کارکشته مافیا
پاسخ به سوالات سحر، سری سوم. نیمه اول
سلامی دوباره دیدم خوب و با حوصله جواب میدی گفتم حیفه نیام باز
ممنونم ازت بابت جوابهای فرا کاملی که به سوالام دادی خیلی کیف داد.
خب بریم سراغ ست بعدی
سلام، نظر لطفته مرسی منم از سوالهای خوبت تشکر میکنم مجددا
1-چقد این مسایل برات اهمیت داره و شاید دغدغت هست ؟ از 1تا 5 نمره بده
شکمِ سیر (نیاز به بقا) 5
بچهها و اینکه تو چه مسیری بزرگ میشن 5
حقوق زنان 3
حقوق مردان 2
محیط زیست 4
حمایت از حقوق حیوانات 3
بازنشستگی | متوجه نشدم این رو راستش.
سلامتی جسمی 5
سلامتی روحی 5
در لحظه زندگی کردن 5
قضاوت منفی نشدن توسط اشنایان 4
نیاز به قدرت 5
2-چقدر باید و نباید تو ذهنت داری؟
در مورد چی مثلا. این سوال خیلی کلیئه. منظورت اینه که یه سری باید و نبایدهارو تو ذهنم بگیرم برای مکانها یا جایگاههای مختلف؟ باید و نباید که قاعدتا زیاده برای هرجایی. منتهی اینطوری نیست که هی با خودم مرور کنم. ذهن کار خودش رو میکنه و حواسش هست.
3-پرتکرار ترین سوالی ک از خودت پرسیدی چی بوده؟
نمیخوام جواب کلیشهای بدم، ولی حقیقتا چیزی به این مضمون به ذهنم نمیرسه. چون فکرهایی که در ذهنم دارم در قالب سوال از خود نیست که الان تو ذهنم مونده باشه.
4-نیازه چی رو مدام به خودت یاداوریش کنی ؟
این که چقدر به افراد مدیون یا بدهکارم. معمولا زیاد یادآوری میکنم این رو به خودم.
5-دوس داری بیشتر با "شنیدن" ادمها سرگرم باشی یا "گفتن" بهشون ؟
شنیدن. کلا هم شنونده خیلی خوبی هستم. نه به این معنی که گوینده خوبی نیستم البته، اتفاقا گویندگیم از شنوندگیم بهتره اما ثباتی که شنوندگیم داره گویندگیم نداره و از یه حدی بگذره ممکنه به پرت و پلا برسه. اما همیشه بهنظرم میشه اون انتظاری که از شنونده بودن من هست در ذهن آدما، ارضا بشه. مخصوصا اگر مسئله مهم باشه. سعی میکنم با تمام وجود بشنوم.
6-چه ویژگی اخلاقی ای رو تحت هیچ شرایطی "بنظرت" حاضر نیستی تحمل کنی؟
دروغگویی.
بقیه ویژگیهارو سعی میکنم دوری کنم ازش ولی دروغگویی واقعا بنبسته برام. اگر دروغگویی فردی در مسئله مهمی برام محرز بشه، اتمام رابطه ما خواهد بود اون موقعیت. اینکه مسئله مهم یا نوع دروغ رو چطور تشخیص بدم با خودمه البته، بسته به موقعیت.
7-چه ویژگی اخلاقی ای بوده که بابتش آدمی رو از زندگیت "حذف" کردی؟
ویژگی اخلاقی شاید حساب نشه. اما یکیدو نفر شده از زندگیم حذف شده باشن، و علتش بیشتر نامردی بوده. اینایی که چارچوبها رو نمیشناسن و ارزشی برای گذشته روابط قائل نیستن رو بدم میاد ازشون. مثال میزنم، مثلا دوست دوران بچگیم بیاد من رو بهخاطر پول بفروشه. اینجا اصلا چیزی که بهش میرسه اهمیت نداره. بعضیچیزها مقدسان و نباید از یاد برن. گذشته من با یک نفر که دوستم بوده مثلا در دوران بچگیم برام مقدسه. بهخاطر هیچچیزی زیرپاش نمیذارم.
8-چقدر تو شخصیت آدم ها خرد میشی؟ اصن چه فاکتوری نیازه باشه ک باعث بشه هُلت بده سمت خرد شدن تو شخصیت آدما و اصرار ب شناخت بیشترشون؟
زیاد، اما خودخواسته نیست. ناخودآگاه این کار رو انجام میدم. علاقه هم دارم البته. شده مثلا از دوران کودکی با مامانم روزهایی بشینم و ساعتها در مورد شخصیت افرادی که جفتمون میشناسیم صحبت کنیم (به مفهوم غیبت نه، صرفا برداشتمون از ویژگیهای منفی و مثبت هرکس)، در کل تفاوتهای افراد برام جذابه. چیز کلیای به اسم آدم خوب و بد نداریم بهنظرم. هر فاکتور جزئیای در جای خودش میتونه یک شخصیت خوب و یا بد رو بسازه. و شناختن اینها خیلی مهمه.
9-در حال حاضر چ فکری تو زندگی بهت استرس میده ؟
پول. منظورم هم اندوخته یا اهداف بلندپروازانه نیست. در گام اول اطمینان از یک وضعیت مالی با ثبات و معقول برام خیلی مهمه. و حقیقتا تو شرایط سختی قرار گرفتیم، من خب بهخاطر خدمت نرفتنم فعلا گزینههای شغلی برام محدودن (بماند که خودم هم علاقه ندارم)، و خب تو این کاری که الان انجام میدم هم سرمایه مهمه که ندارم حقیقتش. و خب دارم خیلی پله پله و کوچیک جلو میرم اما شیب تورم و گرونی از شیب پول ساختن من تیزتره فعلا متاسفانه و این من رو بابت آینده نگران میکنه تا حدی. البته اتفاقی نمیافته نهایتا، منتهی نمیخوام در این مسیر شکست بخورم. برای همین مخصوصا در این برهه از زندگی کمی استرس دارم بابت اینجور مسائل.
10-من بهت میگم یه تصویر ایده ال از خودت بساز بده به همه عزیزانت ک تورو همیشه همونطوری یادشون باشه، مهدی تو اون تصویر چ ویژگی هایی داره؟
صادق، مثبت، حامی ضعیفان، بخشنده
مهمترینهارو گفتم. وگرنه ویژگی که زیاد میشه گفت.
11-با اون تصویر چقد فاصله داری؟اصلا برات مهم هست ک بهش نزدیک شی یا نه بسه دیگه همینقد ؟
50%. دلیلشم اینه که خودم قدرت کافی رو ندارم فعلا و دنبال ساختن خودم هستم. درواقع بخش ویژگیهای فردی رو بهنظرم داشته باشم تا الان هم. اما ویژگیهای موثر بر جامعه رو نیاز هست که روش کار کنم. معلومه که برام مهمه که نزدیکش بشم. اگر الان اتفاقی بیافته و بمیرم، خودم رو آدم ناموفقی تلقی میکنم در رسیدن به اهدافش.
۱۲- با توجه به اینکه اضطراب رو جز هیجانات غالبت تعریف کردی؛ ایا هیشوقت ریشهیابیش کردی و فهمیدی از کجا نشات میگیره؟ جنس اضطرابی ک تجربه میکنی بیشتر چیه و چه شکلیه؟
اضطراب از شکست. مهمترین اضطرابی که دارم این هست و با بند بند وجودم از شکست متنفرم. این برعکس قلدری، ویژگیای هست که هرکسی که ۱۰ دقیقه با من معاشرت داشته باشه هم میفهمتش. من بعد از تکتک شکستهایی که میخورم در درون خودم گریه میکنم. کوچیک و بزرگ هم نداره. همهش همینه. تو منچ هم ببازم از درون گریهم میگیره. منتهی هرچی خود عمل زمانش کوتاهتر باشه طبیعتا اضطراب و ناراحتی بعدش هم کوتاهتره. معمولا این ناراحتی رو خیلی سخت هست برام که بروز ندم و کاملا میشه متوجهاش شد. البته ویژگی بدی نیست این، اما با توجه به اثری که از دوران کودکی تا الان روم داشته، تبدیل به یکی از نکات تاریک زندگی و شخصیتم شده. مهسا میتواند گواهی بدهد . شاید اگه سوال دیگهای مربوط به این زمینه شد جامعتر توضیح بدم.
سلامی دوباره دیدم خوب و با حوصله جواب میدی گفتم حیفه نیام باز
ممنونم ازت بابت جوابهای فرا کاملی که به سوالام دادی خیلی کیف داد.
خب بریم سراغ ست بعدی
سلام، نظر لطفته مرسی منم از سوالهای خوبت تشکر میکنم مجددا
1-چقد این مسایل برات اهمیت داره و شاید دغدغت هست ؟ از 1تا 5 نمره بده
شکمِ سیر (نیاز به بقا) 5
بچهها و اینکه تو چه مسیری بزرگ میشن 5
حقوق زنان 3
حقوق مردان 2
محیط زیست 4
حمایت از حقوق حیوانات 3
بازنشستگی | متوجه نشدم این رو راستش.
سلامتی جسمی 5
سلامتی روحی 5
در لحظه زندگی کردن 5
قضاوت منفی نشدن توسط اشنایان 4
نیاز به قدرت 5
2-چقدر باید و نباید تو ذهنت داری؟
در مورد چی مثلا. این سوال خیلی کلیئه. منظورت اینه که یه سری باید و نبایدهارو تو ذهنم بگیرم برای مکانها یا جایگاههای مختلف؟ باید و نباید که قاعدتا زیاده برای هرجایی. منتهی اینطوری نیست که هی با خودم مرور کنم. ذهن کار خودش رو میکنه و حواسش هست.
3-پرتکرار ترین سوالی ک از خودت پرسیدی چی بوده؟
نمیخوام جواب کلیشهای بدم، ولی حقیقتا چیزی به این مضمون به ذهنم نمیرسه. چون فکرهایی که در ذهنم دارم در قالب سوال از خود نیست که الان تو ذهنم مونده باشه.
4-نیازه چی رو مدام به خودت یاداوریش کنی ؟
این که چقدر به افراد مدیون یا بدهکارم. معمولا زیاد یادآوری میکنم این رو به خودم.
5-دوس داری بیشتر با "شنیدن" ادمها سرگرم باشی یا "گفتن" بهشون ؟
شنیدن. کلا هم شنونده خیلی خوبی هستم. نه به این معنی که گوینده خوبی نیستم البته، اتفاقا گویندگیم از شنوندگیم بهتره اما ثباتی که شنوندگیم داره گویندگیم نداره و از یه حدی بگذره ممکنه به پرت و پلا برسه. اما همیشه بهنظرم میشه اون انتظاری که از شنونده بودن من هست در ذهن آدما، ارضا بشه. مخصوصا اگر مسئله مهم باشه. سعی میکنم با تمام وجود بشنوم.
6-چه ویژگی اخلاقی ای رو تحت هیچ شرایطی "بنظرت" حاضر نیستی تحمل کنی؟
دروغگویی.
بقیه ویژگیهارو سعی میکنم دوری کنم ازش ولی دروغگویی واقعا بنبسته برام. اگر دروغگویی فردی در مسئله مهمی برام محرز بشه، اتمام رابطه ما خواهد بود اون موقعیت. اینکه مسئله مهم یا نوع دروغ رو چطور تشخیص بدم با خودمه البته، بسته به موقعیت.
7-چه ویژگی اخلاقی ای بوده که بابتش آدمی رو از زندگیت "حذف" کردی؟
ویژگی اخلاقی شاید حساب نشه. اما یکیدو نفر شده از زندگیم حذف شده باشن، و علتش بیشتر نامردی بوده. اینایی که چارچوبها رو نمیشناسن و ارزشی برای گذشته روابط قائل نیستن رو بدم میاد ازشون. مثال میزنم، مثلا دوست دوران بچگیم بیاد من رو بهخاطر پول بفروشه. اینجا اصلا چیزی که بهش میرسه اهمیت نداره. بعضیچیزها مقدسان و نباید از یاد برن. گذشته من با یک نفر که دوستم بوده مثلا در دوران بچگیم برام مقدسه. بهخاطر هیچچیزی زیرپاش نمیذارم.
8-چقدر تو شخصیت آدم ها خرد میشی؟ اصن چه فاکتوری نیازه باشه ک باعث بشه هُلت بده سمت خرد شدن تو شخصیت آدما و اصرار ب شناخت بیشترشون؟
زیاد، اما خودخواسته نیست. ناخودآگاه این کار رو انجام میدم. علاقه هم دارم البته. شده مثلا از دوران کودکی با مامانم روزهایی بشینم و ساعتها در مورد شخصیت افرادی که جفتمون میشناسیم صحبت کنیم (به مفهوم غیبت نه، صرفا برداشتمون از ویژگیهای منفی و مثبت هرکس)، در کل تفاوتهای افراد برام جذابه. چیز کلیای به اسم آدم خوب و بد نداریم بهنظرم. هر فاکتور جزئیای در جای خودش میتونه یک شخصیت خوب و یا بد رو بسازه. و شناختن اینها خیلی مهمه.
9-در حال حاضر چ فکری تو زندگی بهت استرس میده ؟
پول. منظورم هم اندوخته یا اهداف بلندپروازانه نیست. در گام اول اطمینان از یک وضعیت مالی با ثبات و معقول برام خیلی مهمه. و حقیقتا تو شرایط سختی قرار گرفتیم، من خب بهخاطر خدمت نرفتنم فعلا گزینههای شغلی برام محدودن (بماند که خودم هم علاقه ندارم)، و خب تو این کاری که الان انجام میدم هم سرمایه مهمه که ندارم حقیقتش. و خب دارم خیلی پله پله و کوچیک جلو میرم اما شیب تورم و گرونی از شیب پول ساختن من تیزتره فعلا متاسفانه و این من رو بابت آینده نگران میکنه تا حدی. البته اتفاقی نمیافته نهایتا، منتهی نمیخوام در این مسیر شکست بخورم. برای همین مخصوصا در این برهه از زندگی کمی استرس دارم بابت اینجور مسائل.
10-من بهت میگم یه تصویر ایده ال از خودت بساز بده به همه عزیزانت ک تورو همیشه همونطوری یادشون باشه، مهدی تو اون تصویر چ ویژگی هایی داره؟
صادق، مثبت، حامی ضعیفان، بخشنده
مهمترینهارو گفتم. وگرنه ویژگی که زیاد میشه گفت.
11-با اون تصویر چقد فاصله داری؟اصلا برات مهم هست ک بهش نزدیک شی یا نه بسه دیگه همینقد ؟
50%. دلیلشم اینه که خودم قدرت کافی رو ندارم فعلا و دنبال ساختن خودم هستم. درواقع بخش ویژگیهای فردی رو بهنظرم داشته باشم تا الان هم. اما ویژگیهای موثر بر جامعه رو نیاز هست که روش کار کنم. معلومه که برام مهمه که نزدیکش بشم. اگر الان اتفاقی بیافته و بمیرم، خودم رو آدم ناموفقی تلقی میکنم در رسیدن به اهدافش.
۱۲- با توجه به اینکه اضطراب رو جز هیجانات غالبت تعریف کردی؛ ایا هیشوقت ریشهیابیش کردی و فهمیدی از کجا نشات میگیره؟ جنس اضطرابی ک تجربه میکنی بیشتر چیه و چه شکلیه؟
اضطراب از شکست. مهمترین اضطرابی که دارم این هست و با بند بند وجودم از شکست متنفرم. این برعکس قلدری، ویژگیای هست که هرکسی که ۱۰ دقیقه با من معاشرت داشته باشه هم میفهمتش. من بعد از تکتک شکستهایی که میخورم در درون خودم گریه میکنم. کوچیک و بزرگ هم نداره. همهش همینه. تو منچ هم ببازم از درون گریهم میگیره. منتهی هرچی خود عمل زمانش کوتاهتر باشه طبیعتا اضطراب و ناراحتی بعدش هم کوتاهتره. معمولا این ناراحتی رو خیلی سخت هست برام که بروز ندم و کاملا میشه متوجهاش شد. البته ویژگی بدی نیست این، اما با توجه به اثری که از دوران کودکی تا الان روم داشته، تبدیل به یکی از نکات تاریک زندگی و شخصیتم شده. مهسا میتواند گواهی بدهد . شاید اگه سوال دیگهای مربوط به این زمینه شد جامعتر توضیح بدم.