برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی دور هشتم مافیا | داستان یک جلاد - بخش نخست: انتقام برادران میلر

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
داستان بازی: فاز روز هفتم

1886 - شهر بیگ‌ویسکی در وایومینگ

داستان از سری:دی ماجراهای کلنل سابق و جایزه‌بگیر کنونی، داگلاس مورتیمر (ملقب به جلاد) هست که امیدوارم در برخی از ادوار آینده هم ادامه داشته باشه (بعضا سوال میشه که این کلنل یا جلاد یا سوار داستان کی هست؟ خودمم اگه تا الان متوجه نشدید.:دی)
نقش‌های این دور:

امیر در نقش بیل هَگِت (کلانتر)
مهدی حامدی در نقش جو لَری (مزرعه‌دار و ملاک متمول)
محمد چاوش در نقش جاناتان چِزویک (کشیش)
آریا در نقش نِیتن وودز (معاون کلانتر)
متین در نقش کلاید چَندلِر (مالک هتل-رستوران مازو)
رابین در نقش هنری بامستِد (نماینده قاضی ایالتی)
و مهدی پالیزوان در نقش نِلس مک‌لئو (جایزه‌بگیر)


موخره:

کلانتر که از مرگ جک میلر خیلی خوشحال بود، صبح دوشنبه یه مراسم ترتیب داد و اعلام کرد که نفر سوم و آخر از براداران میلر کشته شده و این یعنی پایان تهدیدها و بازگشت امنیت به شهر. همچنین کلانتر با خنده و غرور خاصی گفت که این 3 برادرُ قبل اینکه به این شهر بیاد به زندان انداخته بود و اونا اومده بودن که ازش انتقام بگیرن. بعد هم از معاون‌ها و مردم تقدیر کرد که در این روزهای سخت پشتش بودن. و در پایان تاکید کرد که هیچ خطری وجود نداره دیگه و مردم می‌تونن به زندگی عادی‌شون برگردن.

از طرفی جو لری مترصد فرصت بود که نقشه‌شُ پیش ببره و علاوه بر نلس مک‌لئو، فرد ناشناسی رو به خونه‌ش دعوت کرد و چند ساعتی باهم بودن. اتفاقی که از دید کلانتر هم پنهان نموند و توسط یکی از معاون‌هاش از این مسئله اطلاع پیدا کرد.

آخر شب کلنل به سمت خونه کلانتر حرکت کرد تا ازش خداحافظی کنه. کلنل گفت که نشانی از گمشده‌ش در اینجا پیدا نکرده و باید به یکی از شهرهای اطراف سر بزنه. همچین از کلانتر پرسید که داستانی که صبح تعریف کردی چی بوده و برادران میلرُ مگه می‌شناختی؟ که کلانتر جواب داد وقتی از اون شهر برگشتی، همه چیُ بهت می‌گم. فعلا باید کلیف و چندلر حرف بزنم تا مطمئن بشم. کلنل هم از کلانتر پرسید که کمکی نیاز نداره که کلانتر گفت نه و ازش بابت این مدت تشکر کرد و قرار شد نماینده قاضی ایالتی که اومد، جایزه افعیُ ازش بگیره و براش نگه داره تا کلنل برگرده. اونا داشتن از هم خداحافظی می‌کردن که سواری که یکی از پیشکاران جو لری بود به تاخت به سمتشون اومد:

کلانتر: چه خبره؟ چی شده؟
سوار: آتیش! آتیش!! مزرعه آتیش گرفته!
کلانتر: ای بابا. یه شب آرامش نداریم اینجا. برو به جو بگو میام کمکش الآن. سر راه به معاونا هم بگو بیان. تو دفترن دو سه نفرشون.

سوار هم بلافاصله رفت.

کلنل: کار تو بوده این؟
کلانتر: کاش کار من بود.:))
کلنل: نمونم؟ مطمئنی کمک نیاز نداری؟
کلانتر: نه. برو. کمک خودش اومد.:دی

پایان بخش اول.

باز هم تاکید می‌کنم که این بخش‌های داستان که آخر شب منتشر میشه کاملا از بازی جداست و صرفا جهت دل‌مشغولی‌های نویسنده و دوست‌داران هست.
 
آخرین ویرایش:

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
اتفاقات قابل بازگویی فاز شب هفتم:
هانیه کشته شد و بی‌گناه بود.

شروع فاز 8
بازیکنان حاضر در بازی: 5 نفر


آرش (Arash)
رضا (RezaZ)
خلفی (Amin Khalafi)
محمدرضا (Smrs)
محمدحسین (Atomic Ant)

زمان اتمام فاز: به‌زودی.

نوع اعدام: اجباری و رای به اعدام هم اجباری

توضیح بسیار مهم اینه که بی‌گناها متاسفانه هیچ شانسی ندارن و بازی از تعادل خارج شده. تقصیر خودتون هم هست مجموعا.
بالانس دو قاتل داشت که یکیش در بازی مونده هنوز. و یک گروه مافیا 5 نفره داشت که دو عضوش مونده.
معین و ممد7رضا هم که اعلام نکردم، بی‌گناه بودن. خواستم اون لحظه نترسین، چون بازی در آستانه خروج از تعادل بود بار اول. بار دوم نیز. که خب خارج هم شد این بار.

الان اگه قاتل اعدام بشه، مافیا 2 از 4 پیروز میشه.
اگه مافیا اعدام بشه، قاتل 1 از 4 پیروز میشه.
اگه بی‌گناه اعدام بشه، قاتل و مافیا باهم پیروز میشن.

تا حالا چنین فازی یادم نمیاد. توصیه‌م اینه که خیلی خودتونُ اذیت نکنید. وقتی بازی به اینجا می‌رسه، برد یا عدم برد خیلی فرقی نداره از نظر گاد.:دی
به هر صورت ولی رای‌هاتونُ بدید که بازیُ ببندیم.

آخرین فازُ شروع بفرمایید.



 
آخرین ویرایش:
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
من که در هر صورت نمی‌برم پس:


رای به اعدام: آرش

مبارکتون. :دی
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
278
پسندها
0
امتیازها
135
مدال‌ها
16
بیاین رای هاتونو بدین ببینیم کی اعدام میشه ببندیم بره
 
Wooden
نوشته‌ها
255
پسندها
132
امتیازها
145
مدال‌ها
19


رای به اعدام: رضا
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
ساکت.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
آرش به روش ژاپنی (هاراکیری) خودکشی کرد.:دی ولی اعدامش نمی‌کنم.
بازی با برد قاتل و مافیا به پایان می‌رسه.
قاتل محمدرضا بود.
اعضای مافیا، امین، محمدامین، خلفی و عرفان بودن که عرفان جای رضا که پدرخوانده بود هم بازی کرد.:دی
آرش و محمدحسین هم بی‌گناه بودن. آرش به خاطر خودکشی‌ش و محمدحسین به خاطر رای‌ش به پدرخوانده که برای همه سفید بود، برنده بازی میشن.

مجموعا البته قاتل مستحق‌تر از همه بود؛ چون پدرخوانده باید گادکش میشد.

داستان‌ها به زودی تکمیل میشه. تاپیک تحلیل هم فردا می‌زنم. از سطح بازی خیلی راضی نبودم البته؛ ولی بازی جالبی بود.:دی
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین