بازی دور دوم مافیا | House of Cards S02 , Freddy's Return

[God]

به نام خالق زیبایی ها​

سلام. بعد از یک وقفه کوتاه، دور جدیدی خواهیم داشت. باتوجه به اینکه تازه بازی کردیم اما تعدادیتون رو تونستم بیارم تو بازی، انشاالله که اون تعدادی که آوردم واقعا بازی کنند.

قوانین تقریبا مشابه دور پویا هست فقط 75 درصدش تغییر کرده. خیلی خلاصه میگم در این پست. سوالی داشتین قبل فاز روز اول بپرسین.

1. فاز روز طی نظر سنجی و در اسرع وقت مشخص میشه و اینجا درج میشه، که احتمالا یا ساعت 11 صبح تا 9 شب هست، یا از ساعت 2 عصر تا ساعت 1:30 بامداد.

2. مدت زمان ارسال نقش ها 30 دقیقه بعد از پایان فاز روز هست که تمدید پذیر نیست و دقیقه 31 ام هم پذیرش ندارم. و فاصله بین پایان فاز روز تا آغاز فاز روز بعد با توجه به نوع خاص ساعت فاز ها، این امکان وجود داره که هر نفر تا 2 پست ارسال کنه.

3. چون تعداد بازیکنا کمتره، هر بازیکنی مجموعا تا دو فاز می تونه فعالیت کمتری نسبت به نرمال میزان فعالیت داشته باشه(به استثنا روز اول)، و روز سوم گادکش میشه، میزان فعالیت قبل بازی اطلاع رسانی خواهد شد. سقف تعداد پست در روز فعلا 20 در نظر گرفته شده که برای هر بازیکن 1 روز می تونه استثنا بشه و بیشتر پست بده. مختصر و مفید فعالیت کنید. به نفع خودتونه.

4. نه حق ویرایش پست دارین نه حق پاک کردن. دیده بشه گادکش. ویرایش های کوتاه و لغوی، جز تعداد پست محاسبه نمیشه.

5. هیچ بازیکنی جز گناهکار تیمی، حق ارتباط با بقیه بازیکن ها و صحبت در مورد بازی در خارج از بازیُ نداره. هرکی باهاتون در تلگرام و واتسپ و ... در مورد مافیا صحبت یا سوال کرد، سریع اسکرین شات می گیرین می فرستین برام. فرد خاطی از تمام ادوار مافیا محروم و تا مدت نامعلومی طرد خواهد شد. آدم باشید پس. هرچی می خواین دیگران بهتون بگند، از خودم بپرسین تا بفرستمون پیش امین خلفی بهتون بگه سوالتون رو چیکار کنید.

6. ادعای راست یا دروغ و حتی کوچکترین اشاره به نقش و عملکرد در فاز شب و هر چیزی که موجب بشه بازیکنا نقش طرفُ درست یا غلط، حدس بزنن مجازاتش اخراج از بازی و محرومیت از ادوار بعد هست. قسم و ناله و وعده و ... هم نداریم. لوس بازی در نیارید. (اگر کردین مرد باشین بگین دلم خواست، نق نزنید.)

7. هر سوال یا ابهامی در مورد قوانین و نقشها دارین قبل بازی یا قبل شروع فاز روز اول بپرسین. در حین بازی هم اگر سوال دارین بپرسین و با هم بحث نکنید، هر تفسیری در مورد نقش هارو توضیح میدم تا با این نشه بیشرف بازی در آورد و البته حس کنم واقعا سوال رایجی شده صریحا اعلام می کنم. نقل قول از گاد کنید خودتون ضرر می کنید

8. از فونت و سایز دیفالت خود سایت استفاده کنید. اگه حرفی خیلی مهم هست، برجسته یا با رنگ دیگه ای ارسال بشه. واضح بنویسید. اگه پستتون طولانی هست، فاصله مناسب بینش بذارید.

9. رای به اعدام حتما با قرمز و برجسته و بزرگتر از اندازه عادی باشه. پست جدا لزوم نداره، ولی اگر مشکل دارید تو برجسته کردنش، پست جدا بدید.

10. از گادکش عدم فعالیت نترسین، اگر جایگزین نکردم، یعنی بالانس جا داشته. ولی طوری دعوت کردم از بازیکنا که گاد کش نداشته باشیم انشالله.

بازی هم دوشنبه هفته آینده شروع میشه. اگر کسی عذر عدم حضور یا امکان حضور جز لیست تلگرام داره، تا پنجشنبه شب به من اطلاع بده، بعدش لیست بسته است. درخواست نقش و تیم هم کنید تو داستان دخلتون رو میارم یادتون بمونه.


فعلا همینا، اگر سوالی بود. هستم.
آیدی تلگرام: Fireforce8
​

 

[God]

House Of Cards
S02E01



"شیطان نباشید و هیچ وقت به شیطان اعتماد نکنید. ولی از شیطان یاد بگیرید. فاصله گرفتن ازش کاری براتون نمی کنه."

​

"این آخرین دیالوگ من بود در آخر ماجراهای حزب، اما قطعا پیش خودتون فکر نمی کردید که قراره من خودمو به دست شیطان بسپرم و اجازه بدم اون به جای من تصمیم بگیره ؟ من می دونم شما چی می خواین، شما می خواین که من خودم باشم، فرانسید آندروود همونقدر بی رحم و همونقدر ترسناک، قبول دارم اتفاقات سه سال پیش کمی منو ضعیف نشون داد و به نظر میومد آخر قصه این فردیه که قراره رئیس باشه، اما یادتون نره که من از هیچ خودمو ساختم و کسی که از هیچ خودشو میسازه از بین نمیره.

سه سال پیش فردی منو فریب داد، اتفاقات حزب و اینکه می خواست به من نشون بده که مرده و ورای من داره منو کنترل می کنه! موفقم بود، اما کمی بیش از حد منو احمق فرض کرده بود.
بیشرف گفته بود مرده، در حالی که نمرده بود، داشت خودشو آماده می کرد تا هرچی ساخته بودم رو به راحتی از چنگم در بیاره، همونکاری که من با چاوش واکر کردم، اما نتونست راحت منو از میدون به در کنه و حالا من اینجام. و البته اون برگشته.

من رای خودمو به مقاومت میدم، می دونم به چی فکر می کنید، مقاومت تو چی ؟ مقاومت تو شکسته شدن، فکر می کنید که من جدی نیستم ؟ امتحان کنید. دفعه بعد که کسی اومد و خواست زمینتون بزنه بهش حمله کنید، ولی خشمتون رو کنترل کنید و کاری رو کنید که انتظارشو نداره، به صندلی چرمیتون تکیه بدین، روی دستتون لم بدین و بهش لبخند بزنید. حس قدرت بی نظیری داره، اون در حال سوختنه و شما با خونسردیتون، بنزین گالنی 0.5 دلار هستید که روی آتیش اون میریزه. دقیقا اون فرد، اون لحظه حس مردمی رو خواهد داشت که بنزین لیتری 2200 واحدی رو 3000 واحد پولی می خرن و شما مثل سران اون کشور فقط نگاه می کنید و به حماقتشون می خندید.

منظورم دقیقا همینه که تو فکرتون گذشت، با سکوت زجر کُشِش کنید !


فردی پویا، آشپز محبوب خودم رو میگم، این دفعه برام آش خوبی پخته، اون با قدرت تونست نامزد های مطرح فیل های احمق رو کنار بزنه و رقیب انتخابات ریاست جمهوری من بشه، می دونم چی میگید، میگید اون شیطان بود، اون بیشرف بود، اون ... اون همه اینایی که تو فکرتون میگذره بود و مهمتر اینکه منو اون موقع بیش از خودم میشناخت، اما سه سال، سه سال مدت زمانیه که یه آدم می تونه تبدیل به هرچیزی بشه و نباید اینو از ذهنتون بیرون کنید.

به هر حال اون سعی کرد منو از شما جدا کنه اما من هنوز زندم."




پرزیدنت: اوه، پسر تو کی اومدی تو اتاق بیضی ؟

عرفان میچم: مقاله رضا هشمیت رو تو واشنگتن پست رو خوندی ؟

پرزیدنت: چرا اینطوری راه میری، اوه یادم اومد مال دیشبه، یکم زیاده روی کردم، ببخشید، می گفتی، آهان آره خوندم خب ؟

عرفان میچم: خب ؟ اینجا نوشته تو به عنوان کسی که خودشو کاتولیک معتقد معرفی می کنه، چرا باید با رئیس دفترت رابطه داشته باشی، اونوقت خونسرد به من میگی خب ؟ فرانسید تو فکر خودت نیستی.

پرزیدنت: ارتباط با یه رئیس دفتر برای یه رئیس جمهور چیز عجیبی نیست، کلینتون حروم زاده یادت رفته ؟ مرتیکه آشغال خور. با اون سلیقه کتفیش.

عرفان میچم: فرانسید خودتو زدی به نفهمیدن؟ منشی کلینتون زن بود، من نه ! که البته سر همونم سرویس شد !

پرزیدنت: خب باشه شلوغش نکن، قبول دارم کمی زیاده روی کرده تو پرداختن به این موضوع، اون به خودش میگه نوار خراب، با همچین کله خرابی، کاری نمیشه کرد جز اینکه حوالش بدی به کِتفِت، ولی اینجا کره شمالی، عربستان یا ایران نیست که من بگم چی چاپ بشه یا نه، حالا من باید نگران بشم، تو چرا ناراحتی ؟

عرفان میچم: فرانسید واقعا نمی فهمی که من نگران توام ؟ تو یه کشتی ای که ما سوارتیم، تو غرق شی همه ما غرق میشیم.

پرزیدنت: صبر کن ببینم کشتی ای غرق میشه که سوراخه، من که نیستم، اما تو ... خب منطقی بود بایدم نگران باشی. بعدم یعنی الان فقط نگران جایگاه شغلیتی ؟

عرفان میچم: خفه شو فرانسید، تو خودت ...

پرزیدنت: هیسسسس هیچی نگو، برنامه های امروز رو بخون ...

عرفان میچم: .... هوم، قربان تجمعی علیه شما با محوریت آرش استاپمر رئیس کمپین فردی در دانشگاه کلمبیا هست، که همونطور که خواستید هماهنگ شده تا اونجا باشید، و کریستین امان پور زنگ زد و گفت که وقت مناظره با پویا فردی فردا ساعت 18 هست، باید با پرزیدنت مهدی احمدی نژاد هم تلفنی ...

پرزیدنت: پفیوز تو پشت در چیکار می کنی ؟

مملگر دانتون: سِسسسسر می خواستم متن سخنرانی کلمبیا رو بهتون بدم.

پرزیدنت: انیمال اینجا صاحاب نداره ؟ محله سگیتون تو برایتونه ؟ نباید با میچم هماهنگ کنی لَزِج ؟ گِت اَوت

پرزیدنت: عرفان این مملگر رو بپا، من فکر می کنم این انیمال رابطه مارو به رضاهمشیت گرا داده، شدیدا بهت حسودیش میشه.

عرفان میچم: ممکنه، مراقب باش فرانک، فردی تورو خوب میشناسه، می تونه هر ضربه ای بخواد بهت بزنه. فردا تو مناظره ممکنه هر اتفاقی بیوفته.

پرزیدنت: به من اعتماد کن.

عرفان میچم: هنوز جای اعتماد دیشبم درد می کنه، برو باید برسی کلمبیا یونیورسیتی

پرزیدنت: هااانی، اوووم ... (پارازیت روی پخش کننده اینترنتی (؟) )


--------

دانشگاه کلمبیا
​

آرش استامپر: من سخنران خوبی نیستم، از پویا خواستم که کسی دیگه رو برای سخنرانی امروز انتخاب کنه، گفت تو خودت به اندازه آندروود بیشرفی و خوب میدونی که یه بیشرف حروم لقمه رو چطور معرفی کنی، ضمن اینکه تو یار و همراهش بودی یه زمانی و بهتر از هر کسی دیگه ای جز من اونو میشناسی. دیدم درسته و اومدم که با استفاده از نبوغ خودم رسواش کنم.
من امروز اینجام تا بگم که رای آوردن مجدد فرانسید چقدر برای بزرگترین قدرت دنیا خطرناکه، اون یه کاتولیکه اما با رئیس دفترش ارتباط داره، خانواده در جامعه ما چه ارزشی داره وقتی رئیس جمهور ما نه تنها تشکیل خانواده نمیده، بلکه با مرد ها ارتباط داره، از کجا معلوم که فردا شما دانشجو ها در کاخ سفید مشغول کار بشید و بهتون تعرض نشه ؟

(آندروود، آندروود، آندروود)

آرش استامپر (درحالی که از تعجب به زیر گلویش چسبیده): چی می بینیم، پرزیدنت آندروود اینجاست تا به ما نشون بده که قانون شکنی های او تمومی نداره، شما نباید اینجا باشید، از دانشگاه مردم بیرون برید، اینجا خانه دانشجو های اینجاست و هر کسی که دانشجو ها دعوتش کنند و شمارو این دانشجو ها دعوت نمی کنند.

پرزیدنت: من اهمیتی نمیدم به صحبت های این هوش سیاه، اهمیتی نمیدم ! من دانشجو این دانشگاه بودم و الان می تونم اینجا باشم و اینو این بزدل میدونه و داره دروغ میگه، آرش ما همه می دونیم تو از کجا میسوزی، به قول پریزیدنت ایران، آبو بریز همونجات که میسوزه !

پرزیدنت: من امروز دارم به بیمارستان آبراهام لینکلن میرم (بغض)، اون مرد بزرگ نماد جمهوری خواهیه، چطور می تونید اون مرد رو جمهوری خواه بدونید و این فرد حسود و خودخواه رو هم جمهوری خواه بدونید، ما درگیر کرونا هستیم، بیماری که 200 هزار آمریکایی رو کشته و 20 میلیون نفر رو هم درگیر کرده و حالا نماینده های این حزب برای بدگوئی از من همه شما رو در این محیط دور هم جمع کردند، شما هر کدوم فرزندان آمریکای بزرگ هستید، تو، تو و تو، اگر هرکدومتون از کرونا مثل سگ سیاه طاعون گرفته ای به خودتون بپیچید، این آقایون کجا خواهند بود ؟ و حالا می خوان از فساد من پرده برداری کنند؟ من خواستم که این تجمع اینترنتی بشه و درخواست منو قبول نکردند !

آرش استامپر: این جلسه با تدابیر پزشکی انجام شده و رئیس جمهور مغلطه گر باید از جمع ما بره ! همین الان !

(بلاندروود، بلاندروود، بلاندروود)

پرزیدنت: من تدابیر پزشکی رو رعایت نکردم، و مطمئنم که تمام این ماسماسک هایی که شما رو هم باهاش تست کردند یه بازیه، من جونم رو به خطر انداختم و در این جمع حاضر شدم تا از شما محافظت کنم! (بغض) من از این محیط بیرون نمیرم تا مطمئن شم همه شما به سلامت به خانه هاتون بر می گردین !

پرزیدنت: مـــــن از هـــــــمه شــــــما می خـــــــوام همین الان اینجا رو تــــــــرک کنید چون مطلعم که تمامی تب سنج هایــــــی که باهاش تب شما رو تست کردند چینی بوده و هر آن ممکنه هـــــــمه شما مبتلی به کرونا بشید، ایـــــــــنجا رو تـــــــرک کنید، تــــــــــرک کنید، من تسلیم نمی شم، من تسلیم نمیشم، من تسلیم نمیشم.

(جییییییییییغ، جمعیت با ترس در حال متفرق شدن هستند)

آرش استامپر: فَاک یو فرانسید، فَاک یو، کار خودتو کردی؟ برات گرون تموم میشه. تو هیچ وقت تو این شرایط به بیمارستان لینکلن نمیری.

پرزیدنت: گم شو، میرم و عکساشو برات میفرستم، به رئیست بگو فردا شب هرچی داره رو کنه.

آرش استامپر: اون خردت می کنه.

پرزیدنت: می بینیم.

تو این سه ساله واقعا تغییر کردم، اما باید اعتراف کنم که از مناظره باهاش مثل سگ می ترسم. (چشمک)
​

 

[God]

نقش های بازی




[BOX=darkgreen]
بیگناهان:[/BOX]


[ROLECARD=darkgreen,detective,کاراگاه] یکی از مهم ترین نقش بیگناهان است که قابلیت پرسش بازیکنان و فهمیدن بیگناهی و گناهکاری آنها را دارد. در صورتی که بازیکنی به کارآگاه گناهکار معرفی شود کارآگاه می تواند در همان شب وی را مورد هدف قرار دهد و گناهکار خواهد مرد.
گادفادر و فرعی ها از پرسش کارآگاه مصون هستند و لباس خیاط نیز می تواند کارآگاه را گمراه کند.
ستون پنجم به کارآگاه در هر صورت بیگناه اعلام می گردد.
کارآگاه یکبار می تواند از تیر مافیا یا قاتل فرار کند، که در این صورت و در صورت پرسش ، بیگناهی یا گناهکاری فرد پرسیده شده به صورت معکوس به او اعلام می گردد.
در صورتی که کارآگاه خیاط را مورد هدف قرار دهد، هر دو خواهند مرد.
تبصره 1: در صورتی که اصابت اول توسط گادفادر صورت گرفته باشد و همزمان کارآگاه، گادفادر را پرسیده باشد، گادفادر به او گناهکار اعلام شده و کارآگاه می تواند او را بکشد. (مگر در صورت حمایت پزشک) ولی تیر گادفادر به صورت رندوم به یکی از افراد مافیا انتقال می یابد.
تبصره2: در صورت لباس داشتن فرد پرسیده شده، لباس در هر صورت ارجح بر قانون اعلام برعکس نقش به کارآگاه است.
تمامی نقش های فرعی به صورت کلی بیگناه به کارآگاه اعلام می شود.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,policeman,بازپرس]بازپرس می بایست قاتل، هوکر و ستون پنجم را در بازی شناسائی نماید که به این منظور می تواند تا پایان فاز پنجم به صورت محدود بازیکنان را پرسش نماید، در صورت صحت پرسش قاتل، هوکر یا ستون پنجم، می تواند در فاز بعد قاتل و ستون پنجم را با تیر از پای دربیاورد. و در مقابل تیر قاتل روی بازپرس کارگر نیست. ولی گادفادر می تواند بازپرس را بکشد. ستون پنجم در صورت بیگناهی یا گناهکاری به بازپرس ستون پنجم معرفی می گردد.
در صورت لباس داشتن قاتل، بازپرس باز هم می تواند او را شناسایی کند، و تنها وقتی قاتل را شناسایی نمی کند که وی اقدام به قتل نکند. ولی در صورت لباس داشتن هوکر و ستون پنجم، از بازپرس مخفی خواهند ماند.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,shield,رویین‌تن]به صورت نا محدود در برابر تیر گادفادر و قاتل مصونیت دارد و در برابر پرسش کاراگاه لباس نمی پذیرد. اما در صورت لباس گرفتن و اعدام در روز فاز، با نقش لباس اعدام خواهد شد.
امکان حضور روئین تن و سامورائی به صورت همزمان در بازی وجود ندارد. ولی مستشار می تواند هر دو نقش را برای یک مرتبه تصاحب کند.
[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,samurai,سامورایی] برای یک بار از تمام تیر های بازی (گادفادر، قاتل و کارآگاه در صورت لباس داشتن) در امان است و قاتل خودش را خواهد کشت و در صورت محافظت از ضارب، ضارب نجات پیدا خواهد کرد، در صورت اصابت تیر دوم، خودش و قاتلش به صورت همزمان کشته خواهد شد و هیچگونه محافظت سبب نجات ضارب نخواهد شد. و در صورت محافظت از سامورائی توسط پزشک، از مرگ نجات میابد و تبدیل به بیگناه بی نقش خواهد شد.
امکان حضور روئین تن و سامورائی به صورت همزمان در بازی وجود ندارد. ولی مستشار می تواند هر دو نقش را برای یک مرتبه تصاحب کند.
[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,doctor3,پزشک]به صورت نا محدود و تا پایان فاز ششم امکان محافظت ازتمام افراد بازی بجز ضارب دوم سامورائی را از تیر مافیا، قاتل و کارآگاه را دارد. در دو فاز اول می تواند از دو نفر محافظت کند (که حتما باید یکی از آنها خودش باشد) و همچنین امکان محافظت از خودش را برای بیش از سه بار در کل بازی (با احتساب دور روز اول) را ندارد.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,unknownman,ستون پنجم]در صورت اصابت تیر مافیا به ستون پنجم، به عنوان گادفادر جذب شده و گادفادر اصلی خواهد مرد و یک تیر از تیر های باقی مانده گادفادر بعد از زدن ستون پنجم خواهد سوخت، بعد از آن ستون پنجم تمامی مصونیت های گادفادر را دارا می باشد، ضمنا مافیا یک فرصت برای جذب مستقیم ستون پنجم را دارد. ستون پنجم در زمان اعدام، در صورت عدم جذب یا عدم جایگزینی با گادفادر، ستون پنجم و در صورت جذب یا جایگزینی گادفادر معرفی می گردد.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,hand,فدایی]در صورت اعدام یا کشتن شدن فدایی هیچ بیگناهی در فاز شب و فاز روز بعدش کشته نخواهد شد. و بیگناه بی نقش معرفی می گردد. کشته شدن فدایی تنها یک بیگناه را از مرگ نجات می دهد و در صورت جلوگیری از اعدام یک بیگناه، شب امکان کشته شدن بیگناه وجود دارد.
فدایی در صورت مرگ، و نداشتن لباس، بیگناه بی نقش معرفی می گردد.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,briefcase,مستشار]یکی از قوی ترین اعضای بیگناهان است و به صورت محدود و می تواند یکی از نقش های بیگناهان (بجز فدایی) برای فاز شب و به انتخاب خودش بر عهده بگیرد با این توضیح که یک نقش را دوبار نمی تواند داشته باشد. در صورتی که نقش یا نقش هایی از بیگناهان در سه روز اول بازی کشته شود، می تواند به انتخاب از بین آن نقش ها، یکی از آنها را دوبار برعهده بگیرد که به سهمیه اولیه وی اضافه می شود.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkgreen,target,اسنایپر]بیگناه بی نقشی است که گاد می تواند در صورت صلاح دید خود و دعای بسیار در درگاهش، یک تیر به او عطا کند. تیر او تمامی نقش ها را خواهد کشت. تیر او در فاز شب اقدام می کند و هیچ نقشی جز هوکر نمی تواند از انجام نقش او جلوگیری کند.
نقش وی توسط مستشار قابل اجرا نیست.[/ROLECARD]






[BOX=purple]فرعی:[/BOX]


[ROLECARD=purple,dancer,هوکر]تا آخر فاز ششم هر شب با یک بازیکن می خوابد و از اجرای نقش آنها جلوگیری می کند (متوجه علت جلوگیری از نقش خود خواهند شد)، که نتایج زیر از همخوابگی وی با بازیکنان برای هوکر حاصل خواهد شد:
1- در صورتی که سه نفر از کسانی که با آنها خوابیده اعدام شوند، در لحظه اعدام نفر سوم خواهد مرد.
2- در پایان فاز ششم در صورتی که تمام کسانی که با آنها خوابیده بیگناه باشند خواهد مرد.
3- در شرایط زیر برنده بازی خواهد بود (در مفروضات هوکر جزو باقی مانده نفرات محاسبه نمی شود):
الف. از 4 نفر باقی مانده بازی با 3 یا 4 نفر خوابیده باشد.
ب. از 3 نفر باقی مانده بازی با 2 یا 3 نفر خوابیده باشد. (جز در موقعی که قاتل در جمع 4 نفره باشد و هوکر با قاتل نخوابیده باشد)
ج. از 2 نفر باقی مانده با 1 یا 2 نفر خوابیده باشد.
تبصره 1: هوکر در صورتی برنده خواهد شد که زنده بماند. و در این صورت بازی تمام می شود و به تنهایی برنده بازی خواهد بود.
تبصره 2: بعد از فاز ششم در هر فاز در صورتی که هوکر با هیچ کدام از افراد باقی مانده در بازی نخوابیده باشد، تبدیل به بیگناه بی نقش خواهد شد و با برد بیگناهان برنده می شود.
همچنین در صورت اصابت تیر قاتل و مافیا به او، هوکر خواهد مرد و یک تیر پدرخوانده رو خواهد سوزاند و قاتل یک شب از انجام قتل منع خواهد شد. (بجز سهمیه مصرف شده برای کشتن هوکر)[/ROLECARD]


[ROLECARD=purple,gun,قاتل]گناهکار فرعی است و هرشب اقدام به قتل می‌نماید؛ اما می‌تواند در یکی از شب‌ها با این توضیح که از پرسش بازپرس مصون است، قتلی انجام ندهد. در سایر شب‌ها، در صورت پرسش بازپرس قاتل معرفی می گردد.
توضیح: وی در هر شرایطی به کاراگاه بیگناه اعلام می شود.
توانایی کشتن پدرخوانده، و رویین‌تن را ندارد و در صورتی که بخواهد سامورایی یا تروریست را بکشد، خواهد مرد. و خیاط نیز برای یک مرتبه می تواند از تیر قاتل فرار کند.
قاتل برای 1 مرتبه می تواند از تیر مافیا فرار کند. بدین صورت که اگر پدرخوانده او را هدف قرار دهد، قاتل زنده خواهد ماند و اقدام به قتلش نیز انجام نخواهد شد (در صورتی که در آن شب اقدام به قتل نکرده باشد، خواهد مرد).
قاتل سمی مهلک نیز در اختیار دارد که برای یک مرتبه قابل استفاده است. بدین صورت که هدف قاتل در شب خواهد مرد و به عنوان قاتل به بازیکنان معرفی می‌شود. پدرخوانده و رویین‌تن در این حالت از مرگ مصون هستند و اگر هدف قاتل خیاط یا سامورایی باشد، هر دو خواهند مرد.
در صورتی که تعداد بازیکنان باقی مانده در بازی به 4 نفر کاهش یابد، قاتل برنده بازی می‌شود.
در صورتی که هوکر و قاتل هر دو به جمع 4 نفر برسند و هوکر شرایط برد را داشته باشد، در صورتی که با قاتل خوابیده باشد، هوکر برنده خواهد شد و در غیر این صورت قاتل برنده خواهد بود.[/ROLECARD]




[ROLECARD=purple,orangechaser,فراری]بی‌گناه فرعی است. وی هر شب هدفی انتخاب می‌کند و در صورتی که هدفش هدف نداشته باشد، نزد او مخفی می‌شود و زنده خواهد ماند. اگر هدفش هدف داشته باشد، فراری نمی‌تواند مخفی شود و در صورتی که روی خود یا هدفش اقدام به قتل صورت گیرد، خواهد مرد.
در صورتی که تا پایان فاز شب ششم زنده باشد از بازی کنار می رود و در صورت پیروزی بیگناهان پیروز خواهد شد. وی پس از کنار رفتن از بازی حق رای خواهد داشت.[/ROLECARD]






[BOX=darkblue]مافیا:[/BOX]

[ROLECARD=darkblue,cigar,پدرخوانده]همه کاره‌ی تیم مافیاست و توانایی کشتن شهروندان را به دفعات محدود داراست. به طور کامل ضد پرسش و ضد ضربه است و تنها در صورتی نزد کاراگاه لو می‌رود که کارآگاه را مورد هدف قرار دهد و همزمان کارآگاه او را بپرسد.
پدرخوانده توانایی کشتن رویین تن را ندارد.
اگر وی سامورایی را هدف قرار دهد، کشته خواهد شد ولی قابلیت کشتن به صورت رندوم به یکی از اعضای تیمش انتقال پیدا می کند.
در صورت مورد اصابت قرار دادن ستون پنجم، خواهد مرد و ستون پنجم جایگزین وی خواهد شد.
در صورت اعدام پدرخوانده، مافیا قابلیت کشتن شهروندان را از دست می‌دهد.
تبصره: در صورتی که لباس دریافت کند (از طریق خیاط یا بازیگر)، نقش لباس اعلام می‌شود و سهمیه‌های باقیمانده به صورت رندوم به یکی از اعضای تیمش منتقل می شود.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkblue,necktie,خیاط]خیاط طی چند شب می‌تواند به یک نفر لباس بدهد که در صورت کشته‌شدن همان شب، پرسش کارآگاه یا بازپرس و یا اعدام روز بعد، نقشی که خیاط به آن فرد داده اعلام می‌شود. شخص مورد نظر متوجه دریافت لباس نمی‌شود. تمامی نقش ها بجز قاتل لباس می پذیرند. و فقط لباس او در شب و در مقابل کارآگاه برای روئین تن کارساز نیست.
خیاط می تواند سه مدل لباس را به دیگران اعطا کند، لباس روز، لباس شب و لباس جنرال و برای هرکدام سهمیه محدودی خواهد داشت. به این صورت که لباس روز تنها کاربرد اعدام دارد، لباس شب مختص اتفاقات مربوط به شب است و لباس جنرال که هم در روز و هم شب کاربرد دارد، لازم به توضیح است که خیاط نمی تواند به صورت همزمان از این لباس ها استفاده کند.
در صورتی که توسط قاتل هدف قرار بگیرد، زنده خواهد ماند؛ اما تبدیل به مافیای بی نقش خواهد شد.
در صورتی که کارآگاه او را هدف قرار دهد، هردو خواهند مرد.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkblue,bomb,تروریست]در صورت اعدام، آخرین کسی که به وی رای بدهد کشته خواهد شد (حتی اگر از اعضای مافیا باشد). هیچ نقشی حتی سامورایی در این مورد مصونیت ندارد.
در صورتی که قاتل یا کارآگاه وی را هدف قرار دهد، هر دو خواهند مرد.
تروریست می تواند با فدا کردن جان خود در فاز شب، هر نقشی جز رویین تن و شیطان را بکشد (حتی سامورایی). او در این حالت به هیچ عنوان از مرگ نجات نمی‌یابد و اگر پزشک از او حمایت کند، پزشک نیز خواهد مرد.[/ROLECARD]


[ROLECARD=darkblue,tuxedo,سناتور]سناتور، سیاست مدار تیم مافیاست و برای یک بار می تواند یک نفر از اعضای تیم مافیا را از اعدام نجات دهد، با این توضیح که اعلام نجات باید قبل از رای سوم به آن عضو مافیا به گاد اعلام شود و بعد از آن قابلیت جلوگیری از اعدام را نخواهد داشت.
در صورتی که در آن فاز تعداد آرای اعدام عضو مافیا به حد نصاب نرسد، تنها برای یک بار دیگه امکان استفاده از این قدرت برای سناتور وجود خواهد داشت.
همچنین قابلیت یک بار حدس ستون پنجم را برای جذب عادی وی در اختیار سناتور است. و در صورت مرگ سناتور دیگر این امکان وجود ندارد.
سناتور در صورت مرگ و اعدام مافیای بی نقش اعلام می گردد.
[/ROLECARD]




نقش های این دور هست، اگر ابهام یا مسئله ای در موردش هست تا دوشنبه اطلاع بدید.


ممنون.
​

 

[God]

House of Cards S02E02

​

مملگر دانتون: قربان، تماس تلفنیتون با مهدی احمدی نژاد متصل شده، صحبت می کنید.

پرزیدنت: فاک حوصله بحث با این دلقک رو ندارم.

پرزیدنت: های پرزیدنت، میدونم عصبانی هستی، اما حتما می دونی که برای افکار عمومی لازم ...

مهدی احمدی نژاد: من عصبانیم ؟ عصبانیت نمنه دِ ؟ شما فکر می کنی می تونی منو عصبانی کنی ؟ یه روز یه پیرزن اومد پیشم گفت دکتر خاک تو سرت کنند با این کشور داریت، من گفتم خاک تو سر من کنند چرا مادر جان ؟ گفت هیچی حالم بده و پول دوا دکتر ندارم. منم جای اینکه عصبانی بشم بردمش پاستور و چند ساعتی با هم اختلاط کردیم و فَکتَمو بهش نشون دادم، بعد که رفت هم اون راضی بود و منم اِی بد نبود.
در کل بدم نیومد کاری که با ژنرال امین قاسمی مرحوم کردین، زیادی به رابین نزدیک شده بود و ادعای ولایی بودن داشت، چی دارم میگم اصلن تو نمی دونی ولایی چه کوفتیه هه، میدونی ؟! به هر حال ولی مجبورم جواب بدم پرزیدنت ناراحت نباش
( فرانسید گوشی رو کنار میگیره و میگه فاک یو مهدی)

پرزیدنت: مهدی خیلی فرصت ندارم و باید تو یه مناظره شرکت کنم، بگو چی می خوای.

مهدی احمدی نژاد: عرفان میچم رو، هه شوخی کردم، ناراحت نشو، هیچی امشب یه ناوتون رو میزنیم.

پرزیدنت: ناو رو بزنی که تورو هم کتلت می کنم، واقعا چی میخوای ؟

مهدی احمدی نژاد: پایگاه
پرزیدنت: نه

مهدی احمدی نژاد: هواپیما نظامی
پرزیدنت: نه

مهدی احمدی نژاد: پهباد
پرزیدنت: نه

مهدی احمدی نژاد: خودت !

پرزیدنت: به تفاهم رسیدیم پهباد رو بزن، شب بخیر

مهدی احمدی نژاد: می خوای بری ؟ میدونی من از ساعت چند پشت خطم ؟ 7، 6 ، 5 ؟

پرزیدنت: با هم صحبت می کنیم فعلا کار واجب تر از تو دارم مهدی! گود نایت.

پرزیدنت: (سر و تهت رو بزنند، دلقکی، دلقک !)

-------
در لیموزین ریاست جمهوری:

پرزیدنت: زیاد وقتتو نمیگیرم محمد متیوز، می دونم عصرت شلوغه، تو فرماندار نیویورکی و کرونا اونجا بالا گرفته، ازت می خوام وضعیت فوق العلاده اعلام کنی و تمام تجمعات رو ممنوع کنی، تمام تجمعات

محمد متیوز: به لحاظ منطقی تو درست میگی، بیماری بالا گرفته و باید شهر وضعیت اضطراری پیدا کنه، ولی غریزه من به این داستان مشکوکه فرانک، تمام تجمعات زیاد نیست ؟

پرزیدنت: فکر می کنی اگر پروژه بار رویال مرکزی منهتن بودجه فدرال بگیره و تو بتونی معشوقه رقاص و زیبات رو دعوت کنی تا اونجا نمایش بده بازم غریزت مشکوکه ؟

محمد متیوز: معلومه که نه، بحران کرونا مهم ترین بخش این کشوره. راستی فرانک می دونم داری میری برای مناظره با فردی، اون زمان که من شهردار بودم و پویا اون مغازه کباب خوک فروشی رو داشت یک بار تو بازرسی فهمیدیم که توی سس کبابش دی ان ای انسان هست، البته بعدش خود تو پروندشو مفقود کردی، این همون پرونده ایه که مفقود کردی. شاید بدردت خورد. این عوضی خیلی به من ظلم کرده و دوست ندارم برنده این رقابت پویا باشه.

پرزیدنت: ممنونم میتوز، تو مرد بزرگی هستی، شاید لازم باشه کم کم خودتو تو قامت معاون اول ببینی. فقط به من اعتماد کن.

محمد متیوز: جناب رئیس جمهور قابلی نداشت، ولی از من اعتماد نخواه، من میدونم که جای اعتماد به تو درد خواهد گرفت، به نظرم باید قدم به قدم جلو بریم.

پرزیدنت: بیشرف

----------

​

مناظره سی ان ان

کریستین امان پور: پرزیدنت، وایس پرزیدنت، خوشوقتم که هر دو شما رو توی استدیو داریم، اما اینبار برای مناظره و رقابت

"اوه یادم رفته بود اینو بهتون بگم، فردی رو معاون اول خودم کردم، درست دو سال پیش و اون دقیقا همینطوری می خواست ریاست جمهوری رو ازم بدزده، البته میشناسینش که نشون نمیداد می خواست، اما واقعا می خواست"​

فردی: تو یه متوهمی فرانک، تو چیزی نیستی که من بخوام جای تورو بگیرم. اگرم الان اینجام چون دلم می خواد همین.

پرزیدنت: (بیشرف از کجا می خونه ) وات؟ فکر نمی کنی که به عنوان معاون رئیس جمهور باید به رئیس جمهور احترام بزاری فردی ؟ می خوای با قوانین اینطور برخورد کنی ؟

فردی: بیشرف خودتی، بول شِت نگو فرانک احترام به قوانین ؟ آخرین باری که قانون رو رعایت کردی وقتی بود که از قانون دفاع از خود استفاده کردی برای کشتن چاوش واکر بدبخت.

پرزیدنت: مغلطه می کنی فردی، من به علاقه دارم، من و تو با هم این مسیر رو اومدیم، من یادم میاد اون زمان که تو آشپز محبوب من بودی و برای من خوراک دنده کباب خوک درست می کردی و من از خوردنش لذت می بردم. البته یه چیزایی شنیدم که نمی خوام باور کنم چون طعم خوشمزه دنده کبابات تو اون مغازه آشغالیت هنوز زیر دندونمه پویا

فردی: غلط کردی که چیزایی شنیدی و بیشرفی اگر نگی چی شنیدی پفیوز.

پرزیدنت: بگم ؟ بگم ؟

فردی: این پفیوز بازی رو تموم کن و بگو، تو مهدی نیستی اداشو در نیار.

پرزیدنت: (فاک یو پویا): پرونده ای هست که نشون میده، زمانی که اون کباب خوک های خوشمزه رو درست می کردی توی سس کبابت دی ان ای انسان دیده میشده. من باور نمی کنم و می دونم اینطور نیست کی باورش میشه توی سس کباب اجزای انسان باشه.

فردی: اجزای انسان نه فرانک، اون دقیقا عنبیه چاوش واکر بود که تو کشتیش ! انتظار داشتی بزارم اون عنبیه بره زیر خاک ؟

کریستین امان پور (فَکتِ دوست پسرش چسبیده زیر گلوش): یعنی تائید می کنید که اجزای انسان توی غذاتون بوده ؟ فکر نمی کنید افکار عمومی منزجر میشن از این عمل غیر انسانی و روی رای هاتون تاثیر میزاره؟

فردی: افکار عمومی گه خوردن، من قراره رئیس جمهور شم تا اخلاق حاکم بشه، رئیس جمهور نباید انسان باشه، باید اخلاق گرا باشه، خودشون رای میدن. یعنی اگر قرار باشه بین من و این بچه باز یکی رو انتخاب کنند قطعا منم. شک داری ؟

پرزیدنت: فردی فکر می کنم ...

فردی: من میرم تا صبح فکر کن. با کلینت ایست وود قرار دارم می خوایم اسب سواری کنیم، وقتی برگشتم یا خودت کنار رفتی، یا پاره ای فرانک، این بار آخره.

کریستین امان پور: اما وسط مناظره ایم قربان

فردی: به درک، اسب سواری با کلینت واجب تره.

----------
پشت صحنه مناظره:

پرزیدنت: وایسا پویا، وایسا، بگو چی می خوای تا این رقابت رو تموم کنی

فردی: من چی می خوام پفیوز ؟ تو چی می خوای ؟

پرزیدنت: من قدرت می خوام

فردی: شات آپ پلیز، بگو چی می خوای.

پرزیدنت: (بیشرف همون کاری رو با من می کنه که با دیگران می کنم)

فردی: باشه من نفهمیدم. بنال

پرزیدنت: من حاضرم کنار بکشم، استعفا میدم و رئیس جمهوری به تو میرسه و تو انتخابات هم به نفع تو می کشم کنار، فقط به شرط اینکه عرفان میچم رو معاون اولت کنی. برد برای تو و برد برای من.

فردی: حالا برای من شدی عاشق پاکباخته ؟ انیمال من تو بیشرف رو میشناسم ! تو بخاطر روابط رخت خوابی از این حرکات نمی کنی، اما باشه قبول، می دونم چی تو ذهنت میگذره، دوشنبه بیانیت رو از تلویزیون می بینم.

پرزیدنت: اول استعفا میدم و تو جایگزینم میشی، و برای طبیعی شدن و اینکه حزب وقت جایگزین معرفی کردن نداشته باشه، شب انتخابات کنار میکشم.

فردی: باشه، برو بمیر، کلینت منتظره.

پرزیدنت: عوضیِ آشغال

-------------------------------------------------------------------------


بازیکنان:
آرش
عماد
صدرا
فری
رضا
محمدامین
مهدی
عرفان
ستاره
امین خلفی
پویا
محمد
ترسا
روزبه
رامتین
محمدرضا
​

تعداد 16 نفر (تا فردا ممکنه کمتر یا بیشتر بشه بعدش قطعی میشه)


شروع فاز صفر هر بازیکن یک و تنها یک پست بده
1 پست معرفی بدید یکشنبه تا نقش هاتون رو بهتون بدم. دوشنبه ساعت 11 صبح بازی با قسمت سوم داستان شروع میشه.​

 

[Red Dragon]

سلام دوباره به همه دوستان.

همین الان داستانا رو خوندم و واقعا عالی بودن )))

ایشالا که دور خیلی خوبی باشه.

 

[Near Famil]

Roozbeh desu. yoroshiku onegaishimasu.

 

[FM]

نیه ر فامیل چرا ژاپنی حرف میزنه؟

 

[Arsonist]

اسنایپرِ بازی، یدونه تیر داره، بخوابونه وسط کله این روزبه، اگر نخورد، من خودم خودزنی میکنم!

 

[Erfan]

حيف شكارچي نداريم رو من ته راي كنه ازم بكشه بيرون شايدم داريم و هنوز ازم نكشيده بيرون و تومه نميدونم بايد از سيد بپرسم 🚶🏻‍♂️

 

[RezaZ]

سلام به همه.
من فکت های خوبی دارم هر کی خواست بیاد نشونش بدم.

 

[Teresa]

سلام
دور پیش گه نبودم و خیلی وقته بازی نکردم؛ خیلی اعتماد به نفس ندارم الان
ولی امیدوارم دور خوبی بشه

 

[Ramtin]

سلام
دور قبلی خیلی افتضاح بازی کردم، ایشالا این دور جبران کنم و دور خوبی بشه

 

[Pouya]

سلام.

بعد از حدود 4 سال و 20 دور، به عنوانی غیر گاد سلام کردم.

خطاب به فرانسید: که حزب وقت جایگزینی نداشته باشه بیشرف؟ وقت داشته باشه چه گهی میخواد بخوره؟



رای به اعدام: فرانسید

 

[The Sundance Kid]

پست

 

[Donnie]

سلام.

پرزیدنت فرانسیس یک خبر واست دارم، هم خوبه، هم بد . پیک کرونا تو نیویورک به منطقه ی Flat منحنی رسیده، خوبیش اینه دیگه بالاتر نمیره، بدیش اینه که پیش بینی میشه مدت زیادی اون بالا میمونه . بیمارستان ها دارن رو خط قرمز حرکت می کنن و اگه ادامه پیدا کنه میترکه. باید از ارتش کمک بخوایم کمپشون رو بهمون بدن.
راستی بهم خبر دادن یک سری از فرقه ها تجمعاتی برگزار می کنن. واسه همین جریمه ی افرادی که Social Distancing رو رعایت نمی کنن به 2000 تا افزایش دادیم تا مرض نداشته باشن تجمع برگزار کنن.

 

[Setaress]

یادم نمیاد اخرین باری ک مافیا بازی کردم چ سالی بود
میدونم ک خیلی خوشحالین ک بعد از این همه مدت منو دوباره میبینین^^

- - - Updated - - -

فقط اگه میشه اونایی ک اسم مستعار گذاشتن اسمای خودشونم بگن چون من اسمای خودتونم بزور یادمه تا برسه ب مستعاراتون

- - - Updated - - -

دور پیش گه نبودی؟

- - - Updated - - -

عه چرا ریپلای نشد

- - - Updated - - -

سلام
دور پیش گه نبودم و خیلی وقته بازی نکردم؛ خیلی اعتماد به نفس ندارم الان
ولی امیدوارم دور خوبی بشه

دور پیش گه نبودی؟

 

[SmRs]

سلام
پست معرفی
اسمم هم محمدرضا اگه کسی نمیدونه ??????
امیدوارم دور خوبی بشه

 

[Sadra]

خب سلام امیدوارم این دور و دیگه بتونم بازی کنم

 

[Mamalgr]

خب سلام امیدوارم این دور و دیگه بتونم بازی کنم

سلام دوستان، محمدامین، ممل گر و ممل گیرل هستم. اومدم کمی با صدرا گلاویز شم، یه بازی آن ده ساید هم بد نیست )

 

[God]

House of cards S02E03​

پرزیدنت: تصمیم های بزرگ برای مردم بزرگ، 11 سال پیش که توسط شما مردم بزرگ انتخاب شدم عهد بستم تا از طوفان ها گریز نکنم و از ملت بزرگم در برابر این طوفان ها محافظت کنم، جنگ داخلی، جنایات سازمان یافته درون حزبی، بحران اقتصادی و امروز بحران کرونا که کشور را در بر گرفته، دوشادوش شما ملت بزرگ جنگیدم تا رویای آمریکایی را برقرار کنم.
امروز این گفتگو مستقیم تلویزیونی رو ترتیب دادم، چون معتقدم که باید در پیشگاه وجدانم و ملت بزرگ ایالات متحده اعتراف کنم که من گناهکارم. بله من گناهکارم که 20 سال در کنگره آمریکا، 3 سال بعنوان معاون رئیس جمهور و 11 سال در سمت رئیس جمهور عمرم رو صرف خدمت به قوانین آمریکا کردم و حالا کنگره من رو متهم به مسائل زیادی کرده. نماینده بلا بلا من رو متهم به آزار جنسی می کنه و نماینده بلا بلا من رو متهم به همجنس گرائی می کنه و رئیس کمپین رقیب میگه من اعتقادی به خانواده ندارم.
خانواده ؟ (بغض) اون فرد میدونه که خانواده چیه ؟ می دونه که من چرا هیچ وقت ازدواج نکردم و پدر نشدم ؟ فهمش از خانواده چیه ؟ یک زن و یک مرد که شب در رخت خواب هستند و صبح خوشحال از اینکه پدر و مادر شدند ؟
می دونم که دوست دارید یکبار برای همیشه بدونید که چرا من تشکیل خانواده ندادم و پدر نشدم. پدر من کارمند ساده ای از کارولینا جنوبی بود، اون هیچ وقت ماشین مدرنی برای ما نخرید، خانه ای از خودش نداشت و مارو به مدارس گرون قیمت نمیفرستاد (بغض) اما برای اون مهم بود که ما اخلاق داشته باشیم، با هم متحد باشیم، به کسی ظلم نکنیم و نزاریم کسی به ما ظلم کنه، یادمه یه بار با لباس پاره اومدم خونه پرسید چی شده، گفتم کتک خوردم، زد در گوش من و گفت برو حقت رو بگیر و بعد برگرد به این خونه ! منم رفتم حقم رو گرفتم و از مدرسه اخراج شدم، اما محکم و استوار موندم تا فرد اول این کشور باشم. و من همیشه ترس دارم که نتونم مثل پدرم باشم و بخاطر همین نخواستم که پدر باشم و نتونستم کسی رو به بزرگی مادرم درک کنم. (بغض)
"چیزی که این مردم ابله نمی دونند اینه که مادرم می خواست منو سقط کنه، پدرم هم فرار کرد و من تو یتیم خونه بزرگ شدم و آندروود بزرگ اصلا پدر من نبود بلکه به من اعانه میداد مرتیکه احساساتی"
اونها می دونند که من خانواده رو بهتر از اونها میشناسم، اونها میدونند که شب ها تو کلوب بلابلا چیکار می کنند، اونها می دونند که دادگاهشون چرا متوقف شد اونها چیز هایی میدونند که دونستن اون دردی دوما نمی کنه.


اما امروز روزیه که گمان می کنم که هدایت این کشتی طوفان زده توسط من امکان پذیر نیست، نه بخاطر بزرگ بودن بحران به وقوع پیوسته و یا نا توانی من – که البته من به پشتیبانی شما ملت به هر امری توانا هستم – بلکه به خاطر بزرگی دشمنی کسانی که منافع شخصی و حزبی اونها بر منافع آمریکای بزرگ ترجیح داده شده و من نمی توانم ببینم که بخاطر دعوا های سیاسی، هر روز مردم بیشتری می میرند (بغض)

من فردا ساعت 11 صبح با یک بیانیه کوتاه استعفا میدم و سکان ریاست جمهوری رو به پویا فردی تحویل میدم ! تا شاید با در دست گرفتن این سکان از عطش قدرتش کم بشه و بتونه این کشتی طوفان زده رو به سرمنزل برسونه. ما توافق کردیم که قدرت مال او باشه و سکان اجرائی در دست توانمند همراهم در خدمت به مردم، عرفان میچم .

من در انتخابات می مانم تا دوباره اعتماد شما را جلب کنم.

خدا حافظ شما و آمریکا باشه.


--------------


گفتگو تلفنی با پویا فردی


فرانسید: قرار انجام شد، ریاست جمهوری مال تو، معاونت مال عرفان و البته کناره گیری منوط به تعهد کتبی برای عفو من.

پویا: اونی که شرط میزاره منم، نه تو، اونی که انتخاب می کنه منم، نه تو، اونی که تعهد میده توئی نه من، اونی که گه نمی خوره، توئی نه من، مشخصه یا نه ؟

فرانسید: (فاک یو، آفتابِ ساحل !) فهمیدم، اما چاره ای نداریم برای انتقال مسالمت آمیز قدرت

پویا: آفتاب ساحلت خوب بود، اما عرفانتِ اونیِ که گفتی، سگ خور عفوت می کنم. برو گم شو دارم سرگیجه هیچکاک رو می بینم.

فرانسید: عوضیِ آشغال


​

"قبول کنید که باید بازی رو عوض می کردم، یه شکست سنگین یا یه پیروزی خفیف، در حالی که دومی شبیه معجزه بود چیزی نبود که من یا شما می خواستیم، می دونم که حرکتم رو دوست دارید، من باید قوی باشم و قوی میمونم، حریف قلدر و قَدَره ؟ نباید روبروش وایسید، میگن اگر می خواید وال شکار کنید دشنه قایم کنید و بزارید شما رو بخوره، اما من میگم حتی نباید بزارید مال شمارو بخوره، باید تیکه تیکه ازش بِکَنید"
​

-----------
کاخ سفید:


عرفان میچم: چطور تونستی حروم زاده، چطور تونستی بدون مشورت با مــــــــــــن اینکارو با قایقمون کنی ؟

فرانسید: باید ازت محافظت می کردم عرفان بفهم، نفهم

عرفان: باید بهم میگفتی فراسید، کاری کردی که احمق به نظر بیام، قیافم لحظه ای که گفتگو رو دیدم دقیقا شبیه عماد بیرچ مثل یه کوالای 24 ساعت نخوابیده بود.

"می بینید چطور در مورد رئیس مجلس نمایندگان صحبت می کنه عوضیِ جذابِ دوست داشتنی، وقتی عصبانی میشه خوردنی میشه لامصب"

​

فرانسید: نه عرفان صبر کن، حق با توئه ولی لازم بود اینکار

عرفان: من نمی تونم یارت باشم تا ندونم می خوای چه گهی بخوری

فرانسید: ما چاره ای نداشتیم عرفان، من هرچی رو متوقف می کردم نمی تونستم اون کاکا سیاه عوضیِ بیشرف رو متوقف کنم، اون منو له می کرد و برای له کردن من از تو استفاده می کرد، بزرگ فکر کن عرفان، احمق نباش، تو الان بیش از قبل باید باهوش باشی، نمی خوای مثل آرش استامپر فقط ادای باهوشا رو در بیاری که ؟ هیچ چیز اتفاقی نیست.

عرفان: خفه شو فرانک منو با اون اَشُل مقایسه نکن، این بول شیت چی بود گفتی ؟

فرانسید: مقاله اون نوار خراب، فکر کردی واقعا دانتون جراتشو داره ؟ تجاوز من به چاوش واکر تو کودکی رو کی می دونست جز خودم و واکر و تو ؟ فکر کردی نمی دونستم ترور امین قاسمی به نفعمون نیست ؟

عرفان: تو ... تو ... تو اینکارو کردی ؟ اصلا با عقل جور در نمیاد چرا ؟

فرانسید: وقتی خودت خودتو پائین بکشی مسیر اتفاق افتادنشم کنترل می کنی ! خودمو کشیدم پائین تا اوج بگیرم.

عرفان: چی از ریاست جمهوری بالاتره

فرانسید: قدرت ورای قدرت ! تو این داخل، من تو کنگره، تمام اون چیزی که باید داشته باشیم برای قبضه کردن این ملت احمق، من تورو معاون رئیس جمهور کردم تا رئیس جمهورت کنم و خودم ...

عرفان : باید ازت تشکر کنم ؟

فرانسید: نه، ولی باید تیم بچینی، تیم بچینی و منتظر باشی تا با هم کلک این سیاهِ عوضی بِکَنیم.

عرفان: فرانسید آرش استمپر و فری بلایت اون بیرون وایسادن تا مثل گرگ منو تیکه تیکه کنند.

فرانسید: محمد آشر از تو محافظت می کنه.

عرفان: فرانسید نباید ...

فرانسید: هیچی نگو، هیییچی نگو، اوووووم ...

(تِق تِق)​

​

بازیکنان:
آرش
عماد
صدرا
فری
رضا
محمدامین
مهدی
عرفان
ستاره
امین خلفی
پویا
محمد
ترسا
روزبه
رامتین
محمدرضا


تعداد 16 نفر
رای لازم برای اعدام: 7 نفر

ساعت پایان فاز روز: 21:00


پیام اخلاقی گاد: امین خلفی عزیز، پستت رو بکن همونجا که می دونی. تو داستان گروپ باهات میرم

پیام خلاقانه گاد: عکس های داستان رو عصر برم خونه اضافه می کنم محل کار دسترسی نداشتم

پیام رحمانی گاد: امروز معاف از حداقل پست هستید، حداقل پست بطور کلی سه پست مفید محسوب میشه که تشخیصش با منه. هر کس بطور کلی تا پایان بازی جز این باز 2 روز می تونه از این حداقل تخطی کنه، البته اگر نکنه رحیمانه باهاش برخورد می کنم.​