برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی دور ششم مافیا | رئیس زندان، سربازانش، چند جنایت‌کار خرده‌پا و جلاد

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
علی:

4 نفر قبل از من اومده بودن و پست گاد رو لایک کرده بودن اما حتی پستی در حد همین پست اسپم من هم ارسال نکرده بودن !

تشکر کردن از پست گاد چه ربطی به دادن پست داره؟

توضیح خاصی در مورد این پست نمیخوام ، صرفا نظرم رو در مورد لحن میگم .

ولی من لازم میدونم توضیح بدم.

ینکه پست اولتون ( صرف نظر از پست اعلام حضور ) رو با یه نکته و خطاب به یکی که چند پست بالاتر پیامش رو داده و اشاره ای هم بهش نمیکنید ( مثل منشن کردن یا نقل کردن ) شروع میکنید ، واسه من خیلی جالب و عجیبه . اینکه یه نفر توی ذهن خودش یا شاید توی صحبت با فرد یا افرادی ممکنه به نظراتی برخورده باشه که در اون به نکته ای رسیده باشه که اینطور حرفش رو بدون مقدمه و صاف بیان کنه ! یا با یکی میخواد حرفی بزنه که جای دیگه ای باهاش حرف زده و مخاطب خودش رو میدونه و میشناسه و نیازی به معرفی کردنش نداره . برداشت منفی من از این نوع پست دادن و این نوع نگارش ، اینه .

آرش رو نقل قول کرده بودم ولی نقل قولش نیومد، یکی از ایرادات این فرومه، نقل قولا بعضی وقت ها نمیان. در آخر پست هم اعلام کرده بودم که ندیدید.در مورد لحنم من بدون مقدمه و صافم کلا:دی فقط شما هم نیستی لحن من کلا خوب نمیشینه به هر دلیلی:دی هیچ وقتم سعی نکردم برم حس خوبه رو بسازم برای لحنم:دی در مورد بخش آخر هم کاملا درست میگید هم آرش رو می شناسم و هم نیازی به معرفی کردنش ندارم.
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
115
پسندها
5
امتیازها
0
با این حال اما یه مزیت که این دور داره اینا که برعکس ظاهرش بازی، بازی شب نیست، من امروز نقش ها رو خوندم. تقریبا هر نقشی رو که نگاه می کنیم حداقل یه بار تو شب هیچیش نمیشه :دی، مافیا محافظت داره، فرقه دوتای اولشون نمی خورن و بقیشون با نقش جذب میشن، بیگناها ها هم کلی نقش هایی دارن که یا نمی خورن، یا یه بار نمی خورن یا محافظت توش دیده شده. فرعی ها هم به همین شکل نمیرالمومنین اند تقریبا. همین باعث میشه که تعداد رو بشه به کیفیت بخشید و منتظر یه بازی روز خوب باشیم.

با جمع بندی همه اینا، من یه حدس احتمالی دارم، که البته کاملا ممکنه با واقعیت نزدیک یا دور باشه چون ماهیت بازی اینطور ایجاب می کنه، تو پرانتز حالت های دیگشم میگم.

مافیا: 4 نفر 60 درصد (3 نفر خیلی کمه 10 درصد، 5 نفر مناسبه اما بالانس تعدادی بیگناه هارو بهم میزنه 30 درصد)
فرقه: 2 نفر 70 درصد (فرقه ماهیت جذب کننده داره اما 3 هم 30 درصد محتمله با این حال باز حالم با بالانس بیگناها خوش نیست اگر سه باشند.)
فرعی:3 نفر 50 درصد (4 نفر، 40 درصد که نفر چهارم قاتل و 5 نفر به بالا هم 10 درصد که بازم با تعدادیش راحت نیستم. دلقک نمی بینم تو بازی با توجه به کامنت دور پیش پویا، فراری رو اگر بیگناه حساب کنیم( که نیست) ممکنه و اینکه فرشته از نظر من خیلی بیگناه نیست چون همونطور که آرش گفت بعد شب هفتم نیست، بالانس تعدادی کاری برای بیگناه نمی کنه)
بیگناهان: 11 نفر 50 درصد (30 درصد 10 نفر، 15 درصد 9 نفر، 5 درصد 8 نفر که در صورتی که زیر 10 نفر باشه حتما همشون نقش دار و نقش های قوی هم هست، یعنی لااقل باید دوتا سامورایی توشون باشه تا دل آدم خنک شه :)) )

امیر

چرا تو بخش اول و بحث حفاظت از مدل جملت این حسو دارم که فرقه بیش از دو نفره ولی توی پیشبینیت در مورد بالانس میگی 70% دو نفر هستن؟ یه توضیح میدی راجع به این ؟ :دی

بعد بیگناها ها ؟ :)) چرا اخه :))



اینجا چند تا فرضیه مطرح میشه:دی
اولیش اینه که شما نقش خیلی مهم یا نسبتا مهمی داری که همین قضیه قلقلکت داده که کاری کنی که بازی زودتر شروع شه و بقیه بیان و... . حالا این نقش مهم میتونه مثبت باشه میتونه منفی باشه و تیمی یا انفرادی. اصولا برای یه نقش معمولی (که حالا از نظر هر کسی یه نقشی خاصه و یه نقش دیگه معمولی) هیشکی شروع کننده بازی نیست اونم این مدلی. ولی واقعیتو بگم از جملت حس منفی نگرفتم اگه قراره این فرضیه درست باشه به نظرم مثبتتری تا منفی. اگه دلیلم خواستی برات میگم دلیلمو. :دی
فرضیه دوم اینه که چون من سری پیش که بار اولم بود برای بازی ذوق زیادی داشتم و کلا دوس داشتم بقیه حرف بزنن و بخونم و نظر بدم و این صحبتا. (البته الانم اینطوریم چون زیاد نگذشته از روش) حدس زدم شاید شمام بار اولته که اینطوری گفتی که بازی شروع شه و کلا ذوق داری.
فرضیه سوم اینه که مثلا نقشتون یه جوریه که با زیرکی خواستین جلب توجه کنید و نظرا بیان روی شما و اعدام بشی و به هدف خاصت برسی.
در مورد فرضیه های من یکم توضیح بده لطفا:دی

مهسا

به نظرم این هیجانی که برای پست افتتاحیه داشت میتونه ناشی از داشتن نقش مهم باشه حالا فارغ از بیگناه یا گناهکار. البته با توجه به اینکه شناخت کافی وجود نداره نظری نمیتونم بدم. دوست دارم روی پست های بعدیش ریز بشم تا ببینم هدف خاصی رو دنبال میکرده یا نه. :دی

به نظرم دور سخت و پیچیده‌ای قراره باشه. بالانس خیلی پیچیده و عجیب به نظر میاد و هرجور حساب می‌کنم هیچ کدوم از گروه‌ها بازی ساده‌ای نخواهند داشت حتی بیگناهان هم باید با زور چنگ و دندون ببرن. یه نگاه اجمالی اگه بندازیم به بالانسی که پویا برامون قطعی کرده، میبینیم که هم مافیا داریم و هم فرقه.

آرش

چرا حس خوبی نمیده این جمله؟ :|
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
539
پسندها
128
امتیازها
155
مدال‌ها
22
من مثل اکثر دورهای دیگه‌ای که بازی کردم، ترجیح می‌دم فعلاً خیلی ذهنم رو درگیر بالانس و این که هر گروه چند نفر داره و چندتا فرعی هست و ... نکنم. :دی به‌نظرم درحال حاضر نمی‌شه با ریز شدن تو این‌طور بحث‌ها به جایی رسید. تجربه به من ثابت کرده هرچی بازی بره جلوتر این موضوعات قابل درک‌تر خواهند شد. :دی فعلاً بهترین و مفیدترین تحلیل از بالانس رو فری داشته از نظر من. :دی
به نظرم توی 20 تا بازیکن 5 الی 7 گناهکار اورجینال تیمی میتونه منطقی باشه بسته به تعداد فرعی های موجود در بازی . در ادامه میشه بیشتر درباره این بحث کرد

تا الآن چندتا پست درباره‌ی علی ردوبدل شده؛ من مشکلی با پستی که اول بازی داد ندارم؛ به قول ال‌امین شاید هیجان‌زده بوده برای شروع فاز. :دی منتها یک موضوعی رو اگر اشتباه نکنم، بیشتر از یک بار تکرارش کرد علی و اشاره داشت به این‌که چند نفر پست داستان رو لایک کردن ولی پست ندادن.
علی
هدفت از این حرف چیه الآن؟ :دی اگر فقط یک بار مطرح می‌شد فکر نمی‌کنم ذهنم رو مشغول می‌کرد اما بعد که داشتم ادامه‌ی پست‌ها رو می‌خوندم دیدم که باز هم گفتی و حقیقتاً حس خیلی خوبی نداشت. :دی


عماد
کل پستتو خوندم...منهای قسمت اخر ک راجبه پست علی نظر دادی حقیقتا هیچ چیز کاربردی از پستت نگرفتم،شایدم فقط منم ک تحلیل بالانس حداقل در ابتدای بازی رو بیهوده میدونم...طومار نوشتن رو شروع نکن از اول کاری و بینی بین الله یه قولی بده از اول این دست...به همه بحثا توجه کن و حرف همه رو بشنو
اینم حس خوبی نداد بهم. :دی
نمی‌دونم چرا ولی یه‌جورایی احساس کردم می‌خواستی فقط یک گیری داده باشی و یک حرف کلیشه‌ای که من همیشه خطاب به سید می‌گم رو نوشتی. :دی
جالب بود برام در کل. نمی‌دونم خودت یا بقیه، منظورم رو گرفتید یا نه. :دی


شایان
به نظرم بازی و نقش ها جوریه که بیشتر از اینکه به بردنش قدرت بازی ربط داشته باشه به شانس ربط داره .
خب چی‌کار کنیم حالا؟ :دی پیشنهادت چیه؟! با گفتن این‌که بردن بازی به شانس ربط بیشتری داره، چه نتیجه‌ای باید بگیریم؟ :دی


مهسا خانم
خب وقتی بیگناهی و بی نقش عملا هیچی تو دستت نداری مخصوصا وقتی روز اوله و کسی چیزی نگفته و حرکتی صورت نگرفته، به نظرم منطقی اینه که بشینی ببینی بقیه چی میگن و یه چیزایی از بازی دستت بیاد تا اینکه بیای تنور داغ کنی یا بدتر از اون دنبال تنور داغ کن بگردی از نظر من کسایی که بازی رو شروع میکنن قطعا نقشای مهمی دارن با مثبت و منفیش کاری ندارم فعلا.
البته این خطاب به فری هم هست؛ هرچند فکر نکنم فری دقیقاً از لفظ "بی‌گناه بی‌نقش" استفاده کرده باشه؛ اما می‌خواستم بپرسم مگه بی‌گناه بی‌نقش داریم اصلاً که شما دارید همچین بحثی می‌کنید؟ :دی
و اون قسمت که می‌گید "بدتر از اون، دنبال تنور داغ کن بگردی." بدی این قضیه در چیست؟ :دی من متوجه نمی‌شم. چرا باید بد باشه که یک نفر بیاد تنور داغ کنه؟ و این‌که دنبال داغ شدن تنور باشه حتی بدتر هم هست؟ :دی چه منطقی آخه؟!
اون "فعلاً" که آخر کار نوشتید هم یادداشت می‌کنیم بعداً شاید به درد خورد. :دی
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
66
پسندها
0
امتیازها
0
علی:



تشکر کردن از پست گاد چه ربطی به دادن پست داره؟



ولی من لازم میدونم توضیح بدم.



آرش رو نقل قول کرده بودم ولی نقل قولش نیومد، یکی از ایرادات این فرومه، نقل قولا بعضی وقت ها نمیان. در آخر پست هم اعلام کرده بودم که ندیدید.در مورد لحنم من بدون مقدمه و صافم کلا:دی فقط شما هم نیستی لحن من کلا خوب نمیشینه به هر دلیلی:دی هیچ وقتم سعی نکردم برم حس خوبه رو بسازم برای لحنم:دی در مورد بخش آخر هم کاملا درست میگید هم آرش رو می شناسم و هم نیازی به معرفی کردنش ندارم.

بخش اول : پستی در این مورد قبل تر از اون هم داده بودم و چند نفری بهش واکنش نشون داده بودن ، قبل از پست اول فاز امروز شما . چطور اون به نظرتون جلب توجه نکرد و این یکی جلب توجه کرد؟

بخش دوم : مختار هستید .

بخش سوم : این موردی که میگید نقل قول کردید و نیومده ، مشکلی نیست که من توی این چند روز عضویتم بهش برخورده باشم . اگر چنین مشکلی واقعا وجود داشته باشه ، نکته ی خوبیه که بقیه میتونن تایید یا تکذیبش کنن . این که لحنتون چطور هست یا نیست رو کاری ندارم اما اینکه حرفاتون انگار ادامه ی حرف از جای دیگه ای باشه رو باهاش مشکل دارم . با بخش آخر هم در صورتی موافقم که به گفته ی گاد و قانون بازی ، حداقل شهروند ها اجازه ی صحبت با کسی رو خارج از بازی ندارن ! این هم نکته ای هست برای خودش .

- - - Updated - - -

علی
هدفت از این حرف چیه الآن؟ اگر فقط یک بار مطرح می‌شد فکر نمی‌کنم ذهنم رو مشغول می‌کرد اما بعد که داشتم ادامه‌ی پست‌ها رو می‌خوندم دیدم که باز هم گفتی و حقیقتاً حس خیلی خوبی نداشت.

در شروع فاز اون رو من گفتم و در ادامه چند نفری در موردش توضیح خواستن یا نظر دادن که در موردش صحبت کردیم . اینکه میگید "باز هم" گفتم ، منظورتون به یه پست مستقل و جداست ؟ اینکه کسی ازم در موردش پرسیده و صحبت کردیم ، به نظرتون "باز هم" گفتنه؟
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
پستی در این مورد قبل تر از اون هم داده بودم و چند نفری بهش واکنش نشون داده بودن ، قبل از پست اول فاز امروز شما . چطور اون به نظرتون جلب توجه نکرد و این یکی جلب توجه کرد؟

بخاطر تکرار تشکر کردید چرا پست ندادید؟ از پست اولت برداشتم این بود که چرا بازی رو شروع نمیکنید؟ مطمئن نبودم بخوای تشکر کنندگان رو به پست ندهندگان ربط بدی:دی ولی وقتی تکرار کردی گفتم شاید واقعا معتقدی کسایی که تشکر کردند باید پست می دادند. معتقدی؟:دی چرا؟

ما اینکه حرفاتون انگار ادامه ی حرف از جای دیگه ای باشه رو باهاش مشکل دارم . با بخش آخر هم در صورتی موافقم که به گفته ی گاد و قانون بازی ، حداقل شهروند ها اجازه ی صحبت با کسی رو خارج از بازی ندارن ! این هم نکته ای هست برای خودش .

یعنی تصورت اینه که ما هیچکدوممون همدیگر رو نمیشناسیم؟:دی یا اینکه نباید شناختمون رو بیاریم تو تاپیک؟
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
539
پسندها
128
امتیازها
155
مدال‌ها
22
علی
5 لایک و بدون پست ؟ تنور بازی رو کی قراره روشن کنه ؟

3 - جلب توجه ؟ به هر حال یه نفر باید یه پیامی میداد که ببینیم چی به چیه و کی به کیه . برای من جای تعجب و سوال بود که وقتی که من دارم داستان رو میخونم و قبل تر از من 4 نفر خوندن ، چرا صدایی از کسی در نیومده



در شروع فاز اون رو من گفتم و در ادامه چند نفری در موردش توضیح خواستن یا نظر دادن که در موردش صحبت کردیم . اینکه میگید "باز هم" گفتم ، منظورتون به یه پست مستقل و جداست ؟ اینکه کسی ازم در موردش پرسیده و صحبت کردیم ، به نظرتون "باز هم" گفتنه؟
از نظر من اون دومین نقل قولی که از شما آوردم هیچ جنبه‌ی توضیحی‌ای نداره و چیزی به نقل قول اول، اضافه نمی‌کنه. به‌خاطر همین گفتم "باز هم". :دی
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
این سوال رو همه جواب بدن لطفا من یک شبهه ای برام ایجاد شد.

مگر گاد نگفته جنگیر و جادوگر حتما هستند؟ و نقش اصلی دیگری برای فرقه تعریف نشده. آیا ممکنه فرقه بیش از 2 نفر و یا کمتر از دو نفر بازی و آغاز کنند؟ این به این معنی نیست که فرقه صد در صد با 2 نفر بازی و شروع میکنه؟ یا اینکه افرادی مثل امیر و آرش معتقدن که ممکنه دو تا جنگیر یا 2 تا جادوگر داشته باشیم؟ :-؟

ممکنه وسط بازی یک نفر اعدام بشه بعد نقشش و پویا بگه "کارچاق کن" فرقه بوده؟:))
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
115
پسندها
5
امتیازها
0
این سوال رو همه جواب بدن لطفا من یک شبهه ای برام ایجاد شد.

مگر گاد نگفته جنگیر و جادوگر حتما هستند؟ و نقش اصلی دیگری برای فرقه تعریف نشده. آیا ممکنه فرقه بیش از 2 نفر و یا کمتر از دو نفر بازی و آغاز کنند؟ این به این معنی نیست که فرقه صد در صد با 2 نفر بازی و شروع میکنه؟ یا اینکه افرادی مثل امیر و آرش معتقدن که ممکنه دو تا جنگیر یا 2 تا جادوگر داشته باشیم؟ :-؟

ممکنه وسط بازی یک نفر اعدام بشه بعد نقشش و پویا بگه "کارچاق کن" فرقه بوده؟:))

درسته. گاد گفت جادوگر و جنگیر حتما هستن. ولی معلوم نیست عضو دیگه ای داشته باشن یا نه. ولی نظر شخصی من اینه که همون 2نفر باشن چون قدرت جذب دارن به راحتی میتونن تعدادشونو ببرن بالا. و اگه 3 نفر باشه واقعا کفه ترازو برای گناهکارا خیلی سنگین میشه و با منطق زیاد جور در نمیاد.
اما با این حال نمیشه احتمال 3 نفره بودنشون رو رد کرد
 

FM

کارنیاموز مافیا
نوشته‌ها
735
پسندها
171
امتیازها
315
مدال‌ها
32
خوب اون نقش اضافی چیه؟ مثلا 2 تا جنگیر؟ یا دوتا جادوگر؟ یا یک نقش تعریف نشده؟
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
115
پسندها
5
امتیازها
0
نه دیگه 2 جادوگر یا 2 جنگیر نمیشه که. احتمالا بی نقش باشه یا به قول خودت کارچاق کن فرقه :))
ولی بازم میگم . حدس من اینه که فقط جادوگر و جنگیر باشن بخاطر بالانس بازی.
 
کارآموز مافیا
نوشته‌ها
50
پسندها
0
امتیازها
5
مدال‌ها
1
خب چی‌کار کنیم حالا؟ پیشنهادت چیه؟! با گفتن این‌که بردن بازی به شانس ربط بیشتری داره، چه نتیجه‌ای باید بگیریم؟

هیچی دیگه توکل بهترین کاریه که میشه کرد
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
539
پسندها
128
امتیازها
155
مدال‌ها
22
فری
درست می‌گی به‌نظرم. :دی
تا قبل از این‌که این رو بگی متوجه نشده بودم؛ الآن می‌بینم وقتی نقش دیگه‌ای برای فرقه تعریف نشده و همون دو تایی که تغریف شده هم گفته‌شده که قطعاً هستند تو بازی، یکم عجیبه که دو نفر، اون هم آرش و سید بیان همچین تحلیل‌هایی بکنن. :دی


شایان
تو قصد داری این دور هم دوباره با اعصاب و روان ما بازی کنی انگار. :دی
 
کاربلد مافیا
نوشته‌ها
199
پسندها
63
امتیازها
190
مدال‌ها
25
نقش ها رو نگاه کردم ماشالا هر کدوم ۲۰۰ تا تبصره دارن، بازیکنای با تجربه و حرفه‌ای کانفیوز یا گیج شدن دیگه ماها چی بگیم ؟!!

در مورد گیرهایی که به علی در پست اولش داده شده نظر خاصی ندارم تا بازی جلو بره و ببینیم چی در میاد از ایشون.
 
کارآموز مافیا
نوشته‌ها
50
پسندها
0
امتیازها
5
مدال‌ها
1
تو قصد داری این دور هم دوباره با اعصاب و روان ما بازی کنی انگار.

نه باور کن نقش ها انقدر زیاده هنوز تو شک و هنگم :))
 
آرش
نوشته‌ها
850
پسندها
260
امتیازها
460
مدال‌ها
38
با تحلیل امیر از بالانس موافقم، جز اینکه ترجیح میدم فعلا احتمال وجود حداقل یه قاتل رو در نظر بگیرم. سیف‌تره اینجوری. تا ببینیم چیزی از داستان‌ها دستگیرمون میشه یا نه.

حتی بیگناهان هم باید با زور چنگ و دندون ببرن! یعنی چی این؟:دی یعنی جزئی از بیگناها نیستی؟:106:
مشکلی نمی‌بینم :دی اگه فعل اول شخص جمع هم استفاده می‌کردم میومدی میگفتی «میخوای بگی بیگناهی؟» :)) از دید کلی ممکنه جزو بیگناها باشم یا نباشم درهرصورت. از دید خودم که هستم :دی


من هنوز نقشا و داستانو کامل نخوندم ولی این جمله ارش نظر منم جلب کرد.

یعنی چی حتی بیگناهان هم باید ب زور چنگ و دندون ببرن؟مثلا دورای قبلی بیگناها خیلی ایزی بردن ارش؟ :دی

- - - Updated - - -



کل پستتو خوندم...منهای قسمت اخر ک راجبه پست علی نظر دادی حقیقتا هیچ چیز کاربردی از پستت نگرفتم،شایدم فقط منم ک تحلیل بالانس حداقل در ابتدای بازی رو بیهوده میدونم...طومار نوشتن رو شروع نکن از اول کاری :)) و بینی بین الله یه قولی بده از اول این دست...به همه بحثا توجه کن و حرف همه رو بشنو
یعنی این موضوع برات انقدر مهم بود که قبل از اینکه نقشا و داستان رو بخونی بدو بدو بیای مطرحش کنی؟ :دی

و اینکه حس میکنم خوندن پستم رو همونجا متوقف کردی و بقیه‌شو نخوندی چون اگه میخوندی میفهمیدی چرا دارم می‌گم کار بیگناها این دور سختتره.
اقا چه خبرتونه جدی؟ چرا انقدر پیچیده و عجیب؟ !

به نظرم بازی و نقش ها جوریه که بیشتر از اینکه به بردنش قدرت بازی ربط داشته باشه به شانس ربط داره .
چرا که شما هر نقشی هم داشته باشی و بخوای از اون استفاده کنی چند تا نقش ضدش هست که میتونه قابلیت هات از بین ببره و به خصوص برای بیگناه هایی که هیچ خبری از بقیه ندارن بازی سختتر هم میشه ...
به هر حال امیدوارم کارگاه کمکمون کنه تا بتونیم بهتر بازی رو جلو بریم .


- - - Updated - - -

اون به اول جمله دوم اضافیه *
این همه نقش بیگناهی چرا کاراگاه؟ :دی

یه نکته توی بالانسی که گفتی پویا برامون "قطعی" کرده اینه که من نقشا رو که خوندم برای فرقه دو تا نقش ارجینال تعریف شده و گاد گفته قطعا هستند این دوتا و برای فرقه نقش اورجینال دیگه ای ننوشته. ممکنه پویا بیاد فرقه رو با سه نفر شروع کنه در حالی که نقشی براش تعریف نکرده؟ پس اون علامت سوالت که بعد فرقه گذاشتی چه معنی ای میتونه داشته باشه؟ :دی اینو بیشتر توضیح بده برام:دی

توی مافیا درسته سه تا حتما هستند ولی یک سری نقش ها رو گفته ممکنه باشن ممکنه نباشن پس علامت سوال مافیات درسته ولی علامت سوالی که برای فرقه گذاشتی برای من حضورش اونجا منطقی نیست:دی علامت سوالت برام علامت سوال ایجاد کرد:دی
فرقه‌ی بی‌نقش میتونه باشه دیگه مشخصا. این گیج زدنت در این موضوع و تکرار سوالت برام یه جوری بود. یعنی تو این همه دوری که تاحالا بازی کردی، فرقه‌ی بی‌نقش ندیدی؟ دیگه مافیا‌ی بی‌نقش رو که قطعا دیدی، اینم مثل اونه دیگه :دی
آرش

چرا حس خوبی نمیده این جمله؟ :|
نمی‌دونم، چرا نده؟ به خودم که حس خوبی می‌ده :دی

- - - Updated - - -

من باید برم شام، برمیگردم اگه عمری باقی بود به صحبت‌های انجام شده می‌پردازم.
 
کارکشته مافیا
نوشته‌ها
640
پسندها
103
امتیازها
295
مدال‌ها
34
سلام
پستا رو خوندم چنتا چيز بايد بگم.

١) فري و رضا تا حالا چيزي به اسم فرقه يا مافياي بي نقش به گوشتون خورده تو بازيامون؟؟ الزايمر ك ندارين صد در صد ، ايا شده اين نقش ها باشن توي بازي ؟! ايا گاد تو پستهاي معرفي بازيكنان اشاره مستقيم ميكنه به بي نقش ها و براشون بند و تبصره مينويسه؟
عزيزان من انقد سخت نيس رسيدن ب اين نكته كه بي نقش توي هر گروه رو گاد جزو نقشاي بازي توضيح نمينويسه براش! من اصلا كاري ب بالانس و اينكه فرقه بي نقش داريم يا نه ندارم اين حرف فري و پشت بندش تاييد رضا جالب نبود برام كه يه همچين بازيكناي با تجربه اي به اين نكته فك نكردن!

٢) در مورد علي و اون پست اولش من چون عضو جديد هس و با جو اشنايي نداره خرده اي نميگيرم در مورد پست اولش و ميتونه برا هر عضو جديدي پيش بياد اين سوال . مايي ك عادت داريم ب جو و اينكه اصولا يه تعداد بازيكن خاص استارتر بازيامون هستن طبق عادت برامون عاديه كه تعلل ببينيم تو پست استارت دادن توسط بازيكنا. بنابراين من اين جوي ك درست شده رو صرفا بخاطر اين موضوع به روي علي درست نميبينم و صرف نظر از هر چيز حس بدي دارم بهش در اين مقطع.

٣) يه نكته خيلي مهم بايد بگم. دوست من عزيزم بايد سايد انتخاب كني تو اين بازي! اين يه بايده تو اين شكل بازي كه ما فقط فاز روز رو داريم برا متهم كردن و حتي داستانم برا تحليل نداريم فك كنم اونطور ك برداشت كردم، باااايد توي هر بحث سايد انتخاب كني و حرفتو بزني! بيگناه شل و ول ب دردمون نميخوره اين دور با اين همه نقش گناهكاري! اگه بيگناهي محكم طرفتو انتخاب كن و پاش بمون نميدونم و نظر خاص ندارمو حالا بشينيم ببينيم چي سرمون مياد نداريم بايد انتخاب كني قشنگ فك كن با دليل بيا طرفتو انتخاب كن اينطوريه ك گره بازي ب مرور باز ميشه، نشستن يه گوشه و تخمه شكستن ب كار ما نمياد . اين چيزيه ك گناهكار ازش ميترسه و هميشه ديديم اول بازي يه سري بودن ك با نعل و ميخ زدن تا اخر بازي اومدن و كارو تموم كردن. اين دور ازين خبرا نيست.

بحث در مورد بالانسم كشش ندين همينكه بازي استارت خورده خوبه بقيش بيخوده. گناهكار ميخايم از هر نوعش حالا يكي يكي پيدا ميكنيم ميندازيم بيرون تا وقتي ك گاد بگه فلان گروه /شخص سقط شد و خيالتون راحت. بحث بالانس بمونه برا وقتي زير ١٠ نفر موند تو بازي

فعلا
 
تازه‌وارد
نوشته‌ها
66
پسندها
0
امتیازها
0
بخاطر تکرار تشکر کردید چرا پست ندادید؟ از پست اولت برداشتم این بود که چرا بازی رو شروع نمیکنید؟ مطمئن نبودم بخوای تشکر کنندگان رو به پست ندهندگان ربط بدی:دی ولی وقتی تکرار کردی گفتم شاید واقعا معتقدی کسایی که تشکر کردند باید پست می دادند. معتقدی؟:دی چرا؟

یعنی تصورت اینه که ما هیچکدوممون همدیگر رو نمیشناسیم؟:دی یا اینکه نباید شناختمون رو بیاریم تو تاپیک؟

بخش اول : جمله ی اول رو متوجه نشدم ! توی حالت عادی تایپ میکنید ؟ همه چی آرومه ؟! من همون اول هم تعداد لایک کننده ها رو گفتم ، بعدا هم گفتم . اعتقاد خاصی هم نداشتم ، صرفا برام جالب بود که چند نفری شروع فاز رو دیدن و حضورشون محرز هست اما واکنشی نشون ندادن . اگر براتون این مسئله جالب بود ، همون اول هم میتونستید بهش اشاره کنید ، اما گذاشتید واسه بعد از اینکه من مخاطب قرارتون دادم ؟

بخش دوم : صحبتم کاملا واضح بود ، با چیزی هم که از گاد شنیدم ، جمع اینجا جمع حرفه ای ای هست .

جمله ی من :
با بخش آخر هم در صورتی موافقم که به گفته ی گاد و قانون بازی ، حداقل شهروند ها اجازه ی صحبت با کسی رو خارج از بازی ندارن ! این هم نکته ای هست برای خودش .
پاسخ شما :
یعنی تصورت اینه که ما هیچکدوممون همدیگر رو نمیشناسیم؟:دی یا اینکه نباید شناختمون رو بیاریم تو تاپیک؟

چطور من اینا رو نادیده بگیرم ؟ اینکه من یه حرفی میزنم و یه شخص ( به فرض گفته ی گاد ) حرفه ای میاد و همچین پاسخی میده . رفته رفته من مشکوک تر میشم . شاید بشه گفت از کاه داره کوه بزرگی ساخته میشه .

- - - Updated - - -

علی







از نظر من اون دومین نقل قولی که از شما آوردم هیچ جنبه‌ی توضیحی‌ای نداره و چیزی به نقل قول اول، اضافه نمی‌کنه. به‌خاطر همین گفتم "باز هم". :دی

گشایش و کند و کاو خاصی نداشت اون جمله ، برای اینکه به مخاطب قرار داده شدنم اهمیت بدم ، طبیعی بود مقداری حرف رو باز تر کنم . مشکلم با اون لغت "باز هم" حل شد .

- - - Updated - - -

این سوال رو همه جواب بدن لطفا من یک شبهه ای برام ایجاد شد.

مگر گاد نگفته جنگیر و جادوگر حتما هستند؟ و نقش اصلی دیگری برای فرقه تعریف نشده. آیا ممکنه فرقه بیش از 2 نفر و یا کمتر از دو نفر بازی و آغاز کنند؟ این به این معنی نیست که فرقه صد در صد با 2 نفر بازی و شروع میکنه؟ یا اینکه افرادی مثل امیر و آرش معتقدن که ممکنه دو تا جنگیر یا 2 تا جادوگر داشته باشیم؟ :-؟

ممکنه وسط بازی یک نفر اعدام بشه بعد نقشش و پویا بگه "کارچاق کن" فرقه بوده؟:))

چون فرمودید ، همه جواب بدن ، پست نقش ها و پست های تحلیلی در مورد بالانس رو فردا اگر عمری باقی باشه میخونم و نظرم رو عرض میکنم .
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
ساکت. فاز شبه. هدف بدین.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
داستان بازی: فاز روز 1

محمدامین: عرضم به حضورتون که امین خلفیُ برای کثافت‌کاری آوردن اینجا.
سرهنگ: کامل توضیح بده. ولی سریع. و دقیق. میخوام خیلی زود بفهمم این جونورا چین و چه کار میشه باهاشون کرد.
محمدامین: خیلی سخته اینجوری که گفتین؛ ولی چشم قربان. خلفی 3 بار سابقه دستگیری داره. بار اول 7 سالش بوده؛ روز اول مدرسه به معلمش ابراز علاقه می‌کنه. خانم معلم اول جدی نمی‌گیره و با خنده از داستان رد میشه. ولی خلفی بعد از اتمام مدرسه تو ماشین معلمش قایم میشه و معلم که از دیدنش جا خورده، نمی‌تونه ماشینُ کنترل کنه و تصادف می‌کنه و می‌میره. بعد خلفی همه چیُ اعتراف می‌کنه و میگه که هدفش از پنهان شدن این بوده که بره خونه‌شون و معلمشُ تو لباسی غیر از روپوش مدرسه ببینه.
سرهنگ: پناه بر خدا.
محمدامین: حقیقتا جناب سرهنگ من بار اول که دیدمش فهمیدم از بچگی ...ش بوده. معذرت میخوام. از دهنم در رفت!
سرهنگ: در که نرفت. خب ادامه بده بینم.
محمدامین: هیچی دیگه قضیه تو فامیل می‌پیچه و جنبشی راه میفته از دخترای 5 ساله تا پیرزنای 90 ساله که ادعا کردن بهشون تعرض شده. بعدش دیگه خانواده‌ش طردش می‌کنن و چون کودک بوده نمیره زندان و می‌برنش پرورشگاه. تا 18 سالگی اونجا می‌مونه. بعد فکر می‌کنن اصلاح شده، آزادش می‎‌کنن.
سرهنگ: هاااا. مشکل مملکت همین فکراست!
محمدامین: همون روز دوباره دستگیر میشه به جرم ندادن مهریه.
سرهنگ: چطور ممکنه؟
محمدامین: همزمان با 3 نفر (16 ساله، 28 ساله و 45 ساله) ازدواج می‌کنه. بعد گویا یکیشون خاله اون یکی بوده و لو میره داستان. همون روز درخواست طلاق میده مهریه‌شُ میذاره اجرا. بقیه‌م متوجه میشن و دیگه میره زندان.
سرهنگ: عجب الاغ عجیبیه این.
محمدامین: تا 26 سالگی تو زندان بوده که یه ارثی از طرف پدر پدربزرگش بهش می‌رسه. مهریه‌ها رو میده و میاد بیرون. ولی دم در می‌گیرنش دوباره و ابد می‌برن براش. چند ماه قبل بوده این. که میاد اینجا.
سرهنگ: چه غلطی کرده که دم در ابد بریدن براش؟
محمدامین: دم در که نبریدن. رفته دادگاه و اونجا...
سرهنگ: پفیوز جواب منُ نده.
محمدامین: چشم.

10 ثانیه بعد

سرهنگ: چرا لال شدی؟
محمدامین: گفتین جواب ندم. ترسیدم برم انفرادی.
سرهنگ: تو ام مث اون زرفام خودتُ به خریت می‌زنیا. فک نکن نفهمیدم. جواب منُ نده. جواب سوال منُ بده. فهمیدی؟!
محمدامین: بله جناب سرهنگ. به سرباز دم در پیشنهاد داده. اونم غیرتی شده و دعوا کردن، ناغافل سر سربازه خورده به تیزی گوشه پنجره و مرده. گفتم که قربان. معلومه ....ش ـه اصلا. چهره‌شُ که دیدین.
سرهنگ: عجب دیوثیه این. این مدلی ندیدم تو این 30 سال خدمت. اول یه چیز دیگه گفتی البته. ولی آره به چهره‌ش می‌خورد. من جات باشم خیلی نزدیکش نمیشم.
محمدامین: چی شده جناب سرهنگ؟ چطور؟
سرهنگ: هیچی ولش کن. ادامه بده.
محمدامین: تموم دیگه. همینا.
سرهنگ: خب. چه عاداتی داره. ویژگی‌هایی بیشتری بگو ازش جز اونایی که گفتی.
محمدامین: والا قربان همونا توصیفش می‌کنه؛ ولی خیلی تنبله. خوابش سنگینه. یه بار چند هفته پیش فکر کردیم مرده. هرچی لگد می‌زدیم بهش بیدار نمیشد. رفتیم چالش کردیم تو همین بیابون پشتی. بعد فرداش که رفتیم به سگا غذا بدیم آقا، دیدیم سر قبر این دارن واق واق می کنن؛ دقت کردیم دیدیم قبره‌م یه ذره دست خورده. هیچی دیگه؛ رفتیم کندیم و بعدا کاشف به عمل اومد نمرده بوده. اونجا رو کنده اومده بیرون. یه سری غذا که رو زمین ریخته رو خورده، دوباره رفته تو که کسی شک نکنه. بعد گرفته خوابیده باز. هیچی دیگه آوردیمش دوباره پرتش کردیم تو سلول.
سرهنگ: حالا این که از قبر بیاد بیرون و نفهمه باید فرار کنه باتوجه به چیزایی که گفتی و امروز دیدم، قابل توجیهه. ولی چجوری دوباره رفته تو قبر و خاک ریخته رو خودش؟
محمدامین: خلفیه دیگه. بیشتر میشناسینش حالا. ها حمومم نمیره کلا. اعتقاد نداره.
سرهنگ: میخوام صدسال سیاه این گربه وحشیُ نشناسم. خب. برو بعدی.
محمدامین: کدومشون قربان؟
سرهنگ: همین که مصروعه.
محمدامین: چیه آقا؟
سرهنگ: مصروع نشنیدی تو بی‌سواد؟ به کسی که صرع داره، میگن مصروع. صرع که می‌دونی چیه دیگه؟
محمدامین: هااا. رضا. بله قربان. الان پرونده‌شُ میارم.
سرهنگ: ها و زهرمار.
محمدامین: معذرت میخوام. من بعد از ساعت اداری از اون حالت رسمی خودم فاصله می‌گیرم.
سرهنگ: آره دیدم چقدر رسمی بودی صبح.
محمدامین: جدا؟ ممنونم قربان.
سرهنگ: پفیوز! تو رسمی بودی صبح؟ با اون قیافه درهم برهمـت!
محمدامین: ببخشید. خب. بریم سراغ رضا. من واقعا دلم براش می‌سوزه. گذشته سختی داشته.
سرهنگ: بنال بینم چیه.
محمدامین: رضا تو روستاهای شمال بزرگ شده. چوپانی می‌کرده پیش عموش. یه روز گرگ میاد بزنه به گله، این میره گوسفندا رو نجات بده گرگه می‌پره روش و زخمیش می‌کنه. البته سگ گله نجاتش میده. 1 سال طول می‌کشه تا به حالت قبل برگرده. اینجا 15 سالش بوده آقا. بعد تو 17 سالگی یه گاو جوری بهش شاخ می‌زنه که پرت میشه 10 متر اونور تر و کمر ممرش به... فنا میره قربان! حواسم بود این بار.:دی
سرهنگ: اونجا ننوشته چرا شاخ زده بهش؟
محمدامین: گاوه جدید بوده گویا و شبیه یکی دیگه از گاواشون. این رفته بدوشش. موفق نشده چون گاو نر بوده. اونم لابد بهش برخورده و اقدام لازمُ انجام داده.:))
سرهنگ: نخند! خوبه همچین بلایی سر خودت بیاد؟
محمدامین: والا من ...ل نیستم قربان. ولی اگه باشم و چنین بلایی سرم بیاد، حقمه.
سرهنگ: حق! پس به حق و حقیقت اعتقاد داری. خوبه.
محمدامین: بله قربان.
سرهنگ: یادم بنداز بعدا یه چیزی در مورد حقیقت بهت بگم. ادامه بده.
محمدامین: رو چِشَم آقا. خب کجا بودیم. آها. گاو. بعدش میشه خرس! رضا از بچگی می‌گفته که بعضی شبا می‌بینه که یه خرس تو چمنزار پشت خونه راه میره. نقاشیشم کشیده همیشه. ولی کسی باور نمی‌کنه. تو 20 سالگی یه شب نمی‌دونم چرا، اینجام ننوشته، میره تو جاده. بعد که برمی‌گرده میگه خرسه رو دیدم دوباره. عکسشم می‌کشه. می‌بینن همون قبلی بوده. ولی خب باور نمی‌کنن. هیچی دیگه، رضام از فرداش میره دنبال خرسه و میگه تا پیداش نکنم برنمی‌گردم. دو سال بعد با جنازه خرسه و یه شکارچی برمی‌گرده.
سرهنگ: عجب! خب؟
محمدامین: شکارچیه خرسه رو کشته و رضام شکارچیه رو. چون می‌خواسته زنده بیاره‌ش. البته قبول نمی‌کنه کسی و همه میگن خرسه شکارچیُ کشته و رضا هم خرسه رو. برای همین نمی‌گیرنش. چون اونجا کشتن خرس جرم نبوده. رضا هم سر همین بهش برمی‌خوره و فکر می‌کنه دروغ‌گو خطاب شده. قاطی می‌کنه و می‌زنه پسرعموشُ می‌کشه. گویا پسر عموهه از بچگی دستش مینداخته که تو دروغ‌گویی و خرسی در کار نیست و اینا، اینم بالاخره اونجا می‌زنه بالا و می‌کشش. الان یه 2 سالی هست اینجاست. 8 سال از حبسش مونده.
سرهنگ: این چرا اینجوری بود پس؟ گفتم همدستات کیان گفت لو نمیدم و ...؟ دیوونه‌س؟
محمدامین: نه قربان. تحت فشارش گذاشتین؟ فضای بازجویی سنگین بوده؟
سرهنگ: برای من که نبود. ولی آره. شاید.
محمدامین: همونه آقا. این چون از بچگی استرسی و به قول شما مصروع و اینا بوده، تحت فشار که قرار می‌گیره یا قاطی می‌کنه، دیگه نمی‌فهمه چی داره میگه. فقط سعی داره از خودش دفاع کنه.
سرهنگ: ای بابا. معمولا چه زمانی اینجوریه؟
محمدامین: تقریبا میشه گفت همیشه. یا استرس داره که تحت فشار قرار می‌گیره. یا تحت فشار قرار می‌گیره که استرس پیدا می‌کنه. بعد اگه یکی باهاش حرف ساده‌م بزنه قاطی می‌کنه و شروع می‌کنه دفاع کردن و ... . بقیه‌شم دیگه دیدن خودتون. برا همینه دلم می‌سوزه.
سرهنگ: باشه اینا رو تو رفتار باهاش در نظر می‌گیرم. خونش نیفته گردن ما. بیفته گردن یکی دیگه.
محمدامین: چی بشه قربان؟
سرهنگ: هیچی. خب برای امشب کافیه. خسته‌م. برو کار داشتم صدات می‌کنم.
محمدامین: درُ ببندم؟
سرهنگ: پس باز بذاری که هر خری خواست بیاد تو؟ شماها تو کدوم طویله سربازی رفتین؟ نمیخواد جواب بدی برو بیرون.

ادامه دارد... .
 
آخرین ویرایش:

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
پایان فاز شب 1:

رای به اعدام:

رای به اعدام:

اتفاقات قابل بازگویی: امین (Amin) بیگناه فرعی و فرشته بود. گاد بر باعث و بانی این اتفاق لعنت می‌فرسته و جهت حفظ تعادل در بازی، اقدامی نوین را اجرا خواهیم کرد که فردا اعلام میشه.

شروع فاز 1

بازیکنان حاضر در بازی: 19 نفر
تعداد رای لازم برای اعدام: 10 رای

آرش (Arash)
رضا (RezaZ)
محمدامین (Mamalgr)
فری (FM90)
صدرا (Sadra)
عماد (Red Dragon)
امیر (Amir)
مهدی (Mahdi)
شایان (shoyo1989)
علی (Ali.H)
برلین (برلین)
خلفی (Amin Khalafi)
سعید (Saeidmu7)
محمد (Donnie)
مهسا (Moonsa)
عرفان (Erf_ju)
محمدرضا (Smrs)
محمد چاوش (Chavosh)

ممدرضا (Mammad7Reza)

فاز روز 2 را شروع بفرمایید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین