سلام خدمت دوستان عزیز.
اول از همه از پویا تشکر میکنم که یک بار دیگه ما رو دور هم جمع کرد و تونستیم یک دور جذاب و خیلی خوب رو ثبت کنیم در این سایت.
(آرش مراقب باش اینیکی نپره دیگه.
)
من در ابتدا یک توضیحی درباره خودم بود تو این دور، بعد گروههای بازی رو جداجدا دربارهش صحبت میکنم.
تا قبل از این دور، در کارنامه پربار مافیایی من (
) جای خالی یک ایفای نقش بیگناه قابل قبول و موثر، دیده میشد.
بهعنوان مافیا که تو همین سایت یک دور خوب داشتم، بهعنوان بازیکن فرعی هم که اون دور معروف خاطرات رفسنجانی.
(آرش خدا لعنتت کنه.
) و البته دوری که تو فروم یووه قاتل بودم و تا پنج نفر آخر رفتم. بهعنوان فرقه که هم تو فروم یووه هم اینجا برد داشتم حداقل، هرچند فرقهای که اینجا بازی کردم واقعا لکه ننگیست بر پیشانی هرچی بیگناهه.
هرموقع بیگناه میشدم، بازم گناهکار بودم.
تو تحلیل یکی از دورهای قبلی چند نفر گفتن که رضا یکی از مزایا / معایب بازیش اینه که بیگناهی و گناهکاریش قابل تشخیص نیست چون هر دوش گناهکاریه.
بنابراین فرصت رو غنیمت شمردم که یک دور بیگناهی خوب داشته باشم ایندفعه.
اومدم از سبک بازی همیشگیم نکات مثبتش رو نگه داشتم و سعی کردم تا حد ممکن نکات منفی رو بندازم دور. مثلا ارتباط گرفتن با همه پلیرها و سوالوجوابهای متعدد رو نگه داشتم و بیشترش هم کردم. از اونور سعی کردم که از دوز لجوجبودن و یکدندگی بکاهم و اگر بحثی جای ادامهدادن ندارم، ادامهش ندم تا شاید بعدا دریچه دیگهای باز شد و بتونم ازش استفاده کنم. مثلا همون اول بازی حرکات آرش برام خیلی منفی بود ولی خب نمیتونستم با تکرار اینکه عدد درآوردی یا دلقک رو از کجا میدونستی کاری از پیش ببرم.
عرفان هم اول بازی یکیدوتا پست شدیدا گناهگاری داد که بهش هم گفتم اینا از ناخودآگاه گناهکار برمیاد فقط. البته خب واقعا عرفان در ادامه مثبتتر شد.
یکیش که خودم خیلی حال کردم سر قضیه الامین بود واقعا.
این از سبک کلی. چیز دیگه اینکه من کلا هیچوقت بلد نبودم از تو داستان چیزی بفهمم. دورهای قبلی هم همیشه گفتم که تحلیل داستان و بالانس باشه با اونهایی که وارد هستن و بلدن. البته دلیل دیگهای که برای این کارم دارم اینه که بهنظر من تحلیل داستان در اکثر اوقات اون بازیکن تحلیلکننده رو به فنا میده. و ایندور با پوست و استخون حس کردم قشنگ این موضوع رو.
هم این دور و هم دورهای قبلی من قشنگ به اونایی که میومدن داستان رو تحلیل میکردن، و اتفاقا درست درمیومد تحلیلشون، حس بدی پیدا میکردم همیشه؛ منتها نمیدونم چرا خودم، خودم رو نقض کردم و فاز آخر اون داستانها ایجاد شد.
بااینحال، این دور پویا هم گفته بود که میشه از تو داستان اطلاعات بهدردبخور پیدا کرد، پس من گفتم بیشتر روی داستان دقت کنم و حواسم بهش باشه اما خب همونطور که گفتم، صلاح نمیدیدم مطرحشون کنم.
اطلاعاتی که از داستان پیدا کردم تا حدود خیلی زیادی درست بودن. من بعد از فازی که مهدی اعدام شد یه پلن کلی تو ذهنم چیدم از بازیکنها و تو تاپیک هم گفتم، دقیقا همونچیزی بود که فکرش رو میکردم و از داستان فهمیده بودم.
اما درباره فاز پایانی جنجالی که داشتیم.
من به خود پویا هم گفتم که واقعا فکر نمیکردم فاز قبلش اونطوری ناغافل تموم شه.
باز هم میگم که من فاز اعدام سعید، وقتی همه رای دادن، شروع کردم به صحبت درباره عرفان و پستهای فاز قبلش رو آوردم تو تاپیک و بهنظرم کاملا مشخص بود که قصد دارم به فاز بعدی جهت بدم؛ کاری که میخواستم فاز اعدام الامین هم برای مملگر انجامش بدم.
بعد که دیدم فرصت از دست رفت، گفتم پس سریع بیام گفتنیها رو بگم و اینطوری یه فرصت هم دارم که واکنش بگیرم از مهسا خانم و مملگر که سر انتخابم مطمئن بشم.
اشتباه کردم.
باید به اصل خودم پایبند میموندم و حداقل اونقدر واضح، پای داستان رو وسط نمیکشیدم. رو همین حساب من کاملا به مهسا خانم حق میدم.
اینطور گیجشدنها تو فاز آخر کاملا طبیعی هست برای بیگناهها و دوستان خودشون در جریان هستند که من چندین و چند بار تو فاز آخر گند زدم و فینیشر خوبی نبودم به قول آرش.
مهسا خانم همین که آخرش انتخاب درست رو انجام دادن بهنظرم فوقالعاده بود. اون گیج شدنها، تقصیر من بود که فاز رو بد شروع کردم واقعا.
بعد اومدم فکر کردم که چیکار کنم درست بشه؟ اومدم ببینم مهسا خانم میآن پای مذاکره یا نه.
یه چندتا پست دادم دیدم اصلا هیچطوره حتی حاضر نیستند به احتمالی بهجز مافیا بودن من فکر کنن.
با اعدام مهسا خانم هم مخالف بودم چون بعدش خودم اعدام میشدم. بهنظرم تنها راهی که ممکن بود جواب بده، همون کاری بود که کردم.
البته ناگفته نماند که من واقعا اون شب رو با سختیهای زیادی به صبح رسوندم از بس کار داشتم.
ولی خب فکر میکنم تنها راه ممکن همون بود که من برم بیرون و بعد که بیگناهیم معلوم شد، به وصیتم عمل بشه.
پس این هم اعدام حساب نمیشه چون خودم تصمیم گرفتم اعدام شم.
در مجموع، اونطوری که میخواستم بینقص و پالیزوانطور درنیومد.
اما تعریف از خود نباشه (
) بهنظر خودم کمک خوبی برای بیگناهها بودم و نقش مهمی تو برد داشتم.
بریم سراغ باقی
بیگناهها:
محمد: حقیقتا اگر محمد این دور هم نمیبرد واقعا ناحقی بود.
بنده خدا تاحالا بیست بار رسیده فاز آخر بعد با تصمیم غلط بازیکنهای دیگه، باخته.
جدای از این، محمد واقعا عالی بود. اواسط بازی گفتم که محمد هیچ ایرادی بهش وارد نیست و بازی تمیزی انجام داده اما حس بیگناهی ازش نمیگیرم، شاید بهخاطر مشغله زیادی که دارم و خب دلیلش هم همین بود. فازهای آخر خیلی بیشتر شرکت کرد و واقعا ازش ممنونم که سناریوهای مختلف رو بررسی میکرد و با نهایت منطق تصمیم میگرفت. فاز آخر هم باز مثل مهسا خانم بهنظرم ایرادی بهش وارد نیست با توجه به شرایط بازی. 10.
چاوش: هیچوقت قسمت نشده بود که من درست و حسابی بازی چاوش رو ببینم.
یا خودم اول بازی شوت میشدم بیرون و زیاد پیگیر نبودم، یا خودش.
ولی اینبار تقریبا تا آخر بازی هر دو موندیم. جدای از درگیریهای بینتیجه و بس عبث اوایل بازی با سید (
)، فوقالعاده بازی کرد. از وقتی سید از بازی رفت بیرون کاملا موثر بود و تریکهای خیلی خوبی برای کمک به بیگناهها و شناخت گناهکار، رو کرد. بچهها اشاره کردن مخصوصا سر داستان سعید. چاوش مختصر و مفید بازی کرد، اما چون اوایل بازی سبک و رویه سید رو در پیش گرفته بود ده نمیدم.
9.5. .
مهسا خانم: بالا هم گفتم؛ همینکه تصمیم آخر رو درست گرفتن و مثل دوران طفولیت من گندکاری نکردن، بسیار بسیار عالی بود.
در حین بازی، یکبار اواسط و یکبار اواخرش هم گفتم که من تقریبا هیچ احتمالی به گناهکاری ایشون نمیدم و خب این بهترین نکته برای بازی یه بیگناهه که بتونه به یک بیگناه دیگه، حس مثبت بده. فاز اعدام الامین هم باز قابل درک بود پرسش و پاسخشون از من؛ من فقط خواستم یهذره جو بدم که قدرت بازی رو در دست بگیرم و در آستانه فازهای نهایی، نرم تو موضع ضعف.
که آخرش خودم با دستای خودم رفتم.
به عنوان یک دور اولی میشه گفت بینقص بودند اما چون سر فاز آخر زیادی به من گیر دادن و گوش نمیدادن چی میگم، ده نمیدم.
9.5.
رامتین و فری رو متاسفانه فقط یک فاز در بینمون داشتیم. چرا فری رو میزنید اینقدر؟ بسه آقا.
من واقعا بازی فری رو دوست دارم، چه بیگناه چه گناهکار، همیشه جز فعالهاست و هرکاری بتونه برای جذابتر شدن بازی و کمک به تیمش، انجام میده. دست بعد نزنید فری رو انصافا. رامتین هم همینه، زیاد باهاش تجربه بازی نداشتم و تو همین ادوار معدود هم باز نسبتا سریع زدهشده.
بین بازیکنهای فعلی فکر میکنم بهجز جدیدالورودها، کمترین تجربه بازی رو با رامتین دارم.
صدرا: احتمالا خیلی سرش شلوغ بوده و خب مشخص بود که وقت کافی نداشته. پستهایی که میداد معلوم بود که داره تلاش میکنه یه کار مفید انجام بده اما خب خیلی عقب بود از بحثها و هرچیزی میگفت عملا یکی دو فاز قبل بحثش رها شده بود.
آخرم که زدنش. اگر وقت داشته باشه بهنظرم خیلی بهتر از اینهاست.
پستهای داخل بازی رو اگر برید ببینید، من به برلین و حسین هم حس مثبتی داشتم.
حضورشون خیلی کم بود اما من خوشم اومد از بازیشون و امیدوارم ادامهدار باشه.
شایان هم ازش ممنونم که شرکت کرد و نقش مهمی در پیشبرد بازی داشت ولی آخه انصافا چه وضع بازیه؟
فرعیها:
الامین: دقیقا یادم نیست کی گفت ولی بعد از تموم شدن بازی یک نفر گفت که اخیرا زیاد پیش میآد که قاتل تا 5 نفر پایانی میرسه ولی بعد حذف میشه. بهجز آریا البته.
و البته خود پویا هم اشاره کرد که قاعدتا الامین باید برنده میشد ولی شرایط بازی طوری پیش رفت که گادکشها زیاد بودن و اوضاع تغییر کرد. در جریان بازی هم گفتم؛ الآنم میگم که احتمالا الامین دقیقترین و تیزبینترین پلیری هست که تاحالا دیدم.
فکر میکنم تمام پستهاش فکرشدهست و برنامه پشتشه. چیزی که مملگر هم گفت، اینقدر الامین دقیق و کاردرسته که آدم با خودش میگه اینحد از ظرافت منطقی نیست و حتما یهجای کارش میلنگه.
این دور هم قربانی همین نکته شد بهنظرم.
البته واقعا ازش ممنونم که عرفان رو زد و کمک بزرگی بهمون کرد.
همیشه بازی الامین رو دوست داشتم و امیدوارم بازهم بیاد باهامون بازی کنه. ده نمیشه بدم بهخاطر فاز آخرش ولی خب واقعا بازی خیلی خوبی انجام داد. 9.
عماد: عماد خودش در حالت عادی پلیر در حاشیهای هست و سوسکی میآد بالا همش.
حالا این دور که تو مسافرت و اینا هم بود کلا خیلی کمرنگ بود حضورش. نمیدونم اگر بیشتر تو بازی میموند، اوضاع چطوری پیش میرفت؛ اما همون موقعی که بود تو فاز شب داشت خوب کار میکرد و تو فاز روز هم بهجز من و خلفی کسی کاری باهاش نداشت آنچنان. اگرچه احتمالش وجود داشت که شکها بهش بیشتر شه.
در کل 7 میدم و امیدوارم بالاخره یهروزی برسه که عماد موقع بازی مسافرت نباشه یا کار یهویی پیش نیاد براش تا کامل و درستوحسابی ببینیمش.
سید: بهبه.
پلیر مورد علاقهم.
فکر کنم حسی که سید به من داره تو مایههای حسی هست که مایکل اسکات به توبی داره.
واقعا ما دو تا هیچجوری نمیتونیم با سبک بازی هم کنار بیایم.
هم من با سبک بازیش مشکل دارم و هم سید با سبک من.
من موقعی که بازی در جریان بود هم قشنگ گفتم که اینطور بازی کردن به بیگناهها کمکی نمیکنه و واقعا هم نکرد بهنظرم.
ایجاد بحثهای دو نفره فلسفی و طولانی با چند پلیر محدود و بیتوجهی به بقیه بازی، اونم وقتی بیگناهی؛ چرا آخه؟
حالا با توجه به دلقک بودنش باز توجیه داره این ولی خب من که میدونم این کار هر دورشه.
درهرصورت نمیشه نقش سید رو توی استارت خوردن و جلو رفتن بازی نادیده گرفت. جرفه اصلی بازی سید بود و تا وقتی دلقک بود بهنظرم بازی خوبی انجام داد اما بعدش حداقل کاری در راستای منافع بیگناهها نکرد.
7.5 خوبه.
خلفی: بزرگوار بهترین نقش ممکن رو تصاحب کرد این دور و به بهترین شکل ممکن به اجراش درآورد.
واقعا اینقدر که از ایندست حرکات از خلفی دیدم قبلا که حتی یکلحظه هم به دلقک بودنش فکر نکردم. خیلی جالب بود برام وقتی نقشش اعلام شد.
و خب این یعنی کارش رو درست انجام داده و تونسته به چیزی که میخواسته برسه؛ اما خداییش بیشتر مدیون پویاست که این نقش رو داد بهش.
9 میدم.
مافیا:
مهدی: حقیقتا نمیدونم چرا ولی از همون اول بازی و با کامنتی که درباره شایان داد، بدجوری بهش مشکوک شدم. سوالوجوابهایی که داشتیم هم واقعا از حس منفیم کم نکرد چون حس میکردم مهدی واقعا یه ریگی به کفشش هست.
کلا بهنظرم مافیا فازهای شب چندان موفقی نداشت اما خب تو فاز روز قطعا خوب بودند که تونستن بازی رو بکشونن به چهار نفر و خب حدس میزنم که نقشهکش اصلیشون هم مهدی بوده.
دیگه مافیایی که مهدی و آرش توش باشن اصلا جای تعجب نداره همهشون افتادن به جون هم.
بههرحال من اینقدر ادوار قبلی از مهدی تعریف و تمجید کردم، چه سر جوکر چه ستون پنجم؛ که دیگه واقعا نیازی نمیبینم دوباره تکرارش کنم.
این دور قربانی عیال محترم شدند.
و اینکه اگر باز هم مافیا شد دیگه باید این تاکتیک زدن خودیها رو یه تغییراتی توش اعمال کنه.
7.5.
آرش: سید بهترین حرف رو درباره آرش زد و اونم اینکه آرش افتاده روی دور تکرار و خیلی قابل پیشبینی بازی میکنه.
حالا جدای از کرمی که داره و همش گناهکاره.
باید تغییر رویه بده بهنظرم و یه فکری به حال هوش زیادیش بکنه انصافا که هر دور داره به فناش میده.
آخه برای چی اولین داستان میآی اونطوری تحلیل میکنی که کلی آدم بهت مشکوک بشن؟
بحث آرش با عرفان که واقعا زرگری از تمام وجوهش پیدا بود.
اما خب تو بحث با سید باید بگم که آرش حداقل برای من دست بالاتر رو داشت و استدلالهای قانعکنندهتری آورد؛ تو بازی هم اشاره کردم خودم. نصف بازی هم که انگار حال خوبی داشته و مشغول بوده.
این دور آرش نتونست از پتانسیلهای خودش استفاده کنه اما بهنظرم تغییر رویه و ایجاد تنوع هم واقعا لازمه.
الآن طوری شده که تا بازی استارت میخوره اگر آرش گناهکار باشه، با اولین پستش من حس بد میگیرم.
البته احتمالا اگر بیگناه باشه هم همین میشه.
نمیدونم چیکار کنیم اینو.
7.5
عرفان: بازی رو خوب شروع نکرد بهنظرم اما خوب ادامه داد. تا قبل از فازی که مهدی اعدام بشه داشت مدام مثبتتر میشد. اما اما؛ اون پستی که اومد داد و گفت آی دیدید گفتم و دیدید داشتن جو میدادن و اینا واقعا یهجوری بود.
تو بحثش با الامین هم واقعا نتونست هیچطوره دلایل قانعکنندهای بیاره و یکی از دلایل اصلی شک من بهش همون بود که اصلا حرفاش درباره آرش تناقض داشت.
عرفان قربانی نقشههای پلید مهدی شد و مهدی مجبورش کرد تو زرگریها شرکت کنه وگرنه سرنوشت بهتری در انتظارش بود.
8.
سعید: معمولا مافیا هر دور یه بازیکنی داره که فدا میشه و کاریش هم نمیشه کرد. ولی خب واقعا نمیدونم چرا مافیای ایندور تا اینحد روی زرگری اصرار داشت که حتی مهدی قبل از سعید بره بیرون.
سعید هم قربانی برنامههای مهدی شد.
مهدی رو نذارید مافیا آقا.
6.5
مملگر: بیشک بهترین بازیکن مافیا. مثل همیشه هیچ خلل و اشکالی تو منطق بحثهاش نبود و بهقول خودش تنها مشکلش زیادی منطقی بودنه.
همون ایرادی که به الامین گرفت. بهنظر من بخش زیادی از مافیا به احساسات بازیکنها بستگی داره و با منطق خالی زیاد نمیشه کاری از پیش برد. مملگر اگر بتونه یهذره بالانس کنه حس و منطق رو، بینقص میشه. یه مورد دیگهای که هست اینه که مملگر وقتی بیگناهه میآد یهسری ایدههایی خفنی میده و حرکات عجیبی میزنه که واقعا آدم کرک و پرش میریزه. :ی از اینها این دور نداشتیم و در نتیجه من حسم بهش منفی شد اواخر بازی. داستان بازی هم که طبق منطقی که من داشتم تحلیلش میکردم، حکم میداد به گناهکاریش. درباره اینکه فازهای آخر چه پلن و حسی درباره مملگر داشتم بالا توضیح دادم؛ اما اینجا میگم که اون ایدهای که آخر کار مطرح کرد دیگه خیلی زیادهروی بود.
من اون رو دیدم گفتم تمومه و صد درصد مافیاست.
اما خب همینکه باعث شد - من خودم به فکر اعدام خودم بیفتم و اجازه بدم اعدام شم
- و بازی رو تا 3 نفر پایانی کشوند، امتیاز بزرگیه و نشون از هوش بالاش داره. 9 میدم.
خسته نباشید و امیدوارم دوباره با همهتون همبازی بشم.