برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی دور سیزدهم مافیا | در اعماق تاریکی

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
داستان بازی
فصل دوم: سودای ریاست


(7)
محمدحسین هامون (راوی فصل 2): چند هفته ایه که از برگردوندن امیرحسین صدر به شرکت میگذره، وقتی که پویا زند، بهم گفت که باید برم و امیرحسین رو برگردونم، فکر کردم می خواد منو امتحان کنه، آخه اون همون موقع که ما (متین) سعادت رو با هم کله کردیم هم متوجه ماجرا شد، به ما فهموند که میدونه، اما جلوی مارو نگرفت.
به سراغش که رفتم، متوجه شدم که نسبت به اون امیرحسین، که من میشناختم خیلی تغییر کرده، البته یه چیزی درش هنوز عوض نشده بود و اونم این بود که هنوزم دوست داشت "منحصر به فرد" باشه. این اخلاق رو از حدود 20 سال پیش که اولین بار در دفتر زند دیدمش داشت، همیشه کارایی می کرد که بقیه نمی کردن، حتی اگر احتمال قوی میداد که شکست می خوره. توی رفتنش از شرکت و مهاجرت به روستا هم همین اتفاق افتاد، در واقع تا اینجا که بخواد زندگی شهری رو با همه دارایی هاش رها کنه و به روستا نقل مکان کنه، عجیب بود، اما "خاص" نبود، اما وقتی متوجه شدم که تصمیم گرفته شکل اون روستا رو به کلی عوض کنه و از یه روستای دور افتاده کم جمعیت، یه روستای مدرن بسازه، دیدم امضاش پای این کارشم هست. باورم نمیشد، ولی تو دو هفته ای که اونجا بودم، فهمیدم که اهالی روستا تقریبا می پرستنش. یا مثلا معدنی که راه انداخته بود واقعا عجیب غریب بود برای اون منطقه، یه روز منو برد و با شوق و ذوق عجیبی کل معدن رو نشونم داد. خیلی نقلی بود، اما نمونه اش رو تو ایران ندیده بودم. جالبم اینه با اینکه گوشه گیر شده بود، اما هنوزم دست بر نداشته بود از لابی کردن با این و اون، اینو اون موقعی فهمیدم که که یکی از دستگاها رو نشونم داد. این دستگاه رو ما چند وقت پیش می خواستیم برای یکی از مشتریای گردن کلفتمون بیاریم، ولی هرکار کردیم نتونستیم مجوزشو بگیریم، اما امیر از راه دور گرفته بود. جالبم اینه همون موقع که گفتم منم دنبال این دستگاهم به رابطش زنگ زد و گفت کارِ منم راه بندازه.

بگذریم اخیرا تو شرکت دعوا داره بالا میگیره و جز نگار (جمالی) کسی نمی دونه که امیرحسین رو برای چی برگردوندیم. تقریبا هفته ای دو سه بار بیرون از شرکت با امیرحسین جلسه دارم میریم باشگاه انقلاب پیاده روی و چیزایی که از شرکت می فهمه رو بهم میگه. یه مشورت هایی هم میده گرچه سعی می کنه خودشو خیلی دخیل نکنه. یه بار ازش پرسیدم چرا، گفت: "این میز مال توئه، تصمیماتشم مال توئه، من فقط اومدم که کمکت کنم حفظش کنی. همین."، البته بماند که همون اندک مشورت هایی که میده خانمان براندازه. مثلا، همون هفته پیش بهم گفت که به نظرش فقط یه طرف ماجرای حسابرسی مشکل نداره. در واقع نظرش این بود، هم صورت های مالی شرکت مشکل و داره و هم گزارش حسابرسی، جالبه نظرش این بود که این وسط افراد یا گروهای دیگه ای هم هستن که دارن از آب کره میگیرن. وقتی که ازش پرسیدم باید چیکار کنم، یکم تعلل کرد و گفت:"نمی دونم، راستش حس می کنم لبه تیغ وایسادی، شاید اگر یه سال زودتر شرکت و حتی هلدینگ رو شخم میزدی خطرش کمتر بود، اما اونقدری که من می فهمم اینه که باید سعی کنی دونه دونه، بازوهاشون رو بزنی، یکم پیشنهاد سختیه، ولی به نظرم مهسا امیری رو از مالی هلدینگ برش دار"

خیلی جدی گفت ولی اولش فکر کردم داره شوخی می کنه. اون خودش میدونست که (مهدی) مجد شرکت رو آتیش میزنه اگر تغییری در شرایط سازمانی خانمش بدم. بهش گفتم که می دونی که ...، نذاشت حرفم تموم شه، گفت: "می دونم. نمیگم هم کلا عذرشو بخواه، بهش یه سمت بالاتر بده، مثلا بزارش مدیرعامل شعبه آلمان، این سمتیه که هم درد سر نداره، هم نمی تونه رد کنه، هم مهدی نمی تونه چیزی بگه. من فکر نمی کنم که (پویا) زند هم مخالفت کنه "

راست می گفت. گرچه میدونستم که مهدی با اینکه نمی تونه شلوغ کنه سر این موضوع، اما میفهمه قصدم چیه و بی جواب نمیزاره موضوع رو، ولی حداقلش تو کوتاه مدت نمی تونست شلوغ کاری کنه. به هر حال حقوق ماهی 30-40 تومن کجا و حقوق 10-20 هزار یورویی و زندگی تو آلمان کجا. اینکارو کردم. اما باید فکر جایگزین برای امیری می بودم. از خودِ امیرحسین پرسیدم، اونم یه نفر رو بهم معرفی کرد به نام رامتین شریفیان می گفت تو کارِ خودش خبره است و از دوستای قدیمیشه، منتها اینم بهم گفت که آوردنش راحت نیست. تو توصیفش بهم گفت: " ببین، شریفیان، بشدت روحیه خاصی داره، یه جور باهاش صحبت کن، انگار اون مدیرعامل توئه، نه تو مدیرِ اون، حس کنه بهش دستور میدی یا مثلا از بالا به پائین نگاه می کنی، یهو وسط مذاکره ول می کنه میاد بیرون بدون اینکه حتی ازت خداحافظی کنه. ولی اگر آوردیش و تونستی جذبش کنی، مطمئن باش که خیالت از هلدینگ تو موضوع مالی راحت میشه، خریدنی نیست کلا"

شریفیان رو آوردم، مرد محترم و ساکتی بود، کمی در مورد هلدینگ براش توضیح دادم و شرایط، یه دستمزد نسبتا خوب هم بهش پیشنهاد کردم، فقط ازم پرسید : " قرار نیست که با کسی هماهنگ باشم ؟ من اونکاری رو می کنم که فکر می کنم درسته، اگر فکر می کنید این روش خوب نیست، ادامه ندیم."،با اینکه امیر در مورد قاطعیت و روحیه اش بهم اخطار داده بود، ولی جا خوردم. با این حال بهش اطمینان دادم و قبول کرد که مشغول به کار بشه. به نظرم میاد تیمی که امیرحسین داره بهم معرفی می کنه تیم خوبی باشه. اون پسرِ (محمدامین) پژمان هم که شده مشاورم، به شدت پسر باهوشیه. گرچه یه نقطه ضعف بزرگ داره و اونم اینه سر و گوشش بیش از حد می جنبه، خبر دارم هنوز یه ماه نشده با یکی دو نفر از کارمندای هلدینگ دیت کرده، با اینحال به نظرم چون داره خوب پیش میره، فقط باید به امیرحسین گفتم یکم گوشش رو بپیچونه.



(8)
محمدحسین هامون: تنها چیزی که از برگشتن امیرحسین منو میترسوند، دقیقا مواجه با همین لحظه ای بود که پنجشنبه نیمه آذر ماه باهاش روبرو شدم. هرچی زمان بیشتر از برگشت امیرحسین میگذشت و من این موضوع رو بهش نمی گفتم، استرسم بیشتر میشد، اما چاره ای نبود، وقتش بود که امیرحسین رو دعوت کنم خونه ام و دقیقا همون زمانی که میومد خونه ام متوجه میشد.
حدود ساعت 7 شب بود که زنگ در خورد و امیرحسین با پسرِ 7 ساله اش امیرعلی، پشت در بود. وقتی که درو باز کردم، پسرش پرید بغل من.
یادم رفت در مورد پسرش بهتون بگم، دو هفته ای که اونجا بودم، با پسرش آشنا شدم. یه پسر بچه نسبتا لاغر با موهای کوتاه قهوه ای رنگ مجعد، با صورتی سفید و با نمک که در مواجه اول تا حد زیادی ساکت بود و خیلی سخت میشد باهاش ارتباط گرفت، البته این فقط مال مواجهه اول بود و تو زمانی که من اونجا بودم حسابی با من اخت شد، بعد از اون فهمیدم نه مثل که حسابی شیطون هست و از قضا خیلی بیشتر از یه بچه 7 ساله می فهمه. همینم شد که حسابی با من رفیق شد و دیگه آخراش که می خواستم برگردم سخت ازش دل کندم.

امیرحسین و امیرعلی اومدن داخل و دلشوره من هر لحظه بیشتر میشد. نشستیم و کمی صحبت کردیم، امیرحسین که از نبود همسر من تعجب کرده بود پرسید: "فکر می کردم خانمت هم هست، اگر میدونستم نیست امیر علی رو نمیوردم، یکم مجردی میگذروندیم"
امیرعلی که از این صحبت پدرش خوشحال نشده بود، اخماشو برد تو هم و گفت: " یعنی بابایی می خواست منو نیاره ؟ خیلی بدی بابا من قهرم"
امیرحسین کمی بلند خندید و دستی به سر امیرعلی کشید و شکلکی در آورد ولی چیزی نگفت.
و در این بین من دوست داشتم که بحث امیرحسین و امیرعلی هیچ وقت تموم نشه. ولی چاره ای نداشتم جز اینکه بگم: "چرا هست، تو اتاقه داره آماده میشه الان میاد، مگه نمی بینی چه بوی شامی میاد، من هنوزم دستپختم خوب نیست"

و همسرم اومد و سلام کرد. امیرحسین پشتش به اتاق خواب ها بود، و دید نداشت. من از استرس به دقت داشتم به صورت و حرکات امیرحسین نگاه می کردم، وقتی صدای سلام رو شنید، در یک لحظه صورتش از ابهام و تعجب جمع شد، بعد انگار که در تشخیص اون چیزی که شنیده اشتباه کرده بلند شد، برگشت و در در یک لحظه انگار زمان براش متوقف شد.

من هشت سال قبل، با نگارِ جمالی ازدواج کردم و تقریبا از هیچ چیز هم خبر نداشتم. خبر نداشتم تا لحظه ای که به نگار گفتم که قراره برم دنبال امیرحسین و امیرحسین رو به شرکت برگردونم. اون موقع بود که نگار به سختی و با تردید فراوان در مورد علاقه اظهار علاقه امیرحسین نسبت به خودش و جواب ردش به امیرحسین بهم گفت، چیزی که من به عنوان بهترین دوست امیرحسین مطلقا ازش بی خبر بودم. نگار از من خواست که در همین سفر به امیرحسین در مورد ازدواجش با خودم بهش بگم.
راستش تصمیم سختی بود، با خودم فکر کردم که باید همه چیز رو به امیرحسین در این مورد بگم، اما از طرفی احتمال میدادم که اگر اینو بهش بگم شاید برنگرده و نمی خواستم که یه موضوع شخصی روی سرنوشت شرکت تاثیر بزاره، پس تصمیم گرفتم که اینو عقب بندازم و هرچقدر بیشتر عقب مینداختم گفتنش سخت تر میشد تا جایی که حس کردم دیگه امکان گفتنش نیست. حتی چند بار از من در مورد همسرم سوال کرد و من هر بار با شوخی و خنده ارجاعش می دادم به اینکه چرا اون از همسر سابقش و مادر امیرعلی چیزی بهم نمیگه و به همین بهانه چیزی نمی گفتم.

اون چند لحظه سکوت امیرحسین برام مثل چند سال گذشت و واقعا نمی دونستم که چه واکنشی از خودش نشون میده و این تعلیق منو بیشتر اذیت می کرد، تا اینکه به یکباره، صورت امیرحسین از بهت به حالت لبخندی که اصلا به نظر نمیومد تصنعی باشه تغییر کرد و شروع با خوش و بش با نگار کرد. نگار اما با اینکه باید از من بیشتر استرس رو تجربه می کرد اما خونسرد تر از من سریع خودش رو با این حالت امیرحسین وفق داد و شروع به خوش و بش کرد. تنها چیزی که برام جالب بود نگاه عمیق چند لحظه ای نگار به امیرعلی بود، طوری که میشد حسرت رو در اون نگاه حس کرد، چیزی که من منشائش رو نمی دونستم و این اذیتم می کرد.

اون شب، شب واقعا خوبی بود، کلی از خاطرات گذشته تعریف کردیم، با هم خوش و بش کردیم و در مورد همه چیز صحبت کردیم طوری که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده و این وسط وجود شیطنت های امیرعلی از همه چیز جمعمون رو قشنگ تر می کرد. بعد از شام، نگار مشغول بازی کردن با امیرعلی شد و من امیرحسین تصمیم گرفتیم که با هم به بالکن بریم و سیگار بکشیم. بخاطر همین وارد بالکن شدیم، روی صندلی نشستیم و سیگار رو روشن کردیم. برام جالب بود که امیرحسین هیچ چیز نمی گفت و در مورد پنهان کاری من مطلقا به روی خودش نمیورد. بخاطر همین با کمی تردید اما ترجیح دادم این موضوع مطرح بشه. بخاطر همین گفتم: " امیرجان، می دونم تو چیزی نگفتی، اما فکر می کنم باید توضیح بدم. واقعیتش من هیچ چیز از گذشته و اون چیزی که بین تو و نگار بوده نمی دونستم، راستش چند بار سعی کردم از وقتی برگشتی بهت بگم، ولی هرچی بیشتر میگذشت، بیشتر ... "
امیرحسین نذاشت جمله من کامل شه و با حالت آرومی در حالی که دود سیگار رو تازه از ریه اش بیرون داده بود گفت: " می فهمم، پنهانکاری تو، به پنهانکاری من در، فقط نمی فهمم چطور تو شرکت هیچ نشونه ای از این موضوع نبود "
و من گفتم: " آخه هیچ کس نمی دونه "، امیرحسین با تعجب پرسید: "هیچ کس؟ " و من گفتم: "فقط پویا زند" و امیرحسین دیگه هیچ چیز نگفت و منم ترجیح دادم ادامه ندم. با هم چند نخ سیگار کشیدیم و در مورد مسائل شرکت صحبت کردیم و بعد کم کم با خواب آلود شدن امیرعلی، اونها خونه مارو ترک کردند.


پایان قسمت اول فصل 2


پی نوشت: یک توصیه گادانه می کنم :دی اگر یک زمان به این فکر کردین که از داستان بخواین متوجه نقش یا ساید کسی بشید، این جمله منو به یاد بیارید که تضمین میدم کسی که اینکارو کنه، حتما پاره میشه، چه در تاپیک و چه در خلوت خودش/گروهش :دی باز میل خودتونه، من در استناد ها به داستان اصلا ورود نخواهم کرد :دی بخواین می تونید روش تحلیل کنید :دی البته پیشتر گفتم. نقشه بازی رو به مرور به صورت خیلی خیلی پنهان -البته با موارد گمراه کننده- در داستان باز می کنم :دی. و نکته بعد اینکه داستان نظم خاصی از نظر انتشار نداره. چون کیفیت داستان برام از زمان انتشارش مهم تره :دی ولی تلاشم اینه آنلاین باشه :دی
 
آخرین ویرایش:
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
344
پسندها
0
امتیازها
105
مدال‌ها
14
چاووش توی پست 287 توضیح دادم

پویا پست 298

سوال شماره 1: هردو نفرتون پوینت های خوبی رو مطرح کردین من پست 296 ات رو خوندم.به نظرم مواردی که برای رد زرگری بودن مطرح کردی منطقیه در عین حال با اون حرف مهدی راجع به رقص با کلمات موافقم نسبتا در ادامه اون بخش ((روی صحبتم با مهدی اگه بی گناهه)) خوب بود و منتظر جواب مهدی هستم

سوال 2: تا دیشب که رای دادم از نظرم واقعا کم فعالیت بود باید برم بخونم پستاش رو و حتما به این سوالت برمیگردم

سوال 3: موافقم که تیپیک بازی بیگناهی مهسا نبود...من از اونجایی یه مقدار بهش شک کردم که راجع به سوال کردن نقش مهدی و توجیحش قانع نشدم...به نظرم مهسای سفید همچین حرفی نمیزد اونم وقتی بازیا اینطوری پیشرفت کرده و خودشم به اندازه کافی بازی کرده و شناخت پیدا کرده

سوال 4: من حسم نسبت به فری مثبته...بازیش مطابق با بازی های بیگناهیش هست این حرکتش هم که دیشب رای پرت داد رو من مثبت و مطابق با کاراکترش میبینم...اگه اینطوری رای نمیداد تعجب میکردم.


سوال 5: تناقض ها بهترین راه هستن برای گناه کار در اوردن/بررسی از ارا...مثال؟ همین حرفی که مهدی راجع به ممدحسین مطرح کرد راجع به مهسا و رای اولویت اولش به مهسا.
به طور کلی ممدرضا با توجه به کم بازی کردنش رای میگرفت و نمیشه خرده گرفت به کسی واسه رای دادن ولی اگه خلاف منطق و بازی فرد باشه این رای دادن میشه ایراد گرفت.


سوال 6: کلا همیشه هر دور یه نفر اینطوری پیدا میشه :دی من از قاطعیت های این مدلی خوشم نمیاد...70% هر دو و 100% یه نفر خیلی درصد های بالاییه...از شک بدون دلیل و منطق حسی اونم اول بازی اونم به این شکل تهاجمی و اگرسیو هم خوشم نمیاد. بازی بدون منطق رو(مگر یه جا که اواخر بازیه و کسی made up his/her mind نکرده و با گات فیلینگ میره جلو به عنوان اخرین گزینه) نمیپسندم اونم وقتی بازی تازه شروع شده.
نظری راجع به بیگناهی/گناهکاریش ندارم ولی این بازی رو مفید نمیدونم.....چکار میکنم؟ به بحث های مهمتر و اساسی تر میرسم تا وقتی یا حرف جدید برای ارایه داشته باشه و نکته ای بگه یا از طرق دیگه نکته ای راجع به تارگتش در بیاد یا خودش سوتی/اشتباهی بکنه و بقیه هم راجع بهش به اتفاق نظر برسن.
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
344
پسندها
0
امتیازها
105
مدال‌ها
14
خلفی جان

ببین تصمیم و قضاوتی در کار نیست...پویا یه نکته گرفت و حس پرسید منم بدون فیلتر حسم رو نسبت به اون نکته با توجه به شناختم از تو و کانتکست گیر پویا بیان کردم...مسلما تو هم جواب خواهی داد چون پویا ازت سوال کرده ولی من اگه بخوام صبر کنم تا تو بیای و جواب بدی دیگه حسی نظر پرسیدن معنی نداره...اون میشه بازی محافظه کارانه و نسبتا shady از نظر من و من برای بیا حسم هیچ نیازی به صبر کردن ندارم...بیان حسی قضاوت نیست

من سعی دارم با ریتم بازی keep up کنم و تا جایی که امکان داره بی فیلتر و صاف بازی کنم این کارمم در همین راستا بوده...مسلما اگه در ادامه از جواب تو یا مسایل دیگری که مطرح میکنی نکته ای بگیرم بیان میکنم.
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
544
پسندها
24
امتیازها
265
مدال‌ها
26
محمدحسین

توضیحاتت و لحنت برام صادقانه به‌نظر اومد. هرچند هنوز رای‌ات برای من جای تردید و بررسی داره، چون تو همچین تناقض‌هایی نداره بازیت. منتهی ترجیح می‌دم ادامه بازیت رو ببینم. امیدوارم در ادامه بتونی مثل همیشه دقیق و موشکافانه به بازی برگردی.

------

چاوش

من محمدرضا به صورت کلی برام اوکی بود و اصلا نفهمیدم چرا اومد دفاعیه، دلیلی جز دیر اومدنش وجود داشت؟ البته این کارش که خودش خواست خودش رو بیاره دفاعیه مشکوک بود و دلیلش رو نفهمیدم، به نظر من یه بی‌گناه هیچ وقت نباید این کار رو بکنه که شاید اتفاقی اعدام شه، اما گفتم شاید حس غروری داشته که خواسته با این کار بازی تمیزتری بکنه یا مثلا جوکر باشه، گزینه آخر بود برام. صرف دیر اومدن، مخصوصا که دلیل قانع‌کننده داشت واسش و از وقتی اومده بود فعالیت نسبی اوکی ای داشت و به نظر میاد فازهای بعدم قرار باشه، برام کافی نبود رای بدم.

مشکل منم با همین بخش حس غرور و اینکه بخواد بازی تمیز‌تری بکنه هست. چون دقیقا حس و انتظار منم همین بود وقتی پست ۱۹۹ کلمه‌ایش رو دیدم. گفتم خوب شد محمدرضا برگشت و نمی‌خواد الکی اعدام/گادکش بشه. بعد یهو با اون دفاعیه مواجه شدم واقعا ناراحت شدم. دفاعیه‌ای که نه حس غرور توش هست و نه علاقه‌ای به بازی تمیز. بنابراین حس کردم این کار اصلا کار یک بی‌گناه نمی‌تونه باشه.

من دیدم ۳ تا رای داشتم، مهدی و عماد که گفته بودن به خاطر نبودنم هستش و منطقیه، گرچه از مهدی یه مقداری بعید بود این کار به نظرم، مخصوصا که امین هم قضیه سناتور رو اشاره کرد باز عوض نکرد رای‌ش رو. اونم مهدی که کلی فحش داد به من سر اون قضیه تروریست همون دور رویین‌تنش. یه کم رای‌ش به من شکل رای پرت هم می‌تونه بگیره و می‌دونم خودش چقد مشکل داره با امان گرفتن و رای پرت دادن. اما خب جز این بازیش رو پسندیدم. یه توضیح بدی خوشحال می‌شم

رفتی دفاعیه؟ :دی. من تا آخرین لحظه عین عقاب بالا سر تاپیک بودم و داشتم بررسی می‌کردم. به امین هم گفتم که خودم با توجه به بقیه رای‌ها، رای آخرم رو مدیریت می‌کنم که همچین چیزی پیش نیاد. و خب حتی نزدیک ۷ رای هم نبودی و خیالم راحت بود. در مورد اون رای پرت هم که می‌گی، آره من نظرم همینه ولی چه زمانی؟ زمانی که هر کس به یک نفر رای می‌داد. الان من فاز قبل دو رای واضح داشتم با دلایل خودم. محمدرضا که با فاصله رای قطعیم بود، و محمدامین هم در درجه بعدی. فاز دوم که نمی‌تونم چند تا رای اصلی داشته باشم خب. این قانون حداقل ۳ و ۴ جدیده. بهرحال باید باهاش کنار اومد.
درکل هم بازی تا اینجا واقعا بازی سختی بوده. به‌نظرم نه تنها برای بی‌گناهان، حتی برای گناهکاران هم بازی سختی بوده. الان حس می‌کنم بازی روون‌تر شده بعد یک نوبت رای‌گیری، اما فاز قبل همچین حالتی نبود.

الان یعنی می‌گی گناهکار ضد پرسشی؟ این رو نمی‌فهمم

تو این چیزا رو راحت می‌فهمیدی‌ها. الان چرا نمی‌فهمی؟ منظور اینه: به محمد حسین گفتم فرض کن من بی‌گناه نیستم و ترسی هم نداشتم که پلیس من رو بپرسه (این مستتره دیگه داخل جمله، چون سوال محمدحسین در همین رابطه بود) که روز اول مخالفت نکردم، خب چرا روز دوم باید به ذهنم برسه که پویا چرا به سهمیه‌های بی‌گناهان حساس نیست؟ من اگه گناهکار ضد پرسش باشم که ترسی از پرسش ندارم، یا روز اول مخالفت می‌کنم یا نمی‌کنم و تموم می‌شه می‌ره دیگه. در این حالت هیچ دلیلی ندارم پی‌ اون صحبت رو بگیرم یک فاز بعد.

------

پویا

یه چیزی در ابتدا بگم. این پست ورود مهدی برای من شبیه پست کسی هست که می‌خواد تا ته بازی بره. بنابراین اون احتمالی که درباره قربانی بودنش مطرح کردم، نمی‌گم صفر ولی خیلی اومد پایین. اینم به‌نظرم قابل ادا درآوردن نیست.
در رابطه با بازیش بخوام حسی بگم فعلا سمت بی‌گناهی هستم یه مقدار. ولی تشخیصش برام از همیشه سخت‌تره. این بازی مهدی از نظرم نه شباهت زیادی به بی‌گناهی‌های متداولش داره و نه گناه‌کاری‌ها. منظورمم این نیست که فرعیه. فعلا ربطش می‌دم به اون تغییراتی که مد نظرش بوده و با دید بازتری بهش نگاه می‌کنم از این فاز.

یک سوال دارم ازت، نقش وکیل مدافع شیطان رو گناهکار حساب می‌کنی یا فرعی؟
بخش اول: اولا هر دو (خونسردی و عصبانیت) حسی بود که داشتم. در مورد اولی خواستم واکنشتم ببینم. چون من هر حسیُ مطرح نمی‌کنم. ممکنه بعضیاشُ برا خودم نگه دارم. ولی هدفم از بیان حس هم لزوما واکنش گرفتن و ... نیست. مثل مورد دوم که از نظر خودم صادقانه نوشتم. هیچ فکری هم در موردت نکردم که الآن می‌گی فلان. برداشت خودته اونا.

نه من منظورم این نبود، من می‌گم چرا دوست داری فرد مقابل رو در معذوریت قرار بدی؟ با بیان حس‌هات مشکلی ندارم من. این حالت که بعد از جواب فرد بیای بگی فلان چیز مگه بده که ردش می‌کنی؟ یا اینکه بگی خیلی خوب حالا که ناراحتی از این که حس می‌کنم بی‌گناهی، حسم رو پس می‌گیرم. اینا بده. حالا واضح که همین کلمات رو نگفتی ولی مفهومش اینه دیگه.
۱. فرض کن من فرقه هستم. دو گروه فرقه رو که احتمال خاصی نمی‌دم اصلا. پس می‌دونم تو قربانی نیستی و خب اطلاعات دیگری هم ندارم ازت. چه دلیلی داره بیام چنین احتمالی که می‌دونم وجود نداره رو مطرح کنم؟ دشمن بتراشم الکی؟ نمی‌دونم چقدر تو به این کار حساسی و برای خودم بد می‌شه؟ تو ذهنم دو حالت داره دیگه. یه احتمال به مافیا بودنت می‌دم که خب رای بیشتری از من داری. یه احتمال هم به گناه‌کار نبودنت. چقدر ممکنه اول بازی بخوام به عنوان فرقه وارد چنین بحثی با تو، که می‌دونم غلطه بشم؟ واقعا مدل بازی من جوریه که چیزی که می‌دونم نیستُ اول بازی بیام بگم؟

ببین ما در دور‌هایی که قبلا داشتیم و دیدیم، اصولا کسی که زیاد دنبال یک گروه خاص بگرده در بازی، یا از تیم رقیب هست و ناخودآگاه این رقابتش رو داره در خود بازی انجام می‌ده، مثلا اونی که مافیاس، بیشتر دنبال فرقه می‌گرده. یا برعکسش، یعنی کسی که فرقه و یا مثلا قاتل هست، دنبال اینه برای خودش جایگزین پیدا کنه و افراد مختلف رو با همین اتهام زیر سوال ببره. این خب تلاشش این هست که بگه من اگه قاتل بودم، اینقدر دنبال قاتل می‌گشتم؟ در این دور هم درکل تمرکز بیشتر روی فرقه بوده تا مافیا، مثلا من خودم هم پست‌هام در این جهت بوده. حالا چون این‌بار فرقه جدید هست و متفاوت، طبیعیه ذهن بیشتر درگیرش باشه.
در مورد این که به من گفتی قربانی و گزینه پرسش به پلیس دادی، یک احتمال همینه که مثلا عمدا بدونی که من قربانی نیستم (یعنی خودت فرقه باشی)، و خب در این حالت صرفا موضع من رو تا حدی در بازی ضعیف کردی و همچنین یک سهمیه هم از پلیس گرفتی. (پلیسی که سهمیه‌هاش رو علاوه بر تیم مافیا، می‌تونه صرف یافتن تو و یا هم تیمی‌هات هم بکنه). یعنی نفعش در این هست این حالت.
ضمن اینکه من جوابت به سوال امین رو هم خیلی نمی‌فهمم. امین گفت که تو خودت احتمال استاد اعظم/قربانی رو در بالانست دادی. چرا شک نکردی که مهدی همین باشه؟ و تو گفتی که مدل بازیش به کسی که جادوگر و قربانی باشه نمی‌خوره و اینکه اولویت این نقش باید شناسایی نشدن باشه. من این رو نمی‌فهمم، اتفاقا استاداعظم که ضدپرسش هست، مشکلی نداره با زیر فشار رفتن چون بهرحال لازم داره این رو برای اعدامش (زمانی که بخواد)، اما قربانی می‌تونه با پرسش پلیس به فنا بره. و اتفاقا قربانی باید از شناسایی شدن بترسه نه استاداعظم/قربانی.

2. فرض کن من مافیا هستم. در اینجا نمی‌دونم که تو قربانی هستی یا نه. از نظر خودم محتمله چنین چیزی بگم درباره‌ت. چون چیزیه که واقعا دیدم و دقت کردم و اگر نظرم درست باشه، دشمن اصلی هستی دیگه. حذف کی از تو بهتر در این حالت؟ اعتبارم می‌گیرم به قولی. اما آیا ادامه بازی هم اینجوری پیش میره اگه مافیا باشم؟ می‌گم بچه‌ها من می‌رم به مهدی چنین چیزی می‌گم، ولی شما هیچ حرفی نزنید در این مورد. اصلا کاریش نداشته باشید! چقدر احتمال داره به نظرت؟ اگه مافیا باشم، سناتور که داریم. خیاط هم احتمالا داریم. دستم بازه پس. میام شرایط ُ یه جوری می‌چینم که اگه قربانی نباشی، سفیدتر از حالت عادی بشی برام؟ چرا باید چنین کاری بکنم؟ نمیام شک بیشتری علیهت ایجاد کنم؟ اگه از بین این همه بازیکن به تو گیر دادم اول بازی، اونم یه گیر خاص، و تیم هم دارم، ادامه‌ش اینجوری میشه که دیدی؟

این رو قبول دارم تا حدی و به‌نظرم بازیت و در کل جریانش و جو بازی، به مافیا بودنت نمی‌خوره. اما خب زمانی که تروریست بودی و من فدایی بودم هم اول بازی یک بحثی با من ایجاد کردی، و کسی هم نیومد کمک از تیمت و فشاری هم رو من نیومد اون بازی قبل مرگم در شب. پس لزوما ردش نمی‌کنم این حالت رو ولی آره، احتمالش کمه با توجه به جریانی که از بازی دیدم.

3. فرض کن من وکیلم. پس می‌دونم چی هستی. حالت گناه‌کاریشُ که توضیح دادم بالا. اگه من وکیل باشم و بدونم تو بی‌گناهی، میام می‌گم ممکنه قربانی باشی تو همون اول بازی؟ حس مهدیُ نسبت به این حرکت خودم نمی‌دونم؟ علم دارم بهش دیگه. وقتی از کلمه عصبانی استفاده کردم، منظورم چنین چیزی بود. چه دلیلی داره اول بازی تو رو که می‌دونم بی‌گناهی، بیام دشمن خودم بکنم؟

چرا نگی خب؟ نگفتی بیاید مهدی رو اعدام کنید قربانی رو یافتم که (که مهدی بی‌گناه بخواد حس خاصی نسبت به حرکتت داشته باشه)، تو صرفا اعلام شک کردی. شک هم می‌تونه تقویت و یا برطرف بشه، مهدی هم که در ورژن جدید داره با تمام شک‌ها مدارا می‌کنه و دوست داره بحث کنه :دی. پس لزوما هم مهدی بی‌گناه، دشمن کسی که بهش اعلام شک می‌کنه نمی‌شه. این حرکت تو می‌تونه بهرحال تمرکز مهدی رو بگیره و درگیر در بحثی بکنه که بخواد خودش رو به بازی ثابت کنه. و حسن این حرکت در همین هست به‌نظرم. تو بهرحال اگر وکیل باشی، چند نفر رو در بازی می‌شناسی و می‌دونی گناهکار هستن. خیلی عادیه که با این‌ها درگیر بحث نباشی و خب قاعدتا در این حالت مجبوری روش سخت رو بازی کنی و بری سراغ سفید‌ها. ضمن اینکه من بازم می‌گم لحن‌پست‌های تو این نبود که پرونده باز کنی برای اعدام مهدی، قالب پست‌هات درکل به سمت ایجاد تشکیک بود، وگرنه نهایتا هم به قول امین داشتی من رو سفید می‌کردی، این جمله که مهدی قربانی نباشه فعلا حس گناهکاری بهش ندارم مفهومش چیه خب؟ واقعا چند درصد احتمال می‌دادی مهدی قربانی باشه؟


ببین شکی که من بهت دارم، همین استاداعظم یا وکیل بودنت هست. منتهی دارم مسیر بازی رو می‌بینم و قطعا دقیق‌تر نگاه خواهم کرد. این توضیحاتت هم دلیل نمی‌شه به‌نظرم که هرکدوم از این‌ها نباشی. مخصوصا استاد اعظم که خودت هم اذعان داشتی اگر بودی دقیقا به همین شیوه بازیش می‌کردی.

حالا در اینجا یه بحثی هم دارم کلا راجع به نقش وکیل.

وکیل مدافع شیطان:
وکیل گناهکاران است و بصورت کلی ضد پرسش و ضد ضربه است و تمامی گناهکاران را از ابتدای بازی می شناسد بدون آنکه از نقش و گروه آنها مطلع باشد.
در صورتی که تعداد گناهکاران اعلام شده تا قبل از شروع فاز سرعتی به وی به کمتر از نصف تعداد اولیه برسد، خواهد باخت و از بازی خارج خواهد شد.
وی در دو صورت برنده بازی خواهد شد:
1- تا قبل از شروع فاز سرعتی هیچ گناهکاری به وسیله اعدام از بازی حذف نشود و وکیل در بازی باشد، که در این صورت وکیل به تنهایی برنده بازی خواهد شد و تمامی گروه ها خواهند باخت.
2- در صورتی که نتواند از همه گناهکاران دفاع کند، در صورتی برنده بازی خواهد شد که تا آخر بازی در بازی بماند و با یکی از تیم های گناهکاری برنده شود.
تبصره: در صورتی با گروه های گناهکاری برنده بازی خواهد شد که گروه/گروه های گناهکاری مقابل به طور کلی از بازی حذف نشده باشد و حداقل یکی از اعضای آنها در بازی بماند.
توضیح: در صورت حذف یکی از تیم های گناهکاری، شیطان خواهد باخت و از بازی خارج خواهد شد.
تبصره: در صورتی که فقط یک عضو از یک تیم گناهکاری باقی مانده باشد، تیم آن عضو به شیطان اعلام خواهد شد.

این وکیل با وکیل‌های قبلی فرق داره. این همه‌ی گناهکارها رو می‌شناسه از قبل. و چند تا بند قابل توجه هم داره. بند ۱ با اینکه سخت به‌نظر می‌رسه اما اصلا غیرممکن نیست. بند ۲ هم مفهومش اینه که نهایتا باید به سمت یکی از گروه‌ها بازی کنه و اینم یک شرط داره که گروه مقابل هم حداقل یک نفرش در بازی مونده باشه. یعنی باید توازن رو هم رعایت کنه.
این وکیل رو به‌نظرم باید در رای‌ها دنبالش بگردیم. در بازی اگه دنبالش بگردیم، قطعا دچار اشتباه می‌شیم. چون وکیل علم داره و می‌تونه بازی روز رو با هر سبکی که خودش بپسنده بچرخونه. این علم رو اصلا شوخی نگیرید. من دور قاتل که شبیه به همچین چیزی رو داشتم در مورد گناهکار‌ها، احساس پرواز و غیرقابل لمس بودن در بازی رو داشتم. چه برسه این علم که همرو می‌دونه از اول، بدون نیاز به پرسش.
منتهی راه‌های بردش ار راه حفظ گناهکاران در بازی می‌گذره. پس من به رای‌ها و اعدام‌ها به شدت حساسم در این بازی. یعنی مثلا من که به پویا شک همچین چیزی رو دارم، وقتی می‌بینم تو رای‌گیری باعث اعدام یک بی‌گناه می‌شه، این حسم تقویت می‌شه. پویا رو به عنوان مثال گفتم. هرکی، امین، آرش، مهدی یا هرکی که بگید. رای‌ها خیلی مهمن.
حالا اگه وکیل نخواست کنتارات برداره بازی رو و یه تنه به نفع گناهکاران بازی کنه هم باز نهایتا دستش رو خواهد شد به‌نظرم. ولی اولین و مهم‌ترین جای بررسی حرکات، رای‌هاست. ضمن اینکه الان که من چنین چیزی رو مطرح کردم، ۱۵ صفحه دیتا در بازی داریم. و اعتقادم هم بر اینه که وکیل در ابتدای بازی قطعا به سمت گناهکار‌هاش بازی کرده و درگیری جدی با گناهکاری نداشته. این‌ها رو بعدا می‌تونیم بررسی کنیم.
ضمنا الان من چنین چیزی رو مطرح کردم و خب ممکنه یه عده بیان بگن نخ دادی یا چرا خودت وکیل نباشی؟ اولا که کلا فلسفه نخ دادن برای وکیل رو نمی‌فهمم. کافیه به چندنفر از کسانی که بهش اعلام شدن بچسبه یا حس خوب بده وکیل. از این نخ بهتر و غیرقابل ردگیری تر نداریم. دوم اینکه نهایتا اعمال و کار‌های مهم هر شخص در بازی مشخصه. و هدف من هم همینه که این حرکات رو زیر ذره‌بین ببرم. پس حواستون به رای‌هاتون باشه حسابی که فرت و فرت بی‌گناه اعدام نکنید.

حرفی که می‌زنی در رابطه با محمدرضا کاملا قابل توجهه و بازیشُ به دقت زیر نظر می‌گیرم و یه سری سوال هم امروز ازش می‌پرسم. هم محمدرضا هم بازیکنایی که ببینم فعال نیستن.
منتهی حرف اشتباهیُ از قول من گفتی. فلسفه من اینه که هرکی دیر اومد یا نیومد با هر نقشی پاره بشه؟ پناه بر گاد. اتفاقا طبق رای‌ها، این فلسفه تو هست، علتشم درک می‌کنم باتوجه به بازیای قبلی. هرچند موافقت نیستم. دقت هم بکنی برای مثال من با بازی محمدامین در دور قبل مشکلی نداشتم. ولی تو داشتی.

تو مگه خودت نگفتی یکی از اهدافت آموزش رفتار با کسانی هست که دیر میان و یا نمیان؟ الان این نازی که محمدرضا رو با دادن اولویت سوم بهش کردی آموزش رفتار بود؟ :دی.
ببین نهایتا ممکنه محمدرضا بی‌گناه باشه و همون بازی سوپر افتضاحی که گفتم رو کرده باشه‌ها. منتهی باز دلیل نمی‌شه به عنوان بی‌گناه وقتی رای می‌دی، این فرد رو بذاری اولویت سوم! من با خط فکری هر شخصی که بهش اولویت اول یا دیگه نهایتا دوم رای نداده کار دارم درواقع، نه با خود محمدرضا.

چیزی که موافقم و در ابتدای بازی هم گفتم اینه که این افرادُ باید آورد وسط بازی. که من تلاش خودمُ در این رابطه انجام می‌دم و از بقیه هم انتظار کمک دارم.

این نکته درسته، منم خب ترجیحم اینه بیارمش وسط بازی. ولی وقتی نیومده و برای دفاعیه اومده، انتظار دارم یک چیز درست ازش ببینم. چون تو ذهنم اینه که بی‌گناهی که فرصت نداشته (به دلیل مشاغل زندگیش) یا نقشش مهم نبوده یا هرچی که نیومده، اون دقت ۱۹۹ کلمه‌ای رو هم نداره حوصلش رو و دفاعیه هم نمیاد بده حتی. اگر بیاد، یه چیز درست درمون می‌ده. فلسفه‌ی من اینه.
به آرش و محمدحسین ارجاع داده و گفته که "موافقم با وجود نقش‌های جدید و وجود با احتمال خیلی بالای سناتور و در نتیجه وجود مافیا." این جمله از نظر من یک نخ بسیار حرفه‌ای به مافیا هست. الآن که نقششُ دیدم می‌تونم تطبیق بدم. بدون نقشش، صد بار می‌خوندم هم نمی‌رسیدم بهش، حتی اگه مافیا بودم. چون قاعدتا مافیا دقتش به این چیزا بیشتره.
ته پستش هم در مورد ستون پنجم حرف زده. و خوب هم حرف زده و شکلک خوبی هم استفاده کرده.

اینا رو در جهت تایید موضع خودم گفتم و البته واقعا هم بهش اعتقاد دارم. نمی‌خوام بگم که گناه‌کار محسوب می‌شه با اون پست اول و ... . نه. ولی بی‌گناهم نیست برای من. چون نخ داده.

با توضیحاتت در مورد بازی مهسا و حالت کلیش موافقم چون منم احساس جوکر و فرعی هم بهش داشتم کلا. منتهی، این بخش آخر رو لزوما قبول ندارم. با شناختی که از شخصیت مهسا دارم این احتمال رو می‌تونم قائل باشم که بخواد بی‌گناهانه بازی کنه و جذب نشه اصلا. شاید بگی خب اگر اینطوره چرا بی‌گناه بی‌نقش نگرفته و این نقش رو قبول کرده، باید بگم به‌نظرم جز یه عده خاص که متاسفانه هرچیزی بهشون بدی رو نمی‌پذیرن، بقیه می‌پذیرن. و فکر می‌کنن که باید بپذیرن چون بالاخره حرف گاد هست. درستش هم همینه البته. خودمم کسی هستم که نپذیرترین آدم بودم تا همین ادوار اخیر.


این پست رو برای اینکه طولانی نشه تا اینجا می‌فرستم. بقیه صحبت‌ها بمونه برای پست‌های بعدی.
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
سلام من دیشب خوابم برد امروزم خیلی حالم خوب نیست از صبح، دعا کنید کرونا نباشه :(



فری
جواب‌هات رو خوندم، باهات موافق نیستم سر تئوری مسئله‌های مورد بحث اما انرژی بحث تئوری ندارم دیگه و فکر هم نمی‌کنم به درد بازی بخوره در این مقطع. صرفا نمی‌فهمم چطور یک بیگناه، ترجیح می‌ده بیگناه بشناسه تا گناهکار. چون اگه می‌خوای از روی دونستن یک بیگناه، گناهکارها رو پیدا کنی، خب با دونستن یک گناهکار که راحت‌تر می‌‌تونی بقیه‌ی گناهکارها خصوصا مثلا هم‌تیمی‌هاش رو پیدا کنی. کلا به نظرم این طرز فکر طرز فکر سازنده‌ای نمی‌تونه باشه برای یک بیگناه، و اگه از بحث تئوریش خارج بشیم، به نظرم این تئوری رو عمدا مطرح کردی که پوششی بر فعالیت‌های این دورت بذاری، همین که تا اینجای بازی هیچ فعالیت مفیدی نداشتی و بعد از این همه پست، حتی یک گزینه‌ی مشکوک هم نداشتی، این پوشش که «می‌خوام بیگناه پیدا کنم» به نظرم پوششیه که می‌تونه یک گناهکار رو تا اواخر بازی در سایه پیش ببره. هوشمندانه هم هست به نظرم. در مجموع برای من خیلی بیگناه نبودی تا اینجای کار و مشکوک‌ترین گزینه‌می.

هادی
تو پست 135 واضح نوشتم تا صفحه 3 رو خوندم. صفحه 3 میشه تا پست 60 :دی
خب می‌گم، برام عجیبه که کسی بخواد اونقدر روی یک نفر مثل پویا تمرکز کنه و اولین تارگت بازیش رو بهش اختصاص بده، ولی حتی به خودش زحمت نده که همه‌ی پست‌هاش رو نگاه بندازه حداقل. این هیچی هم نباشه، بی‌مسئولیتی و اهمیت ندادن هست.

ضمنا من فکر نکردم که پویا گفته مافیا ممکنه سناتور نداشته باشه، بلکه بحثم سر این بوده شما چرا ضعیف ترین احتمال بازی رو مطرح می کنی و پویا در جواب میگه منطقیه من بحثم اینجا بود با پویا که اصلا نباید بزاره بالانسی که انقدر از دیدِ همه غیر منطقی میاد رو بحث روش بکنه و بگه آره اینم منطقیه
اگه بالانس بدون مافیا اینقدر که تو میگی غیرمنطقی و مسخره به نظر می‌آد، چرا گاد گفته ممکنه مافیا نداشته باشیم پس؟ مگه مرض داره؟ حتما حالت منطقی‌ای براش وجود داشته که توی احتمالات بالانس گذاشتتش. وگرنه اگه قرار بود ما به خاطر مثلا اهمیت وجود نقش سناتور در بازی، بخوایم بگیم مافیا حتما هست و هیچ حالت منطقی‌ای وجود نداشت که مافیا تو بازی نباشه، دیگه گاد نمی‌گفت مافیا ممکنه تو بازی نباشه، چون قطعا مرض نداره چیزی که هردور وجودش قطعیه رو بگه نه قطعی نیست. :دی

شما بعید ترین احتمالات رو هم در نظر گرفتی و احتمالاتی هستن که بنظرم به شهر هیچ کمکی هم نمی کنه :دی به عنوان مثال شما بیای مطرح کنی مافیا ممکنه نباشه، خب چه سودی برا شهر داره این حرفت ؟ سودش بیشتره یا ضررش ؟ اگه این ذهن ها و فکرارو به سمت بیراهه نمیبره پس چی میبره دقیقا ؟ :دی
این حرفت برای من دقیقا مصداق حرف و گیر مرض‌دار هست. من همه‌ی حالات ممکن از نظر خودم رو در نظر گرفتم و گفتم کدوما احتمالشون کمتره و کدوما بیشتر. چرا؟ چون که کمک کنم توی همچین بازی‌ای که هیچی از بالانس مشخص نیست، بتونیم حالات بالانس رو محدود کنیم و از بالانس سردربیاریم. درواقع من کسی نبودم که گفته ممکنه مافیا نباشه، گاد گفته ممکنه مافیا نباشه، من اومدم احتمالش رو بررسی کردم. اینکه شما برات مهم نبوده که حالات بعید چی هستن و چطوری ممکنه غافل‌گیر بشیم، دلیلی بر درست فکر کردن شما نمی‌شه، شاید چون اونقدر بالانس برات امر بدیهی‌ای بوده که تحلیل من عجیب برات به نظر می‌آد. درحالی که بالانس این دور هر چیزی هست به غیر از بدیهی.

در حال حاضر معتقدم بین آرش و پویا 70% هر دو گناهکارن، 100% هم یکی شون گناهکاره ! جمله م سنگین بود و ممکنه برام گرون تموم شه اما خب میگم که بمونه به یادگار برا دوستان
این جمله‌های «از بین اون دو نفر حتما یکی گناهکاره» تیپیکال جمله‌ی یک گناهکار در بازیه و تجربه‌ی من این رو ثابت کرده، خودم هم وقتی گناهکار بودم از این حرف‌ها زیاد زدم :دی درواقع جمله‌ی کاملا هدف‌گذاری شده هست و نه جمله‌ی یک بیگناه.

این جمله ای که بولد کردم مثال بارزِ حرف تو دهن گذاشتنه . من به هیچ عنوان نه همچین فکری کردم و نه مکتوب کردم همچین نظری رو از جانب خودم اما آرش سعی کرده حرفیُ که نزدم تو دهنم بزاره .
این که این رو الان و بعد از رایی که دادی می‌گی هم برای من گناهکارانه‌ست. انگار تازه به ذهنت رسیده که آها این رو هم می‌تونم بگم برای تحت فشار گذاشتن آرش :)) خب اگه منظورت اون چیزی که من فکر می‌کردم نبوده، چرا این رو توی همون پست قبلیت (۱۸۶) در مکالمه‌مون نگفتی؟ چرا همون موقع که این حرف من رو دیدی، نیومدی شفاف کنی برام که منظورت این نبوده و شاید من اشتباه کردم در موردت؟

بازیت با اینکه تلاش کردی شبیه ادوار قبلت بازی کنی و همونجوری بیای وسط، اصلا در جزییات شبیه اون ادوار نیست و «هیچ» حس بیگناهی‌ای از پست‌هات نمی‌گیرم حقیقتا.


ترسا
اول بذار توضیح بدم درکل چه چیز در ذهنم بوده اون زمان. من یک وسواس فکری دارم که از یک کلمه‌ تا حد ممکن در جملات پیاپی استفاده نکنم که این همیشه تو چت‌های عادیم هم رخ میده. البته من دایره‌ی لغات فردی مثل محمدحسین رو ندارم که این شاید باعث می‌شه این ویژگیم خیلی کمتر به چشم میاد ولی باز هم همیشه سعی خودم رو می‌کنم که رعایت بشه. اون موقع من هم من کلمه‌ی ارتباط تاثیر گزار رو آوردم و تو جمله‌ی بعدی تو ذهنم باز همین بود ولی دلم نمی‌خواست دوبار پیاپی بگم "ارتباط تاثیرگزار" یا همچین چیزی. خیلی هول هولکی هم داشتم پست رو می‌نوشتم و تو چند ثانیه کلمه‌ی نخ به ذهنم اومد برای وصل شدن دو چیز به همدیگه، از اون طرف کلفت هم واسه نشون دادن سنگینی ارتباط بین شیطان و گناهکاران استفاده کردم. این تمام چیزیه که پشت این دو کلمه بوده.
اما در مورد فرضیه‌‌هایی که مطرح کردی به نظر خودمم جالب بودن حتی و فقط هم به ذهن آرش می‌رسه. :دی تو این فرضیه‌ها خودت چند بار اشاره کردی "دلیلی نمی‌بینی"، که درست هم هست و به نظر من هم دلیلی نداره که شیطان بخواد در پست اول به گناهکاران نخ بده یا بالعکس.
بعید میدونم کلا کسی در پست اول بخواد گرا بده چون این پستیه که برخلاف بعدی‌ها بارها و بارها ممکنه به ریزترین حالت ممکن خونده بشه و احتمال گیر افتادن فرد خیلی زیاده. غیر اینه؟ الان من خودم پست اول تو رو صد بار خوندم ( یه دلیلش این بود که بفهمم چی می‌گی :)) ) ولی پست‌های بعدیت نهایتا دو بار بوده.
و اصلا نمی‌فهمم چرا ستون پنجم برای نخ دادن باید از شیطان استفاده کنه؟ :دی فکر نمی‌کنم این اصلا به ذهن هرکسی برسه و اگه فکر می‌کنی چون به ذهن تو رسیده حتما برای من هم صدق می‌کنه بی انصافیه. ضمن اینکه به نظرم به ذهن خودت هم ممکنه اون اول نرسیده باشه و الان چون می‌خواستی مواردت رو بیشتر کنی و وزن فرضیه‌هات سنگین‌تر بشه دنبالش گشتی و جاش دادی. :دی ( الان من اینجا به ذهن رسیدن رو چند بار تکرار کردم که شدیدا رو مخمه. :دی )
و یک تناقض در حرف‌هات در مورد من وجود داره. گفتی اگه بگم بار دوم متوجه منظورت نشدم خالی بندیه چون فرد باهوشی هستم، حقیقتش انقدر فرضیه‌ی بعیدی بوده که متوجه‌ش نشدم. تناقض اینجاست که یک فرد باهوش اگه کار پنهانی انجام داده و لو رفته، بخواد خودش رو به خریت هم بزنه باز نمیاد بپرسه "تو مگه فکر کردی منظورم چی بوده؟" که بیاد عمدا راه رو برات باز کنه برای چیدن فرضیه‌ها. :دی اتفاقا راه رو باید همون اول کار ببنده که به این نقطه نرسه. حالا نمی‌خوام ثابت کنم که اشتباه می‌کنی و من خنگم‌ها. :)) می‌خوام بگم حرف‌هات یکمی معنی نمیده. حقیقتا فکر می‌کنم بستنِ نخ واقعی به نخی که من گفتم توهین به شعور و اتفاقا هوشمه. :دی حتی اگر انقدر نوب سگ و تازه‌کار باشم که بخوام برای نخ دادن، از خود کلمه‌ی نخ اون هم از نوع کلفتش استفاده کنم دیگه نمیام همین‌طوری الکی هم تو صحبتم بیارمش. اتفاقا میام در مورد عمل نخ دادن حرف میزنم که هم سیف‌‌تره هم جا برای فرار از اتهام‌های بعدش بازه. دقیقا کاری که تو کردی جناب پیوندی. :دی من اگه می‌خواستم نخ بدم پستی شبیه اینی که تو دادی رو می‌دادم. از اون طرف آرشِ عزیزم، متعجبم که‌ چرا همچین مطلبی فقط به ذهن تو رسیده. حتی بعد اینکه دیدی دوزاری من نیفتاده، حتی مطمئن‌تر شدی نسبت به فرضیه‌ات به جای اینکه شک کنی که زیادی دور از ذهنه. زیادی ذهنت درگیر نخ و این چیزها نبوده؟ :دی

درباره‌ی اینکه چرا از کلمه‌ی نخ استفاده کردی، می‌تونم بپذیرم که درحالت عادی اولین جایگزین برای «ارتباط تاثیرگذار» توی ذهنت «نخ کلفت» باشه، اما در چارچوب مافیا و اونم توی بازی‌ای که نقش‌های نخ‌دهنده و نخ‌گیرنده داریم، یک بیگناه بیشتر دقت می‌کنه که از این کلمه استفاده نکنه. یعنی مثلا می‌تونم تصور کنم که کلمه‌ی نخ به ذهنت اومده، بعد گفتی از فرصت استفاده کنم و نخ هم بدم مثلا :دی اما این که می‌گی هول‌هولکی بوده رو قبول می‌کنم و احتمالش رو هم برام کم می‌کنه، ولی هنوز هست.
درباره‌ی این‌که چرا به ذهنم رسیده، دیگه وقتی جمله به اون تابلویی و تو چشمی می‌بینم قطعا به ذهنم می‌رسه، ینی نخ آن‌چنان ظریفی نبود که فقط به ذهن کسی برسه که خودش دنبال نخ باشه.
اینکه ستون پنجم چرا باید از نخ وکیل استفاده کنه هم دلیلش ساده‌ست، چون وکیل نیازی به نخ نداره به همون دلایلی که گفتم. موارد مشابهش رو هم داشتیم، که مثلا ستون پنجم نخ داده که مافیا بزندش، بدون اینکه مثلا مستقیم حرفی از ستون‌ پنجم بزنه، یا موارد مشابه. اما حالا مهسا ستون پنجم اعلام شد و احتمال اینکه ستون پنجم باشی برام کم می‌شه. فکر نمی‌کنم مهسا لباس داشته باشه چون لباس ستون پنجم دادن به کسی آن‌چنان سودی نداره وقتی مثلا بعدا ستون پنجم واقعی بمیره یا جذب بشه، و کلا هم بازیش به گناهکار تیمی نمی‌خورد به نظرم، مگر بیگناه باشه و بهش لباس داده باشن که باز هم می‌گم منطقی نیست و سودی برای مافیا نداره. مگر اینکه دو تا ستون پنجم داشته باشیم که احتمالش رو زیاد نمی‌دونم و فعلا می‌شه ازش چشم‌پوشی کرد.
درباره‌ی بند آخر صحبتت هم دقیقا مصداق همون حرفه که «اون کارو کردی که بیای این رو بگی» و چیز خاصی رو ثابت نمی‌کنه به نظرم و دقیقا چون باهوشی ممکنه این کار رو کرده باشی. منتهی متوجهم که اگه عمدا چنین کاری کرده باشی حتما توجه زیادی رو به جون می‌خری که منطقی نیست. اونقدر توهم توطئه ندارم درموردت (هرچند بعد از خاندان‌ها حق دارم داشته باشم :))) و به نظرم دفاعیه‌ات هم حسش مثبت بود (اولویتی که دادم قبل از خوندن دفاعیه بود چون خوابیدم بعدش) و فعلا بهت حداقل یک فاز فرصت می‌دم که بتونم کلیت بازیت رو ببینم چون احتمال بیگناهیت واسم بالا رفت. در حالتی هم که واقعا پشت اون حرفت مرضی باشه، صرفا این حالت می‌مونه برام که گناهکار تیمی باشی و بخوای مثلا به ستون‌ پنجم نخ بدی (که خب باز منطقی نیست بخوای این همه توجه جلب کنی، مگر شدت قضییه از دستت در رفته باشه)، و خب جوکر باشی :دی

از کسایی که از همون اول ایگنورت کردن و بهت رای ندادن کلا هم به نظرم می‌شه گناهکار دراورد، چون ممکنه گناهکارا فکر کرده باشن با اون حرفت واقعا کاره‌ای هستی و بهت رای ندن. اگه فرصت کردم بررسی می‌کنم این رو هم.

-------------
درباره‌ی اولویت‌های دیشب هم اولا این رو بگم که به زور تونستم تا ۱۰:۳۰ اینا خودم رو برسونم و بعدش خوابم برد و نتونستم دفاعیه‌ها رو بخونم. ترسا که رای خودم هم بود شد اولویت اولم، از بین محمدرضا و مهسا، به نظرم مهسا بازیش بازی مهسای گناهکار تیمی نبود اصلا و بیشتر برام بیگناه بود اما به فرعی بودنش هم فکر نکرده بودم حقیقتا (من ستون پنجم رو از لحاظ نوع بازی روز بیشتر شبیه فرعی‌ها می‌بینم) محمدرضا هم اونقدر اطلاعات خاصی راجع بهش نبود، حس پست ۱۹۹ کلمه‌ایش هم برام مثبت بود ولی قضیه‌ی عدم توجه به سناتور هم بود که ذهنم رو قلقلک داد. درکل این دو گزینه اونقدر برام فرق نداشتن و صرفا چون مهسا فعال‌تر بود و می‌دونستم اگه گناهکار باشه هم توی سایه بازی نمی‌کنه و بازیشم به گناهکار تیمی نمی‌خورد، مهسا رو گذاشتم آخرتر.
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
محمدحسین

توضیحاتت و لحنت برام صادقانه به‌نظر اومد. هرچند هنوز رای‌ات برای من جای تردید و بررسی داره، چون تو همچین تناقض‌هایی نداره بازیت. منتهی ترجیح می‌دم ادامه بازیت رو ببینم. امیدوارم در ادامه بتونی مثل همیشه دقیق و موشکافانه به بازی برگردی.

------

چاوش



مشکل منم با همین بخش حس غرور و اینکه بخواد بازی تمیز‌تری بکنه هست. چون دقیقا حس و انتظار منم همین بود وقتی پست ۱۹۹ کلمه‌ایش رو دیدم. گفتم خوب شد محمدرضا برگشت و نمی‌خواد الکی اعدام/گادکش بشه. بعد یهو با اون دفاعیه مواجه شدم واقعا ناراحت شدم. دفاعیه‌ای که نه حس غرور توش هست و نه علاقه‌ای به بازی تمیز. بنابراین حس کردم این کار اصلا کار یک بی‌گناه نمی‌تونه باشه.



رفتی دفاعیه؟ :دی. من تا آخرین لحظه عین عقاب بالا سر تاپیک بودم و داشتم بررسی می‌کردم. به امین هم گفتم که خودم با توجه به بقیه رای‌ها، رای آخرم رو مدیریت می‌کنم که همچین چیزی پیش نیاد. و خب حتی نزدیک ۷ رای هم نبودی و خیالم راحت بود. در مورد اون رای پرت هم که می‌گی، آره من نظرم همینه ولی چه زمانی؟ زمانی که هر کس به یک نفر رای می‌داد. الان من فاز قبل دو رای واضح داشتم با دلایل خودم. محمدرضا که با فاصله رای قطعیم بود، و محمدامین هم در درجه بعدی. فاز دوم که نمی‌تونم چند تا رای اصلی داشته باشم خب. این قانون حداقل ۳ و ۴ جدیده. بهرحال باید باهاش کنار اومد.
درکل هم بازی تا اینجا واقعا بازی سختی بوده. به‌نظرم نه تنها برای بی‌گناهان، حتی برای گناهکاران هم بازی سختی بوده. الان حس می‌کنم بازی روون‌تر شده بعد یک نوبت رای‌گیری، اما فاز قبل همچین حالتی نبود.



تو این چیزا رو راحت می‌فهمیدی‌ها. الان چرا نمی‌فهمی؟ منظور اینه: به محمد حسین گفتم فرض کن من بی‌گناه نیستم و ترسی هم نداشتم که پلیس من رو بپرسه (این مستتره دیگه داخل جمله، چون سوال محمدحسین در همین رابطه بود) که روز اول مخالفت نکردم، خب چرا روز دوم باید به ذهنم برسه که پویا چرا به سهمیه‌های بی‌گناهان حساس نیست؟ من اگه گناهکار ضد پرسش باشم که ترسی از پرسش ندارم، یا روز اول مخالفت می‌کنم یا نمی‌کنم و تموم می‌شه می‌ره دیگه. در این حالت هیچ دلیلی ندارم پی‌ اون صحبت رو بگیرم یک فاز بعد.

------

پویا


1
یک سوال دارم ازت، نقش وکیل مدافع شیطان رو گناهکار حساب می‌کنی یا فرعی؟

2
نه من منظورم این نبود، من می‌گم چرا دوست داری فرد مقابل رو در معذوریت قرار بدی؟ با بیان حس‌هات مشکلی ندارم من. این حالت که بعد از جواب فرد بیای بگی فلان چیز مگه بده که ردش می‌کنی؟ یا اینکه بگی خیلی خوب حالا که ناراحتی از این که حس می‌کنم بی‌گناهی، حسم رو پس می‌گیرم. اینا بده. حالا واضح که همین کلمات رو نگفتی ولی مفهومش اینه دیگه.

3
ببین ما در دور‌هایی که قبلا داشتیم و دیدیم، اصولا کسی که زیاد دنبال یک گروه خاص بگرده در بازی، یا از تیم رقیب هست و ناخودآگاه این رقابتش رو داره در خود بازی انجام می‌ده، مثلا اونی که مافیاس، بیشتر دنبال فرقه می‌گرده. یا برعکسش، یعنی کسی که فرقه و یا مثلا قاتل هست، دنبال اینه برای خودش جایگزین پیدا کنه و افراد مختلف رو با همین اتهام زیر سوال ببره. این خب تلاشش این هست که بگه من اگه قاتل بودم، اینقدر دنبال قاتل می‌گشتم؟ در این دور هم درکل تمرکز بیشتر روی فرقه بوده تا مافیا، مثلا من خودم هم پست‌هام در این جهت بوده. حالا چون این‌بار فرقه جدید هست و متفاوت، طبیعیه ذهن بیشتر درگیرش باشه.
در مورد این که به من گفتی قربانی و گزینه پرسش به پلیس دادی، یک احتمال همینه که مثلا عمدا بدونی که من قربانی نیستم (یعنی خودت فرقه باشی)، و خب در این حالت صرفا موضع من رو تا حدی در بازی ضعیف کردی و همچنین یک سهمیه هم از پلیس گرفتی. (پلیسی که سهمیه‌هاش رو علاوه بر تیم مافیا، می‌تونه صرف یافتن تو و یا هم تیمی‌هات هم بکنه). یعنی نفعش در این هست این حالت.
ضمن اینکه من جوابت به سوال امین رو هم خیلی نمی‌فهمم. امین گفت که تو خودت احتمال استاد اعظم/قربانی رو در بالانست دادی. چرا شک نکردی که مهدی همین باشه؟ و تو گفتی که مدل بازیش به کسی که جادوگر و قربانی باشه نمی‌خوره و اینکه اولویت این نقش باید شناسایی نشدن باشه. من این رو نمی‌فهمم، اتفاقا استاداعظم که ضدپرسش هست، مشکلی نداره با زیر فشار رفتن چون بهرحال لازم داره این رو برای اعدامش (زمانی که بخواد)، اما قربانی می‌تونه با پرسش پلیس به فنا بره. و اتفاقا قربانی باید از شناسایی شدن بترسه نه استاداعظم/قربانی.


4
این رو قبول دارم تا حدی و به‌نظرم بازیت و در کل جریانش و جو بازی، به مافیا بودنت نمی‌خوره. اما خب زمانی که تروریست بودی و من فدایی بودم هم اول بازی یک بحثی با من ایجاد کردی، و کسی هم نیومد کمک از تیمت و فشاری هم رو من نیومد اون بازی قبل مرگم در شب. پس لزوما ردش نمی‌کنم این حالت رو ولی آره، احتمالش کمه با توجه به جریانی که از بازی دیدم.


5
چرا نگی خب؟ نگفتی بیاید مهدی رو اعدام کنید قربانی رو یافتم که (که مهدی بی‌گناه بخواد حس خاصی نسبت به حرکتت داشته باشه)، تو صرفا اعلام شک کردی. شک هم می‌تونه تقویت و یا برطرف بشه، مهدی هم که در ورژن جدید داره با تمام شک‌ها مدارا می‌کنه و دوست داره بحث کنه :دی. پس لزوما هم مهدی بی‌گناه، دشمن کسی که بهش اعلام شک می‌کنه نمی‌شه. این حرکت تو می‌تونه بهرحال تمرکز مهدی رو بگیره و درگیر در بحثی بکنه که بخواد خودش رو به بازی ثابت کنه. و حسن این حرکت در همین هست به‌نظرم. تو بهرحال اگر وکیل باشی، چند نفر رو در بازی می‌شناسی و می‌دونی گناهکار هستن. خیلی عادیه که با این‌ها درگیر بحث نباشی و خب قاعدتا در این حالت مجبوری روش سخت رو بازی کنی و بری سراغ سفید‌ها. ضمن اینکه من بازم می‌گم لحن‌پست‌های تو این نبود که پرونده باز کنی برای اعدام مهدی، قالب پست‌هات درکل به سمت ایجاد تشکیک بود، وگرنه نهایتا هم به قول امین داشتی من رو سفید می‌کردی، این جمله که مهدی قربانی نباشه فعلا حس گناهکاری بهش ندارم مفهومش چیه خب؟ واقعا چند درصد احتمال می‌دادی مهدی قربانی باشه؟

6
ببین شکی که من بهت دارم، همین استاداعظم یا وکیل بودنت هست. منتهی دارم مسیر بازی رو می‌بینم و قطعا دقیق‌تر نگاه خواهم کرد. این توضیحاتت هم دلیل نمی‌شه به‌نظرم که هرکدوم از این‌ها نباشی. مخصوصا استاد اعظم که خودت هم اذعان داشتی اگر بودی دقیقا به همین شیوه بازیش می‌کردی.

حالا در اینجا یه بحثی هم دارم کلا راجع به نقش وکیل.



این وکیل با وکیل‌های قبلی فرق داره. این همه‌ی گناهکارها رو می‌شناسه از قبل. و چند تا بند قابل توجه هم داره. بند ۱ با اینکه سخت به‌نظر می‌رسه اما اصلا غیرممکن نیست. بند ۲ هم مفهومش اینه که نهایتا باید به سمت یکی از گروه‌ها بازی کنه و اینم یک شرط داره که گروه مقابل هم حداقل یک نفرش در بازی مونده باشه. یعنی باید توازن رو هم رعایت کنه.
این وکیل رو به‌نظرم باید در رای‌ها دنبالش بگردیم. در بازی اگه دنبالش بگردیم، قطعا دچار اشتباه می‌شیم. چون وکیل علم داره و می‌تونه بازی روز رو با هر سبکی که خودش بپسنده بچرخونه. این علم رو اصلا شوخی نگیرید. من دور قاتل که شبیه به همچین چیزی رو داشتم در مورد گناهکار‌ها، احساس پرواز و غیرقابل لمس بودن در بازی رو داشتم. چه برسه این علم که همرو می‌دونه از اول، بدون نیاز به پرسش.
منتهی راه‌های بردش ار راه حفظ گناهکاران در بازی می‌گذره. پس من به رای‌ها و اعدام‌ها به شدت حساسم در این بازی. یعنی مثلا من که به پویا شک همچین چیزی رو دارم، وقتی می‌بینم تو رای‌گیری باعث اعدام یک بی‌گناه می‌شه، این حسم تقویت می‌شه. پویا رو به عنوان مثال گفتم. هرکی، امین، آرش، مهدی یا هرکی که بگید. رای‌ها خیلی مهمن.
حالا اگه وکیل نخواست کنتارات برداره بازی رو و یه تنه به نفع گناهکاران بازی کنه هم باز نهایتا دستش رو خواهد شد به‌نظرم. ولی اولین و مهم‌ترین جای بررسی حرکات، رای‌هاست. ضمن اینکه الان که من چنین چیزی رو مطرح کردم، ۱۵ صفحه دیتا در بازی داریم. و اعتقادم هم بر اینه که وکیل در ابتدای بازی قطعا به سمت گناهکار‌هاش بازی کرده و درگیری جدی با گناهکاری نداشته. این‌ها رو بعدا می‌تونیم بررسی کنیم.
ضمنا الان من چنین چیزی رو مطرح کردم و خب ممکنه یه عده بیان بگن نخ دادی یا چرا خودت وکیل نباشی؟ اولا که کلا فلسفه نخ دادن برای وکیل رو نمی‌فهمم. کافیه به چندنفر از کسانی که بهش اعلام شدن بچسبه یا حس خوب بده وکیل. از این نخ بهتر و غیرقابل ردگیری تر نداریم. دوم اینکه نهایتا اعمال و کار‌های مهم هر شخص در بازی مشخصه. و هدف من هم همینه که این حرکات رو زیر ذره‌بین ببرم. پس حواستون به رای‌هاتون باشه حسابی که فرت و فرت بی‌گناه اعدام نکنید.


7
تو مگه خودت نگفتی یکی از اهدافت آموزش رفتار با کسانی هست که دیر میان و یا نمیان؟ الان این نازی که محمدرضا رو با دادن اولویت سوم بهش کردی آموزش رفتار بود؟ :دی.
ببین نهایتا ممکنه محمدرضا بی‌گناه باشه و همون بازی سوپر افتضاحی که گفتم رو کرده باشه‌ها. منتهی باز دلیل نمی‌شه به عنوان بی‌گناه وقتی رای می‌دی، این فرد رو بذاری اولویت سوم! من با خط فکری هر شخصی که بهش اولویت اول یا دیگه نهایتا دوم رای نداده کار دارم درواقع، نه با خود محمدرضا.


8
این نکته درسته، منم خب ترجیحم اینه بیارمش وسط بازی. ولی وقتی نیومده و برای دفاعیه اومده، انتظار دارم یک چیز درست ازش ببینم. چون تو ذهنم اینه که بی‌گناهی که فرصت نداشته (به دلیل مشاغل زندگیش) یا نقشش مهم نبوده یا هرچی که نیومده، اون دقت ۱۹۹ کلمه‌ای رو هم نداره حوصلش رو و دفاعیه هم نمیاد بده حتی. اگر بیاد، یه چیز درست درمون می‌ده. فلسفه‌ی من اینه.


با توضیحاتت در مورد بازی مهسا و حالت کلیش موافقم چون منم احساس جوکر و فرعی هم بهش داشتم کلا. منتهی، این بخش آخر رو لزوما قبول ندارم. با شناختی که از شخصیت مهسا دارم این احتمال رو می‌تونم قائل باشم که بخواد بی‌گناهانه بازی کنه و جذب نشه اصلا. شاید بگی خب اگر اینطوره چرا بی‌گناه بی‌نقش نگرفته و این نقش رو قبول کرده، باید بگم به‌نظرم جز یه عده خاص که متاسفانه هرچیزی بهشون بدی رو نمی‌پذیرن، بقیه می‌پذیرن. و فکر می‌کنن که باید بپذیرن چون بالاخره حرف گاد هست. درستش هم همینه البته. خودمم کسی هستم که نپذیرترین آدم بودم تا همین ادوار اخیر.


این پست رو برای اینکه طولانی نشه تا اینجا می‌فرستم. بقیه صحبت‌ها بمونه برای پست‌های بعدی.

مهدی پست 304

1
گناه‌کار بودنش مهمه. اونجا هم گناه‌کار حسابش کردم. ضمنا بازم تاکید می‌کنم اگه با بازی‌های فرعی‌ت قیاس کنم شبیه اونا که دیگه اصلا نیست. فکر نکن گفتم فرعی هستی.:دی

2
چنین قصدی نبوده.

3
جواب اضافه‌ای به بخش اول ندارم. من مدل بازیم جوریه که چیزی که بدونم قطعا نیست، نمیام بگم. می‌خوای قبول نکنی هم نکن. مهم نیست برام واقعا.
بخش دوم: من گفتم "مدل بازی که در ذهنم بود به کسی که جادوگروقربانی نمی‌خورد. چون اولویتش به‌نظرم شناسایی نشدن هست." شناسایی منظورم این بود که بیاد وسط و اعدام بشه. به پلیس ربطی نداشت. بد بیان کردم شاید. محدودیت هم بوده، داشتم مختصر حرف می‌زدم. وگرنه معلومه که اون نقش توسط پلیس شناسایی نمی‌شه. نیاز به توضیح نداره.

4
اون بحث کلی بود. یادمه گفتم بازیت مرض‌دار هست. این با اون فرق داره. یک احتمال خاص مطرح شده. از نظر من چند نفر بیان بگن مهدی مرض داره، پشت دست من، مورد داره. ولی بیان راجع‌به به حرف من در مورد مهدی شک و تردید ایجاد کنن، موردی نداره اصلا. دید بنده این هست.:دی

5
بخشیش که در بالا جواب دادم در شماره 3.
اون موقع یه احتمال 20-30 درصدی قائل بودم که ارزش بررسی داشت از نظرم.

6
اول اینکه من نگفتم اگه استاداعظم یا وکیل بودم، همین حرفا رو می‌زدم که! گفتم سبک و مدل بازیم همین‌جوری بود. اگر اونا بودم، طبق استدلال‌هایی که آوردم، اونُ نمی‌گفتم. خیلی کارهای دیگه هم ممکن بود نکنم. ولی مدل کلی بازیم با اکثر نقشا همین بود.
می‌گی دلیل نمی‌شه، اگه منظورت اثبات هست، من که نمی‌تونم ثابت بکنم گناه‌کار نیستم که. شدنی نیست اصلا.:دی دلیل می‌آرم. و انتظار دارم که هرکسی که بی‌گناهه بهش فکر بکنه.

در مورد وکیل توضیحاتت خوب بود. فقط جمله آخر یه‌جوری بود.:دی حواستون به رای‌هاتون باشه که فرت فرت بی‌گناه اعدام نکنید. که چی این جمله؟:دی

7
حرفی که می‌زنی هیچ ربطی به حرف اول بازی من نداره. برداشتت اشتباه بوده از اون حرف. توضیح کافی هم دادم. حالا در ادامه بازی توجه کن. می‌بینی که منظورم چی بوده.

8
این نکته رو هم که گفتم دقت می‌کنم و بازیش هم بیشتر زیر ذره‌بین هست.

در مورد مهسا. اون پذیرفتن و ... ول کن کلا. اون پستی که گفتم نخ نبود؟:دی
 
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
عماد

ببین تصمیم و قضاوتی در کار نیست...پویا یه نکته گرفت و حس پرسید منم بدون فیلتر حسم رو نسبت به اون نکته با توجه به شناختم از تو و کانتکست گیر پویا بیان کردم...مسلما تو هم جواب خواهی داد چون پویا ازت سوال کرده ولی من اگه بخوام صبر کنم تا تو بیای و جواب بدی دیگه حسی نظر پرسیدن معنی نداره...اون میشه بازی محافظه کارانه و نسبتا shady از نظر من و من برای بیا حسم هیچ نیازی به صبر کردن ندارم...بیان حسی قضاوت نیست
حس نپرسید اخه...اگه حس بود اره حرفت درست
اما به نظرم اصلا حس نپرسید...گفت وقتی این چیزا رو خوندم برام سوال شد...با توجه به کم دقتیش تو این موارد احتمال بیگناهیش یا گناهکاریش برام برابره اما احتمال فرعی بودنش بیشتره...نظر شما چیه...کی حرفی از حس زده شد اینجا؟ اصلا سوال این نبود که حستون نسبت به این پست خلفی چیه ... به نظرم پویا هم اشتباه کرد ها...باید صبر میکرد جواب منو ببینه بعد نظر خواهی کنه...اما چون از اول این دور پویا بیشتر تو این سمت بازی کرده که افراد بیشتری درگیر بازی باشن نمیشه اونقد بهش خرده گرفت...مثل همین پست اخرش که چندتا موضوع مطرح کرد و از بقیه خواست که نظرشونو بگن
اها یه نکته ی دیگه...اون نظر خواهیش راجع به من با نظرخواهی پست اخیرش یعنی پست 298 فرق داشت...اینجا نظرخواهی راجع به بحثی که پیشرفت کرده یا افراد بازی بوده...ولی اونجا موضوع قابل بحث چیز دیگه ای بوده...متوجه شدی؟ یعنی الان تو جواب دادی به سوالای پویا کاملا درست بوده و اگه بیای این حرفو بزنی که حس و اینا قبول میکنم ولی اونجا نمیشه واقعا و من به نظرم باید صبر میکردی
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
عماد
مرسی از جوابت.

آرش
شکت به ترسا چقدر بوده موقع رای دادن در فاز قبل و الآن چقدره؟ درصد بگو برای تقریب ذهن.
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
جواب‌هات رو خوندم، باهات موافق نیستم سر تئوری مسئله‌های مورد بحث اما انرژی بحث تئوری ندارم دیگه و فکر هم نمی‌کنم به درد بازی بخوره در این مقطع. صرفا نمی‌فهمم چطور یک بیگناه، ترجیح می‌ده بیگناه بشناسه تا گناهکار. چون اگه می‌خوای از روی دونستن یک بیگناه، گناهکارها رو پیدا کنی، خب با دونستن یک گناهکار که راحت‌تر می‌‌تونی بقیه‌ی گناهکارها خصوصا مثلا هم‌تیمی‌هاش رو پیدا کنی. کلا به نظرم این طرز فکر طرز فکر سازنده‌ای نمی‌تونه باشه برای یک بیگناه، و اگه از بحث تئوریش خارج بشیم، به نظرم این تئوری رو عمدا مطرح کردی که پوششی بر فعالیت‌های این دورت بذاری، همین که تا اینجای بازی هیچ فعالیت مفیدی نداشتی و بعد از این همه پست، حتی یک گزینه‌ی مشکوک هم نداشتی، این پوشش که «می‌خوام بیگناه پیدا کنم» به نظرم پوششیه که می‌تونه یک گناهکار رو تا اواخر بازی در سایه پیش ببره. هوشمندانه هم هست به نظرم. در مجموع برای من خیلی بیگناه نبودی تا اینجای کار و مشکوک‌ترین گزینه‌می.

آرش:

در مورد این قضیه به نظرم خیلی داری الکی بزرگش میکنی، و داری روش رای هم میدی این خیلی عجیبه برام :دی اینکه بگم بیگناها حواسشون باشه و هم و پیدا کنن (یک درجه بیش از حد معمول) کجاش گناهکارانست؟ یک گناهکار چه سودی از این قضیه میکنه؟ در مورد میزان فعالیت هم واضحه که وقت ندارم زیاد و بازی هم محدودیت پست نداره و سریع ددلاین رای گیریه و رای گیریشم اونجوریه، سخته برام برسم به بازی، البته اینکه رای پرت دادم دلیلش این نبود که همه برام یکجورن، یه عده برام سفید ترن طبیعتا اما اونایی که سفید نیستن اونقدام سیاه نیستن برام، یه سریاشونم که 50-50 ن، بازی سخته منم انتظار این همه سختیو نداشتم، پس بحث پوشش گذاشتن و اینا صحت نداره. من طی بحثایی که با صدرا داشتم تونستم تا حدودی تشخیصش بدم و حسم بهش مثبت بشه، همینطور رامتین. و با خوندن پست های بقیه تا حدودی مثبتای مشخصی دارم. اینکه بخوام با همه بحث داشته باشم و همه رو بررسی کنم و تشخیص بدم در توانم نیست.

این بحث گناهکاریابی/بیگناه یابی هم اگر تئوریه و ادامش فایده نداره چطور به نتیجه رسیدی روش رای بدی؟

اون سوالایی که ازم پرسیدی و خودتم جواب بده و بگو هدفت از مطرح کردنشون چی بوده؟

ضمنا با ایرادت به ترسا هم موافق نیستم، ترسا از نخ کلفت برای نخ دادن استفاده نکرده، وکیل که نیازی به نخ دادن نداره و ستونم که مهسا بوده، حالا اگر بگیم دوتا هم هست که به قول خودت بعیده چه نیازی هست که انقدر سریع و انقدر تابلو نخ بده وسط تاپیک؟ بعد جالبه چاوشم میگه اینجوری نخ دادی که بعد بیای بگی من انقد تابلو نخ میدم؟:)) یعنی ترسا نمیدونه؟


ال امین:

الان که مهسا ستون بوده نظرت درباره عرفان چیه؟


صدرا:
من در پست 86 به لحن پستت که گفتی داره توجیه میکنه ایراد گرفتم و حتی اومدم لحنت رو کاملا تشریح کردم و گفتم فلانی اگه منظورت لحن و صحبتت این بوده پس داری جو میدی و اگه منظور لحنت این بوده پس میتونستی از کلمات بهتری استفاده کنی پس باز دوباره جو تو صحبتت هست. حالا تو دوباره تو پست 94 پرسیدی لحنم چطوریه مگه. تو میگی پستت حس توجیه داره، یعنی چی ؟ برای من تشریح کن این رو. احساس میکنم دچار سوءتفاهم شدیم تو این قضیه لحن چون منظور من همین لفظ توجیهت هست.

در مورد مقایسه باشه، تو من رو 21 ساله میشناسی، بیشتر از رضا، واقعی تر از رضا، بهم بگو من از چه غذایی بدم میاد چون یادمه بهت گفتم، من الان باید انتظار داشته باشم تو این رو یادت باشه و اگه یادت نبود بیام اعلام کنم که اینکه یادت نیست من از چه غذایی بدم میاد واقعا جای تعجب داره !

حسی که من از اون پستات گرفتم صرفا بزرگ نمایی در مقابل مسائل عادی هست و برام منفیه فعلا.

و اینکه من از کوره در نرفتم، پست من کامل هست و میتونی بری جواب هایی که به بقیه دادم رو بخونی، جاهایی که لازم دونستم لحنم رو تند کردم وگرنه کاملا به اعصابم مسلطم.



متوجه شدم که دچار سو تفاهم شدیم، باید به لفظ توجیه اشاره میکردی واضحا که من فکر نکنم از کلیت پستم دچار مشکل شدی، بله همونطور که گفتم منظورم از توجیه پیدا کردن رابطه ای بین جوکر و اون توضیحاتت درباره اون جمله بوده. که گفتی جوکر و حسی گفتی و الان دارم به این نتیجه میرسم که کلا رندوم بوده اون جملت.

بادمجون بدت میاد:دی ولی باز هم میگم این با اون فرق داره، اما به نظرم میشه این و درک کرد که شاید اون ادواری که رضا چنین حرفای و زده تو نبودی یا نخوندی و کلا حافظه تو با من فرق داشته در این زمینه.


دوستان من هستم ولی سرعتم پایینه، و از این به بعد به جای بحث های تئوری به قول خودتون سعی میکنم فقط سوال بپرسم و سوال جواب بدم، اما گفتم سرعتم خیلی پایینه چون زمانم به سرعت بازی نمیخوره راستش:دی ولی هم بازی مهمه برام هم احترام شما. هادی هم یه جا پرسیده بود که مگه میشه فری با اون حضور گزینه رای نداشته باشه، بعضیا به این میگن فرار از مسئولیت، اما از نظر من فرار از مسئولیت اینه که بخوای با یک ایراد الکی به اشخاصی رای بدی که بعدا نیان بخاطر رای پرتت بهت گیر بدن، اما من تا وقتی که دلم قرص نباشه از رایی که میدم رای پرت میدم، اگر با قاموصتون (قاموس؟) نمیخونه شما منو گناهکار بدونید و رای بدید.


ممل

هم. شاید پس من نظرم رو درست مطرح نکردم. چیزی که منظورم بود اینه که وقتی می گی بالانس به درد نمی خوره و گفتن مسیر بازیه که به درد می خوره، وقتی از نظر من به درد نمی خوره گفتن مسیر بازی چون فقط یه سری کلیشه از قبیل من قصدم شفافیته و می خوام گناهکار یا بیگناه پیدا کنم و همه می تونن این رو بگن و چیزی ازش در نمیاد، این رو به من می رسونه که تو می خوای پشت همچین چیزی پنهان شی. یعنی انگار داری چیزی که بهش باور نداری (اینکه گفتن مسیر بازی به درد می خوره) رو انجام بدی اما با نظر راجع به بالانس کار خودت رو سخت نکنی به عنوان گناهکار. چرا می گم باور نداری، چون منطقی نیست. اگر باهام بحث کنی راجع به اینکه گفتن مسیر بازی به درد می خوره یا نه و من رو متقاعد کنی شاید نظرم راجع به باور نداشتنت عوض شه و این حرفت رو صرفا تفاوت دیدگاه با خودم در نظر بگیرم. گرفتی؟

مگه تو نمیگی گفتن بالانس خوبه چون ناخودآگاه و میشه ازش کشید بیرون؟ خوب صحبت درباره مسیر بازی و اینکه چطور قراره پیش بره هم چنین خاصیتی داره دیگه،(تازه از نظر فنی جزو مقوله بالانس هم حساب میشه) ضمنا من با فقط عدد دادن مشکلی ندارم اونم میتونه بحث ایجاد کنه، (اما ذهن من طور دیگه ای میبینه بالانسو). اما پستی مثل پست من هم میتونه، شاهدش همین بازیه، که کلی بحث شد دربارش، این چطور قایم شدنیه که هنوز دارم دربارش صحبت میکنم و جواب پس میدم؟ در ضمن منم نظرمو درباره اعداد تیم ها گفتم، هر کی ایرادی داشت باید مطرح میکرد دیگه؟ الان مشکلتو نمیفهمم واقعا؟ حس میکنم فقط میخوای یه بحثی داشته باشیم:دی
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
فری
دوست عزیزم فری.:دی
حقیقتا اون نوع تغییر رایُ متوجه نمی‌شم. تو اگه برات مهم باشه کسی که رای می‌دی دفاعیه نیاد، قاعدتا باید آرا رو بشماری و مثلا ته فاز رای پرت بدی. یا اگه قبلش رای دادی، ته فاز یه بار بیای عوض کنی.
از دو بار عوض کردن حس نمایش گرفتم شخصا.
 
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
پویا
یادته یه بحث ریز کردیم سر اینکه اگه من گناهکار باشم اسم تیم نمیارم و میگم فلانی گناهکاره؟ :دی

ببین ما در دور‌هایی که قبلا داشتیم و دیدیم، اصولا کسی که زیاد دنبال یک گروه خاص بگرده در بازی، یا از تیم رقیب هست و ناخودآگاه این رقابتش رو داره در خود بازی انجام می‌ده، مثلا اونی که مافیاس، بیشتر دنبال فرقه می‌گرده. یا برعکسش، یعنی کسی که فرقه و یا مثلا قاتل هست، دنبال اینه برای خودش جایگزین پیدا کنه و افراد مختلف رو با همین اتهام زیر سوال ببره.
یکی دیگه از دلایلش اینه که من فراموش کردم بگم الان تو صحبت مهدی دیدم و باهاش موافقم همینه که کوت کردم :دی

1) هنوز پا برجاست بحثتون و من فعلا ازش چیزی نگرفتم...حتی حس هم نگرفتم که بگم با توجه به این حرف حسم این شده اون شده...دنبال میکنم کماکان ولی

2) چاوش هنوز وارد بازی نشده به اونصورت اما من ازش سوال کردم منتظرم بیاد جواب سوال رو بده...به نظرم فارغ از نقشش هنوز اون دقت کافی که از چاوش انتظار میره رو نداره....دلیلش چی میتونه باشه نمیدونم... اگه بخوام مصداق بیارم که چه چیزایی رو میگم دقت نداره یکیش همین بحثی که سر سوال تو از من داشت...مثلا گفت پویا بی دلیل این سوال رو پرسید در صورتیکه منی که یه طرف سوال بودم متوجه شدم شاید دلیلش این بوده بیشتر وارد جریان بازی بشم...و خب اینو چاوش نگیره؟ سوالمم هنوز جواب نداده و حرفی که زد برام گنگ بود...این فاز بیشتر فعالیت میکنه قطعا و میشه بهتر نظر داد...ممدرضا و یاسین اینام همینطور بهتر میشه نظر داد به نظرم این فاز راجع بهشون

3) در مورد مهسا واقعا نظری ندارم ... اینکه میگی نقشش منظورت اینه که آیا لباس داشته یا نه؟ یا اینکه سبک بازیش به نقشش میخورد یا نه؟ راجع به اولویت اینامم پست قبلیم اشاره کردم به این موضوع

4) فری...فری چیزی که از دور میشه دید اینه که محتاط بوده تو بازی..با رایش کاری ندارم..تو همون بحث هاش هم به نظرم این احتیاطه به چشم میاد...حالا احتیاط بیگناهی هست یا گناهکاری نمیدونم واقعا...
فری نظری داری راجع به حسم بهت؟

5) باید فکر کرد راجع بهش...نمیدونم از حوصله ی من بر میاد بهش فکر کنم یا نه :)) ولی واقعا باید بهش فکر کرد

6)سوال خوبی بود رفتم پستای هادی رو دوباره بررسی
هادی هم به خودی خود بازیش مشکل داره...نمیدونم خودش قبول کرد بالاخره یا نه( من ندیدم چنین چیزی رو اگه جا انداختم بگه)...اینکه میگه حسی من یکی رو گناهکار میدونم بعد میشینم دلیل میارم یا حتی میسازم براش حرکت گناهکارانه ایه...درستش اینه بگه به فلانی حس بد دارم و تمرکزم رو رو پستاش بیشتر میکنم...ولی عملا هادی گفت حسم اینه تو بیگناهی دلیلی ندارم سعی میکنم دنبال دلیل بگردم... این اتفاق با اینکه خیلی ها گفتن هادی شروعش اینجوریه و اینا اما به نظرم حتی هادی رو هم میتونه سیاه کنه...اما از طرفی اینکه یهو بیاد دست به مهره بزرگ بزنه به گفته ی خودش نمیدونم اگه گناهکار بود چنین کاری میکرد؟ :دی گناهکار تیمی بود هم تیمی هاش چنین اجازه ای میدادن؟ این چیزاست که هادی رو برای من مایل به خاکستری میکنه تا سیاه... به نظرم باید این فاز دید چکار میکنه

---------
حالا که تا اینجا اومدم نظرمو راجع به افراد بازی بدم فک کنم بد نباشه :دی

خنثی ها: پویا، مهدی، عرفان، امین، رامتین، رضا، محمدامین، یاسین

خاکستری ها: چاوش، فری، هادی، عماد، ممدرضا، سعید

تقریبا مثبت تر ها: آرش، ممدرضا، ترسا

اینا بدون اولویته و هر لحظه میتونه تغییر کنه تا اینجا برداشت من این بوده
خنثی ها که هیچی خاکستری ها هم دلیلش رو گفتم تو همین پست یا پست قبلی و امیدوارم مکالمه بیشتری باهم داشته باشیم

مثبت تر ها: آرش چون پست هاش میشینه بنظرم (این پست اخریش رو نخوندم البته) و گیرهایی که میده به نظرم درسته و به جاست و کلا وایب کاملا مثبت بهم میده پست هاش... محمدحسین هم احساسم اینه خیلی داره صادقانه بازی میکنه :دی اگه گناهکار بود انقد صادق نمیبود :دی من صادقانه دیدم پست هاش رو و تا الان اوکی بوده از نظر من... ترسا هم بخاطر دفاعیه ی دیروزش صرفا...دفاعیه دیروزش خیلی این حس رو بهم داد که کسی رو نداره تو بازی :دی شاید بگین خب ممکنه فرعی باشه، باید بگم که آره میتونه فرعی باشه اما حسی که دارم بهش به فرعی بودنشم نیست...

بازم میگم ایناییکه گفتم تا این لحظه ست...یعنی کاملا امکان جابجایی افراد هست :دی
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
فری
دوست عزیزم فری.:دی
حقیقتا اون نوع تغییر رایُ متوجه نمی‌شم. تو اگه برات مهم باشه کسی که رای می‌دی دفاعیه نیاد، قاعدتا باید آرا رو بشماری و مثلا ته فاز رای پرت بدی. یا اگه قبلش رای دادی، ته فاز یه بار بیای عوض کنی.
از دو بار عوض کردن حس نمایش گرفتم شخصا.

پویا:

اول میخواستم آخر فاز بایم ولی بعد ترسیدم نرسم رایارو بشمارم به موقع، چون سابقه داشته :دی تعویض دوم هم همزمان که من خلفی و نوشتم سعید و یاسین فکر کنم با من پست داده بودن و به خلفی داده بودن من ندیده بودم برو زمان پستا رو نگاه کن تا بفهمی دلیل تغییر دوباره چی بوده. نمایش چی مثلا؟ تو این جمع رای پرت دادنم تبو شده، حالا ریشه اش از کجاست؟ و اینکه کسی نتونه به تصمیم قطعی برسه نمیدونم چیش عجیبه. فرض کن گناهکارم، تا کجا میخوام رای پرت بدم؟ منی که اینو میدونم که تا ابد نمیشه رای پرت داد چرا همون ابتدا به فکر گزینه نباشم؟ چرا همون صدرا رو بهش رای ندم؟ :دی یا محمد رضا که خودش خودشو برد دفاعیه؟ اگر میخواستم از مسئولیت فرار کنم کاری نداشت برام.

- - - Updated - - -

خلفی:

محتاط که از رای دادنم مشخصه دیگه، چیش بده محتاط؟ حالا احتیاط من دلیلش اینه که توی این بازی برای پیدا کردن گزینه رای باید بیشتر از حد معمول دقیق بشی و پست بخونی و درگیر بشی، احتیاطم در صورتی مشکوکه که من اولا اعلام کرده باشم اولویتم گناهکاریابیه و از همون اول مثل رضا و پویا همه رو سوال جواب کرده باشم که نکردم:دی
 
رئیس جماهیر
نوشته‌ها
569
پسندها
271
امتیازها
155
مدال‌ها
11
سلام من همونطور که گفتم امروز کمی مشغولیت دارم زیاد نمیرسم به بازی. فعلا پستا رو سرسری یه نگاهی کردم و فقط یه چیز به آرش بگم


آرش


از کسایی که از همون اول ایگنورت کردن و بهت رای ندادن کلا هم به نظرم می‌شه گناهکار دراورد، چون ممکنه گناهکارا فکر کرده باشن با اون حرفت واقعا کاره‌ای هستی و بهت رای ندن. اگه فرصت کردم بررسی می‌کنم این رو هم

دست پیش رو میگیری که پس نیفتی؟
فکر کنم ستون پنحم بودن مهسا پروژه ات رو به هم ریخت...
برا همین مجبور شدی تلویحی اعتراف کنی در مورد ترسا احتمال اشتباهت بالا است.
حالا میای میگی افرادی که تابع اشتباهت نشدن و همون دفاعیه ظهر ترسا براشون قانع کننده بود ممکنه گناهکار باشن؟
خیلی باحالی تو.
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
گاد عزیز، اگه این پست رو می‌بینی و اگه زحمتت نیست لطفا اسم هادی و ترسا توی پست قبلم رو بولد کن که مشخص باشه. ممنون می‌شم.

یاسین

نه منظورم با حضور مافیاس، الان به نظر خودت چقدر احتمال میدی دو گروه فرقه دو نفری داشته باشیم ؟!
در حال حاضر کمتر از ۲۰ درصد.

عماد
سوال خوبی بود اتفاقا :دی این سبک بازی و استارت از هادی چیز عجیب و تازه ای نیست که میگی ایا بقیه هم اینطورین و اینجوری پست اول میدن....هادی استایل شروع کرده و زیاد هم چیزی نمیشه ازش دراورد فعلا...افراد دیگه با بحث های پراطلاعات تر و مورد توجه تری هست واسه تشخیص دادن :دی پس من این سوال رو سوال بدی نمیدونم.

اصلا این حرف که میگی ((مگه من گفتم بقیه رو دوست ندارم تشخیص بدم؟ :دی )) حس خوبی به من نمیده....تو که مشخصا متوجه شدی منظور سوال اینه ((یعنی کس بهتری نبود که اومدی سر هادی)) چرا این جمله رو نوشتی؟

اولا اینکه سبک بازی هادی بله همین‌ مدلی بوده، ولی هیچ‌وقت بازی رو اینجوری شروع نکرده که بخواد اول بازی بدون اینکه نصف بازیکنا پستی داده باشن تارگتش رو انتخاب کنه و تازه همون اول هم نگه که کیه. هادی توی پست اولش ادعا کرد به کسی مشکوکه که هنوز پست نداده و نگفت کی. طبیعیه که این موضوع من رو کنجکاوتر بکنه نسبت به بازی عادی هادی.

بعد «کس بهتری نبود که اومدی سر هادی» هم واقعا اصلا وارد نیست، من در اون نقطه از بازی با اکثر کسایی که فعال‌تر بودن صحبت داشتم و صحبتم هم خیلی بیشتر از اون یک جمله‌ای بود که در مورد هادی نوشتم، درمورد هادی هم که گفتم چرا کنجکاو شده بودم. نمی‌فهمم چیش بهت حس خوبی نمی‌ده :دی

به خاطر اینکه تنها کسی هستی که یه مقدار به سمت منفی متمایل بودی واسم تو یه پست دیگه هم اشاره کردم مرض ازت حس میکنم و رای اجباری بود باید به حداقل 3 نفر رای میدادم تو رو دادم و 2 نفر غیرفعال....مسلما به اعدام نمیرفتی یا اگه خطری میشد رای رو عوض/اولویت اخر میزاشتم و منتظر جوابت به اون پست هم هستم
خب اگه قرار بود درصورت رفتنم به دفاعیه رایت رو برداری، چرا اصلا رای دادی؟ چرا به سه نفر غیرفعال رای ندادی مثلا؟ اگه هم دلیلت برای رای دادن به من کافی بوده به نظر خودت، چرا پس می‌گی اگه خطری می‌شد رایو عوض می‌کردم اولویت آخر می‌ذاشتم؟ هیچ جوره نمی‌فهمم این رایت رو.

کلا اینکه می‌گی حس منفی که خب حسه و کاریش نمی‌شه کرد، اما دلایلی که میگی و چیزایی که اشاره می‌کنی که ازشون حس منفی گرفتی، واسه من کافی نیست واقعا در حدی که رای داده باشی اون هم بدون هیچ پرسش و پاسخی و بیشتر حس کردم داری حس منفی سازی می‌کنی تا یه رای بی‌دردسر و حسی واسه خودت جور کنی وقتی رای اجباریه.


رضا
گفتم که تو این چند دور اخیر شروع بازی با تحلیل بالانس اجباری بوده و درنتیجه پست‌هایی که داده شده درباره‌ی بالانس بودن اکثراً و منم وقتی بخوام وارد بازی بشم مجبورم به همین پست‌هایی که اکثراً درباره‌ی بالانس هستند رجوع کنم. آیا این به این معنیه که از نظر من حرف زدن درباره‌ی بالانس در ابتدای بازی کار مهمیه؟ نه! چون مجبورم بودم این کار رو کردم. تکرار هم می‌کنم که این دور نه‌تنها خودم تحلیل نکردم بل‌که تو بحث‌هایی که با بقیه ایجاد کردم هم حرفی از بالانس نزدم.
شاید متوجه منظورم نشدی، من راجع به ادواری که تحلیل بالانس اجباری بوده صحبت نمی‌کنم. من راجع به ادوار ۷ و ۸ و ۹ صحبت می‌کنم که تحلیل بالانس اجباری نبود تا جایی که یادمه. اگه با صحبت کردن درباره‌ی بالانس اول بازی مخالف باشی، پس حتما با این موضوع اوکی هستی که هیچ‌کس درباره‌ی بالانس صحبت نکنه، و اگه هیچ‌کس درباره‌ی بالانس صحبت نکنه، پس چی‌کار کنیم و خود توی نوعی، چطوری می‌خوای وارد بازی بشی؟ منظور من از اون سوال این بود. این که این دور بدون استناد به بحث‌های بالانسی صحبت ایجاد کردی هم دقیقا درست نیست، مثلا ایرادی که به پویا گرفتی سر این بود که وجود شغال رو بدیهی گرفته مثلا :دی که حالا شاید اونقدر مستقیم مرتبط نباشه ولی هست.
در کل من درک نمی‌کنم که چرا یک نفر باید نسبت به قضیه‌ی صحبت کردن درباره‌ی بالانس این‌قدر گارد داشته باشه، وقتی که بالای ۲۰ دور بازی کردی و هرچقدر هم فکر کنی که توی تحلیل بالانس لنگ بزنی، باز هم نوشتن یک جمله درموردش و حتی گفتن یک چیز بدیهی نباید برات سخت باشه. و همین‌طور نمی‌فهمم که چرا نباید بخوای از صحبت بقیه درباره‌ی بالانس استفاده کنی و از نوع نگاه و ایراداتشون چیزی بفهمی.


عرفان
اها و اینکه چاوشم فک کنم گفته بود که طرف میگه جوکر ینی داره سیو میکنه یارو رو از اعدام چرا عارش بهش گفت شغال. این رو هم متوجه نشدم عارش اگه جواب دادی ندیدم منشن کن بی زحمت

« تجربه‌ی من می‌گه هیچ‌کسی که اول بازی بهش گفته شده جوکر، تا آخر بازی جوکر نمونده، یا تو شب مرده یا تو روز اعدام شده. ثانیا وقتی به کسی می‌گی جوکر اونم بدون هیچ کانتکستی، معنی ضمنی و کنایی‌اش این می‌شه که «حرفت اونقدر مشکوک بود که من حتی شک کردم شاید جوکر باشی و از عمد زده باشی!» و چنین چیزی اونم توی صفحه‌ی اول بازی، اونقدر حرف سنگینی هست که نمی‌شه ازش به عنوان یک «اتهام» چشم پوشی کرد، دلیلی که من به شغال بودن صدرا رسیدم این بود، نه اینکه مثلا صدرا نخواد جوکر رو اعدام کنه یا چنین چیزی.»



صدرا
اول یک سوال بپرسم. چرا فقط فرقه ؟ مگه ما ستون پنجم هم نداریم ؟ :دی
شناخت بیگناه با در نظر گرفتن حضور فرقه بده ؟ :دی اتفاقا بنظرم خیلی بیشتر به درد میخوره چون یک بیگناه که جذب شه قاعدتا سایدش تغییر میکنه، پس جهت بازیش هم عوض میشه، تو وقتی یک نفر برات بیگناهه وقتی جهت بازیش عوض شه چه تشخیصی میدی ؟ بنظرم این کار رو راحت تر میکنه. حالا ممکنه به این اشاره کنی که با این لول بالایی که بچه ها بازی میکنن هیچکس اونقدر نوب نیست که خیلی ضابلو جهتش رو عوض کنه که خب بنظرم هرچقدر هم سعی در پنهان این قضیه داشته باشه بالاخره یک جایی خودش رو نشون میده.
پوینت حرف من این بود که فرقه بخواد کسایی که برای افراد داخل بازی سفید هستن رو جذب کنه، چه ربطی به ستون پنجم داره این؟
توضیحت هم اوکی :دی

امین خلفی
اینی هم که میگی وقتی بیگناهی بیشتر گیر میدی و اینا ربطی به بیگناهی و گناهکاری نداره من کلا همینم فارغ از بیگناهی و گناهکاری...حالا تو شاید بیگناهیه تو ذهنت مونده ولی دورهایی که گناهکارم بودم نگاه کنی همین بوده
این جمله رو من نفهمیدم راستش. یاسین می‌گه وقتی بیگناه بودی بیشتر گیر می‌دادی. تو می‌گی شاید بیگناهی تو ذهنت مونده ولی گناهکاریمم همینه؟ بالاخره یاسین درباره‌ی ادوار بیگناهی تو اشتباه می‌کنه یا حق داره که می‌گه بیشتر گیر می‌دادی؟ اون «بیگناهیه تو ذهنت مونده» و «گناهکارم بودم همین بوده» رو نمی‌تونم کنار هم قرار بدم. حس کردم ته ذهنت قبول داشتی که دورهای بیگناهیت بیشتر گیر می‌دی. یه توضیح بده.

محمدحسین
متوجه منظورت از «نگرش هم‌سطح» شدم و فهمیدم حداقل به طور مستقیم داری نمی‌گی که می‌خوای شبیه دور بیگناهیت بازی کنی. ولی بازم قضیه همون می‌شه به نظرم. ینی داری می‌گی ادوار بیگناهیت یه کیفیت x ای رو داشته، این دور هم می‌خوای همون کیفیت x رو داشته باشی. پس داری می‌گی می‌خوای مثل ادوار بیگناهیت بازی کنی دیگه، چه فرقی داره این؟‌ :دی حسم نسبت به اون حرفت متعادل‌تر شد ولی هنوز منفیه راستش.

سعید
* یه سوالی هم که ذهنمو درگیر کرده اینه که اکثریت نفرات که پست میدادن نظرشون در مورد آرش منفی بود. چطور میشه توی رای گیری کلا 2 رای میاره؟ جالب نیست؟ :))
«اکثریت نفراتی که پست می‌دادن» دقیقا کی‌هان؟ ینی کی‌ها نظرشون درباره‌ی من منفی بوده اما رای ندادن بهم فاز قبل (جز فکر کنم ترسا)؟
این حرف مصداق بارز تلاش برای جوسازی و مشکوک‌نمایی محسوب می‌شه به نظر من :| وقتی که از یه گزاره‌ای که هیچ صحتی نداره ابراز تعجب می‌کنی.

رامتین
خیلی جالبه و جالبتر اینجاس به کسی رای میدن که آرش بهش اولین بار اتهام جدی زده
شما هم دقیقا بگو چی این وسط جالبه و چرا دقیقا با گزاره‌ای که هیچ صحتی نداره ابراز موافقت می‌کنی؟

این دو مورد جوسازی از سعید و رامتین برام خیلی عجییییب بود :|

پویا
آرش
شکت به ترسا چقدر بوده موقع رای دادن در فاز قبل و الآن چقدره؟ درصد بگو برای تقریب ذهن.
فاز قبل ۶۰-۷۰ درصد بود ولی این فاز تا ۵۰ درصد برگشت پایین.


----------------------

بالاخره رسیدم به صفحه‌ی ۱۶. برا امروز کافیه دیگه واقعا انرژی نداارم. گزینه‌های مشکوکم در صدر هادیه و بعد عماد رامتین سعید فری. محمدحسین هم به طرز عجیبی تمام گزینه‌های منفی من واسش مثبتن که نمی‌دونم واقعا چه برداشتی کنم :)) اونجوری که با خیال راحت ازشون دفاع کرد یه مقدار شکم رو زیاد می‌کنه که وکیل باشه ولی خب ممکنه در مورد این ۵ نفر اشتباه کنم نمی‌دونم. دوست دارم نظرش راجع بهشون رو بعد از این مواردی که ازشون اشاره کردم بدونم.
 
Thomas Shelby
نوشته‌ها
775
پسندها
622
امتیازها
835
مدال‌ها
47
پویا
یادته یه بحث ریز کردیم سر اینکه اگه من گناهکار باشم اسم تیم نمیارم و میگم فلانی گناهکاره؟ :دی


یکی دیگه از دلایلش اینه که من فراموش کردم بگم الان تو صحبت مهدی دیدم و باهاش موافقم همینه که کوت کردم :دی

1) هنوز پا برجاست بحثتون و من فعلا ازش چیزی نگرفتم...حتی حس هم نگرفتم که بگم با توجه به این حرف حسم این شده اون شده...دنبال میکنم کماکان ولی

2) چاوش هنوز وارد بازی نشده به اونصورت اما من ازش سوال کردم منتظرم بیاد جواب سوال رو بده...به نظرم فارغ از نقشش هنوز اون دقت کافی که از چاوش انتظار میره رو نداره....دلیلش چی میتونه باشه نمیدونم... اگه بخوام مصداق بیارم که چه چیزایی رو میگم دقت نداره یکیش همین بحثی که سر سوال تو از من داشت...مثلا گفت پویا بی دلیل این سوال رو پرسید در صورتیکه منی که یه طرف سوال بودم متوجه شدم شاید دلیلش این بوده بیشتر وارد جریان بازی بشم...و خب اینو چاوش نگیره؟ سوالمم هنوز جواب نداده و حرفی که زد برام گنگ بود...این فاز بیشتر فعالیت میکنه قطعا و میشه بهتر نظر داد...ممدرضا و یاسین اینام همینطور بهتر میشه نظر داد به نظرم این فاز راجع بهشون

3) در مورد مهسا واقعا نظری ندارم ... اینکه میگی نقشش منظورت اینه که آیا لباس داشته یا نه؟ یا اینکه سبک بازیش به نقشش میخورد یا نه؟ راجع به اولویت اینامم پست قبلیم اشاره کردم به این موضوع

4) فری...فری چیزی که از دور میشه دید اینه که محتاط بوده تو بازی..با رایش کاری ندارم..تو همون بحث هاش هم به نظرم این احتیاطه به چشم میاد...حالا احتیاط بیگناهی هست یا گناهکاری نمیدونم واقعا...
فری نظری داری راجع به حسم بهت؟

5) باید فکر کرد راجع بهش...نمیدونم از حوصله ی من بر میاد بهش فکر کنم یا نه :)) ولی واقعا باید بهش فکر کرد

6)سوال خوبی بود رفتم پستای هادی رو دوباره بررسی
هادی هم به خودی خود بازیش مشکل داره...نمیدونم خودش قبول کرد بالاخره یا نه( من ندیدم چنین چیزی رو اگه جا انداختم بگه)...اینکه میگه حسی من یکی رو گناهکار میدونم بعد میشینم دلیل میارم یا حتی میسازم براش حرکت گناهکارانه ایه...درستش اینه بگه به فلانی حس بد دارم و تمرکزم رو رو پستاش بیشتر میکنم...ولی عملا هادی گفت حسم اینه تو بیگناهی دلیلی ندارم سعی میکنم دنبال دلیل بگردم... این اتفاق با اینکه خیلی ها گفتن هادی شروعش اینجوریه و اینا اما به نظرم حتی هادی رو هم میتونه سیاه کنه...اما از طرفی اینکه یهو بیاد دست به مهره بزرگ بزنه به گفته ی خودش نمیدونم اگه گناهکار بود چنین کاری میکرد؟ :دی گناهکار تیمی بود هم تیمی هاش چنین اجازه ای میدادن؟ این چیزاست که هادی رو برای من مایل به خاکستری میکنه تا سیاه... به نظرم باید این فاز دید چکار میکنه

امین خلفی پست 311

اون قسمت بالای حرفت: یعنی چون چنین گیری ندن بهت نمی‌گی؟ یا چی؟

مرسی از جوابات. دقتت در مورد چاوش راجع‌به سوالم از خودت خوب بود.
در مورد مهسا هم منظور اینه اون پستی که ازش آوردم نخ هست یا نه.

پویا:

اول میخواستم آخر فاز بایم ولی بعد ترسیدم نرسم رایارو بشمارم به موقع، چون سابقه داشته :دی تعویض دوم هم همزمان که من خلفی و نوشتم سعید و یاسین فکر کنم با من پست داده بودن و به خلفی داده بودن من ندیده بودم برو زمان پستا رو نگاه کن تا بفهمی دلیل تغییر دوباره چی بوده. نمایش چی مثلا؟ تو این جمع رای پرت دادنم تبو شده، حالا ریشه اش از کجاست؟ و اینکه کسی نتونه به تصمیم قطعی برسه نمیدونم چیش عجیبه. فرض کن گناهکارم، تا کجا میخوام رای پرت بدم؟ منی که اینو میدونم که تا ابد نمیشه رای پرت داد چرا همون ابتدا به فکر گزینه نباشم؟ چرا همون صدرا رو بهش رای ندم؟ :دی یا محمد رضا که خودش خودشو برد دفاعیه؟ اگر میخواستم از مسئولیت فرار کنم کاری نداشت برام.

- - - Updated - - -

خلفی:

محتاط که از رای دادنم مشخصه دیگه، چیش بده محتاط؟ حالا احتیاط من دلیلش اینه که توی این بازی برای پیدا کردن گزینه رای باید بیشتر از حد معمول دقیق بشی و پست بخونی و درگیر بشی، احتیاطم در صورتی مشکوکه که من اولا اعلام کرده باشم اولویتم گناهکاریابیه و از همون اول مثل رضا و پویا همه رو سوال جواب کرده باشم که نکردم:دی

فری
پست 312
منظورم از نمایش اینه که ممکنه فری گناه‌کار باشه، بیاد اینجوری رای عوض کنه که بی‌گناه بنمایونه.:دی
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
سلام من همونطور که گفتم امروز کمی مشغولیت دارم زیاد نمیرسم به بازی. فعلا پستا رو سرسری یه نگاهی کردم و فقط یه چیز به آرش بگم


آرش




دست پیش رو میگیری که پس نیفتی؟
فکر کنم ستون پنحم بودن مهسا پروژه ات رو به هم ریخت...
برا همین مجبور شدی تلویحی اعتراف کنی در مورد ترسا احتمال اشتباهت بالا است.
حالا میای میگی افرادی که تابع اشتباهت نشدن و همون دفاعیه ظهر ترسا براشون قانع کننده بود ممکنه گناهکار باشن؟
خیلی باحالی تو.

اینم سناریوسازیه. اولا که «تلویحی» اعتراف نکردم و مشخصا گفتم بعد از اینکه مهسا ستون پنجم اعلام شد احتمال اینکه نظر قبلیم درباره‌ی ترسا درست باشه پایین می‌آد. بعدشم چرا گناهکار نباشن؟ یعنی تو معتقدی تمام کسایی که به ترسا رای ندادن بیگناهن مثلا؟ چیزی که من مطرح کردم اینه که گناهکارها ممکنه حرف ترسا رو نخ ستون تلقی کرده باشن و بهش رای نداده باشن، چطور چنین چیزی رو رد می‌کنی و چطور گفتن چنین چیزی «دست پیش گرفتن» و این‌هاست؟ و نکته‌ی بعدی اینه که اینکه می‌گم کسایی که به ترسا رای ندادن شاید گناهکار باشن، چه ربطی به این داره که نظرم درباره‌یی ترسا عوض شده؟ اگه همچنان معتقد بودم که حرف ترسا احتمال زیاد نخ باشه (یا مثلا مهسا چیزی جز ستون پنجم اعلام می‌شد) باز هم به کسایی که به ترسا رای ندادن و کاری به کارش نداشتن مشکوک می‌شدم دیگه. چه ربطی داره این دو قضیه به هم؟ الکی همه چیز رو ربط نده.
 
مافیایی
نوشته‌ها
289
پسندها
123
امتیازها
90
مدال‌ها
13
سلام آرشِ عزیزم، امیدوارم حالت زود خوب بشه. کرونا هم نیست. من چون علم غیب دارم؛ می‌دونم.

الان خوشحالم که تونستی فعالیت کنی به هرحال. جوابت رو میدم، بعد من هم چندتا سوال ازت دارم.

من حقیقتا دیشب از دستت خیلی عصبانی بودم؛ دلیل اصلیم هم پیش خودم این بود که هرکس هم بخواد سر این چیزها به قول خودت "توهم توطئه" نسبت به من داشته باشه و اشتباهم رایجم رو "قطعی" بگیره، آرش نیست. چون معمولا از گذشته تو با این وجه من که هر حرفی ممکنه بزنم و به معنا و مفهومش "در مافیا" توجه نکنم بیشتر آشنا هستی. یادمه قدیم‌ها هم همیشه نسبت بهم نرم بودی که در ادوار اخیر هم همچین حسی رو من هنوز ازت می‌گرفتم. وقتی دیدم این‌بار قاطعانه میگی حرف‌های ترسا ماسمالی بوده احساس کردم اینجا عامدانه چشمت رو روی شناختی که از من داری بستی، و قصد داری من رو غول استراتژی جلوه بدی، که قطعا نیستم و اصلا در خورم نیست در مافیا. اما الان که اشاره کردی به بازی خاندان‌ها تا حد زیادی درک کردم چرا انقدر جدی گرفتی من رو. :دی البته در هر حالتی همیشه حق داری رای بدی یا هرچیز. مشخصه که صحبتم در مورد حق داشتن یا نداشتنت برای اتهام و رای به من نیست.
اون قسمت "اون کار رو کردی که بیای این رو بگی" راستش زیاد تو کت من نمیره. چون به چشم دیدم که چه قدر در مافیا باب شده همچین جمله‌ای که هرکس می‌خواد نشون بده "فلان کار یا فلان منظور به فلان دلیل دور از عقله" همیشه اتفاقا یک چاوشی بوده که از راه برسه و بگه تو اون کار رو کردی که بعدش بیای همین رو بگی. :دی
و متوجه نمیشم چرا کلا یکی، مثل من که نه تسلط بازیکنان الیت دو دارم، نه مهارت بازیگری و بافندگی افرادی مثل محمدامین رو، بیام خودم رو عمدا تو هچل بندازم، اون هم به این بزرگی، به امید اینکه بعدا بیام بگم هیچ آدم عاقلی این کار رو نمی‌کنه و شما قانع بشید. :| البته این پارگراف هم حقیقتش شبیه همین شد. :)) دیگه نمی‌دونم چی بگم خدایی.


من امروز پست‌های تو رو یکبار دیگه خوندم و چندتا نکته بود که توجه‌ام رو جلب کردن‌. در ادامه ازت سوالاتی می‌پرسم و منتظر جوابشون می‌مونم.

الف- اتفاقی که دیشب افتاد، خیلی ساده این بود. تا حدود یک ساعت قبل از دفاعیه کسی اعلام حس منفی به من نکرد. تو، پویا و رامتین اتهام یکسانی نسبت بهم داشتید که بعد از جواب من رامتین همراه چند نفر دیگه قانع شدند، پویا آنلاین بود ولی به هر دلیل مثبت و منفی‌ای نادیده گرفت و بازخوردی نداد، توام آنلاین نبودی مثل اینکه. خب، یک ساعت مونده به پایان چند نفر پشت هم اعلام حس منفی کردند و رای دادند.
نکته‌ی مهم اینه که هیچ‌کدوم از این افراد با من در مورد دلیل رایشون مکالمه نکرده بودند، و زمانی اومدن سراغم که فرصت کافی برای یک مکالمه هم نبود. مخصوصا که از سمت چند نفر این اتفاق افتاد، و محدودیت کلمه هم وجود داشت و بدیهیه که من تحت فشار شدیدی گذاشته شدم و تا دفاعیه رفتم. ضمن اینکه این افراد به جز پویا، هیچ‌کدوم بعد از اتهام تو اعلام حس منفی به من نکرده بودن.

خب، این حرفیه که تو در پست 16 زدی.

به نظرم وقتی بازی توی فاز روز باشه و فازها هم نسبتا طولانی باشن و مرگ و میر هم کم، اتفاقا سودش واسه بیگناهانه، چون فرصت بیشتری برای صحبت و تصمیم‌گیری دارن و از اون طرف گناهکارها باید با تمام قوا بیان توی تاپیک تا بتونن بیگناهی رو حذف کنن، و دیگه نمی‌تونن بشینن یه گوشه و تیر بزنن، و این باعث می‌شه که بیشتر خودشون رو در معرض تشخیص قرار بدن.

شباهت زیادی با اتفاقی که دیشب افتاد داره.

حالا من امروز با توجه به این حرفی که زده بودی، منتظر شدم اول خودت آنلاین بشی و پست بدی که ببینم وقتی اتفاقی دقیقا مشابه پیش‌بینی تو از استراتژی گناهکاران در این بازی، افتاده، چه واکنشی نشون میدی. با این فرض که دیشب هم خوابت میومده و واقعا متوجه اتفاقاتی که تو تاپیک می‌افتاده نشدی.

ولی در کمال تعجب الان می‌بینم هیچ اشاره‌ای به این موضوع و رای‌های ناگهانی‌ای که دیشب من آوردم، بدون مکالمه‌ی قبلی در فاز روز، نکردی. در حالی که تو واضحا فرصت بیشتر برای صحبت و تصمیم‌گیری رو در این بازی سودی برای بیگناهان دونستی و معتقد بودی گناهکاران باید با تمام قوا بیان تا بیگناهی رو حذف کنن. تو نه تنها اشاره‌ای به اینکه این عمل عینا در تاپیک انجام شده نکردی، بلکه اومدی افرادی که به من رای ندادند رو با احتمال بعیدی مشکوک دونستی.

اینجا من چندتا سوال ازت دارم:

- تو ندیدی که من چند رای پیاپی در یک بازه‌ی زمانی کوتاه دیشب آوردم؟ بر اساس اتهام تو.

- با توجه به اینکه الان موضعت نسبتا نرم‌تر هست، که یعنی خودت تا حدی با دفاع دیروزم قانع شدی، چه نظری در مورد افرادی که بدون هیچ صحبت و بحث قبلی‌ای با من در هر دو مرحله بهم رای دادن داری؟

- دیشب و امروز، یادت نبود که ابتدای بازی متنی که بالا نقل قول کردم رو گفتی؟

- با وجود فرضیه‌ای که محمدامین دیشب مطرح کرد، به نظرت هیچ گناهکاری دیشب شک نکرد که من از تیم گناهکاری مقابل باشم، که میگی ممکنه با شک وکیل بودنم بهم رای ندادن؟


ب- یک مورد دیگر هم همچنان در مرور پست‌ها به چشمم خورد که خیلی عجیب اومد به نظرم.

همه دیگه می‌دونن که در پست اولت به صدرا گفتی شغال، حالا بعدش چه اتفاقاتی افتاد؟

این جواب صدرا:

ای بابا، به هم تیمیت گیر‌ دادم لو رفتم ؟  عجله نکن خودت رو هم بهم معرفی کردن. 😂

خیلی هم فان و خوب. :دی

این هم گفته در ادامه:
در مورد پاراگراف دوم پست 16 آرش بنظرم نمیشه گفت این به نفع بیگناهاس فقط، قطعا بازی طوری طراحی شده که بالانس باشه، اگه وزنه ی بیگناها سنگین تر باشه که طبیعتا بالانس نیست پس نمیشه اینجوری نتیجه گرفت.

جوابِ تو:

پس اهدافت می‌شه رضا و آرش و احتمالا محمدامین، کارت خیلی سخته که عزیزم، بمیرم برات  


متوجه دلیل مخالفتت با حرف من هم نشدم، من هم گفتم که حدس می‌زنم برای بالانس کردن این موضوع مرگ و میر کم، تعداد گناهکارها بیشتر شده باشه دیگه. توضیح بده منظورت رو 

شوخی هنوز ادامه داره، خیلی هم عالی. من که به شخصه عاشق همین جو مافیا هستم. :دی

اینجا همزمان یک بحثی بینتون شکل گرفته بود که خلاصه‌ش همین یک جمله‌ست: آرش گفته بازی تو روز بودن به نفع بیگناهان هست و صدرا گفته نه به نفع کسی نیست و بالانسه قطعا. بعد تا یک جایی حرف همدیگه رو نمی‌فهمن و هی میگن منظور تو چیه؟ اگه منظور من رو نفهمیدی بگو بیشتر توضیح بدم و...

خیلی هم جدی بحث کردن. :دی دقیقا در خور همچین موضوع حیاتی و مهمی هم هست این همه جدیت. احسنت.

ولی چیزی که برای من خیلی جالب و عجیب اومد صدرا بود که بعد پاسخ تو، آرش جان، که بالا نقل قول کردم، کلا بحث شغال رو گذاشت کنار و به موضوع بسیار مهم و تاثیرگزار اینکه " به نظرم بازی بالانسه و این مدلی بودنش به نفع کسی نیست " پرداخت!! :دی

اون چیزی‌ که من برداشت کردم از این صحبتت این بودش که وزنه بیگناها سنگین تره از نظرت چون مرگ و میر تو شب کمه، اما خب بازی طبیعتا باید بالانس باشه پس بنظرم در حال حاضر برتری ای وجود نداره که بخوایم ازش صحبت کنیم، مخالفتم با این قسمت از صحبتت بود، اگه جای ابهام هست حتما بپرس که در موردش بحث کنیم.

شغال هم به یه ورم، نه؟ :)) اصلا هم مهم نیست که اول بازی یکی اومده گیر داده تو شوخی و خنده هی میگه تو شغالی! کی به کیه بابا. :دی دوتا شوخی بود دیگه. :دی

ولی آخه آرش خیلی جدی با محمدامین سر احتمال شغال بودن صدرا بحث کرده.

سگ زرد هم برادر شغاله  اول شغال به ذهنم رسید با دیدن حرکتش و به نظرم بیشتر شبیه شغال اومد تا مزدور. ولی چرا مزدور؟ چرا شغال نه؟  حرکت صدرا بیشتر شبیه شغاله یا مزدور؟ 

ینه خدا چیه، تو ادعا کردی که من مزدور هم می‌تونستم بگم (معنی ضمنی حرفت این بود) من سوالم این بود که چرا مزدور هم می‌تونستم بگم؟ مگه مزدور و شغال شبیه هم بازی می‌کنن مثلا یا چی؟ 
فرق مزدور و شغال به نظرم توی اینه که شغال فرعیه و احتمال اینکه بیاد بی‌پروا و تو د پوینت بازی کنه، بیشتر از مزدوره. مزدور چون تیم داره و عضو تیمه، قطعا احتیاط بیشتری به خرج می‌ده. به خاطر همین حرکت صدرا بیشتر شبیه تیپیکال شغال بود برام تا مزدور 

این هم در جواب چاوش:

ثانیا وقتی به کسی می‌گی جوکر اونم بدون هیچ کانتکستی، معنی ضمنی و کنایی‌اش این می‌شه که «حرفت اونقدر مشکوک بود که من حتی شک کردم شاید جوکر باشی و از عمد زده باشی!» و چنین چیزی اونم توی صفحه‌ی اول بازی، اونقدر حرف سنگینی هست که نمی‌شه ازش به عنوان یک «اتهام» چشم پوشی کرد، دلیلی که من به شغال بودن صدرا رسیدم این بود، نه اینکه مثلا صدرا نخواد جوکر رو اعدام کنه یا چنین چیزی.

آرش سه بار در جواب بقیه استدلال کرده چرا با حرکت صدرا به شغال بودنش مشکوک شده. صدرا هم هیچ احساس ناراحتی‌ای از این بابت نکرده. از طرفی آرش هم کلا بیخیال ظن شغال بودنش شده.

تموم شد دیگه. دوتا شوخی کردیم اول بازی تاپیک گرم بشه. :دی یه بحث پر محتوا هم سر بالانس بودن قدرت بازی داشتیم که اون هم با همه‌ی مهم بودنش حل شد. :دی

من با وجود علم و تجربه‌ی کمم از بازی مافیا، یک نظراتی نسبت به بعضی تعاریف داخل این بازی دارم. مثلا به نظر من بحث زرگری بحثیه که در مورد موضوع مهمی نیست. به اتهام و اعدام ختم نمیشه. در حالی که محتوای بیخودی داره، هر دو طرف کاری می‌کنن جدی به نظر برسه. نهایتا نتیجه‌ی خاصی نداره، و بدون اینکه کسی بفهمه چی شد، بسته میشه. :دی

آرش،
- می‌تونم بپرسم ظن شغالت به صدرا تهش چی شد؟

- هم جوکر گفتن صدرا رو تحلیل کردی (در جواب چاوش) هم استدلال کردی چرا حرکتش به شغال می‌خوره (در جواب محمدامین) ولی صدرا همه رو نادیده گرفته انگار همچین بحثی در موردش تو تاپیک وسط نیست. نظرت در این مورد چیه؟

صدرا هم می‌تونه بیاد جواب بده که دلیل این رفتارهاش چی بوده. اگه جایی من اشتباه کردم و جوابی به آرش دادی حتما نقل قول کن چون پست‌ها زیاد بوده و ممکنه از دستم در رفته باشه. ولی من تا جایی که دیدم تو در پستی که در جواب مستقیم آرش (حاوی کارت سخته و فلان ) بوده هیچ جوابی به این قسمت ندادی و واضحا نادیده گرفتی.

اینجا شاید بگی که برات کم اهمیت بوده اتهام "شغال" زدن بهت. می‌تونستم قبول کنم ولی وقتی تو فقط با دوتا سوال ساده از سمت من، به شدت واکنش افراطی نشون دادی و با پرخاش عجیبی رای دادی، دیگه برام قابل باور نیست که القای شغال بودنت در بازی رو نادیده بگیری.

البته به یک دلیل قابل قبوله. اون هم این که شغال بودنت می‌تونه تو فاز روز سیف نگه‌ت داره. :دی چون کسی الان دنبال اعدام شغال که نیست. تا آخر بازی هم ممکنه نباشه. مخصوصا که پویا هم این نکته رو گفته. :دی

حتما منتظر توضیحاتتون هستم.

ویرایش گاد: ویرایش ویراستاری به خواست شخص
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
فری
آرش:

در مورد این قضیه به نظرم خیلی داری الکی بزرگش میکنی، و داری روش رای هم میدی این خیلی عجیبه برام :دی اینکه بگم بیگناها حواسشون باشه و هم و پیدا کنن (یک درجه بیش از حد معمول) کجاش گناهکارانست؟ یک گناهکار چه سودی از این قضیه میکنه؟ در مورد میزان فعالیت هم واضحه که وقت ندارم زیاد و بازی هم محدودیت پست نداره و سریع ددلاین رای گیریه و رای گیریشم اونجوریه، سخته برام برسم به بازی، البته اینکه رای پرت دادم دلیلش این نبود که همه برام یکجورن، یه عده برام سفید ترن طبیعتا اما اونایی که سفید نیستن اونقدام سیاه نیستن برام، یه سریاشونم که 50-50 ن، بازی سخته منم انتظار این همه سختیو نداشتم، پس بحث پوشش گذاشتن و اینا صحت نداره. من طی بحثایی که با صدرا داشتم تونستم تا حدودی تشخیصش بدم و حسم بهش مثبت بشه، همینطور رامتین. و با خوندن پست های بقیه تا حدودی مثبتای مشخصی دارم. اینکه بخوام با همه بحث داشته باشم و همه رو بررسی کنم و تشخیص بدم در توانم نیست.

این بحث گناهکاریابی/بیگناه یابی هم اگر تئوریه و ادامش فایده نداره چطور به نتیجه رسیدی روش رای بدی؟

اون سوالایی که ازم پرسیدی و خودتم جواب بده و بگو هدفت از مطرح کردنشون چی بوده؟

ضمنا با ایرادت به ترسا هم موافق نیستم، ترسا از نخ کلفت برای نخ دادن استفاده نکرده، وکیل که نیازی به نخ دادن نداره و ستونم که مهسا بوده، حالا اگر بگیم دوتا هم هست که به قول خودت بعیده چه نیازی هست که انقدر سریع و انقدر تابلو نخ بده وسط تاپیک؟ بعد جالبه چاوشم میگه اینجوری نخ دادی که بعد بیای بگی من انقد تابلو نخ میدم؟:)) یعنی ترسا نمیدونه؟

من نمی‌گم این که بگی بیگناه‌ها حواسشون باشه هم رو پیدا کنن گناهکاریه، اگه نظرم این بود که همون فاز یک بهت رای می‌دادم. من دیدم تو بعد از گذشت این همه از بازی هیچ گزینه‌ی مشکوکی واسه رای دادن نداری و فعالیتت هم شاید جزو ۳ نفر اول نباشه اما در حدی سوال و جواب داشتی که بخوای گزینه‌ی مشکوک داشته باشی. من می‌گم کسی که اول بازی بیاد بگه می‌خوام رو بیگناها تمرکز کنم و بعد اینجوری دنبال گناهکار نباشه و گزینه‌ی مشکوک نداشته باشه، احتمال گناهکار بودنش برام بالا می‌ره چون برای یک گناهکار خیلی راحته که بیاد بگه فلانی و فلانی بیگناهن و گزینه‌ی مشکوکی ندارم.

درباره‌ی سوالاتی که پرسیدم، من اگه قرار باشه نقشی رو بشناسم، اگه نتیجه تو تاپیک اعلام بشه که قطعا می‌خوام یه نقش گناهکار اعلام بشه نه یه نقش بیگناه. چون نقش گناهکار اعلام بشه اعدام قطعی هست ولی نقش بیگناه اعلام بشه همچنان احتمال جذب و تیر خوردنش هست و فایده نداره. (نقش‌های ضدجذب و ضدضربه رو کاری ندارم تو این سناریو، چون هدف من از اون سوال مقایسه با ارجحیت گناهکاریابی/بیگناه‌یابی بود و از توی تاپیک نمی‌شه به ضدجذب یا ضدضربه بودن کسی رسید) به خاطر همین هم اگه جذب فرقه اعلام بشه، من ذهنم بیشتر می‌ره سمت کسایی که برای بقیه مثبت بودن توی تاپیک و کسایی که به کسی اعلام حس مثبت کردن. درسته که به تغییر لحن و رای و اینا توجه می‌کنم، اما توجه بیشترم روی اونهاست چون فرقه برای جذب اونها انگیزه‌ی بیشتری داشته. و درنهایت به نظرم اینکه یک گناهکار بتونه بخش اعظم بازی رو مثل یک بیگناه بازی کنه، احتمالش بیشتره، تا اینکه یک بیگناه بخش اعظم بازی با گناهکار اشتباه گرفته بشه. الان اکثر ادوار رو نگاه کنی، بازی بخش اعظم بازیکن‌ها بیشتر رو به بیگناه بوده، تا رو به گناهکار. درحالی که نسبت گناهکار به بیگناه بالانس از این نسبت کمتره.

درمورد ترسا هم که همون اول گفتم وکیل نیست چون نیازی به نخ دادن به این شکل نداره وکیل. ستون هم دقیقا منتفی نمی‌شه ولی احتمالش می‌آد پایین برام. ولی اگه حرفش رو نخ در نظر بگیریم، می‌تون نخ یک گناهکار تیمی به ستون باشه یا به قول محمدامین، برای به اشتباه انداختن گناهکارهای دیگه. ولی خب احتمال این‌ها رو اونقدر زیاد نمی‌دونم واسه همین هم از ترسا پایین اومدم دیگه. با چی موافق نیستی الان؟ :دی آیا تو می‌تونی احتمال نخ بودنش رو کاملا منتفی کنی؟ من نمی‌تونم :دی
 
Wooden
نوشته‌ها
255
پسندها
132
امتیازها
145
مدال‌ها
19
صدرا

قربونت عزیزم.
منم جایی نگفتم تو داری آگاهیت رو پنهان میکنی، اگه منظورت از محافظه کاری گناهکاری همینه. من دارم میگم یک بیگناه نیازی نداره انقد محافظه کارانه عمل کنه و خب اینکه تو داری محافظه کارانه عمل میکنی رو خودت بیان کردی، نکردی ؟

اما تو سوال من رو جواب ندادی. من متوجه سوال تو شدم چون سوال قبلیت هم همینی هست که الان پرسیدی و دقیق ترین جوابش هم همین سواله --> چرا این حق رو به من ندادی وقتی حضور مافیا رو در بازی در نظر گرفتم، تحلیلش هم بکنم ؟ . مگه غیر از اینه که من در بالانسم حضور مافیا رو در بازی درنظر گرفتم ؟ پس طبیعیه که تحلیلش هم بکنم. اما اگه سوال دقیقت این هست که کلا چطور حضور مافیا رو در بازی درنظر گرفتی، بیشتر حسی و شاید بخاطر نقش سناتور و اینکه شاید اگه خودم بودم میذاشتم حتما، این کاملا حسی هست و پشتوانه منطقی ای هم نداره چون دیتایی ازش وجود نداره، اما وقتی در تحلیل بالانسم اینجوری در نظر گرفتم پس در ادامه منطقی هست که تحلیلش هم بکنم.

فدای تو.
سوالم در واقع همون چیزی بود که در قسمت دوم پاراگرافت اینجا بهش جواب دادی. الان اوکی شد.

صدرا یه سوالی ازت دارم. من فاز قبلی یه پست دادم خطاب به تو و سعید، و گفتم به دلایلی احتمال داره هر دو بیگناه باشید. مشخصاً دلیل این قضیه رو در مورد سعید شرح دادم و گفتم وقتی بنظر میاد اطلاع نداره که گروه های گناهکاری قادر به زدن همدیگه در شب نیستند، احتمالاً ناخودآگاه پاکی داره. بهش رای دادی. حالا ازت میپرسم بنظرت چقدر امکان داره وقتی یه بازیکن گناهکار هست و کلی با هم تیمی هاش توی گروهشون صحبت میکنن، چنین چیزی رو اطلاع نداشته باشه؟ لحن اش هم که حس ساختگی نمیداد. بنظرت این دلیل اونقدری خوب نبود که حتی یه تجدید نظری انجام بدی؟ مسئله بعدی اینکه واکنش هاش رو آخر فاز وقتی یهویی رای به سمتش سرازیر شد رو دیدی. حس بیگناه بی پناه رو میداد یا گناهکار؟ این فاز خیلی برام مهمه که موضع ات رو در مورد سعید بدونم.


پویا

1. نظرت در رابطه با بحث من و مهدی چیه؟

2. نظرت در مورد بازی چاوش چیه؟

3. نظرت در مورد بازی مهسا و نقشش چیه؟

4. نظرت در مورد بازی فری چیه؟

5. به نظرت تو آرا چجوری می‌شه دنبال گناه‌کار گشت؟ چه کار کنیم بهتره برای بررسیش؟

6. اگه بی‌گناه باشی و یکی مثل هادی این دورُ ببینی، چه حسی بهت دست می‌ده؟ و نظرت راجع‌بهش چیه؟ کلا چجوری باهاش رفتار می‌کنی؟

سوال اول و سومُ خودم جواب دادم. سوالات 2 و 4 مربوط به افرادی هست که در حال حاضر و بعد از ترسا و محمدرضا، شک بیشتری بهشون دارم. سوال پنجُ خودمم دارم بهش فکر می‌کنم. سوال شش هم بخوام خودم جواب بدم حس بسیار بدی دارم. با پست آخرش نظرم دیگه مثبت نیست و به نظرم دنبال حقیقت نیست. ولی واقعا نمی‌دونم باهاش چجوری رفتار کنم.

درود پویا :گل:

1. در مورد این سوال فعلاً معاف ام کن پویا چون فکر میکنم باید چند بار دیگه مرور کنم بحث هاتون رو. منطق شما دو تا اینقدر قوی هست که تا الان هر بار میخوندم، حس کردم دارم با کاسپاروف شطرنج بازی میکنم :دی

2. در مورد چاوش درونمایه نظر من تا اینجا رو میتونی داخل پست 295 ببینی.

3. قطعیتی وجود نداره بخاطر بحث لباس و اینا، ولی از جریان بازیش تا قبل دفاعیه که حس میکردم گناهکار نیست. بنظرم بیگناه یا فرعی میومد. خونسردی دفاعیه اش باعث شد اون لحظه یه مقداری به عقاید خودم شک کنم، ولی الان احتمال بالاتر رو به این میدم که نقش واقعیش همین بوده که اعلام شد. بنظرم با متن بازیش در تضاد نیست.

4. فری برای من داخل طیف خاکستری رو به مثبت بوده، و حس و شناخت قبلی بهم میگه کمتر شبیه گناهکار بازی کرده در قیاس با پیشینه خودش. یه مرور و یادآوری میکنم در این زمینه:

- دور هشتم بیگناه بود، همون اوایل بازی یه چیزی گفت و این قضیه باعث شد تا اواسط بازی فشار روش بیاد و تهش هم به اشتباه اعدام شد.
- دور دهم بیگناه بود و همون اوایل بازی فکر کنم دوباره یه چیزی گفت و تا وسط بازی داشت زیر دست و پا له میشد، تا اینکه اون پست صادقانه رو داد و به بازی برگشت.
- دور یازدهم گناهکار بود و نه تنها چیزی نگفت گه براش دردسر بشه، بلکه بنظرم یکی از تمیزترین و اتوکشیده ترین بازیکن های بازی بود که نمیشد بهش ایراد وارد کرد. تهش هم ما که مافیا بودیم با هزار تا کثافت کاری و هم راستا کردن آراء صدرا با فری فکر کنم فشار آوردیم که پوش بشه بیرون.

حالا من ازت میپرسم که الگوریتم بازی فری تا اینجا، بیشتر شبیه کدوم گزینه های بالا بوده؟

این مسئله رو هم که بگذارم کنار، من فاز قبلی حق میدم در مورد گزینه گناهکاری یه نفر گیج باشه چون مغز خودم داشت منفجر میشد. من این سردرگمی رو هم توی بازی فری دیدم که در قیاس با خودش شبیه ادوار بیگناهیش بود بیشتر، هم اینکه به نسبت سطح این بازی برام طبیعی بنظر رسید در مورد فری. فری وقتی گناهکار بود مشخصاً گزینه(های) اعدامش رو از قبل براش برنامه ریزی میکرد و مثال اش هم سبک رای دادنش به آرش در دوز یازدهم بود.

5. این مسئله رو خودم دارم بررسی میکنم چون مکانیزم آراء داخل این بازی فرق داشته و برام نا آشناست هنوز. به نتیجه ای برسم در ادامه میگم حتماً.

6. در مورد هادی من اول این رو بگم که نمیپسندم که یک نفر بیاد بر اساس حس به یک نفر دیگه اتهام بزنه و دلایل بیشتر ضمیمه نکنه. نظر من رو در این مورد از قبل هم میدونستی چون بازی های قبلی هم غر میزدم در گوش خودت وقتی گاد بودی :دی ناراحتی تو رو اتفاقاً درک کردم و نیاز هم دونستم اون لحظه در این مورد توضیح بدم. منتهی مسئله ای که هست اینه که این مکانیزم لزوماً دال بر گناهکاری یک بازیکن نیست. بنظرم حتماً باید شرایط بازی، و شخصیت اون فرد هم آنالیز بشه. یعنی در نگاه اول بازیکنی که میاد بی مهابا مشخصاً به پویا اتهام میزنه، بنظرم احتمال خوبی داره که ذره ای احتیاط گناهکاری درش نباشه چون اتهام این سبکی به پویا بنظر من جسارت میخواد، و اگه کسی هم تیمی داشته باشه احتمالاً بهش میگن غلط میکنی چنین کاری انجام بدی :دی به همین دلیل ضمن درک چیزی که گفتی و میفهمم، بنظرم اگر دلایل هادی برای بازی قانع کننده نباشه، مادامی که اون دلایل رو تقویت نکنه شاید اصلاً روح جمعی بازی پذیرای اون ها نباشه و دلیلی هم نداره اون فرد فقط به این دلیل از بازی حذف بشه. اگر دلایلش قانع کننده تر شد، تو هم حق دفاع داری و باز هم بازی در مورد هر دوی شما قضاوت میکنه.


آرش

متوجه منظورت از «نگرش هم‌سطح» شدم و فهمیدم حداقل به طور مستقیم داری نمی‌گی که می‌خوای شبیه دور بیگناهیت بازی کنی. ولی بازم قضیه همون می‌شه به نظرم. ینی داری می‌گی ادوار بیگناهیت یه کیفیت x ای رو داشته، این دور هم می‌خوای همون کیفیت x رو داشته باشی. پس داری می‌گی می‌خوای مثل ادوار بیگناهیت بازی کنی دیگه، چه فرقی داره این؟‌ حسم نسبت به اون حرفت متعادل‌تر شد ولی هنوز منفیه راستش.

بالاخره رسیدم به صفحه‌ی ۱۶. برا امروز کافیه دیگه واقعا انرژی نداارم. گزینه‌های مشکوکم در صدر هادیه و بعد عماد رامتین سعید فری. محمدحسین هم به طرز عجیبی تمام گزینه‌های منفی من واسش مثبتن که نمی‌دونم واقعا چه برداشتی کنم اونجوری که با خیال راحت ازشون دفاع کرد یه مقدار شکم رو زیاد می‌کنه که وکیل باشه ولی خب ممکنه در مورد این ۵ نفر اشتباه کنم نمی‌دونم. دوست دارم نظرش راجع بهشون رو بعد از این مواردی که ازشون اشاره کردم بدونم.

آرش امیدوارم حالت سریعتر خوب بشه :گل:

در مورد اون بحث "نگرش هم سطح" واقعاً صحبت دیگه ای من ندارم آرش :دی یعنی ارجاع هم دادم دیگه به منبع و ریشه، نمیدونم چی باید اضافه کنم.
مسئله اینجاست که من وقتی گفتم "نگرش هم سطح"، تکیه ام روی این مسئله بود، نه روی ادوار بیگناهی. کیفیت x که میگی فارغ از چارچوب بیگناهی و گناهکاری تعریف میشه برای من.

مورد بعدی اینکه اتفاقاً خودم هم میخواستم باهات وارد بحث بشم چون برام مهمه. اگر میشه مورد 4 و 6 جواب من پویا در همین پست رو در مورد فری و هادی بخون و نظرت رو بگو.
 
مافیایی
نوشته‌ها
186
پسندها
73
امتیازها
50
مدال‌ها
9
فری

محتاط که از رای دادنم مشخصه دیگه، چیش بده محتاط؟ حالا احتیاط من دلیلش اینه که توی این بازی برای پیدا کردن گزینه رای باید بیشتر از حد معمول دقیق بشی و پست بخونی و درگیر بشی، احتیاطم در صورتی مشکوکه که من اولا اعلام کرده باشم اولویتم گناهکاریابیه و از همون اول مثل رضا و پویا همه رو سوال جواب کرده باشم که نکردم
خب پس تو فبول داری محتاط بودی...این خوبه که قبول کردی...حالا میگی که با توجه به هدفی که داری ( پیدا کردن بیگناها) این احتیاطه رو تو بازیت اوردی درسته؟
این نکته پایینی هم جواب بده

اینکه بگم بیگناها حواسشون باشه و هم و پیدا کنن (یک درجه بیش از حد معمول) کجاش گناهکارانست؟ یک گناهکار چه سودی از این قضیه میکنه؟
این یه تیکه از پست تو در جواب به آرشه
گناهکار تیمی نمیتونه بیاد مثلا یه گروه به قول خودش بیگناهی بچینه و حداقل یکی از یاراش رو توش بذاره؟ سود نداره براش؟


آرش

این جمله رو من نفهمیدم راستش. یاسین می‌گه وقتی بیگناه بودی بیشتر گیر می‌دادی. تو می‌گی شاید بیگناهی تو ذهنت مونده ولی گناهکاریمم همینه؟ بالاخره یاسین درباره‌ی ادوار بیگناهی تو اشتباه می‌کنه یا حق داره که می‌گه بیشتر گیر می‌دادی؟ اون «بیگناهیه تو ذهنت مونده» و «گناهکارم بودم همین بوده» رو نمی‌تونم کنار هم قرار بدم. حس کردم ته ذهنت قبول داشتی که دورهای بیگناهیت بیشتر گیر می‌دی. یه توضیح بده.
ساده س
یاسین گفت امین خلفی بیگناه بیشتر گیر میده و اینا
من گفتم گیر دادنه ربطی به بیگناهی و گناهکاری نداره من همیشه این بودم...حالا شاید تو ادواری که باهات بازی کردم بیشتر بیگناهیه تو ذهنت مونده که داری اینو میگی :دی
پس اینکه الان گیر اینا ندادم و کانفلیکتی نداشتم دلیلش نبود وقت و سر شلوغی بوده نه اینی که میگی :دی
متوجه شدی؟ اگه متوجه شدی قبول داری حرفمو یا نه

پویا

در مورد مهسا کدوم پست رو میگی عدد بده برم بخونم

اون قسمت بالای حرفت: یعنی چون چنین گیری ندن بهت نمی‌گی؟ یا چی؟
آره
میگم وقتی چنین قضیه ای هم مطرحه (به اضافه بقیه چیزایی که گفتم) از اول اصلا سمتش نمیرم مگه سرم درد میکنه :دی
 
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین