازی کنیم، ولی بی‌گناهان جدا از بازی خودشون باید سعی می‌کردن گناهکاران رو هم تشخیص بدن، به نظرت واسه ما مهم‌تر بود که پویا که در مورد هرچیز داره نظر میده هلنه یا برای بیگناهان؟ کی بیشتر نگرانگول خوردن از پویا رو داشت؟ بازی پویا رو کدوم گروه بیشتر تاثیر می‌ذاشت؟
پس عرفان، می‌تونی دقیقا بگی تو چرا فکر می‌کنی گناهکاران دور قبل بیشتر نگران رهبرها بودن تا بیگناهان، که بعد داری بر اساس همین فکر یک تئوری جدید مطرح می‌کنی؟

تئوري جالبيه نميگم مطلق درسته ولي من با خوندنش ذهنم اين سمتي رفت.

این "نمیگم مطلق درسته" هم واقعا فان بود.

اين قسمت قرمز هم مزيد بر علت شد ، البته بخش قرمز اول به خودي خود نميتونه دال بر ناخوداگاه گناهكاري باشه چون ممكنه بيگناه و هركسي هم قلقلك داده بشه ذهنش و دنبال اون نفر بگرده ولي اين كلمه "آزار" كه بهش اشاره كردي درسته مستقيما ب خودت نميگفتي ولي اين كامبينيشن رو ك كنار هم ميزارم ميبينم ك انگار تو هم ازار ديدي از اون پست امير و داري چك ميكني كه ببيني هم گروهي احتماليت سوتي داده و امير با اون هست يا نه؟

کلمه‌ی آزار برای این استفاده شد چون من بعد از جستجو برای پیدا کردن اون فرد و سوتیش به این فکر کردم که شاید اصلا جمله به اون بدی نبوده و امیر داره هم بیگناهان رو اذیت می‌کنه که برن پیداش کنن، هم مافیا رو اذیت می‌‌کنه. اینم احتناله دیگه، وجود داره.
جمله‌ای که بولد کردم: من برای پیدا کردن پستِ شروع هم گروهیم چرا باید پنجاه دقیقه وقت صرف کنم؟

بازم میگم یه تئوري ذهنیه که من اینجوری برداشت كردم از ناخوداگاهت ، ميخام خودت و بقيه هم نظري اگه دارن بگن در موردش . تنها چيزي كه مطمعنم و مشخصه Obsession خاصت نسبت ب كارگردان كاملا بيرون زده از پستات ، حالا نميدونم چه برداشتي كنم ازش

وسواس خیر، توجه بله. توجه خاصی به این نقش داشتم و دارم به خاطر کسی که نقش رو ایفا می‌کنه. چند دوری امیر تو بازی نبوده و از این بابت که الان هست و فرصت بازی باهاش دارم خیلی خوشحالم.

 

[Pouya]

پویا




پارگراف اول: جمله‌ی "در تو ذهن گناهکار یا بیگناهم" اشتباهه. شاید در یک نقطه‌ای در بازی من احتمال بالایی برای گناهکاری یا بیگناهیت قائل بشم، اما تا قبل از اون تو در ذهن من چیزی بیشتر از یک علامت سوال نیستی. و حالا منظور از رویکرد غیر منطقی چیه؟ همون گاردی که گفتم. وقتی این علامت سوال اسم پویا کنارش بشینه، ذهن من میل پیدا می‌‌کنه به اعتماد نکردن بهش. در نتیجه دخیل دادن نگرانیم بابت پویا بودنت، واکنشم رو نسبت به حرف‌هات می‌تونه از منطق خالص خارج کنه. چطور؟ تو یه حرفی می‌زنی، مثلا میگی فلان کار رو در این فاز خوب است که انجام بدیم. من مثلا هفتاد درصد باهات موافقم که این کار، کار درستیه. ولی اگر پویا بودنت رو دخالت بدم با این توضیح که "این آدم بازیش خیلی خوبه و همیشه احتمال اینکه داره گولم می‌زنه و نقشه‌های دیگه‌ای داره که من نمی‌دونم وجود داره و..." رو دخالت بدم، میزان همراهیم باهات از هفتاد درصد به چهل درصد می‌تونه کاهش پیدا کنه. من به خودم بابت این نگرانی حق میدم، اما می‌خوام تا حد ممکن فقط از روی متن بازی باهات بازی کنم و اجازه‌ی دخالت به این پیش زمینه‌ی ذهنی ندم.

پاراگراف دوم: شما قطعا می‌تونی هرجا هرچی دوست داشتی بگی و به هر مسئله‌ای به هر شیوه‌ای که دوست داری ورود و خروج کنی، من هم می‌تونم به هر کدوم که به نظرم مشکل داره ایراد بگیرم. چند مدل ایراد گیری هم داریم البته، وقتی ابهام وجود داره و وقتی نداره. الان هنوز ابهام برام وجود داره که ازت پرسیدم ولی با جوابت رفعش نکردی. ازت می‌خوام توضیح بدی که چه پوینت مثبتی در حمایت از دو فرد، در فاز صفر، در بحثی که تازه شروع به شکل گیری کرده، وجود داشته که انجامش دادی. این رو شما به من بگو، بعد من هم به سوالت جواب میدم که چه اطلاعاتی ممکن بوده به دست بیاد.

اول: اونی که نوشته بودی، این معنی که توضیح دادی رو نمی‌ده. ولی توضیحت خوب بود. پذیرفتم.

دوم: من برای این‌که درسته، انجامش دادم. تفاوت دیدگاه داریم.
حالا چرا به‌نظرم درسته. چون جو الکی ایجاد نشه.
من هرجا ببینم جو ممکنه ایجاد بشه، ممکنه ورود کنم.

برداشتت اشتباه است و مقصر هم منم، چون ننوشتم "به نظر من". من هیچ کجای بازی فکر نکردم پویا تصمیم اشتباهی گرفته، اگر چنین فکری میکردم سوال اول رو نمیپرسیدم، و میومدم میگفتم اشتباه داری میکنی که پست اولو تو میدی، بعدش هم توضیح میدادم چرا اشتباه کردی. من توی سوال اول کامل توضیح ندادم چون هم به نظر خودم واضح بود تا حدودی منظورم چیه، و هم اینکه گفتم ببینم برداشتت از این سوال چیه و باهات مکالمه آغاز کنم. وقتی اومدی گفتی "دوست داشتم" من هنوز مطمئن نبودم که آیا تو فهمیدی منظور من رو اصلا؟ و آیا مایل به گفتگو نیستی در این باره یا هستی؟ خوب الان با اون جمله بعدیم که باعث برداشت اشتباهت شد، فهمیدم که مایل به گفتگو هستی، ولی هنوز جوابی ندادی که چرا؟ میخوام ذهنیتت رو بدونم در این باره: مثال: ذهنیت من این نیست که بخوام از طریق پست بالانس مچ کسی و بگیرم. مثال دیگه: من اینطور فکر نمیکنم که گناهکارا اینجوری محافظه کار میشوند.

ذهنیت من کاملا شفاف و واضح شد برات؟

شفاف شد. مکالمه رو در سوال‌ها ادامه می‌دم.

اولی ترسا بود و دومی فری.

 

[AKP]

امین کی پی شما هم ایضا .

به پست بالای پستت لایک دادی دیگه چی بگم؟ میزارم روی اینکه اول پست فرستادی بعد پستا رو خوندی قاعدتا.


دو نفر از من سوال زیر رو پرسیدن:

چرا مفتش امکان نداره نباشه

چرا به نظرت مفتش قطعا تو بازی هست؟

جوابش خیلی مشخصه مراجعه میکنیم به بند 7 اساسنامه بازی ارسال شده توسط گاد:

ادعای نقش یا هر گونه اطلاق نقش در این دور آزاده و جریمه‌ای از سمت گاد وجود نداره. در مقابل مافیا مفتش داره که می‌تونه با حدس نقش، افراد رو بکشه.

چی بگم دیگه؟ حتی نمیگه میتونید نزدیک نقش بشید، میگه ادعای نقش آزاده . اگه مفتش نیست که پا شیم یکی یکی نقشامونو بگیم سریع تمومش کنیم

و وکیل و شارلاتان میتونن نباشن؟

اولا که احتمالا منظورت هکر و شارلاتان بوده
توضیح دادم که 9 تا نقش شهروندی تعریف شده و اگر فرض کنیم هر دو فرعی در بازی هستند، 8 تا بیگناه داریم. یعنی یکی از نقشای تعریف شده تیم بیگناه توی بازی نیست. در مقابلش هم احتمالا یکی دوتا از نقشای مافیا توی بازی نباشن. وجود مفتش که جز اساسنامه بازیه، اسلحه مافیا دست آدمکش هست و اگه نباشه مافیا با لوله خودکار باید شب شلیک کنه، مافیای بدون پدرخوانده هم که دیده نشده تاحالا، وکیل هم خیلی کار داره، پس باید بین اون دوتای دیگه باشه.

 

[Pouya]

فری
جوابت در همون پستم نهفته بود و انتظار داشتم بی‌گناها بهش برسن در ذهن خودشون.

من پیشنهادی به بی‌گناها دادم که از ابتدای بازی اجراش کنن. هرچی دیرتر می‌دادم بدتر بود از نظر خودم.

تو سوال‌ها بیشتر ادامه خواهیم داد.

 

[Amir]

نور چشمانم، چرا وقتی من زنده ام و می تونم بی نهایت پست بدم، وقتی ابهامی در مورد جمله ام ایجاد میشه از خودم سوال نمی کنید ؟

اینکه من گفتم که میرم به سمتی که اونی که خوب بازی می کنه ببره، هیچ منافاتی با برد خودم ندارم. می تونم اونی که داره خوب بازی می کنه رو تلاش کنم توی سه تا باشه، به همین سادگی

​

آهان، یه چیز مهم هم می خوام بگم، ممکنه یکمم حرصتون بگیره، منتها چون الان سر کارم، وقت ندارم بگم. یادم بندازین شب اومدم بگم یه ایده باحال به ذهنم رسیده برای حفظ تعادل

 

[FM]

چی بگم دیگه؟ حتی نمیگه میتونید نزدیک نقش بشید، میگه ادعای نقش آزاده . اگه مفتش نیست که پا شیم یکی یکی نقشامونو بگیم سریع تمومش کنیم

یعنی به نظرت گاد به این فکر نکرده که خوب دارم یک نقش و لو میدم بهشون؟ خیلی واضحه که به خدا

مهسا:

پرسیده بودی تبصره آدمکش چیه؟ همون که یک نفر و انتخاب میکنه و اگر بمیره یا اعدام شه اونم باهاش میره.

پویا:

اوکی. منم میرم یک بار دیگه پستتو میخونم ببینم متوجهش میشم یا نه.

 

[RezaZ]

هادی
ببین دو تا نکته وجود داره.
یک این‌که این صرفاً یک تست هست برای این‌که گاد ببینه سیستم فروم درست کار می‌کنه یا نه؛ اگر فقط می‌خوای واکنش بگیری کاریت ندارم ولی اگر ببینم داری با همچین استدلال خیاری جوسازی می‌کنی، مقابله به مثل می‌کنم.
و دو این‌که متأسفانه بنده از اون الهامات فرازمینی و یافته‌های شهودیِ همیشگیِ شما بی‌بهره هستم و نمی‌تونم تاپیک بازی رو باز کنم، زل بزنم به لیست شرکت‌کننده‌ها و ناغافل یه چراغ بالا سرم روشن بشه و بهم وحی بشه که کی گناه‌کاره.

پویا
سؤال هادی رو تکرار کردی. مورد اولی که بالا نوشتم در جواب شما هم هست.

من باورم نمی‌شه! گاد گفته رأی بدید ببینیم درست کار می‌کنه یا نه؛ بعد بر اساس اون نشستید مثبت و منفی درمیارید؟

مهسا

چه نقشهایی رو برای مافیا در نظر داری که حس میکنی قوی‌تره؟

پدرخوانده، آدم‌کش، مفتش و وکیل.

بله می‌بینم که مهسا هم صحبت هادی رو تکرار کرده. فاتحه بازی‌ای که این‌طوری شروع بشه رو باید خوند از الآن.



عرفان ایراد جالبی وارد کرد به ترسا. ترسا از نظرم خوب شروع کرده بود و از پست‌هاش خوشم اومده بود، به‌خصوص سؤال و جوابش با پویا؛ اما این تیکه کار رو خراب کرد:

اما در مورد دور گذشته. تا جایی که من یادم میاد در فاز دوم بازی من حذف شده بودم و دو عضو دیگه‌ی گروهمون هر دو از متهم‌های اصلی بازی بودن. تنها هم و غم ما هم این بود که یه فاز بیشتر دووم بیارن. حدس مفیستوفلس نه باری روی دوشمون بود، نه دغدغه بود و نه اصلا برامون علامت سوال بود چون ما فرض رو کامل بر اینکه پویا مفیستوفلسه گذاشته بودیم و فقط بعد از اعدام محمدحسین و حذف تیممون به خاطر رای پویا شک کردیم که شاید هم هلن باشه.

ترسا
این نکته‌ای هست که پویا دور قبل هم گفت. به گناه‌کارها گفت اگه کسی اومد بهتون گفت گناه‌کارید نگید چرا من؟! من حس می‌کنم ترسا این‌جا یکم ترسید و سریع رفت سراغ تئوری‌ای که عرفان داده و سعی کرد با دلایل خوب و منطقی از بین ببره شک موجود رو. این‌که فرضِ عرفان رو پذیرفت و نشست تحلیل کرد که نمی‌تونه این باشه خوشم نیومد.

 

[Yasin]

با سلام

پست اول خودم رو در بازی بدم ، بعد برم پست‌ها رو قشنگ بخونم ببینم چه خبره ... البته پست تحلیل بالانس دوست خوبم پویا رو خوندم و در این مورد فکر نکنم نیازی باشه چیزی بگم ، کلا هم در مورد بالانس من تو ادوار گذشته صحبت زیاد نکردم ...

ماشالا عین بنز هم ملت پست دادن

بعد حدود یک سال قسمت شد دوباره بازی کنم، در این مورد که چیشد اومدم و اینا بعد از بازی ایشالا تو تحلیلم میگم

تو یه ماه اخیر چند دست حضوری بازی کردم که چند تا از دوستان در جریان هستن میخوام عین بازی حضوری به دو نفر تارگت بزنم فعلا

این دو نفر یکیشون ال امین و دیگری دوست خوب آرژانتینیم امین کپل هستش بین این دو نفر حداقل یک مافیا بینشون هست یکی دو نفر دیگه هم تو لیستم هستن که پست‌هاشون رو باید ببینم بعد در موردشون به جمع‌بندی برسم.

این دور شهروندا با اقتدار بازی رو می‌برن حالا هر چقدر نقش‌های مافیا میخواد قوی باشه، مافیاهای عزیز هر چی در توان دارید بزارید که دور جالبی باشه و بازی یه طرفه نشه

رای هم انگار باید آزمایشی بدیم که یه تست کنم اینو هم

رای به اعدام: امین کی‌پی

 

[FM]

آقای کارگردان:

چرا دیس دادی عشقم؟ پستم در جهت تعادل نبود؟

 

[Amir]

آقای کارگردان:

چرا دیس دادی عشقم؟ پستم در جهت تعادل نبود؟

واقعا دوست داری بدونی ؟ به نفعت نیستا

 

[AKP]

یعنی به نظرت گاد به این فکر نکرده که خوب دارم یک نقش و لو میدم بهشون؟ خیلی واضحه که به خدا

[استیکر What از پکیج ببعی]

 

[Pouya]

هادی
ببین دو تا نکته وجود داره.
یک این‌که این صرفاً یک تست هست برای این‌که گاد ببینه سیستم فروم درست کار می‌کنه یا نه؛ اگر فقط می‌خوای واکنش بگیری کاریت ندارم ولی اگر ببینم داری با همچین استدلال خیاری جوسازی می‌کنی، مقابله به مثل می‌کنم.
و دو این‌که متأسفانه بنده از اون الهامات فرازمینی و یافته‌های شهودیِ همیشگیِ شما بی‌بهره هستم و نمی‌تونم تاپیک بازی رو باز کنم، زل بزنم به لیست شرکت‌کننده‌ها و ناغافل یه چراغ بالا سرم روشن بشه و بهم وحی بشه که کی گناه‌کاره.

پویا
سؤال هادی رو تکرار کردی. مورد اولی که بالا نوشتم در جواب شما هم هست.

من باورم نمی‌شه! گاد گفته رأی بدید ببینیم درست کار می‌کنه یا نه؛ بعد بر اساس اون نشستید مثبت و منفی درمیارید؟

مهسا

پدرخوانده، آدم‌کش، مفتش و وکیل.

بله می‌بینم که مهسا هم صحبت هادی رو تکرار کرده. فاتحه بازی‌ای که این‌طوری شروع بشه رو باید خوند از الآن.



عرفان ایراد جالبی وارد کرد به ترسا. ترسا از نظرم خوب شروع کرده بود و از پست‌هاش خوشم اومده بود، به‌خصوص سؤال و جوابش با پویا؛ اما این تیکه کار رو خراب کرد:

ترسا
این نکته‌ای هست که پویا دور قبل هم گفت. به گناه‌کارها گفت اگه کسی اومد بهتون گفت گناه‌کارید نگید چرا من؟! من حس می‌کنم ترسا این‌جا یکم ترسید و سریع رفت سراغ تئوری‌ای که عرفان داده و سعی کرد با دلایل خوب و منطقی از بین ببره شک موجود رو. این‌که فرضِ عرفان رو پذیرفت و نشست تحلیل کرد که نمی‌تونه این باشه خوشم نیومد.

چون بیرونم کامل نقل قول می‌کنم.

ببین اون کار از دید من اشتباهه و بی‌گناهانه نیست. منتهی چیزی نیس که ذهنم خیلی مشغولش بشه.
جواب هم هرچی می‌دادید، نظر من در اون کار تغییر نمی‌کنه. مهم برام لحن جواب بود فقط. خوب بود لحن تو و محمدحسین.

یاسین هم ورودش محکم بود. فعلا اتهامی ندارم بهش.

 

[FM]

[استیکر What از پکیج ببعی]

سوال این بود که چرا حضور مفتش رو قطعی گرفتی، و در جوااب گاد رو نقل قول کردی و نتیجه گرفتی گفته: ادعا آزاده جریمه نمیکنم چون مفتش هست، پس هست؟ من میگم طبیعیه گاد همچین چیزی بنویسه دلیل نمیشه به حرف گاد استناد کرد و حضورش رو قطعی بگیریم. فقط باید احتیاط کرد، حالا یا واقعا گذاشته یا نه.

آلفرد:

بگو مشکلی نیست.

 

[Lotus]

پویا

ممنونم که جواب دادی. اگه دلیلت جو الکی بوده زیاد باهات موافق نیستم. یک عملی انجام شد، اون افراد مورد سوال قرار گرفتن، و باز دو نفر دیگه اون عمل رو انجام دادن. طبیعتا اون دو نفر می‌دونستن این حرکتشون مورد بحث قرار می‌گیره وقتی درست بلافاصله بعد از پست هادی انجام شده. و باز این کار رو انجام دادن دیگه نه؟ پس خودشون آماده‌ بودن برای واکنش‌های مختلف، ولی تو خواستی جلوی واکنش‌های مختلف رو بگیری. من از جلوگیری برای جو الکی این طور برداشت می‌کنم، اگه برداشتم اشتباهه بگو.

سوال پرسیدی که چه اطلاعاتی ممکنه بده. من به مورد خاصی فکر نکرده بودم. صرفا این شکلی نگاه کن که اون‌ها ممکن بود بیان جواب x رو بدن، ولی با کامنت‌هایی که بقیه زودتر دادن، اون‌ها حواب x رو به جواب m تغییر میدن. شاید اون جواب اولیه اصلا جواب خوبی بوده باشه، یا شاید می‌شده ازش برداشت‌هایی کرد. ولی حالا اون واکنش خام رو دیگه نمی‌تونیم ازشون داشته باشیم. منظور از اطلاعات اینه.


امین کی‌پی

احتمال حضور اسم مفتش کافیه خب برای اینکه کسی ادعای نقش نکنه. شما اگه بیگناه باشی الان حاضری بیای نقشت رو بگی رو احتمال اینکه شاید مفتش تو نبازی نباشه؟ چنین ریسکی می‌کنی؟ طبیعتا نه. همه همین طورن. خود اسمش از ادعای نقش جلوگیری می‌‌کنه حداقل تا چند فاز. این نمی‌تونه قطعیتی برای بودن نقشش تو بازی باشه.


رضا

عرفان ایراد جالبی وارد کرد به ترسا. ترسا از نظرم خوب شروع کرده بود و از پست‌هاش خوشم اومده بود، به‌خصوص سؤال و جوابش با پویا؛ اما این تیکه کار رو خراب کرد:

این نکته‌ای هست که پویا دور قبل هم گفت. به گناه‌کارها گفت اگه کسی اومد بهتون گفت گناه‌کارید نگید چرا من؟! من حس می‌کنم ترسا این‌جا یکم ترسید و سریع رفت سراغ تئوری‌ای که عرفان داده و سعی کرد با دلایل خوب و منطقی از بین ببره شک موجود رو. این‌که فرضِ عرفان رو پذیرفت

تو داری می‌گی چرا ترسا با دلایل خوب و منطقی تئوری عرفان رو رد کرد؟ نمی‌دونم چطور جواب این سوال رو بدم رضا جان. ربط دادن ترس و فلان به هر عملی داره یکم بی‌مزه می‌شه. اصلا من ترسیدم. رو حرف دور پیش پویا داری استناد می‌کنی، همون پویا گفته بود ترسا وقتی می‌ترسه و خودش رو می‌بازه بی‌گناهه. رو اونم استناد کن.
ایراد جالبی نبود. اما اینکه چرا من به عرفان کامل توضیح دادم مخصوصا همون بند رو که اشاره کردی یک دلیلش این بود که عرفان دور پیش زود حذف شد و حدس زدم که برداشت اشتباهی از روند بازی دور پیش داشته و الان داره رو اون برداشت اشتباه بازی می‌کنه. وگرنه که اصلا حرفش در مورد دور پیش هم درست باشه ربطی به اینکه من الان گناهکار هستم یا نه نداره کلا. می‌تونستم هم با همین تک جمله جوابش رو بدم ولی کار درستی ندیدم. من جواب هرکسی رو کامل میدم؛ همون طور که الان دارم جواب خودت رو میدم. یکی اومده شکی بهم وارد کرده، من بر اساس همین یدونه شک چه مسخره باشه چه نباشه برای گناهکاریش نتیجه‌گیری نمی‌کنم. جوابش رو کامل میدم که بدونه اصلا از اساس و پایه تئوریش رد می‌شه. اگر دیدم در ادامه داره به قول خودت با استدلال خیاری جوسازی می‌کنه؛ اون موقع می‌تونم واسه گناهکاریش به نتیجه برسم و دیگه زیاد برای فهموندن چیزی که عمدا نمی‌خواد بفهمه به خودم زحمت ندم.

و حالا یک ابهامی که از همین حرف‌هات برام پیش اومد. تو میگی من دلایل "خوب و منطقی" برای تئوری عرفان آورده بودم. ولی همزمان به نظرت تئوری عرفان چیز جالبی بوده. خب اگه از نظرت جواب من به عرفان خوب و منطقی بود، دیگه کجای تئوریش برات جالبه؟

حالا چرا این مهمه؟ چون تو ورودت به این موضوع و بند صحبتت رو با این جمله شروع کردی که ایراد عرفان به ترسا جالب نبود. در قدم اول اون ایراد نبود. خود عرفان تاکید داشت که تئوری بود. ایراد فکت باید باشه. مهم‌تر، وقتی جمله‌ای رو اول میاری و با اون شروع می‌کنی، بخوای نخوای بولدش کردی. حالا با این توضیحات لطفا سوال بالام رو جواب بده.

____________

این پست آخر این فاز من بود. یک‌سری کار دیگه دارم و احتمالا دیگه تا شب به بازی نرسم. واسه نظرسنجی هم اسم هادی رو انتخاب می‌کنم. شب پنج‌شنبه‌ی خوبی رو براتون آرزومندم.

رای به اعدام: هادی

 

[RezaZ]

ترسا

و حالا یک ابهامی که از همین حرف‌هات برام پیش اومد. تو میگی من دلایل "خوب و منطقی" برای تئوری عرفان آورده بودم. ولی همزمان به نظرت تئوری عرفان چیز جالبی بوده. خب اگه از نظرت جواب من به عرفان خوب و منطقی بود، دیگه کجای تئوریش برات جالبه؟

حالا چرا این مهمه؟ چون تو ورودت به این موضوع و بند صحبتت رو با این جمله شروع کردی که ایراد عرفان به ترسا جالب نبود. در قدم اول اون ایراد نبود. خود عرفان تاکید داشت که تئوری بود. ایراد فکت باید باشه. مهم‌تر، وقتی جمله‌ای رو اول میاری و با اون شروع می‌کنی، بخوای نخوای بولدش کردی. حالا با این توضیحات لطفا سوال بالام رو جواب بده.

ببین اصلاً ما می‌گیم تئوری. یه بازیکن می‌آد همچین تئوری مطرح می‌کنه، قطعاً هدفش قربون‌صدقه‌ی تو رفتن نیست. مثلاً من خودم وقتی الآن اومدم گفتم از این قسمت از پستت حس خوبی نگرفتم، این شاید فکت نداشته باشه، ولی ایراده. ایراد بر اساس فکت داریم ایراد بر اساس حس هم داریم. پس تو این موضوع من تفاوت چندانی نمی‌بینم و به نظرم از بازی با کلمات اجتناب کن.

من گفتم ترسا خوب بازی کرده و از پست‌هاش به غیر از این قسمت خوشم اومد. این چه منافاتی داره با این‌که "تئوری" عرفان برام جالب باشه؟ آیا هر کسی که خوب بازی می‌کنه بی‌گناهه؟ گناه‌کار نمی‌تونه خوب و منطقی حرف بزنه؟ وقتی می‌گم تو خوب و منطقی جواب دادی یعنی این که به اون قسمت از حرفت که اشاره کردم اشکالِ منطقی وارد نیست و تمیزه؛ اما حسی که پشتِ این‌نوع پست‌دادن هست مد نظرمه، این که بیای خودت رو بذاری جای گناه‌کار و با دلایلی که به نفع گناه‌کار نیست، از خودت مبری کنی موضوع رو. در واقع شاید بهتر بود که می‌گفتم "تئوری" عرفان و جوابی که ترسا داد جالب بود ولی به هر حال تفاوتی در اصل موضوع پیدا نمی‌شه.

واکنشت به حرفم رو هم دوست نداشتم حقیقتش. بعد از چند خط نوشتن حس کردم که سریعاً جبهه‌ی متقابل گرفتی نسبت به من.

 

[Amir]

آلفرد:

بگو مشکلی نیست.

برو این مرغ بر دام دگر نه الان میگی بگو، میگیم، بعد بازی میای انگشت می کنی تو ایگو ما، میگی این آب ناک نمی دونم چی چی بود و ماکیائولیست بود و اینا. ولمون کن آخر عمری

اوه ترسا بدبخت شدی، رضا از بازیت خوشش اومده

آخرین باری که یادمه رضا از بازی یکی خوشش اومد دور شش بود، از بازی من و مهدی خوشش اومد، سوراخ کرد پهلومونو