برای دیدن محتوای انجمن باید ورود کنید. اگر حساب کاربری ندارید اکنون ثبت‌نام کنید.

بازی دور نهم مافیا | انجمن جادوگران

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
خنیاگر سحرآمیز
نوشته‌ها
23
پسندها
0
امتیازها
0
سلام. صبح بخیر.

ویهان:
گرچه باید در مورد حست بیشتر توضیح میدادی و ابعاد منطقی سناریویی که تو ذهنت نقش بسته صحبت می کردی، اما چون تا شب نیستم توضیح میدم و با یه سوال بحث رو باهات ادامه میدم.

به نظرم توی مافیا، آدم ها باید متوجه وزن کلماتی که به کار می برند باشن و جایگاهی هم که دارن از کلمات استفاده می کنند رو بدونند. اگر کسی این دو مورد رو رعایت نمی کنه، باید بابتش هزینه بده.

دوست عزیزتون سپرنگ الان دوتا خطا کرده. اول اینکه تو بازی با یوزر فیک، بدون اینکه شناخت از گوینده ها و شخصیتشون داشته باشه و شخصیت اونها رو هم بسنجه، نوع حس کلمات رو (عصبانیت) قضاوت کرده و نکته دوم اینکه برای اون حس حکم نقش داده بدون اینکه توضیح بده چرا کسی که اصلا بر فرض خطا عصبی هم بحث می کنه احتمال گناهکاریش اونم به شکلی که مطرح کرده هست. هر کدوم از این دو خطا، برای اینکه هزینه اولیه داشتن حداقل یه رای رو داشته باشه تو فازی که رای توش اجباریه کافیه.

علاوه بر این من معتقدم که اینکار یا از سر بی تفاوتی نسبت به بازی انجام شده، یا از سر عمد. که هر دو این احتمالات بده، چون اگر بگه که من برداشت عصبانیت کردم، شاید در مورد یک طرف بحث که باربد بوده می تونسته درست باشه چون شخصیت رو نشناخته بوده تا اون لحظه، اما در مورد جاوید با توجه به اینکه امضا شخصیت پشت اکانت توی پست بعد از سوال من کاملا مشخص هست، و این لحن برای اون شخصیت کاملا تعریف شده است و به هیچ وجه نمی تونه توجیه پذیر باشه. مگه اینکه ادعا کنه اولین دور هست که داره با ما بازی می کنه، که بازم اینکار و این نوع نظر دادن برای کسی که اولین بار داره تو یه جمعی بازی می کنه اشتباهه و باید بابتش هزینه پرداخت کنه.

با این تعاریف بالا، اگر به جای باربد و جاوید، این جمله در مورد جاوید و ویهان هم گفته میشد، با فرض حفظ شرایط، واکنش من همین بود.


اما یه سوال می پرسم ازت، گفتی که من از این رای حس هول شدن میگیرم. آیا کسی که به تعبیر شما هول میشه، دوست داره موضوع برجسته تر بشه یا دوست داره موضوع با آرامش خاتمه پیدا کنه ؟ در واقع فکر نمی کنی اگر قرار بود واکنشی از سر هول شدن از برملا شدن چیزی قرار بود رخ بده، یک واکنش سطحی مثل بقیه واکنش ها و گذشتن از کنارش بود و نه برجسته تر کردنش با رای دادن ؟ منطقت برای اینکه میگی این واکنش از سر هول شدن بوده چیه ؟


وقت بخیر.
 
کاهن باستان
نوشته‌ها
17
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید

نظرت در مورد یک گرگینه چیه اصلا ؟ من با گاد بودن زیاد آشنا نیستم از بالانس چیدنم خیلی سر در نمیارم و این یک گرگینه ای که گفتم بخاطر این بوده مثلا من اگه بازی ساز باشم دوست دارم یک سری چالش های جدید وارد بازی کنم هرچند ممکنه بخوام بچینم این و وقتی همه چیز رو در نظر بگیرم یه جایی بفهمم اصلا ممکن نیست همچین چیزی و هرچی تغییرات بخوام تو قوانین بدم مثل اینکه یک نفر بره تو پنج نفر برنده ی بازی میشه یا همچین چیزی باز هم نشه اما دوست دارم بدونم که بنظرت چرا نمیشه ؟ درکل من زیاد با بحث های بالانس آشنایی ندارم و خب بخاطر همین این بارو وارد شدم، به هرحال باید از یه جایی شروع کرد و چون آگاهی ندارم شاید منطقی بنظر نیاد نظرام.
حالا سوال من ازت اینه که مگه نمی‌گی 4 ممکنه باشه، چرا 5 ممکن نیست؟ یعنی چه منطقی اجازه می‌ده 4 ممکن باشه ولی 5 نه.

خب منطقیه که هرچی عددا بالاتر برن احتمال میاد پایین تر، مثلا 5 از 4 کمتر و همینطور 6 از 5 کمتر و همینجوری تا جایی که دیگه ممکن نیست.


باربد

آره شاید از کلمه ی درستی استفاده نکردم، منظورم برابری ریاضی نبوده. منظورم این بود که احتمالات رو نزدیک میبینم. اینکه بگم همه ی این احتمالات رو محتمل میدونم هم نمیدونم منظور رو میرسونه یا نه چون در مورد میزان احتمالات دخالتی نداره.
 
ارباب زمان
نوشته‌ها
6
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید عزیز حکیم فرزانه :دی

درود گاد بر شما، دقیقا منظورم اینه که هردو منطق دارن اما متفاوت. درواقع صحبت های هردو منطقیه، کمتر و بیشتر بودن احتمال بالانس هایی که تو بازی بوده برای شما طبق تجربه ی زیادیه که داشتین و از دیدگاه کسی که دورای زیادی بازی دستش بوده هست اما حالا که یه بازی جدید داریم احتمالات دیگه ای هم هست که بشه درنظر گرفت، هرچند بعید ! میتونه دو گرگینه تو بازی باشه، میتونه 3 گرگینه تو بازی باشه، همینطور میتونه 4 گرگینه هم تو بازی باشه و خب این بستگی به گاد و شرایط بازی داره مثلا شاید اگه من گاد بودم با یه سری تغییر تو قوانین یک گرگینه میذاشتم حتی ! حالا برای این بازی خودم این احتمال رو بعید میدونم و منطقی ترینارو 2 و 3 میبینم اما 4 هم واسم بعید نیست و بازی میتونه قابل پیش بینی باشه. این اون دلیلیه که گفتم همه ی احتمالات رو برابر میبینم فعلا چون بازی غیرقابل پیش بینیه. من فکر کنم یک دور با گادی آرش بازی کردم اونم خیلی وقت پیشا و آشنایی با سبک گادیش ندارم، شاید اگه شما گاد بودی یکی از احتمالام واستون 90 و یکی 10 بود اما حال حاضر بیشتر از 10 فاصله ندارن احتمالام.



نه مخاطبم شما نبودین که گفته باشم شما چیز قطعی ای گفته باشین. در مورد احتمال کم و زیاد دادن گفتم بیشتر برای اینکه بگم بقیه ی احتمالات هم وجود دارن و مثلا نمیشه فقط طبق تجربه بگیم احتمال فلان کمتره البته شماهم ایگنور نکردین این رو. سوال بعدی که پرسیدین چون هیچ چیز قطعی نیست نباید چیزی گفت ؟ من همچین صحبتی کردم اصلا مگه ؟ اگه احتمالات رو در نظر نگیریم و بیانشون نکنیم که بازی استارت نمیخوره اصلا. من همچین منظوری از صحبتام نداشتم.


پاکزاد

بالا عرض کردم الانم میگم منظورم این بود که صحبتای هردو منطقی هست نه اینکه منطق یکسانی دارند.

آیریک

نگاه شخصیم رو میگم : خیلی وقته داریم بازی میکنیم و هرچی بازی جلوتر میره سطح بازی بالاتر میره. عجیب نیست که هرسری مقداری خلاقیت به بازی اضافه شه و بازی از روند تکراریش خارج شه. مثلا همونطور که بالاهم گفتم اگه من گاد بودم شاید یک گرگینه تو بازی میذاشتم هرچند بعید و غیرقابل پیش بینی. مگه غیر از اینه که گاد با سنجیدن شرایط و بازی ای که ارائه میده بالانس رو میچینه، درواقع همش از فکر گاد نشعت میگیره.

زروان

بالا هم گفتم چرا گفتم ترجیح میدم برابر ببینم، اصلش اینه که بازی برام غیرقابل پیش بینیه، ترجیح میدم یه جوری برم جلو تو بازی که سورپرایز نشم بعدا و فعلا ترجیحم اینه تا وقتی که کم کم احتمالات واسم فاصله شون زیاد شه و شروع به کم کردن و حذف کردن کنم. بستگی به بازی داره.

میگی از ذهن گاد نشعت میگیره اینا، ذهن گاد و بشکاف و توضیح بده که چرا احتمالات برات برابرن؟ این که ذهن و باز بزاری و نبندی خیلی هم خوبه ولی این که بدیهیات رو نادیده بگیری یا از عدم اگاهی شدید میاد یا از ترس. هنوزم برام حل نشده این برابر بودن احتمالات. این حالتی که تو میگی برای حذف کردن و نکردن احتمالاته نه برابریشون. برای مثال جاوید گفت 4 قطعا نیست، این حذف کرده ولی من 4 و کامل حذف نکردم، ولی تو میگی 4 و یک برابرن. این در نمیاد برای من. سوال واضحه؟

- - - Updated - - -

آره شاید از کلمه ی درستی استفاده نکردم، منظورم برابری ریاضی نبوده. منظورم این بود که احتمالات رو نزدیک میبینم. اینکه بگم همه ی این احتمالات رو محتمل میدونم هم نمیدونم منظور رو میرسونه یا نه چون در مورد میزان احتمالات دخالتی نداره.

فرهام:

اینو الان دیدم اضافه کردی، پس منظورت از برابرن، این بود که تقریبا برابرن؟
 
غیب‌گو
نوشته‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
0
باربد
دوست عزیزتون سپرنگ
وات د هل؟ :|
دوست عزیزم سپرنگ؟!
لازمه یادآوری کنم که خودم اولین کسی بودم که از این حرف سپرنگ ایراد گرفتم؟!
حرف‌هایی که به عنوان دلیل در ادامه آوردی هم خودم مطرح کردم به طرف.
درباره هول شدن هم منظور من از انجام هول هولکی و عجله‌ای اون کاره. دوست عزیزم (!) اولین موردیه که بهش وارد شده تو بازی و قاعدتا باید منتظر موند لاقل یه بار نسبت بهش ریکشن بده.
حالا اینکه شما خودت منظور من رو گرفتی به هول شدن و ترسیدن میتونه ناشی از نقشی باشه که داری. :دی
 
جادوگر آتش
نوشته‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
0
سلام معذرت از گاد و بقيه من واقعا اين چن روزه شلوغ بودم و نتونستم بازيو اونچنتن دنبال كنم و مفيد باشم ولي گذرا خوندم و چن نفر هستن ك بهشون مشكوكم از روي پستها و حس پشتشون

فرهام پاكزاد و سپرنگ بهم حس خوبي نميدن و چون راي احبازيه ب يكي ازينا راي ميدم.

جاويد
در نظر داشته باشيم ك عنصر غافلگيري رو در جايي كه لازمه غافلگير كنيم : ))

پاكزاد تو پست ديروزش فك كنم اومد در مورد داستان صحبت كرد و يه استدلال اورد براي ٣ به ٩ بودن گرگينه از داستان. خيلي جالب انگيز بود حس اينو داد كه بالانسو ميدونه و اومده تطبيق بده با دونسته هاش داستانو. اينه برداشت من

فرهام هم همينطور اون پست اول ديروزش ك خوندم كه بقيه هم ايراد وارد كردن به من حس نوار خالي داد و حرفايي كه لزومي ب زدنش نبود رو اومد تو يه پست جا داد. رفع تكليفي بود بيشتر به نظرم.

سپرنگ هم همينطور مثل فرهام اومد كه يچيزي بگه نگن نيس! عصبي و فلان نبود پست جاويد . قابل قبول نيست و گير ابكي ميدونم من اينو

فعلا همينا ايشالا وقت شه و عمر قد بده برا فازاي بعد از بين اينا من به فرهام راي ميدم



رای به اعدام: فرهام



رای به اعدام:
 
کاهن باستان
نوشته‌ها
17
پسندها
0
امتیازها
0
رامیار

کدوم همینطور ؟ وقتی میگی فرهام هم همینطور درواقع منظورت اینه که من هم مثل پاکزاد که گفتی حس این رو دادم که بالانس رو میدونم و اومدم داستان رو با دونسته هام تطبیق دادم ؟ کجای پست من همچین حسی رو داده و اصلا کجا پست من شبیه به پست پاکزاد بوده ؟ ممنون میشم منشن کنی همه رو. کجای پست اول من نوار خالی پر کردن بود ؟ منی که در مورد بالانس صحبت نمیکنم اصلا و وقتی هیچ بحث خاصی تو بازی شکل نگرفته چه لزومی داره بیام صحبتای تکراری رو دوباره تکرار کنم ؟ بنظرم شما حتی بقیه ی پست های من رو نخوندی و اومدی این صحبتارو کردی و حتی رای دادی. اما حالا دوست دارم بدونم چیشد که به من رای دادی و به سپرنگ رای ندادی ؟
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
داستان - شب دوم

بایگانی گزارشات دفتر رسمی انجمن جادوگران

بعد از جلسه هفت‌هزار و چهارصد و سی و ششم انجمن، به مدت دو شب چیزی در جنگل‌های اطراف یافت نشد. هیچ مورد مشکوکی مربوط به بوی گوگرد، زدوخورد غیرعادی یا رویت حیوانات عظیم‌الجثه گزارش نشد. در شب اول بعد از جلسه انجمن، گروه اعزامی با ظاهر مبدل به روستاهای اطراف وارد شده و آن‌جا را بررسی کردند. در شب بعد اما عده‌ای از روستاییان با اعتقادات ضدجادو، شورش کرده و از ورود جادوگران به روستایشان جلوگیری کردند. با توجه به نزدیکی رویت اولیه‌ی گرگینه‌ها به شب پیش از برقراری جلسه انجمن، و عدم رویت آن‌ها در زمانی که تمامی جادوگران در عمارت حضور داشته‌اند، گمان بر این می‌رود که گرگینه‌ها خود عضوی از انجمن باشند یا حداقل از سوی انجمن به‌طور مستقیم رهبری شوند. هنوز انگیزه یا هدف این گروه مشخص نیست.

-------------------

باربد چیزی را دید که باورش نمی‌شد. برای یافتن بخشی از نت‌های موسیقیایی جادویی‌اش داشت به کتابخانه می‌رفت که از کنار دفتر بایگانی گزارشات انجمن گذشت و دید در آن‌جا برخلاف همیشه، نیمه‌باز رها شده. از لای در با فاصله سرک کشید و دید که شخصی، کاغذی دستش گرفته و زیر نور شمع می‌خواند. نخست گمان کرد شاید آن شخص مهرانه‌رو، دبیر دفتر باشد که خارج از ساعات کاری‌اش به آن‌جا سر زده، اما بعد شخص ناشناس کاغذ را روی شمغ گرفت و کاغذ به‌سرعت سوخت و دود شد.

باربد خوب می‌دانست این موضوع را باید با چه شخصی درمیان بگذارد.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
ضمن این‌که کیومرث و تیگران باید گادکش بشن قاعدتا اما تا آخر امشب هم صبر می‌کنم.
 
کاهن باستان
نوشته‌ها
17
پسندها
0
امتیازها
0
زروان

اینو الان دیدم اضافه کردی، پس منظورت از برابرن، این بود که تقریبا برابرن؟

آره در جواب باربد کامل توضیح دادم.
 
ارباب زمان
نوشته‌ها
6
پسندها
0
امتیازها
0
رامیار :
متوجهم که وقت نداری، ولی جمع بندیت و کلا پستت سر سری بود و حس رفع تکلیف داشت. بعد سه تا گزینه داشتی که توی پستت دلیلی بر ارجحیت هیچکدوم بر دیگری ارائه ندادی، میتونم بپرسم چرا فرهام و انتخاب کردی؟ این پست با رامیاری که من میشناسم چندان سنخیت نداره :دی امیدوارم صرفا نبود وقت باشه دلیلش حسی که بهم دادی.

فرهام:

چرا پست من و ایگنور کردی؟ پست رامیار بعد از پست من بود؟ واکنشت به رایش به تو بود این؟

داستان:

دو شبه گرگی مشاهده نشده، یعنی یا فعالیتی نداشتن یا جادوگران مانع شدن.

بوی گوگرد در دنیای فانتزی نشانه فعالیت شیطانی و جادوییه عدمش به نظرم یعنی فعالیتی نبوده، اگر فعالیتی می بود ولی مانع میشدن بوی گوگرده قاعدتا باید میبود.

زد و خورد غیر عادی وجود نداشته، اینجا نمیدونم آیا زد و خورد عادی هم داریم مگه؟ ولی حتما داریم که نوشته غیر عادی گاد :دی پس ممکنه چنتا از جادوگرا رو هم ورد خونده باشن:))

حیوانات عظیم الجثه هم دیده نشده این میتونه ورد بر علیه گرگا باشه که ناموفق بوده باشه.

جادوگرا با لباس مبدل رفتن شناسایی تو روستا روستاییا شورش کردن؟ روستاییا کی میتونن باشن؟ این میتونه نشونه خوب بر علیه خوب باشه؟ این مورد و نظر بدین.

قسمت بعدی گفته که احتمال این هست خود جادوگرا گرگ باشن که واضح بود و اطلاعات جدیدی نبود از داستان، نمیدونم هدف گاد چی بوده از نوشتن این قسمت؟ خوب مشخصه همه بازیکنا جادوگرن گرگام جز اینان دیگه.

اون قسمت باربد هم نتیجه ای نمیتونم بگیرم فعلا، اولا اینکه مهرانه رو از کجا اومد؟ توی بازیکنا نبود و جادوگرم نیست. ولی اینجور برداشت کردم که اصلا این شخص مهرانه رو نبوده و یکی از جادوگرا بوده احتمالا (گرگ احتمالی) ولی سوال اینجاست که باربد چطوری نشناخته اینو؟ مگه خنیاگر انجمن نباید بشناسه همه رو؟

سوزوندن کاغذ هم که نشان از مخفی و مهم بودن پیام داشته، حالا پیام چی بوده باید دید. دوباره باید بخونم این قسمت و بیشتر فکر کنم روش.

- - - Updated - - -

فرهام: الان دیدم جواب دادی، چقد نزدیک آخه؟ تقریبا برابر چندان فرقی با برابر نداره بنظرم. درصد بده به احتمالاتت ببینم چقد نزدیکن به هم؟
 
حکیم فرزانه
نوشته‌ها
12
پسندها
0
امتیازها
0
درود. الان فاز 3 هست و رای اجباری. این میزان فعالیتُ نمی‌فهمم. ما هم بیکار نیستیم.

باربد
توضیحاتت منطقی و کافی بود. نکته اضافه هم ندارم.

"دوست عزیزتون سپرنگ"

صرفا یه مقداری این عبارت که در پست بعدیت بود، باز کن تا من بفهمم چجوری چنین چیزی به ذهن مبارک شما رسید و تایپ شد و هدف چه بود. این با سوالی که حضرت غیب‌گو پرسیدن، متفاوت هست مسلما.


ویهان

دو نفر از دوستان درباره استفاده از عبارت زور زدن ازم سوال کردن. چیز عجیب و غریبی نیست والا؛ فقط خواستم منظور رو برسونم که یعنی از نظر من در حال حاضر خیلی جدی نگیرید بالانس رو چون در ادامه بازی هم خودش واضح‌تر میشه و هم بیشتر به کار میاد.

اگه اشتباه نکنم جاوید میگه که چون باربد احتمال 4 گرگ رو در نظر میگیره و من نمیگیرم، پس من نباید میگفتم بحث دو طرف منطقیه. اگر درسته برداشتم؛ باید تکرار کنم که باربد در اواخر بحثش خودش نتیجه گرفت که احتمال 4 گرگ اونقدری نیست که بخوایم روش تمرکز کنیم؛ خب این از نظر من منطقیه. این که 3 گرگ داشته باشیم هم حرف جاوید بود که خودم هم تو پستای اولم گفتم منطقی‌ترین حالت برام 3 گرگه. منظورم این بود که جهت و روند بحث هر دو طرف به نظرم منطق و معنای خودش را داشت. امیدوارم منظور رو رسونده باشم.

باربد
رأی به اعدامت یه‌جوریه برام. :دی حس هول‌ زدن دست داد بهم.

اگه اشتباه نکنم من اولین کسی بود که این مشکل رو توی پست سپرنگ بازگو کردم، بعدش چند بار دیگه فکر کنم بهش اشاره شد. عجیبه برام بدون این که پست بده از اون موقع تا الآن، رأی دادی بهش.

اول اینکه سوال ازت دقیق پرسیدم. دقیق جواب بده لطفا. این بار دوم هست که کلی جواب می‌دی.
سوال اینه: زور بزنیم بالانس رو سریع بفهمیم یعنی چی؟ به این معنی نیست که با زور زدن می‌شود بالانس را فهمید؟

بعد که دقیق جواب دادی، اینم جواب بده که چرا بار اول دقیق جواب ندادی؟ یک سوال ساده پرسیدم که جوابش می‌تونه بله یا خیر به همراه احتمالا یک خط توضیح باشه.

بخش آبی: برداشتت اشتباه هست. اولا اون سوال "هر دو یک منطق دارن" از جناب فرهام پرسیده شد. از تو پرسیدم منطق 4 به 8 چیه که همونم باز جواب ندادی.:)) رفتی یه توضیح کلی دادی، ولی من سعی کردم از همون توضیحات کلی، متوجه دیدت بشم در اون رابطه و شدم. چون در ادامه چیزی در اون رابطه نپرسیدم. جناب آیریک ازت پرسید. منظورتُ رسوندی ولی و مشکلی نیست.
منتهی مدل جواب دادنت درست نیست. دقیق جواب نمی‌دی.

در آخر هم بنده بودم که اول به اون بخش از پست سپرنگ توجه کردم. شما بعد تشریف آوردی و روش بازی کردی. درواقع نگاه دوباره انداختی به پستا و نظرت جلب شد. حقیقتا اون پست برای من پستی نیست که با نگاه دوباره بهش نظرت جلب بشه. چیزی بوده باشه، باید دفعه اول می‌دیدی. احتمالا پست من خطاب بهشُ دیدی و بعد نظرت جلب شده.

حضرت غیب‌گو، الان متوجه شدی چه چیزیُ باید جواب بدی؟:دی

======================================================

فرهام
ظرت در مورد یک گرگینه چیه اصلا ؟ من با گاد بودن زیاد آشنا نیستم از بالانس چیدنم خیلی سر در نمیارم و این یک گرگینه ای که گفتم بخاطر این بوده مثلا من اگه بازی ساز باشم دوست دارم یک سری چالش های جدید وارد بازی کنم هرچند ممکنه بخوام بچینم این و وقتی همه چیز رو در نظر بگیرم یه جایی بفهمم اصلا ممکن نیست همچین چیزی و هرچی تغییرات بخوام تو قوانین بدم مثل اینکه یک نفر بره تو پنج نفر برنده ی بازی میشه یا همچین چیزی باز هم نشه اما دوست دارم بدونم که بنظرت چرا نمیشه ؟ درکل من زیاد با بحث های بالانس آشنایی ندارم و خب بخاطر همین این بارو وارد شدم، به هرحال باید از یه جایی شروع کرد و چون آگاهی ندارم شاید منطقی بنظر نیاد نظرام.

خب منطقیه که هرچی عددا بالاتر برن احتمال میاد پایین تر، مثلا 5 از 4 کمتر و همینطور 6 از 5 کمتر و همینجوری تا جایی که دیگه ممکن نیست.

در مورد یک گرگینه، اون تغییراتی که گفتی در قوانین نیست فرهام جان. بنابراین یک گرگینه باید 10 نفرُ حذف کنه تا ببره. تعادل سمت بی‌گناه با تعادل سمت گناه‌کار به کل متفاوت هست، چون بی‌گناهان یک‌دیگر را نمی‌شناسند و کنترلی روی بازی بد هم ندارند. یگ گرگینه در برابر 11 جادوگر، نامتعادل نیست، ولی تعادلش بسیار ضعیف هست. انگار یک جسم سنگین با یک نخ نازک از درختی آویزان شده و هرآن هست که پاره بشه. مهم‌ترین ایرادش در مسخره‌شدن بازی هست، یعنی یک گناهکار با یک سوتی ممکنه اعدام بشه یا شب شانسی بمیره و بازی تموم بشه. که این بد هست طبیعتا. اگه منظورت تعداد تیم بیشتر از یک که هرکدام تک‌نفره باشند هست، این مشکل دیگه‌ای داره. اول این‌که ایجاد تعادل سخت هست چون وقتی 2 یا چند تیم با هدف و تعداد یکسان وارد بازی می‌شن، باید همه‌چیز برابر باشه. و اینجا مثل قاتل در مافیا نیست. قاتل اونجا گناهکار فرعی هست. اینجا تیم اصلی هستن. هم بازی به سمت شانسی شدن پیش می‌ره و هم اون همه توضیحاتی که گاد داده، بی‌فایده می‌مونه.
در رابطه با سیستم جدید هم چند نکته وجود داره: اول اینکه شما نباید بیای همه چیزُ باهم عوض کنی. همون تغییراتی که در نقش‌ها و مدل بازی از مانا گرفته و بقیه مسائل، به اعتقاد من کافی و جذاب هست و نیازی نیست دیگه (شاید بهتره بگم درست نیست) که بیای یه بالانس عجیب و غریب و نامتعادل یا باتعادل ضعیف هم بزنی تنگش.
ضمن اینکه گاد این دور بعد مدت‌ها گاد شده و از کیفیت پست‌ها و حکیمان و ساحرانی که در این جمع حضور دارن، می‌شه فهمید که مهم‌ترین گادی او تا اینجای زندگیش هست و طبیعتا دوست داره به شکلی برگزار بشه که دور بعد اگه بقیه رو صدا کرد که من گادم، بیاین بازی، بقیه تو دلشون نگن دور قبلی که مسخره بود ولش کن و بعد به طرف بگن وقت نداریم جان سیاوش.:دی بنابراین از دید من گاد کوشیده که بهترین تعادل ممکن اجرا بشه و بعدها ازش به نیکی یاد بشه نه اینکه بگن ما را چونان موش آزمایشگاهی فرض کرده بود.

این مال بحث 1 عدد. حالا بنده از شما سوال دارم فرهام جان:

در جواب سوال قبلیم گفتی که 1 تا 4 ممکن هست و هیچ اشاره‌ای به اعداد بیشتر نشد. و همچنین گفتی که احتمالات برات برابر هستن و نهایتا 10 درصد؟! تفاوت دارن. که در بخش آبی رنگ چنین منطقی که در حرف قبلی شما بود، دیده نمی‌شه. علاوه بر این اشاره کردی که 5 و 6 هم ممکن هست. احتمالا یعنی 7 ممکن نیست چون گرگینه‌ها بیشتر از جادوگرا میشن.:دی

چندین سوال دوباره اینجا مطرح میشه. من فعلا دو تاشُ می‌پرسم.

چطور 6 گرگینه ممکن هست؟
شما به عنوان یک فرد در خارج از بازی، تمام پست‌های فرهام در این رابطه رو بخون. بعد به من بگو نظرش چیه دقیقا. تو دو خط. بیشتر هم توضیح نمی‌خواد بدی.​

- - - Updated - - -

فعلا تا پست 45 بیانات دوستان مطالعه شد. اواخر فاز میام از اونجا تا هرچی که هست هم می‌خونم.
 
کاهن باستان
نوشته‌ها
17
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید

خب من هم طبق چارچوب و تجربه دارم میگم، حالا اینکه قوانین بازی قابل تغییر نیست یا اگه تغییر داده بشه بازی دیگه مافیا محسوب نمیشه اینارو من خیلی نمیدونم شما خودت بهتر میدونی. از چهار به بعد که بدیهیاته و میتونم بگم احتمالش خیلی فاصله داره اما تو این 1 تا 4ی که داریم در موردش صحبت میکنیم برای من احتمالات فاصله ی کمی دارن و خارج از اون هرچی عدد بره بالاتر احتمالش کمتر میشه تا جایی که ممکن نیست. 6 گرگینه رو حواسم به تعداد بازیکنا نبود درواقع شیش همون تعداد ناممکنیه که در ادامه گفتم.

- - - Updated - - -

زروان

مثلا 2 و 3 برابر. 30
1 و 4 پایین تر. 20
 
غیب‌گو
نوشته‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید
سوال اینه: زور بزنیم بالانس رو سریع بفهمیم یعنی چی؟ به این معنی نیست که با زور زدن می‌شود بالانس را فهمید؟
نه.

بعد که دقیق جواب دادی، اینم جواب بده که چرا بار اول دقیق جواب ندادی؟ یک سوال ساده پرسیدم که جوابش می‌تونه بله یا خیر به همراه احتمالا یک خط توضیح باشه.
جوابم هم‌چنان همینه:
چیز عجیب و غریبی نیست والا؛ فقط خواستم منظور رو برسونم که یعنی از نظر من در حال حاضر خیلی جدی نگیرید بالانس رو چون در ادامه بازی هم خودش واضح‌تر میشه و هم بیشتر به کار میاد.

این قسمت حرفت
در آخر هم بنده بودم که اول به اون بخش از پست سپرنگ توجه کردم. شما بعد تشریف آوردی و روش بازی کردی. درواقع نگاه دوباره انداختی به پستا و نظرت جلب شد. حقیقتا اون پست برای من پستی نیست که با نگاه دوباره بهش نظرت جلب بشه. چیزی بوده باشه، باید دفعه اول می‌دیدی. احتمالا پست من خطاب بهشُ دیدی و بعد نظرت جلب شده.
منظورت از توجه کردن اینه؟
سلام.
منم خوشحالم که آسمان‌سوار اینجاست. مدت‌ها بود ندیده بودمت.
این‌که خوشت نیومد به خودت ربط داره طبیعتا، ولی عصبی جو هست. جو نده لطفا. من جدی هستم، چون باید باشم. استیکر روباه پشت پیشخوان.

کاملا در جو میدی هر کی که هستی. :دی اتفاقا چند نفر پشت من بازی کردن و گیر دادن بهش. من اول گیر دادم که این چه پستی بود و منظورت چی بوده. پست شما اصلا چنین حالتی نداشته.
در طی همین دور چند بار شده گفتم میرم پستا رو دوباره میخونم میام. یا گفتم داستانارو دوباره خوندم. شما همینطوری واسه خودت ببر و بدوز. :دی
 
حکیم فرزانه
نوشته‌ها
12
پسندها
0
امتیازها
0
سلام معذرت از گاد و بقيه من واقعا اين چن روزه شلوغ بودم و نتونستم بازيو اونچنتن دنبال كنم و مفيد باشم ولي گذرا خوندم و چن نفر هستن ك بهشون مشكوكم از روي پستها و حس پشتشون

فرهام پاكزاد و سپرنگ بهم حس خوبي نميدن و چون راي احبازيه ب يكي ازينا راي ميدم.

جاويد
در نظر داشته باشيم ك عنصر غافلگيري رو در جايي كه لازمه غافلگير كنيم : ))

پاكزاد تو پست ديروزش فك كنم اومد در مورد داستان صحبت كرد و يه استدلال اورد براي ٣ به ٩ بودن گرگينه از داستان. خيلي جالب انگيز بود حس اينو داد كه بالانسو ميدونه و اومده تطبيق بده با دونسته هاش داستانو. اينه برداشت من

فرهام هم همينطور اون پست اول ديروزش ك خوندم كه بقيه هم ايراد وارد كردن به من حس نوار خالي داد و حرفايي كه لزومي ب زدنش نبود رو اومد تو يه پست جا داد. رفع تكليفي بود بيشتر به نظرم.

سپرنگ هم همينطور مثل فرهام اومد كه يچيزي بگه نگن نيس! عصبي و فلان نبود پست جاويد . قابل قبول نيست و گير ابكي ميدونم من اينو

فعلا همينا ايشالا وقت شه و عمر قد بده برا فازاي بعد از بين اينا من به فرهام راي ميدم



رای به اعدام: فرهام



رای به اعدام:

نظرت راجع‌به بازی خودت چیه قبل این پست؟
یعنی همون یک پست؟ که دادی. نوار خالی نیست؟

- - - Updated - - -

جاوید

خب من هم طبق چارچوب و تجربه دارم میگم، حالا اینکه قوانین بازی قابل تغییر نیست یا اگه تغییر داده بشه بازی دیگه مافیا محسوب نمیشه اینارو من خیلی نمیدونم شما خودت بهتر میدونی. از چهار به بعد که بدیهیاته و میتونم بگم احتمالش خیلی فاصله داره اما تو این 1 تا 4ی که داریم در موردش صحبت میکنیم برای من احتمالات فاصله ی کمی دارن و خارج از اون هرچی عدد بره بالاتر احتمالش کمتر میشه تا جایی که ممکن نیست. 6 گرگینه رو حواسم به تعداد بازیکنا نبود درواقع شیش همون تعداد ناممکنیه که در ادامه گفتم.

- - - Updated - - -

زروان

مثلا 2 و 3 برابر. 30
1 و 4 پایین تر. 20

فرهام

یعنی نظرت این هست که 5 امکانی ندارد. یا آنقدر ضعیف هست که توجه نکنیم بهش. سوال من اینه که چرا؟ چون به نظر من 4 هم امکانی ندارد. میخوام ببینم فرق 4 و 5 در ذهن تو چی هست که 4 احتمالش شده 20 درصد و 5 صفر؟

- - - Updated - - -

جاوید

نه.


جوابم هم‌چنان همینه:


این قسمت حرفت

منظورت از توجه کردن اینه؟


کاملا در جو میدی هر کی که هستی. :دی اتفاقا چند نفر پشت من بازی کردن و گیر دادن بهش. من اول گیر دادم که این چه پستی بود و منظورت چی بوده. پست شما اصلا چنین حالتی نداشته.
در طی همین دور چند بار شده گفتم میرم پستا رو دوباره میخونم میام. یا گفتم داستانارو دوباره خوندم. شما همینطوری واسه خودت ببر و بدوز. :دی

ویهان

اگر از اول اینجوری دقیق جواب می‌دادی، بیشتر مشکلات حل بود.

در نهایت در این مرحله از بازی از نظر من فرقی نداره که زور بزنیم بالانس رو سریع بفهمیم.
این جمله‌ت هست. نامفهوم هست که هیچی. چیزی که من از این جمله متوجه میشم اینه: فرقی نداره که احتمال چی بیشتره. و با توجه به حرفای بعدت بازی جلوتر بره هم کار راحت‌تر خواهد بود.

ولی همچنان رو اون لغت حرف هست. وقتی داری میگی که زور بزنیم تا فلان، یعنی ممکن هست با زور زدن اتفاقی بیفته. اگه چنین معنی‌ای نمیده، پس چیه معنیش؟ من کاری به کلیت حرفت و بالانس ندارم اصلا. همون یک جمله و اون لغت چه بار معنایی ایجاد می‌کنه. از بیرون نگاه کن ببین چیه.

در ادامه. منظورم از توجه کردن همونه. بله. از دید من یک نفر می‌تونه بگه حسم به فلانی خوب نیس و ممکنه گناهکار باشد. به سطح پایین بودنش کاری ندارم. به اون جمله معروف هم کاری ندارم که "من که نقش خودمُ می‌دونم." چون ممکنه هرکسی با هر نقشی حرفی بزنه که یک بی‌گناه یا گناهکار حس بد ازش برداشت کنه. مشکل اون حرف اون لغت عصبی هست. چون هم اشتباه هست و هم به عنوان یک پل رابط استفاده شده برای بهم چسبوندن دو بخش دیگه حرف. که میشه جو دادن. متاسفانه دیگه تشریف نداشتن ایشون که ادامه بدیم.

کاملا در جو میدی هر کی که هستی. :دی

چی؟ منظورت از این چی بود؟ در چیه اون وسط؟

در ادامه: من گفتم اول اشاره کردم. بعد روش بازی کردی. اینکه پست من چه حالتی داشته، تو ملاک تشخیصش هستی؟

و نهایتا من کجا بریدم و دوختم جناب ویهان؟

- - - Updated - - -

رای این فاز من به یکی از افرادی هست که حضور فعال نداشته. فعلا به ویهان، فرهام، باربد و زروان رای نمی‌دم و ترجیح میدم باهاشون بیشتر گفت‌وگو کنم.
 
کاهن باستان
نوشته‌ها
17
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید

ببین اینکه میگم 20 درصد بخاطر درنظر گرفتن غیرقابل پیش بینی بودن بازی تو چهارچوبه و منطق میگه بین چهار و پنج، پنج بعید تر از چهار هست وگرنه اگه بخوایم خیلی استاندارد به بازی نگاه کنیم منطقی ترین گزینه ها 2 و 3 هستن اما اگه غیرقابل پیش بینی بودن هم بخوایم اینجا در نظر بگیریم منطقی ترین گزینه ها چهار و یک میشن و بعد از اونها پنج، پس تو ذهن من پنج یک لول دورتر از چهار و یکه. پس اینا همش برمیگرده به اینکه بخوایم غیرقابل پیش بینی بودن بازی رو درنظر بگیریم و این هم فعلا مختص این نقطه از بازیه و در ادامه قطعا تغییر میکنه.
 

God

Administrator
گاد
نوشته‌ها
1,307
پسندها
899
امتیازها
0
آرا تا این لحظه:

سپرنگ ۱ رای: باربد
فرهام ۱ رای: رامیار

ترجیحا تا ۱۱ آرای اولیه رو بدین. ۱۱:۳۰ رای گیری تموم میشه و افراد می‌رن دفاعیه.
 
حکیم فرزانه
نوشته‌ها
12
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید

ببین اینکه میگم 20 درصد بخاطر درنظر گرفتن غیرقابل پیش بینی بودن بازی تو چهارچوبه و منطق میگه بین چهار و پنج، پنج بعید تر از چهار هست وگرنه اگه بخوایم خیلی استاندارد به بازی نگاه کنیم منطقی ترین گزینه ها 2 و 3 هستن اما اگه غیرقابل پیش بینی بودن هم بخوایم اینجا در نظر بگیریم منطقی ترین گزینه ها چهار و یک میشن و بعد از اونها پنج، پس تو ذهن من پنج یک لول دورتر از چهار و یکه. پس اینا همش برمیگرده به اینکه بخوایم غیرقابل پیش بینی بودن بازی رو درنظر بگیریم و این هم فعلا مختص این نقطه از بازیه و در ادامه قطعا تغییر میکنه.

یعنی پس ۵ هم ممکنه باشه، ولی احتمالش از بقیه خیلی کمتر هست. ولی ۶ نمی‌تونه باشه. درسته؟

- - - Updated - - -

باتوجه به اعلام گاد، قبل ۱۱ رای بدیم.

من به تیگران رای می‌دم فعلا. چون سلام کرد و در رفت.



رای به اعدام: تیگران
 
کاهن باستان
نوشته‌ها
17
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید

شیش از دوارده که نمیشه کلا : ))) داری اذیتم میکنی ؟ 5 هم بعیده، ممکنه ولی به قول تو برای این دور غیرمنطقیه یکم.




رای به اعدام: کیومرث
 
حکیم فرزانه
نوشته‌ها
12
پسندها
0
امتیازها
0
جاوید

شیش از دوارده که نمیشه کلا : ))) داری اذیتم میکنی ؟ 5 هم بعیده، ممکنه ولی به قول تو برای این دور غیرمنطقیه یکم.




رای به اعدام: کیومرث

نه اذیت نمی‌کنم.:دی

با تو به این نتیجه رسیدیم که ۴ و ۵ هردو ممکن هستن ولی ۵ خیلی بعیده.

همین عالیه. و کافی هست.

ولی گفتن این جمله همون اول سخت نبود.:دی
 
ارباب زمان
نوشته‌ها
6
پسندها
0
امتیازها
0
به نظرم رو یک گزینه اجماع بشه بهتره، چون روند بازی طوری نیست که بخوایم از رو پستا تحلیل درست و منطقی کنیم، عملا فقط دو سه نفر دارن بازی میکنن. امیدوارم شرایط عوض شه.


رای به اعدام: سپرنگ
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

اتصال به گوگل

کاربران آنلاین

هیچ کاربری آنلاین نیست.

یافتن کاربر

بالا پایین